این دستخط از مجموعه خصوصی جناب احمد جباریان نوازنده تار و ویولن ساکن آلمان بوده و با اجازه ایشان در این برگه انتشار مییابد.
علی تجویدی (زادهٔ ۱۵ آبان ۱۲۹۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ در تهران) نوازندهٔ ویلن و سهتار، آهنگساز، پژوهشگر و نویسندهٔ اهل ایران بود. زندگینامه علی تجویدی در ۱۵ آبان ۱۲۹۸ در کوچه ظهیرالاسلام تهران زاده شد. او اصالتاً اهل اصفهان بود. پدرش هادی تجویدی برادران وی محمد تجویدی و علیاکبر تجویدی از نقاشان سرشناس بودند.
در آبان ۱۳۹۸ مراسم نکوداشت یکصدمین سالروز تولد علی تجویدی در تالار وحدت تهران برگزار شد.[۱][۲]
یادگیری موسیقی علی تجویدی آموختن موسیقی را از کودکی نزد پدرش «هادیخان تجویدی» که در نقاشی از شاگردان کمالالملک و در موسیقی از شاگردان درویشخان بود آغاز کرد. پس از مدتی نزد «ظهیرالدینی» به فراگیری فلوت پرداخت.[۳] خود او نقل کرده که از دوازده سالگی دستگاههای موسیقی ایرانی را میشناختهاست.”[۴]
از شانزدهسالگی نزد حسین یاحقی نواختن ویولن را آموخت و پس از دو سال به کلاس درس ابوالحسن صبا (که دوست و همکار پدر تجویدی در زمینه نقاشی بود) راه یافت. به مدت هشت سال در مکتب او به فراگیری ویولن و سهتار پرداخت.[۳] او مدتی نیز در کلاس درس چند نوازندهٔ ویولن کلاسیک با شیوه نوازندگی غربی آشنایی یافت. پس از آن با راهنمایی صبا، به محفل هنری محمد ایرانی مجرد راه یافت و با بسیاری از هنرمندان سرشناس آشنا شد و از هنرمندانی نظیر: محمد ایرانی مجرد، اسماعیل قهرمانی، سید حسین طاهرزاده و رکنالدین مختاری که به آن محفل رفتوآمد داشتند، بهره برد. تجویدی یکی از شاگردان سرشناس صبا بود و در غیبت وی کلاس او را اداره میکرد. او از نوازندگان نامدار ویلن بود و سالها در هنرستان موسیقی تدریس میکرد.
همکاری با خوانندگان علاوه بر مهارت در نوازندگی، تجویدی در خلق قطعات موسیقی ایرانی، صدها ترانه را با صدای هنرمندان نامدار به اجرا درآورد.
دوران اوج شکوفایی، خلاقیت و شهرت وی به سالهای همکاریاش با دلکش برمیگردد. مثلث تجویدی، دلکش و رحیم معینی کرمانشاهی در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ را میتوان خالق بهیادماندنیترین قطعات در موسیقی معاصر ایران دانست. جدای از قابلیتهای حرفهای و تکنیکی هریک از این سه تن در کار خودشان، رابطه عمیق عاطفی که در سالهای دور میان این سه نفر شکل میگیرد را میتوان عامل اصلی خلق چنین آثاری بهشمار آورد.
همسر تجویدی در مصاحبهای میگوید: “درست همان روزی که دلکش فوت کرد، کسی از لندن با او تماس گرفت و چون من در خانه نبودم، با خودش صحبت کرده و خبر درگذشت او را به تجویدی داده بود. از آن روز به بعد تا سه هفته با هیچ کس حرف نزد، حتی یک کلام. تازگیها حالش کمی بهتر شدهاست.”[۵]
علاوه بر اینها تجویدی دهها ترانه برای مرضیه ساخته که از آن جمله، ترانهٔ سنگ خارا است که شعر آن از رحیم معینی کرمانشاهی و تنظیم و ارکستراسیون آن از روحالله خالقی و با ارکستر گلها اجرا شدهاست.
پرورش هنرمندان او استاد هنرمندانی چون هایده و حمیرا بودهاست.[۴]
پس از انقلاب علی تجویدی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران فعالیت قابل توجهی نداشت.[۳] بنا به گفته خود تجویدی، او از جمله هنرمندانی بود که در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، سازهای خود را شکستند. او در سالهای پایانی عمر، بسیار کم کارشده بود و تنها کاری مشترک با علیاصغر شاهزیدی و تصنیفی با صدای محمدرضا شجریان به مناسبت آغاز به کار ارکستر ملی ایران اجرا کرد.[۴] آلبوم «یاد استاد» در بهار سال ۱۳۷۷ با صدای علیرضا افتخاری و آثاری از علی تجویدی منتشر شد. او همچنین، منتخب چهارمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۳ بود.[۶]
درگذشت وی در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ (۱۵ مارس ۲۰۰۶) در سن ۸۶ سالگی به علت سرطان پروستات درگذشت.[۴]
آثار آثار بیشماری از نواختههای علی تجویدی در برنامههای ساز سلو و برنامه گلها و سایر برنامههای موسیقی رادیو ایران موجود است.[۴]
قطعات موسیقی زیر از ساختههای معروف تجویدی است:
نام ترانه دستگاه خواننده شاعر یاد کودکی اصفهان دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی آتش کاروان شور دلکش و علیرضا افتخاری بیژن ترقی سفرکرده چهارگاه دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی میگذرم چهارگاه دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی آشفتهحالی شور دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی بر تربت حافظ سهگاه دلکش علی تجویدی یاد من کن ماهور دلکش رحیم معینی کرمانشاهی بس کن اصفهان دلکش رحیم معینی کرمانشاهی بازگشته اصفهان دلکش رحیم معینی کرمانشاهی مرا عاشقی شیدا سهگاه غلامحسین بنان منیره طه نیایش (صبرم عطا کن) سهگاه غلامحسین بنان و حمیرا بیژن ترقی پشیمانم همایون حمیرا بیژن ترقی صبرم عطا کن سهگاه حمیرا بیژن ترقی با دلم مهربان شو سهگاه حمیرا بیژن ترقی داد از دل سهگاه حسین قوامی (فاختهای) رحیم معینی کرمانشاهی سنگ خارا دشتی مرضیه و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی دیدی که رسوا شد دلم دشتی مرضیه و علیرضا افتخاری رهی معیری رفتم که رفتم (از برت دامن کشان) آواز شوشتری مرضیه رحیم معینی کرمانشاهی آزاده سهگاه هایده رهی معیری رفتم دشتی هایده اسماعیل نواب صفا تَذَرو ماهور محمدرضا شجریان بیژن ترقی مناجات نیمهشب (مرغ حق) همایون محمدرضا شجریان بیژن ترقی بگو چه کنم ابوعطا هایده رهی معیری میمیرم نوا هایده رهی معیری چرخ گردون دشتی علیاصغر شاهزیدی بیژن ترقی سروش آسمانی همایون علیاصغر شاهزیدی بیژن ترقی نمانده چرا ابوعطا الهه و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی بگو که هستی شور دلکش بیژن ترقی جستارهای وابسته بزم عاشقان پیوند به بیرون مقاله به بهانهٔ سالروز تولد استاد تجویدی از هنرمند و موسیقیدان فلسفی کشورمان، پژمان مصلح، ۲۰ آبان ۱۳۹۲ منابع «علی تجویدی صد ساله شد/ نکوداشت موسیقایی «شاعر ویولن»». خبرگزاری مهر. ۱۸ آبان ۱۳۹۸. «فرهاد فخرالدینی: تجویدی حق بزرگی بر گردن موسیقی دارد». موسیقی ما. ۱۷ آبان ۱۳۹۸. «یک حرف و دو حرف: گفتگو با علی تجویدی». بیبیسی فارسی. ۹ دی ۱۳۹۳. ابوالحسن نجوا-کارشناس موسیقی (۲۵ اسفند ۱۳۸۴). «علی تجویدی، استاد و آهنگساز و نوازنده نامی ویلن که چند سالی به دلیل بیماری در منزل بستری بود، بامداد چهارشنبه ۲۴ اسفند در سن ۸۶ سالگی در تهران درگذشت». بیبیسی فارسی. http://vista.ir/article/219277 یادکرد وب|چهرههای ماندگار|http://chehreha.iribtv.ir بایگانیشده در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine
این مقاله توسط نوازنده ویولن و سهتار و پژوهشگر موسیقی ایرانی آقای ناربه باغداسریان نوشته شدهاست.
خلاصه تاریخ موسیقی ایرانو
آشنایی با دستگاههای موسیقی سنتی ایران
برونو نتل، ردیف موسیقی ایرانی را به هنر مینیاتور ایران تشبیه
می کند که از دور شاید ک ماهمیت به نظر برسد اما با بررسی دقیق و از نزدیک، جزئیات ارزشمند آن را می توان شناخت
در سال ۲۰۰۹، ردیفهای موسیقی ایرانی به عنوان میراث فرهنگی نزد یونسکو به ثبت رسیده است
بررسی تاریخ موسیقی ایران باستان کار دشواری است
از آنجایکه موسیقى هنرى است شفاهی، از سایر هنرها دیرتر و کمتر به نوشته درآمده است
بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از موسیقی ایران است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری موسیقی ایران داشته اند
شرایط ناپایدار ایران به دلیل هجوم مداوم قبایل و کشورهاى بیگانه و نیز نابسامانیهاى داخلى موجب شد که مستندات باقى نماند
اکثر اطلاعات ما در بارۀ موسیقى قدیم ایران بر اساس
نوشته مورخین یونانى
مورخین ایرانى دورهٔ اسلامى
شاهنامه فردوسى و اشعار سایر شعرا
آلات و ادوات موسیقى به دست آمده از کشفیات باستا نشناسى
تمدن ایلام یا ایلامیان
مهرنگاره چغامیش در تپه چغامیش در نزدیکی دزفول کشف شده است
کهن ترین سند و نشانه هم نوازی )ارکستر( در جهاننمایانگر وجود ارکستر بانوان در آن زمان استاین مهرنگاره ۳۴۰۰ سال قدمت دارد
سیمایی از بزم رامشگران را نشان می دهد
در این بزم باستانی )گروه رامشگران(:
سه نوازنده )چنگ و شیپور و تنبک(
یک خواننده
حکومت ماد
نخستین دولت بزرگ آریایى ها
طبق نوشته هرودوت مورخ یونانی:
در زمان مادها، نیایش های آوازگونهٔ بدون همراهی ساز وجود داشت
اولین موسیقیدان این دوره شخصی بنام اوگارِس بوده که در دربار آستیاک آخرینپادشاه ماد زندگی می کرد
هخامنشیان
طبق نظریه هاى برخى مورخان مشرق زمین، قدمت موسیقى ایرانى را در زمان هخامنشى برآورد کرده اند
از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی، موسیقی نقش مهمی بخصوص در دربار داشت هاست
اصطلاح خنیای باستانی ایرانی یک اصطلاح مربوط به عصر پس از هخامنشیان می باشد
در این دوره سه نوع موسیقی رزمی، بزمی و مذهبی وجود داشته است
سلوکیان
دولت هخامنشی به دست اسکندر منقرض شد و به دست سردار یونانی سولوکوس بنیان گذاری شد
در این دوره موسیقی ایران تحت تاثیر موسیقی یونان قرار گرفت
اشکانیان
پادشاهان این سلسله با اینکه ایرانی بودند ، همچنان تحت نفوذ تمدن یونان بودند
در این دوره موسیقی جدیدی در ایران پدید آمد
در این دوره موسیقی آزاد و مردمی شد و از بند دولت و دربار گریخت
در این دوران به کسانى که خواننده، نوازنده و شاعر بودند گوسان گفته مى شد
بقایاى آنها در فرهنگ امروز ایران به صورت عاشیق هاى آذربایجان و یا مطرب هاى لرستان و بخش هاى خراسان موجود است
ساسانیان
دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید
این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند
عصر طلایی موسیقی
پایه ریزى موسیقى ایران به دورهٔ ساسانیان باز مى گردد اسناد اولیهٔ موسیقى ایران متعلق به این دوران است
موسیقى دوره ساسانى را شاید بتوان سرمنشاء فرم ها و شکل هاى موسیقى ایران در قرون بعدى دانست
سنگ نگارهٔ زنان خنیاگر(طاق بستان)
توجه شاهان این سلسله به موسیقى، سبب رونق بیش از پیش و اهمیت و اعتبار آن گردید
اردشیر بابکان
خنیاگران و رامشگران که از دیرباز جزء طبقات متوسط و پست جامعه بودند، به سطح درباریان ترقى داده شدند
او درباریان را به هفت طبقه تقسیم کرده بود و موسیقى دا نها پنجمین طبقه از آنها بودند
خسروپرویز
موسیقى دوره ساسانى به اوج درخشش و نفوذ خود رسید
همه مورخان، دوران خسروپرویز را عصر طلایى موسیقى ایران معرفى کرده اند
انواع موسیقی در ایرانموسیقی بزمی
موسیقی رزمی
موسیقی سوگواریموسیقی در شکارموسیقی آموزشیموسیقی دینی
از مهمترین موسیقىدانان این دورهرامتینبامشادباربد
نکیساآزاد
سرکش )سرکیس(
باربد
برجسته ترین چهره موسیقی بود
مهارت در نوازندگى و آهنگسازى
اولین سیستم موزیک خاورمیانه )به نام خسروانی( را ابداع نموده و آن را به شاه تقدیم نمود
