نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

داریوش صفوت مقاله‌ای از جواد ظل طاعت و فیلم سه‌تارنوازی در بیات اصفهان

داریوش صفوت مقاله‌ای از جواد ظل طاعت و فیلم سه‌تارنوازی در بیات اصفهان

“استاد داریوش صفوت”
استاد “داریوش صفوت” علاوه بر اینکه نوازنده اي چیره دست و استادي برجسته بود، جایگاه ممتازي نیز در مدیریت و پژوهشِ موسیقی ایرانی داشت. او پایه گذار مکتبی در موسیقی ایرانی شد که نسلی متفاوت را تربیت کرد و جریانی نو به راه انداخت که پس از مدتی کاملاً بر جریان سنتیِ غالب، چیره شد. نوازندگان، آهنگسازان و خوانندگانی همچون “داود گنجهاي”، “جلال ذوالفنون”، “محمدرضا لطفی”، “پرویز مشکاتیان”، “مجید کیانی”، “علیاکبر شکارچی”، “حسین علیزاده”، “داریوش طلایی”، “محمدعلی کیانینژاد”، “داریوش پیرنیاکان”، “نورالدین رضوي سروستانی”، “محمدعلی حدادیان”، “مرتضی اعیان”، مرحوم “عشقی” و “کامکارها” و دیگرانی که بعدها، صدرنشینان موسیقی ایرانی شدند، از همین مکتب برخاستند. حتی استاد “محمدرضا شجریان” هم، اگرچه از خوانندگانِ برنامه گلها بود، اما در همین مکتب و با پیوند خوردنِ با اهل و شاگردان این مکتب بود که آن شجریانی شد که اگر آواز ایرانی تاجی می داشت می باید بر سر او جاي می گرفت. سالهاي پایانی دهه 40، زمانی که مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در خیابان ناهید تهران توسط زنده یاد “صفوت” شروع بکار کرد، پایههاي گونهاي خاص، از موسیقی ایرانی گذاشته شد. هدف این مرکز، حفظ میراث موسیقی ردیفیِ دوره قاجار و اشاعه آن بود. به همین منظور دکتر “صفوت” به عنوان طراح این ایده، جمعی از استادانِ ردیفدان از جمله “سعید هرمزي”، “عبداالله خانِ دوامی”، “محمود کریمی”، “یوسف فروتن” و … را، به کمک استاد کامل “نورعلیخان برومند” به این مجموعه کشاند، تا به هنرآموزانِ جوانی که در دانشکده هنرهاي زیباي دانشگاه تهران درس موسیقی میخواندند و علاقهمند به موسیقی ایرانی بودند، این گونه ي خاصِ موسیقی را آموزش دهند. گونهاي که بعدها به “جنبش احیاء” در موسیقی ایرانی، مشهور شد. در این مرکز دستگاهها، گوشهها، ریزهکاريها و رموز موسیقی سنتی، به جوانان شیفته و با استعداد آموزش داده میشد. جوانانی که یا از دانشکدهي هنرهاي زیبا در رشتهي موسیقی لیسانس داشتند یا در شرف لیسانس شدن بودند و در دانشکده، ردیفها را نزد شادروان “نورعلی برومند” و مرحوم “داریوش صفوت” فراگرفته بودند، در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی نزد آن دو و استادان دیگر این مرکز، به تکمیل و توسعهي دانش
موسیقی خود پرداختند. خیلی از هنرمندان معتقدند که تشکیل این مرکز، رنسانسی در موسیقی ایرانی ایجاد کرد و باعث شد، روند آموزش موسیقی ایرانی در جامعه به جریان بیفتد. موسیقیِ گلها که عمدتاً در دست شاگردان مکتب زنده یاد “ابوالحسن صبا” بود، هنري مجلس آرا و داعیه اي جز خود موسیقی و ویژگیهاي آن، از بزم و شورانگیزي گرفته تا بیانِ عمق حزن و اندوه بشري نداشت. موسیقی گلها، موسیقی شوقِ وصل بود و اندوه هجران، اما “داریوش صفوت” با اینکه خود، از تربیت شدگان مکتب “صبا” بود، متفاوت از همشاگردیهاي پیشین، می اندیشید و براي موسیقی رسالت قائل بود، موسیقی را تجلیگاه عرفان ایرانی می دانست و موسیقی گلها از دید او، انحراف از اصل و خالی از روحِ عرفانی موسیقی ایرانی بود. متصدیانِ گلها، موسیقی ایرانی را از کنجِ خانه ها و مجالس اعیان و صحنه هایی با تماشاگران محدود به جایگاه “موسیقی ملی” رسانده بودند که هم در محتوا و هم در شیوه اجرا، همخوان با اصول علمی موسیقی بود، ارکسترهایی بزرگ با نوازندگانی توانا و تکنوازانی صاحب سبک داشت، آهنگسازي و ترانه سرایی را در چارچوب موسیقی ایرانی به اوج رساند و موسیقی سنتی ایران را در مقیاس بین المللی، به جایگاهی رساند که دیگر نه به عنوان موسیقی فولکلور و محلی یک کشور، که در جایگاهی قابل قیاس با موسیقی فرا ملیِ غرب بتوان به آن اعتنا کرد. اما چنین دستاوردهایی از دید دکتر “داریوش صفوت”، انحرافی بود که می بایست موسیقی را از آن حفظ کرد. حفظ میراث موسیقی کشور و پاسداشتش در برابر انحراف و نابودي از دید دکتر “داریوش صفوت” این بود که موسیقی دوباره به همان ارکسترهاي کوچکتري بازگردد که جز ساز ایرانی در آن نباشد، نوازندگان و تکنوازانش جز ردیف سنتی و آن هم، بدون هیچ دخل و تصرف و آرایه و پیرایه اي در سختگیرانه ترین و تنگترین چارچوب ممکن و با شیوه اي خالی از هر گونه »شیرین نوازي« ننوازند، آهنگسازي اش از قالبهاي سنتیِ پیش درآمد و رِنگ و چهارمضراب و ترانه، آن هم به همان شیوه هاي قدیمی فراتر نرود. مرکز حفظ و اشاعه که فقط حفظ می کرد و از اشاعه می پرهیزید، به مرور به پایگاه سنت گرایانی تبدیل شد که هیچ گونه دگرگونی و نوآوري را در مجموعه ردیف یا شیوه نواختن آن نمی پذیرفتند. مرکز حفظ و اشاعه با این همه در مجموع، سودمندي هایی نیز داشت که ثبت و ضبط ردیف هاي در سینه مانده موسیقیدانان کهنسال و پرورشِ شاگردانِ جوان، از جمله ي
آنهاست. از مرکز حفظ و اشاعه، جوانانِ پرورش یافته ي با استعدادي بیرون آمدند که امروز از سرآمدان موسیقی ایران به شمار می روند. “داریوش صفوت” امتیازاتی داشت که جناح رقیب از آن بی بهره بود. در دورانی که برخی از بزرگترین نوازندگان حتی نت خوانی نمی دانستند و موسیقیدانان سنتی یا این هنر را به همان شیوه قدیمی سینه به سینه آموخته یا در نهایت، دانش آموخته هنرستانهاي عالی و ملی بودند، او در فرانسه موسیقی ایرانی تدریس کرده و موسیقی علمی آموخته بود. غربیانی که به دنبال پژوهش در موسیقی ایرانی بودند، دکتر “صفوت” را می شناختند و نماینده موسیقی ایرانی می دانستند و نه نوازندگان و آهنگسازان صاحب سبکی را که هم از او چیره دست تر بودند و هم انبوهی اثر به یادماندنی آفریده بودند. زنده یاد دکتر “صفوت” تمام عمر خود را یا آموخت یا آموزاند. پیش از انقلاب، علاوه بر تدریس در هنرستان ها و هنرکده هاي داخلی، از سوي مرکز مطالعات موسیقی شرقی در پاریس نیز به همکاري دعوت شد. پس از مرگ “صبا” به فرانسه رفت و پنج سالی در آن دیار ماند، هم دکتراي حقوق گرفت و هم با همیاري “نلی کارن”، شرق شناس فرانسوي، کتابی در زمینه موسیقی سنتی ایران انتشار داد. دکتر صفوت که یکی از سرسخت ترین نگاهبانان موسیقی سنتی ایران به شمار می رفت، در 7 آذر سال 1307 در شیراز به دنیا آمد و در 27 فروردین 1392 در کرج بدرود حیات گفت. روحش شاد و یادش گرامی منبع: -امیر رستاق روزنامهنگار حوزه فرهنگ و محمود خوشنام پژوهشگر موسیقی-وبسایت بی بی سی

سه‌تار نوازی در مایه بیات اصفهان استاد داریوش صفوت.mp4

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

بداهه‌نوازی سه‌گاه فرشید فرهمند ویولن

بداهه‌نوازی سه‌گاه فرشید فرهمند ویولن

مخالف سه‌گاه فرشید فرهمند ویولن بداهه‌نوازی ۳.mp4

مخالف سه‌گاه ویولن فرشید فرهمند تمبک مهدی الهویی

فیلم مخالف سه‌گاه فرشید فرهمند ویولن

مخالف سه‌گاه فرشید فرهمند ویولن بداهه‌نوازی ۲

فیلم کرشمه چهارمضراب سه‌گاه فرشید فرهمند ویولن

بداهه‌نوازی ویولن سه‌گاه فرشید فرهمند.mp4

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

کوشا میرزایی بداهه‌نوازی چهارمضراب بیات اصفهان سه‌تار

کوشا میرزایی بداهه‌نوازی چهارمضراب بیات اصفهان سه‌تار

کوشا میرزایی بداهه نوازی چهارمضراب بیات اصفهان سه‌تار.mp4

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

چهارمضراب نوا سوسن اصلانی ارکستر سنتورنوازان به سرپرستی حسین دهلوی

چهارمضراب نوا سوسن اصلانی ارکستر سنتورنوازان به سرپرستی حسین دهلوی

چهارمضراب نوا . سوسن اصلانی . ارکستر سنتورنوازان به سرپرستی استاد حسین دهلوی.mp4

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

هوشنگ ظریف نوشته جواد ظل طاعت

هوشنگ ظریف نوشته جواد ظل طاعت

“استاد هوشنگ ظریف”

