کتاب گلبانگ فرهنگ شریف عبدالعلی تنوری علاء ایجادی انتشارات سرود
سی قطعه برای تار و سهتار
ویرایش استاد فرهنگ شریف
فهرست:
چهارمضراب بیات ترک
دو ضربی مخالف سه گاه
ضربی دشتی لا
دوضربی شور لا
پیش درآمدشور
چهارمضراب اوج شور
پیش درآمد همایون
دو ضربی نوا
چهارمضراب همایون
دوضربی نوا
دوضربی بیات ترک
پیش درآمد همایون لاکرن
چهارمضراب همایون لاکرن
چهارمضراب بیداد همایون لاکرن
دو ضربی بیات ترک فا
پیشدرآمد همایون رکورد
دوضربی دشتی سل
۴ دوضرب چهارمضراب مخالف سه گاه
۴۴ ۴.۴ را به مضراب مخالف سه گاه چهارمضراب سه گاه
پیش درآمد دشتی لا
دو ضربی نوا ۲ چهارمضراب دشتی ر
چهار مضراب ابوعطا دو
عنوان: گلبانگ شریف
نویسنده: عبدالعلی تنوری – علاء ایجادی
انتشارات: سرود
قطع: رحلی
تعداد صفحه: 92
تاریخ چاپ: 1394
شابم: 4-04-802625-0-979
تیراژ: 1000
توضیحات: استاد فرهنگ شریف زاده ی 1310 خورشیدی در آمل، از نوازندگاه سرشناش و برجسته و صاحب سبک تار ایرانی است. وی از چهار سالگی تحت تاثیر رفت و آمد بزرگان موسیقی خصوصا عبدالحسین خان شهنازی به منزلشان، با موسیقی ایرانی آشنا شد و شروع به آموختن آن کرد . استاد شریف دارای گواهینامه درجه یک هنری معادل دکترا است. چند سالی به آمریکا سفر کردو در دانشگاه های معتبر آنجا نیز کرسی استادی داشت.
استاد فرهنگ شریف، مولف کتاب گلبانگ شریف، زادهی ۱۳۱۰ خورشیدی در آمل، از نوازندگان سرشناس و برجسته و صاحب سبک تار ایرانی است. فرهنگ شریف از چهار سالگی تحث تاثیر رفت و آمد بزرگان موسیقی خصوصا عبدالحسین خان شهنازی برادر حاج علی اکبر شهنازی به منزلشان، با موسیقی ایرانی آشنا شده و شروع به آموختن آن کرد. پدر فرهنگ شریف دکتر داروساز بود و با اهل هنر نیز معاشرت میکرد.
او تار را نزد استادان عبدالحسین شهنازی و مرتضی نی داوود آموخت، اما شیوهی بدیع نوازندگی او چه از نظر تکنیکی و چه از نظر جملهپردازی و فصاحت و بلاغت ملودیک کاملا بیبدیل بوده و بیرون از سایهی هنر استادان خود بالیده و او را در جرگهی نوادر هنرمندان این مرز و بوم قرار داده است. در سن دوازده سالگی نخستین تکنوازی خود را که به صورت زنده از رادیو پخش میشد با موفقیت اجرا کرد و از آن پس در اغلب برنامههای گلها خوانندگان را به عنوان تکنواز آواز، همراهی میکرد.
یکی از ممتازترین و دلنشینترین سبکهای نوازندگی تار متعلق به اوست. ابداعات او در تکنیک نوازندگی، از تار صدایی کاملا متفاوت به دست داده است که نزد بسیاری از صاحبان نظر زیباترین صدای تولید شده از این ساز است. او با قریحهی بیمانندش، ملودیهایی بسیار لطیف و زیبا ساخته و با استفاده از ظرفیتهای تار در صدادهیهای متنوع، سکوتهای سنجیده، آفرینش جملاتی فارغ التحصیل از قالبهای ردیف، جوابهای کوتاه و موثر، اجرای ماهرانه انواع کششها و مالشهای طولی و عرضی متاثر از روشهای ویولننوازی ایرانی، تکیه بر خیال آزاد و قدرت ایجاد موقعیتهای خلسهآور و آفرینش کوکهای گوناگون اختصاصی مختصات سبک برجستهی خود را ترسیم کرده است.
