فیلم‌های کنسرت‌های نیما فریدونی

فیلم‌های کنسرت‌های نیما فریدونی

در این محصول ویدیوهای زیر را دانلود خواهید کرد:
کنسرت در دانشگاه تفلیس-دی 1387-نیما فریدونی، سامرحبیبی، شاهین پسیان، حامد کاظمی.mp4
بخشی از کنسرت در دانشگاه تفلیس-دی 1387-نیما فریدونی، سامرحبیبی، شاهین پسیان، حامد کاظمی.mp4
کنسرواتوار تفلیس بخش 2 بهمن1386-نیما فریدونی تار،تنبک_ علی اکبر خادم، آواز_ علی امیر قاسمی.mp4
کنسرواتوار تفلیس بخش 3 بهمن1386-نیما فریدونی تار،تنبک- علی اکبر خادم، آواز- علی امیر قاسمی.mp4
Tamrin Tarnavazan Khazan & Gham Ba tabiban Shahrivar 1391.mp4
Tamrin Tarnavazan Bia Saghi Shahrivar 1391.mp4
Tamrin Tarnavazan Bia Saghi Shahrivar 1391 1.mp4
Pish az Consert Mahak 23 06 1391.flv.mp4
کنسرت23آموزشگاه موسیقی فریدونی-برج آزادی-28دی1391-بداهه نوازی در افشاری.mp4
بخش دوم تمرین برای کنسرت خواننده رفعت جلالی،تارنیمافریدونی،کمانچه ایمان ملکی،تنبک فواد الهی قمشه ای.mp4
بخش یکم تمرین برای کنسرت خواننده رفعت جلالی،تارنیمافریدونی،کمانچه ایمان ملکی،تنبک فواد الهی قمشه ای.mp4
کنسرت گروه هوربانگ-بخش1-سرپرست گروه وتار_ نیما فریدونی-تالاردیپلماتیک-خرداد1383.mp4
کنسرت در تالار آوینی دانشگاه تهران تار نیما فریدونی تنبک مهدی رنگین کمان آواز دشتی 1380 خورشیدی.mp4
کنسرت ارگ گوگد- نیما فریدونی تار و ایمان ملکی تنبک -مرداد 1388 بخش 1.mp4
کنسرت ارگ گوگد- نیما فریدونی تار و ایمان ملکی تنبک -مرداد 1388 بخش 2.mp4
کنسرت سالن فردوسی دانشگاه تهران – نیما فریدونی-بخش 1.mp4
کنسرت سالن فردوسی دانشگاه تهران – نیما فریدونی-بخش 2.mp4
گروه نوبهار خرداد ۱۳۷۹ تالاررودکی نیما فریدونی بهاره فیاضی عادل تاجیک و …1.mp4
گروه نوبهار خرداد ۱۳۷۹ تالاررودکی نیما فریدونی بهاره فیاضی عادل تاجیک و …2.mp4
گروه نوبهار خرداد ۱۳۷۹ تالاررودکی نیما فریدونی بهاره فیاضی عادل تاجیک و …3.mp4
گروه نوبهار خرداد ۱۳۷۹ تالاررودکی نیما فریدونی بهاره فیاضی عادل تاجیک و …4.mp4
گروه نوبهار خرداد ۱۳۷۹ تالاررودکی نیما فریدونی بهاره فیاضی عادل تاجیک و …5.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 1.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 2.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 3.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 4.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 5.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 6.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 7.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 8.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 9.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 10.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 11.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 12.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 13.mp4
ضبط استودیو پاپ-بخش 14.mp4
کنسرت 2010 تفلیس.mp4
کنسرت آمریکا 5 آگوست 2011 ایرواین کالیفرنیا تار نیما فریدونی آواز آرزو روشنی1.mp4
کنسرت آمریکا 5 آگوست 2011 ایرواین کالیفرنیا تار نیما فریدونی آواز آرزو روشنی2.mp4
کنسرت آمریکا 5 آگوست 2011 ایرواین کالیفرنیا تار نیما فریدونی آواز آرزو روشنی3.mp4
کنسرت آمریکا 5 آگوست 2011 ایرواین کالیفرنیا تار نیما فریدونی آواز آرزو روشنی4.mp4
کنسرت ابوعطا و نوا نیما فریدونی تار و سعید ولی خانی،کرج،حدود سال 1378.mp4
تمرین گروه پنج 21دی ماه 1393 آوای همنواز وحیدعلیزاده محمودصفی زاده نیما فریدونی ایمان مکی.mp4
تار نیما فریدونی ویلن فرشید فرهمند بافی آواز محمدرضا سام خانیان اجرا در آموزشگاه استاد گلپایگانی ابوعطا حدود سال ۱۳۸۸.avi
نیما فریدونی و ایمان ملکی بداهه نوازی تار و تنبک در دستگاه نوا . کنسرت ۴۲ آموزشگاه موسیقی فریدونی.mp4
بداهه نوازی در دستگاه نوا . نیما فریدونی تار . ایمان ملکی تمبک . ۲۵ شهریور ۱۳۹۶.MP4

