نت شکایت معشوق آتش دل عبدالحسین برازنده نتنویسی نیما فریدونی و ایمان ملکی
این نت در آواز ابوعطا مایهی میکرن تهیه شدهاست.
دانلود نت آهنگ آتش دل آواز ابوعطا جلالالدین تاج اصفهانی عبدالحسین برازنده حسن صدر سالک
تصنیف آتش ِ دل جلال تاج اصفهانی آهنگساز: عبدالحسین برازنده شعر: حسن صدر سالک دل در آتش غم رخت تا که خانه کرد دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد هیچ صبح دم نشد فلق چون شفق زخون دل مرا لاله گون نکرد ز روی مهت جانا پرده بر گشا در آسمان مه را منفعل نما به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند قسم به زند و پازند* به جانم آتش افکند فراق رویت یک چند بیا نگارا جمال خود بنما ز رنگ و بویت خجل نما گل را رو در طرف چمن بین / بنشسته چو من دل خون بس ز غم/ یاری غنچه دهن گل درخشنده چهره تابنده غنچه در خنده بلبل نعره زنان هر که جوینده باشد یابنده دل دارد زنده بس کن آه و فغان ز جور مه رویان شکوه گر سازی به ششدر** محنت مهره اندازی همچون سالک دست خود بازی همچون سالک دست خود بازی * زند : تفسیر اوستا ( کتاب مقدس زردشتیان ) (پازند نیز تفسیر زند است .کتب مقدس زردشت) ** ششدر: اصطلاحی است در بازی نرد و عبارت از آنستکه یکی از بازیکنان شش خانه جلوی مهره های حریف را گرفته باشد و او نتواند مهره های خود را حرکت بدهد (کنایه از عالم سرگشتگی)
در دل آتشِ غمِ رُخَت تا که خانه کرد (در آواز تاج اصفهانی «دل در آتش غم رخت …» خوانده شده)
دیده، سیل خون به دامنم بس روانه کرد
آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد
هیچ صبحدم نشد فلک چون شفق ز خون دلِ مرا لالهگون نکرد
ز روی مَهَت جانا پرده برگشا
در آسمان مه را مُنفعل نما
به ماهِ رویت سوگند
که دل به مهرت پابند
به طرهات جان پیوند
فراق رویت یک چند
قسم به زند و پازند
به جانم آتش افکند (در آواز تاج این سه پارهجمله با ترتیب متفاوتی خوانده شده)
بیا نگارا جمال خود بنما
زِ رنگ و بویت خجل نما گل را
رو در طرف چمن بین بنشسته چو من (تاج اصفهانی خوانده است «…. چه من»)
دل خون بس ز غمِ یاری غنچه دهن
گل درخشنده
چهره تابنده
غنچه در خنده
بلبل نعره زنان
هرکه جوینده
باشد یابنده
دل دارد زنده
بس کن آه و فغان
ز جور مهرویان شکوه گر سازی
به ششدر محنت مهره اندازی
همچون سالک دست خودبازی
همچون سالک دست خود بازی
Taj Esfehani تصنیف آتش ِ دل تاج اصفهانی
آتش دل آواز ابوعطا جلالالدین تاج اصفهانی عبدالحسین برازنده حسن صدر سالک.mp4
مرغ سحر مرتضی نیداوود روایت محمدرضا لطفی نیما فریدونی تار
این قطعه از کتاب اول دلنوازان اجرا شدهاست.
مرغ سحر بر اساس اجرای مرتضی نیداوود نیما فریدونی تار
مرغ سحر بر اساس اجرای مرتضی نیداوود نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نیداوود تار و ترانه نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نیداوود تار و ترانه نیما فریدونی تار
این اجرا براساس کتاب تار و ترانه انجام شدهاست.
مرغ سحر مرتضی نیداوود براساس اجرای محمدرضا لطفی و هنگامه اخوان نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نیداوود براساس اجرای محمدرضا لطفی و هنگامه اخوان نیما فریدونی تار
تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی تار نیما فریدونی مرغ سحر مرتضی نی داود
تصنیف مرغ سحر | مرتضی نی داود | آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی | تیر 1394
تصنیف مرغ سحر | مرتضی نی داود | آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی | تیر 1394
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر ۱ برگهی ۴۰ آموزش تار نیما فریدونی
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر ۱ برگهی ۴۰ آموزش تار نیما فریدونی
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر دوم برگهی ۴۶ آموزش تار نیما فریدونی
کتاب آموزش سه تار ۱ جلال ذوالفنون مرغ سحر دوم برگهی ۴۶ آموزش تار نیما فریدونی
مرغ سحر . مرتضی نی داود . ماهور دو . تا بخش شکسته . آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی.mp4
مرغ سحر . مرتضی نی داود . ماهور دو . تا بخش شکسته . آموزش و اجرا با تار نیما فریدونی.mp4
مرغ سحر مرتضی نی داود ماهور دو از شکسته تا پایان نیما فریدونی تار
مرغ سحر مرتضی نی داود ماهور دو از شکسته تا پایان نیما فریدونی تار
45-Tasnife Morghe Sahar Morteza Ney Davud.mp3
23 – Morghe Sahar-Morteza Neydavud.mp3
مرغ سحر
ترانهسرا محمدتقی بهار
«مرغ سحر» تصنیفی است از ساختههای مرتضی نیداوود با شعری از محمدتقی بهار. این اثر نخست در جشنی به مناسبت هفتمین سالگرد انتشار روزنامهٔ ناهید در سال ۱۳۰۶ ه.خ اجرا شد و کمی بعدتر اجرای دیگری از آن با صدای ملوک ضرابی به روی صفحه گرامافون آمد.
شعر این تصنیف مضمونی سیاسی-اجتماعی دارد و مفاهیم انقلابی در آن به وفور دیده میشود. بهار این شعر را کمی پس از استبداد صغیر و در دورهای سرود که جنبش مشروطه ایران به تازگی به پایان رسیده بود و رضاخان تازه به پادشاهی رسیده بود و این شعر منعکسکنندهٔ روحیات انقلابی مردم در آن دوره دانسته میشود. متن شعر روایتگر گفتگوی شاعر با یک پرنده («مرغ سحر») است که هر دو ناامید هستند. شاعر از مرغ سحر میخواهد که از قفس بیرون بیاید و نغمهسرایی کند اما مرغ محبوس آه و ناله سر میدهد تا جایی که شاعر را به تنگ میآورد. موسیقی این تصنیف را نیداوود در منزل خودش ساخت. این موسیقی در دستگاه ماهور است و بخشهایی از آن به دستگاه شور نیز وارد میشود.
تصنیف «مرغ سحر» جایگاه ویژهای در تاریخ موسیقی ایران دارد و خوانندگان بسیاری آن را بازخوانی کردهاند. برخی از این بازخوانیها به سبک اصلی اثر وفادار بودهاند اما در برخی دیگر سازبندی تغییر یافته یا آهنگ به شکلی نو تنظیم شدهاست.
تاریخچه
اعلامیهٔ اولین اجرای «مرغ سحر»
انتشار و اجراهای اولیه
در تاریخ ۷ تیر ۱۳۰۶، روزنامهٔ ناهید که مطالب طنز منتشر میکرد، جشنی به مناسبت آغاز هفتمین سال انتشار خود بر پا کرد. این جشن در باغی برگزار شد که متعلق به شخصی به نام سهمالدوله بود.[الف] در این جشن قطعهای به نام «تصنیف در ماهور» اجرا شد که به جای ذکر نام شاعرش، از لفظ «اثر طبع یکی از اساتید سخن» استفاده شده بود. شعر این تصنیف نیز در اولین شمارهٔ سال هفتم روزنامه، به صورت یک پیوست منتشر شد. این تصنیف بعداً «مرغ سحر» یا «نالهٔ مرغ سحر» نام گرفت و معلوم شد که شاعرش محمدتقی بهار (معروف به ملکالشعرا) بودهاست.[۲] به گفتهٔ ناصرالدین پروین، خوانندهٔ تصنیف در جشن مذکور ایرانالدوله هلن بود[۳] اما جلال تاج اصفهانی در مصاحبهای در اوایل دههٔ ۱۳۵۰ مدعی شد که خود او بود که برای اولین بار این اثر را در باغ سهمالدوله اجرا کرد.[۴]
انتشار شعر بهار در روزنامهٔ ناهید، خود قابل توجه است. این نشریه از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ و به صورت هفتگی به وسیله میرزا ابراهیم ناهید و با همکاری عارف قزوینی در تهران منتشر میشد و ارگان طنزآمیز هواداران سردار سپه (رضاخان) بود. در این نشریه به بسیاری از مخالفان سردار سپه پرخاش میشد یا ناسزا گفته میشد و بهار نیز یکی از ایشان بود. با این حال، از سال ۱۳۰۵ به بعد شعرهای تازهٔ بهار در ناهید منتشر شد که به عقیدهٔ ناصرالدین پروین، امکان دارد ناشی از تلاش بهار برای مصون ماندن از بدخواهی دستگاه کینهجوی آن نشریه باشد. در برخی از این اشعار، بهار به مجیزگویی شاه جدید (رضاخان) نیز پرداخته بود. با این حال، پس از آن که «مرغ سحر» شهرت یافت و معلوم شد او شاعرش بودهاست، بهار به زندان افتاد و جالب آن که در زندان با ابراهیم ناهید همبند شد.[۵]
ضبطهای اولیه
نخستین ضبط این تصنیف بر روی صفحههای پولیفون در پاییز سال ۱۳۰۶ خورشیدی، با صدای ملوک ضرابی و تار مرتضی نیداوود انجام شد.[۶][۷] اجرای معروف دیگری که بعدتر در گراند هتل انجام شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت.[۸] گفته شده که در این اجرا قمرالملوک وزیری خوانندهٔ تصنیف بود و بدون حجاب روی صحنه حاضر شد که این نخستین بار در تاریخ معاصر ایران بود که زنی بیحجاب روی صحنه آواز میخواند.[۹] با این حال، نیداوود که سازندهٔ این تصنیف است، بعدها این که قمرالملوک وزیری این تصنیف را خوانده باشد را رد کرد.[۱۰]
شهرت این تصنیف و نشر گستردهٔ آن از طریق صفحهٔ گرامافون در تغییر دیدگاه دولتمردان آن زمان در خصوص گرامافون (به عنوان اولین رسانهٔ صوتی در ایران) شد و باعث شد که به آن به عنوان یک وسیلهٔ تجملی نگاه نکنند و خطرش را از مطبوعات کمتر ندانند؛ تا آنجا که کمتر از یک سال بعد، در اردیبهشت ۱۳۰۷، «نظامنامهٔ مقررات ضبط صوت در صفحات گرامافون» تألیف شد و به تصویب وزیران رسید.[۱۱] صفحههای گرامافون این اثر نیز تنها یک ماه پس از انتشار، توسط شهربانی از بازار جمع شدند که باعث شد این صفحههای بازار سیاه پیدا کنند و به چند برابر قیمت اولیه فروش بروند.[۱۲] با این که مرغ سحر در سالهای اولیه به قدرت رسیدن رضا شاه پهلوی و در اعتراض به وی روی صفحه ضبط و منتشر شده اما پس از آن تا چندین دهه، چندان صدایی از آن به گوش نمیرسید؛ تا اینکه در سالهای دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، با آغاز فصل تازهای از ترانههای اعتراضی، «مرغ سحر» بار دیگر جان گرفت.[۱۳] در آن دوره نیز پخش این تصنیف با مخالفت طبقهٔ حاکم — از جمله هلاکو رامبد که از نمایندگان مجلس بود — مواجه شد.[۱۴] از آن پس نیز این تصنیف بارها توسط خوانندگان مختلف بازخوانی شدهاست.
یکی از اولین اجراهای این تصنیف در ایران پس از انقلاب اسلامی، در سریال هزاردستان ساختهٔ علی حاتمی بود؛ جایی که اسماعیل محمدی در نقش استاد گلبهار و با گویندگی ناصر طهماسب این تصنیف را اجرا کرد.[۱۵]
شعر
شعر تصنیف مرغ سحر[۱۶][۱۷]
مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازهتر کن
ز آهِ شرربار این قفس را بَرشِکَن و زیر و زِبَر کن
بلبلِ پَربسته ز کنجِ قفس درآ نغمهٔ آزادیِ نوع بشر سَرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک توده[ب] را پرشرر کن، پرشرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن[پ]
نوبهار است، گل بهبار است ابر چشمم ژالهبار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آهِ آتشین دستِ طبیعت گُلِ عمر مرا مچین
جانبِ عاشق نِگَه ای تازه گل از این بیشتر کن، بیشتر کن، بیشتر کن
مرغ بیدل، شرح هجران مختصر، مختصر کن
عمر حقیقت بهسر شد عهد و وفا بیاثر شد
نالهٔ عاشق، ناز معشوق هر دو دروغ و بیثمر شد
راستی و مهر و محبت فسانه شد قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد دیده تر شد! دیده تر شد!
جور مالک، ظلم ارباب زارع از غم گشته بیتاب
ساغر اغنیا پُر میِ ناب جام ما پُر ز خون جگر شد
ای دل تنگ ناله سر کن از قوی دستان حذر کن
از مساوات صرف نظر کن
ساقی گلچهره بده آب آتشین پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین
ناله برآر از قفس ای بلبل حزین کز غم تو، سینهٔ من پرشرر شد
کز غم تو، سینهٔ من پرشرر، پرشرر شد
شاعر تصنیف
محمدتقی بهار شاعر تصنیف
محمدتقی بهار شعر این تصنیف را در کوران حوادث پس از سقوط سلسله قاجاریان و روی کار آمدن پهلوی سرودهاست. اسماعیل نواب صفا این شعر را مربوط به «حوادث دوران محمدعلیشاه و به توپ بستن مجلس شورای ملی» انگاشتهاست. وی با اشاره به روایتی از زبان موسی نیداوود (برادر مرتضی نیداوود)، میافزاید که بهار در واقع این ترانه را برای مخالفت با رضاشاه سرودهاست.[۱۹] این شعر روایتگر گفتگویی است بین شاعر و مرغی در قفس که هر دو ناامید هستند. شاعر از مرغ سحر میخواهد که از قفس بیرون بیاید و نغمهسرایی کند اما مرغ محبوس به جای آواز، آه و ناله سر میدهد تا جایی که شاعر به تنگ میآید و از او میخواهد که بس کند.[۲۰]
تصنیف «مرغ سحر» را میتوان سرود شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه دانست.[۲۱] کامیار عابدی، پژوهشگر ادبیات معاصر، معتقد است که «مرغ سحر»، ترانهٔ شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه و متأثر از شعارهای پیروان مرام اشتراکی در فضای برخاسته پس از انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه است.[۲۲]
در سال ۱۳۰۶ که این ترانه نخستین بار اجرا شد، نام شاعرش را پنهان داشتند. از همین رو، عدهای سُرایش آن را به دورهٔ زندان یا پس از زندان و تبعید بهار منسوب کردهاند که نادرست است؛ زیرا در آن هنگام، بهار اگرچه مغضوب شاه بود اما هنوز نمایندگی مجلس را بر عهده داشت.[۲۳]
متن شعر
شعر این تصنیف لحنی انقلابی دارد و بیان آن، همچون اغلب اشعار بهار ساده و غنی است.[۲۴] با این حال، بر خلاف عمدهٔ اشعار بهار که دارای مفاهیم ملیگرایانه هستند، این شعر بیشتر به مفاهیمی چون مساوات و شعارهای «مرام اشتراکی» و «اجتماعیون عامیون» (که جزو آرمانهای حزب سوسیال دمکرات ایران در دورهٔ مشروطه بودند) مبتنی است.[۲۵] در این شعر اشاراتی هم به مفاهیم چپگرایانه و کمونیستی شدهاست؛ از جمله در عبارت «خاک توده» و اشاره به «ارباب» و «زارع».[۲۶]
شعر تصنیف «مرغ سحر» مانند بسیاری از تصنیفهای آن زمان دارای دو بند است. بند اول بیشتر شاعرانه است؛ در حالیکه بند دوم دارای اشارات و مضمون صریح سیاسی و اجتماعی است. بند دوم به جز در اجراهای آوازی بسیار قدیمی در دوران جدید به صورت آواز یا دکلمه استفاده نشدهاست. ملکالشعرا در بند اول دربارهٔ تلخیهای اجتماعی با زبانی تمثیلی سخن میگوید و در واقع شنونده را برای شنیدن خبر نهایی آماده میکند و در بند دوم مجموعهای از اخبار و اطلاعات تلخ چون تمام شدن عمر حقیقت و عهد و وفا را به مخاطب منتقل میکند.[۲۷] در اجراهای اولیه که روی صفحهٔ گرامافون منتشر میشدند، روی دوم صفحه شامل اجرای بند دوم شعر بود اما در اجراهای اخیرتر، بند دوم تصنیف معمولاً اجرا نمیشود.[۲۸] مرتضی نیداوود در مصاحبهای که با بهروز مبصری (از محققان موسیقی ایرانی) انجام داده بود، میگوید که متن این شعر نه شاد است و نه غمگین و ملکالشعرا را بابت این شعر میستاید.[۲۹]
موسیقی
آهنگسازی
مرتضی نیداوود آهنگ این تصنیف را در منزل ساخته بود.
موسیقی این تصنیف در دستگاه ماهور است و ساختهٔ مرتضی نیداوود است و از نظر ساختاری نوعی پیشدرآمد دانسته شدهاست.[۳۰] نیداوود آهنگ این تصنیف را در خانهاش در خیابان فردوسی در کوچه بختیاریها (که بعداً به کوچهٔ فروشگاه فردوسی تغییر نام یافت) ساخته بود.[۳۱] موسیقی این تصنیف پیش از شعر آن ساخته شد و بهار بعداً بر اساس این موسیقی، شعرش را سرود.[۳۲] در این قطعه، بخشی از موسیقی با کمک گوشهٔ دلکش از ماهور به شور پردهگردانی میکند. در شعر بهار هم همین قسمت با مصراع «پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین» مصادف است.[۳۳]
اجرای خوانندگان سنتی
ملوک ضرابی، خوانندۀ قدیمیترین نسخهٔ ضبطشدهٔ مرغ سحر بود.
محمدرضا شجریان تصنیف مرغ سحر را بارها اجرا کردهاست.
اگرچه، باور عمومی وجود دارد که نخستین خوانندهٔ این اثر قمرالملوک وزیری بودهاست اما این باور ریشه در واقعیت ندارد.[۳۴] مرتضی نیداوود در مصاحبهای با روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۵۴ میگوید که قمرالملوک وزیری تا آن زمان تصنیف «مرغ سحر» را نخواندهاست. وی تأیید میکند که خودش به اشتباه فکر میکرده که صدای قمر را از رادیو شنیده که این تصنیف را میخوانده اما بعداً فهمیده که اشتباه کردهاست.[۳۵] ملوک ضرابی هم در مطلب دیگری در همان نسخهٔ روزنامهٔ اطلاعات میگوید که خوانندهٔ اولیهٔ اثر او بوده و از این که صدای او در رادیو با صدای قمر — که به گفتهٔ ضرابی «صدایی لطیف و رسا» داشت — اشتباه گرفته میشده، هم متعجب بوده و هم آن را مایهٔ خوشوقتی خود میدانستهاست[۳۶] اما پیام مقدم معتقد است که شخصی که صدایش با قمر اشتباه گرفته میشده، جمال صفوی بودهاست. اجرای صفوی در سال ۱۳۰۷ روی صفحهٔ گرامافون (از شرکت کلمبیا) ضبط و پخش شد و در آن حسین استوار نوازندهٔ پیانو، ابراهیم منصوری نوازندهٔ ویولن و شخصی به نام سالاری نوازندهٔ تار بود.[۳۷]
این تصنیف چند بار در برنامهٔ گلها اجرا شدهاست؛ از جمله در گلهای تازه ۱۵۰ با صدای نادر گلچین و تنظیم فرامرز پایور و گلهای تازه ۲۰۱ با نوازندگی بیژن کامکار (تنبک) و محمدرضا لطفی (تار) و خوانندگی هنگامه اخوان.[۳۸][۳۹] محمود خوشنام میگوید که از این اجرای هنگامه اخوان بهعنوان نزدیکترین اجرا به اجرای اصلی این تصنیف یاد میشود. با این حال، در این اجرا اخوان به جای عبارت «خاک توده» از «خاک تیره» استفاده میکند که احتمالاً ناشی از سختگیریهای ممیزی رادیو در آن زمان بودهاست.[۴۰][۴۱] از سوی دیگر، تنظیم پایور برای نادر گلچین، سازبندی متمایزی داشت و به شکل چپکوک (در ماهورِ فا) اجرا شده بود[۴۲] و حسن کسائی در سال ۱۳۸۸ این اجرا را بهترین اجرای این تصنیف نامید.[۴۳]
خوانندگان بسیاری این تصنیف را اجرا کردهاند که از آن جمله میتوان به ملوک ضرابی، ایرانالدوله هلن، جلال تاج اصفهانی، محمدرضا شجریان، نادر گلچین، هنگامه اخوان، شهلا سرشار، همایون شجریان، فاضل جمشیدی، شکیلا، سالار عقیلی، فرهاد مهراد، محسن نامجو و گوگوش اشاره کرد. کیوان ساکت نیز آلبومی به نام دیدار شرق و غرب دارد که نام فرعی آن مرغ سحر است. فاضل جمشیدی در این آلبوم خوانندگی را بر عهده داشته و از جمله تصنیف «مرغ سحر» را نیز اجرا کردهاست.[۴۴] ساکت همچنین در اجرایی با ارکستر ملل که در مهر ۱۳۸۴ در تالار وحدت برگزار شد نیز، این قطعه را اجرا کرد که در این اجرا سالار عقیلی خوانندهٔ تصنیف بود.[۴۵]
شجریان اولین بار در سال ۱۳۶۹ در کنسرتی در دانشگاه برکلی در آمریکا این قطعه را اجرا کرد. پیش از اجرای کنسرت برکلی، شجریان و گروه همراهش تصمیم میگیرند که از نیداوود — که در آن زمان در سن خوزه که از برکلی دور نیست زندگی میکرد — برای شرکت در کنسرت دعوت کنند. به گفتهٔ داریوش پیرنیاکان، گروه برای دعوت از نیداوود به سن خوزه میرود و آنگاه متوجه میشود که نیداوود دو روز قبل درگذشتهاست. در کنسرت برکلی، شجریان تصنیف «مرغ سحر» را برای بزرگداشت یاد نیداوود اجرا میکند که مورد تشویق حضار قرار میگیرد.[۴۶][۴۷] از آن زمان، شجریان این قطعه را در انتهای بسیاری از کنسرتهای خود به عنوان قطعهٔ آنکور اجرا کردهاست. هیچیک از اجراهای رسمی شجریان، بند دوم این تصنیف را شامل نمیشدهاست.[۴۸] معمولاً، این اجراهای شجریان با همخوانی حضار همراه بودهاست و از بهترینشان میتوان به اجراهای کنسرت همنوا با بم اشاره کرد که بعداً در آلبومی به همین نام نیز منتشر شد.[۴۹]
«مرغ سحر» توسط خوانندگان غیر ایرانی نیز اجرا شدهاست؛ از جمله، هابیل علیاف، نوازندهٔ کمانچه اهل جمهوری آذربایجان، در سال ۱۳۸۴ کنسرتی در ایران داد که در ابتدای آن تصنیف «مرغ سحر» با شعری به زبان آذری و با آواز ضابط نبیزاده اجرا شد.[۵۰] عالیم قاسمف نیز نسخهای از این تصنیف را با شعری آذری اجرا کرده که مطلع آن گلدی باهارین صداسی[ت] است.[۵۱]
خوانندگان و تنظیمهای جدید
فرهاد مهراد این تصنیف را برای گیتار تنظیم و اجرا کردهاست.
بیشتر اجراهای مختلف «مرغ سحر» در چهار دهه گذشته به آنچه مرتضی نیداوود ساخت وفادار مانده و کمابیش همگان به همان شیوه ملوک ضرابی این ترانه را اجرا کردهاند.[۵۲] به جز تنظیم پایور، تنظیمهای دیگری هم از این تصنیف با شکلی متفاوت از نسخهٔ اصلی اجرا شدهاند. در یک اجرا که احتمالاً توسط جهانبخش پازوکی تنظیم شده بود، از هارمونی دو صدایی استفاده شده بود. این نسخه با صدای هوشمند عقیلی ضبط شدهاست. گروه کیوسک و محسن نامجو هم در سال ۱۳۸۹ اجرایی چندصدایی از «مرغ سحر» را ارائه دادند که ضربآهنگ ترانه در آن از شش و هشت (6
8) به دو چهارم (2
4) تغییر یافت. این اجرا با اینکه از لحاظ سازبندی و چندصدایی بودن متفاوت بود ولی همچنان در چارچوب سنتی باقی ماند. فرهاد مهراد نیز نسخهای از این تصنیف برای گیتار تنظیم و اجرا کردهاست.[۵۳] همچنین، اجرایی دوصدایی با صدای عبدالوهاب شهیدی و پوران و تنظیم جواد معروفی (یا به روایتی، با تنظیم روحالله خالقی) با جایگزینی شعر دیگری به جای شعر محمدتقی بهار منتشر شد که به گفتهٔ مرتضی حسین دهکردی توفیق چندانی پیدا نکرد.[۵۴][۵۵] نسخهای که به تنظیم خالقی است، بعداً در برنامهٔ گلهای رنگارنگ ۳۳۸ پخش شد.[۵۶] در سال ۱۳۹۳ هم گوگوش در کنسرتش در ومبلی لندن ترانهٔ «مرغ سحر» را با تنظیم بابک امینی در سبک پاپ بازخوانی کرد. در این اجرا هم (مانند اجرای گروه کیوسک) ضربآهنگ قطعه به یک ریتم چهارضربی تغییر یافت و امینی قطعه را برای سازهای غربی تنظیم کرد و در نتیجه ریزپردهها از این اجرا حذف شدند اما بیبیسی فارسی در مطلبی تحلیلی، این تنظیم امینی و اجرای گوگوش را در تضاد با معنای شعر توصیف کرد و نوشت که این اجرا کمتر با استقبال مثبت روبرو شدهاست.[۵۷]
