جام مدهوشی علی تجویدی علی اصغر شاه زیدی بیژن ترقی نیما فریدونی تار
جام مدهوشی علی تجویدی علی اصغر شاه زیدی بیژن ترقی نیما فریدونی تار .mp4
آواز دشتی- جام مدهوشی- شاهزیدی، تجویدی
آواز دشتی- جام مدهوشی- شاهزیدی، تجویدی
دستگاه : شور (آواز دشتی)
خواننده: علي اصغر شاه زيدي
ترانه سرا: بیژن ترقی
آهنگساز: علی تجویدی
تنظیم: فریدون شهبازیان
تار:جلیل شهناز
تنبک:اسماعیلی
مِي و ميخانه مست و مِي کشان مست
زمين مست و زمان مست آسمان مست
نسيم از حلقه زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ و باغبان مست
تا زدم يک جرعه مي از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشي ز دستت
شد زمين مست، آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
تو زمزمه ي چنگ و عود مني
تو باده ي جام و سبوي مني
نغمه خفته در تار و پود مني
مايه هستي و هاي و هوي مني
گرچه مست مستم، نه مي پرستم
به هر دو جهان مست عشق تو هستم
تا من چشم مست تو ديدم
ز ساغر عشقت دو جرعه چشيدم
شد زمين مست، آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
نت جام مدهوشی می و میخانه علی تجویدی بیژن ترقی علیاصغر شاهزیدی فریدون شهبازیان آوانگاری نیما فریدونی
در این محصول آهنگ جام مدهوشی و نت رایانهای این آهنگ وجود دارد.
این نت در آواز دشتی مایههای سی، لا و فادیز تهیه شدهاست.
این نت در آواز دشتی مایه فادیز توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان آوانگاری شده و در این مجموعه وجود دارد.
این آهنگ به نام چرخ گردون هم شناخته میشود.
دستگاه : شور (آواز دشتی)
خواننده: علي اصغر شاه زيدي
ترانه سرا: بیژن ترقی
آهنگساز: علی تجویدی
تنظیم: فریدون شهبازیان
تار:جلیل شهناز
تنبک:اسماعیلی
مِي و ميخانه مست و مِي کشان مست
زمين مست و زمان مست آسمان مست
نسيم از حلقه زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ و باغبان مست
تا زدم يک جرعه مي از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشي ز دستت
شد زمين مست، آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
تو زمزمه ي چنگ و عود مني
تو باده ي جام و سبوي مني
نغمه خفته در تار و پود مني
مايه هستي و هاي و هوي مني
گرچه مست مستم، نه مي پرستم
به هر دو جهان مست عشق تو هستم
تا من چشم مست تو ديدم
ز ساغر عشقت دو جرعه چشيدم
شد زمين مست، آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
آوانگاری : نیما فریدونی
آغاز آوانگاری : ۴.۵ بامداد ۹۶/۹/۶
۱۴ ساعت کارمفید
این آوانگاری به سفارش و حمایت حمید طبیب زاده نوازنده ی تار
ساکن پاریس انجام شده است.
از صدای شاه زیدی که مست خواند و از نغمه ی مست تجویدی که
همواره مست بود و از ترانه ی ترقی که آکنده از مستی بود مست شدم .
پایان آوانگاری ۱۲ ظهر ۶/ ۹ / ۱۳۹۶
۷.۵ ساعت کار مفید
۶.۵ ساعت نت نویسی رایانه ای
نیما فریدونی
بدینوسیله موفقیت شما را در بهپایان رساندن دورهیمتوسطهی رشتهی سهتار تبریک میگوییم. امیدواریم با ادامهی فعالیت هنری خود شاهد شکوفایی خلاقیت شما در این زمینه باشیم. ارزیابی ما از شما در این دوره به شرح زیر است:
نظم و اخلاق: عالی
اکول: عالی
توانایی همنوازی: عالی
رعایت دقیق ریتم: عالی
قدرت گوش: عالی
تمرین روزانه: خوب
دشیفر: متوسط
توانایی کوک ساز: عالی
سونوریته: خوب
نوانس: خوب
دقت اجرا: خوب
رپرتوار نواخته شده در این دوره: ردیف میرزا عبدالله و ردیف آوازی عبدالله دوامی
همچنین سطح کاری شما در این دوره عالی است.
ایمان ملکی
نیما فریدونی
آهنگ نامهربونی کوروس سرهنگ زاده حسین مردانی سه تار.mp4
آهنگ نامهربونی کوروس سرهنگ زاده حسین مردانی سه تار.mp4
تصنیف چون به زلف خویش شانه می زنی بیات اصفهان حسین مردانی تار
تصنیف چون به زلف خویش شانه می زنی بیات اصفهان حسین مردانی تار.mp4
بداهه نوازی بیات اصفهان ۶ حسین مردانی سه تار
بداهه نوازی بیات اصفهان ۵ حسین مردانی سه تار.mp4
بداهه نوازی بیات اصفهان ۳ حسین مردانی سه تار.mov
بداهه نوازی آواز بیات اصفهان سهتار حسین مردانی ۴.mp4
بداهه نوازی آواز بیات اصفهان سه تار حسین مردانی.mp4
بداهه نوازی بیات اصفهان ۳ حسین مردانی سهتار.mov
بداهه نوازی بیات اصفهان ۳ حسین مردانی سه تار.mov
بداهه نوازی سه تار حسین مردانی بیات اصفهان.mp4
حسین مردانی بداهه نوازی سه تار در آواز بیات اصفهان.mp4
بداهه نوازی سهتار دستگاه ماهور حسین مردانی.mp4
بداهه نوازی سه تار دستگاه ماهور حسین مردانی.mp4
بداهه نوازی بیات اصفهان ۳ سهتار حسین مردانی
بداهه نوازی بیات اصفهان ۳ سه تار حسین مردانی
بداهه نوازی بیات اصفهان ۲ سهتار حسین مردانی
بداهه نوازی بیات اصفهان سهتار حسین مردانی
بداهه نوازی بیات اصفهان سه تار حسین مردانی
تصنیف میباره بارون بیات اصفهان حسین مردانی
تصنیف جمال جانان حمید مسعودی سه تار حسین مردانی تمبک سیاوش ابراهیمی
تصنیف جمال جانان حمید مسعودی سه تار حسین مردانی تمبک سیاوش ابراهیمی
بداهه نوازی در دستگاه ماهور حسین مردانی سه تار و جواد شربتی آواز صوتی
بداهه نوازی در دستگاه ماهور حسین مردانی سه تار و جواد شربتی آواز صوتی
بخشی ازکنسرت گروه موسیقی خورشید تابنده بندر گز به سرپرستی حسین مردانی.mp4
بخشی ازکنسرت گروه موسیقی خورشید تابنده بندر گز به سرپرستی حسین مردانی.mp4
بخشی ازکنسرت گروه موسیقی خورشید تابنده (بندرگز) از راست به چپ منوچهری تمبک . رضایی تار . مسعودی آواز . طیبی سنتور . مردانی سهتار . علی نژاد سهتار باس . سرپرست و تنظیم قطعات مردانی اجرا در مایه بیات اصفهان . پیش درآمد از حسین مردانی
بداهه نوازی چهار مضراب ماهور حسین مردانی تار.mp4
بداهه نوازی چهار مضراب ماهور حسین مردانی تار.mp4