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

غلامحسین بیگجه‌خانی نوشته جواد ظل طاعت

غلامحسین بیگجه‌خانی نوشته‌ی جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این نوشته

غلامحسین بیگجه‌خانی

استاد “غلامحسین بیگجه خانی” یكی از هنرمندانِ درخشان، برجسته و بی ادعای موسیقی ایران بود. درخشان بدین جهت كه وی در نوازندگی، توانا و چیره دست و هنرش همچون زندگی با شرافت و انسانی اش بود و بی نشان و مانندِ دیگر هنرمندان واقعی این آب و خاک، بر بی مهری های دوران، بی ادعا، صبور بود. او در سال ۱۲۹۶ شمسی در محله ی سنجران تبریز که در بین اهالی تبریز به دربند «تارزن لَر» یعنی « محلّۀ نوازندگان تار» شهرت داشت، زاده شد. خاندانش در نوازندگی تار و کمانچه شهرت داشتند. پدرش زنده یاد “حسینقلی خان بیگجه خانی” از استادان و نوازندگان صاحب نامِ تار در آذربایجان بود. “حسینقلی خان” ساعات زیادی از شبانه روز را به نواختنِ تار می گذراند و بدین جهت از همان ایام، در ذهنِ غلامحسینِ کوچک نقشی از نغمه های روح بخش را بر جای مانده است.

او با سعی و تلاش طاقت فرسا و با استعداد و هوش سرشاری كه در زمینه موسیقی داشت، به كمك صفحات سنگی قدیمی توانست با ساز اساتیدی مانند “میرزا حسینقلی”، “درویش خان”، “مرتضی خان نی داود”، “علی اكبر خانِ شهنازی” و…آشنا شود و تا درجۀ بالایی از سطح نوازندگی و تسلط بر ساز ارتقاء یابد و بعدها نیز این امکان را بدست آورد که از محضر دو استاد برجسته موسیقی، “میر علی عسگر صادق الوعد” و استاد “اقبال آذر” بهره جسته و بر ردیف موسیقی ایرانی نیز مسلط گردد.

چندی پس از تأسیس رادیو تبریز، سرپرستی اركستر شمارۀ یك رادیو تبریز به عهدۀ وی گذارده شد و این همكاری در حدود ۲۵ سال ادامه یافت، همچنین با برنامه هایی مانند برنامۀ كودك با رادیو تبریز به همکاری پرداخت. وی مدّت چهار سال نیز، در مركز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران به تدریس اشتغال داشت و مدّتی هم در سمت كارشناسِ موسیقی رادیو تلویزیون آذربایجان شرقی مشغول به کار بوده و عهده دار تدریس تار در كارگاه موسیقی كودكان و نوجوانان تبریز بود. سالهایی را نیز گوشه نشین و در خلوت خویش، تنها و بی نشان!

استاد “بیگجه خانی” مهارت بسیاری در نواختن ضربی هایی پیچیده، رِنگ ها و چهار مضراب ها، داشت. جملات آوازی نیز بی وقفه و ظریف و جواب آوازها نیز سنجیده و بجا با زخمه هایی روشن و شفاف، تند و چالاک به گوش می رسید. ریز های متوالی و سریع و گاه همراه با لرزش، استفاده از تکیه هایی مرتب، تریل هایی با سرعت بالا، استفاده از ضربی های متنوع در گوشه های مختلف همراه با اندوهی پر شکوه و با وقار از ویژگی های ساز استاد “غلامحسین بیگجه خانی” بود. دردمندانه می نواخت وگاه در نهایتِ شوریدگی و سرخوشی مستانه با نواختی چالاک بر ساز، رقص واره های آذربایجان؛ و لزگی ها و ترانه هایش را سرمست و شیدا وار ساز می زد.