در سال ۱۳۹۹ که شجریان در بیمارستانی در تهران بستری بود، مجلهٔ آزما مطلبی را شامل قدرشناسی چند موسیقیدان مطرح ایران از وی منتشر کرد و عنوان این مقاله را «مرغ سحر ناله سر کن!» قرار داد.[۵۸] مجلهٔ ادبستان فرهنگ و هنر نیز در سال ۱۳۷۲ در مطلبی شجریان و اختلافاتی که با برخی از موسیقیدانان ایرانی معاصرش (همچون محمدرضا لطفی) داشته را نقد کرد که در عنوان آن مطلب نیز شجریان با لفظ «مرغ سحر» خطاب شده بود.[۵۹] در سال ۱۳۹۶ نیز سردیس محمدرضا شجریان در همایش سالانه انجمنهای دوستداران حافظ در سمنان رونمایی شد که در این مراسم کیوان ساکت و فاضل جمشیدی تصنیف «مرغ سحر» را به احترام شجریان اجرا کردند.[۶۰]
نام بهار نیز با این تصنیف گره خوردهاست.[۶۱] در سال ۱۳۸۷ سعید رشتیان با همکاری مجموعهٔ آینه فرهنگ، فیلمی به نام مرغ سحر تهیه کرد که به زندگی بهار میپرداخت. کارگردان فیلم مهدی باقری بود و پیروز کلانتری نقش مشاور کارگردان را بر عهده داشت.[۶۲]
از دیگر آثار مرتبط به این تصنیف میتوان به یک نوانما برای این تصنیف اشاره کرد که توسط مسعود آبپرور ساخته و کارگردانی شد. این نوانما روی اجرای کیوان ساکت با آواز فاضل جمشیدی تنظیم شده بود و در چهارمین جشنوارهٔ بینالمللی ویدئو و فیلم سوره در اصفهان، برندهٔ جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران شد.[۶۳] همچنین، منصور اوجی در سال ۱۳۵۶ کتاب شعری با نام مرغ سحر منتشر کرد که حاوی چهل رباعی انقلابی و اجتماعی بود و الهام بخش شاعران دیگر (از جمله قیصر امینپور، سید حسن حسینی و دیگران) شد تا رباعیهای انقلابی بسرایند.[۶۴]
«مرغ سحر» جایگاهی ویژه در تاریخ موسیقی ایران دارد و محصول دورهای از تاریخ ایران است که با تلاقی هنر و سیاست، مقدمات تولد ترانه اعتراضی شکل میگیرد.[۶۵] تصنیف «مرغ سحر»، تصنیفی «جاودانه» نام گرفتهاست.[۶۶][۶۷] مجلهٔ ایرانشناسی نیز از این تصنیف به عنوان یکی از «شاهکارهای موسیقی ایرانی» یاد کردهاست.[۶۸]
یادداشت
باغ سهمالدوله در منطقهٔ لالهزار تهران و در نزدیکی کوچه برلن قرار داشت.[۱]
در برخی اجراها از جمله اجرای هنگامه اخوان این بخش «خاک تیره» خوانده شدهاست.
یزدان بخش قهرمان که شوهر دختر محمدتقی بهار بود، از بهار نقل کردهاست که در نسخهٔ اولیهٔ این شعر، این مصراع به صورت «شام من، شام من را سحر کن» بودهاست اما یک شب که بهار از رهگذری که این شعر را میخوانده میشوند که این مصراع را به صورت «شام تاریک من را سحر کن» میخواند، بهار هم شعر را به همین شکل اصلاح میکند.[۱۸]
به معنی صدای بهار آمدهاست
لیلاکسایی؛ دختر زنده یاد #حسن_کسایی استاد فقید #نی و ردیفدان و #موسیقیدان بزرگ ایرانی
به یاد حسن کسایی استاد فقید نی و ردیفدان و موسیقیدان بزرگ ایرانی لیلا کسایی دختر استاد
حسن کسائی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تولد ۳ مهر ۱۳۰۷ محلهٔ بیدآباد، اصفهان ملیت ایرانی مرگ ۲۵ خرداد ۱۳۹۱ (۸۳ سال) اصفهان[۲] ساز(ها) نِی وسهتار وبگاه http://www.kassaimusic.ir/ حسن کسائی (۳ مهر ۱۳۰۷، اصفهان – ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، اصفهان) از استادان برجستهٔ موسیقی ایرانی و نوازندهٔ سرشناس نِی و سهتار بود.
او به گفته خود در تاریخ ۳ مهر ۱۳۰۷ در خانوادهای تاجرپیشه به دنیا آمد. پدرش، «حاج سید جواد کسائی» از تاجران به نام آن زمان اصفهان بود که دلیل علاقه و انسی که با موسیقی داشت، با اساتید و بزرگان آن زمان مانند سید حسین طاهرزاده، جلالالدین تاج اصفهانی، اکبر خان نوروزی، خاندان شهناز (شعبانخان، حسین آقا، علی آقا و جلیل شهناز)، غلامحسین سارنج و ادیب خوانساری رفتوآمد مینمود. به طوری که منزل آقا سید جواد، محفلی بود برای تجدید دیدار و نیز ساز و آواز اساتید به نام موسیقی اصفهان. این آمد و شدها موجب شد حسن کسائی از کودکی با موسیقی آشنا شود و به مرور زمان، علاقه زیادی خصوصاً به ساز نِی پیدا کرد (بعد از دیدن یک نوازنده دورهگرد[نیازمند منبع]) و بر آن شد تا پدر، وی را نزد مهدی نوایی ببرد.
استادها وی مدتی آواز و گوشههای موسیقی ایران را نزد استاد تاج اصفهانی و ادیب خوانساری آموخته و نِی را از مهدی نوایی فرا گرفت. وی هر زمان که به تهران میرفت از محضر استاد ابوالحسن صبا استفاده مینمود.
پس از فوت مهدی نوایی، کسایی همچنان از همنشینی با نوازندگان اصفهانی در جهت تسلط بر نوازندگی نِی استفاده کرد. مخصوصاً از همنوازی با جلیل شهناز که به نوعی حق استادی بر گردن او دارد، بهره برد. همنوازی با سازهای پردهداری مثل تار و سهتار او را بیش از پیش با گامهای مختلف موسیقی ایرانی آشنا کرد، به صورتی که برای اولین بار دستگاههای چهارگاه، اصفهان، نوا و راست پنجگاه را با کوک دقیق و به صورت کامل اجرا کرد. کسایی همچنین از محضر ابوالحسن صبا بهرههای فراوان برد که میتوان گفت هنر نوازندگی سهتار کسائی، یادگار انس با این هنرمند یگانهاست. سهتار نوازی کسائی تلفیقی زیبا از ترکیب نوازندگی تار جلیل شهناز و سهتار ابوالحسن صبا است.
وی در محضر استاد صبا به نواختن ردیفها پرداخت و با هنرمندانی چون خالقی، مشیر همایون و حسین محجوبی نیز مینواختهاست.
کسائی به طور مستقیم نتوانست از محضر نایباسدالله استفاده کند، ولی در دورهای بسیار کوتاه نزد یکی از شاگردان وی مهدی نوایی، تمام اندوختههای او را فراگرفت. این موضوع از جهتی دلیل بر استعداد فراوان کسائی و از جهتی دیگر، نشان از محدودیت و سادگی تکنیک نوازندگی نی در آن زمان میباشد.