بداهه نوازی دستگاه راست پنج گاه سهتار حسین مردانی.mp4
بداهه نوازی دستگاه راست پنج گاه سه تار حسین مردانی.mp4
بداهه نوازی سهتار باس حسین مردانی آواز بیات اصفهان.mp4
بداهه نوازی سه تار باس حسین مردانی آواز بیات اصفهان.mp4
تصنیف بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران بیاد عزیزان زلزله زده در غرب کشور حسین مردانی.mp4
تصنیف بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران بیاد عزیزان زلزله زده در غرب کشور حسین مردانی.mp4
تصنیف مژده ی دیدار حسین مردانی تار و آواز.mp4
بداهه نوازی و بداهه خوانی در آواز بیات اصفهان جواد شربتی آواز و حسین مردانی تار.mp4
بداهه نوازی و بداهه خوانی در آواز بیات اصفهان جواد شربتی آواز و حسین مردانی تار.mp4
بداهه خوانی در دستگاه چهار گاه آواز سید ابراهیم خالقی سهتار حسین مردانی.mp4
بداهه خوانی در دستگاه چهار گاه آواز سید ابراهیم خالقی سه تار حسین مردانی.mp4
حسین مردانی بداهه نوازی سهتار آواز بیات اصفهان به شیوه ی تنبور.mp4
حسین مردانی بداهه نوازی سه تار آواز بیات اصفهان به شیوه ی تنبور.mp4
تصنیف بیات اصفهان عماد خراسانی تار حسین مردانی.mp4
تصنیف بیات اصفهان عماد خراسانی تار حسین مردانی.mp4
مارا گلی از چیدن رویش نگذارند
چیدن چه خیال است که دیدن نگذارند
صد شربت نوشین زلب زنده دلان را
نزدیک لب ارندو چشیدن نگذارند
گفتم شنود مژده دیدار تو گوشم؟
آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند
بداهه نوازی و بداهه خوانی در آواز ابوعطا حسین دباغ آواز و حسین مردانی سهتار.mp4
بداهه نوازی و بداهه خوانی در آواز ابوعطا حسین دباغ آواز و حسین مردانی سه تار.mp4
حسین مردانی بداهه نوازی سه تار دستگاه سه گاه.mp4
حسین مردانی بداهه نوازی سه تار دستگاه سه گاه.mp4
آواز دشتی بداهه نوازی سهتار حسین مردانی.mp4
آواز دشتی بداهه نوازی سه تار حسین مردانی.mp4
آواز دشتی ۲ بداههنوازی سه تار حسین مردانی
آواز دشتی ۲ بداههنوازی سه تار حسین مردانی
بداهه نوازی و بداهه خوانی آواز و سه تار جواد شربتی و حسین مردانی بیات اصفهان ۲
بداهه نوازی و بداهه خوانی آواز و سهتار جواد شربتی و حسین مردانی بیات اصفهان ۲.mp4
بداههنوازی و بداههخوانی آواز و سهتار جواد شربتی و حسین مردانی بیاتاصفهان ۲.mp4
مرغ سحر مرتضی نیداوود روایت محمدرضا لطفی نیما فریدونی تار
این قطعه از کتاب اول دلنوازان اجرا شدهاست.
مرغ سحر بر اساس اجرای مرتضی نیداوود نیما فریدونی تار
مرغ سحر بر اساس اجرای مرتضی نیداوود نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نیداوود تار و ترانه نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نیداوود تار و ترانه نیما فریدونی تار
این اجرا براساس کتاب تار و ترانه انجام شدهاست.
مرغ سحر مرتضی نیداوود براساس اجرای محمدرضا لطفی و هنگامه اخوان نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نیداوود براساس اجرای محمدرضا لطفی و هنگامه اخوان نیما فریدونی تار
تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تصنیف مرغ سحر | مرتضی نی داود | آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی | تیر 1394
تصنیف مرغ سحر | مرتضی نی داود | آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی | تیر 1394
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر ۱ برگهی ۴۰ آموزش تار نیما فریدونی
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر ۱ برگهی ۴۰ آموزش تار نیما فریدونی
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر دوم برگهی ۴۶ آموزش تار نیما فریدونی
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر دوم برگهی ۴۶ آموزش تار نیما فریدونی
مرغ سحر . مرتضی نی داود . ماهور دو . تا بخش شکسته . آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی.mp4
مرغ سحر . مرتضی نی داود . ماهور دو . تا بخش شکسته . آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی.mp4
مرغ سحر مرتضی نی داود ماهور دو از شکسته تا پایان نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نی داود ماهور دو از شکسته تا پایان نیما فریدونی تار
45-Tasnife Morghe Sahar Morteza Ney Davud.mp3
23 – Morghe Sahar-Morteza Neydavud.mp3
مرغ سحر
ترانهسرا محمدتقی بهار
«مرغ سحر» تصنیفی است از ساختههای مرتضی نیداوود با شعری از محمدتقی بهار. این اثر نخست در جشنی به مناسبت هفتمین سالگرد انتشار روزنامهٔ ناهید در سال ۱۳۰۶ ه.خ اجرا شد و کمی بعدتر اجرای دیگری از آن با صدای ملوک ضرابی به روی صفحه گرامافون آمد.
شعر این تصنیف مضمونی سیاسی-اجتماعی دارد و مفاهیم انقلابی در آن به وفور دیده میشود. بهار این شعر را کمی پس از استبداد صغیر و در دورهای سرود که جنبش مشروطه ایران به تازگی به پایان رسیده بود و رضاخان تازه به پادشاهی رسیده بود و این شعر منعکسکنندهٔ روحیات انقلابی مردم در آن دوره دانسته میشود. متن شعر روایتگر گفتگوی شاعر با یک پرنده («مرغ سحر») است که هر دو ناامید هستند. شاعر از مرغ سحر میخواهد که از قفس بیرون بیاید و نغمهسرایی کند اما مرغ محبوس آه و ناله سر میدهد تا جایی که شاعر را به تنگ میآورد. موسیقی این تصنیف را نیداوود در منزل خودش ساخت. این موسیقی در دستگاه ماهور است و بخشهایی از آن به دستگاه شور نیز وارد میشود.
تصنیف «مرغ سحر» جایگاه ویژهای در تاریخ موسیقی ایران دارد و خوانندگان بسیاری آن را بازخوانی کردهاند. برخی از این بازخوانیها به سبک اصلی اثر وفادار بودهاند اما در برخی دیگر سازبندی تغییر یافته یا آهنگ به شکلی نو تنظیم شدهاست.