از استاد “بیگجه خانی”، آثارِ بسياری در زمينه موسيقی ايرانی و آذربايجانی به جای مانده است، از آن جمله می توان به کنسرت «بيات ترک» و «سه گاه» ( با زنده یاد “محمود فرنام” ) درجشن هنر شیراز، تکنوازی های «اصفهان» ، «افشاری» و نيز «سه گاه» ، «شور»، «چهارگاه» ، با آواز “اقبال آذر”، «همايون» با آواز استاد “محمد رضا شجريان” و «مجموعه رنگ های آذربايجانی» و… اشاره کرد.

سرانجام وی، در ۲۴ فروردین ۱۳۶۶ دار فانی را وداع گفت. روحش شاد و یادش گرامی.

تصنیف آن‌که هلاک من دستگاه همایون محمدرضا شجریان تار غلامحسین بیگجه‌خانی.mp4

تصنیف آن که هلاک من دستگاه همایون محمدرضا شجریان تار غلامحسین بیگجه خانی.mp4

استاد غلامحسین بیگجه خانی – اصفهان

تک نوازی و بداهه نوازی تار آواز بیات اصفهان غلامحسین بیگجه خانی.mp4

تکنوازی تار استاد غلامحسين بيگجه خاني

نت چشم‌به‌راه عطا جنگوک آوانگاری نیما فریدونی

نت تو را من چشم در راهم شباهنگام بیات ترک عطاء‌الله جنگوک شهرام ناظری آوانگاری ایمان ملکی و نیما فریدونی

نت تو را من چشم در راهم شباهنگام بیات ترک عطاء‌الله جنگوک شهرام ناظری آوانگاری ایمان ملکی و نیما فریدونی


تصنیف تو را من چشم در راهم شباهنگام بیات ترک شهرام ناظری عطاء‌الله جنگوک.mp4

Shahram nazeri-چشم براه- سفر-شهرام ناظری-شعرازشفیعی کدکنی

ترانه‌سرا: نیما یوشیج
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن * سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم
تو را من چشم در راهم .
شباهنگام ، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران
خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم

چشم به راه، نام آلبومی است با آواز شهرام ناظری که در اردیبهشت ۱۳۷۰ منتشر شد، در این اثر گروه شهرآشوب عهده دار اجرای سه تصنیف و سه قطعهٔ تنظیمی است.
تصنیف‌های این کار از نقطه نظر تلفیق شعر و موسیقی با کارهای انجام شده در گذشته متفاوت است. در این مجموعه برای اولین بار، همراه با سازهای ملی دو ترانه بر روی شعر نو (چشم به راه و سفر) به گونه‌ای ساخته شده‌اند که مصرع‌ها و ادای کلام دارای سیر طبیعی خود است. هر دو تصنیف از دیدگاه فرم به شکل کامل بدون استفاده از حالت‌های آوازی و نیمه‌آوازی در تصنیف و با بهره‌گیری از تحریرهای منطقی خاص موسیقی ردیف ایران ساخته شده‌اند. مقدمهٔ هر تصنیف بسته به موضوع شعر از روندی تصویری و تنظیمی برخوردار است. با توجه به فضای کار و ارکستر در این اثر بیشترین نقش را سه‌تار بر عهده دارد.
هنرمندان

آواز: شهرام ناظری
سنتور: رضا شفیعیان
تار، سه تار: عطا جنگوک
تار: منصور سینکی
عود، تارباس: حسین بهروزی نیا
کمانچه: هادی منتظری
نی: بهزاد فروهری
تنبک: محمود فرهمند
دف: اردشیر فهیمی

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

هابیل علی‌اف نوشته جواد ظل طاعت

هابیل علی‌اف نوشته‌ی جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این نوشته

هابیل علی اف

کاملاً روشن است که چابک دستی ها و مهارت ها به یک سوی جهان تعلق ندارد و در هر سوی آن قابلِ رؤیت است. به عنوانِ مثال در ایران و یا در کشورهای همجوارِ خودمان، در هند و پاکستان و سرزمین های عربی و در جمهوری آذربایجان و حتی در همه ی سرزمین های حاشیه ی شمالی دریای خزر و آن سوی رودِ ارس.

