نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

لطف‌الله مجد نوشته جواد ظل طاعت

لطف‌الله مجد نوشته جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله

استاد “لطف الله مجد”

هنرِ شادروان استاد”لطف الله مجد” را بیشتر باید از صدای لطیف و شفاف تک مضراب هایش شناخت. زنده یاد استاد “لطف الله مجد”، همچون مرحوم “رضا ورزنده” و شادروان “مجتبی میرزاده” استعدادی درخشان بود که بر سرزمینی بی بار و بر رویید، خودرو و خودساخته رشد کرد و گل داد. از این نوازندگان استاد ندیده، اما استاد، در هر نسلی بوده است. فقرِ فرهنگ عمومی، قحط عنایت به موسیقی در جامعه ای هنرمندکش، اینان را به مرگی زودهنگام از بین برده است، اما نتوانسته مانعِ شکوفایی و بارآوری شان شود. اینان با رنجِ تمام و خودآموزی مدام، آهسته آهسته در کنار هنرمندان و استادانی نشستند، که از جایگاهی فرهیخته تر و زندگانی ای مرفه تر و مطمئن تر برآمده بودند و آموزشهای کاملی را دیده بودند. تاریخِ موسیقی ما و تحلیل های آینده، خود، ارزیابی منصفانه و اندیشیده ای را به این گلهای اصیل و خودرو اختصاص خواهد داد و باز هم نمایان خواهد کرد که حسن عاقبت و ماندگاری، به عنایتی است که از سوی خداوند هنرآفرین به برخی جانهای حساس و برگزیده، اعطا می شود. استاد “مجد”، از جمله هنرمندانی بود که همکاری اش با رادیو، به روزهای آغازِ فعالیت رادیو در ایران برمی گردد. آنان که در این همه سال، شنوندة برنامه های رادیو ایران بوده اند، خاصه آنهایی که به موسیقی ایرانی شیفتگی دارند و برنامه های رادیو را پیوسته شنونده بوده اند، بی گمان به یاد دارند که در طول این همه سال، چه بسیار صدای سازِ”لطف االله مجد” را شنیده اند و چه بسیار که دل به طنینِ زخمه هایی سپرده اند که از سراپرده ی تار”مجد” برمی خاسته است. وی پیوسته دلخوش از این بود که با سازِ خود توانسته است، عالَمی داشته باشد و دلخوش تر، از این بود که وقتی سازش را در پناه جانش می گیرد، فرصتی دارد تا فریادهایی از شور و عشق و راز و نیاز را با خود و با او زمزمه کند و چنین بود که اغلب می گفتند، سازِ “مجد” تنها صدای خوش نیست، بلکه مجموعه ای از گفت و شنودهایی است که دریافتش و دریافتنِ راستینش، می تواند موجبِ ناب ترین لذتها بشود. بعد از نسلِ قدیمِ نوازندگانِ تار در رادیو، مانند”علی اکبرخان شهنازی” و”مرتضی خان نی داوود”، او و زنده یاد “جلیل شهناز” نسل جدید تار نوازان رادیو بودند که در آن روزگار، محبوبیت بسیاری یافتند.

“لطف االله مجد” یکی از آن نوازندگانی بود که همه جا ساز نمی زد و صدای سازش را در هر مکانی نمی شد شنید. او یکی از نوازندگانِ خوب و باارزش برنامه ی گلهای جاویدان بود که با دعوت زنده یاد “داوود پیر نیا” از او، یکی از همکاران دائمی آن برنامه شد. استاد “مجد” از بین نوازندگانِ آن دوران به” ابوالحسن صبا”، “حسین تهرانی” و “مرتضی محجوبی” علاقه ی زیادی داشت. از بین خوانندگان نیز، “ادیب خوانساری” و “بنان” دوستانِ مورد توجهش بودند. با “بنان” و “اسماعیل نواب صفا” و “ابوالحسن ورزی”، بسیار دوستی و معاشرت می کرد. سالها در اداره های دولتی با کمال صداقت و پاکی به کار مشغول بود و در کنجِ قناعت، با ساز خویش عالمی داشت. او در نوازندگی تار، چیره دست بود. تکنیکی داشت که خاصِ خودش بود. نواختنِ تار را اول بار از طریق پسرعمویش شناخته و آموخته بود. او علاوه بر اینکه خودش اهلِ ذوق بود، و علاوه بر اینکه تکنیک خاصی در نوازندگی داشت، با این همه تا حدودی هم متأثر از تکنیک نوازندگی مرحوم استاد “عبدالحسین خان شهنازی” بود و تا حدودی هم از روی پنجۀ استاد “احمد عبادی”، کار می کرد. ناگفته نماند که او در نوازندگی خودساخته بود، بی آنکه پیش کسی مشق کند و تعلیم ببیند، از سرِ ذوق و علاقه ای که داشت، توانست به راز نواختن تار دست پیدا کند و بعدها هم به درجۀ استادی

برسد. تکنیک او چنان بود که هر کس صدای سازش را می شنید، بلافاصله می فهمید که آنچه می شنود، صدای ساز “لطف االله مجد” است. به طور کلی می توان گفت، که بسیار شیرین کار می کرد و زیبایی و ظرافت کارش در پنجه و مضرابش بود.

