سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم همایون میکرن نیما فریدونی تار
سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم همایون میکرن نیما فریدونی تار
تو ای پری کجایی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تو ای پری کجایی یا سرگشته ترانه مشهور و ماندگاری است با شعر هوشنگ ابتهاج (سایه)، ملودی و آهنگسازی همایون خرم در دستگاه همایون. نخستین بار با صدای حسین قوامی اجرا شد. در سال ۱۳۷۹ خورشیدی صاحب اثر قطعه استاد همایون خرم، کامبیز روشن روان را برای تنظیم ارکستر و محمد اصفهانی را به عنوان خواننده انتخاب کرد. ضبط استودیویی تحت نظارت خود او صورت پذیرفت، آن را در آلبوم تنها ماندم به همراه ۶ اثر دیگر منتشر کرد.[۱]
استاد همایون خرم در گفت وگویی که سید ابوالحسن مختاباد روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی معاصر، با او در نشریه نگاه انجام داد، از چگونگی پدید آمدن این تصنیف میگوید:
«در منوچهری. خانه باصفایی بود با باغچه که شبش رفتم آنجا. شب قشنگی بود و برخی از کارهایی را که با دستگاه حرفهای شان ضبط کرده بودند گوش کردم. من خودم کارهایی را که مینوشتم و اجرا میکردم تنها یک بار گوش میکردم و دیگر هم فرصتی برای گوش دادن دوباره نداشتم و تاییدشان میکردم. هنگام گوش دادن به کارها آقای ابتهاج گفتد: «خیلی دلم میخواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم» من چیزی نگفتم اما وقتی به روی بالکن و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نت بود که میبارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جوابهای ارکستر پشت هم آمد واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید از صفر تا صدش و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را میشنوند می گویند این آهنگ زمینی نیست و من هم معتقدم که به بنده این آهنگ را دادند و «تو ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد، الهامی که تمام و کمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم خیلی خوشحال شد و مشغول ساختن شعرش شد»[۲]
متن ترانه
شعر این ترانه بر اساس سروده هوشنگ ابتهاج به شرح زیر است:
شبی که آواز نی تو شنیدم چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم نشانهای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
من همه جا، پی تو گشتهام از مه و مهر، نشان گرفتهام
بوی تو را، ز گل شنیدهام دامن گل، از آن گرفتهام
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
دل من، سرگشته تو نفسم، آغشته تو
به باغ رؤیاها، چو گلت بویم در آب و آئینه، چو مهت جویم
تو ای پری کجایی؟
در این شب یلدا، ز پیات پویم به خواب و بیداری، سخنت گویم
توای پری کجایی؟
مه و ستاره درد من میدانند که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی از آن بهشت پنهان، دری نمیگشایی
منابع
«اطلاعات آلبوم تنها ماندم». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۸.
«توای پری کجایی چگونه ساخته شد؟ گفت و گو با استاد همایون خرم».
هر زمان که به باغِ سرسبزِ نغمه پردازیِ موسیقیِ ملیِ ایران، گشت و گذاری می کنیم، با نامِ آموزگارِ بزرگِ موسیقیِ ایران، استاد “ابوالحسن خانِ صبا” مواجه می شویم. به راستی نیروی تاثیر و نفوذی که او در قلمروِ موسیقی سنتی داشته، کمیاب و شگفتی آورست. شاید هیچ آموزگارِ دیگری را در هیچ محدوده ی هنری در ایران نتوان یافت که چنین پهناور، آموزه های خود را گسترانیده و چند نسل از هنرمندان را پرورانده باشد. شمارِ شگردانِ مستقیم و غیرِ مستقیمِ مکتبِ شادروان”صبا” را به بیش از ۳۰۰۰ تن تخمین می زنند. هنوز هم بسیاری از این شاگردان که اکنون خود استاد شده اند، شاگردانِ دیگری را با آموزه های صبایی آشنا می سازند و مکتبِ او را همچنان کارساز و تاثیرگذار نگاه می دارند.
در انبوهِ بی شمارِ شاگردانِ “صبا” البته شماری به همان مرز توانایی های او رسیده و در نواختن، ساختن و آموختن، جای خالیِ او را پر کرده اند. در زمینه ی آهنگ سازی، حتی می توان گفت که حتی بر او پیشی گرفته و طیفِ گسترده ای از آهنگ های تازه را نیز، پدید آورده اند. استاد “صبا” اگرچه به ترانه های بومی و آهنگ های بی کلام توجه داشت اما شاگردانِ او با توجه به نیازِ زمان، به آفرینشِ آهنگ های نوآورانه ای روی آوردند که با اشعارِ تازه ای پیوند می خورد و ترانه هایی را پدید می آورد که از جهاتِ مختلف، خود را از تصنیف های قدیمی جدا می ساختند.