سیستم موسیقی:
«هفت خسروانی» «سی لحن» و «سیصد و شصت دستان»
شمار آنها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بوده استاحتمالا برای هر روز، یک سرود یا آهنگ داشت
حمله اعراب
پس از حمله اعراب بسیاری از مدهای موسیقی و ملودی ها از بین رفتند
رهبران مذهبى اسلام در آغاز موسیقى را تحریم کرده و مایه فساد و بیهودگى مى دانستند
هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلط ایران پذیرفته شد، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و دلسرد کردن مردم از زمزمه سرودهای اوستایی بود
موسیقى ایران بعد از اسلام
بعد از اسلام موسیقى ایران توقف کوتاهى داشت و بعد از چند سال دچار تغییراتى شد
در زمان عباسیان که به سبک ساسانیان دربار خویش را اداره مى کردند، جنب ههاى دنیوى و غیردینى موسیقى افزایش یافت و موسیقى رونق تازه اى یافت
بعضى بزرگان موسیقى ایران بعد از اسلام عبارتند از:
ابوعلى سینا
ابوالفرج اصفهانیاسحاق موصلی
ابراهیم موصلیابونصر فارابی
عبدالقادر مراغیقطب الدین محمود شیرازىصفى الدین ارموی
خواجه نصیرالدین طوسی
دورهٔ تیموریان
شروع جدایی موسیقی ایران از عثمانی
موسیقی ایرانی شروع به باز یافتن هویت اصلی خود کرد
دورهسیاهموسیقیسنتیایرانی
در دوران صفوی موسیقی تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتادولی تا حدودی توسط نوازندگان و شاعران دوره گرد تداوم یافت
موسیقی مردمی ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبی آن در قالب تعزیه و نمایش های دراماتیک گسترش یافت
تاثیر موسیقی در زمان صفویه را می توان در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد
دوران قاجار
دوران رونسانس یا تولد دوباره موسیقی مردمی ایران
آقا علی اکبر فراهانی
مشهور به جناب میرزا
یکی از برجسته ترین نوازندگان دربار ناصرالدین شاه و استاد نواختن تار بود
بی اندازه مورد تشویق و محبت شاه بوده
روشن نیست که وی موسیقی را از کجا فرا گرفت هاست
پس از مرگ او، برادرزاده اش آقا غلامحسین فراهانی جانشین او در دربار شد
پسران آقا علی اکبر فراهانی
آقا حسینقلی و میرزا عبدالله هر دو از نوازندگان به نام تار
آقا علی اکبر فراهانی
آقا غلامحسین فراهانی
میرزا حسینقلی فراهانی معروف به آقا حسینقلی
از نوازندگان سرشناس تار اواخر دوران قاجار بود
ردیف آقا حسینقلی که توسط فرزند بزرگش، علی اکبر شهنازی روایت و ضبط شده، یکی از ردی فهای معروف موسیقی ایرانی است
از شاگردان او می توان دروی شخان، علینقی وزیری، مرتضی نی داوود، یوسف فروتن و پسر بزرگش، علی اکبر شهنازی را نام برد.
در سه دوره آثار خود را روی صفحه گرامافون ضبط کرد
استاد برجستهٔ موسیقی ایرانی و نوازندهٔ سرشناس سه تار و تار بود
از شاگردان او می توان مهدی قلی هدایت، فرصت شیرازی، ابوالحسن صبا، حسین
هنگ آفرین، سید حسین خلیفه، مهد یخان صلحی، اسماعیل قهرمانی، سید مهدی دبیری ،حاج آقا مجرد ایرانی و فرزندش احمد عبادی را نام برد
او از چهر ههای تأثیرگذار در موسیقی ایرانی بود و ردیف موسیقی ایرانی را به نظم درآورد
وی با تجدید نظر در دستگاه های دوازده گانه موسیقی ملی ایران و ادغام بعضی از آن ها با هم، هفت دستگاه کامل و مجزا پدیدآورد
میرزا عبدالله تنها در سال ۱۲۸۴ خورشیدی صفحاتی را با همکاری کمپانی گرامافون ضبط می کند که تنها آثار شنیداری از وی می باشد که باقی مانده است
غلامحسین درویش
در سال ۱۲۵۱ هجری خورشیدی در تهران زاده شد
سبک آهنگسازی توسط درویش خان به صورت یک حرفه مستقل هنری در آمد
به جای اینکه خود آهنگ بخواند خوانندگان حرفه ای آ نها را اجرا می کردند
او علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و بر اساس این دانش، آهنگ می ساخت
از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی برپا کردشماری از نامداران موسیقی ایرانی، شاگردان او بوده اند
ارکستر انجمن اخوت را بنیان گذاری کرد
سعدی حسنی در کتاب “تاریخ موسیقی” درباره پیدایش موسیقی نوین ایران می نویسد:
«نخستین تحول واقعی موسیقی را غلامحسین درویش آغاز کرد.»