در دفترچه اثر به قلم “محمدرضا شرایلی” آمده است:

“لطف‌الله مجد” )1296-1357( یکی از این جوانانی بود که چندماه پس از روی کار آمدن “وزیری” در سن حدود 25 سالگی برای نوازندگی تار در آزمون ورودی رادیو شرکت کرد و پس از نواختن چند قطعه در چهارگاه و قبولی در آزمونِ عملی به اجرای تکنوازی در رادیو پرداخت. وی خودآموخته بود و تار را نزد استادی مشق نکرده بود و تنها ذوق سرشار و استعداد خداداد راهنمای آموختن تارنوازیاش بود. او با شنیدن صفحات گرامافونِ قدیمی و تمرین شنیدههایش نوازندهی قابلی شده بود. او در این سالها غیر از شرکت در برنامههای تکنوازی با برخی ارکسترهای رادیو از جمله ارکستر “حسین یاحقی” نیز همکاری میکرد. آنچنان‌که از نواخته های “مجد” مشهود است به نظر میرسد علیرغم آنکه او مستقیماً استادی در تارنوازی نداشته اما برداشتهای آزاد از تکنیکهای مضراب و پنجه و بهویژه شیوهی صدادهی تار “عبدالحسین شهنازی” در تکامل لحن خاص نوازندگی “مجد” بسیار مؤثر بوده است. همچنین همنشینی و معاشرت با نوازندگان هنرمندی چون “رضا محجوبی” و “حسین یاحقی” در تأثیرپذیری او از لحن سازهای کششی نقش مهمی داشته است. مضرابِ “مجد” پرقدرت و شفاف است و زنگ صدای تارِ او شاید درکمتر نوازندهای شنیده میشود. اگرچه نوازندگی “مجد” بیش از آنکه پرریز باشد دارای تکمضرابهای قوی است اما نوعی ریزِ ملایم و سریع نیز دارد که گاه در توقف میان جملاتش شنیده میشود. استفاده از ویبره های تری مانند) با اشاره های سریع انگشت دوم بر پردهی بالاتر نت اصلی( و ویبره های عرضی )لرزش عرضی انگشت پشت پردهی ساز( در ساز “مجد” به وفور وجود دارد. »کوك ساز« در تارنوازی “مجد” دارای تنوع است و برای بسیاری از مایه‌ها از كوك خاص متناسب با همان مایه استفاده میکند. پاساژهای سریع که در میان اُفتوخیز جملات تنیده شده و ناگهان شنونده را به وجد میآورد از مشخصات بارز نوازندگی “مجد” به شمار میرود. از دیگر شاخصهای شناخت تارِ “مجد” درابهای سریع و تکمضرابهای چپِ گرفتهی اوست. این مضرابها که به دلیل سکوتهای پیامدشان، مانند ضربهای در گوش شنونده صدا میکند، در بسیاری از قطعات ضربی و چهارمضرابهای “مجد”، شنیده میشود. همچنین باید به پایهچهارمضرابهای او اشاره کرد که از تنوع ذوقیِ قابلملاحظهای برخوردارند. از دیگر تکنیکهای شخصیِ تارنوازی او، که در برخی تراكهای آثارش نیز شنیده میشود اجرای نوعی ریز با مالش ملایم مضراب روی سیم به جای ضربات پیاپی مضراب است که تولید صدایی ملایم، ممتد و پیوسته میکند«.زنده یاد استاد “نواب صفا” نیز در وصف تار استاد “مجد” میگوید: »تک مضراب هایش را به قطرات باران و چهارمضراب هایش را به رگبار بهاران تشبیه کرده ام و همین شیوه نوازندگی به ساز او جنبه استثنایی داده بود. ساز “مجد” حدیث دلش بود و غمهایش. این حالت را، تنها، در پیانوی “مرتضی خان” شنیده بودم. روزی خود “مجد” به من گفت: »صفا من با سازم حرف می زنم. مخاطب دارم، مخاطبی که مرا نمی شناسد«. گاه از مضرابش غم می ریخت و زمانی با چهارمضراب های تند و پرشورش، شادی می آفرید. سازِ او نمودی از زندگی اش بود، همان گونه که “مصطفی فاتح” از قول”ابوالحسن احتشامی” نقل کرده است: »به کمترین مهربانی نرم می شد و به کوچک ترین ناملایمی متألم و متأثر می گردید.« چون بسیار به او نزدیک بودم، از علت غمهایش آگاهی داشتم. در دنیای متمدن، یک نوازنده ممتاز، همواره در ناز و نعمت به سر می برد و متأسفانه در مملکت ما، یک هنرمند منحصر به فرد، باید دائم در تلاش معاش باشد و در نگرانی و دلهره به سر ببرد. در مورد رفتار زشتی که در سال 1342 با او کردند و خود شاهد آن بودم در جای خود و به موقع سخن خواهم گفت. نکته دیگری که به نوازندگی اش رونق بیشتری می داد، استفاده از انگشت کوچکش بود که به من اظهار می داشت، چون انگشتانم بلند نیست از انگشت کوچک نیز استفاده می کنم و از آنجا که انگشت کوچک، دارای قدرت سایر انگشتان نیست، در اثرِ ممارست و تمرینِ زیاد، برخلاف همه نوازندگانِ تار، از این انگشت هم، مانند سایر انگشتان، هنگام نوازندگی سود می برد و به همین جهت، به قول “فاتح” انگشتانش سلیس و روان بود. خصوصیت دیگر “مجد” در نواختنِ تار، این بود که از مضراب در بین دو کاسه و نقاره ی ساز، بهره می گرفت که صدای مطبوع تری دارد.« برای تشریح قدرت” لطف االله مجد “و به طور کلی نوآوری و نبوغش در نوازندگی، همین بس که وقتی پس از یک دوره بیماری مجدداً به رادیو ایران بازگشت، شورای موسیقی خواست که در میزان دستمزد او تجدید نظر بشود. در آن زمان خود به خود این صحبت پیش آمد که” لطف االله مجد “را با چه کسی باید سنجید؟ “استاد علی تجویدی”، هنرمند سرشناس کشورمان که سالها عضویت شورای موسیقی را داشتند و در آن جلسه نیز بودند، گفتند که: »باید دیگران را با مجد سنجید.« در چنین شرایطی بود که ارزش و دستمزد “مجد” به خوبی روشن گردید. نوازندگی اش، آنقدر جالب و دلنشین و پرمحتوا بود که مرحوم “روح االله خالقی” در کنسرتهای انجمن موسیقی ملی، بارها و بارها او را به عنوان تکنواز انتخاب کرد و به طور کلی نشان داد که به سازش، علاقه ای خاص دارد. از او برنامه های زیادی به همراه زنده یاد”حسین تهرانی”، “رضا ورزنده”، “علی تجویدی” و “پرویز یاحقی” باقی مانده است. وی دو آهنگ لطیف و جذاب نیز ساخته است که به همت “لطف اله مفخم پایان” به چاپ رسیده است. “لطف االله مجد” به سال 1296 خورشیدی در خانواده ای هنر دوست در مازندران به دنیا آمد و در 8 دیماه 1357 خورشیدی از دنیا رفت. روحش شاد و یادش گرامی