یکی از برجسته ترینِ شاگردانِ استاد “صبا” که آرشه و پنجه ای جادویی داشته، زنده یاد استاد “حبیب الله بدیعی” ست که شماری چشمگیر، از ترانه های شهرت یافته ی فراگیر در سال های پیش از انقلاب، از آنِ او می باشد. استاد “حبیب الله بدیعی” در سالِ ۱۳۱۲ در شهرِ سوادکوه مازندران زاده شده و در خردسالی، همراه اعضای خانواده ی خود که بیشتر اهلِ زراعت و تجارت بوده اند، از زادگاهِ خود به ساری رفته و چند سال بعد، وقتی که ۸ ساله بود، به تهران آمد.
آشنایی برادر “حبیب” با ویولن، او را نیز به این ساز علاقمند ساخته و چیزهایی را نزد خود آموخته تا بالاخره در سال ۱۳۲۶ راه به کلاسِ “لطف الله مفخم” پیمان پیدا کرده و سه سال نزد او که خود از شاگردانِ استاد “صبا بوده” به فراگیریِ ردیف های ویولن پرداخته است. “حبیب” پس از این آموزش های مقدماتی، این شانس را آورده بود که مستقیماً از آموزش های “صبا” نیز برخوردار شود و طی ۲ سال دوره عالی ویولن را در کلاسِ او بگذراند. او علاوه بر آن، همزمان با کلاسِ “صبا”، نزدِ یکی از آموزگارانِ ارمنیِ آن دوران با تئوری و مقدماتِ موسیقیِ کلاسیک آشنا شده است. استاد “بدیعی” همپای همه ی این فراگیری ها، تحصیلاتِ عمومی خود را در رشته ی زمین شناسی در دانشکده ی علومِ دانشگاه تهران به پایان برده است.
وی از سالِ ۱۳۳۳ کار تکنوازی و همنوازی ویولن را در رادیو ایران آغاز کرده و با ارکسترهای رادیو از جمله «ارکستر گلها» همکاری نزدیک داشته و خوانندگان برجسته ای چون، “غلامحسین بنان”، “حسین قوامی”، “محمودی خوانساری”، “مرضیه”، “هایده”، “مهستی” و بالاخره “محمدرضا شجریان” را همراهی کرده است. استاد “حبیب الله بدیعی” از ویولن نوازانی ست که به ایجادِ توازنِ میانِ ظرافتِ پنجه و صلابتِ آرشه توجه بسیار داشته است. او از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۸ خورشیدی مسئولیت های هنری مختلفی نیز در رادیو داشته که از جمله شورای موسیقی این سازمان بوده و از آن گذشته ارکسترهای مختلفِ رادیو را سرپرستی و رهبری کرده و برای برگزاری کنسرت به کشورهای آسیایی و اروپایی نیز سفر کرده است.
استاد “حبیب الله بدیعی” شوربختانه و نابهنگام در سال ۱۳۷۱ در سنِ ۵۹ سالگی در تهران درگذشت. چیزی که بسیار مهم می باشد این است که نغمه پردازی های بدیعی نسبت به هم ترازانِ خود، شهرتِ کمتری یافته است، اما ترانه هایش با آنکه پایی استوار در سنت دارند، ولی از طریق سازآرایی، جاذبه های تازه ای ایجاد کرده و بر شهرتِ خوانندگانِ خود افزوده است. ترانه های او به یکایکِ گوشه های مهمِ آوازی سرک کشیدهِ اوج گرفته و گام به گام، سرانجام به درآمدِ آواز فرود می آیند. در ترانه هایش، از مهم ترین اشعارِ “نوابِ صفا”، “بیژن ترقی”، “معینی کرمانشاهی” و “تورج نگهبان” در پیوندِ با خود دارد. نکته ای که ممکن است برای برخی غافل گیر کننده باشد، این است که استاد “حبیب الله بدیعی” ۲ دانگ صدای گرمی نیز داشته که گاه در تمرین ها آن را به کار می انداخته تا الگویی برای خواننده ی اصلی به دست داده باشد.
سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم هوشنگ ابتهاج حسین قوامی دستگاه همایون لاکرن نیما فریدونی سهتار
سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم هوشنگ ابتهاج حسین قوامی دستگاه همایون لاکرن نیما فریدونی سهتار
فیلم آموزش سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم هوشنگ ابتهاج حسین قوامی دستگاه همایون لاکرن نیما فریدونی سهتار از کتاب خوشهچین
سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم هوشنگ ابتهاج حسین قوامی دستگاه همایون میکرن نیما فریدونی سهتار
سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم هوشنگ ابتهاج حسین قوامی دستگاه همایون میکرن نیما فریدونی سهتار
دانلود فیلم آموزش سرگشته تو ای پری کجایی همایون خرم هوشنگ ابتهاج حسین قوامی دستگاه همایون میکرن سهتار نیما فریدونی کتاب پیک سحری
متن آهنگ تو ای پری کجایی حسین قوامی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجائی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمینمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی