نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

محمود تاج‌بخش نوشته جواد ظل طاعت

محمود تاج‌بخش نوشته‌ی جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله برای ما


استاد “محمود تاج بخش”

استاد “محمود تاج بخش” از هنرمندان قدیمی بود که عمري را با عشق به موسیقی ایرانی گذراند و در سالهاي آخر عمرش به تدریس سه تار مشغول بود. “تاجبخش” علاوه بر تسلط استادانهاش بر ردیفهاي موسیقی ایران، در بداهه نوازي نیز استادي بیبدیل بود. براي تجلیل از یاد این نوازنده قدیمی، هیچ شرحی بهتر از نوشته شادروان “حسینعلی ملاح” نیافتیم، “ملاح فقیه”، این متن را در سال 1365 نوشته است:

))در بهار سال 1302 خورشیدي، شکوفه وجود “محمود” در گلستانی که تمام گلهایش از گلزار هنر، آبشخور داشته اند، شکفته شد. عمویش »کریم تاجبخش« از دست پروردگان مرحوم “درویش خان” بود- سه تار می نواخت و خوش می خواند. در این محیط، براي برادر “محمود” )که پنج سال از وي بزرگتر بود( سه تاري تهیه شد، تا نزد عمویش تعلیم بگیرد »محمود« نیز که هشت سال بیشتر نداشت، در جلسات درس حضور می یافت و گوشه هاي آوازها را بخاطر می سپرد و به هنگام تمرین برادر، یادآورش می شد- اندك اندك برادر بزرگتر که درمی یابد هوش و استعداد “محمود” در فراگیري موسیقی در خور توجه است، سه تار را به او وا می گذارد. از این زمان، سه تار، به “محمود” تعلق می گیرد- تمرین ساز، جدي تر می شود و به روزي چهار تا پنج ساعت می رسد- این پشتکار موجب می گردد که در نواختن قطعات تا حدي دشوار، توفیق قابل ملاحظه اي پیدا کند و تا آنجا آواي سازش شنیدنی بشود که اولیاي مدرسه، بوي تکلیف کنند در جشن سالانه مدرسه در برابر شاگردان و اولیاء ایشان نوازندگی کند. خود او می نویسد: »وقتی وارد دبیرستان شدم سه تار را خوب می نواختم و در جلسات انجمن ادبی مدرسه‌گاهی از من خواسته می شد، سه تار بنوازم – در دوره دبیرستان بودم که آقاي “سپهري” به عنوان بازرس و کارشناس موسیقی به دبیرستان ما آمدند. ایشان ویولن می نواختند، ارکستري از شاگردان صاحب استعداد مدرسه تشکیل دادند که من هم در آن ارکستر سه تار می نواختم«.

از این زمان “محمود تاج بخش” بسوي ساز ویولن کشیده می شود. ویولن یکی از هم کلاسی هاي خود را به امانت می گیرد و به نواختن می پردازد، ادامه این نوازندگی، به ابتیاع ویولن و تمرین مداوم می انجامد. روزي اگهی گشایش کلاسهاي شبانه موسیقی، در هنرستان عالی موسیقی نظرش را جلب می کند. خود “تاج بخش” در این باب نوشته است: »در شهریور 1320 هنرستان موسیقی دولتی، کلاسهاي شبانه اي براي تعلیم موسیقی به علاقمندانِ این رشته ترتیب داده بود. با اینکه براي رشته ویولن فقط 20 نفر، آنهم از طریق آزمون می پذیرفتند من در میان حدود 440 نفر شرکت کننده، قبول شدم. معلم کلاس ویولن آقاي “اسماعیل زرین فر” بود.« در این جا رواست یادي از این هنرمند وارسته که نخستین استاد “تاج بخش” بوده است، بشود. استاد “اسماعیل زرین فر” از اولین فارغ التحصیلان دوره نخستین )سال 1312 خورشیدي( مدرسه موسیقی دولتی است، وي قطع نظر از بهره مند شدن از تعلیمات “استاد علینقی وزیري” )کلنل« از محضر درس چند تن ویولونیست خارجی نیز استفاده کرده است. استاد “زرین فر” پس از فراغت از تحصیل وارد خدمات فرهنگی می شود. وي از هنرمندانی است که در پیشرفت موسیقی نقش پرارجی داشته اند. در آن هنگام که “محمود تاج بخش” به شاگردي این استاد مفتخر می شود، آقاي “زرین فر” در هنرستان موسیقی سمت نظامت و استادي هنرستان را داشته است. “تاج بخش” می نویسد: »متد ویولن استاد “وزیري” را نزد ایشان تعلیم گرفتم، در آن زمان اتفاق می افتاد که بعضی روزها 12 ساعت تمرین می کردم، به همین سبب در مدت کوتاهی توانستم علاوه بر متد استاد وزیري و نواختن تعدادي از آهنگهایی را که معظم له براي ویولن ساخته بودند و همچنین ردیف شادروان “علیرضا چنگی” )دایی استاد “زرین فر”( را که از کمانچه نوازان ماهر بود بنوازم. در بهار سال 1323 – استاد زرین فر، شاگرد محبوب و با استعداد خود را به شادروان روح االله خالقی )که سمت معاونت هنرستان و مسئولیت موسیقی رادیو را داشت( معرفی می کند. استاد خالقی پس از استماع ویولن تاجبخش موافقت می کند که این هنرمند به گروه نوازندگان رادیو بپیوندد. بهتر است که در این باب قلم را بدست خود “تاجبخش” بدهیم: »ویولن زدن من، مورد توجه دانشمند و موسیقی دان نامدار، استاد “روح االله خالقی” قرار گرفت. از همان موقع، هفته اي یک روز در رادیو نوازندگی می کردم تا ارکستر انجمن موسیقی ملی تشکیل