بداهه‌نوازی دستگاه سه‌گاه تار لطف‌الله مجد و تمبک امیرناصر افتتاح.mp4

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

گواهینامه پایان‌دوره متوسطه گیتار و تمبک عرشیا جلالی

گواهینامه پایان‌دوره متوسطه گیتار و تمبک عرشیا جلالی

گواهینامه پایان‌دوره متوسطه گیتار و تمبک عرشیا جلالی

به نام خداوند جان و خرد

تاریخ: ۱۴۰۲/۰۸/۱۹

شماره: ۳۷۴۸/۵۳۲

هنرجوی گرامی جناب آقای عرشیا جلالی

بدین‌وسیله موفقیت شما را در به‌پایان رساندن دوره متوسطه رشته گیتار تبریک می‌گوییم. امیدواریم با ادامه فعالیت هنری خود شاهد شکوفایی خلاقیت شما در این زمینه باشیم. ارزیابی ما از  شما در این دوره به شرح زیر است:

نظم و اخلاق: عالیاکول: خوبتوانایی هم‌نوازی: عالی
رعایت دقیق ریتم: عالیقدرت گوش: عالیتمرین روزانه: خوب
دشیفر: متوسطتوانایی کوک ساز: خوبسونوریته: خوب
نوانس:خوبدقت اجرا: خوب

رپرتوار نواخته شده در این دوره: کتاب اول Abner Rossi، کتاب ۵۰ قطعه کلاسیک فرزاد امیرانی

همچنین سطح کاری شما در این دوره عالی است.

ایمان ملکیفرزین نیازخانینیما فریدونی

به نام خداوند جان و خرد

تاریخ: ۱۳۸۸/۰۸/۲۱

شماره: ۳۷۴۸/۵۳۵

هنرجوی گرامی جناب آقای عرشیا جلالی

بدین‌وسیله موفقیت شما را در به‌پایان رساندن دوره ابتدایی رشته تمبک تبریک می‌گوییم. امیدواریم با ادامه فعالیت هنری خود شاهد شکوفایی خلاقیت شما در این زمینه باشیم. ارزیابی ما از  شما در این دوره به شرح زیر است:

نظم و اخلاق: عالیاکول: عالیتوانایی هم‌نوازی: عالی
رعایت دقیق ریتم: عالیقدرت گوش: عالیتمرین روزانه: عالی
دشیفر: عالیتوانایی کوک ساز: سونوریته: عالی
نوانس:عالیدقت اجرا: عالی

رپرتوار نواخته شده در این دوره: کتاب لطف تمبک-آموزش تنبک حسین تهرانی 

همچنین سطح کاری شما در این دوره عالی است.

ایمان ملکینیما فریدونی
گواهینامه‌ی پایان دوره‌ی ابتدایی عرشیا جلالی هنرجوی گیتار فرزین نیازخانی آموزشگاه موسیقی نیما فریدونی
نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

محمود تاج‌بخش نوشته جواد ظل طاعت

محمود تاج‌بخش نوشته جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله برای ما


استاد “محمود تاج بخش”

استاد “محمود تاج بخش” از هنرمندان قدیمی بود که عمري را با عشق به موسیقی ایرانی گذراند و در سالهاي آخر عمرش به تدریس سه تار مشغول بود. “تاجبخش” علاوه بر تسلط استادانهاش بر ردیفهاي موسیقی ایران، در بداهه نوازي نیز استادي بیبدیل بود. براي تجلیل از یاد این نوازنده قدیمی، هیچ شرحی بهتر از نوشته شادروان “حسینعلی ملاح” نیافتیم، “ملاح فقیه”، این متن را در سال 1365 نوشته است:

))در بهار سال 1302 خورشیدي، شکوفه وجود “محمود” در گلستانی که تمام گلهایش از گلزار هنر، آبشخور داشته اند، شکفته شد. عمویش »کریم تاجبخش« از دست پروردگان مرحوم “درویش خان” بود- سه تار می نواخت و خوش می خواند. در این محیط، براي برادر “محمود” )که پنج سال از وي بزرگتر بود( سه تاري تهیه شد، تا نزد عمویش تعلیم بگیرد »محمود« نیز که هشت سال بیشتر نداشت، در جلسات درس حضور می یافت و گوشه هاي آوازها را بخاطر می سپرد و به هنگام تمرین برادر، یادآورش می شد- اندك اندك برادر بزرگتر که درمی یابد هوش و استعداد “محمود” در فراگیري موسیقی در خور توجه است، سه تار را به او وا می گذارد. از این زمان، سه تار، به “محمود” تعلق می گیرد- تمرین ساز، جدي تر می شود و به روزي چهار تا پنج ساعت می رسد- این پشتکار موجب می گردد که در نواختن قطعات تا حدي دشوار، توفیق قابل ملاحظه اي پیدا کند و تا آنجا آواي سازش شنیدنی بشود که اولیاي مدرسه، بوي تکلیف کنند در جشن سالانه مدرسه در برابر شاگردان و اولیاء ایشان نوازندگی کند. خود او می نویسد: »وقتی وارد دبیرستان شدم سه تار را خوب می نواختم و در جلسات انجمن ادبی مدرسه‌گاهی از من خواسته می شد، سه تار بنوازم – در دوره دبیرستان بودم که آقاي “سپهري” به عنوان بازرس و کارشناس موسیقی به دبیرستان ما آمدند. ایشان ویولن می نواختند، ارکستري از شاگردان صاحب استعداد مدرسه تشکیل دادند که من هم در آن ارکستر سه تار می نواختم«.

از این زمان “محمود تاج بخش” بسوي ساز ویولن کشیده می شود. ویولن یکی از هم کلاسی هاي خود را به امانت می گیرد و به نواختن می پردازد، ادامه این نوازندگی، به ابتیاع ویولن و تمرین مداوم می انجامد. روزي اگهی گشایش کلاسهاي شبانه موسیقی، در هنرستان عالی موسیقی نظرش را جلب می کند. خود “تاج بخش” در این باب نوشته است: »در شهریور 1320 هنرستان موسیقی دولتی، کلاسهاي شبانه اي براي تعلیم موسیقی به علاقمندانِ این رشته ترتیب داده بود. با اینکه براي رشته ویولن فقط 20 نفر، آنهم از طریق آزمون می پذیرفتند من در میان حدود 440 نفر شرکت کننده، قبول شدم. معلم کلاس ویولن آقاي “اسماعیل زرین فر” بود.« در این جا رواست یادي از این هنرمند وارسته که نخستین استاد “تاج بخش” بوده است، بشود. استاد “اسماعیل زرین فر” از اولین فارغ التحصیلان دوره نخستین )سال 1312 خورشیدي( مدرسه موسیقی دولتی است، وي قطع نظر از بهره مند شدن از تعلیمات “استاد علینقی وزیري” )کلنل« از محضر درس چند تن ویولونیست خارجی نیز استفاده کرده است. استاد “زرین فر” پس از فراغت از تحصیل وارد خدمات فرهنگی می شود. وي از هنرمندانی است که در پیشرفت موسیقی نقش پرارجی داشته اند. در آن هنگام که “محمود تاج بخش” به شاگردي این استاد مفتخر می شود، آقاي “زرین فر” در هنرستان موسیقی سمت نظامت و استادي هنرستان را داشته است. “تاج بخش” می نویسد: »متد ویولن استاد “وزیري” را نزد ایشان تعلیم گرفتم، در آن زمان اتفاق می افتاد که بعضی روزها 12 ساعت تمرین می کردم، به همین سبب در مدت کوتاهی توانستم علاوه بر متد استاد وزیري و نواختن تعدادي از آهنگهایی را که معظم له براي ویولن ساخته بودند و همچنین ردیف شادروان “علیرضا چنگی” )دایی استاد “زرین فر”( را که از کمانچه نوازان ماهر بود بنوازم. در بهار سال 1323 – استاد زرین فر، شاگرد محبوب و با استعداد خود را به شادروان روح االله خالقی )که سمت معاونت هنرستان و مسئولیت موسیقی رادیو را داشت( معرفی می کند. استاد خالقی پس از استماع ویولن تاجبخش موافقت می کند که این هنرمند به گروه نوازندگان رادیو بپیوندد. بهتر است که در این باب قلم را بدست خود “تاجبخش” بدهیم: »ویولن زدن من، مورد توجه دانشمند و موسیقی دان نامدار، استاد “روح االله خالقی” قرار گرفت. از همان موقع، هفته اي یک روز در رادیو نوازندگی می کردم تا ارکستر انجمن موسیقی ملی تشکیل

گردید و من هم به عنوان یکی از نوازندگان آن ارکستر برگزیده شدم. این همکاري ، هم در آن زمان که ارکستر وابسته به انجمن موسیقی ملی بود، و هم در آن دوره که بنام »ارکستر شماره یک« وابسته به رادیو شد، ادامه داشت«. لازم به یادآوري است که آقاي “تاجبخش” از تعلیمات مرحوم استاد “ابوالحسن صبا” نیز برخوردار شده است در این باب خود ایشان نوشته اند: »در همان اوائل سال 1323 که به رادیو راه یافتم ، استادم “زرین فر” مرا با استاد “صبا” آشنا کرد و از ایشان خواست که تعلیم به من را بپذیرند: استاد “صبا” پس از استماع ساز من پذیرفتند که به سلک شاگردان ایشان در آیم.« “تاجبخش” شش ماه از تعلیمات استاد بهره می گیرد و بنا به توصیۀ استاد “صبا” با مرحوم “دکتر مفهوم پایان” که از شاگردان “صبا” بود آشنا می شود و نزد ایشان یکبار دیگر ردیف مرحوم “صبا”، یا درست تر گفته شود آثار چاپ شده و چاپ نشده “صبا” را می نوازد و مجدداً توفیق درك افاضات استاد “صبا” نصیبش می گردد. خود او می نویسد: )نوازندگی من و آشناییم با موسیقی ایرانی تا به آنجا رسیده بود که هروقت استاد کسالت داشت و در اندرون خانه خود بسر می برد، مرا می پذیرفت و با تعلیم دادن خصوصی به من منت می گذاشت . اشتیاق، و حتی باید گفت زیاده جوئی “تاجبخش” در فراگرفنن شیوه ها و اسلوب نوازندگی ویولن نوازان زمان خود، سبب بود، تا هرجا شخصیتی را سراغ می کرد که شیوه اي خاص در نواختن ویولن داشت به سویش بشتابد و زانوي تلمذ به زمین بزند و درك فیض کند. چند صباحی از محضر درس مرحوم “حسین یاحقی”- و مدتی کوتاه از راهنمائیهاي استاد “دکتر مهدي برکشلی” و زمانی نیز از – تعلیمات چندتن از موسیقیدان هاي خارجی بهره می گیرد- خود او می نویسد: »حتی مدتی نزد شادروان استاد هنرمند “موسی معروفی” ردیفهاي تدوین شده به وسیله ایشان را فرا گرفتم و به شیوه نت نویسی این کتاب )مراد کتاب، ردیف موسیقی ایرانی است که به اهتمام مرحوم “موسی معروفی” تدوین شده است و طرز اجراي آن با سه تار، به خوبی آشنا شدم. همین آشنایی سبب شد که بتوانم ردیف قدما را بشناسم و از کم و کیف آن آگاه شوم. ناگفته نماند که مدتی هم نزد مرحوم “حسین تهرانی” قطعات ضربی را تمرین می کردم همین مشارکت، موجب گردید که درس مشترکی با این استاد در هنرستان موسیقی داشته باشیم.(

آقاي “تاجبخش” در نوروز سال 1333 که در سمت ریاست بانک کشاورزي ملایر انجام وظیفه می کرده است در آن شهرستان براي اولین بار با استاد “احمد عبادي” )سه تار نواز نامدار این عصر( آشنا می شود. خود او می نویسد: )افتخار آشنایی و میهمانداري استاد “عبادي” سبب شد که مجددا به سه تار روي آورم و به طور جدي به تمرین و نوازندگی بپردازم و زمانی از تعلیمات و اضافات این استاد ارجمند، بهره بگیریم.( در خور یادآوري است که تاجبخش، قطع نظر از مقام هنري، در کار دیوانی نیز مقامی شامخ داشته است. وي کارمند عالی رتبه بانک کشاورزي بوده و به دفعات ریاست بانک کشاورزي پاره اي از شهرستان هاي کشورمان و سرپرستی و مدیریت شعب بانک در منطقه گرگان و دشت و استانهاي گیلان و اصفهان را برعهده داشته است. اکنون بی مناسبت نمی نماید که فهرست گونه، آنسان که خود “تاجبخش” برقلم آورده است اشاره اي به خدمات هنري و فرهنگی این شیداي موسیقی بشود. ویولن نوازي – در ارکستر انجمن موسیقی ملی ویولن نوازي در ارکستر شماره یک رادیو.

سه تار نوازي- در ارکستر سازهاي ملی ویولن نوازي در ارکستر گلهاي رادیو ویولن نوازي – در ارکستر شماره چهار هنرهاي زیباي سابق )به رهبري مرحوم حسن رادمرد( ویولن نوازي- در ارکستر شماره یک هنرهاي زیباي سابق به رهبري استاد حسین دهلوي(

تدریس سه تار – در مکتب صبا تدریس سه تار – در هنرستان موسیقی ملی تدریس سه تار – در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی تدریس ویولن- در هنرستان موسیقی ملی )دوره دوم هنرستان( تدریس ویولن- در هنرستان آزاد موسیقی به مدیریت دانشمند و موسیقیدان روان شاد امیر جاهد سرپرستی یک ارکستر کوچک، براي تربیت خواننده و اجراي برنامه در تلویزیون معاونت سازمان برنامه هاي موسیقی ایرانی در تالار رودکی( ساختن آثار موسیقی )پیش درآمد. تصنیف – رنگ(. نوشتن متدي براي تدریس سه تار

نوشتن و تنظیم گوشه هاي چند دستگاه به خط موسیقی )این مقدمه اي است براي تهیه یک ردیف دیگري از موسیقی ملی ایران( نأسیس یک کلام موسیقی بنام ترانه به سال 1326. . استادان این کلاس، ظاهرا این هنرمندان بوده اند: بدیع زاده )آواز( – حسین تهرانی )ضرب(۔ حسین علی وزیري تبار )قره نی(- حسین صبا )سنتور(- نصراالله زرین پنجه )تار( – و خود تاجبخش )ویولن( . قطع نظر از این موارد، باید مهمترین خدمت استاد محمود تاجبخش را تربیت شاگردانی دانست که هم اکنون برخی از آنها از لحاظ نوازندگی به درجه کمال رسید اند. نگارنده، با “محمود تاجبخش” زمانی آشنا شد که ایشان به جمع نوازندگان ارکستر انجمن موسیقی ملی پیوست – این همکاري تا زمانی که ارکستر شماره یک رادیو منحل گردید ادامه داشت. . . خصیصه بارز این هنرمند که در نخستین برخورد آشکارا خود را می نمایاند، فروتنی اوست. دومین ویژگی او، اشتیاق و تا حدي، زیاده جوئی او در امر فراگیري است. وي معتقد است که پرسیدن، خواستن است – به مقام معرفت کسی نائل می شود که بپرسد. به همین سبب از هر کسی که در او بینشی با معرفتی در موسیقی سراغ می کرد می پرسید. در نوازندگی، به تکنیک و یا تدابیر نوازندگی بیشتر راغب بوده و هست. اصول فنی را در نوازندگی بیشتر رعایت می کند تا نوانسهایی را که اصطلاحاً به آن »حال« می گویند. به درست نوازي، و شسته و رفته اجرا کردن قطعات موسیقی، بیشتر اهمیت می دهد تا شورانگیز کردن نغمه ها با مالشها و نغمه هاي خاصی که به آن نوازندگی کیفی می گویند(. به همین دلایل است که برخی از نوازندگان، ساز “تاجبخش” را ساز کیفی نمی دانند. شاید هم تا حدي نظر این کسان دور از واقعیت نباشد شنیده بودم که گفته بودند: پاي ساز کلنل نمی شود حالی کرد( حقیقت این است که: بر کرسی استادي نشستن، و قطعه اي را عاري از هر گونه زوائد، تدریس کردن، تفاوت آشکاري با مجلس آرایی و احتمالاً اشکی در آوردن و با شوري و تواجدي را موجب گشتن دارد. “محمود تاجبخش”، در نوازندگی ویولن و سه تار، استادي است در معنی واقعی کلمه )متاسفانه، این واژه استاد ، آنقدر نابجا و نه در خور افراد به کار رفته که حکم ادات تفخیم با عناوینی مانند: آقا، حضرت و جناب … را پیدا . کرده است.(، وي به هنگام نوازندگی همان “محمود

