از سن ٥ سالگي ، موسيقي كودك ( ارف ) را شروع كرد و در سن ٦ سالگي ساز پيانو را به عنوان ساز تخصصي انتخاب كرد. پيانو را نزد آقاي آزاد حكيم رابط آموخت و در سن ١٠ سالگي تصميم گرفت نزد آقاي محمد رضا اميرقاسمي در آموزشگاه سالار عقيلي اين ساز را ادامه دهد. در سن ١٢ سالگي در آزمون ورودي هنرستان موسيقي قبول شد ، اما تصميم گرفت ساز تخصصي خود را يك ساز سنتي انتخاب كند ، ساز قانون را به عنوان سازتخصصي خود انتخاب كرد و آن را نزد خانم حنانه سعيدي فرا گرفت. در سال هاي متوسطه با توجه به تخصصي شدن درس هاي موسيقي مثل سلفژ، هارموني، فرم و آناليز و سخت تر شدن تكنينك هاي سازي قانون، به ساز پيانو كمتر پرداخت. در سال اول متوسطه در گروه نوازي سنتي به سرپرستي آقاي نويد دهقان قانون نواخت. در سال دوم متوسطه در گروه نوازي به سرپرستي خانم فيض پور در تالار رودكي به روي استيج رفت. در پاييز سال٩٢ و ٩٣ در فرهنگسراي نياوران كنسرتي از طرف هنرجويان آقاي اميرقاسمي برگزار شد . درسال پيش دانشگاهي ساز قانون را نزد خانم پريچهر خواجه ادامه داد و از نظر تكنينك در اين ساز موفق تر شد. در سال ٩٦ در آزمون كنكور سراسري در رشته ي موسيقي ( نوازندگي موسيقي ايراني) با رتبه ي ١٧٦ در دانشگاه هنر پذيرفته شد. و در آزمون ورودي دانشگاه هنر از آزمون عملي ساز قانون و سلفژ نمره ي ٩٨ را كسب كرد. در طول سال ٩٦ و ٩٧ اجراهايي در دانشگاه هنر به سرپرستي خانم خواجه داشت. در حال حاضر در اركستر ملي نغمه باران قانون مينوازد و همچنين مشغول گذراندن دوره هاي موسيقي كودك خانم سودابه سالم هست.
چهل و هفت سال است که از مرگ داوود پیرنیا، بنیانگذار برنامه “گلها”ي رادیو ایران می گذرد. برنامه اي که در بیست و دو سال فعالیت خود، به معتبرترین جایگاه پیوند شعر و موسیقیِ سنتی تبدیل شد و گنجینه اي کمیاب از این پیوند را در دسترس همگان قرار داد. موسیقی سنتی ایران، در سال هاي پایانی دهه دوم قرن جاري، به پیروي از نیازِ زمان و همپاي هنرهاي دیگر، شعر و قصه و نمایش و نقاشی، به سوي نو شدن گام بر می داشت. فرآیند این نو شدن البته پیش از اینها آغاز شده بود. “عارف قزوینی” و “درویش خان” از زمانِ مشروطیت و پس از آن “کلنل علینقی وزیري” در سال هاي نخست قرنِ خورشیدي، هر یک متناسب با امکانات و توانایی هاي خود، کوشش هاي ارزندهاي در این راه به کار زدند. پس از آن ها نیز شاگردان مکتبِ “علینقی وزیري” و “ابوالحسن خانِ صبا” به سهمِ خود در پیشبرد فرآیند نوآوري، نقشی مهم ایفا کردند و کوشیدند با آفرینشهاي تازه زنگار ملال و یکنواختی را از بدنه موسیقی سنتی بزدایند. از طرفی ارکسترهاي تازه ي به وجود آمده، آوازخوانیها و تصنیفها از ریتمها و تم هاي تاثیرگذار، برخوردار شد و تلفیقِ شعر و موسیقی مورد توجه و دقت ویژه قرار گرفت و شعرهاي »گل و بلبلی« و »روي حوضی«، جاي خود را به متنهاي توصیفی و تمثیلی می داد. موسیقی سنتی نیز، هم در حوزه ي تصنیف و هم در قلمرو آواز، جاي خود را تثبیت کرده بود. پس از این اتفاق و پس از چند سال، در جامعه موسیقی سنتی پدیدهاي دیگر رخ نشان داد، پدیدهاي که پیوند شعر و موسیقی را به صورتی دقیق و فاخر عرضه میکرد و میانِ تکنوازي و گروهنوازي از یکسو و میان شعر و موسیقی از نظر نوع و شیوه ي اجرا از سوي دیگر، تطابق و تعادلی برقرار می ساخت. بدیهی است که براي ساختنِ شعر و موسیقیِ فاخر، می بایست از مهارتهاي دست اول بهره میگرفت و در گزینشِ هر یک از آن دو معیارهاي سختگیرانهاي را به کار میبست. این پدیده که در آغاز، نامِ »گلهاي جاویدان« بر آن نهادند از ابتکارات زنده نام “داوود پیرنیا” بود که اگر چه حقوق خوانده بود و حرفهاش قضاوت بود ولی دل و جانش در گروِ شعر و موسیقی سنتی ایران بود. “داوود پیرنیا” که در تهران زاده شد، پدرش، “حسن پیرنیا” – مشیرالدوله- از دولتمردان
