۳۰ آفتاب سلیمان سپانلو کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی تار

تمرین ۳۰ تار نیما فریدونی دستور مقدماتی تار و سه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی


تمرین 30 تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی

تمرین 30 تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی


۳۰ آفتاب سلیمان سپانلو کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی تار.mp4

۳۰ آفتاب سلیمان سپانلو کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی تار.mp4

از وقتی ای آفتاب برداشتی سر ز خواب
در آسمان می گردی برگو به من چه کردی
برآوردم سر ز کوه با عزت و باشکوه
هوا را روشن کردم زمین را گلشن کردم
گل‌ها همه شکفتند مرغان سلام گفتند
از بوستان گذشتم در جویباران گشتم
از وقتی ای آفتاب برداشتی سر ز خواب
در آسمان می گردی برگو به من چه کردی
در کوچه‌ها دویدم بیچاره‌ای را دیدم
از سرما یخ کرده بود گرمش نمودم من زود
گنجشککی بینوا دیدم به روی هوا
تر بود بالش از آب شد خشک از آفتاب
از وقتی ای آفتاب برداشتی سر ز خواب
در آسمان می گردی برگو به من چه کردی
دیدم بسی کودکان سوی مدارس روان
با کاغذ و با کتاب قدم زنان با شتاب
حاضر نموده تکلیف آن را نهاده در کیف
گفتم خدا یارتان یزدان مددکارتان
سلیمان سپانلو


30-Katab2-Tar -Nima Fereidooni.mp3

۳۰ آفتاب سلیمان سپانلو کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی سه‌تار

دانلود درس ۳۰ کتاب دوم دستور مقدماتی تار و سه‌تار هنرستان روح‌الله خالقی نیما فریدونی تار


تمرین 30سه تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی

تمرین 30سه تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی


30-Katab2-Setar -Nima Fereidooni.mp3


۳۰ آفتاب سلیمان سپانلو کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی سه‌تار.mp4

۳۰ آفتاب سلیمان سپانلو کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی سه‌تار.mp4

آواز بیات ترک مایه سی‌بمل
از وقتی ای آفتاب برداشتی سر ز خواب
در آسمان می گردی برگو به من چه کردی
برآوردم سر ز کوه با عزت و باشکوه
هوا را روشن کردم زمین را گلشن کردم
گل‌ها همه شکفتند مرغان سلام گفتند
از بوستان گذشتم در جویباران گشتم
از وقتی ای آفتاب برداشتی سر ز خواب
در آسمان می گردی برگو به من چه کردی
در کوچه‌ها دویدم بیچاره‌ای را دیدم
از سرما یخ کرده بود گرمش نمودم من زود
گنجشککی بینوا دیدم به روی هوا
تر بود بالش از آب شد خشک از آفتاب
از وقتی ای آفتاب برداشتی سر ز خواب
در آسمان می گردی برگو به من چه کردی
دیدم بسی کودکان سوی مدارس روان
با کاغذ و با کتاب قدم زنان با شتاب
حاضر نموده تکلیف آن را نهاده در کیف
گفتم خدا یارتان یزدان مددکارتان
سلیمان سپانلو

نت آهنگ سبز نیما فریدونی

دانلود نت و آهنگ سبز (مقام دادوبیداد) نیما فریدونی اجرا گروه پنج و محمود صفی‌زاده

دانلود نت و آهنگ سبز مقام داد و بیداد نیما فریدونی اجرا گروه پنج و محمود صفی‌زاده


آهنگ سبز ساخته ی نیما فریدونی شعر سهراب سپهری آواز محمود صفی زاده اجرا گروه پنج

آهنگ سبز ساخته ی نیما فریدونی شعر سهراب سپهری آواز محمود صفی زاده اجرا گروه پنج


Sabz-Music Nima Fereidooni-Avaz Mahmud Safizadeh.mp3

شعر :‌سهراب سپهری
به خاطره ی دوست و هنرمند از دست رفته : اشکان سیگارچی
رخت ها را بكنيم :
آب در یک قدمی است.روشنی را بچشيم.
شب يك دهكده را وزن كنيم، خواب يك آهو را.
گرمي لانه لك لك را ادراك كنيم.
روي قانون چمن پا نگذاريم.
در موستان ، گره ذايقه را باز كنيم.
و دهان را بگشاييم اگر ماه در آمد.
و نگوييم كه شب چيز بدي است.
و نگوييم كه شب تاب ندارد خبر از بينش باغ.و بياريم سبد
ببريم اين همه سرخ ، اين همه سبز.
وقتی اشکان سیگارچی در تصادفی جان سپرد ، دلم پر از خاطرات سازش و خودش شد. یاد تمام خلوت ها و تمرینات و موسیقی ها و اجراهایمان افتادم . دست به قلم شدم و روی شعری از سهراب ، آنچه در دل گذشت را نوشتم و شد تصنیف سبز .
نیما فریدونی . آذر ۱۳۹۵ . گلپایگان
از دریچه ی نگاهش ، اگر چه انسان مجموعه ای از مکاشفات روزمره بود، خود، وارستگی را در خویش روزمره کرده بود.
دور باد اگر با او از مرگ سخنی بگویم.
اویی که شگفتی زیستن بود و برایمان از دریچه های راستین زندگی ، هر از گاه و گاه و بی گاه حرفهای چکیده و رمزآلود گفته بود.
سازش ، نگاه عاشقانه ی آدمها و درختان و آبشار حقیقتی محزون و انتشار رنگین شی ء تپنده ای بود که در وقت خوشی آن را دل می نامید.
حاشا اگر جز از زندگی با او سخنی بگویم.
باهم خواندیم و سازِ ِمان را سالها با هم کوک می کردیم و لحظه های چندی همدل بودیم و از چکاد تا بیداد و تا جدایی ، مضرابْ مضراب ْ حرف زدیم و آنقدر خوب بود که زود ِ زود، سازش آسمانی شد.
آسمانی که شد ، دیگر حتا نشانی از ما نگرفت.
اشکان ِ ما ، اشکْ اشکْ گریاند ِمان.
من از گریه تا شکوه ِشادی با نیروی بی امانش ، جان می گرفتم.
صداش هست ، چه آن چه شور بود که مثل نور بود ،  چه آنچه ماهور که با دلش جور بود.
لبانش اگر چه جز به خنده باز نبود ، غوغاشْ ، محروم  ِ انکار بود.
در رقص بود و بی شک ، هر کدام از ما ، شبی نبود که در رقص از شورش در نیامده باشیم .
چکامه ی لحظه های پاک بود ، حرفش و سازش.
آنگه که آسمانی شد ، خواندم :
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است.
روشنی را بچشیم
شب یک دهکده را ، خواب یک آهو را
وزن کنیم.
رخت ها را بکنیم
دور باد اگر با او جز از زندگی سخنی بگویم .
نیما فریدونی
به یاد اشکان سیگارچی
روزی که از پیشمان رفت

اجرا گروه پنج
سرپرست گروه و تار و سه‌تار و بم تار : نیما فریدونی
کمانچه : ایمان ملکی
تنبک : شایان ریاحی
آواز : محمود صفی زاده

“اشکان سیگارچی ” در تاریخ ششم مهرماه ١٣۵٨ در خانواده‌ای فرهنگی در شهر رشت متولد شد . هنوز ١٠ سال بیشتر نداشت که از میان سازهای پدر هنرمندش ، ” احمد سیگارچی” ، ساز سنتور را انتخاب کرد و در همان سال رتبه اول را در میان آموزشگاه‌های استان گیلان کسب نمود.
وی در سال‌های بعد بر ممارست و تمرین خود افزود ، به طوری که دوره‌های ردیف نوازی را تا ١٩ سالگی به پایان برد و چند بار از نو تمرین نمود.
سیگارچی در کنکور سال ٧٨ توانست ، با رتبه‌ای ممتاز در رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شود و در ابتدای سال ١٣٨٣ با اخذ مدرک کارشناسی فارغ التحصیل گردد.
وی در خلال سال‌های دانشگاه ، آموزش و فراگیری را در خارج از دانشگاه نیز دنبال کرد و از جمله شاگردان موفق اساتیدی چون کیانی ، کامکار و ثابت بود.
سیگارچی پس از سال‌ها ، اولین گروه منسجم موسیقی دانشکده هنرهای زیبا را به همراه نیما فریدونی و جمعی از همکلاسی‌هایش با نام “هوربانگ” تاسیس نمود که فعالیت قابل توجهی داشت و از جمله آن می‌توان به کنسرت در کاخ سعد آباد ، دانشگاه تهران ، قشم ، کرج و … اشاره کرد.
وی همچنین با همراهی گروه ” فاخته” نیز چند کنسرت در تالار وحدت ، کاخ سعد آباد ، برخی استانهای کشور اجرا کرد . او در طول فعالیت هنری خود قریب یک‌‏صد کنسرت گروهی و انفرادی برگزار نمود. وی همچنین در سال‌های اخیر در رشته سنتور نوازی در جشنواره‌های موسیقی فجر ، جشنواره سنتورنوازان یادواره استاد ” فرامرز پایور ” و همچنین جشنواره موسیقی دانشجویان ، همواره حائز رتبه ممتاز گردید.
این هنرمند جوان ، ٢٢ بهمن ماه سال ١٣٨۴ ، در حالی که وکالت نامه “آرش سیگارچی” برادر روزنامه نگار و زندانی خود را به تهران می‌آورد ،در ابتدای اتوبان قزوین-تهران تصادف کرد که به دلیل ضربه مغزی جان سپرد.