استاد فرهنگ شریف که دارای گواهینامه درجه یک هنری معادل دکترا است، چند سالی به آمریکا سفر کرد و در دانشگاههای معتبر آنجا نیز کرسی استادی داشت. او از سوی مرکز حفظ میراث فرهنگی شرق در دانشگاه موزه هنر لندن برای برگزاری کنسرت پژوهشی و همچنین تشکیل کارگاه تخصصی ساز تار دعوت شد. در این سفر علاوه بر اجرای کنسرت پژوهشی ویژگیهای ساز تار را در پنج جلسه تشریح کرد. این کنسرت از سوی دانشجویان و علاقهمندان با استقبال فراوانی مواجه شد و کنسرتهای متعدد دیگری از این دست را به دنبال داشت.
فرهنگ شریف در چند فستیوال بین المللی از جمله فستیوال موسیقی برلین توانسته است ساز تار را به خوبی به جهانیان بشناساند. و در سال ۱۹۷۱ نوای تار او در مجموعهای که یونسکو فراهم کرده است در قالب یک صفحهی موسیقی عرضه شد. از دیگر فعالیتهای وی در این زمینه میتوان به گردآوری سی قطعه برای تار و سه تار در کتاب گلبانگ شریف اشاره کرد.
کتاب گلبانگ شریف اثر فرهنگ شریف در ۹۲ صفحه همراه با CD توسط نشر سرود منتشر شده است.
کتاب پیک سحری انوش جهانشاهی انتشارات تصنیف
این کتاب گلچینی از تصنیف ها و ترانه های خاطره انگیز و ملودیهای بومی ایران برای تار و سهتار می باشد.
فهرست:
پیک سحری
موج آتش
غمگین چو پاییزم
مجنون نبودم
لیلا بانو
دو سه شبه که چشمام به دره
می زده شب
هی یار هی یار
آذربایجان مارالی
از برت دامن کشان
آشفته
بسته دام
حالا چرا
شورعاشقانه
یک روز به شیدایی
رقص ژاله
حال که تنهاشدم می روی
بی وفا
نگاه گرم تو
آتشین لاله
ای کاروان
سرگشته
کوک های لازم برای اجرای قطعات
جدول انطباق حروف فارسی با حروف لاتین
نمایه ی الفبایی تصنیفها ترانه ها و قطعات موجود در دوره چهار جلدی
شابک 9789649016694
وحید وفایی فارغ التحصیل کنسرواتوار تهران و ایروان می باشند.
ارکستر سمفونیک یک کشور نماد قدرت آن کشور است
کنترباس یا دوبلباس بزرگترین ساز خانواده زهی و دارای بمترین گستره صوتی است. سالهاست که این ساز عضو جداییناپذیر ارکسترهای سمفونیک به حساب میآید و نقش مهمی در ارکستر ایفا میکند. کنترباس نه تنها در موسیقی کلاسیک غربی، بلکه در دیگر سبکهای موسیقی مانند جاز، بلوز و راک اند رول به کار میرود.
این ساز دارای چهار سیم ضخیم است، اما سازهایی هم وجود دارند که پنج سیمه هستند. کنترباسهایی که پنج سیم دارند میتوانند چهار نت بمتر از کنترباسهای چهار سیمه اجرا کنند. سیمهای کنترباس با فاصله چهارم درست نسبت به هم کوک میشوند.
کنترباس پیش از تشکیل ارکستر سمفونیک تهران با سابقه بیش هشتاد سال به ایران وارد شد و اکنون نیز پس از گذر سالها همچنان هستند نوازندگانی که عاشقانه این ساز را برای نواختن برگزیدهاند. آنچه در پیش میخوانید گفتوگویی تخصصی چاووش است با دکتر وحید وفایی، یکی از نوازندگان چیرهدست کنترباس تا حول و حوش این ساز و مشقتهای پیش روی برای مخاطبانش سخن بگوید.
آقای وفایی برای شروع گفتوگو لطفا پیشتر خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید و بگویید از چه سالی آموزش موسیقی را شروع کردید. من متولد ۲۳ شهریور ۱۳۶۰ هستم که به لطف مادرم و به توصیه داییم، شریف لطفی، از سالهای ۶۵-۶۶ کلاسهای موسیقی ارف ناصر نظر را شروع کردم. در آن سالها و در شرایط سخت بمبباران کلاسهای ارف آقای نظر را پیگیری میکردم تا جایی که دیگر بمبباران نزدیک به منزلمان من را از ادامه بازداشت. پس از جنگ کلاسهای سلفژ را پیش سعید لطفی ادامه دادم.
از دوران تحصیلات پیش از دانشگاه خود بگویید. اول راهنمایی با ساز ویولن سل وارد هنرستان موسیقی پسران شدم. چهار سال از دوره هنرستان را ویلون سل نواختم سپس به لطف استاد عزیزم زنده یاد علیرضا خورشیدفر که نسل نوازندگان کنترباس بعد از انقلاب مدیون ایشون هستند؛ سازم را با کنترباس عوض کردم یعنی از دوم دبیرستان و در سال ۱۳۷۵٫
پس از گرفتن دیپلم آیا همچنان خواستار ادامه تحصیل در این رشته بودید؟ در سال ۷۸، همان سال که دیپلم نوازندگی کنترباس گرفتم و وارد اولین دوره فوقدیپلم هنرستان شدم. فوق دیپلم نوازندگی ساز کنترباس را در سال ۸۲ گرفتم و پس از آن ناچار به خدمت سربازی شدم. در سال ۸۴ پس از اتمام دوره سربازی وارد دوره کارشناسی تحصیلی شدم و کارشناسی نوازندگی موسیقی، ساز کنترباس گرفتم.
ورود به ارکستر تلویزیون برای من خیلی هیجانانگیز بود و از کودکی آرزو داشتم بتوانم آنجا ساز بزنم. در ارکستر تلویزیون رپرتوارهای خوبی مثل سمفونی دنیای نو دورژاک، سمفونی ۹ بتهوون و قطعات دیگر میزدیم که متاسفانه آن رپرتوارها در قالب کنسرت اجرا نمیشدند فقط ضبط میشدند؛ برای اجراهای زنده باید کارهای مناسبتی میزدیم.
چرا ارمنستان را برای ادامه تحصیل موسیقی انتخاب کردید؟ به توصیه مادرم، من و برادرم برای ادامه تحصیل به ارمنستان رفتیم. من اولین ایرانی بودم که با مدرک لیسانس ایران وارد مقطع کارشناسی ارشد ارمنستان شدم. همچنین من اولین نفر قبل و بعد انقلاب هستم که مدرک فوق لیسانس کنترباس را دارد.
تفاوت سطح توانایی شما که نوازنده و تحصیلکرده ایرانی بودید و سطح توانایی نوازندگانی که آنجا تحصیل کرده بودند به چه میزان بود؟ در دو ماه اولی که وارد محیط اکادمیک ارمنستان شدم، رسیتال برگزار کردم و با کنترباس سلو میزدم. همینطور قبل از پایان ترم اول در تور کنسرت دانشجویان خارجی کنسرواتوار من چندیدن قطعه سلو با کنترباس زدم. من در هفت ماه اول زندگیم در ارمنستان خودم را برای اجرای هشت کنسرت آماده کرده بودم که موفق به اجرای هفت کنسرت شدم.
در ارمنستان تا چه مقطع تحصیلی ادامه دادید؟ پس از کارشناسی ارشد چه کردید؟ سال ۲۰۱۰ کارشناسی ارشدم را تمام کردم. همزمان در رشته دیگری یعنی رهبری ارکستر ارشد دومم را گرفتم. برایم افتخار بود شاگرد روبن آفاطوریان، رهبر فیلهارمونیک ارمنستان و هنرجوی یوری دافسیان، رهبر اپرای ارمنستان باشم. البته پیش از این نیز در ایران به واسطه چند واحد درسی رهبری ارکستر در دوره کارشناسی شاگرد استاد محمدتقی ضرابی بودم و اصول و پایه رهبری نزد ایشان آموختم. پس از گرفتن مدرک کارشناسی ارشد در ارمنستان بیدرنگ وارد مقطع تحصیلی دکترا شدم.
در این مدت آیا قطعهای را هم رهبری کردهاید؟ بله در دوره کارشناسی در ایران کنسرتو فلوت و هارپ موتزارت و در ارمنستان سمفونی آنفینیشت شوبرت را برای اجرای پایانی مقطع کارشناسی ارشدم رهبری کردم.