گردید و من هم به عنوان یکی از نوازندگان آن ارکستر برگزیده شدم. این همکاري ، هم در آن زمان که ارکستر وابسته به انجمن موسیقی ملی بود، و هم در آن دوره که بنام »ارکستر شماره یک« وابسته به رادیو شد، ادامه داشت«. لازم به یادآوري است که آقاي “تاجبخش” از تعلیمات مرحوم استاد “ابوالحسن صبا” نیز برخوردار شده است در این باب خود ایشان نوشته اند: »در همان اوائل سال 1323 که به رادیو راه یافتم ، استادم “زرین فر” مرا با استاد “صبا” آشنا کرد و از ایشان خواست که تعلیم به من را بپذیرند: استاد “صبا” پس از استماع ساز من پذیرفتند که به سلک شاگردان ایشان در آیم.« “تاجبخش” شش ماه از تعلیمات استاد بهره می گیرد و بنا به توصیۀ استاد “صبا” با مرحوم “دکتر مفهوم پایان” که از شاگردان “صبا” بود آشنا می شود و نزد ایشان یکبار دیگر ردیف مرحوم “صبا”، یا درست تر گفته شود آثار چاپ شده و چاپ نشده “صبا” را می نوازد و مجدداً توفیق درك افاضات استاد “صبا” نصیبش می گردد. خود او می نویسد: )نوازندگی من و آشناییم با موسیقی ایرانی تا به آنجا رسیده بود که هروقت استاد کسالت داشت و در اندرون خانه خود بسر می برد، مرا می پذیرفت و با تعلیم دادن خصوصی به من منت می گذاشت . اشتیاق، و حتی باید گفت زیاده جوئی “تاجبخش” در فراگرفنن شیوه ها و اسلوب نوازندگی ویولن نوازان زمان خود، سبب بود، تا هرجا شخصیتی را سراغ می کرد که شیوه اي خاص در نواختن ویولن داشت به سویش بشتابد و زانوي تلمذ به زمین بزند و درك فیض کند. چند صباحی از محضر درس مرحوم “حسین یاحقی”- و مدتی کوتاه از راهنمائیهاي استاد “دکتر مهدي برکشلی” و زمانی نیز از – تعلیمات چندتن از موسیقیدان هاي خارجی بهره می گیرد- خود او می نویسد: »حتی مدتی نزد شادروان استاد هنرمند “موسی معروفی” ردیفهاي تدوین شده به وسیله ایشان را فرا گرفتم و به شیوه نت نویسی این کتاب )مراد کتاب، ردیف موسیقی ایرانی است که به اهتمام مرحوم “موسی معروفی” تدوین شده است و طرز اجراي آن با سه تار، به خوبی آشنا شدم. همین آشنایی سبب شد که بتوانم ردیف قدما را بشناسم و از کم و کیف آن آگاه شوم. ناگفته نماند که مدتی هم نزد مرحوم “حسین تهرانی” قطعات ضربی را تمرین می کردم همین مشارکت، موجب گردید که درس مشترکی با این استاد در هنرستان موسیقی داشته باشیم.(

آقاي “تاجبخش” در نوروز سال 1333 که در سمت ریاست بانک کشاورزي ملایر انجام وظیفه می کرده است در آن شهرستان براي اولین بار با استاد “احمد عبادي” )سه تار نواز نامدار این عصر( آشنا می شود. خود او می نویسد: )افتخار آشنایی و میهمانداري استاد “عبادي” سبب شد که مجددا به سه تار روي آورم و به طور جدي به تمرین و نوازندگی بپردازم و زمانی از تعلیمات و اضافات این استاد ارجمند، بهره بگیریم.( در خور یادآوري است که تاجبخش، قطع نظر از مقام هنري، در کار دیوانی نیز مقامی شامخ داشته است. وي کارمند عالی رتبه بانک کشاورزي بوده و به دفعات ریاست بانک کشاورزي پاره اي از شهرستان هاي کشورمان و سرپرستی و مدیریت شعب بانک در منطقه گرگان و دشت و استانهاي گیلان و اصفهان را برعهده داشته است. اکنون بی مناسبت نمی نماید که فهرست گونه، آنسان که خود “تاجبخش” برقلم آورده است اشاره اي به خدمات هنري و فرهنگی این شیداي موسیقی بشود. ویولن نوازي – در ارکستر انجمن موسیقی ملی ویولن نوازي در ارکستر شماره یک رادیو.