بندباز علینقی وزیری اجرای تار هوشنگ ظریف.mp4

با بررسی موسیقى کشورمان در نیم قرن گذشته در تک نوازى، بداهه سرایى خلاق، آهنگسازى،
آموزش، ساختن ساز، تحقیق، مدیریت و … به شاخص هایى مجزا بر می خوریم، که می توانیم ارزشها و فضایل چهره هاى نامدار موسیقى مان را بهتر بشناسیم. در جامعه موسیقى ایران، کمتر کسى است که انحصاراً متعلق به یک حوزه و فقط متعلق به یک مقوله از موسیقى باشد. عموماً یک موسیقیدان نامدار، در حوزه هاى مجاور هم فعالیت دارد اما کار بر روي یکى از آن جبهه ها، بیش از سایر موارد، موجب شهرت او مى شود. استاد “هوشنگ ظریف”، نوازنده توانمند و پرسابقه “تار” و یکىازبرجستهترینهنرآموختگانهنرستانموسیقىملىدردوره ریاستاستاد”روحااللهخالقى”، گذشته از اعتبارى که در تک نوازى و نیز در همنوازى با گروههاى معتبر موسیقى دارد، آموزگارى ممتاز و تأثیر گذار بوده است. نقش او در آموزش تکنیک هاى صحیحِ تارنوازى و تربیت هنرجویانش به حدى است که مى توان درباره آن، کتابها نوشت. نواختن او بى تکلف، سلیس، دقیق، مقید به آموزشهاى کلاسیک و داراى روحیه اى سالم و عقلانى است. فضاهاى نامتعارف، هنجارگریزى در ملودى ها و ریتم ها و تزئین ها و جمله بندى ها، آنچنان که در ساز بسیاري رویت می شود، در ساز ایشان شنیده نمى شود. تکنیک وي نیز ظاهراً سهل، اما باطناً از چنان استوارى و سلامتى برخوردار است که تنها آنان که سالها با جدیت تار نواخته اند ارزش آن را درك مى کنند.
استاد حسین علیزاده ازشاگردان برجسته ایشان میگویند: “هروقت کسی خوب تار میزند میگوییم یا شاگرد استاد ظریف بوده یا از جلوي کلاس ایشان رد شده است. “همچنین از “پرویز منصوري”- موسیقیدان، مدرس و مترجم معروف- نقل می کنند که روزي در راهروهاي هنرستان می رفته است که از اتاقی صداي یکی از قطعات “کلنل وزیري” را می شنود. خوب که دقت می کند حس می کند که آن کسی که قطعات را می نوازد از خود “وزیري” هم بهتر می زند. وارد اتاق که می شود استاد “هوشنگ ظریف” را در گوشه اي می بیند که تار به دست مشغول نواختن است.
ساز “ظریف” در دوره اي، تحت تاثیر استادان خود و دوره اي تحت تاثیر شیوه هاي نوازندگی در رادیو قرار گرفته است و به همین رو، برخی از ویژگی ها در مقاطعی در ساز وي پررنگ تر و در دوره اي کم رنگ تر است. مضراب هاي شفاف و تفکیک شده، ریزهاي شمرده، تریل هاي پر و خوش صدا، استفاده کمتر از ویبره روي خَرَك در بیشتر آثار ضبط شده از استاد به جهت ایجاد صداي کاملا رو و بدون افکت، استفاده از ناله هاي طولی، انتخاب مایه هاي خوش صدا، خوش کوك و خوش دست براي ساز تار در آثار تک نوازي، تنوع زیاد در فرم نوازندگی، گاهی تحت تاثیر استادانش “موسی خان معروفی” و “علی اکبرخان شهنازي”، گاهی تحت تاثیر کلنل علینقی وزیري )به خصوص در ضربی ها( و گاهی تحت تاثیر شیوه هاي رادیویی. صداي ساز استاد “هوشنگ ظریف” می تواند استانداردي بین المللی جهت شنیدن صداي ساز تار باشد و به معناي واقعی می توان ساز تار را در مضراب ها و پنجه این استاد بزرگ به جهانیان معرفی کرد. بطورکلی دوشیوه در تارنوازي رایج است. فاخرنوازي که بیشترشیوه قاجاري است وشامل ریزهاي پرشمار و پرسرعت، تکنیک بالا وانگشت گذاري هاي دقیق که بسیار مشکل بوده وسالها باید یک نوازنده براي دست یابی به چنین شیوه اي تمرین کند. مضراب هاي پرشمار و پرقدرت از دیگر مشخصات این شیوه است. و اما شیوه شیرین نوازي، دراین شیوه مضراب ها شمرده، ریتم ها سنگین و استفاده از تکنیک هایی مانند پاساژ، نواختن درقسمت بم تر پوست ساز، وگلیساندوها وکنده کاري هاي شفاف ودقیق بداهه نوازي هاي اصولی یرگرفته شده ازردیف است. درچهارمضراب ها جملات کوتاه و بصورت سوال و جواب درقسمت هاي بم و زیر نواخته میشوند. استاد “عبدالحسین شهنازي” برادر کوچک استاد “علی اکبرخان شهنازي” را بنیان گذار این شیوه میدانند. گفته میشود شیوه ایشان تحت تاثیر بربط نوازهاي عربی و ترکی است. دوشاگرد ایشان استادان “جلیل شهناز” و “فرهنگ شریف” این شیوه را به کمال رساندند. این شیوه دردوران پخش برنامه گلها مورد اقبال بسیار زیادي قرارگرفته بود. در شیوه استاد “علینقی وزیري”، ریتم هاي مختلف یعنی لنگ، ترکیبی و ساده بکار رفته است. این شیوه بر نٌت نگاريِ دقیق وعلمی استوار است وشامل اتودهاي بسیار پیچیده و مشکل و انگشت گذاري هاي دقیق و سونوریته قوي است ..و کمی از فضاي سنتی فاصله دارد. در اتودهاي استاد “وزیري”