مقطع دکتری را هم در کنسرواتوار ایروان گرفتید؟ در مقطع دکتری دو راه داشتم؛ یک اینکه دوره دو ساله کنسرواتوار را که مدرکش مورد تایید وزارت علوم ایران نبود، ادامه بدهم و گزینه دیگر، آکادمی نایکو بود که آن را انتخاب کردم. در آکادمی نایکو برای مقطع دکتری از دانشجویان خواسته میشد به مسائل تئوری و علمی موسیقی بپردازند و تز بنویسیم از این رو در دوره دکتری نمیتوانستم روی نوازندگیم کار کنم.
موضوع تز دکترایتان چه بود؟ به توصیه دوست عزیزم حامد ثابت که آهنگساز موسیقی فیلم هستند درباره آهنگسازانی که برای کنترباس قطعه نوشتند کار کردم. بخش عمده این تز درباره آهنگسازان ایرانی و ارمنی است که برای ساز کنترباس قطعه نوشتند مثل سلو برای کنترباس، دوئت، تریو، کنسرتو و…
روی آثار چه آهنگسازان ایرانی کار کردید؟ علیرضا مشایخی یکی از آهنگسازان ایرانی است که کنسرتویی برای کنترباس در ۱۹۷۶ در آمریکا و همچنین تریو برای ویلون کنترباس و پیانو نوشته است. کامبیز روشنروان با سمفونی فلکالافلاک، دکتر بهزاد رنجبران، دکتر کیاوش صاحبنسق، دکتر امیرمهیار تفرشیپور، حمیدرضا اردلان و شاهین فرهت از جمله افرادی هستند که برای کنترباس قطعه نوشتند.
ارکستر سمفونیک یک کشور متعلق به یک شخص نیست.
درباره دیدارتان با الکساندر خاینراوا بگویید. به توصیه اساتید دانشگاه به تفلیس سفر کردم و پیش استاد الکساندر خاینراوا که رهبر ارکستر بسیار خوبی هم بودند شروع به یادگیری تکنیکهای نوازندگی کردم. ایشان بهترین کنترباسیست منطقه قفقاز هستند.
تا با حال چه فعالیتهای ارکستری داشتید؟ فعالیتهای ارکستری من از سال دوم هنرستانم شروع شد. در دوره راهنمایی توانستم وارد ارکستر سمفونیک نوجوانان پارس به رهبری ناصر نظر بشوم. همینطور دوازده سالم بود که در ارکستری در جشنواره فجر سال ۷۲ در فرهنگسرای بهمن، ساز میزدم. همچنین اول دبیرستان به لطف استاد حسین علیزاده در ارکسترسمفونیک هنرستان به رهبری جاوید مجلسی، ساز میزدم. آن زمان آقای علیزاده مدیر هنرستان و تشکیل دهنده ارکستر سمفونیک هنرستان بودند. پس از آن در سالهای ۷۷ـ۷۶ به تمرین ارکستر تلویزیون رفتم. پس از تعطیل شدن ارکستر فرهنگسرای بهمن، همه نوازندگانش جذب ارکستر تلویزیون که ناصر مرتضیپور رهبرش بود شدند و من پس از دادن امتحان وارد ارکستر تلوزیون شدم.
درباره ارکستر تلویزیون بیشتر بگویید. ورود به ارکستر تلویزیون برای من خیلی هیجانانگیز بود و از کودکی آرزو داشتم بتوانم آنجا ساز بزنم. در ارکستر تلویزیون رپرتوارهای خوبی مثل سمفونی دنیای نو دورژاک، سمفونی ۹ بتهوون و قطعات دیگر میزدیم که متاسفانه آن رپرتوارها در قالب کنسرت اجرا نمیشدند فقط ضبط میشدند؛ برای اجراهای زنده باید کارهای مناسبتی میزدیم. البته من معتقدم ارکستر رادیوـتلویزیون یک کشور میتواند خیلی قوی عمل کند؛ به واسطه اعتبار آهنگسازان، نوازندگان و رهبرانی که دارد میتواند وزنه سنگینی برای فرهنگ جامعه باشد.
من معتقدم ارکستر رادیوـتلویزیون یک کشور میتواند خیلی قوی عمل کند؛ به واسطه اعتبار آهنگسازان، نوازندگان و رهبرانی که دارد میتواند وزنه سنگینی برای فرهنگ جامعه باشد.
از ادامه فعالیتهای هنریتان در ایران بگویید. سال ۷۸ ارکستر فیلهارمونیک را شریف لطفی تاسیس و رهبری میکرد و من این افتخار را داشتم که شف کنترباس باشم. به جز اجرای قطعات فاخر آهنگسازان کلاسیک از آهنگسازان ایرانی مثل حسین دهلوی، حمیدرضا دیبازر و امیر اسلامی نیز قطعه اجرا میکردیم. سال ۸۱ با کیوان میرهادی ارکستر کامراتا را تشکیل دادیم. قصد ارکستر بیشتر معرفی آهنگسازان مدرن بود از این رو من و کاوه همدانیان برای شروع به کار ارکستر نوازندگان مرتبط را جمعآوری کردیم. از اروو پارت و فلیپ گلس قطعه میزدیم. سالهای ۷۷ـ۷۶ در ارکستر همایون خرم، ویلون سل و کنترباس میزدم و تعصبی نسبت به موسیقی کلاسیک نداشتم. از سال ۸۱ یک بند راک زهی داشتم. بعد از گرفتن مدرک دیپلم، فریدون ناصری که معلم هارمونی من بود به دلایل شخصی به من اجازه فعالیت در ارکستر سمفونیک را نداد. در صورتی که آن زمان نوازنده کنترباس خیلی کم بود و ارکستر به نوازنده احتیاج داشت. بعد از فوت آقای ناصری، از سال ۸۵ که نادر مشایخی و بعد از آن دکتر صهبایی ارکستر سمفونیک را رهبری میکردند من سر تمرینهای ارکستر رفتم و فعالیتم را شروع کردم. سال ۸۶ به رهبری آقای لوریس چکناواریان قطعه «رسول عشق و امید» و پس از آن با آقای انتظامی قطعات موسیقی فیلمش را اجرا کردیم. بعد از پایان دوره ارشدم به ایران برگشتم و کنسرتو پیانوی چایکفسکی را با شهرداد روحانی اجرا کردیم. در سال ۸۹ برای کار روی تز دکتری به ارمنستان برگشتم.
خارج از ایران چه فعالیتهایی داشتید و چه کارهایی انجام دادید؟ در ارمنستان به واسطه آرش تیموریان وارد ارکستر خانه آهنگسازان ارمنستان که رهبری بسیار جدی داشت شدم و اجراهای مختلف و زیادی با آنسامبلها و ارکسترهای مختلی داشتم. بعد از مدتی نیز در ارکستر ملی ارمنستان به رهبری نورای داوتسیان فعالیت کردم.
اجرایتان با جف برادیچ در آلمان چگونه بود؟ تابستان امسال این افتخار را داشتم تا با بزرگترین کنترباسیست دنیا، جف برادیچ، کنسرت داشته باشم. ایشان برای این همکاری از من دعوت کردند و کنسرت را در میتل والد آلمان برگزار کردیم. من و یک نوازنده چینی که در سوئد تحصیل میکرد تنها آسیاییهایی بودیم که در مستر کلاس ایشان نیز شرکت کردیم. برخورد ایشان با ما به شدت صمیمی و دوستانه بود.
فوت استاد خورشیدفر این وظیفه را بر گردن من نهاد تا به ایران برگردم و به وطنم خدمت کنم. این دینی است که بر گردنم هست و باید برای کشورم مفید باشم.
اجرایتان با جف برادیچ در آلمان چگونه بود؟ تابستان امسال این افتخار را داشتم تا با بزرگترین کنترباسیست دنیا، جف برادیچ، کنسرت داشته باشم. ایشان برای این همکاری از من دعوت کردند و کنسرت را در میتل والد آلمان برگزار کردیم. من و یک نوازنده چینی که در سوئد تحصیل میکرد تنها آسیاییهایی بودیم که در مستر کلاس ایشان نیز شرکت کردیم. برخورد ایشان با ما به شدت صمیمی و دوستانه بود.
چرا در ارمنستان نماندید و چه شد که به ایران برگشتید؟ پس از اینکه شنیدم علی رهبری میخواهد به ایران بیاید به خودم گفتم با جان و دل به ایران برمیگردم. با توجه به فوت استاد خورشیدفر من وظیفه دارم به ایران برگردم و به وطنم خدمت کنم. این دینی است که بر گردنم هست و باید برای کشورم مفید باشم.