سالهایی بود نه چندان دور، که کمانچه در ایران رو به فراموشی بود، کمانچه نوازان، سازی به عمرِ تاریخِ ایران را کنار می گذاشتند و ویلنِ فرنگی به دست می گرفتند تا از معاش نیفتند. در محافلِ هنری، ویولن زنِ ناشی را می گفتند سازش، صدای کمانچه می دهد و این ساز می رفت تا واپسین ناله هایش را در آغوش «تال نوازان» لرستان سر کند.

تلاش های استاد فقید “روح الله خالقی” در هنرستان موسیقی ملی برای احیای این ساز نیز، رهِ چندانی به جایی نمی برد و ناله ی درونگرای کمانچه می رفت تا زیرِ آوای رسای ویولن، خفه شود. در همان سال ها، در آن سوی مرزهای شمالی ایران، به برکتِ سیاستِ حاکمانِ کمونیست در پشتیبانی از هنرِ «خلق ها»، کمانچه که در نبود دربار و بزم های امیران و خوانین، تنها در دست کولی های دوره گرد مانده بود، قدر و منزلتی دوباره دید و جایگاهی برجسته یافت و رشد و نمو کرد. کمانچه در هنرستان ها تدریس گردید و به ارکسترهای بزرگِ مجلسی راه یافت، بر روی ساخت و صدادهی اش تحقیقات علمی شد و در این ساز بی آنکه در ساخت و ظاهرِ سنتی اش دستی برده شود، به سازی توانمند برای هم آوایی با سازهای اروپایی بدل شد.

در آغاز، نوازندگانِ ارمنستانِ شوروی سابق بودند که در تکنیک نوازندگی این ساز سرآمد شدند و کمانچه نوازان بزرگی همچون “نفتون گریگوریان” از میانشان برخاست. در زمانه ای که در کنار نام کمانچه، نام های گوناگون ارمنی می نشست، زنده یاد استاد “هابیل علی اف” برخاست و به این ساز، هویتی آذربایجانی بخشید. چه در تکنیک و چه در تسلط بر مقام های سنتی، وی به جایگاهی رسید که در نیم قرنِ اخیر، نامش بر صدرِ کمانچه نوازان ثبت شد، اما آنچه او را بیش از همه شاخص کرد و آوازه اش را در جهان انداخت، یگانگی سبک او و آذربایجانی بودن پنجه اش بود. جداً که از ساز “هابیل علی اف”، صدای آذربایجان بود که برمی خاست.

“هابیل علی اف” در همان سالهای آغازینِ شهرتش، به ایران هم دعوت شد و هنرنمایی نمود. در همان سالهایی که دیواری به سترگی اتحاد جماهیرِ شوروی، راه بر تبادل فرهنگی مستقیم میان ایران و پاره های جداشده از تاریخ و فرهنگش بسته بود، نام و صدای سازِ “هابیل علی اف” برای اهلِ موسیقی در ایران شناخته شده بود اما با فروریختن این دیوار و دعوت دوباره او به ایران در میانِ هنردوستانِ کشورمان، مرتبه ای عظیم یافت و نامش، بر سرِ زبان ها افتاد.

از طرفی در همین ایام و به همت مرکز حفظ و اشاعه موسیقی و استقبال و همدلی مدیریت جدیدِ موسیقی در رادیو، کمانچه در ایران، جانِ تازه گرفت و گروه های «عارف و شیدا» بارِ دیگر این ساز را به جایگاه سازهای اصلی ارکستر های ایرانی برگرداندند. نوازندگانِ قدیمی همچون “اصغر بهاری” ارج یافته، کمانچه نوازان جوانِ چیره دست و صاحب سبک و تکنیک، بالیده و آوازه ای یافته بودند. اما هنگامی که در آذر ۱۳۷۱ “هابیل علی اف” در تهران روی صحنه رفت و کنار استاد “محمدرضا شجریان” نشست، فاتحان قله کمانچه نوازی در ایران، قله ای رفیع تر قد کشیده، در برابر خود دیدند.