سه تار نوازي- در ارکستر سازهاي ملی ویولن نوازي در ارکستر گلهاي رادیو ویولن نوازي – در ارکستر شماره چهار هنرهاي زیباي سابق )به رهبري مرحوم حسن رادمرد( ویولن نوازي- در ارکستر شماره یک هنرهاي زیباي سابق به رهبري استاد حسین دهلوي(

تدریس سه تار – در مکتب صبا تدریس سه تار – در هنرستان موسیقی ملی تدریس سه تار – در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی تدریس ویولن- در هنرستان موسیقی ملی )دوره دوم هنرستان( تدریس ویولن- در هنرستان آزاد موسیقی به مدیریت دانشمند و موسیقیدان روان شاد امیر جاهد سرپرستی یک ارکستر کوچک، براي تربیت خواننده و اجراي برنامه در تلویزیون معاونت سازمان برنامه هاي موسیقی ایرانی در تالار رودکی( ساختن آثار موسیقی )پیش درآمد. تصنیف – رنگ(. نوشتن متدي براي تدریس سه تار

نوشتن و تنظیم گوشه هاي چند دستگاه به خط موسیقی )این مقدمه اي است براي تهیه یک ردیف دیگري از موسیقی ملی ایران( نأسیس یک کلام موسیقی بنام ترانه به سال 1326. . استادان این کلاس، ظاهرا این هنرمندان بوده اند: بدیع زاده )آواز( – حسین تهرانی )ضرب(۔ حسین علی وزیري تبار )قره نی(- حسین صبا )سنتور(- نصراالله زرین پنجه )تار( – و خود تاجبخش )ویولن( . قطع نظر از این موارد، باید مهمترین خدمت استاد محمود تاجبخش را تربیت شاگردانی دانست که هم اکنون برخی از آنها از لحاظ نوازندگی به درجه کمال رسید اند. نگارنده، با “محمود تاجبخش” زمانی آشنا شد که ایشان به جمع نوازندگان ارکستر انجمن موسیقی ملی پیوست – این همکاري تا زمانی که ارکستر شماره یک رادیو منحل گردید ادامه داشت. . . خصیصه بارز این هنرمند که در نخستین برخورد آشکارا خود را می نمایاند، فروتنی اوست. دومین ویژگی او، اشتیاق و تا حدي، زیاده جوئی او در امر فراگیري است. وي معتقد است که پرسیدن، خواستن است – به مقام معرفت کسی نائل می شود که بپرسد. به همین سبب از هر کسی که در او بینشی با معرفتی در موسیقی سراغ می کرد می پرسید. در نوازندگی، به تکنیک و یا تدابیر نوازندگی بیشتر راغب بوده و هست. اصول فنی را در نوازندگی بیشتر رعایت می کند تا نوانسهایی را که اصطلاحاً به آن »حال« می گویند. به درست نوازي، و شسته و رفته اجرا کردن قطعات موسیقی، بیشتر اهمیت می دهد تا شورانگیز کردن نغمه ها با مالشها و نغمه هاي خاصی که به آن نوازندگی کیفی می گویند(. به همین دلایل است که برخی از نوازندگان، ساز “تاجبخش” را ساز کیفی نمی دانند. شاید هم تا حدي نظر این کسان دور از واقعیت نباشد شنیده بودم که گفته بودند: پاي ساز کلنل نمی شود حالی کرد( حقیقت این است که: بر کرسی استادي نشستن، و قطعه اي را عاري از هر گونه زوائد، تدریس کردن، تفاوت آشکاري با مجلس آرایی و احتمالاً اشکی در آوردن و با شوري و تواجدي را موجب گشتن دارد. “محمود تاجبخش”، در نوازندگی ویولن و سه تار، استادي است در معنی واقعی کلمه )متاسفانه، این واژه استاد ، آنقدر نابجا و نه در خور افراد به کار رفته که حکم ادات تفخیم با عناوینی مانند: آقا، حضرت و جناب … را پیدا . کرده است.(، وي به هنگام نوازندگی همان “محمود

تاجبخشی” است که استاد موسیقی است و به همین سبب هم استادانه می نوازد – از او نباید انتظار نوعی نواختن کرد که خاص محفل باده گساري و یا تدخین است )البته این موضوع به آن معنا نیست که “تاجبخش” ناتوان از نواختن به اسلوب متعارف است. بی تردید، روشی را در نوازندگی برگزیده است که در خورِ شأن استادي چون اوست(. اخیرا توسط این هنرمند نوارهائی در آوازهاي دشتی- بیان ترك – افشاري و ابوعطا )که از متعلقات دستگاه شور هستند( به عنوان ردیف نوازي و بدیهه نوازي تهیه شده است و قصد دارد تمام دستگاههاي موسیقی ایرانی را یکدوره به همین ترتیب به منظور حفظ آثار خودشان ضبط کنند این شیوه نوازندگی بیشتر به روش کلاسیک با آموزشی نزدیک است تا به آیین کیفی- در حقیقت گوشه هائی هستند تقریباص عاري از زوائد لحنی و تزیینی که به نیت ادراك واقعی ردیف موسیقی ایرانی نواخته شده اند- تردیدي نیست که در عین »متدیک« بودن کوشش شده است از لطف اجراء و تنوع ریتم نیز بی نصیب نباشند- بهمین سبب گرمی پنجه استاد، و منظور کردن قطعات ضربی مناسب در لابلاي گوشه ها، چنان لطفی به کار ایشان بخشیده است که بزحمت می توان خشکی و متدیک بودن را در مجموع اثر احساس و نکته در خور یادآوري، ذکر نام گوشه هاي اجرا شده در انتهاي هر نوار است، بعضی ها بهتر می دانستند که نام هر گوشه قبل از اجرا ذکر می شد، و سپس آن گوشه بگوش می رسید این کار، دامنه استفاده نوار را محدود می کرد و صرفاً جنبه آموزشی به آن می داد- در حالیکه نوارهاي فعلی را می توان از ابتدا تا انتها شنید، بی آنکه کلام، رشته لحن را، بگسلد. نکته دیگري که سزاوار تذکار می نماید، چگونگی اجراي گوشه ها است. عالمان علم موسیقی وقوف دارند که گوشه ها حکم اتودهائی را دارند که شاگرد ناگزیر است در آغاز ، نت به نت آنها را تقلید کند- ولی همینکه به مرحله مهارت در فن، می رسد، مجاز است که در محدوده نتهاي سازنده هر گوشه، در چگونگی اجراي آن تصرف کند- جاي تأکیدها و تکه ها را )ضمن حفظ اهمیت نتهاي شاهد – ایست و متغیر( عوض نماید و بر تعداد نت هاي زینتی بیفزاید و یا از آنها بکاهد، یعنی در عین رها نکردن کاراکتر لحنی هر گوشه، بدیهه در همان محدوده ننها، لحنی بیافریند- اگر دیده می شود که روایتهاي ردیف موسیقی ایرانی یکسان نیست، بهمین سبب است. استاد “تاجبخش” نیز بر بنیاد همین سنت متداول، پاره اي از گوشه ها را به همان نحو، اجرا کرده است که ذوق و احساس و

مهارت فنی او، به هنگام نواختن حکم کرده است. این هنرمند به سال 1326 خورشیدي ازدواج کرده است و ثمره این ازدواج سه فرزند است )یک پسر و دو دختر که هرسه داراي تحصیلات عالی می باشند(. “تاجبخش” به سال 1354 از خدمات موظف بانکی بازنشسته می شود و مجالی مشبع می یابد تا به نحو دلخواه به کار موسیقی بپردازد. هم اکنون که 61 سال از عمر او می گذرد از تلاش نایستاده و ضمن تدریس خصوصی به مشتاقان، بر آن شده است که حاصل یک عمر تعلم و تعلیم و تمرین و آزمودگی و پختگی، آفریده هاي خویشتن را در زمینه موسیقی ایرانی بورت چاپ با خط موسیقی، و ضبط روي نوار، پیشکش صاحبنظران و دوستداران موسیقی ایرانی بنماید. امید است کوشش او مشکور باشد و اثر مجاهداتش مقبول افتد.((

بیست و هشتم آبان ماه یکهزار و سیصد و شصت و چهار

“محمود تاج بخش” پس از 75 سال زندگانی پر حاصل به تاریخ 27 خرداد ماه 1378 چشم از جهان فروبست . روانش شاد و یادش همواره گرامی باد.

منبع: -پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پرتال جامع علوم انسانی

نت پارتیتور سپیده محمدرضا لطفی آوانگار نیما فریدونی

نت و پارتیتور سپیده محمدرضا لطفی آوانگار نیما فریدونی

دانلود نت و پارتیتور سپیده محمدرضا لطفی آوانگار نیما فریدونی
نت سپیده . محمدرضا لطفی . آوانگار نیما فریدونی
این نت در ماهور فا و دو تهیه شده‌است.