زمستان ۹۳ برای اجرا با شهرداد روحانی و آقای مشایخی نیز به ایران برگشتم. صبحها با ارکستر سمفونیک تهران و بعد از ظهرها با ارکستر شهرداری تمرین میکردیم. بعد از آن به نظرم به دلیل مافیای موجود در ارکستر سمفونیک نتوانستم وارد ارکستر شوم. در صورتی که نوازندههای دو سال کار کرده توانستند وارد شوند اما من نه. حتی مافیای موجود باعث حذف دکتر عسگری، رهبر کر ارکستر سمفونیک نیز شد.
پس از آن ۸۶ نفر از نوازندگان از جمله ارسلان کامکار و ناصر رحیمی که خود یکی از بهترین نوازندهای فلوت است نیز از این ارکستر بیرون آمدند. در کنار آن سه نوازنده ترومبون و فاگوت نیز از ارکستر بیرون و به جای آنها ۶ نوازنده از ترکیه جایگزین شدند. وقتی نوازنده خارجی وارد برنامه میشود هزینه دارد. هزینه هتل، رفت و آمد و دستمزد دارد؛ چرا این هزینهها را برای نوازنده خودمان نکنیم؟ چرا نوازندههایی که در کشور حضور دارند تقویت نمیشوند؟ آنها را تقویت نمیکنید، آنها را تحقیر میکنید، بهشان توهین میکنید، آنها را خانهنشین میکنید و بعد از خارج نوازنده میآورید؟ چرا؟ با چه منطقی؟ برای ارکستر سمفونیک صندلی گرفتند اما اجازه نمیدهند نوازندههای ارکستر ملی از آنها استفاده کنند در صورتی که این دو ارکستر در یک ساختمان تمرین میکنند و از یک دولت بودجه میگیرند. یازده ماه است که به عشق وطن به ایران آمدم تا بتوانم به فرهنگ و هنرش خدمت کنم اما یازده ماه است که خانهنشین شدم. سمفونیک یک کشور متعلق به شخص نیست بلکه هویت تک تک مردمان آن کشور است. شاگرد من در ارکستر سمفونیک ساز میزند ولی من نمیتوانم. من نمیتوانم در ارکستر سمفونیک کشورم ساز بزنم چون سیستمش تحقیر و توهین نوازنده است در صورتی که اقتصادش وابسته به حرفهاش است. اگر من نتوانم در کشورم ساز بزنم چه باید بکنم؟
یازده ماه است که به عشق وطن به ایران آمدم تا بتوانم به فرهنگ و هنرش خدمت کنم اما یازده ماه است که خانهنشین شدم
در جشنواره فجر امسال هم اجرا داشتید؟ جمعه پیش رهبر فیلهارمونیک کردستان با من تماس گرفتند تا در جشنواره فجر در کنسرتشان که ارسلان کامکار مایستر هست همراهشان ساز بزنم. در جشنواره فجر برای اجرا به این ارکستر چون از شهرستان آمده بودند ساز ندادند. ما حتی صندلی کنترباس هم نداشتیم و تمام طول کنسرت ایستاده ساز زدیم. تیمپانی که برای اجرا به ارکستر داده بودند باگت و وسیله کوکش را نداده بودند. این فاجعه است. با اینکه ارکستر اعلام کرده بود که ما در سنندج سنج و ادوات پرکاشن داریم گفته بودند اینجا هست لازم نیست با خودتان بیاورید اما موقع اجرا نداده بودند. چطور میشود یک جشنواره ایرانی نوازندههای ایرانی را ساپورت نکند؟ مگر فقط باید امکانات را در اختیار ارکستر هایی که در تهران فعالیت میکنند گذاشت؟ این تنها اتفاق مهم موسیقی کشور هست. هدف این جشنواره تحقیر نوازنده است یا رشد نوازنده؟ من متوجه نمیشم چرا!
اجرای اخیرتان با ارکستر آقای علیرضا شفقینژاد چطور بود؟ در این کنسرت کنسرتو پیانو بتهوون، کاری از موتزارت و قطعه ایران آقای چکناواریان را اجرا کردیم. دو قطعه از همین اجرا را نیز در جشنواره موسیقی فجر امسال با ارکستر موسیقی پارس به رهبری علیرضا شفقینژاد اجرا کردیم.