استاد “هابیل علی اف” همان شهرت و محبوبیت را دارد که “نایگل کندی”، ویولن نوازِ برجسته در سرزمین های غربی. “علی اف” کمانچه می نوازد، اما نه از آن نوع که نوازندگانِ دیگر کمانچه می نوازند. او نیز زبانِ تفسیر دارد. در واقع تنها نمی نوازد بلکه بیان می کند و بسیار هم با احساس بیان می کند. “علی اف” بارها به ایران سفر کرده و به موسیقی ایرانی سخت عشق می ورزد. دلیلش هم آنکه در تمامِ برنامه های خود چند فقره از آهنگ ها و تصنیف های ایرانی را نیز می نوازد. او با خوانندگان و نوازندگانِ ایرانی مشهور بسیاری همکاری داشته و آثاری را آفریده و یا بازنوازی کرده است. از جمله با اساتیدی چون، “محمدرضا شجریان”، “علی اصغر شاهزیدی”، “حسن کسایی” و …

جواد ظل طاعت

تک‌نوازی کمانچه هابیل علی‌اف بیات شیراز موسیقی آذری


کمانچه‌نوازی هابیل علی‌اف بیات شیراز.mp4

آلبوم موسیقی آتش‌ ناز خواننده محمود صفی‌زاده

آلبوم موسیقی آتش‌ ناز خواننده محمود صفی‌زاده

خواننده : محمود صفی‌زاده
شاعر و آهنگساز: محسن شاه‌احمدی
تنظیم: ایمان ملکی

آهنگ‌ها:
بازی هجران
داغ فراق
دلبر شیرین
جانت سلامت
خزان شیدایی
نقش خیال
رنگ بی‌تابی

نوازندگان:نیما فریدونی:تار و سه‌تار
رضاحقیقی: گیتار
مهدی محمودخانی: گیتاربیس
گلنوش ملایری: سنتور
سامان بهشتی: درام
سحر رشیدی:فانون
ایمان ملکی:ویولن-کمانچه-دف -تمبک
طراح گرافیک: علی مدیری
مدیر تولید: محمدرضا محمد دوست
با تشکر از: شرکت پارس جم کنترل
موسسه موسیقی آوای همنواز
مهندس رضا کاظمی امیر احمدی
مدیریت کارخانه سوهانپزی محمدسیما
مهربانو سعیده بزرگ منش

شعر: آتش ناز
بیا کھ از داغ غمت بریدم
کھ جز بلا از چشم تو ندیدم
منم ھمان شیدا بھ راه کویت
چھ طعنھ ھا بر رھت کھ می شنیدم
مکن نگارا
مکن تو ترک ما را
بھ حال زارم
تو چاره کن وفا را
منم ھمان شیدا کھ روز و شب تنھا بیادت ای مھرا فغان بر ارم
ز جور یارم امان ندارم
دمی نظر بھ ما کن
مرا ز غم رھا کن
چھ گویمت جانا
کمی حیا کن
مگو تا با ما ز بی وفایی
بیا کھ سوزم زان شب جدایی
عذاب فردا مرا دھد ندایی الا بمیرم از غم خدا اگر نیایی اگر نیایی
بھ اتش ناز تو بی قرارم
بجز صبوری چاره ای ندارم
بھ این خزانم بیا بیا بھارم
مرو مرو نگارم
بھ جان خریدم ھر چھ را نباید
کھ جان بھ در بردن مرا نشاید
کھ خاطر او بر غمم فزاید
اگر برم نیاد
ز تیر مژگانت امان ندارم
مزن کھ من تاب فغان ندارم
دمی نظر بھ ما کن مرا ز غم رھا کن
چھ گویمت جانا کمی حیا کن
مکن نگارا مکن تو ترک ما را
بھ حال زارم تو چاره کن وفا را تو چاره کن وفا را
ترانھ سرا: سید محسن شاه احمدی

شعر: آیین دوست
حال دل ما را دیوانھ ندارد
این ھجمھ غم را ویرانھ ندارد
این غصھ کھ دیری در سینھ نھفتھ ست
باریست کھ بیدل بر شانھ ندارد
گر شمع بخواند ھمبستر خود را
خوفی ز شرارش پروانھ ندارد
از باده چشمت جانا قدحی ده
کین خمر کھن را میخانھ ندارد
گھ غمزه گھی اخم گھ لطف و گھی قھر
این لطف تو را دوست بیگانھ ندارد
ای مطرب شیدا حرفی مزن از عشق
چون تاب غمش را افسانھ ندارد
تا کی برھانم خود را ز جفایش
کین رحمت دیرین شکرانھ ندارد
اواره رویش یک دم بھ امان نیست
ھم خواب ندارد ھم خانھ ندارد
حال دل ما را دیوانھ ندارد
این ھجمھ غم را ویرانھ ندارد
این غصھ کھ دیری در سینھ نھفتھ ست
باریست کھ بیدل بر شانھ ندارد
شاعر: سید محسن شاه احمدی