تاریخچه
اعلامیهٔ اولین اجرای «مرغ سحر»
انتشار و اجراهای اولیه
در تاریخ ۷ تیر ۱۳۰۶، روزنامهٔ ناهید که مطالب طنز منتشر میکرد، جشنی به مناسبت آغاز هفتمین سال انتشار خود بر پا کرد. این جشن در باغی برگزار شد که متعلق به شخصی به نام سهمالدوله بود.[الف] در این جشن قطعهای به نام «تصنیف در ماهور» اجرا شد که به جای ذکر نام شاعرش، از لفظ «اثر طبع یکی از اساتید سخن» استفاده شده بود. شعر این تصنیف نیز در اولین شمارهٔ سال هفتم روزنامه، به صورت یک پیوست منتشر شد. این تصنیف بعداً «مرغ سحر» یا «نالهٔ مرغ سحر» نام گرفت و معلوم شد که شاعرش محمدتقی بهار (معروف به ملکالشعرا) بودهاست.[۲] به گفتهٔ ناصرالدین پروین، خوانندهٔ تصنیف در جشن مذکور ایرانالدوله هلن بود[۳] اما جلال تاج اصفهانی در مصاحبهای در اوایل دههٔ ۱۳۵۰ مدعی شد که خود او بود که برای اولین بار این اثر را در باغ سهمالدوله اجرا کرد.[۴]
انتشار شعر بهار در روزنامهٔ ناهید، خود قابل توجه است. این نشریه از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ و به صورت هفتگی به وسیله میرزا ابراهیم ناهید و با همکاری عارف قزوینی در تهران منتشر میشد و ارگان طنزآمیز هواداران سردار سپه (رضاخان) بود. در این نشریه به بسیاری از مخالفان سردار سپه پرخاش میشد یا ناسزا گفته میشد و بهار نیز یکی از ایشان بود. با این حال، از سال ۱۳۰۵ به بعد شعرهای تازهٔ بهار در ناهید منتشر شد که به عقیدهٔ ناصرالدین پروین، امکان دارد ناشی از تلاش بهار برای مصون ماندن از بدخواهی دستگاه کینهجوی آن نشریه باشد. در برخی از این اشعار، بهار به مجیزگویی شاه جدید (رضاخان) نیز پرداخته بود. با این حال، پس از آن که «مرغ سحر» شهرت یافت و معلوم شد او شاعرش بودهاست، بهار به زندان افتاد و جالب آن که در زندان با ابراهیم ناهید همبند شد.[۵]
ضبطهای اولیه
نخستین ضبط این تصنیف بر روی صفحههای پولیفون در پاییز سال ۱۳۰۶ خورشیدی، با صدای ملوک ضرابی و تار مرتضی نیداوود انجام شد.[۶][۷] اجرای معروف دیگری که بعدتر در گراند هتل انجام شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت.[۸] گفته شده که در این اجرا قمرالملوک وزیری خوانندهٔ تصنیف بود و بدون حجاب روی صحنه حاضر شد که این نخستین بار در تاریخ معاصر ایران بود که زنی بیحجاب روی صحنه آواز میخواند.[۹] با این حال، نیداوود که سازندهٔ این تصنیف است، بعدها این که قمرالملوک وزیری این تصنیف را خوانده باشد را رد کرد.[۱۰]
شهرت این تصنیف و نشر گستردهٔ آن از طریق صفحهٔ گرامافون در تغییر دیدگاه دولتمردان آن زمان در خصوص گرامافون (به عنوان اولین رسانهٔ صوتی در ایران) شد و باعث شد که به آن به عنوان یک وسیلهٔ تجملی نگاه نکنند و خطرش را از مطبوعات کمتر ندانند؛ تا آنجا که کمتر از یک سال بعد، در اردیبهشت ۱۳۰۷، «نظامنامهٔ مقررات ضبط صوت در صفحات گرامافون» تألیف شد و به تصویب وزیران رسید.[۱۱] صفحههای گرامافون این اثر نیز تنها یک ماه پس از انتشار، توسط شهربانی از بازار جمع شدند که باعث شد این صفحههای بازار سیاه پیدا کنند و به چند برابر قیمت اولیه فروش بروند.[۱۲] با این که مرغ سحر در سالهای اولیه به قدرت رسیدن رضا شاه پهلوی و در اعتراض به وی روی صفحه ضبط و منتشر شده اما پس از آن تا چندین دهه، چندان صدایی از آن به گوش نمیرسید؛ تا اینکه در سالهای دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، با آغاز فصل تازهای از ترانههای اعتراضی، «مرغ سحر» بار دیگر جان گرفت.[۱۳] در آن دوره نیز پخش این تصنیف با مخالفت طبقهٔ حاکم — از جمله هلاکو رامبد که از نمایندگان مجلس بود — مواجه شد.[۱۴] از آن پس نیز این تصنیف بارها توسط خوانندگان مختلف بازخوانی شدهاست.
یکی از اولین اجراهای این تصنیف در ایران پس از انقلاب اسلامی، در سریال هزاردستان ساختهٔ علی حاتمی بود؛ جایی که اسماعیل محمدی در نقش استاد گلبهار و با گویندگی ناصر طهماسب این تصنیف را اجرا کرد.[۱۵]
شعر
شعر تصنیف مرغ سحر[۱۶][۱۷]
مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازهتر کن
ز آهِ شرربار این قفس را بَرشِکَن و زیر و زِبَر کن
بلبلِ پَربسته ز کنجِ قفس درآ نغمهٔ آزادیِ نوع بشر سَرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک توده[ب] را پرشرر کن، پرشرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن[پ]
نوبهار است، گل بهبار است ابر چشمم ژالهبار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آهِ آتشین دستِ طبیعت گُلِ عمر مرا مچین
جانبِ عاشق نِگَه ای تازه گل از این بیشتر کن، بیشتر کن، بیشتر کن
مرغ بیدل، شرح هجران مختصر، مختصر کن
عمر حقیقت بهسر شد عهد و وفا بیاثر شد
نالهٔ عاشق، ناز معشوق هر دو دروغ و بیثمر شد
راستی و مهر و محبت فسانه شد قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد دیده تر شد! دیده تر شد!
جور مالک، ظلم ارباب زارع از غم گشته بیتاب
ساغر اغنیا پُر میِ ناب جام ما پُر ز خون جگر شد
ای دل تنگ ناله سر کن از قوی دستان حذر کن
از مساوات صرف نظر کن
ساقی گلچهره بده آب آتشین پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین
ناله برآر از قفس ای بلبل حزین کز غم تو، سینهٔ من پرشرر شد
کز غم تو، سینهٔ من پرشرر، پرشرر شد
شاعر تصنیف
محمدتقی بهار شاعر تصنیف
محمدتقی بهار شعر این تصنیف را در کوران حوادث پس از سقوط سلسله قاجاریان و روی کار آمدن پهلوی سرودهاست. اسماعیل نواب صفا این شعر را مربوط به «حوادث دوران محمدعلیشاه و به توپ بستن مجلس شورای ملی» انگاشتهاست. وی با اشاره به روایتی از زبان موسی نیداوود (برادر مرتضی نیداوود)، میافزاید که بهار در واقع این ترانه را برای مخالفت با رضاشاه سرودهاست.[۱۹] این شعر روایتگر گفتگویی است بین شاعر و مرغی در قفس که هر دو ناامید هستند. شاعر از مرغ سحر میخواهد که از قفس بیرون بیاید و نغمهسرایی کند اما مرغ محبوس به جای آواز، آه و ناله سر میدهد تا جایی که شاعر به تنگ میآید و از او میخواهد که بس کند.[۲۰]
تصنیف «مرغ سحر» را میتوان سرود شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه دانست.[۲۱] کامیار عابدی، پژوهشگر ادبیات معاصر، معتقد است که «مرغ سحر»، ترانهٔ شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه و متأثر از شعارهای پیروان مرام اشتراکی در فضای برخاسته پس از انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه است.[۲۲]
در سال ۱۳۰۶ که این ترانه نخستین بار اجرا شد، نام شاعرش را پنهان داشتند. از همین رو، عدهای سُرایش آن را به دورهٔ زندان یا پس از زندان و تبعید بهار منسوب کردهاند که نادرست است؛ زیرا در آن هنگام، بهار اگرچه مغضوب شاه بود اما هنوز نمایندگی مجلس را بر عهده داشت.[۲۳]
متن شعر
شعر این تصنیف لحنی انقلابی دارد و بیان آن، همچون اغلب اشعار بهار ساده و غنی است.[۲۴] با این حال، بر خلاف عمدهٔ اشعار بهار که دارای مفاهیم ملیگرایانه هستند، این شعر بیشتر به مفاهیمی چون مساوات و شعارهای «مرام اشتراکی» و «اجتماعیون عامیون» (که جزو آرمانهای حزب سوسیال دمکرات ایران در دورهٔ مشروطه بودند) مبتنی است.[۲۵] در این شعر اشاراتی هم به مفاهیم چپگرایانه و کمونیستی شدهاست؛ از جمله در عبارت «خاک توده» و اشاره به «ارباب» و «زارع».[۲۶]
شعر تصنیف «مرغ سحر» مانند بسیاری از تصنیفهای آن زمان دارای دو بند است. بند اول بیشتر شاعرانه است؛ در حالیکه بند دوم دارای اشارات و مضمون صریح سیاسی و اجتماعی است. بند دوم به جز در اجراهای آوازی بسیار قدیمی در دوران جدید به صورت آواز یا دکلمه استفاده نشدهاست. ملکالشعرا در بند اول دربارهٔ تلخیهای اجتماعی با زبانی تمثیلی سخن میگوید و در واقع شنونده را برای شنیدن خبر نهایی آماده میکند و در بند دوم مجموعهای از اخبار و اطلاعات تلخ چون تمام شدن عمر حقیقت و عهد و وفا را به مخاطب منتقل میکند.[۲۷] در اجراهای اولیه که روی صفحهٔ گرامافون منتشر میشدند، روی دوم صفحه شامل اجرای بند دوم شعر بود اما در اجراهای اخیرتر، بند دوم تصنیف معمولاً اجرا نمیشود.[۲۸] مرتضی نیداوود در مصاحبهای که با بهروز مبصری (از محققان موسیقی ایرانی) انجام داده بود، میگوید که متن این شعر نه شاد است و نه غمگین و ملکالشعرا را بابت این شعر میستاید.[۲۹]
موسیقی
آهنگسازی
مرتضی نیداوود آهنگ این تصنیف را در منزل ساخته بود.