پیچیدگی نت و انگشت گذاري ها و بنیان گذارِ اتود نوازي در موسیقی ایرانی است. استاد “هوشنگ ظریف”، از آنجا که هم شاگرد ارشد استاد “علی اکبر شهنازي” و استاد “کلنل علی نقی وزیري” بوده اند وهم سالها استاد هنرستان موسیقی بوده اند درنوازندگی ایشان، هم صلابت مضراب هاي استاد “شهنازي” دیده میشود هم شیوایی و رسایی مضراب هاي استاد “جیل شهناز” وهم پیچیدگی سبک استاد “وزیري”. یکی از تفاوت هاي شیوه تدریس استاد “ظریف” این است که او برخلاف بسیاري، ردیف “میرزاعبداالله” را درس نمی دهد. استناد او در تدریس، به ردیف استادش “موسی خان معروفی” است. زنده یاد “موسی خان معروفی” این ردیف را در طول 30 سال و با بهره گیري از ردیف “میرزا عبداالله” و “میرزاحسین قلی” و برخی دیگر از قٌدما نوشته است. استاد “ظریف” معتقد است این ردیف کامل ترین ردیف است و خود را به عنوان یک شاگرد موظف می داند که این ردیف تدریس شود و از پایمال شدن آن جلوگیري کند. بسیاري از اساتید قدیمیِ موسیقیِ ایرانی، اعتقاد چندانی به نٌت نداشتند. آنها سعی می کردند موسیقی را به روش سینه به سینه منتقل کنند و کمتر تلاشی، براي مکتوب کردن موسیقی داشتند. برخی از آثار این افراد با مرگ خود یا شاگردان شان از بین رفت. اما برخی دیگر از این آثار به همت عده اي از جمله استاد “هوشنگ ظریف” به نت تبدیل شد و براي همیشه خواهد ماند. نوشتن اولین کتاب نت تنبک با همکاري استاد “حسین دهلوي” از جمله فعالیت هاي وي است. همچنین نت نگاري و ویرایش چهار کتاب در مورد استادان “لطف االله مجد”، “جلیل شهناز”، “فرهنگ شریف” و “ابراهیم سرخوش” را نیز بر عهده داشته است. علاوه بر اجراهایی که از ظریف در برنامه هاي متعدد گل ها ضبط و پخش شده است وي چندین کاست تکنوازي مشهور را نیز در کارنامه خود به یادگار گذاشته است .کاست »اصفهان-دشتی« یکی از بهترین نمونه هاي تکنوازي تار در ایران است که توسط استاد “ظریف” اجرا شده است. در این کاست علاوه بر گوشه هایی از “اصفهان” و “دشتی” سه قطعه “دختر ژولیده”، “بندباز” و “ژیمناستیک موزیکال” از آثار “کلنل علینقی وزیري” به اجرا درآمده است که بسیار شنیدنی است. همچنین می توان به مجموعه اي از تکنوازي ها در کنار استاد “فرامرز پایور” نیز در مجموعه کارهاي استاد “ظریف” اشاره کرد. وي گوشه هایی از ردیف “موسی
معروفی” را نیز به کوشش استاد “کامبیز روشن روان” ضبط کرده است و همچنین نوار کتاب دستور مقدماتی تار و سه‌تار نیز از اوست. استاد “ظریف” در 16 آذر سال 1317 در تهران متولد شد و پس از پایان دوره ابتدایی وارد هنرستان موسیقی شد و از حضور اساتیدي چون “موسی معروفی”، “روحاالله خالقی”، “جواد معروفی” و “حسین تهرانی” بهرمند شد. سپس در دوره عالی هنرکده موسیقی از محضر استاد “علیاکبر شهنازي” و “علینقی وزیري” جهت فراگیري ردیف بهرمند شد. وي علاوه بر اینها، سال ها در محیط هاي دانشگاهی حضور داشته و تدریس کرده است. در کنار این موضوع، کنسرت هاي پژوهشی بسیاري را نیز در کارنامه خود دارد. استاد “ظریف” در اوایل دهه 70 موفق به دریافت نشان درجه یک هنري از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد که معادل مدرك دکتراست. از جمله شاگردان وي میتوان “حسین علیزاده”، “داریوش طلایی”، “ارشد طهماسبی”، “حمید متبسم” و “محمد شجاعی”، زنده یاد “شهریار فریوسفی”، زنده یاد “منصور سینکی” را نام برد. به راستی استاد “هوشنگ ظریف” در تاریخ تارنوازي معاصر تکرار ناشدنی وکم نظیر هستند، براي این استاد یگانه، طول عمر و سلامتی آرزومندیم.
منابع: – سید علیرضا میرعلینقى، نویسنده و کارشناس موسیقی – عماد برقعی روزنامه شرق