ایرج میرزا نیز در وصف او از زبان «زهره» در منظومهً «زهره و منوچهر» گفته است:
تار نهم در کف درویش خان تا بدمد بر بدن مرده جان
بسیار مورد علاقه دربار بود
در مجموع هفت پیش درآمد، شش تصنیف و نهُ رِنگ از درویش خان بر جای مانده
آثار درویش خان که در سال های ۱۲۸۴ و ۱۲۸۸ و ۱۲۹۳ خورشیدی ضبط شده اند، توسط
فرهنگستان هنر با نام گلبانگ سربلندی در سال ۸۹ منتشر شد
درویش خان را نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران م یداننددر ۱۳۰۵
در سن ۵۴ سالگی در بیمارستان نظمیه تهران درگذشت
در تاریخ موسیقی ایرانی دو نظام مختلف به چشم می خورد
نظام ادواری
نظام دستگاهی
نظام ادواری
از زمان ساسانیان )باربد( تا قاجاریه )خانواده فراهانی(
موسیقی ایرانی را شامل مجموعه هایی به نام ادوار یا مقام بود که دارای قواعد و ساختار ویژه ای بودندنظام ادواری نظامی بود علمی و منطقی که زیرساز هنری استواری داشت
نظام دستگاهی
از قاجاریه )خانواده فراهانی( تا امروز
۵ کلمه مهم
مقام یا دورردیف
دستگاهآواز
گوشه
مقام یا دور
در دورهٔ سلسلهٔ ساسانیان، باربد سیستم «خسروانی» را خلق کرد که ۷ مقام داشت
سعیدی )مولانا سعید یا سعدی( که در زمان ساسانیان می زیسته تعداد مقامها را به ۱۲ رساندسعیدی بنیانگذار مکتب دوازده مقامی در موسیقی ایران است
در متون مربوط به موسیقی، واژه های «پرده»، «شَد» و «دور» هم به جای مقام به کار رفته اند
قدیمی ترین اثر ادبی که نام تمام دوازده مقام را در خود دارد دیوان شمس مولوی است
ردیف
ردیف مجموع ه از ملودی های سنتی موسیقی ایرانی است که برای هر ساز یا برای صدا ،با نظم و ترتیب خاصی )در قالب دستگا هها و آوازهای مختلف( تقسیم بندی شده اند
ردیف فقط یک مجموعه ساده از ملودی های نیست، بلکه به ترتیب انها نیز اشاره دارد
شکل گیری ردیف عموماً به علی اکبر فراهانی نسبت داده می شوداولین شخصی که ردیف را به نت درآورد، علینقی وزیری بود
اولین شخصی که ردیف را نشر داده و از دربار به میان توده ها برد، درویش خان بود
ردی فهای موسیقی ایرانی در طول زمان ثابت نمانده اند بلکه گسترش یافته اند
دستگاه
مجموع ه ای از قطعات موسیقی )آواز یا نغمه یا گوشه( که با هم در گام، کوک، و فواصل نت ه م آهنگی دارند
مجموعه ای از قطعات موسیقی که بر اساس منطقی درونی به طور سنتی کنار هم قرار گرفته اند و معمولاً دارای قالبها و مدهای خاص خود می باشند
خیلی از قطعات موسیقی سنتی ایران، به این خاطر که حال و هوای مشابهی دارند، همگی در یک مجموعه به نام دستگاه جمع آوری شدند و نام اختصاصی خودشان را گرفتند
واژه «دستگاه» به احتمال زیاد از زمان سلسله قاجاریه در موسیقی ایرانی معمول شده است
این کلمه که در حقیقت جایگزین واژه «مقام» گردید
دستگاه های موسیقی ایرانی
دستگاه شور
دستگاه همایوندستگاه ماهوردستگاه سه گاه
دستگاه چهار گاهدستگاه راست پنج گاهدستگاه نوا
آواز
بر اثر جابه جا شدن نقش و وظیفهٔ نت های یک دستگاه، کیفیت های جدیدی دراین دستگاه حاصل
می شود که مایهٔ جدیدی بوجود می آورند
بیشتر نظریه پردازان این ملحقات یا متعلقات جدید دستگاه را آواز می نامند
هرکدام از این آوازها استقلال اجرایی دارند
در اصل، این آوازها برداشتی تازه از دستگاهی اصلی هستند که از آن سرچشمه گرفته اند
آواز را می توان دستگاه فرعی نامید
بعضی آنرا مایه نیز مینامند
آوازهای موسیقی ایرانی
آواز بیات ترکآواز ابوعطاآواز افشاریآواز دشتی
آواز بیات کرد
آواز بیات اصفهانآواز شوشتری
گوشه
گوشه نام هر کدام از ملودی ها یا آهن گهایی است که در دستگاهها و ردیفها وجود دارند
در واقع کوچکترین جزء هویت دار از موسیقی ایرانی
از گوش هها برای خلق قطعه های موسیقی استفاده م یشود گوشه های آوازی )برای خواننده ها(گوشه های غیر آوازی )برای سازهای مختلف(
گوشه های هر ردیف بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع آوری گردیده اند
در ردیف میرزا عبدالله ۲۵۰ گوشه دیده میشود
در ردیف آوازی محمود کریمی تنها ۱۴۵ گوشه آمده است
به طور سنتی در هر دستگاه، گوشه ها معمولاً در یک قالب دایره ای پنج قسمتی اجرا می شوندپیش درآمد – چهارمضراب – آواز – تصنیف – رنگ
اگر موسیقی ایران را یک کشور فرض کنیم
ردیف = دولت یا سیستم اداریدستگاه = استان
آواز یا نغمه = شهرگوشه = خانه
متاسفانه بسیاری کلمات
دستگاه و آواز و مایه و مقام و گوشهرا به جای هم استفاده میکنند
در هر دستگاه ساختار و زیربنای نوتهای موسیقی مشخص است
از چه نوت شروع میشودبا چه نوت تمام میشود
فاصله نوتها از هم چیست
اگر بخواهیم دستگاه را به صورت خیلی ساده تعریف کنیم:
دستگاه یعنی حال و هوا
دستگاه حالات کلی خاصی را در شنونده ایجاد و القا می کند
هر دستگاه احساس خاصی را به شنونده میدهد
ولی این احساس میتواند در زمانهای مختلف و برای افراد مختلف یکسان نباشد
۱ – گوشه های بکار رفته در قطعه موسیقی
۲ – روحیه و حال و احوال شنونده
۳ – سبک اجرای نوازنده یا خواننده
۴ – سبک و استادی )ذوق، خلاقیت و زیرکی( آهنگساز
آواز دشتی از غم انگیزترین دستگاه های ایرانی استآهنگ ای ایران در آواز دشتی نوشته شده است
برخی موسیقی ایرانی را در مقایسه با موسیقی غربی، غم انگیز توصیف می کنند
۱ – در موسیقی غربی، پرده و نیم پرده وجود دارد ولی در موسیقی ایرانی، ربع پرده هم بکار میرود
۲ – موسیقی ایرانی انعکاسی از تاریخ تراژیک ایران است
ملتی که در طول تاریخ اخیر خود، هیچگاه روی خوشبختی ، آسایش و امنیت را ندیده، ملتی که مدام تحت فشار
وحمله های وحشیانه مغول وترک وعرب بوده ، ذاتاً نمی تواند موسیقی غیر ازاین داشته باشد
۳ – موسیقی ایرانی مبتنی بر اشعار ایرانی است و بسیار از اشعار ایرانی هم غم انگیز هستند
معمولا احساس غم و حزن و اندوه بخش مهمی از جو یا بستر بسیاری از )یا تمام( دستگاه های موسیقی ایرانی است
یک نکته مهم را باید در نظر داشت
موسیقیدانان مختلف در باره تعداد و ساختار دستگاه ها و آوازها اختلاف نظر دارند
مثلا در حالی که اکثر موسیقیدانان تعداد دستگاه ها را ۷ میدانند، برخی معتقدند که تعداد دستگاه ها ۵ یا ۱۲ یا ۱۳ میباشد
احتمالا در آینده آوازها گسترده شده و دستگاه مستقلی را تشکیل خواهند داد
دستگاه شور
شور از جهاتی مهمترین وجامع ترین دستگاه موسیقی ایرانی است، از این رو آنرا مادر موسیقی ایرانی خواند هاند
نام «شور» ریشه در زبان عبری دارد و در عصر ساسانی وارد زبان فارسی شد هاست
شور دستگاهی است است که با ذوق مشرقی ها موافق و سهل و مورد پسند عمومی است
روح کلی حاکم بر شور حزن و اندوه و غم بسیار است
ولی غمی دارد شاعرانه و دلفریب، غمی لطیف وساده و صمیمی و بی تکلف
روح الله خالقی: کدام ایرانی است که شور را بشنود و نوای غم انگیز آن را درک نکند؟
نمونه
اغلب نغمات طوایف و ایلات و عشایر در زمینه این دستگاه استآتشی ز کاروان جدا مانده اثر استاد علی تجویدیخلوت گزیده اثر استاد شجریان و استاد پایور
مژده بهار اثر ایرج بسطامی و استاد مشکاتیان
آلبوم یاد ایام از محمدرضا شجریان و به خصوص خود تصنیف یاد ایامآلبوم زیباترین علیرضا افتخاریمرا عاشق شهرام ناظریتصنیف کاروان اثر علی تجویدی
همایون
از نظر ساختار، دستگاه همایون منحصر به فرد ترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار میرود
محبوبیت خاصی بین مردم ایران دارد
همایون بعد ازشور، یکی ازوسیع ترین دستگاههای ایرانی است
یکی از دستگاه های بسیار غمگین ایرانی است با غمی شکایت گونه
همایون دستگاهی بسیار دلنشین است باشکوه و مجلل )حتی با حالتی شاهانه، اشرافی و باوقار( و درعین حال بسیار آرام و زیبا و دلفریب
نمونه
بسیاری از لالایی ها و زمزمه های متداول در نقاط مختلف ایران
موسیقی زورخانه
قطعه شد خزان گلشن آشنایی جواد بدیع زادهآهنگ معروف اگر بار گران بودیم رفتیمآهنگ کاروان شهرام ناظری
تو ای پری کجایی از همایون خرمکیه کیه در می زنه از پوران
آلبوم بیداد استاد شجریان با آهن گسازی استاد مشکاتیان
آلبوم بی قرار محمدجلیل عندلیبی با آواز استاد شهرام ناظریرِنگِ فرح و رنگ شهرآشوب )از رنگ های قدیمی(
ماهور
بعضی از زبان شناس ها می گویند واژه ماهور تغییر یافته واژه ماژور موسیقی غربی است
شادترین دستگاه موسیقی ایرانی است
حال و هوای کاملا شادی دارد و و اکثرا مفرح و نشاط آور است
به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود
برای مارش های پر هیجان و پرشور
بعضی بخشهایش به موسیقی منطقه سیستان و بلوچستان، خراسان، لرستان و آذری آذربایجان نزدیک است
نمونه
تصنیف مرغ سحر از مرتضی نی داوود با صدای محمدرضا شجریان
تصنیف ز من نگارم درویش خان با صدای محمدرضا شجریانز دست محبوب از آلبوم شب وصل
آلبوم های سِ ِّرِ عشق، سپیده و سرو چمان با صدای محمدرضا شجریانآلبوم های بنمای رخ و یادگار دوست با صدای شهرام ناظریتصنیف شب وصل استاد شجریان
سه گاه
سه گاه ریشه کاملا ایرانی دارد
تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است
سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است ولی بیشتر برای بیان اندوهی که به شادی و امیدواری می گراید استفاده می شود
با این حال برخی آهنگهای شادی آور و حماسی نیز در این دستگاه ساخته اند
نمونهتصنیف آسمان عشق در آلبومی با همین نام
تار زلف، غم عشق و دل شیدا آلبوم رسوای دل و به ویژه آهنگ از غم عشق تو این آلبوم
آلبوم جان عشاق و گنبد مینا به خوانندگی محمدرضا شجریان که کاری از پرویز مشکاتیانسه قطعه در آلبوم دیلمان به خوانندگی محمدرضا شجریان به همت کامبیز روشن روان
چند قطعه ابتدایی در آلبوم در خیال به خوانندگی محمدرضا شجریان به آهنگسازی مجید درخشانی
قسمت هایی از آلبوم سخن تازه با آواز شهرام ناظری و آهنگسازی مهدی آذر سیناقطعه رسوای زمانه ساخته همایون خرم در آلبوم رسوای زمانه
آلبوم شوق دوست به خوانندگی شجریان با ساخت و تنظیم محمدجواد ضرابیانآهنگ گل اومد، بهار اومد ساخته مجید وفادار و شعر بیژن ترقیآهنگ زهره ساخته مجید وفادار با شعر جهانگیر تفضلی و صدای داریوش رفیعیآهنگ امشب که مست مستم
دستگاه چهار گاه
چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می دانند و روح فرهنگ ایرانی در چهارگاه متجلی است
چهارگاه از نظر علمی مهمترین مقام موسیقی ایرانی است
ویژگی بارز دستگاه چهارگاه روحیات مختلف و حتی متناقض آن می باشد
درعین اندوه ،می تواند بسیارشاد هم باشد؛ ضمن اینکه روحیات و حالات میهنی و سلحشوری و جنگ آوری درآن به خوبی نمایان است
چهارگاه دستگاهی است که کاملا به صبح ها اختصاص دارد
نمونه
نقالان اشعار شاهنامه را دراین دستگاه می خوانده اندقطعه بی کلام دخترک ژولیده علینقی وزیری
آلبوم دستان اثر پرویز مشکاتیان، با آواز محمدرضا شجریانآلبوم صبحگاهی اثر حسین علیزاده با آواز محسن کرامتیآلبوم کنسرت ۷۷ اثر شهرام ناظری و گروه کامکارهاتصنیف مبارک باد برای مجالس ازدواج
تصنیف الا ای پیر فرزانه براساس تمی از ابوالحسن صبا آهنگ باباکرم از حسین واثقی
دستگاه راست پنج گاه
به نام راست و پنجگاه یا راست نیز خوانده میشود
یکی از قدیمی ترین دستگاه های ایرانی است و اصل ومنشأ آن به زمان ساسانیان میرسد
این دستگاه در بین دستگاه ها از همه کمتر اجرا می شود
بعضی موسیقیدان ها معتقدند که این دستگاه به قصد تعلیم بنا شده است
راست پنج گاه ترکیبی است از چندین مقام قدیمی و به همین دلیل پنجگاه نام دارد
از این رو می توان تمام حالات و صفات و احساساتی که در دستگاه های موسیقی ایرانی است را با راست پنج گاه ایجاد نمود
نمونهآلبوم چشمه نوش
آلبوم راز و نیاز کارمشترک حسین علیزاده و علیرضا افتخاری اجراهای محمدرضا لطفی به همراه محمدرضا شجریان در جشن هنر شیراز )۱۳۵۴ خورشیدی(قافله سالار اثر محمدرضا لطفی
آلبوم ساز نو آواز نو با صدای شهرام ناظری
دستگاه نوا
دستگاهی است درحد اعتدال و آهنگی ملایم و متوسط دارد، نه زیاد شاد و نه زیاد حزن انگیز
معمولا اشعار حافظ را برای نوا انتخاب می کنند
دستگاهی است برای عرفان و سیر و سلوک عارفانه
در دستگاه نوا آرامشی عجیب حاكم است
نمونه
تصنیف رفتم در میخانه و آلبوم نوا مرکب خوانی از محمدرضا شجریان
کنسرت نوا و آلبوم نینوا از حسین علیزادهچهره به چهره محمدرضا لطفیدود عود پرویز مشکاتیان
آواز بیات ترک
علیرغم نامش صددرصد ایرانی است
واژهٔ ترک در نام این آواز به قوم قشقایی اشاره می کند و نه به ترک های ترکمنستان یا آذربایجان یا ترکیهاز همین رو برخی آن را با نام بیات زند نیز می شناسند
بسیار یکنواخت وعامه پسند است و در میان مردم رواج دارد
ازلحاظ محتوای غم و شادی ، بیشتر به سمت شادی وگشادگی خاطر سوق دارد تا به غم
به نوعی بعد ازماهور از شادترین دستگاههای ایران است
نمونه
قطعه اندک اندک شهرام ناظری
آلبوم گل صدبرگ ناظری
اذان معروف موذن زاده اردبیلی در گوشه روح الارواح بیات ترک ساخته شده
آواز ابوعطا
به آن سارنگ یا سارنج و یا دستان عرب نیز می گویند
ابوعطا آوازی است بازاری که بین عامه مردم رواج فراوان دارد
اکثرا حال و هوای غمگینی دارداما از لطافت و زیبایی خاصی برخوردار است
نمونه
آلبوم آتش در نیستان شهرام ناظری
تصنیف بهار دلکش محمدرضا شجریاناشکم دونه دونه از پوران
آواز افشاری
معمولا متاثر کننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونی دارد
گاهی آهنگهای شاد نیز در این مایه پیدا میشوند
غالباً با اشعار مولوی خوانده می شود
نمونه
این دهان بستی دهانی باز شد توسط محمدرضا شجریان برای ماه رمضان
از کفم رها از عارف قزوینی ساخته با خوانندگانی محمدرضا شجریان و سیما بینا
قطعهٔ گشته خزان به آهنگسازی عباس شاپوری و تنظیم فرهاد فخرالدینی با شعری از تورج نگهبان و آواز علیرضا قربانی
آواز دشتی
آن را آواز دشتستانی یا آواز چوپانی نیز نامیده اند
احتمالا اصل آن ناحیه دشتستان )استان فارس( است
امروزه بین مردم گیلان رواج فراوانی دارد، به همین خاطربه شوخی به آواز رشتی نیزمعروف است
محزون ترین نغمه های ایرانی در این آواز هستند
غمی که در این آواز وجود دارد قادر است اشک هر جنبده ای را دربیاورد
این آواز با آن که غم انگیز و دردناک است، درعین حال بسیار لطیف و ظریف است
نمونه
دشتی همیشه پای ثابت عزاداری ها بوده و هستآواز فریدون پوررضا در موسیقی تیتراژ سریال پس از بارانآهنگ رعنا از گروه رستاک
سرود ای ایران اثر روح الله خالقی با شعری ازحسین گل گلابسرود ای وطن ساخته علینقی وزیری
آواز بیات کرد
آنرا کرد بیات نیز مینامند
آثاری که در این آواز خوانده شده اند محدودندآلبوم کاملی از بیات کرد ساخته نشده
نمونه
تصنیف دل دیوانه
آواز بیات کرد در آلبوم آستان جانان توسط استاد شجریان و مشکاتیان
تصنیف با من صنما در بیات کرد توسط استاد شجریان در آلبوم بی تو بسر نمی شودتصنیف سنگ خارا مرضیه
آواز بیات اصفهان
از آوازهای قدیم ایرانی است
حالت بیات اصفهان غم است اما غم عشق و غم فراق
یک غم نوستالژیک، غم غربت، غم عشق و ناز معشوق
با اینکه این آواز گوشه های غمگینی دارد اما غم و حزن و اندوه آواز دشتی متفاوت است
)غم بیات اصفهان غمی است بسیار شیرین، ولی غم دشتی غمی است دردناک(
حال و هوای بیات اصفهان تا حدودی با گام مینور در موسیقی غرب یکی است
نمونه
آلبوم سفر به دیگر سو شهرام ناظری
یک قسمت از آلبوم مشترک کیهان کلهر و علی بهرامی فرد با نام تنها نخواهم ماند
تیتراژ سریال هزاردستان ساخته مرتضی نی داوود دلم می خواد به اصفهان برگردم معینمی زنم فریاد هر چه باداباد از هایدهبوی جوی مولیان از بنان و مرضیه
تصنیف بهار دلنشین اثرروح الله خالقی
آواز شوشتری
با اینکه این آواز تم غمگینی دارد اما تعدادی آهنگ شاد هم در آن خوانده شده
نمونه
تصنیف بیا تا گل برافشانیم ساخته حسین علیزاه و با آواز علیرضا افتخاری در آلبوم راز و نیاز
قطعه بی کلام به زندان از استاد ابوالحسن صباآهنگ معروف سریال دلشدگان
دستگاه همایون شوشتری و بیات راجه تکنوازی ویولن مجیدی وفادار.mp4
یادکردی از برادران وفادار
در سالروز خاموشی آنها
یک بوسه و این همه ماجرا
باز هم مرا ببوس….
✍️ علیرضا امینی
چندی پیش در سالروز در گذشت حسن گلنراقی برنامه ای در مورد اثر شاهکار و ماندگار مرا ببوس از شبکه مختلف کجازی و حقیقی پخش شد که مثل رسم نا اهلان این روزها خواننده اثر بسیار مورد ستایش قرار گرفت ولی در کلیپ معرفی اثر هیچ نامی از خالقین این اثر جاودانه یعنی آهنگسازش استاد مجید وفادار و شاعرش حیدر رقابی متخلص به هاله برده نشد.
تذکر نگارنده و بانو پوراندخت وفادار و تنی چند دیگر از فعالان فرهنگی و تاریخی موسیقی در چند ماه گذشته به سرهم کننده تصاویر کمتر از حد معمول و سبک فردی که عنوانش را مستندساز می داند بارها به او اعلام شد ولی از جهت فقدان درایت و گوش شنوا در آن فرد باعث شد که سعی در اصلاح اشتباهش نکند و از آنجا که در این قلم کبیر صلاح نبود فردی صغیر را به بلوغ برسانیم لذا از ذکر نامش احتراز کردیم و نیز سخت تنانی هنرور که با آن اجراهای جنگجویانه و لات گونه شان بعید است حتی فرزند خود را بوسیده باشند و بهتر است از بذل نظر و پخش فیض با اظهار نظر درباره رمانتیک ترین ترانه این قرن یعنی مراببوس دوری کنند در آن به اصطلاع عام مستند و به عرف خاص جورچین بازی های شاتر و لنز بذل سخن رانی فرموده بوده اند که زهی عجب !!! چون بردن نام این اثر هم توان و تخصص و دانش می خواهد که می دانیم و همگان می دانند که ندارند.
این روزها با خواننده سالاری هایی که مرسوم شده است ، ولی خواننده ای سالار نمی بینیم ، براحتی یک اثر جاودانه را بنام خواننده اش سند می زنند و می گویند فلان آهنگ فلان خواننده را شنیده ای ؟ و آهنگساز و ترانه سرا حذف می شوند ! ولی در قدیم ترها اینگونه نبود و اهالی هنر و رسانه ها و حتی مردم کوچه و بازار قدر نمک دست و پنجه و ذهن خلاق آفریدگاران یک اثر را می دانستند و جالب این بود که در گذشته یک اثر با چند خواننده ضبط می شد تا آنکه بهتر می خواند پیدا شود مثل همین ترانه مرا ببوس که اصل اجرای آن با صدای خانم پروانه (خواننده ای آذری که آن روزها فعال بودند) ضبط شده است که نام اثر روی صفحه ( آخرین بوسه ) ذکر شده است.
حسن گلنراقی که در یک مهمانی اثر مرا ببوس را با صدای پوراندخت وفادار می شنود و این اتفاق تاریخی بود که ماجرای این بوسه تاریخ ساز شد و گلنراقی از آن مهمانی بجز ماکولات و اشربه که همه خوردند برداشت بهتری کرد و حضور در لیست مهمانهای آن محفل باعث شد برای همیشه تاریخ موسیقی ایران ماندگار شود. و گلنراقی بعد آهنگی هم به نام ” دل دارم قلوه دارم ” را می خواند که مورد استقبال قرار نگرفت و او دریافت هیچ اثری نمی تواند مثل مراببوس مقبول عام و خاص گردد و در ادامه به همین یک ترانه اکتفا کرد.
روزی در رادیو حسن گلنراقی در استودیو به همراه مشیرهمایون شهردار و پرویزیاحقی که در ارکستر مجید وفادار ساز می زد و کارهای استاد را ازهمانجا می شناخت و به آن ها مسلط بود کار مراببوس بصورت بداهه و دلی ضبط می شود ولی در پایان ضبط پرویز یاحقی به دستخط خودش روی ریل ضبط شده می نویسد پخش نشود و دلیلش هم این بوده است که از آهنگساز اثر اجازه نداشتند . چند روز بعد در برنامه ای در رادیو که بحالت مسابقه رادیویی بوده است و اثری پخش می شده و مردم آهنگساز و شاعر اثر را حدس می زدند و برنده می شدند با نظر مشیر همایون که خودش مدیر وقت بوده است این اثر پخش می شود و می شود یک بوسه و این همه ماجرا و این شد که اثر مرا ببوس بدون اجازه خالق اثر عیان شد و این اتفاق هنری و شخصیت بزرگ و حیای مجید وفادار انگار باعث شد این روزها هم بعد از گذشت نیم قرن دیگر اسمش را نبرند و یک شاهکار هنری فقط با نام خواننده اتفاقی نه انتخابی آن ! مصادره شود و عجیب است از رسانه راوی که بدون تحقیق و با دانشی قلیل اثر را شرح و تفصیل می کنند .
به نظرمن این اثر باید در سالروز و نکوداشت مجید وفادار و یا حیدر رقابی رونمایی شود و برای سالروز حسن گلنراقی ترانه ( دل دارم قلوه دارم ) البته اگر ارزش ارائه در کارنامه هنری یک هنرمند را دارد معرفی و پخش شود.
مجید وفادار با بالغ بر 300 تصنیف ماندگار که تعداد قلیلی از آنها شناخته و اجرا شده اند که البته همین تعداد قلیل دستمایه شهرت خیلی از خوانندگان نسل جدید امروز نیز شده است ، شب جدایی را خواندند ، زهره و گلنار را خواندند و معروف شدند ولی قدر و ارج مجید وفادار را ندانستند.
و مهم اینکه در آن روزها با اوج گیری صنعت فیلمفارسی آهنگسازی فیلم نیز اوج گرفت که مجید وفادار نیز در این کاروان خوش درخشید و حدود 50 آهنگسازی فیلم در کارنامه اش دارد مثل امیر ارسلان و … که یکی از این آثار در موسیقی فیلم اتهام در سال 1335 است . قطعه مرا ببوس برای این فیلم در حدود سالهای 1332 ساخته و پرداخته شد که برای فیلم باید استفاده میشد و با صدای بانو پروانه ضبط گردید ،
و اینکه در فیلم خانم ژاله علو اثر را لب زدند و جالب همین است که چگونه شایع اثر خوانش یک افسر در شب اعدامش بوده است . البته انکار نمی شود خاصیتی در صدای حسن گلنراقی بود اثر را شنیدینی تر کرد چون ذات اثر انگار برای صدای مرد بهتر ادا می شد و بعد از بانو پروانه اثر را خوب خواند ولی خیلی ها معتقدند کاش این اثر را هم داریوش رفیعی می خواند … ایکاش.
اثر مرا ببوس در فیلم اتهام بعنوان آهنگ وداع پخش شد و هرگز نباید آن را یک اثر سیاسی دانست چون همین اندیشه غلط باعث شده است سالهاست این اثر اقبال اخذ مجوز و بازاجرا در ارکسترهای امروز را ازدست بدهد و حرف و نقل های نا صائب اثر را روی خطوط قرمز این روزها قرار داده است که محکم باید گفت اثر مراببوس یک اثر عاشقانه تغزلی شاهکار است و هرگز سیاسی نبوده و نیست.
در آن روزها چون جریان های چپی و راستی و جناح بندی های سیاسی در جامعه تازه اوج گرفته بود هر جناحی سعی داشت خودش را به جریانی اجتماعی بچسباند تا به اقبال عمومی نزدیک شود و این اتفاق مشمول اثر موفق مراببوس نیز شد که برادر زاده استاد وفادار پوراندخت بعنوان اولین خواننده آثار ایشان که در اغلب تمرینات خانگی بعد از خلق یک اثر من آنرا اول یاد می گرفت و می خواند و نیز خواننده سالهای 1337 و 1338 در ارکستر عمویش در رادیو درباره اثر جاودانه مراببوس این ارتباط را به یقین انکار می نماید و می گوید این اثر یک اثر عاشقانه و تغزلی شاهکار است.
