نت و آهنگ گلنار مجید وفادار بر اساس اجرای هاتف شرار و نیما فریدونی آوانگار ایمان ملکی و نیما فریدونی
خواننده: داریوش رفیعی
ترانهسرا: کریم فکور
آهنگساز: مجید وفادار
+ نت گلنار برای ویولن و کمانچه
این نت در آواز دشتی مایههای سی، ر، لا تهیه شدهاست.
گلنار هاتف شرار همایون خرم مجید وفادار کریم فکور آلبوم چه می شد پیانو محمود رضایی آوای همنواز
گلنار هاتف شرار همایون خرم مجید وفادار کریم فکور آلبوم چه می شد پیانو محمود رضایی آوای همنواز
گلنار بی کلام همایون خرم مجید وفادار آلبوم چه می شد پیانو محمود رضایی آوای همنواز
گلنار بی کلام همایون خرم مجید وفادار آلبوم چه می شد پیانو محمود رضایی آوای همنواز
گلنار، گلنار
کجایی کز غمت ناله میکند عاشق وفادار
گلنار، گلنار
کجایی که بی تو شد دل اسیرِ غم، دیده ام گهربار
گلنار، گلنار
دمی اولین شب آشنایی و عشق ما به یاد آر
گلنار، گلنار
در آن شب تو بودی و عیش و عشرت و آرزوی بسیار
چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار
بُوَد مرا در دل شب تار، آرزوی دیدار
تا به کی پریشان، تا به کی گرفتار
یا مده مرا وعده وفا، راز خود نگه دار
یا به روی من خندهها بزن، قلب من بدست آر
چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار
لب خود بگشا به سخن گلنار
دلِ زارم را مَشکن گلنار
نشدی عاشق، ز کجا دانی
چه کشد هر شب دل من، گلنار
متن شعر گلنار به همراه نت و آکورد آهنگ
آکورد آهنگ گلنار
ریتم: ۸/۶ سنگین
Em…G…….F…………….G…………….Am. ……………Em
گلنار گلنار کجایی که از غمت ناله میکند عاشق وفادار
Em…G…….F…………….G………………. ………….Am
گلنار گلنار کجایی که بی تو شد دل اسیر غم دیده ام گهربار
Em…G…….F…………….G…………….Am. ……………Em
گلنار گلنار دمی اولین شب آشنایی و عشق ما به یاد آر
Em…G…….F…………….G………………. ………….Am
گلنار گلنار در آن شب تو بودی و عیش و عشرت و آرزوی بسیار
Em…F……G………….F……………..Em…. ……………….Am
چه دیدی از من حبیبم گلنار که دادی آخر فریبم گلنار
Em…F……G………….F……………..Em…. ……………….Am
نیابی ای کاش نصیب از گردون که شد ناکامی نصیبم گلنار
آرپژ ۸/۶ : ترتیب سیمها برای زدن آریژ ۵۳۲۱۲۳
Em…………….. F……….. Em……………F………………..Am………. …Em
بود مرا در دل شب تار آرزوی دیدار تا به کی پریشان تا به کی گرفتار
Em…G…F…………………G……..Am Em…G…F…………………G……..Em
یا مده مرا وعده ی وفا راز خود نگه دار یا به روی من خندهها بزن قلب من به دست آر
ریتم: ۸/۶ سنگین
Em…F……G………….F……………..Em…. ……………….Am
چه دیدی از من حبیبم گلنار که دادی آخر فریبم گلنار
Em…F……G………….F……………..Em…. ……………….Am
نیابی ای کاش نصیب از گردون که شد ناکامی نصیبم گلنار
۴/۴ رومبا
Em……………………G………………….. .F………………..G……………..Am
نشدی عاشق نشدی عاشق ز کجا دانی چه کشد هر شب دل من گلنار
Em……………………G………………….. .F………………..G……………..Am
لب خود بگشا لب خود بگشا به سخن گلنار دل زارم را مشکن گلنار
نت پیش درآمد دشتی رضا محجوبی
این نت در آواز دشتی لا تهیه شدهاست.
پیشدرآمد دشتی لا رضا محجوبی و بداههنوازی نیما فریدونی تار.mp4
رضا محجوبی
اطلاعات
تولد ۱۲۷۷ خورشیدی
تهران
مرگ ۲۳ تیر ۱۳۳۳ (۵۶ سال)
تهران
سبک(ها) بیشتر درویشخان
ساز(ها) ویولن
رضا محجوبی (۱۲۷۷ خورشیدی – ۲۳ تیر ۱۳۳۳)، آهنگساز و نوازنده ویولن ایرانی بود. وی برادر بزرگتر مرتضی محجوبی بود.
زندگینامه
کودکی
وی در سال ۱۲۷۷ خورشیدی در تهران زاده شد. پدرش «عباسعلی ناظر» بود که نی مینواخت. مادرش «فخرالسادات» با نواختن پیانو آشنا بود و این علاقهٔ والدین به موسیقی باعث شد تا رضا محجوبی و برادرش مرتضی از همان کودکی با موسیقی آشنا شوند و آن را به عنوان حرفه و هنر خود پی بگیرند.
استادان
نخستین استادش حسین هنگ آفرین از افسران موسیقی ارتش بود. پس از آن نزد ابراهیم آژنگ کار کرد ولی از آن روی که به یادگیری قواعد موسیقی چندان علاقه نداشت و بیشتر دوست داشت موسیقی را از راه گوش بیاموزد از ابراهیم آژنگ محروم شد و با شوق نزد حسینخان اسماعیلزاده استاد و نوازنده کمانچه رفت و برای چند سال از او که با کمانچه، ویولن را به شاگردانش میآموخت، بهرهمند شد.
نوجوانی و جوانی
پس از آن پدرش کافهای را در خیابان لالهزار برپا کرد که او و بردارش در آنجا مینواختند و ساز او که در آن زمان ۱۶ سال بیشتر نداشت جالب توجه بود.
او در سن ۲۵ سالگی در تهران کلاسی برپا کرد و علاوه بر آموزش شاگردان، به اجرای کنسرت و آّهنگسازی نیز میپرداخت. در سال ۱۳۰۲ با درویش و عارف کنسرتهایی برگزار کرد که مورد استقبال قرار گرفت.
با این همه در ۲۴ سالگی به بیماری عصبی دچار شد و مورد مداوا قرار گرفت، ولی نظم و عادات یک انسان عادی جامعه را از دست داد. هرچند که دوستانش را خوب میشناخت و با آنها گفتگو میکرد اما از موضوعاتی حرف میزد که قابل درک نبود. سید کریم امیری فیروزکوهی از دوستان نزدیکش بود. با این همه گاه در جمع دوستان حاضر میشد و حتی ویولن مینواخت.
درگذشت
رضا محجوبی در ۲۹ تیر ۱۳۳۳ در سن ۵۶ سالگی درگذشت و در قبرستان ظهیرالدوله خاکسپاری شد.
اثر کاروان با آهنگسازی مرتضی محجوبی برادر رضا، و صدای بنان در سال ۱۳۳۳ و به یاد رضا اجرا شدهاست.
شاگردان
از شاگردان مشهور او روحالله خالقی و نیز مجید وفادار (آفریننده ترانههای: مرا ببوس، گلنار، زهره، گل اومد بهار اومد، شمع شبانه) بودند.
آثار
از او چندین چهارمضراب، پیشدرآمد و تصنیف در ابوعطا و دشتی به جا ماندهاست. ساختههای او بیشتر در سبک درویشخان است.
از پیشدرآمدهای معروف او «پیش درآمد اصفهان» است؛ که فرهاد فخرالدینی آن را به زیبایی برای مجموعهٔ تلویزیونی «کیف انگلیسی» تنظیم کردهاست.
پیوند به بیرون
برنامهٔ گلها، رضا محجوبی
موسیقی در غربت، رضا محجوبی
منابع
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به رضا محجوبی در ویکیگفتاورد موجود است.
«رضا محجوبی» (فارسی). وبگاه آفتاب. بازبینیشده در ۱۸ خرداد ۱۳۸۸.
«رضا محجوبی» (فارسی). وبگاه کیانا. بازبینیشده در ۱۸ خرداد ۱۳۸۸.
ردهها: آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)آهنگسازان اهل ایراندرگذشتگان ۱۳۳۳درگذشتگان ۱۹۵۴ (میلادی)زادگان ۱۲۷۷زادگان ۱۸۹۸ (میلادی)مدفونان در گورستان ظهیرالدوله موسیقیدانان اهل ایران نوازندگان ویولن اهل ایران
این گوشیها کوک تار را نگه میدارد و سیمها را به آسانی کوک مینماید.
برای تار باید ۶ عدد گوشی را به سبد خرید خود اضافه نمایید.
آموزش نصب گوشی روان کوک تار طرح صابرعلی ثاقبی نیما فریدونی
آموزش نصب گوشی روان کوک تار طرح صابرعلی ثاقبی نیما فریدونی
گوشی روان کوک تار جهت کوک آسان . ابداع سلمان سالک و صابر علی ثاقبی
گوشی روان کوک تار جهت کوک آسان . ابداع سلمان سالک و صابر علی ثاقبی
در حال حاضر گوشیهای روانکوک آواساز ساخته نمیشوند و فقط گوشیهای ثاقبی عرضه میشوند. در زیر اطلاعاتی در مورد گوشیهای آواساز فقط جهت مطالعه قرار گرفتهاست.
فروش و نصب گوشی های روانکوک تار و کمانچه آواساز . کوک آسان تار و کمانچه . آوای همنواز
از تاریخ ۷ اسفند ، با قرار داده شدن یک سوراخ در قسمت فلزی وسط گوشی کار انداختن سیم ها بسیار ساده تر و بی نیاز از نخ شده است.
گوشی روانکوک تار و کمانچه آوا ساز کوک آسان.mp4
ویرایش تازه ی گوشی روانکوک آوساز ویژه ی تار و کمانچه
ویرایش تازه ی گوشی روانکوک آوساز ویژه ی تار و کمانچه
گوشی های روانکوک تار و کمانچه آواساز
تولید شرکت خنیاگران آوا ساز
کونیک استاندارد بدون نیاز به تغییر در سرپنجه/چوبی/دارای گیربکس با نسبت ٨ به ١
گوشی روان کوک تار جهت کوک آسان . ابداع سلمان سالک
گوشـی کوک ســازهای سنتی به طــور معمول تکـــه چـوبی استوانه ای است که در بالای دســـته ســاز در سوراخ هم قطر خود قرار می گیرد تا سیم ســـــاز به دور آن پیچیده و متناسب با صدای لازم توسط نوازنده کشیده شود.
این مکانیزم به طور طبیعی دارای خـــــطای زیـــــادی است زیرا میزان چرخش استوانه گوشــــی با پیچیدن ســـیم به دور آن برابر است و در دقت هـــــتای بالا و حســاس کار را برای نوازنده بسیار ســخت می کند و نیاز به مهارت بالایی برای کوک دقیق آن می باشد.
ما با مطالعه فراوان بر روی روانکـــــوک های چرخ دنده دار که در سازهای غربی مثل گیتار و ویولن استفاده می شود، و نیز مطالـــــــــــعه علم مکانیک برای چرخدنده ها و نیز فراگـــیری نرم افزارهای طــــراحـی قطـعه ماننـد نـــــــرم افزار کــــتیا و سالیدورک ، آن مکانیزم را کــه دارای دقت بـــسیار بالایــی است برای سهتار و سـایر سازهای ایرانی طراحی نمـــوده ام که بر اثر آن با قرار گرفتن چرخ دنده های ریزی که در داخل گوشی کار گذاشته می شود دقت آن تا 8 بــرابر گوشی معمولی بالا می رود به طوری کـــه با 8 بار پیچـــاندن ســـر گوشی سیم تنها یک دور به دور استوانه می پیچد و به این ترتیب کـــــار را برای نوازندگان بسیار راحت می نماید.
این فایل شامل نت مرا ببوس برای تار . سهتار . ویولن . کمانچه . پیانو . گیتار و همه ی سازها می باشد. ضمنا نت مرا ببوس تنظیم اردوان کامکار هم برای سنتور در این مجموعه وجود دارد.
این نت در مد مینور مایههای سل، دو، ،می، فا و ر تهیه شدهاست.
نت مرا ببوس مجید وفادار شعر حیدر رقابی هاله خواننده حسین گلنراقی ویگن
مرا ببوس
مرا ببوس نام تصنیفی است که با صدای «حسن گلنراقی»، شعری از «حیدر رقابی» و آهنگی از «مجید وفادار» اجرا شد. این تصنیف در آواز اصفهان، همراه با ویولن «پرویز یاحقی» و پیانوی «مشیر همایون شهردار» از ترانههای ماندگار موسیقی ایرانی است.
شعر «مرا ببوس» در مجموعه شعری از «حیدر رقابی» به نام «آسمان اشک» در سال ۱۳۲۹ در «انتشارات امیرکبیر» به چاپ رسید. در سال ۱۳۳۵ در فیلم اتهام با صدای خواننده ای به نام «پروانه» به اجرا درآمد که مورد توجه قرار نگرفت. سپس در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد، ترانهٔ «مرا ببوس» برای نخستین بار از رادیو ایران با نام مستعار خواننده پخش شد.
ترانهٔ مرا ببوس
اثر حسن گلنراقی
آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
پس از کودتای ۲۸ مرداد در رادیو ایران، برنامه «شما و رادیو»، به گویندگی «کمال مستجابالدعوه» پخش میشد. پیش از پخش ترانه، «مستجابالدعوه» اعلام کرد: «این تصنیف در یک محفل خصوصی ضبط شده، که بهدلیل جذابیت خاص آن به پخش آن مبادرت میورزیم.» منظور از «محفل خصوصی»، همان جلسهٔ ضبط این ترانه با صدای «گلنراقی» در استودیوی شماره ۸ رادیو تهران بود.
«مرا ببوس» به عنوان ترانه قهرمانی، سرود آخرین ساعات پیش از اعدام، فریاد علیه کودتا و اختناق در تاریخ ایران ماندگار شدهاست. عبدالرحیم جعفری ادعا میکند که این شعر را حیدر رقابی برای دختری که دوست داشته سروده و سرایش آن ارتباطی با اعدام سرهنگی به نام سیامک ندارد.
باورهای مختلف
در مورد ساخت و سروده شدن این ترانه باورهای مختلفی وجود دارد به عنوان نمونه «پرویز خطیبی» نمایشنامهنویس، طنز پردار و برنامهساز معروف رادیو ایران، در مجموعه خاطرات خود از جمع هنرمندان که در کتابی با عنوان «خاطراتی از هنرمندان» به چاپ رسیده، دربارهٔ ضبط ترانهٔ «مرا ببوس» مینویسد:
«… یک روز که اعضای ارکستر بزرگ رادیو در استودیو شماره ۸ جمع شده بودند و انتظار روحالله خالقی را میکشیدند، حسن گلنراقی به دیدار پرویز یاحقی آمد. حسن فرزند یکی از تجار معتبر بازار بود که با اکثر هنرمندان دوستی و رفاقت داشت… او را به استودیو راهنمایی میکنند، در آنجا پرویز یاحقی با ویولن، و یکی از نوازندگان با پیانو مشغول نواختن آهنگ مرا ببوس بودند. پرویز که چشمش به گلنراقی میافتد، میگوید: به این آهنگ گوش بده! گلنراقی یکی دو بار به آهنگ گوش میدهد و آن را زیر لب زمزمه میکند و در این ضمن مسئول ضبط برنامه موسیقی که پشت دستگاه نشسته بود، دستگاه را به راه میاندازد و این قطعه را بیآنکه کسی متوجه شود، ضبط میکند. گلنراقی به دنبال کار خودش میرود و مسئول ضبط، نوار ضبط شده را از طریق رئیس وقت رادیو برای معینیان، سرپرست انتشارات رادیو میفرستد. وقتی معینیان و سایر مسئولان به نوار گوش میدهند، تصمیم میگیرند که آن را پخش کنند و ماجرا را با پرویز یاحقی در میان میگذارند. پرویز میگوید، این کار برای گلنراقی گران تمام میشود، زیرا او از یک خانواده سرشناس مذهبی است، و پدرش با کارهای هنری به شدت مخالف است. قرار میشود گلنراقی را به اداره رادیو دعوت کنند و موضوع را با خودش در میان بگذارند. گلنراقی میآید و گفتههای پرویز یاحقی را تأیید میکند، ولی به علت اصرار دوستان قبول میکند نوار بدون ذکر نام، و با نام مستعار خواننده ناشناس پخش شود…»
این مطالب در «روزنامه شرق»، چاپ میشود، بیآنکه صحت و سقم این روایت که بیشتر به داستانهای سردستی پلیسی میماند را در همان تهران، از «پرویز یاحقی» جویا شود.
از چگونگی ضبط این ترانه، در کتاب خاطرات هنری «اسماعیل نواب صفا» ترانهسرای معاصر که با نام «قصهٔ شمع» انتشار یافته، روایت دیگری میخوانیم. او به نقل از «عباس فروتن» که در سال ۱۳۳۶، تنظیم برنامهٔ «شما و رادیو» را که روزهای جمعه از رادیو پخش میشد عهدهدار بود، مینویسد:
«… روزی آقای مهدی سهیلی که با آقای گلنراقی دوست بود، ایشان را نزد من آورد و اظهار داشت، آهنگ جالبی آقای مجید وفادار ساخته که شعر آن از آقای حیدر رقابی میباشد و آقای گلنراقی آن را بهخوبی اجرا میکند، وقتی آن را خواندند، متوجه شدم که کار تازه و بسیار جالبی است و برای پخش در برنامه شما و رادیو خیلی تناسب دارد. آقای وفادار حضور نداشت؛ ولی آقایان مشیر همایون و پرویز یاحقی حاضر بودند. پس از تمرین، آقای گلنراقی همراه با پیانوی مشیر همایون، و ویولن یاحقی برای نخستین بار اجرا کرد و روز جمعه از رادیو پخش شد و مورد استقبال فراوان قرار گرفت…»
ترانهٔ «مرا ببوس» با صدای «گلنراقی»، ضبط و اجرائی دوباره نشد. هر چه بود و هست، همه از همان نسخهای است که در استودیوی شماره هشت رادیو ایران، در میدان ارک تهران ضبط شده.
در همان ایام، مردم گفتند و باور کردند که شعر این ترانهٔ غمگین و در عین حال شورانگیز را سرهنگ ژاندارمری «عزتالله سیامک»، از رهبران سازمان نظامی حزب توده ایران، پیش از اعدام در ۲۷ مهر ماه ۱۳۳۳ در زندان و در وصف سرنوشت غمانگیز افسرانی که اعدام میشدند، سرودهاست.
عدهای نیز بر این تصور بودند که این ترانه را سرهنگ دوم توپخانه «محمدعلی مبشری» عضو دیگری از رهبری این سازمان، در وصف «سرهنگ سیامک» در آخرین دیدار خود با دخترش در شب قبل از اعدام سرودهاست. گرچه بعدها «گلنراقی» خوانندهٔ این ترانه، در مصاحبهای با «ایرج طبیبی گیلانی» در مجلهٔ «روشنفکر»، در پی تکذیب این موضوع، برای اولین بار اعلام کرد که شاعر این ترانه «حیدر رقابی» از استادان رشتهٔ ادبیات دانشگاه تهران است.
در دانشنامه ایرانیکا آمده: هنگامی که رقابی پیش از خروج از کشور دوست خود وفادار را برای آخرین بار دید وفادار از او خواست شعری برای موسیقی که اخیراً ساخته بنویسد. رقابی شروع به نوشتن کرد و وعده داد قبل از خروج از کشور آن را به پایان برساند. پس از آن که واپسین شب را با دوست دختر خود به صبح رساند، از فرودگاه زنگ زد و شعری که سروده بود را برای وفادار دیکته کرد که سرشار از کلمات پرشور و پراحساس بودند.
متن ترانه
مرا ببوس، مرا ببوس
برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار که میروم به سوی سرنوشت
بهار ما گذشته، گذشتهها گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
در میان توفان هم پیمان با قایقرانها
گذشته از جان باید بگذشت از توفانها
به نیمه شبها دارم با یارم پیمانها
که بر فروزم آتشها در کوهستانها
شب سیه سفر کنم، ز تیره ره گذر کنم
نگر تو ای گل من، سرشک غم بدامن، برای من میفکن
دختر زیبا امشب بر تو مهمانم، در پیش تو میمانم، تا لب بگذاری بر لب من
دختر زیبا از برق نگاه تو، اشک بی گناه تو، روشن سازد یک امشب من
ستاره مرد سپیده دم، به رسم یک اشاره، نهاده دیده برهم،
میان پرنیان غنوده بود.
در آخرین نگاهش نگاه بی گناهش، سرود واپسین سروده بود.
بین که من از این پس دل در راه دیگر دارم.
به راه دیگر شوری دیگر در سر دارم
به صبح روشن باید از آن دل بردارم، که عهد خونین با صبحی
روشنتر دارم…ها
مرا ببوس
این بوسه وداع
بوی خون میدهد
خواننده
نوشتار اصلی: حسن گلنراقی
«حسن گلنراقی» در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در کوچهٔ آبشار خیابان ری در تهران بهدنیا آمد. بعد از تحصیلات متوسطه، به کار پدری خود که خرید و فروش بلور و چینی عتیقه بود پرداخت. او کمکم در رشتهٔ عتیقهشناسی کارشناسی ارزنده شد و دستاندرکاران این رشته نظر او را قبول داشتند. حسن گلنراقی سالها در سرای بلورفروشهای بازار تهران کسب و کار مختصری و متوسطی داشت. در کار و کاسبی قانع و درستکار بود و تا آخر عمر مورد احترام بازرگانان و صنف بلور و چینی بود. او قدی بلند و مویی سفید داشت، و آرام و شمرده صحبت میکرد. حسن گلنراقی خوانندهای غیر حرفهای بود و با ترانه «مرا ببوس» نامش در فهرست خوانندگان ایران قرار گرفت. از او آهنگ دیگری به نام «ستاره مرد» هم باقیست که هرگز به محبوبیت ترانه «مرا ببوس» نرسید.
حسن گلنراقی در مهر ماه ۱۳۷۲ دیده از جهان فروبست. وقتی برای او در تهران مجلس یاد بود گرفتند، جمع روشنفکرانی که در مجلس ختم او شرکت کردند بیش از تجار و تیمچه داران بازار سنتی ایران بود که به حکومت رسیده بودند.
شاعر
نوشتار اصلی: حیدر رقابی
«حیدر رقابی» یا حیدر علی رقابی متخلص به «هاله» از فعالان سیاسی دهه ۱۳۳۰ ایران بود. پدرش باجناغ «حاج حسن شمشیری» از هوادارن « مصدق»، و «دخلدار» چلوکبابی او بود و مادرش با مادر «بیژن ترقی»، ترانهسرای معروف، دختر عمو بودهاست. او از نظر گرایش و بینش سیاسی، فردی ملیگرا و در عین حال فعال بهشمار میرفتهاست. حیدر رقابی در سال پایان دهه ۱۳۶۰ چشم بر جهان فروبست.
در خواندن تعریفی که «بیژن ترقی» از «حیدر رقابی» دارد، نوع فعالیت سیاسی او را بیشتر به شکل «به هم ریختن بساط مخالفین»، و «به دفعات مکرر، مجروح و راهی بیمارستان شدن» میبینیم.
پیشینه
نوشتار اصلی: خاطره پروانه
آهنگ ترانهٔ «مرا ببوس» برای موسیقی متن فیلم «اتهام» ساخته «شاپور یاسمی» که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۵ روی پرده رفت، ساخته شد. این ترانه در یکی از صحنههای فیلم با صدای «پروانه»، و با لبخوانی «ژاله علو» خوانده شد. جدا از قصه سطحی فیلم، آهنگ و شعر «مرا ببوس» که در صحنهٔ وداع مادری با دختر خود اجرا میشود، به دلها مینشیند.
در آن فیلم «ژاله علو» نقش زنی را داشت که شوهر سابقش را به سزای خیانتی که به او کرده به قتل رسانده، و حالا پس از ماجراهای بعدی عاقبت خود را به پلیس معرفی کردهاست. در صحنهای که زن با دختر کوچک خود وداع میکند و به سوی زندان و مجازات روانه میشود، این ترانه را میخواند. «ژاله علو» بازیگر نقش زن در این فیلم، میگوید: «خانم پروانه خواننده ترکزبانی بود که آن روزها با ترانه «آن بام بلند» معروف شد، و در فیلم «اتهام» که من به اتفاق «ناصر ملک مطیعی» در آن ایفای نقش میکردم، به جای من خواند. من در شب جدایی با دختر کوچکم این ترانه را در متن فیلم لبخوانی میکردم…»
«پروانه»، خوانندهای بود از آذربایجان که صدایی گرم و مطبوع داشت. آهنگ معروف افغانی «آن بام بلند که میبینی بام من است» را او سر زبانها انداخت و برای مدتی جزو نامداران آواز آن زمان بود. «مجید وفادار» بهترین آهنگهایش را در اختیار پروانه گذاشت. از جمله شعر و آهنگ «مرا ببوس» که هیچکس آن را جدی نگرفت و توفیقی نیافت. آنچه که «پروانه» روی آهنگ «مجید وفادار»، خوانده، در واقع یک بند، و در اصل همان شعر «مرا ببوس» چاپ شده در کتاب «آسمان اشک» سروده «حیدر رقابی» است.
مجید وفادار میگوید:
«… در این دوره من گهگاهی برای فیلمها هم، آهنگ میساختم. یادم میآید یکی از این فیلمها اتهام نام داشت. تهیهکنندگان فیلم از من یک آهنگ نو خواستند و من برای این فیلم، آهنگی ساختم که بعدها بهنام مرا ببوس معروف شد … به یاد میآورم روزهایی را که این آهنگ سر زبانها افتاده بود و داستانهایی را که برای آن ساخته بودند … این آهنگ شاید نقطه عطف موسیقی جاز ایران بود…»
نت و آهنگ ای مه من (بت چین) قدیمی بیات اصفهان مایهی سل نتنگاری نیما فریدونی و امیر موسوی
+ نت ای مه من در بیات اصفهان مایههای دو و ر
+ نت باشد از لعل تو یک (بت چین) بیات اصفهان مایهی لا
پس از آوانگاری و چاپ ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی در این اندیشه بودم که یک روز تصانیف گردآوری شدهی فرامرز پایور بهروایت استاد را که برای نی و کمانچه (ویولن) نتنگاری شدهبود و نوازندگان تار و سهتار برای نواختن آنها مشکلاتی داشتند، به مایههای رایجترِ این دو ساز انتقال داده و انگشتگذاری نمایم.
تا اینکه دو هفتهی پیش، دوست و نوازندهی خوب سهتار، امیر موسوی این اندیشه را جامهی کار پوشانید و با همکاریش و به امید پیگیری تا پایان راه، این رشتهی سردراز را سرشتن آغازیدیم.
مایههای انتخابی برای هر دستگاه بر اساس مایههای موجود در کتاب جواب آواز (نوشتهی نگارنده) گزیده شد.
اگر چه هدف، گردآوری برای انتشار این تصانیف (بیش از ۲۰۰ تصنیف) در کتابی به نام «تصانیف قدیمی به روایت عبدالله دوامی برای تار و سه تار» است اما با موافقت جناب موسوی آن را یک به یک در این تارنما انتشار خواهیم داد.
بیشک نیازمند اظهار نظرات و پشتیبانی بیدریغ دوستان هنرمند و هنردوست خواهیم بود.
نیما فریدونی
۶ مرداد ۱۳۹۷
تصنیف ای مه من قدیمی بیات اصفهان محسن کرامتی آواز کمانچه پریسا کاشفی .mp4
ترانه: «ای مه من ای بت چین»
ای مه من ای بت چین ای صنم حورُ وش و ماهُ جبین ای صنم
تا به تو دادم دل و دین ای صنم بر همه کس گشته یقین ای صنم
بیا حبیبم بیا طبیبم
هر که تو را دیدُ دل از خود برید رفتُ ز خود هر که رخت را بدید
تیر غمت چون به دل خون رسید همچو بگفتم که همه کس شنید
خدا عزیزم خدا حبیبم
ای نفس خرم باد صبا از بر یار آمده یی مرحبا
قافله ی شب چو شنیدی ز صبح مرغ سلیمان چه خبر از صبا (سبا)
من ز تو دوری نتوانم دگر جانم وز تو صبوری نتوانم دگر
بیا عزیزم بیا حبیبم بیا طبیبم بیا صبیحم
شعر: علی اکبر شیدا خواننده: شجریان دستگاه: آواز بیات اصفهان
ای مه من قدیمی محمدرضا شجریان اصفهان.mp4
محمد رضا شجریان، تصنیف بت چین: ای مه من، ای بت چین، ای صنم