آیا در این سالها سابقه تدریس موسیقی نیز داشتید؟ سابقه تدریس من برمیگردد به سال ۸۷ که در کلاسهای آزاد دانشگاه هنر داشتم. بعد از آن در هنرستان ساز کنترباس درس میدادم و در آموزشگاههای مختلف تدریس میکردم. در فرهنگسراهای مختلف نیز چندین شاگرد خصوصی داشتم. در کنسرواتوار تهران هم درس میدادم. الان که به ایران برگشتم رزومه و سوابقم را برای دانشگاه هنر و داشنگاه آزاد فرستادم در حال برسی هستند تا بتوانم در مراکز آکادمیک نیز تدریس کنم.
در تدریستان چه متدی را با هنرجوها کار میکنید؟ متد و کتابی که در ایران آقای خورشیدفر با ما کار میکردند ادوارد نانی بود. جناب مرتضیپور هم که از مدرسان با سابقه این ساز در ایران هستند هم از روی همین کتاب درس میدادند. این کتاب دو جلد دارد جلد اولش به مسائل پوزیسیون و تکنیک نوازندگی دست راست پرداخته و در جلد دوم به گام و آرپژ و دوبل نتها اشاره میکند. من این متد را با متدی آموزشی ارمنستان که متددی روسی بود مقایسه کردم. کتاب روسی یکسری تِمهای آشنای موسیقی کلاسیک دارد که به عنوان درس، تمرین داده میشود. من فکر میکنم این کتاب میتواند مکمل نانی باشد. من خودم به هنرجوهایم این دو کتاب را کنار هم درس میدهم تا هنرجو خسته نشود، هم در تکنیک رشد کند هم در زدن ملودی.
آقای وفایی برای اتمام گفتوگو از برنامههای آتی خود بگویید. چه برنامهای در پیش رو دارید؟ چند ماه پیش به همراه هنرجوهایم تشکیل یک کوارتت کنترباس دادم که تشکیل این کوارتت میتواند در ایران بسیار ارزشمند باشد و تجربه بسیار خوبی خواهد شد. قرار است اردیبهشتماه در اولین فستیوال بینالمللی موسیقی معاصر از دو آهنگساز معاصر ایرانی که با همین کوارتت قطعه نوشتند اجرا کنیم؛ یک قطعه از نادر مشایخی برای کوارتت کنترباس و یکی از آقای اردلان. نیمه دوم اردیبهشت نیز قرار است اجرایی به رهبری آقای مشایخی و همینطور اجرایی با ارکستر فیلهارمونیک کردستان داشته باشیم.
آقای وفایی از این که این فرصت را برای گفتوگو در اختیار ما قرار دادید صمیمانه سپاسگزاریم و امیدواریم این شروع خوبی برای همکاری و گفتوگوهای دیگر شما با چاووش باشد.
او ویولن را نزد اساتید مسعود پور ناجی ، علی نوعدوست ، مجتبی میرزاده، اسدالله ملک آموخته است. دف را نزد سیدضیاءالدین و رضا شقاقی کار کرده و در تنبک شاگرد رضا شقاقی بوده است. او تا کنون سرپرستی گروه های همنواز (سنتی و پاپ) را در آموزشگاه موسیقی به عهده داشته است.
روش تدریس ویولن
استاد: ایمان ملکی
دوره ی ابتدایی ( مقدماتی ) :
در ابتدا هنرجویان با نت و کشش ها و آرشه کشی روی ساز و وزن خوانی ابتدایی آشنا می شوند و از آنجا که در زمینه ی ویولن سالهای سال کتابی به چاپ نرسیده است از روی کتاب اول هنرستان موسیقی نوشته ی استاد روح اله خالقی و قسمتهایی از Leviolon1 زدهه می شود. در پایان کتاب اول هنرستان با توجه به توانایی شاگردان یا به کتاب دوم هنرستان موسیقی ایران نوشته ی استاد روح الهه خالقی می روند یا ادامه ی کتاب leviolon را برای قوی تر شدن نت خوانی وقدرت آرشه کشی خواهند نواخت در این کتاب ها با ریتمم ابتدایی وگامها وآشنایی با گروه نوازی ساده آشنا می شوند.