شعر: بیگانھ
نمی بینی کھ من در اتش عشقت بسوزم
نمی گویی چرا باید بھ این غم لب بدوزم
نمی پرسی ز حال ما نگار کینھ توزم
نمی خواھی ببینی تا چھ اوردی بھ روزم
تو کھ از عاشقی خواندی
اگر با ما نمی ماندی
چرا از ریشھ سوزاندی
تمام تار و پودم
بھ زلفان پریشانت
شدم مدھوش و حیرانت
ولی در وھم پنھانت
ھمان بیگانھ بودم
مرا حالی دگر اید
چو از یارم خبر اید
مھ ام چون از سفر اید
شب ھجران بھ سر اید
ز چشم ما نمی خوانی نمیدانی چھ اوردی بھ روزم
کھ چون شمع سحر از غم بسوزم
نمی دانی نمی پرسی چھ اوردی بھ روزم
کھ چون شمع سحر از غم بسوزم
بسوزم لب بدوزم
الا شیرین دلخونم
من ان فرھاد مجنونم
بھ حال ما دمی بنگر
بھ چشمان چو جیحونم
اگر از می سیھ مستم
بھ ھجران تو مدیونم
من ان فرھاد مجنونم
مکن با دل چنین بازی
کھ صیادی بھ طنازی
نمی دانی نمی پرسی چھ اوردی بھ روزم
کھ چون شمع سحر از غم بسوزم
بسوزم لب بدوزم
ترانھ سرا: سید محسن شاه احمدی

شعر: پریسا
پریسای من گر چھ از من جدایی
نرفتھ ز یادم شب اشنایی
نبودی کنارم بھ یاد تو بودم
کھ ھر جا کھ باشی سلام و درودم
بھ سوی تو ای مھ کھ یاد تو بودم
بھ زلف سیاھت
بھ بغض نگاھت
اسیری چھ تلخھ
ببین سرور من
چھ شبھا کھ بی تو
چو خون گریھ کردم نماندی ببینی
دل پرپر من
کی گفتھ کھ عشقت گذشت از سر من
کی میگھ کھ رفتی تو از باور من
اگر کھ زمونھ شکستھ پر من
ھنوزم ھمونی ھمون دلبر من
خودت خوب میدونی
ھنوزم ھمونی
ھمون دلبر من
یھ جملھ نوشتم برات یادگاری
تا یک روز منو باز بھ خاطر بیاری
بخونش عزیزم
با لبخند تلخی
اگھ طاقت گریھ کردن نداری
الھی کھ دردت بھ جونم بره
مث بغض چشمات نشھ خاطره
ترانھ سرا : سید محسن شاه احمدی

شعر: تصویر عشق
خزان عشق ما با تو بھار است
بھ دل تصویر عشقت ماندگار است
اگر یاد تو در خاطر نباشد
تغزل واژه ای بی اعتبار است
نھ این اتش درون سینھ ماست
کھ خیل عاشقانت بی شمار است
وگر بلبل بھ ھر وقتی بخواند
ز شوق روی گل بی اختیار است
زمان اسباب بی تابی دلھاست
بگو ھنگامھ را پایان کار است
بزن آھنگ وصل و ساز امّید
کھ گوش جان ما در انتظار است
.
.
.
(با دل غمزده اینگونھ تو رفتار تو رفتار مکن
بیش از این سوتھ دلان را مکن ازار مکن
جلوه یی از رخ تو طاقت جان را ببرید
چھره پنھان کن و یکباره پدیدار مکن)
شاعر : سید محسن شاه احمدی

شعر: داغ فراق
تا کی باید از غم عشقت تا بھ سحرگھ گریھ کنم
نزد چھ کس از داغ فراقت آیم و ھر دم شکوه کنم
شکوه کنم از داغ غمت تا کی
تا نشود این بار دلم سنگین
خون جگر خوردن ز غمت تا کی
بحر دلم تا کی بشود رنگین
از غم عشق تو غرق عذابم
کن نظری تو بھ حال خرابم
با چھ زبان گویم کھ دلتنگم
آتش ھجران را چھ کنم
این غم پنھان را چھ کنم
من دلشده ام پابندم دلتنگم
کن نظر بھ حال دلواپسی ام
کن تو چاره غم بی کسی ام
تا کھ ز یاد تو غم برود از دل
تا کھ شود گلشن از دمت این محفل
ترانھ سرا : سید محسن شاه احمدی