موسیقی این تصنیف در دستگاه ماهور است و ساختهٔ مرتضی نیداوود است و از نظر ساختاری نوعی پیشدرآمد دانسته شدهاست.[۳۰] نیداوود آهنگ این تصنیف را در خانهاش در خیابان فردوسی در کوچه بختیاریها (که بعداً به کوچهٔ فروشگاه فردوسی تغییر نام یافت) ساخته بود.[۳۱] موسیقی این تصنیف پیش از شعر آن ساخته شد و بهار بعداً بر اساس این موسیقی، شعرش را سرود.[۳۲] در این قطعه، بخشی از موسیقی با کمک گوشهٔ دلکش از ماهور به شور پردهگردانی میکند. در شعر بهار هم همین قسمت با مصراع «پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین» مصادف است.[۳۳]
اجرای خوانندگان سنتی
ملوک ضرابی، خوانندۀ قدیمیترین نسخهٔ ضبطشدهٔ مرغ سحر بود.
محمدرضا شجریان تصنیف مرغ سحر را بارها اجرا کردهاست.
اگرچه، باور عمومی وجود دارد که نخستین خوانندهٔ این اثر قمرالملوک وزیری بودهاست اما این باور ریشه در واقعیت ندارد.[۳۴] مرتضی نیداوود در مصاحبهای با روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۵۴ میگوید که قمرالملوک وزیری تا آن زمان تصنیف «مرغ سحر» را نخواندهاست. وی تأیید میکند که خودش به اشتباه فکر میکرده که صدای قمر را از رادیو شنیده که این تصنیف را میخوانده اما بعداً فهمیده که اشتباه کردهاست.[۳۵] ملوک ضرابی هم در مطلب دیگری در همان نسخهٔ روزنامهٔ اطلاعات میگوید که خوانندهٔ اولیهٔ اثر او بوده و از این که صدای او در رادیو با صدای قمر — که به گفتهٔ ضرابی «صدایی لطیف و رسا» داشت — اشتباه گرفته میشده، هم متعجب بوده و هم آن را مایهٔ خوشوقتی خود میدانستهاست[۳۶] اما پیام مقدم معتقد است که شخصی که صدایش با قمر اشتباه گرفته میشده، جمال صفوی بودهاست. اجرای صفوی در سال ۱۳۰۷ روی صفحهٔ گرامافون (از شرکت کلمبیا) ضبط و پخش شد و در آن حسین استوار نوازندهٔ پیانو، ابراهیم منصوری نوازندهٔ ویولن و شخصی به نام سالاری نوازندهٔ تار بود.[۳۷]
این تصنیف چند بار در برنامهٔ گلها اجرا شدهاست؛ از جمله در گلهای تازه ۱۵۰ با صدای نادر گلچین و تنظیم فرامرز پایور و گلهای تازه ۲۰۱ با نوازندگی بیژن کامکار (تنبک) و محمدرضا لطفی (تار) و خوانندگی هنگامه اخوان.[۳۸][۳۹] محمود خوشنام میگوید که از این اجرای هنگامه اخوان بهعنوان نزدیکترین اجرا به اجرای اصلی این تصنیف یاد میشود. با این حال، در این اجرا اخوان به جای عبارت «خاک توده» از «خاک تیره» استفاده میکند که احتمالاً ناشی از سختگیریهای ممیزی رادیو در آن زمان بودهاست.[۴۰][۴۱] از سوی دیگر، تنظیم پایور برای نادر گلچین، سازبندی متمایزی داشت و به شکل چپکوک (در ماهورِ فا) اجرا شده بود[۴۲] و حسن کسائی در سال ۱۳۸۸ این اجرا را بهترین اجرای این تصنیف نامید.[۴۳]
خوانندگان بسیاری این تصنیف را اجرا کردهاند که از آن جمله میتوان به ملوک ضرابی، ایرانالدوله هلن، جلال تاج اصفهانی، محمدرضا شجریان، نادر گلچین، هنگامه اخوان، شهلا سرشار، همایون شجریان، فاضل جمشیدی، شکیلا، سالار عقیلی، فرهاد مهراد، محسن نامجو و گوگوش اشاره کرد. کیوان ساکت نیز آلبومی به نام دیدار شرق و غرب دارد که نام فرعی آن مرغ سحر است. فاضل جمشیدی در این آلبوم خوانندگی را بر عهده داشته و از جمله تصنیف «مرغ سحر» را نیز اجرا کردهاست.[۴۴] ساکت همچنین در اجرایی با ارکستر ملل که در مهر ۱۳۸۴ در تالار وحدت برگزار شد نیز، این قطعه را اجرا کرد که در این اجرا سالار عقیلی خوانندهٔ تصنیف بود.[۴۵]
شجریان اولین بار در سال ۱۳۶۹ در کنسرتی در دانشگاه برکلی در آمریکا این قطعه را اجرا کرد. پیش از اجرای کنسرت برکلی، شجریان و گروه همراهش تصمیم میگیرند که از نیداوود — که در آن زمان در سن خوزه که از برکلی دور نیست زندگی میکرد — برای شرکت در کنسرت دعوت کنند. به گفتهٔ داریوش پیرنیاکان، گروه برای دعوت از نیداوود به سن خوزه میرود و آنگاه متوجه میشود که نیداوود دو روز قبل درگذشتهاست. در کنسرت برکلی، شجریان تصنیف «مرغ سحر» را برای بزرگداشت یاد نیداوود اجرا میکند که مورد تشویق حضار قرار میگیرد.[۴۶][۴۷] از آن زمان، شجریان این قطعه را در انتهای بسیاری از کنسرتهای خود به عنوان قطعهٔ آنکور اجرا کردهاست. هیچیک از اجراهای رسمی شجریان، بند دوم این تصنیف را شامل نمیشدهاست.[۴۸] معمولاً، این اجراهای شجریان با همخوانی حضار همراه بودهاست و از بهترینشان میتوان به اجراهای کنسرت همنوا با بم اشاره کرد که بعداً در آلبومی به همین نام نیز منتشر شد.[۴۹]
«مرغ سحر» توسط خوانندگان غیر ایرانی نیز اجرا شدهاست؛ از جمله، هابیل علیاف، نوازندهٔ کمانچه اهل جمهوری آذربایجان، در سال ۱۳۸۴ کنسرتی در ایران داد که در ابتدای آن تصنیف «مرغ سحر» با شعری به زبان آذری و با آواز ضابط نبیزاده اجرا شد.[۵۰] عالیم قاسمف نیز نسخهای از این تصنیف را با شعری آذری اجرا کرده که مطلع آن گلدی باهارین صداسی[ت] است.[۵۱]
خوانندگان و تنظیمهای جدید
فرهاد مهراد این تصنیف را برای گیتار تنظیم و اجرا کردهاست.