اجری تصنیف سپیده ایران ای سرای امید محمدرضا لطفی و شهرام ناظری گروه شیدا

تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) – بازخوانی محمد معتمدی

سپیده (چاووش ۶)
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
سپیده
جلد اثر با نام سپیده، این جلد امروزه استفاده نمی‌شود و اثر در اثر امروزی جلد دیگری دارد
اثر کانون چاووش
سبک موسیقی سنتی ایرانی
زبان زبان فارسی
ناشر کانون چاووش
آوای شیدا (درقالب سی دی، درحال حاضر)
گاه‌نگاری آلبوم‌های کانون چاووش
چاووش ۵ چاووش ۶ (سپیده) چاووش ۷
جلدهای دیگر
جلد قدیمی آلبوم سپیده با نام چاووش ۶، ناشر: کانون چاووش
جلد قدیمی آلبوم سپیده با نام چاووش ۶، ناشر: کانون چاووش
سپیده که در گذشته با نام چاووش ۶ شناخته می‌شد، ششمین آلبوم موسیقی از مجموعه ۱۲ آلبوم چاووش اثر کانون فرهنگی و هنری چاووش است که در آذرماه سال ۱۳۵۸ در دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) در دستگاه ماهور اجرا شد.[۱][۲] محتوی موسیقایی این آلبوم مرتبط با حوادث و شرایط اجتماعی ایران در زمان وقوع انقلاب ۱۳۵۷ است. این اثر دربرگیرندهٔ تصنیف معروف ایران ای سرای امید (تصنیف سپیده) می‌باشد که مربوط به آهنگی از محمدرضا لطفی بر روی شعری از هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) می‌باشد. در این اثر محمدرضا شجریان به عنوان خواننده و محمدرضا لطفی به عنوان آهنگ ساز و سرپرست گروه شیدا حضور دارند. هم‌چنین در این اثر یکی از قطعات ساخته شده توسط پرویز مشکاتیان به نام تصنیف ایرانی (با شعری از جواد آذر) نیز اجرا شده است. اشعار ساز و آوازها نیر از ه. الف. سایه می‌باشد
این اثر در گذشته با نام چاووش ۶ توسط کانون چاووش به بازار آمد و امروزه توسط مؤسسه فرهنگی و هنری آوای شیدا زیر نظر استاد محمدرضا لطفی در قالب سی دی و با نام سپیده منتشر شده است. طبق توضیحات استاد محمدرضا لطفی بر روی جلد آلبوم این اثر به صورت اتفاقی توسط کیوان ابتهاج (پسر هوشنگ ابتهاج) در حین اجرای کنسرت ضبط شده است.
تصنیف ایران ای سرای امید در همان روزهای نخست انقلاب ۱۳۵۷ ایران ساخته شده و بنابر گفتهٔ لطفی، خودش آن را در شب پیروزی انقلاب ایران به رادیو برد و آن را پخش کرد.[۳] لطفی دربارهٔ ساخت این قطعه می‌گوید: «تصنیف سپیده دیرتر از مقدمهٔ آن ساخته شده است. چند ماه پیش از نخستین کنسرت این اثر، وقتی به منزل سایه رفتم و با سه‌تار، آهنگ تصنیف را برای او نواختم علاقه‌مند شد که شعر آن را بسراید. خواهش کردم هر چه زودتر اقدام کند چون کنسرت در راه بود و بدون این تصنیف، کارمان ناقص می‌ماند. کار سرودن شعر طولانی شد و من نگران بودم، تا این که یک هفته مانده به اجرای کنسرت شعر آماده شد و من آن را نزد شجریان بردم.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) و پس از آن به نحو گسترده‌ای از سرود ایران ای سرای امید از این آلبوم استفاده می‌کرد. در روز ۲۶ خرداد ۱۳۸۸، محمدرضا شجریان در نامه‌ای به عزت الله ضرغامی از وی خواست تا از پخش آثار او در صدا و سیما خودداری کند. وی گفت: «سرودهایی که خوانده به ویژه سرود ایران، ای سرای امید متعلق به سال‌های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ بوده و هیچ ارتباطی با شرایط کنونی ندارد». وی اعلام کرد سازمان صدا و سیما هیچ نقشی در تهیه این آثار نداشته و به حکم قانون و شرع از این سازمان خواست صدا و آثار او را در هیچ‌یک از واحدهای رادیو و تلویزیون پخش نکند.
محمدرضا لطفی پس از بازگشتش به ایران و اجرای چند کار متفاوت این آلبوم را یک بار دیگر به صورت زنده در یک کنسرت اجرا کرد اما این بار با حضور محمد معتمدی به عنوان خواننده و اجرای گروه هم‌نوازان شیدا. این اثر نیز در قالب یک آلبوم تصویری توسط مؤسسه آوای شیدا منتشر شد.
شرح اثر
هنرمندان
آواز: محمدرضا شجریان
اجرای گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی:
تار: محمدرضا لطفی
تار: زیدالله طلوعی
تارباس: مجید درخشانی
سنتور: پشنگ کامکار
نی: عبدالنقی افشارنیا
عود: اسماعیل صدقی‌آسا
رباب: بیژن کامکار
کمانچه: هادی منتظری
ضرب: ارژنگ کامکار
شعرهای این اثر از مجموعه شعرهای جواد آذر و ه. الف. سایه انتخاب شده بود.
ضبط صدا: کیوان ابتهاج
طراح گرافیک: فرامرز عرب‌نیا
مدیر اجرایی: ناصر ایزدی
فهرست آهنگ‌ها[ویرایش]
متن همهٔ ترانه‌ها توسط ه. الف. سایه (ساز و آوازها, تصنیف سپیده) و جواد آذر (تصنیف ایرانی) نوشته شده‌است.
شماره نام آهنگساز مصراع اول شعر مدت
۱. «قطعه بشارت» (گروه نوازی به همراه آواز) محمدرضا لطفی زمانه قرعه نو می‌زند به نام شما ۱۳:۱۰
۲. «ساز و آواز» (ادامه شعر قطعه بشارت) . تنور سینه سوزان ما به یاد آرید ۱۷:۰۲
۳. «تصنیف ایرانی» پرویز مشکاتیان ایرانی، به سر کن خواب مستی ۳:۳۸