شعر: دلبر شیرین
ای دلبر شیرینم با ما چھ بد تا کردی
با ساغر دلتنگی خون بر دل ما کردی
از دست تو شیرینم دلخونم دلگیرم مجنونم
ما را بھ راه عشقت افسون و رسوا کردی
طوفانم از شیدایی با این دل دریایی
پایان ندارد مھرا شوری کھ بر پا کردی
رسم جفا را ای جان بر ما نکردی پنھان
مھر و وفای خود را با فتنھ حاشا کردی
بیگانھ ام چون خواندی دل را بھ غم سوزاندی
این اتش ھجران را تنھا تماشا کردی
طوفانم از شیدایی با این دل دریایی
پایان ندارد مھرا شوری کھ بر پا کردی
از دست تو شیرینم دلخونم دلگیرم مجنونم
ما را بھ راه عشقت افسون و رسوا کردی
شاعر : سید محسن شاه احمدی

شعر: رنگ بی تابی
عاشقی مجنون نبودی تا بفھمی حال من
ھر چھ را دارم فدایت غصھ ھایت مال من
ھیچ می دانی کھ بی تو غربتم جانی ستاند
رنگ بی تابی گرفتھ روز و ماه و سال من
بخت من نتوان بگیرد خاطرت را از دلم
با ھمھ آشفتگی ھا در خطوط فال من
کار خود را کرد دام چشمت ای صیاد عشق
تیر غمھایت نشستھ در عزای بال من
من حیات دیگری می گیرم از دستان تو
ساقیا بازا بھ ماتم خانھ آمال من
ھیچ می دانی کھ بی تو غربتم جانی ستاند
رنگ بی تابی گرفتھ روز و ماه و سال من
شاعر : سید محسن شاه احمدی

شعر: نقش خیال
ھلال چھره را مپوشان پنھان
کھ بھر تو گذشتم از جان ای جان
بگو کھ تا کنون چھ کردی
برای این دل پریشان
تو بمانی یا کھ نمانی
بھ چراغ دیده ھمانی
مرو ای ماھم کھ تبھ شد
بھ ھوایت شام جوانی
اتش غمت را توان ندارم
من توان رشک و فغان ندارم
گر فدا کنم جان و دل برایت
رو ھراسی از این زیان ندارم
تو بیایی یا کھ نیایی
نظری کن بھر ھوایی
کھ بھ نقش خاطره با مایی
تو کھ نور دیده مایی
ز چھ رو از ما تو جدایی
مرو لیلایم ز کنارم
کھ بسوزانی بھ جفایی
اتش غمت را توان ندارم
من توان رشک و فغان ندارم
گر فدا کنم جان و دل برایت
رو ھراسی از این زیان ندارم
خور و خوابم بی تو حرام و ھمھ دم در وَ ھم تو بودم
بھ گدایی بر سر راھت بھ امید رحم تو بودم
تو بمانی یا کھ نمانی
بھ چراغ دیده ھمانی
مرو ای ماھم کھ تبھ شد
بھ ھوایت شام جوانی
ترانھ سرا : سید محسن شاه احمدی

شعر: تصویر عشق
خزان عشق ما با تو بھار است
بھ دل تصویر عشقت ماندگار است
اگر یاد تو در خاطر نباشد
تغزل واژه ای بی اعتبار است
نھ این اتش درون سینھ ماست
کھ خیل عاشقانت بی شمار است
وگر بلبل بھ ھر وقتی بخواند
ز شوق روی گل بی اختیار است
زمان اسباب بی تابی دلھاست
بگو ھنگامھ را پایان کار است
بزن آھنگ وصل و ساز امّید
کھ گوش جان ما در انتظار است
.
.
.
(با دل غمزده اینگونھ تو رفتار تو رفتار مکن
بیش از این سوتھ دلان را مکن ازار مکن
جلوه یی از رخ تو طاقت جان را ببرید
چھره پنھان کن و یکباره پدیدار مکن)
شاعر : سید محسن شاه احمدی