در سالهای اخیر و حتی در نسل گلها بودند هنرمندانی که آثار نسل گذشته خود را برداشتی از یک ملودی غیر ایرانی معرفی کردند و در پاسخ باید گفت با وجود محدود بودن رسانه های آن روزها امکان پخش و شنود آثار غیر ایرانی و غربی کم بوده است لیکن معلوم نیست چرا حضرت علی تجویدی عزیز که خود در کوران حضور خوانندگان و ترانه سرایان و همنوازان آنچنانی در باغ ها و تفرج گاههای سراسر لذت و تخدیر آثار زیادی خلق کردند بگویند این اثر شبیه آهنگی دیگر است مهم نیست چون شاید راوی سنی بوده است.
خیلی از نسل گلها سر سفره مجید وفادار ارتزاق کردند و نان خوری کردند چرا که با خوانندگانی که مجید وفادار بار آورد و این خوانندگان در کلاس پربار و ارزشمند مجید خان خواندن تصنیف ایرانی یاد گرفتند، توانستند معروف شوند و شهرت آنها مبتدا به شهرت خوانندگان دست پرورده مجیدخان بود و ایشان و تمام آنچه به آن می نازند تالی هنر مجید وفادارند اگرچه آثارشان نیز رگه هایی از کپی ناعلمانه فنون و رموز مجید وفادار است که اگر لازم به پرده دری شد این نسخه برداری ها همه موجود است و قابل پخش! ولی بگذریم بهتر است چراکه هر جمله از هر شاگردی گرد تکدری بر چهره استادی نمی نشاند که نگرانش باشیم و می بخشیمشان ؛ و اگر از اینکه سهمی از یک بوسه شفابخش مجید وفادار به ایشان نرسیده است که همچون گلنراقی به درمان برسند و معروف شوند دلخورند من بعنوان سرپرست طرح بازآفرینی آثار باشکوه استاد فقید مجید وفادار به نیابت از خاندان استاد برای بوسیدنشان اعلام آمادگی می کنم ، ولی چون شاید این بوسه خواهان اقبال ذاتی گلنراقی را نداشته باشند قولی بابت شهرت این بوسه بر رخشان نمی دهم چون بوسه می شود داد ولی باز شاهی بر شانه هرکس نخواهد نشست.
این مکتوب سندی باشد برای عمق اندیشان پخته و سطحی نگران خام که بدانند تا ندانسته نمانند و نیز شبکه های داخلی و خارجی فارسی زبان حقیقی یا مجازی که ، در قلّت محتوا اگر بمانند ، این گونه برنامه ها را بدون تحلیل محتوی تهیه و پخش می کنند بدانند تا از این مقطع تاریخی مانع این انحراف غیر فرهنگی در موسیقی ایرانی باشم و تاریخچه یک اثر منبعد درست و سلیم شرح و بسط گردد.
درود و سپاس بر عاشقان فرهنگ اصیل موسیقی ایران و آثار مجید وفادار که یک بوسه اش این چنین مشتاق و شیفته دارد و بدرود.
علی رضا امینی
محقق،مولف ،موسیقیدان
تهران – تابستان 1398
حمید وفادار (تهران ۱۲۹۳ـ۱۳۶۸ش)
نوازندۀ تار و از شاگردان درویشخان بود و بعدها از محضر علیاکبر شهنازی نیز بهره برد. از جوانی همراه برادرش مجید وفادار برنامهها و کنسرتهای بسیاری برگزار کرد در سال ۱۳۲۱ بامجید وفادارارکستر برادران وفادار را تشکیل دادند که بهسبب کمبود امکانات ضبط در آن زمان، چیزی از آنها ضبط نشده است. حمید وفادار از سال ۱۳۲۸ازرادیو کناره گرفت و به نواختن برای خود پرداخت. روش او در تارنوازی ابتکاری و برگرفته از روش استادانش بود. از تارنوازی حمید وفادار چند قطعه خوشبختانه موجود میباشد و همین اندک هم توانایی اورا در زمان خود به رخ می کشد مضراب حمید وفادار بسیار گوشنوازو دلنشین میباشد و سلوهای او گویای ظرافت نواختن ملودیهابر روی تار هست و صدای تار او بیان کننده ی احساسی بسیار عاشقانه هست .سال ۱۳۱۲ بانو ملوک ضرابی کنسرتی در تهران برگزار کردند که نوازنده تار حمید وفادار بود و این نشان از تبحر این نوازنده در نواختن تار را نشان میداد حمید وفادار دو آهنگ هم ساخت که در بزرگداشتی که بمناسبت برادران وفادار به همت بانو پوران وفادار در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد خواننده ای جوان آهنگ حمید وفادار را باز خونی کردند و بی گمان مهارت حمید وفادار درآهنگسازی ودر زمان خود بسیار قابل توجه بوده و اما اینکه چرا ایشون خیلی کم کار بوده اند جای سوال میباشد ؟چرا که هم در آهنگسازی و هم در نوازندگی در عصر خود از بسیاری از افراد یک سر و گردن بالاتر بود .
حمید وفادار پدر بانو پوران وفادار میباشد خانواده ای که یک تنه بار موسیقی را بدوش کشیدند و با خلق آثاری بسیار گرانبها سهم بسزایی در فرهنگ غنی موسیقی ملی ایران ایجاد کردند حمید وفادار در نهم اسفند ۱۳۶۹چهره در نقاب خاک کشید اما آنها هرگز از خاطر انسانهای این سرزمین اهورایی نمی روند یاد و نامشان جاودان باد و از همین جا برای خانم پوران وفادار آرزوی سلامتی دارم که باتلاشهای بی پایان خود یاد و نام خانواده بزرگ وفادار را زنده نگه میدارند
شایان ذکر است که علیرضا امینی (موسیقیدان، موسیقیپژوه و فعال سرشناس رسانهای)، فعالیتش در حوزه گنجینه آثار مرحوم استاد مجید وفادار را با بازسازی و بازاجرایی آثار وی آغاز کرد و از سال 96 تا الان، حدود 30 اثر جدید از مجید وفادار را روی صحنه برده است. کنسرتهای برج میلاد، تالار اندیشه و تالار وحدت ( با بازخوانی هنرمندانی چون: محمد معتمدی، مجید حسینخانی، سرکار خانم بانو پوراندخت وفادار، دکتر مسعود مظلوم و مهرداد مظلوم)؛ از جمله فعالیتهای اخیر امینی در تناوب زمانی شهریور 96 تا شهریور 98 میباشد. مجموعهی پخش شده “بگو کجایی” با صدای محمد معتمدی و دو مجموعه دیگر با دو خواننده دیگر، در آستانه نشر از علیرضا امینی در این خصوص است.