تاجبخشی” است که استاد موسیقی است و به همین سبب هم استادانه می نوازد – از او نباید انتظار نوعی نواختن کرد که خاص محفل باده گساري و یا تدخین است )البته این موضوع به آن معنا نیست که “تاجبخش” ناتوان از نواختن به اسلوب متعارف است. بی تردید، روشی را در نوازندگی برگزیده است که در خورِ شأن استادي چون اوست(. اخیرا توسط این هنرمند نوارهائی در آوازهاي دشتی- بیان ترك – افشاري و ابوعطا )که از متعلقات دستگاه شور هستند( به عنوان ردیف نوازي و بدیهه نوازي تهیه شده است و قصد دارد تمام دستگاههاي موسیقی ایرانی را یکدوره به همین ترتیب به منظور حفظ آثار خودشان ضبط کنند این شیوه نوازندگی بیشتر به روش کلاسیک با آموزشی نزدیک است تا به آیین کیفی- در حقیقت گوشه هائی هستند تقریباص عاري از زوائد لحنی و تزیینی که به نیت ادراك واقعی ردیف موسیقی ایرانی نواخته شده اند- تردیدي نیست که در عین »متدیک« بودن کوشش شده است از لطف اجراء و تنوع ریتم نیز بی نصیب نباشند- بهمین سبب گرمی پنجه استاد، و منظور کردن قطعات ضربی مناسب در لابلاي گوشه ها، چنان لطفی به کار ایشان بخشیده است که بزحمت می توان خشکی و متدیک بودن را در مجموع اثر احساس و نکته در خور یادآوري، ذکر نام گوشه هاي اجرا شده در انتهاي هر نوار است، بعضی ها بهتر می دانستند که نام هر گوشه قبل از اجرا ذکر می شد، و سپس آن گوشه بگوش می رسید این کار، دامنه استفاده نوار را محدود می کرد و صرفاً جنبه آموزشی به آن می داد- در حالیکه نوارهاي فعلی را می توان از ابتدا تا انتها شنید، بی آنکه کلام، رشته لحن را، بگسلد. نکته دیگري که سزاوار تذکار می نماید، چگونگی اجراي گوشه ها است. عالمان علم موسیقی وقوف دارند که گوشه ها حکم اتودهائی را دارند که شاگرد ناگزیر است در آغاز ، نت به نت آنها را تقلید کند- ولی همینکه به مرحله مهارت در فن، می رسد، مجاز است که در محدوده نتهاي سازنده هر گوشه، در چگونگی اجراي آن تصرف کند- جاي تأکیدها و تکه ها را )ضمن حفظ اهمیت نتهاي شاهد – ایست و متغیر( عوض نماید و بر تعداد نت هاي زینتی بیفزاید و یا از آنها بکاهد، یعنی در عین رها نکردن کاراکتر لحنی هر گوشه، بدیهه در همان محدوده ننها، لحنی بیافریند- اگر دیده می شود که روایتهاي ردیف موسیقی ایرانی یکسان نیست، بهمین سبب است. استاد “تاجبخش” نیز بر بنیاد همین سنت متداول، پاره اي از گوشه ها را به همان نحو، اجرا کرده است که ذوق و احساس و

مهارت فنی او، به هنگام نواختن حکم کرده است. این هنرمند به سال 1326 خورشیدي ازدواج کرده است و ثمره این ازدواج سه فرزند است )یک پسر و دو دختر که هرسه داراي تحصیلات عالی می باشند(. “تاجبخش” به سال 1354 از خدمات موظف بانکی بازنشسته می شود و مجالی مشبع می یابد تا به نحو دلخواه به کار موسیقی بپردازد. هم اکنون که 61 سال از عمر او می گذرد از تلاش نایستاده و ضمن تدریس خصوصی به مشتاقان، بر آن شده است که حاصل یک عمر تعلم و تعلیم و تمرین و آزمودگی و پختگی، آفریده هاي خویشتن را در زمینه موسیقی ایرانی بورت چاپ با خط موسیقی، و ضبط روي نوار، پیشکش صاحبنظران و دوستداران موسیقی ایرانی بنماید. امید است کوشش او مشکور باشد و اثر مجاهداتش مقبول افتد.((

بیست و هشتم آبان ماه یکهزار و سیصد و شصت و چهار

“محمود تاج بخش” پس از 75 سال زندگانی پر حاصل به تاریخ 27 خرداد ماه 1378 چشم از جهان فروبست . روانش شاد و یادش همواره گرامی باد.

منبع: -پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پرتال جامع علوم انسانی

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

فیلم‌های اجرای هنرجویان سنتور گلنوش ملایری

فیلم‌های اجرای هنرجویان سنتور گلنوش ملایری

ترانه کردی،هستی هوشیار احمدی،هنرجوی دوره ابتدایی سنتور گلنوش ملایری،آموزشگاه موسیقی فریدونی ،مهر1394

بارون بارونه،پرنیان طباخ،هنرجوی ابتدایی سنتور گلنوش ملایری،آموزشگاه موسیقی فریدونی،آبان 1394

فریده خوش اقوال،آهنگ عروس،هنرجوی سنتور دوره ابتدایی گلنوش ملایری،آموزشگاه فریدونی،مهر1394

روژان غیاثی،هنرجوی ارف گلنوش ملایری،بچه های ایران،آموزشگاه فریدونی،مهر94

آرش امامی ، هنرجو ابتدایی گلنوش ملایری،قایقرانان رود ولگا،آموزشگاه فریدونی،مهر94

چهار مضراب افشاری، فرامرز پایور، مهیار منقچی،هنرجوی دوره متوسطه گلنوش ملایری،آموزشگاه فریدونی شهریور

متولد 1360  شهر تهران

  • فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران در رشته موسیقی (سال 1382)
  • فارغ التحصیل دانشکده هنر معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در رشته گرافیک(1381)
  • فارغ التحصیل دانشگده زبان “Symbiosis” شهر پونا، هندوستان در رشته زبان انگلیسی (1387-88) 

v    سابقه آموزشی هنر

  • فراگیری موسیقی از سال 1367 در مکتب استاد فرامرز پایور نزد خانم ها ماندا اکبری،پریسا فتوحی وتهمینه حق گو  و  ورود به کلاس دوره عالی نزد استاد فرامرز پایور  سال 1375
  • بهره گیری از مکتب استادانی نظیر مجید کیانی،شاهین فرهت،دکتر آذین موحد،علی رضا مشایخی و علی رضا فیض بشی پور
  • آشنایی با سازهای دو تار خراسان،ویلون ،پیانو و تنبک

v    سابقه اجرایی

  • همکاری با ارکستر استاد همایون خرم  به سرپرستی بابک شهرکی( 1373-76 )
  • کسب مقام اول در جشنواره موسیقی فجر بخش جوان( 1375)
  • همکاری با ارکستر بانوان کرشمه به سرپرستی مسعود جاهد وکسب مقام در جشنواره گل یاس (1377)
  • اجرای تکنوازی سنتور  در بزرگداشت استاد فرامرز پایور، تالار آوینی دانشگاه تهران (1379)
  • همکاری با ارکستر سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه و اجرای کنسرت در فرهنگسرای شفق(1379)
  • اجرای کنسرت با ارکستر مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد و اجرای کنسرت در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران(1380)
  • کسب مقام دوم درنخستین جشنواره سنتور نوازان استاد فرامرز پایور (1381)
  • همکاری با گروه بانوان ژیوار به سرپرستی ژیوار شیخ الاسلامی و اجرای کنسرت های متعدد درایران و خارج از کشور(1383-1390)
  • همکاری با ارکستر امید نو به سرپرستی امید داورزنی (1390)
  • همکاری با ارکستر رونا به سرپرستی ابراهیم نقدیان (1390)
  • همکاری با ارکستر مهرآوه به سرپرستی شهرام رضایی(1389-91)
  • همکاری با ارکستر دیار ماهک به سرپرستی امین رامین(1391)
  • همکاری با ارکستر بانوان هور به سرپرستی هوروش خلیلی(1392)
  • همکاری با ارکستر بانوان پرسیا به سرپرستی فهیمه محسنی (1392)
  • همکاری با ارکستر سوما به سرپرستی بهنام ارجمندی(1392)
  • اجرای ساز سنتور در آلبوم های «گشایش» اثر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران(1381)؛ «جامه رنگین» اثر استاد علی رضا فیض بشی پور(1390)؛«پندار» اثر آرش عادل پور(1391) ؛ ” فصل سرد” اثر علی نجفپور ؛ تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی ” اولین انتخاب ” اثر بهنام شهرکی”

v    فعالیت ها

  • آموزش ساز سنتور از سال 1372 و ابداع شیوه آموزشی در زمینه موسیقی کودکان
  • آهنگسازی و تنظیم کارهای ارکسترال
  • پژوهش در زمینه متدهای آموزش مقدماتی سنتور
  • برگزاری کارگاه های موسیقی در زمینه تاریخ موسیقی و نوازندگی سنتور
  • دبیر بخش سنتور نوازان پنجمین جشنواره موسیقی دانشجویی در دانشگاه تهران(1383)
  • آموزش نقاشی و اجرای نمایشگاه های نقاشی
  • برگزیده نقاشی در هفتمین بینال دوسالانه نقاشی معاصر ایران(1386)

کلاسهای سنتور خانم گلنوش ملایری از شاگردان استاد فرامرز پایور و فارغ التحصیل رشته ی موسیقی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران 

گلنوش ملایری

رشته و ساز تدریسی: سنتور ، ارف کودکان و تئوری موسیقی

مشخصات

نام : گلنوش
نام خانوادگی : ملایری
محل تولد : تهران
تاریخ تولد : 1/1/1360

تحصیلات

لیسانس موسیقی (دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران)

لیسانس گرافیک (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)

سابقه هنری
آموزش موسیقی از 1367 تحت نظر استاد فرامرز پایور و بهره گیری از اساتیدی چون مجید کیانی، شاهین فرهت، علیرضا مشایخی، علیرضا فیض شبی پور و حسین تهرانی زاده

دوره های هنری طی شده

شرکت در کارگاه های موسیقی و جشنواره های موسیقی فجر و کسب مقام اول در سالهای 1374

سابقه کارهای اجرایی
فعالیت های گروهی و ارکستری:

همکاری با گروه استاد همایون خرم (77-1371)

همکاری با گروه کرشمه بانوان با سرپرستی مسعود جاهد

جشنواره های گل یاس

همکاری با گروه محلی شیرازی سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه (1379)

همکاری با گروه مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد (1382)

همکاری با گروه کردی ژیوار – سرپرست گروه گلنوش ملایری (88-1383)

گروه کالیوه بانوان (1388)

اجرای کنسرت در فستیوال هنری ایران در بحرین (1381)

اجرای کنسرت در جشنواره هنرهای بین المللی دانشجویان هنر در پویا (1388)

فعالیت های تکنوازی:

تکنوازی در بزرگداشتهای استاد فرامرز پایور

و مسابقات سنتورنوازی ایران

سابقه هنرآموزی

سابقه تدریس از سال 1372 خصوصی و در آموزشگاه ها

مکان های تدریس

کلاس های خصوصی، مهد کودک ها، کلاس خصوصی استاد فرامرز پایور، آموزشگاه نیما فریدونی، فهیم، آوای بهار، رستیال، آوای تکین، آفتاب،صبا و  فرهنگسرای اشراق و شفق

مجموعه آثار (صوتی)

CD و کتاب فراق (علی بهرامی فر)

CD گشایش مجموعه ای از آثار هنری دانشجویان موسیقی دانشگاه تهران

آثار آهنگسازی

موسیقی های فوکلاور کردی و اجرای آنها در تالار وحدت و کاخ سعدآباد

و بازسازی و تنظیم ملودیهای بسیار قدیمی از اساتید قدیمی کردی ایران

مقالات موسیقی

تحقیق درباره روش آموزش موسیقی کودکان و همچنین شیوه آموزش مقدماتی سنتور برای بزرگسالان و خردسالان با تکنیک های جدید

متولد 1360  شهر تهران

  • فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران در رشته موسیقی (سال 1382)
  • فارغ التحصیل دانشکده هنر معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در رشته گرافیک(1381)
  • فارغ التحصیل دانشگده زبان “Symbiosis” شهر پونا، هندوستان در رشته زبان انگلیسی (1387-88)

v    سابقه آموزشی هنر

  • فراگیری موسیقی از سال 1367 در مکتب استاد فرامرز پایور نزد خانم ها ماندا اکبری،پریسا فتوحی وتهمینه حق گو  و  ورود به کلاس دوره عالی نزد استاد فرامرز پایور  سال 1375
  • بهره گیری از مکتب استادانی نظیر مجید کیانی،شاهین فرهت،دکتر آذین موحد،علی رضا مشایخی و علی رضا فیض بشی پور
  • آشنایی با سازهای دو تار خراسان،ویلون ،پیانو و تنبک

v    سابقه اجرایی

  • همکاری با ارکستر استاد همایون خرم  به سرپرستی بابک شهرکی( 1373-76 )
  • کسب مقام اول در جشنواره موسیقی فجر بخش جوان( 1375)
  • همکاری با ارکستر بانوان کرشمه به سرپرستی مسعود جاهد وکسب مقام در جشنواره گل یاس (1377)
  • اجرای تکنوازی سنتور  در بزرگداشت استاد فرامرز پایور، تالار آوینی دانشگاه تهران (1379)
  • همکاری با ارکستر سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه و اجرای کنسرت در فرهنگسرای شفق(1379)
  • اجرای کنسرت با ارکستر مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد و اجرای کنسرت در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران(1380)
  • کسب مقام دوم درنخستین جشنواره سنتور نوازان استاد فرامرز پایور (1381)
  • همکاری با گروه بانوان ژیوار به سرپرستی ژیوار شیخ الاسلامی و اجرای کنسرت های متعدد درایران و خارج از کشور(1383-1390)
  • همکاری با ارکستر امید نو به سرپرستی امید داورزنی (1390)
  • همکاری با ارکستر رونا به سرپرستی ابراهیم نقدیان (1390)
  • همکاری با ارکستر مهرآوه به سرپرستی شهرام رضایی(1389-91)
  • همکاری با ارکستر دیار ماهک به سرپرستی امین رامین(1391)
  • همکاری با ارکستر بانوان هور به سرپرستی هوروش خلیلی(1392)
  • همکاری با ارکستر بانوان پرسیا به سرپرستی فهیمه محسنی (1392)
  • همکاری با ارکستر سوما به سرپرستی بهنام ارجمندی(1392)
  • اجرای ساز سنتور در آلبوم های «گشایش» اثر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران(1381)؛ «جامه رنگین» اثر استاد علی رضا فیض بشی پور(1390)؛«پندار» اثر آرش عادل پور(1391) ؛ ” فصل سرد” اثر علی نجفپور ؛ تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی ” اولین انتخاب ” اثر بهنام شهرکی”

v    فعالیت ها

  • آموزش ساز سنتور از سال 1372 و ابداع شیوه آموزشی در زمینه موسیقی کودکان
  • آهنگسازی و تنظیم کارهای ارکسترال
  • پژوهش در زمینه متدهای آموزش مقدماتی سنتور
  • برگزاری کارگاه های موسیقی در زمینه تاریخ موسیقی و نوازندگی سنتور
  • دبیر بخش سنتور نوازان پنجمین جشنواره موسیقی دانشجویی در دانشگاه تهران(1383)
  • آموزش نقاشی و اجرای نمایشگاه های نقاشی
  • برگزیده نقاشی در هفتمین بینال دوسالانه نقاشی معاصر ایران(1386)