۴. «ساز و آواز» . دلا دیدی که خورشید از شب سرد ۱۵:۳۹
۵. «تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید)» محمدرضا لطفی ایران ای سرای امید ۴:۵۶
مجموع مدت: ۵۴:۲۸
اشعار مورد استفاده
در این بخش دستگاه یا گوشه‌های موسیقی سنتی‌ که در اجرای این آلبوم بکار رفته، نام برده شده‌ اند. برای آگاهی بیشتر، دستگاه‌های موسیقی سنتی ایرانی را نگاه کنید.
ترانهٔ یکم: زمانه قرعهٔ نو می‌زند به نام شما
شعر «یادگار خون سرو» از هوشنگ ابتهاج، مشخصات عروضی: بر وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن؛ بحر: مجتث مثمن مخبون محذوف
(درآمد ماهور)
زمانه قرعهٔ نو می‌زند به نام شما
خوشا شما که جهان می‌رود به کام شما
(گشایش)
در این هوا چه نفس‌ها پر آتش است وخوش است
که بوی عود دل ماست در مشام شما
(راک)
تنور سینه سوزان ما به یاد آرید
که ز آتش دل ما پخته گشت خام شما
(داد)
تنور سینه سوزان ما به یاد آرید
که ز آتش دل ما پخته گشت خام شما
(داد)
فروغ گوهری از گنج خانه دل ماست
چراغ صبح که بر می‌دمد زِ بام شما
( داد)
در این هوا چه نفس‌ها پر آتش است وخوش است
که بوی عود دل ماست در مشام شما
(حصار)
زمان به دست شما می‌دهد زمام مراد
از آنکه هست به دست خرد زمام شما
(شکسته)
تنور سینه سوزان ما به یاد آرید
که ز آتش دل ما پخته گشت خام شما
( شکسته اشاره به دلکش)
فروغ گوهری از گنج خانه دل ماست
چراغ صبح که بر می‌دمد زِ بام شما
(فیلی)
ز صدق آینه کردار صبح خیزان بود
که نقش طلعت خورشید یافت شام شما
(عراق)
همای اوج سعادت که می‌گریخت ز خاک
شد از امان زمین دانه چین دام شما
(عراق)
ز صدق آینه کردار صبح خیزان بود
که نقش طلعت خورشید یافت شام شما
(عراق)
به زیر ران طلب زین کنید اسب مراد
که چون سمند زمین شد ستاره رام شما
(عراق فرود به درآمد)
به شعر سایه در آن بزمگاه آزادی
طرب کنید که پر نوش باد جام شما
ترانهٔ دوم: دلا دیدی که خورشید از شب سرد
شعر «یادگار خون سرو» از هوشنگ ابتهاج، مشخصات عروضی: بر وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل؛ بحر: هزج مسدس محذوف
(نیریز)
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
(نیریز)
زمین و آسمان گلرنگ و گلگون
جهان دشت شقایق گشت از این خون
(نیریز)
نگر تا این شب خونین سحرکرد
چه خنجرها که از دل‌ها گذر کرد
(نیریز)
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
ز هر سروی تذروی نغمه برداشت
(نیریز)
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
«سپیده (ایران ای سرای امید)»
تک‌آهنگ اثر گروه شیدا و محمدرضا شجریان، آهنگ از محمدرضا لطفی
از آلبوم چاووش 7
سبک موسیقی سنتی ایرانی
زمان ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه
ترانه‌سرا هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)
آهنگساز محمدرضا لطفی
این اثر با صدای شهرام ناظری و محمد معتمدی نیز اجرا شده است و در همهٔ آن‌ها محمدرضا لطفی به عنوان آهنگ ساز و نوازنده حضور داشته است
سپیده که معمولاً به نام ایران، ای سرای امید هم شناخته می‌شود، عنوان یکی از تصنیف‌های ساخته‌شده توسط محمدرضا لطفی است. شعر این تصنیف توسط هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) سروده شده و با صدای محمدرضا شجریان ساخته شده است. این تصنیف، در همان روزهای نخست انقلاب ۱۳۵۷ ایران ساخته شده و بنابر گفتهٔ لطفی، خودش آن را در شب پیروزی انقلاب ایران به رادیو برد و آن را پخش کرد. این تصنیف که در دستگاه ماهور ساخته شده، در آلبوم چاووش ۶ پخش شد که آن آلبوم امروزه با نام سپیده در دسترس می‌باشد.
ساخت
لطفی دربارهٔ ساخت این قطعه می‌گوید: «تصنیف سپیده دیرتر از مقدمهٔ آن ساخته شده است. چند ماه پیش از نخستین کنسرت این اثر، وقتی به منزل سایه رفتم و با سه‌تار، آهنگ تصنیف را برای او نواختم علاقه‌مند شد که شعر آن را بسراید. خواهش کردم هر چه زودتر اقدام کند چون کنسرت در راه بود و بدون این تصنیف، کارمان ناقص می‌ماند. کار سرودن شعر طولانی شد و من نگران بودم، تا این که یک هفته مانده به اجرای کنسرت شعر آماده شد و من آن را نزد شجریان بردم.
نسخه‌های دیگر
در دهه هشتاد، لطفی به عنوان آهنگ ساز اثر، آن را در یکی از کنسرت‌هایش با صدای محمد معتمدی اجرا و در قالب آلبومی تصویری منتشر کرد.
متن ترانه
ایران ای سرای امید بر بامت سپیده دمید بنگر کزین ره پر خون خورشیدی خجسته رسید
اگر چه دلها پر خون است شکوه شادی افزون است سپیدهٔ ما گلگون است که دست دشمن در خون است
ای ایران! غمت مرساد ! جاویدان شکوه تو باد !
راه ما، راه حق، راه بهروزیست اتحاد اتحاد رمز پیروزیست
صلح و آزادی جاودانه در همه جهان، خوش باش! یادگار خون عاشقان! ای بهار تازهٔ جاودان در این چمن شکفته باش!

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

روبرت بیگی جانی مدرس کیبورد و گیتار و آکاردئون

روبرت بیگی جانی مدرس کیبورد و گیتار و آکاردئون

روبرت بیگی جانی متولد 1360 دیپلم حسابداری و کامپیوتر

از 12 سالگی ساز کیبورد رو شروع کرده و از سن 17 سالگی به صورت اصولی نزد استادان رافی رازمیک و استاد داریوش ویولن را یاد گرفت.

نزد آقای بهرنگ آزاده کمانچه به مدت کوتاه کار کرد.

نزد استاد وزریک منصوری آکاردئون را یاد گرفت.

17 سال سابقه تدریس به صورت خصوصی

و در خانه فرهنگ های بعثت و تلاش آهنگسازی کرده است.

⁨⁨⁨نت عقرب زلف کجت نت‌نگاری نیما فریدونی

⁨⁨⁨نت عقرب زلف نت‌نگاری نیما فریدونی و امیر موسوی⁩⁩⁩

⁨⁨⁨نت عقرب زلف قدیمی دستگاه همایون می‌کرن بیداد نت‌نگاری نیما فریدونی و امیر موسوی⁩⁩⁩
این نت در همایون رکرن (دو)، لاکرن، می‌کرن، فاسری تهیه شده‌است.

پس از آوانگاری و چاپ ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی در این اندیشه بودم که یک روز تصانیف گردآوری شده‌ی فرامرز پایور به‌روایت استاد را که برای نی و کمانچه (ویولن) نت‌نگاری شده‌بود و نوازندگان تار و سه‌تار برای نواختن آن‌ها مشکلاتی داشتند، به مایه‌های رایج‌ترِ این دو ساز انتقال داده و انگشت‌‌گذاری نمایم.
تا این‌که دو هفته‌ی پیش، دوست و نوازنده‌ی خوب سه‌تار، امیر موسوی این اندیشه را جامه‌ی کار پوشانید و با همکاریش و به امید پیگیری تا پایان راه، این رشته‌ی سردراز را سرشتن آغازیدیم.
مایه‌های انتخابی برای هر دستگاه بر اساس مایه‌های موجود در کتاب جواب آواز (نوشته‌ی نگارنده) گزیده شد.
اگر چه هدف، گردآوری برای انتشار این تصانیف (بیش از ۲۰۰ تصنیف) در کتابی به نام «تصانیف قدیمی به روایت عبدالله دوامی برای تار و سه تار» است اما با موافقت جناب موسوی آن را یک به یک در این تارنما انتشار خواهیم داد.
بی‌شک نیازمند اظهار نظرات و پشتیبانی بی‌دریغ دوستان هنرمند و هنردوست خواهیم بود.
نیما فریدونی
۶ مرداد ۱۳۹۷

عقرب زلف کجت با قمر قرینه
تا قمر در عقربه حال ما چنینه (کار ما چنینه)
کیه کیه در می‌زنه
دلم و میشکنه
در و با لنگر می‌زنه دلم و می‌شکنه آی می‌ترسم آی می‌لرزم
که یارو مسته با خنجر می‌زنه من دلم می‌شکنه (می‌لرزه)
که یارو مسته با خنجر می‌زنه من دلم می‌شکنه (می‌لرزه)
عقرب زلف کجت
آهنگساز : علی اکبر شیدا
شاعر : علی اکبر شیدا
دستگاه : همایون (بیداد)
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
جانم جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
جانم همه عالم از اوست
سعدیا گر فکند سیل فنا خانه‌ی غم
جانم فنا خانه‌ی غم
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست
جانم بقا محکم از اوست
******
عقرب زلف کجت با قمر قرینه
تا قمر در عقربه ، کار ما چنینه
کیه کیه در می زنه من دلم می لرزه
درو با لنگر می زنه من دلم می لرزه
ای پری بیا در کنار ما
جان خسته را مرنجان
از برم مرو ، خصم جان مشو
تا فدای تو کنم جان
از برم مرو ، خصم جان مشو
تا فدای تو کنم جان
نرگسِ مست تو و بخت من خرابه
بخت من از تو و چشم تو از شرابه
کیه کیه در می زنه من دلم می لرزه
درو با لنگر می زنه من دلم می لرزه
ای پری بیا در کنار ما
جان خسته را مرنجان
از برم مرو ، خصم جان مشو
تا فدای تو کنم جان
از برم مرو ، خصم جان مشو
تا فدای تو کنم جان
این تصنیف فکاهی و در دربار قاجاریه خوانده می‌شده:
معروف است که ناصرالدین‌شاه شبی می‌خواسته به ملاقات یک از همسرانش برود ولی آن بانو به علت طبیعت ماهانه دعوت
او را نمی‌پذیرد و این تصنیف به آن مناسبت است.


تصنیف عقرب زلف قدیمی دستگاه همایون بیداد محسن کرامتی آواز کمانچه پریسا کاشفی.mp4


عقرب زلف علی‌اکبر شیدا ایرج بسطامی همایون.mp4

ایرج بسطامی – عقرب زلف کجت

‎⁨نت ماه غلام علی‌اکبر شیدا نت‌نگاری نیما فریدونی

دانلود ‎⁨نت و آهنگ ماه غلام علی‌اکبر شیدا بیات راجع بیات اصفهان سل نت‌نگاری نیما فریدونی و امیر موسوی⁩

‎⁨نت ماه غلام علی‌اکبر شیدا بیات راجع بیات اصفهان سل نت‌نگاری نیما فریدونی و امیر موسوی⁩
این نت در آواز بیات اصفهان مایه‌های سل و ر تهیه شده‌است.

پس از آوانگاری و چاپ ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی در این اندیشه بودم که یک روز تصانیف گردآوری شده‌ی فرامرز پایور به‌روایت استاد را که برای نی و کمانچه (ویولن) نت‌نگاری شده‌بود و نوازندگان تار و سه‌تار برای نواختن آن‌ها مشکلاتی داشتند، به مایه‌های رایج‌ترِ این دو ساز انتقال داده و انگشت‌‌گذاری نمایم.
تا این‌که دو هفته‌ی پیش، دوست و نوازنده‌ی خوب سه‌تار، امیر موسوی این اندیشه را جامه‌ی کار پوشانید و با همکاریش و به امید پیگیری تا پایان راه، این رشته‌ی سردراز را سرشتن آغازیدیم.
مایه‌های انتخابی برای هر دستگاه بر اساس مایه‌های موجود در کتاب جواب آواز (نوشته‌ی نگارنده) گزیده شد.
اگر چه هدف، گردآوری برای انتشار این تصانیف (بیش از ۲۰۰ تصنیف) در کتابی به نام «تصانیف قدیمی به روایت عبدالله دوامی برای تار و سه تار» است اما با موافقت جناب موسوی آن را یک به یک در این تارنما انتشار خواهیم داد.
بی‌شک نیازمند اظهار نظرات و پشتیبانی بی‌دریغ دوستان هنرمند و هنردوست خواهیم بود.
نیما فریدونی
۶ مرداد ۱۳۹۷


تصنیف ماه غلام علی اکبر شیدا بیات اصفهان محسن کرامتی آواز کمانچه پریسا کاشفی

Sheyda, Marzieh : Mah golam (Live) / شیدا، بانو مرضیه : ماه غلام

ماه غلام رخ زیبای توست
ماه غلام رخ زیبای توست
سرو کمر بسته ی بالای توست
ای عزیزم
مجمع دل های پریشان جمع
ای حبیب ای طبیبم
چین سر زلف چلیپای توست ای عزیزم
ای مه انور (ای بت اَرمَن)
لعل تو شکر (عنبر) زلف تو خرمن
از همه بهتر قند مکرر
حبیب من قند مکرر
عزیز من قند مکرر
لب خندان (لب و دندان) توست ای عزیزم
قند مکرر لب خندان توست ای عزیزم

این آهنگ منسوب به شیداست که در دنباله ی (امشب به بر من است) می آید.

شعر فروغی بسطامی
ماه غلام رخ زیبای توست ای حبیبم
ماه غلام رخ زیبای توست ای حبیبم
سرو کمربسته ی بالای توست ای حبیبم
سرو کمربسته ی بالای توست ای حبیبم
مجمع دل های پریشان جمع ، ای عزیز ، ای حبیبم
چین سر زلف چلیپای توست ، ای عزیز ، ای حبیبم
ای مه انور ، لعل تو شکَر
از همه بهتر ، قند مکرر
جانم جانم قند مکرر ، جانم جانم قند مکرر
لب خندان توست ای حبیبم