بیشتر اجراهای مختلف «مرغ سحر» در چهار دهه گذشته به آنچه مرتضی نیداوود ساخت وفادار مانده و کمابیش همگان به همان شیوه ملوک ضرابی این ترانه را اجرا کردهاند.[۵۲] به جز تنظیم پایور، تنظیمهای دیگری هم از این تصنیف با شکلی متفاوت از نسخهٔ اصلی اجرا شدهاند. در یک اجرا که احتمالاً توسط جهانبخش پازوکی تنظیم شده بود، از هارمونی دو صدایی استفاده شده بود. این نسخه با صدای هوشمند عقیلی ضبط شدهاست. گروه کیوسک و محسن نامجو هم در سال ۱۳۸۹ اجرایی چندصدایی از «مرغ سحر» را ارائه دادند که ضربآهنگ ترانه در آن از شش و هشت (6
8) به دو چهارم (2
4) تغییر یافت. این اجرا با اینکه از لحاظ سازبندی و چندصدایی بودن متفاوت بود ولی همچنان در چارچوب سنتی باقی ماند. فرهاد مهراد نیز نسخهای از این تصنیف برای گیتار تنظیم و اجرا کردهاست.[۵۳] همچنین، اجرایی دوصدایی با صدای عبدالوهاب شهیدی و پوران و تنظیم جواد معروفی (یا به روایتی، با تنظیم روحالله خالقی) با جایگزینی شعر دیگری به جای شعر محمدتقی بهار منتشر شد که به گفتهٔ مرتضی حسین دهکردی توفیق چندانی پیدا نکرد.[۵۴][۵۵] نسخهای که به تنظیم خالقی است، بعداً در برنامهٔ گلهای رنگارنگ ۳۳۸ پخش شد.[۵۶] در سال ۱۳۹۳ هم گوگوش در کنسرتش در ومبلی لندن ترانهٔ «مرغ سحر» را با تنظیم بابک امینی در سبک پاپ بازخوانی کرد. در این اجرا هم (مانند اجرای گروه کیوسک) ضربآهنگ قطعه به یک ریتم چهارضربی تغییر یافت و امینی قطعه را برای سازهای غربی تنظیم کرد و در نتیجه ریزپردهها از این اجرا حذف شدند اما بیبیسی فارسی در مطلبی تحلیلی، این تنظیم امینی و اجرای گوگوش را در تضاد با معنای شعر توصیف کرد و نوشت که این اجرا کمتر با استقبال مثبت روبرو شدهاست.[۵۷]
در سال ۱۳۹۹ که شجریان در بیمارستانی در تهران بستری بود، مجلهٔ آزما مطلبی را شامل قدرشناسی چند موسیقیدان مطرح ایران از وی منتشر کرد و عنوان این مقاله را «مرغ سحر ناله سر کن!» قرار داد.[۵۸] مجلهٔ ادبستان فرهنگ و هنر نیز در سال ۱۳۷۲ در مطلبی شجریان و اختلافاتی که با برخی از موسیقیدانان ایرانی معاصرش (همچون محمدرضا لطفی) داشته را نقد کرد که در عنوان آن مطلب نیز شجریان با لفظ «مرغ سحر» خطاب شده بود.[۵۹] در سال ۱۳۹۶ نیز سردیس محمدرضا شجریان در همایش سالانه انجمنهای دوستداران حافظ در سمنان رونمایی شد که در این مراسم کیوان ساکت و فاضل جمشیدی تصنیف «مرغ سحر» را به احترام شجریان اجرا کردند.[۶۰]
نام بهار نیز با این تصنیف گره خوردهاست.[۶۱] در سال ۱۳۸۷ سعید رشتیان با همکاری مجموعهٔ آینه فرهنگ، فیلمی به نام مرغ سحر تهیه کرد که به زندگی بهار میپرداخت. کارگردان فیلم مهدی باقری بود و پیروز کلانتری نقش مشاور کارگردان را بر عهده داشت.[۶۲]
از دیگر آثار مرتبط به این تصنیف میتوان به یک نوانما برای این تصنیف اشاره کرد که توسط مسعود آبپرور ساخته و کارگردانی شد. این نوانما روی اجرای کیوان ساکت با آواز فاضل جمشیدی تنظیم شده بود و در چهارمین جشنوارهٔ بینالمللی ویدئو و فیلم سوره در اصفهان، برندهٔ جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران شد.[۶۳] همچنین، منصور اوجی در سال ۱۳۵۶ کتاب شعری با نام مرغ سحر منتشر کرد که حاوی چهل رباعی انقلابی و اجتماعی بود و الهام بخش شاعران دیگر (از جمله قیصر امینپور، سید حسن حسینی و دیگران) شد تا رباعیهای انقلابی بسرایند.[۶۴]
«مرغ سحر» جایگاهی ویژه در تاریخ موسیقی ایران دارد و محصول دورهای از تاریخ ایران است که با تلاقی هنر و سیاست، مقدمات تولد ترانه اعتراضی شکل میگیرد.[۶۵] تصنیف «مرغ سحر»، تصنیفی «جاودانه» نام گرفتهاست.[۶۶][۶۷] مجلهٔ ایرانشناسی نیز از این تصنیف به عنوان یکی از «شاهکارهای موسیقی ایرانی» یاد کردهاست.[۶۸]
یادداشت
باغ سهمالدوله در منطقهٔ لالهزار تهران و در نزدیکی کوچه برلن قرار داشت.[۱]
در برخی اجراها از جمله اجرای هنگامه اخوان این بخش «خاک تیره» خوانده شدهاست.
یزدان بخش قهرمان که شوهر دختر محمدتقی بهار بود، از بهار نقل کردهاست که در نسخهٔ اولیهٔ این شعر، این مصراع به صورت «شام من، شام من را سحر کن» بودهاست اما یک شب که بهار از رهگذری که این شعر را میخوانده میشوند که این مصراع را به صورت «شام تاریک من را سحر کن» میخواند، بهار هم شعر را به همین شکل اصلاح میکند.[۱۸]
به معنی صدای بهار آمدهاست
مراسم رونمایی کتاب بررسی ساختار تصنیف های عارف قزوینی شهر کتاب دانشگاه 12 آبان 1396 یک
مراسم رونمایی کتاب بررسی ساختار تصنیف های عارف قزوینی شهر کتاب دانشگاه 12 آبان 1396 یک
مراسم رونمایی کتاب بررسی ساختار تصنیف های عارف قزوینی شهر کتاب دانشگاه 12 آبان 1396 دو
مراسم رونمایی کتاب بررسی ساختار تصنیف های عارف قزوینی شهر کتاب دانشگاه 12 آبان 1396 دو
گزارش مراسم رونمایی کتاب «بررسی ساختار تصنیفهای عارف قزوینی»
عکسها از علی انیسی
ساعت 17 عصر جمعه 12 آبان 1396، مراسم رونمایی کتاب «بررسی ساختار تصنیفهای عارف قزوینی»، نگارش مرجان راغب، که اخیراً توسط نشر خنیاگر به بازار نشر عرضه شده است در شهر کتاب دانشگاه برگزار شد. در این مراسم دکتر هومان اسعدی، دکتر بابک خضرایی، شهاب مِنا (ناشر) و مرجان راغب (مؤلف) دربارۀ این اثر سخنرانی کردند. شهاب مِنا در ابتدا اظهار نمود این اولین جلسۀ رونمایی کتابهای نشر خنیاگر است و در ابتدا به دلایل تأسیس نشر خنیاگر پرداخت. او اظهار داشت پیش از آنکه در نشر کتاب بهعنوان ناشر فعالیت کند خود مؤلف بوده است و تعداد نُه جلد کتاب از او از سال 1384 تاکنون توسط ناشرین مختلف منتشر شده است اما در انتشار برخی از این کتب مشکلاتی رخ داد که تصمیم به تأسیس انتشارات و نشر باقی کتب خود از آن طریق کرده است. وی اظهار داشت از نگاه او نگارش یک کتاب تا نقطۀ پایانی آن 40% راه است و باقی آن هفتخوان نشر است که از یافتن ناشر و در نوبت نشر قرارگرفتن و اطالۀ چندسالۀ انتشار یک کتاب شروع میشود و با تصرفات ناصواب و بیاطلاع ناشر در عنوان و محتوای اثر مؤلف، چه با ویرایش علمی و چه با ویرایش ادبی غیراصولی و سلیقهای، و نیز پخش منفعلانۀ کتاب ادامه مییابد. او اظهار داشت براساس کاستیهای موجود، طی سالیان فعالیت خود در نگارش کتاب مجبور به