دوره متوسطه :
تدریس این دوره از روی کتاب دوم هنرستان موسیقی نوشته ی مرحوم روح اله خالقی انجام می شود.در کنار این کتاب، کتابهای هجده قطعه برای ویلون (برای آشنایی ابتدایی با دستگاههای موسیقی ایرانی نواخته میشود) وهمراه آن قطعات آسان کلاسیک برای تقویت انگشت گذاری در پوزیسیون نواخته می شود که در انتهای کتاب دوم هنرستان شاگرد یا هنرجو با کوک دیگر ساز که همان می لا می لا می باشد آشنا می شود. زدن قطعه های آسان برای آشنایی با همنوازی با سازهای دیگر نظیر تنبک، تار و….. در ادامه ی دوره ی متوسطه کتاب دوم leviolon وشروع کتاب سوم .
دوره ی پیشرفته :
شروع ردیفهای استاد صبا, نواختن چهار مضراب های ساده و آشنایی با کوک های پیشرفته نظیر می لا ر لا,ر لا رلا,می لا ر فا و….. نواختن آهنگهای پیشرفته ی ویولن از کتاب leviolon3 وقطعات ترکیبی
کلاسیک برای یاد گیری پوزیسیون های بالاتر وبالارفتن قدرت انگشت گذاری وتمرین روشهای ساده , ودر ردیف نوازی بداهه نوازی های ساده انجام می شود.
دوره ی عالی:
ردیف های دوم استاد صبا,مرحوم استاد اسداله ملک وبداهه نوازی در کوک های مختلف مانند می لا سی کرن سل ,رلا دوسری سل,ضبط ردیف ها توسط استاد (اینجانب) وچهار مضراب ها برای شاگرد.
استاد تنبک ( ضرب )
او همچنین سرپرستی گروه تنبک نوازان آوای همنواز را هم به عهده دارد که تا کنون کنسرتهای زیادی را برگزار نموده اند.
استاد دف
ایمان ملکی با کتاب آموزش دف که نوشته ی خود اوست آموزش دوره ی ابتدایی را با هنرجویان آغاز می کند. او همچنین سرپرستی گروه دف نوازان آوای همنواز را هم به عهده دارد که تا کنون کنسرتهای زیادی را برگزار نموده اند.
کلاسهای آموزش کمانچه در چهار دوره ی ابتدایی ، متوسطه ، عالی و ممتاز زیر نظر ایمان ملکی در آموزشگاه موسیقی فریدونی تشکیل می گردد. کتابهای هنرستان ، ردیف های موسیقی ایران، قطعات کمانچه از استاد علی اکبر شکارچی ، استاد اردشیر کامکار و استاد کیهان کلهر و … در این کلاسها آموزش داده می شود.
لیلی و مجنون دونوازی نی و چکه نازنین اسماعیلی و حمید پاکیزه.mp4
کنسرت تابستان ۹۵ گروه بامداد . سهند شکرزاده .نازنین اسماعیلی نی شیراز .mp4
کنسرت تابستان ۹۵ گروه بامداد . سهند شکرزاده .نازنین اسماعیلی نی شیراز .mp4
نازنین اسماعیلی متولد شیراز وی از دوران کوکدکی به موسیقی علاقه فراوان داشت و فعالیت هنری خود را به طور حرفه ای از ازسال 1379اغاز کرد وی ازمحضر اساتیدی چون استاد:محمود احمدی سعدی در شیراز واستادمنوچهر غیوری در اصفهان وهمچنین استاد حسن ناهید درتهران بهره جست فعالیت هنری:کسب مقام اول موسیقی زنان جنوب کشور در کهکیلویه وبویر احمد کسب عنوان برگزیده جشنواره ملی جوان ایرانی درنیاوران تهران اجراهای متعدد در تالار نیاوران تهران شرکت در جشنواره های مختلف گروه نوازی وتک نوازی در تالار حافظ شیراز وکسب عنوان برگزیده تمامی این جشنواره همکاری باگروه های سایه مشتاق دیدار وبامداد وی هم اکنون مشغول تدریس این ساز دراموزشگاه های موسیقی میباشد
دارای گواهی پایان دوره موسیقی شرکت در جشنواره تکنوازی نی وکسب دیپلم افتخار در شهریور 1385تالار حافظ شیراز ایجاد11کارگاه اموزشی موسیقی درباب پیدایش موسیقی سنتی درتاریخ بشر وگسترش ان بعد ازاسلام کسب عنوان برگزیده هنری ازمرکز علمی کاربردی جهاددانشگاهی به سال 1382به مدیریت جناب اقای سید عبداله ابطحی شرکت درجشنواره ویژه بانوان موسیقایی وکسب عنوان برتر به سال1393