زندگی هنری وی که از کودکی علاقهٔ زیادی به موسیقی داشت، از سن دوازده سالگی شروع به نواختن نِی کرد و در سن سیزده سالگی به مکتب استاد نوایی رفت (نوایی از شاگردان نایب اسدالله است و دیگر شاگرد نوایی، یاوری میباشد که او هم اصفهانی است). کسایی در محضر استاد صبا به نواختن ردیفها پرداخت و با هنرمندانی چون خالقی، مشیر همایون و حسین محجوبی نیز مینواختهاست. وی کنسرتهایی نیز با ادیب خوانساری و اجراهایی با تاج اصفهانی داشتهاست.
نخستین اجرا
کسائی، در سن ۲۰ سالگی نخستین اجرای تکنوازی نی خود را در دستگاه همایون در تئاتر اصفهان به صحنه برد و یک سال بعد قطعه معروف سلام را در دستگاه چهارگاه ساخت که از معروفترین قطعات موسیقی ایرانی به شمار میرود.[۱] این قطعه بعدها توسط حسین علیزاده در آلبوم صبحگاهی با سازبندی و ارکستراسیونی حجیم بازسازی شد.
کسائی، در سال ۱۳۲۹ برای اولینبار نی را به ارکستر برد و با ارکستر رادیو ارتش اصفهان همکاری خود را شروع کرد. در سالهای بعد با ارکسترهای متعدد رادیو به سرپرستی هنرمندانی چون ابوالحسن صبا، حسین یاحقی، حبیبالله بدیعی، محمد میرنقیبی، همایون خرم و دیگران به فعالیت خود در این زمینه ادامه داد. در سال ۱۳۳۵ به دعوت داوود پیرنیا به برنامه گلها راه یافت و تا سال ۱۳۵۷ که در گلچین هفته شرکت نمود، با این سلسله برنامه، همکاری داشت.
شروع فعالیتهای بینالمللی از سال ۱۳۴۶، فضای کاری کسائی ابعادی جهانی هم پیدا میکند و یک صفحهٔ دورو در مایههای شور و ماهور از نوازندگی نی او به همراه تنبک جهانگیر بهشتی توسط کمپانی C.B.S فرانسه ضبط شده و در سال ۱۳۵۴ در نقاط مختلف جهان پخش شد. همچنین، کسائی تا سال ۱۳۵۶، برنامههای متعددی در جشن هنر شیراز برگزار کرد و با نوازندگان بزرگ جهان از جمله راوی شانکار، شاران رانی و بسم الله خان، دیدار کرد.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ بعد از انقلاب، به دلیل فضای نه چندان مناسبی که برای موسیقی ایجاد شد، وی آخرین برنامه رسمی خود را در رادیو ایران با همکاری جلیل شهناز، محمدرضا شجریان و جهانگیر ملک اجرا کرد. در این سال و تا قبل از سال ۱۳۶۱، آرشیو موسیقی رادیو اصفهان از بین رفت و کسائی هم از صدا و سیما برکنار و حقوقش قطع شد.
سفر به کشورهای خارجی کسائی در دههٔ ۱۳۶۰، به کشورهای آلمان، انگلستان، فرانسه و هلند سفر کرد و در چند برنامه رادیویی، به اجرای برنامه پرداخت. در سال ۱۳۶۹، تندیس وی در گالری مفاخر هنری جهان در لندن نصب شد.
پس از آنکه کسائی در سال ۱۳۷۰، در جشنواره نینوازان در تالار اندیشه شرکت کرد، فعالیت او دوباره رونق گرفت و در سال ۱۳۷۴، صدا و سیما مستمری وی را برقرار کرد.
در سال ۱۳۷۵ به آمریکا و کانادا سفر کرده و در محافل شعر و موسیقی شرکت کرد. در سال ۱۳۷۶ هم با تلاش محمدرضا لطفی، انجمن دوستداران موسیقی ایرانی واشینگتن، مجلس گرامیداشتی برای کسائی بر پا داشت.
در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت نشان درجه یک فرهنگ و هنر شد. همچنین در سال ۱۳۸۱، به عنوان چهرهٔ ماندگار موسیقی انتخاب و تقدیر شد.
در سال ۱۳۸۱ محمد جوادکسایی (فرزند حسن کسائی) کتاب «از موسیقی تا سکوت» را که حاصل نیم قرن تلاش موسیقایی حسن کسائی است، با مقدمه بیژن ترقی به بازار کتاب عرضه کرد.
تأثیرات تأثیرات بر نینوازی حسن کسایی مانند تهرانی در تنبک، احمد عبادی در سهتار، علیاصغر بهاری در کمانچه و فرامرز پایور در سنتور به نوعی از ابتدا شروع به ابداع تکنیک و پیاده کردن تمام دستگاهها در ساز نِی نمود.
در گذشته صدای نِی، همراه با ناخالصی زیاد بود؛ یعنی نواختن آن به صورتی بود که تفاوت محسوسی بین صداهای اوج، بم و بم نرم نبود، ولی استاد کسایی توانست با تغییر حالت در زبان، در محل استقرار زبان، حالت لب و فرم سر نی، صدایی بسیار شفاف و بدون ناخالصی از نی تولید کند. همین پیشرفت باعث شد تا نوازندگی نی او، به رادیو راه پیدا کند. تکنوازیها و همکاری با نوازندگان و خوانندگان مشهور آن زمان چون جلیل شهناز، علی تجویدی، احمد عبادی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری و… باعث شد تا نی همردیف سازهای دیگر قرار بگیرد.
بعد از این دوره اغلب ارکسترهای ایرانی شروع به استفاده از این ساز کردند و این احساس نیاز باعث رشد روزافزون نوازندگان نی شد که حتی امروزه به عنوان یک رشته تخصصی در دانشگاه تدریس میگردد.
به گفتهٔ محمدرضا لطفی، نوازندهٔ تار و منتقد موسیقی، حسن کسایی با مجموعهٔ «ردیف نی» – که در هشتاد سالگی ضبط کرده بود- نخستین اثر آموزشی برای علاقهمندان به نی نوازی را مدون کرده بود.[۲]
روش نینوازی نِی از جمله سازهایی است که در تاریخ موسیقی ایران جایگاه پرفراز و فرودی از دربار پادشاهان ساسانی تا همدم بودن با شبانان داشته؛ ولی هیچگاه نتوانست قابلیت اصلی خود را نشان دهد که بتواند مانند سازهایی از قبیل عود، تار، سنتور و انواع مختلف سازهای آرشهای و مضرابی جایگاه نسبتاً ثابتی در بین موسیقیدانان و مردم پیدا کند.
احتمالاً سادگی ساخت (که خود موجب پیدایش الگوهای غیراستاندارد و در نهایت باعث محدود شدن سطح تکنیکی نی شده بود) را بتوان عامل اصلی عدم ثبات در جایگاه اصلی نی دانست. توضیح آنکه، برای توسعه و رشد امکانات فنی و تکنیکی یک ساز، لازم است ابتدا ساختار آن، طبق الگویی دقیق و کارشناسی شده، طراحی و ساخته شود تا نواختن آن با حداکثر قابلیت اجرایی، میسر گردد. بر اساس اطلاعاتی که از ضبط اولین صفحههای موسیقی ایرانی در دست است، تکنیک نوازندگی سازهایی همچون تار، ویولن و کمانچه به نسبت نی در سطح بالاتری قرار دارد. تنها ضبطی که در گذشته از نی انجام شده تکنوازی و جواب آواز نایب اسدالله اصفهانی است که بنا به روایتی اولین کسی است که نی را به سبک «دندانی» مینواخته (هر چند خلاف این موضوع انکار ناپذیر نیست). در هر صورت میتوان با بررسی این چند صفحه ضبط شده، سطح نوازندگی نی را در آن زمان شناخت.
تأثیرات بر موسیقی حسن کسائی در اصفهان سالها مکتبدار موسیقی اصفهان در رشتههای نی، سهتار و آواز بودهاست. اگرچه بیشتر آثار حسن کسایی بداههنوازی است تا موسیقی پیش ساخته، ولی امروز بخش زیادی از ضربیها و حتی آوازیهای نوازندگان نی، بهره گرفته از نوازندگیهای اوست. کسائی در نواختن نِی ایرانی همانند نداشت و در اوقات فراغت به تکمیل سهتار میپرداخت. وی در زندگی هیچ دلبستگیای به جز موسیقی نداشت. وی در شهر زادگاه خود، اصفهان در کوی عباسآباد زندگی میکرد. دیده شده بود که او حتی با لوله کردن کاغذی ساده و سوراخ کردن آن اقدام به نواختن نی میکرد که این در یکی از نوارهای صوتی آموزشی وی نیز بیان گردیدهاست.
حسن کسائی که از پیشکسوتان موسیقی سنتی به شمار میآمد، بر خلاف بسیاری از آنان ذهن و اندیشهای نوگرایانه دارد. ردیف موسیقی سنتی را «وحی منزل» تلقی نمیکرد.
تفکرات کسائی از زمره موسیقیدانانی بود که کمتر حرف میزدند و بیشتر عمل میکردند. خود او میگفت آنها که نمیتوانند حرفشان را با ساز بیان کنند و ” چیزی برای ارائه موسیقی ندارند، با صحبتهای عجیب و غریب میخواهند خودشان را مطرح کنند.” این سخن منسوب به “واگنر” است که “
آن جا که سخن بازمیماند، موسیقی آغاز میشود.
کسائی میگفت عکس این هم صادق است
آن جا که موسیقی بازمیماند چه سخنها که آغاز نمیشود!
کسائی رواج و رونق لقب «استاد» را «ترافیک استاد» مینامید. چیزی که موسیقی را به راه خطا میکشاند.[۵]
به باور کسائی، “تقلید، هرگز کسی را به بلندای هنر نمیرساند. تقلید و تکرار مثل ” زیراکس” است! شما خط ” میرعماد” را که مثلاً ” پنج میلیون تومان” میارزد، اگر ” زیراکس” کنید، سیصد تومان هم ارزش پیدا نمیکند!” جوانانی که به فراگیری موسیقی میپردازند نیز نباید بعد از گذراندن دوره آموزشی (باز هم) صد در صد از استاد خود تقلید کنند. بلکه باید بکوشند با نو آوری، شخصیت و ذوق خود را نشان دهند.” به باور او موسیقی پیوندی است میان خلاقیت و تکنیک، ولی تکنیک باید ابزاری باشد در خدمت خلاقیت. “در روزگار ما قضیه بر عکس شدهاست و در نتیجه، جای موسیقی حال را موسیقی قال گرفتهاست.”[۵]
آثار یکی از مهمترین آثار کسائی، قطعه معروف سلام در دستگاه چهارگاه است که از معروفترین قطعات موسیقی ایرانی به شمار میرود.[۲] برخی از آلبومهای او:
نای نی
نای جان
یاران زندهرود (باصدای تاج اصفهانی)
به اصفهان رو (باصدای تاج اصفهانی)
شاخه گل ۶ (باصدای غلامحسین بنان)
شاخه گل ۹ (باصدای غلامحسین بنان)
شاخه گل ۱۶ (باصدای غلامحسین بنان)
گفتگوی نی و عود
گفتگوی نی و تار
دختر گُلفروش (باصدای علی جهاندار)
شاگردان[ویرایش]
شاگردان زیادی از محضر او درس گرفتهاند که امروز از چهرههای برجسته موسیقی ایران به شمار میآیند، از جمله:[نیازمند منبع]
حسین عمومی حسن ناهید منوچهر غیوری جمشید عندلیبی بهزاد فروهری دیدگاه دیگران حسن کسایی از اندک موسیقیدانان ایرانی است که معارض و مخالفی در برابر خود ندارد. منش و روش انسانی از یک سو و احساس و توانمندی هنری از سوی دیگر، او را هنرمندی مورد ستایش و احترام همگان قرار دادهاست.[۵]
محمدرضا لطفی، «نه به خود و نه به هیچکس دیگر این اجازه را نمیدهم که از استاد حسن کسایی انتقاد کند، چرا که بررسی آثار او در حد ما نیست. این را به خاطر عشقم به حسن کسایی نمیگویم بلکه این به خاطر عظمت، بینش، معرفت، حال و عشق او به ایران زمین است»[۶]
ساسان سپنتا، موسیقی شناس، «احراز تُن شفاف و مطلوب در محدودههای بَم و زیر نِی» را از ویژگیهای بارز نوازندگی کسائی میداند: «تن صدای نی استاد کسائی در محدوده بم، گرم و دارای هارمونیکهای مطلوب و غنی است.»
حسین عمومی، موسیقیدان و نی نواز، کسائی را «پایهگذار مکتب نی» به شمار میآورد. مکتبی که «نوازندگان بعد از او چه مستقیم و چه غیر مستقیم» از آن متأثر شدهاند.
حسین دهلوی، موسیقیدان و آهنگساز، میگوید: آنچه مولوی دربارهٔ «نی» سروده، در نی کسائی به واقعیت پیوستهاست.
پرویز یاحقی، آهنگساز و ویولن نواز، ستایش را به آن حد میرساند که کسائی را «استاد فرزانه تاریخ موسیقی جهان» مینامد.