نت شمع شب‌نشین نیما فریدونی

نت و آهنگ شمع (شب نشین) نیما فریدونی با اجرای محمود صفی‌زاده و گروه پنج

نت و آهنگ شمع (شب نشین) نیما فریدونی با اجرای محمود صفی‌زاده و گروه پنج


تصنیف شب نشین آهنگساز،تار، بم تار نیما فریدونی آواز محمود صفی زاده شعر حافظ 1391

تصنیف شب نشین آهنگساز،تار، بم تار نیما فریدونی آواز محمود صفی زاده شعر حافظ 1391


Shab Neshin-Nima Fereidooni-Mahmud Safizadeh.mp3

نت تنظیم شده برای ساز تنها و گروه سازهای ایرانی و آواز

شعر :‌ حافظ
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو
کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست
این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است
با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو
چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین
تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع

نت تا رخت مقید ابوالقاسم عارف قزوینی نت‌نگاری نیما فریدونی

نت تا رخت مقید ابوالقاسم عارف قزوینی نت‌نگاری نیما فریدونی و امیر موسوی⁩

دانلود ‎⁨نت و آهنگ تا رخت مقید ابوالقاسم عارف قزوینی بیات اصفهان سل نت‌نگاری نیما فریدونی و امیر موسوی⁩
پس از آوانگاری و چاپ ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی در این اندیشه بودم که یک روز تصانیف گردآوری شده‌ی فرامرز پایور به‌روایت استاد را که برای نی و کمانچه (ویولن) نت‌نگاری شده‌بود و نوازندگان تار و سه‌تار برای نواختن آن‌ها مشکلاتی داشتند، به مایه‌های رایج‌ترِ این دو ساز انتقال داده و انگشت‌‌گذاری نمایم.
تا این‌که دو هفته‌ی پیش، دوست و نوازنده‌ی خوب سه‌تار، امیر موسوی این اندیشه را جامه‌ی کار پوشانید و با همکاریش و به امید پیگیری تا پایان راه، این رشته‌ی سردراز را سرشتن آغازیدیم.
مایه‌های انتخابی برای هر دستگاه بر اساس مایه‌های موجود در کتاب جواب آواز (نوشته‌ی نگارنده) گزیده شد.
اگر چه هدف، گردآوری برای انتشار این تصانیف (بیش از ۲۰۰ تصنیف) در کتابی به نام «تصانیف قدیمی به روایت عبدالله دوامی برای تار و سه تار» است اما با موافقت جناب موسوی آن را یک به یک در این تارنما انتشار خواهیم داد.
بی‌شک نیازمند اظهار نظرات و پشتیبانی بی‌دریغ دوستان هنرمند و هنردوست خواهیم بود.
نیما فریدونی
۶ مرداد ۱۳۹۷


تصنیف تا رخت مقید ابوالقاسم عارف قزوینی بیات اصفهان محسن کرامتی آواز کمانچه پریسا کاشفی

شعر و آهنگ از میرزا ابوالقاسم عارف قزوینی
تا رخت مقید نقاب است
دل چو پیچه ات به پیچ و تاب است
مملکت چو نرگست خراب است
چارۀ خرابی انقلاب است
یا درستی اندر انتخاب است
سنگدل بت آئینه رو باش
با بدان چو سنگُ با سبو باش
خانمان نگون کنِ عدو باش
***
تا عدوی مملکت به خواب است
تا عدوی مملکت به خواب است
ریشۀ بدان
برکن از جهان
گشته امتحان
تو این بدان (تو این بدان، تو این بدان، تو این بدان)
هست امیدُ ریشه تا در آب است
هست امیدُ ریشه تا در آب است
هست امیدُ ریشه تا در آب است
امان که خصم خیره گردد
در انتخاب چیره گردد
بدان که روزگار ملت
چو طرۀ تو تیره گردد
شحنه مست و شیخ بی کتاب است