مهارتیافتن در امور فنی مختلف آمادهسازی کتاب برای نشر کتابهایش شده و خود سالها بهعنوان فعالیتی جنبی به امور فنی آمادهسازی حدود نود عنوان کتاب برای مؤلفین مختلف نیز اشتغال داشته و هدایت این آثار برای نشر نیز انگیزهای برای تأسیس نشر خنیاگر شده است. مِنا افزود نشر خنیاگر از مهرماه 1393 جواز فعالیت گرفت و تاکنون 17 عنوان کتاب با شمارگان 14000 نسخه تولید کرده است. او افزود سعی کرده است بهجای کتابسازی و تأکید بر کمیت آثار، به نشر آثاری بپردازد که نو و راهگشایند و در این راه، آثار را بر میگزیند و خود در هدایت علمی و فنی آنها تا مرحلۀ تولید و نشر مؤلفین را همراهی میکند. او اظهار داشت کتابهای نشر خنیاگر غالباً بر دو گونهاند: کتابهای آموزشی و کتابهای پژوهشی و موسیقیشناسانه. ازجمله کتابهای شاخص آموزشی نشر خنیاگر میتوان به کتابهای «دُرّاب: یکصدوهفده تمرین برای سنتور»، نوشتۀ سورنا صفاتی و «شورانگیز: آشنایی مقدماتی با دستگاههای موسیقی ایرانی برای سنتور»، نگارش رامین صفایی اشاره کرد. کتابهای پژوهشی نشر خنیاگر نیز غالباً بهسوی موسیقیشناسی ایرانی و نگارش دربارۀ شرح حال، گردآوری و تشریح آثار مفاخر موسیقی ایران سوق یافته است. ازجملۀ این کتابها میتوان به «ضربیهای حبیب سماعی براساس اجرای مجید کیانی» به نگارش شهاب مِنا اشاره کرد که در مسابقۀ دوسالانۀ کتاب برتر در خانۀ موسیقی در سال 1385 بهعنوان کتاب کمکآموزشی شایستۀ تقدیر شناخته شد. همچنین «برگزیدۀ آثار رضا ورزنده» از رامین صفایی، و نیز مجموعۀ دوجلدیِ «رضا محجوبی: افسونگر نغمهپرداز» (شرح حال و بررسی شیوۀ نوازندگی، آوانگاری و و شرح آثار او) به نگارش محمدرضا شرایلی و شهاب مِنا که اخیراً منتشر شدهاند از این قسم آثارند که هریک در نوع خود اولین اثر محسوب میشوند. کتاب «بررسی ساختار تصنیفهای عارف قزوینی»، نگارش مرجان راغب نیز ازجمله کتابهای پژوهشی نشر خنیاگر است که به تحلیل آثار و سبکشناسی عارف قزوینی پرداخته و در تابستان 1396 توسط نشر خنیاگر منتشر شده است. این کتاب در اصل پایاننامۀ کارشناسی ارشد خانم راغب در رشتۀ نوازندگی ساز ایرانی است که در سال 1392 با استادراهنمایی دکتر هومان اسعدی ارائه شده بود. اثر مذکور برای انتشار با تجدیدنظرهایی توسط ناشر منتشر شده است که ازجملۀ آنها میتوان به تغییر در فصلبندی و ترتیب و توالی مطالب، ویرایش علمی و ادبی اثر، نتنگاری رایانهای نت آثار بهقسمیکه علائم تحلیل اثر در نتنگاری مشخص و بالای نتها درج شوند و نیز اشعار بهصورت هجا به هجا زیر نتها درج شوند تا بهطرز گویا نحوۀ تطابق شعر و موسیقی را بنمایانند، همچنین تغییر در قطع و صفحهآرایی کتاب و… برای ارائۀ پاکیزهتر کتاب اشاره کرد. همینطور در پایان هریک از تصنیفهای موردِبررسی یک دیسکوگرافی از مجموع بازنوازیهای تصنیف توسط دیگر موسیقیدانان، از قدیم تا جدید، افزوده شد و در لوح فشردۀ همراه کتاب گزیدهای از این اجراها نیز درج شدند که در تهیۀ منابع صوتی، آقای محمدرضا شرایلی نیز لطف و مساعدت نمودند. او در ادامه به معرفی مرجان راغب و شرح حال و سوابق موسیقایی او پرداخت و افزود مرجان راغب در سال 1380 نوازندگی سنتور را آغاز کرد و در سال 1385 به دورۀ کارشناسی نوازندگی ساز ایرانی دانشگاه تهران راه یافت. در سالهای 1385 و 1386 برای آموختن ردیف، قطعات ضربی و سُلفژ نزد اینجانب کار کرد و سپس نوازندگی سنتور را نزد آقای مهدی سیادت که از شاگردان برجستۀ استاد فرامرز پایورند ادامه داد و ردیف میرزاعبدالله و ضربیهای حبیب سماعی را نزد استاد مجید کیانی پی گرفت و برای تحلیل این ردیف نزد استادان داریوش طلایی و محمدرضا لطفی تلمذ کرد. او در نگارش، گردآوری منابع و ویرایش مدخلهایی با دایرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری کرده و اکنون مدرس درس ردیف در دانشگاه لاهیجان است. در زمینۀ نوازندگی سنتور کنسرتهایی را بهصورت همنوازی و تکنوازی برگزار کرده و اکنون سرپرست گروه هَناره است و بهعنوان نوازندۀ سنتور با گروه برافشان همکاری دارد.
در ادامه، مرجان راغب به شرح سابقۀ پژوهشش دربارۀ عارف قزوینی پرداخت. او گفت آغاز پژوهشش دربارۀ عارف قزوینی به سال 1390 باز میگردد و بهطور جدیتر از سال 1391 با راهنمایی استادان هومان اسعدی و مجید کیانی در قالب پایاننامۀ کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران تصویب شد و پس از یک سال با داوری دکتر ساسان فاطمی و استاد داریوش طلایی دفاع شد. پس از آن، پژوهشش بارها و بارها ویرایش و بازبینی شد و از نگاه استادان دیگری هم گذشت و درنهایت در سال 1396 با همت و لطف آقای شهاب مِنا از سوی انتشارات خنیاگر منتشر شد. او در ادامه، بهطور مختصر، به معرفی کتاب پرداخت: بخش اول شامل «زندگینامۀ عارف» است که کتاب خیلی در این باره به تفصیل نپرداخته است، چرا که تمام متونی که دربارۀ عارف تاکنون منتشر شده بودند صرفاً به ذکر زندگینامۀ عارف پرداختهاند. او در ادامه به ارائۀ مختصری دربارۀ زندگی عارف پرداخت. سپس افزود فصل بعدی کتاب «بررسی خصوصیات عارف قزوینی» و سوابق او در خوشنویسی، شعر، موسیقی و سیاست میپردازد. فصل بعدی کتاب، به «آثار مکتوب عارف قزوینی» میپردازد که شامل دیوان عارف، زندگینامۀ خودنوشت او، و عارفنامۀ هزار است و در کتاب به تفاوت آنها پرداخته شده است. فصل بعدی «منابع سهگانۀ موجود از تصنیفهای عارف» بررسی و همراه با جدولهایی مقایسۀ تطبیقی شدهاند. فصل بعدی «مروری بر ادبیات موجود» است که در آن کتابها و مقالاتی که دربارۀ عارف نگاشته شده است بررسی شدهاند. در تمامی این متون به ذکر زندگینامۀ او و خاطراتی که نویسندگان از وی داشتهاند پرداخته شده و در هیچیک نگاه فنی و موسیقایی به آثار عارف نشده است. در فصل بعد، «روش آنالیز» مورد استفاده در کتاب را توضیح دادهام: هر تصنیف در نُه مرحله آنالیز شده است. او افزود از آنجا که از عارف اثر صوتیای بهجای نمانده برای تحلیل اثر نتنگاری استاد فرامرز پایور از تصنیفهای قدیمی به روایت استاد عبدالله دوامی را ملاک قرار داده است اما در کتاب حاضر این نتها بهطور دقیقتر و جزئیتر مجدداً نگارش شدهاند. پایین نتها شعر تصنیف بهصورت هجا به هجا با علائم فونتیک زیر نتها نوشته شده و بالای نتها اعداد انگلیسی نمایانگر جملهها و حروف انگلیسی بزرگ و کوچک نمایانگر عبارتها و پریودها هستند. اندیسها و پریمها نمایانگر دگرههای عبارت یا پریود هستند. پس از نت تصنیف، شعر آن درج شده است و پس از آن وارد آنالیز میشویم. ابتدا نموداری که وضعیت مُدال تصنیف را مشخص میکند درج شده و در این نمودار نتهای ایست، شاهد، اوج، ایست موقت، ساختار دانگی و اِشِل صوتی تصنیف تعیین شده است. در مرحلۀ بعد مضمون شعر (سیاسی، عاشقانه و…)، قالب شعر و رُکن عروضی و آرایههای غالب مندرج در شعر مورد بررسی قرار گرفته و تفاوتهای شعر مندرج در روایت دوامی با آنچه در دیوان عارف درج شده بررسی شده است. در مرحلۀ بعد، دربارۀ وزن تصنیف صحبت شده و الگوهای ریتمیک آن تعریف شدهاند. در مرحلۀ بعد، دربارۀ تطابق وزن ملودی و وزن شعر مفصلاً بحث شده و یکی از مباحث مهم کتاب پیوند شعر و موسیقی است. در مرحلۀ بعد، هرجمله بهطور جداگانه تحلیل شده است و روند ملودیک، شروع جمله از ضرب خاص، نتهای شاهد، ایست موقت، پرشها، تحریرها، حرکتهای سکانسوار و تکرارها برای هر جمله بررسی شدهاند. در مرحلۀ بعد، فرم و الگوی کلی برای تصنیف نوشته شده است که برای مقایسۀ فرمال تصنیفها در بخش نتیجهگیری کمک میکند. در مرحلۀ هشتم، جمعبندی کلی از تصنیف کردهام و نظر شخصی دادهام که آیا این تصنیف به لحاظ پیوند شعر و موسیقی موفق بوده است؟ آیا تنوع در شعر و ملودی در آن وجود دارد؟ آیا تحریرها در هجاهای مناسبی قرار گرفتهاند؟ و بهطور کلی، به اینکه از نظر نگارنده تصنیف موفق بوده یا خیر صحبت کردهام و در مرحلۀ آخر، تمام اجراهایی که تاکنون از تصنیف اجرا شده با مشخصات کامل درج شده است. در بخش بعدی، که مهمترین بخش کتاب است، 22 شاخص تعریف کردهام که میتوان از آنها برای ساخت تصنیف استفاده کرد بهصورت جزئی با جدولهایی در کتاب ترسیم شده است. در ضمیمۀ کتاب نیز تعریفهایی از تصنیف، و همچنین نگاه تاریخی به سیر تحول تصنیف در دورههای مختلف ارائه شده است. راغب در پایان افزود، امیدوارم کتابهایی از این قبیل، به آهنگسازان دید بهتری برای ساخت آهنگ و موسیقی بدهد تا بتوانیم در جهت ارتقای موسیقی حرکت کنیم.
در ادامه، دکتر هومان اسعدی به سخنرانی پرداخت. او گفت: پیش از هر چیز، به دوست عزیزم، آقای مِنا و همینطور، خانم راغب تبریک عرض میکنم. نکاتی که آقای مِنا فرمودند نکات بسیار مهمی در مسئلۀ نشر موسیقی است و باعث خوشحالی است که یک نفر از اهالی موسیقی که خودش موسیقیدان و موسیقیشناس و پژوهشگر نکتهسنجی است اقدام به تأسیس یک انتشارات کرده و مسلّماً کارکردن جامعۀ موسیقی با چنین ناشرانی برای جامعۀ موسیقی سودمندتر خواهد بود. برای تأسیس این انتشارات خدمتشان تبریک میگویم و امیدوارم در آینده نیز پربارتر شود. خانم راغب هم همیشه از دانشجویان خیلی خوب و پیگیر در دانشگاه بودند و همانطور که گفتند پایاننامهشان هم تحلیل تصنیفهای شور و افشاری عارف قزوینی بود که پس از یک سری تجدیدنظرها در چند سال اخیر بهصورت یک کتاب منتشر شده است و خوشحالم که پایاننامهها به کتاب تبدیل میشود اگرچه خود من پس از بیش از یک دهه هنوز تمایلی نداشتهام که پایاننامۀ دکترای خودم را بنا به دلایلی منتشر کنم. چون امروز مراسم رونمایی است، چندان قصد نقد و بررسی ندارم. دو سه نکتۀ کلی را بهاختصار خدمتتان عرض میکنم: اول اینکه ضرورت کار تحلیلی و آنالیتیک در حوزۀ موسیقی کلاسیک ایرانی بسیار مهم است، برای اینکه آثاری که دربارۀ مباحث نظری موسیقی ایران، خارج از بیوگرافی و مسایل فرهنگی و اجتماعی و…، نوشته میشود، آثاری که دربارۀ خود ساختار و سیستم موسیقی نوشته میشود، عمدتاً تئوری هستند تا آنالیز. معمولاً تئوری و آنالیز یک بستۀ بههمپیوسته است و به تئوری در امور کلیتر منتزع از عمل میرسند و بعداً باید در تجزیهوتحلیل آثاری مصداقش آزموده شود و تئوری مرتباً تصحیح شود و این روند و روش علمی است که مرتباً ادامه دارد تا تئوری روشنتر و روشنتر شود. اگر به نوشتههایی که دربارۀ موسیقی ایرانی در قرن اخیر منتشر شده است نگاهی بیندازیم، از اولین نوشتههای مهدیقلی هدایت تا علینقی وزیری، خالقی و دیگرانی که در سالهای بعد آثاری منتشر کردند، عمدتاً مسائل تئوریک بحث شده و تئوری گاهی اوقات مسئلهای انتزاعی است و تجزیهوتحلیل بر آثار خیلی کم انجام شده است. دکتر مسعودیه، دکتر هرمز فرهت، خانم راغب، آقای مرادیان جزو معدود افرادیاند که کارهای آنالیتیک انجام دادهاند و این مسئله خیلی مهم است. وقتی در فرهنگ موسیقی کلاسیک غربی نگاه میکنیم، تجزیهوتحلیل خیلی زیاد انجام شده است. یک قطعه از زوایای مختلف بارها و بارها موضوع پایاننامه و کتاب و مقاله بوده و تئوریها دربارهاش آزموده و تصحیح شده است. بههرحال، به نظر من، جای خالی کتابها و آثاری که به تجزیهوتحلیل قطعاتی با مصداق و شناسنامۀ مشخص میپردازند کماکان خالی است و تا این لحظه تعداد انگشتشماری کار ارائه شده است. اگرچه اینها باید به تئوری منجر شود و این چرخه، همانطور که گفتم، ادامه داشته باشد. لزوم و اهمیت مسئلۀ تجزیهوتحلیل دربارۀ آثار موسیقیدانها مسئلهای است که در خیلی جاهای دنیا دربارهاش صحبت میشود. در یکی از کتابهایی که دربارۀ تجزیهوتحلیل خواندهام، کتاب «تجزیهوتحلیل موسیقی کُلنگر» و نگاشتۀ یک استاد آمریکایی است در ابتدا نکتۀ جالبی را مطرح میکند: میگوید در مدرسۀ موسیقی جولیارد که تجزیهوتحلیل درس میدادم یکی از دانشجویان که نوازندۀ ویرتئوز درجهیکی بود پس از چند جلسه آمد و با ناراحتی آمد گفت من دیگر نمیتوانم درست ساز بزنم! گفت وقتی ساز میزنم، ذهنم درگیر مسائل عقلی و آنالیتیک میشود و حس سازم دارد خراب میشود. بعد، براساس سی چهل سال تجربیاتش در تدریس آنالیز موسیقی نتیجهگیری میکند و میگوید تجزیهوتحلیل موسیقی و مسائل آنالیتیک برای %90 قطعاً سودمند است؛ برای یکی دو درصد امکان دارد اصلاً سودمند نباشد، و برای %8_7 واجب است و بدون آنالیز نمیتوانند کاری انجام دهند. نتیجۀ نهایی اینکه برای 90% آنالیز کمککننده است، مخصوصاً در وضعیت فعلی موسیقی ایرانی که من بارها در مقالاتم از آن بهعنوان «تصلب و انجماد» یاد کردهام و یاد میکنم و موسیقی ایرانی وضعیت متصلب و منجمدی دارد. البته این سخن به این معنا نیست که موسیقی متصلب شده باشد، به این معناست که ذهن موسیقیدانان است که مدتهاست متصلب شده و چارۀ کار برای برونرفت از این وضعیت، تا حدی، فرایندهای عقلانی است و تجزیهوتحلیل میتواند در این مورد به کمک بیاید و سنّت میتواند به پرسش گرفته شود و تجزیهوتحلیل عقلانی شود و عناصری از آن که پتانسیل تقویت دارند تقویت شوند. جاهایی رویکرد انقلابی لازم است؛ برخی از عناصر باید تغییر کنند و در مجموع، کارهای آنالیتیک و عقلانی میتواند بسیار کمک کند حتی به فرایند هنری. من فکر میکنم در ایران سوءتفاهمی وجود دارد. هرجا اسم از عقل و آنالیز میآید، یک برچسب غرب و غربزده بهاش زده میشود و خود منهم که بیستویک سال پیش شروع به تدریس کردم گاهی این برچسب به کارم زده میشد و میگفتند کار عقلانی در سنّت نیست و کار غربی است ولی چنین چیزی صحت ندارد برای اینکه اجداد ما ابنسینا و فارابی هستند و برخورد عقلانی کاملاً دقیقی هم کردهاند و بهمرور زمان ایران به وضعیت خاصی دچار شد که شاید کارهای عقلانی و تحلیلی کمرنگتر شده و نتیجهاش هم در سطح کلانتر، در حیات فرهنگی و اجتماعی ایران، کاملاً دیده میشود. در هر حال، این جلسه جای بررسی این کتاب نیست. تجزیهوتحلیل هم یک فرایند تفصیلی است و افراد مختلف میتوانند نظرات مختلفی داشته باشند و از زوایای مختلف میتوان به یک اثر هنری نگاه کرد. یک قطعۀ موسیقی یک اثر هنری محسوب میشود و غیر از برخوردهای آنالیتیک ساختار صوتی و ساختار موسیقایی مسائل زیباییشناسی و فلسفی هم میتواند واردش شود و جای کار در همۀ این حوزهها قطعاً وجود دارد و هیچوقت تمام نمیشود. خود من قطعهای را که بیست سال پیش آنالیز میکردم برای هزارمینبار آنالیز میکنم و نتیجۀ جدیدی میگیرم. فرایندی است که همیشه قطعاً رو به تحول و تکامل است. در هر حال، به خانم راغب تبریک میگویم که در این راه سخت وارد شدهاند. معمولاً در رشتههای موسیقیشناسی و اتنوموزیکولوژی تمایل به این است که از این حوزه کمی دور بزنند و وارد مسائل سهلوصولتر بشوند اگرچه مسائل فرهنگی و اجتماعی خیلی مهم است ولی مسئلۀ تجزیهوتحلیل واقعاً کار سخت و پیچیده و زمانبر و فرسایشی است که نیاز به بازبینی زیاد دارد. همینکه ایشان در این راه قدم گذاشتهاند و امیدوارم دیگران نیز این راه را ادامه دهند موجب خوشحالی است و به نتایج عملی هم میرسند. ایشان به 22 نکته دربارۀ سبکشناسی تصنیف عارف قزوینی اشاره کردهاند که هرچند بهصورت دستورالعملی برای آهنگسازی نیست اما اگر کسی به سبک عارف قزوینی بخواهد کاری بسازد حداقل میتواند از این طریق آنرا بشناسد و پس از دانستن سبکشناسی عارف قزوینی، امیرجاهد و دیگران همه را کنار بگذارند و کاری کنند که سبک خودشان را داشته باشند. در غرب هم، هارمونی، کنترپوان و… را یاد میگیرید، نه برای اینکه عین آنها را پیاده کنید. وقتی قانونی را میشکنید و قانونی جدید میتوانید وضع کنید با یک پختگی، تازه از آنجا هنر آغاز میشود… در ادامه، بابک خضرایی بهعنوان آخرین سخنران دربارۀ این اثر گفت: این جلسه جلسۀ نقد و بررسی نیست و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با کتاب است. ازاینرو، من فقط چند نکتۀ کوتاه را عرض خواهم کرد: عنوان کتاب شامل چند کلمه است: «ساختار»، «تصنیف»، «عارف قزوینی». در عنوان این کتاب کلمۀ «ساختار» بهنظرم خیلی خوب انتخاب شده است. خیلی وقتها کسانی که در این حوزه کار میکنند کلماتی مثل «فرم» را بهکار میبرند که معمولاً دقیق نیست یا اصلاً درست نیست. با تعریفی که من از ساختار دارم، روابط میان اجزا (استراکچِر)، هر ساختاری لزوماً فرم نیست و ایندو گاهی با هم خلط میشوند و در اینجا بهخوبی از این رخداد پرهیز شده است. موضوع دیگر دربارۀ »تصنیف» است. بنده به این نتیجه رسیدهام که تصنیف یکی از بهترین الگوها برای نشاندادن حالات خاص موسیقی ایرانی است به این جهت که از تصنیف میتوان بهعنوان مُدِ بنیان یاد کنم. بسیاری از جوهر مُدها بهخوبی در تصنیفها نمایان میشوند. تجربۀ شخصی من این است موقعی میتوانیم یک مُد را بهخوبی بفهمیم که بتوانیم تصنیفی بتوانیم برایش بیابیم… بنابراین، نقش آموزشی تصنیف بسیار اهمیت دارد. اگر گوشههایی از زمان قاجار با چند واسطه به ما روایت شده باشند امکان تغییر در آنها هست اما تصنیفهای روایتشده با کمترین دخل و تصرف به ما رسیدهاند. ممکن است در دخول در تصنیف یا ریتم یا شعر آن تغییری صورت گیرد اما معمولاً جوهر مُدال آن بهجا میماند. همچنین موزونبودن تصنیف باعث میشود بیشتر به خاطر بماند. در واقع تصنیف یکی از مردمیترین بخشهای موسیقی کلاسیک ایرانی است و ارتباط خیلی قویای با مخاطب ایجاد میکند و ازاینرو، مطالعه و تحلیل تصنیفها میتواند نقش بسیار مهمی در فهم موسیقی ایرانی داشته باشد. از این جهت، این کتاب که از اولین قدمها در این زمینه است میتواند کاملاً مفید باشد. موضوع آخر را هم دربارۀ «عارف قزوینی»: در سیر تحول تصنیف نقاط عطفی داریم مثل انقلاب مشروطه که اتفاقاً مقارن با درگذشت شیداست. انقلاب مشروطه و مرگ شیدا، بهطور سمبلیک، به ما یادآوری میکنند که دورهای از تصنیف به پایان میرسد؛ تصنیفهای تغزلی که در آن کلمهها و اصطلاحاتی جُز مِی و معشوق و سرو… نمیبینید. با انقلاب مشروطه دورۀ جدیدی در تصنیف آغاز میشود. تصنیفها وارد مسایل سیاسی میشوند. البته مضامین تصنیف در دورههای قبل اجتماعی هم بوده ولی در این دوره سیاسیتر شده باعث تهییج تودهها میشود و نقش خیلی پررنگتری را بازی میکند. عارف، بیگمان، بسیار در این عرصه مؤثر بوده است. شاید بتوان او را سیاسیترین تصنیفساز یا حتی موسیقیدان معاصر ما دانست. یکی از نقاط عطف تاریخ تحول تصنیف را میشود مرگ عارف در سال 1312 در نظر گرفت. 1312 دورانی است که سختگیریها و اتفاقاتی در دورۀ رضاشاه اتفاق میافتد، مثل ممنوعشدن تصنیف مرغ سحر یا برخی صفحات شکسته میشود. مرگ عارف بهخوبی نشانگر آغاز دورهای جدید در تصنیفسازی است و یکی از دورههای تحول تصنیف را میتوان بین 1385 تا 1312 دانست. در پایان، امیدوارم این کتاب نقش خود را ایفا کند و قدمهای بعدی نیز در این زمینه برداشته شود.