هوشنگ ابتهاج سرودهاست: شکایت شب هجران که میتواند گفت حکایت دل ما با نی کسائی کن
فریدون توللی گفتهاست: در نغمه اگر جلوه کند راز خدائی هم ساز عبادی خوش و هم نای کسائی[۵]
درگذشت[ویرایش]
استاد حسن کسایی در ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، پس از سپریکردن ۲ ماه در حالت کما، درگذشت.[۲] مراسم خاکسپاری وی در سکوت خبری و به صورت شبانگاهی با حضور جمعی از اعضای خانواده و شاگردان استاد برگزار شد و طبق وصیت زندهیاد کسایی مبنی بر خاکسپاری در کنار مقبره استاد تاج اصفهانی، پیکر ایشان در تخت فولاد اصفهان و در فاصله کمی از مقبره این استاد موسیقی به خاک سپرده شد.[۷]
محمد خلیل کسایی، فرزند حسن کسایی، روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ بر اثر حمله قلبی درگذشت.
در این برگه به مرور آثار تکنوازی و گروه نوازی استاد ارسلان درگاهی نوازنده ی تار و سهتار قرار خواهد گرفت.
از جناب سید امیر احمدی موسوی برای ارسال این آثار سپاس گذاریم.
ارسلان درگاهی از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد ارسلان درگاهی در سال ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. به دلیل علاقه به هنر، به مدرسه کمال الملک رفت. در سن پانزده سالگی یادگیری تار و سهتار را با درویش خان آغاز نمود و موفق به دریافت نشان تبرزین از وی شد. بعدها صفحاتی را با آواز قمرالملوک وزیری و تاج اصفهانی ضبط کرد و شهرت بسیار یافت. وی به دلیل اینکه نمیخواست ذوق هنری اش لطمهای به شغل اداری اش بزند، از نام مستعار ” امیر ارسلان ” استفاده کرد. وی هیچگاه بصورت حرفهای به موسیقی نپرداخت و بعدها به دلیل علاقهای که به سهتار داشت، تار را رها کرد.
روحالله خالقی وی را مردی با ذوق، مؤدب، لطیفه گو، خوش محضر و دوست داشتنی معرفی میکند: ارسلان درگاهی موسیقی را نه برای جلب توجه، بلکه برای علاقهٔ ذاتی اش دنبال میکند و در عصری که بسیاری از هنرمندان به نام هنر، موسیقی را به ابتذال کشاندند، وی خود را از آنها جدا میگیرد و فقط در محافل آشنا و دوستان مینوازد.
ارسلان درگاهی سهتار آواز دشتی
۳۵ قمرالملوک وزیری – ارسلان درگاهی – مرا به یاریات ای دل امیدواری بود – آواز دشتی
کتاب چهارم دلنوازان مجید واصفی انتشارات موسیقی عارف
عنوان: دلنوازان 4
نویسنده: مجید واصفی
انتشارات: موسسه موسیقی عارف
قطع: رحلی
تعداد صفحه: 144
تاریخ چاپ: 1394
تیراژ: 3300
توضیحات: در طول تاریخ موسیقی ایران، دوران گذار مختلفی ایجاد شده و بررسی موسیقی در ایران باستان بسیار دشوار و سخت است . این دشواری بیشتر به این خاطر است که بازمانده های هنر موسیقی در آن دوران در حد چند نام ساز، خنیانگر، لحن و نواست و اثر ثبت شده موسیقی از دوران باستان ایران وجود ندارد و شاید آن چه که امروزه در دست است از لحن ها و نواهای ایران باستان به یادگار مانده.
فهرست:
پیش درآمد ماهور ماهور اجرای استاد محمدرضا لطفی
به حریم خلوت خود ماهور اجرای بانو پریسا
بی همزبانی ماه و اجرای استاد محمدرضا شجریان
عطر آشنایی ماهور اجرای استاد جلیل شهناز آلبوم گل من
رنگ ماهور ماهور کتاب چهارم ویولن هنرستان
تاب بنفشه ماهور اجرا بانو پریسا
جادوی نگاه ماهور جعفر جفرودی
نرگس مستی ماهور اجرای ارکستر گلها
آسمان هر شب به ماه چهارگاه اجرای بانو پریسا
ای آیتی ز رویت چهارگاه اجرای استاد صدیف
ای امان شور اجرای استاد شجریان
هنگامی که اجرای ارکستر گلها با تنظیم اسماعیل واثقی
سرو خجل ابوعطا اجرای استاد شجریان
موسم گل دشتی اجرای استاد لطفی و بانو هنگامه اخوان
فغان شب دشتی اجرای بانو روح انگیز
شب انتظار شور اجرای استاد داریوش رفیعی
شکایت معشوق ابوعطا اجرای استاد تاج اصفهانی
ذلیل و بیچاره شروع اجرای بانو روح انگیز
بگذار بسوزم شور اجرای ارکستر گلها
باغ رویا نوا اجرای بانو پریسا
نبود ز رخت نوا اجرای ارکستر گلها
دوش دوش دوش افشاری اجرای ارکستر گلها
خدا کنه که خوابم نبره شور اجرای ارکستر گلها
نوای کاروان شور اجرای استاد نادر گلچین
ایران اصفهان اجرای استاد اقبال آذر
رنگ اصفهان اصفهان اجرای گروه درویش
باشد از لعل تو اصفهان اجرای ارکست گلها
ای بت چین اصفهان اجرای ارکستر گلها
به اصفهان رو اصفهان اجرای استاد تاج اصفهانی
باغ نظر همایون اجرای گروه استاد پایور با صدای استاد شجریان
رنگ همایون همایون اجرای گروه استاد پایور
والس
اصفهان اجرای ارکستر اتاق فرهاد فخرالدینی
چوپان اجرای استاد محمد نوری
طاقتم ده اصفهان اجرای ارکست گلما
تنها با گلها اصفهان اجرای ارکستر گلها
مینای شکسته ماهور اجرای ارکستر گلها
پریچهر و پریزاد اصفهان اجرای ارکست گلها
والس تاجیکی اصفهان اجرای دولتمند خلف تاجیکستان
آوای تنهایی اصفهان اجرای ارکست گل ها با صدای بانو الهه
موج آتش اصفهان اجرای ارکستر گلها
تو اسیر دام توام اصفهان اجرای بانو دلکش
بگذر از من اصفهان اجرای ارکستر گلها
پولی اصفهان اجرای ارکستر گلها
رویای خواب اصفهان اجرای ارکست گلها قدیمی
خوابهای طلایی اصفهان اجرای استاد جواد معروفی
پاییز آمد ساری گلین اصفهان اجرای گروه کر
آیریلیق اصفهان اجرای ارکستر با تنظیم واروژان
از غم عشق تو سه گاه اجرای استاد شجریان
آواز دل سه گاه اجرای ارکست گلها
رسوای زمانه سه گاه اجرای ارکستر گلها با صدای بانو پوران
پیش درآمد اصفهان اصفهان اجرای استاد جلیل شهناز
ناوک مژگان اصفهان اجرای استاد نادر گلچین
رفتم که رفتم اصفهان شوشتری اجرای ارکستر گلها
کوی بلاکشان و یا سنتور اجرای ارکستر گلها
شابک 9790802613805