روشنفکر و تاریخ پژوه دوره قاجار بود. او پس از به پایان بردن تحصیلات ابتدایی وارد »مدرسه فرانسوي سن لویی« شد و پس از چند سال براي تحصیل حقوق رهسپار سوییس گردید. او در بازگشت به ایران، به خدمت وزارت دادگستري درآمد و در آنجا »کانون وکلا« را بنیاد کرد. پس از چندي، به وزارت دارایی منتقل شد و در آنجا »اداره آمار« را به وجود آورد. وي در مدت اقامت در اروپا، با موسیقی کلاسیک مغرب زمین آشنا شده و حتی به فراگیري پیانو پرداخته بود ولی با این همه در بازگشت، بیشتر به موسیقی سنتی ایران اندیشید و به فکر نوسازي آن افتاد. او دانسته بود که شعر و موسیقی سنتی همزاد یکدیگرند و از پیوند آن دو اگر به درستی صورت پذیرد آثار درخشانی پدید خواهد آمد. “پیرنیا” در جلسات هفتگی گرد همایی دوستان که در خانه خود او تشکیل میشد، اندیشه هاي خود را در مورد وضعیت شعر و موسیقی در ایران با آنان در میان میگذاشت. در یکی از این جلسات، صحبت از بنیادگذاشتن برنامه اي براي تهیه شعر و موسیقی فاخر به میان آمد. یاران همه او را به این کار ترغیب کردند و او دست به کار شد و نخستین برنامه »گلهاي جاویدان« را در نوروز سال 1335 به مرحله پخش از رادی ورسانید
وپسازآنهرماهوهرسالبرتنوعوغنايآنافزود. پس از »گلهاي جاویدان« که هر هفته اختصاص به عرضه آثار یکی از شاعران برجسته ایران داشت، »گلهاي رنگارنگ« به میدان آمد که شعرهاي گونه گونی را با شماري قطعات موسیقی در خور عرضه میکرد. چیزي نگذشت که براي عرضه موسیقیِ بومی »گلهاي صحرایی« پدید آمد و پس از آن »یک شاخه گل« براي تک شعرها و تک آهنگهاي درخشان و »برگ سبز« براي اجراي شعر و موسیقی عرفانی. از آن پس، »برنامههاي گلها«، جایگاهی براي هنرنمایی بزرگان شعر و موسیقی سنتی ایران شد. ادیبان و شاعرانی چون “رهی معیري”، “پژمان بختیاري”، “علی دشتی”، “لطفعلی صورتگر” و آهنگسازان و نوازندگانی چون “روحاالله خالقی”، “جواد معروفی”، “مرتضی محجوبی”، “ابوالحسن صبا”، “جلیل شهناز”، “احمد عبادي” و “حسن کسائی” از همکارانِ ثابت قدمِ »برنامه گلها« بودند. که البته در میان آنان باید بر اهمیت حضور دو تن تاکید بیشتري گذاشت. نخست استاد فقید “روحاالله خالقی”، موسیقی دانی آگاه از مکتبِ “کلنل علینقی وزیري” که به همت او »ارکسترِ بزرگ گلها« نیز بنیاد شد و دیگري “رهی معیري”، شاعر و ترانه سراي معروف، که با موسیقی نیز آشنایی داشت.
از همکاري نزدیک این دو استاد بزرگ، بخش گرانقدري از گنجینه ي گلها فراهم آمده است. بیشتر آنچه را که این دو ساخته و سرودهاند یکی از غنیترین صداهاي موسیقی سنتی یعنی استاد کامل”غلامحسین بنان” به اجرا درآورده است. در واقع اساتید “خالقی”، “رهی” و “بنان” مثلث قدرتمندي را در برنامه گلها پدید آوردند و آثار فاخري از خود به یادگار گذاشتند. در سالهاي بعد، هنرمندان دیگري نیز، به گلها پیوستند که از میانشان می توان به اساتید بزرگی چون، “مرضیه”، “الهه”، “علی تجویدي”، “همایون خرم”، “حبیباالله بدیعی”، “فرامرز پایور”، “عبدالوهاب شهیدي”، “اکبر گلپایگانی”، “بیژن ترقی”، “نواب صفا”، “معینی کرمانشاهی”، “تورج نگهبان”، “پرویز یاحقی”، “هایده” و “مهستی” یاد کرد. البته آمار نه چندان دقیقی که در دسترس ماست، نشان می دهد که در طول تقریباً ده سال سرپرستی “داوود پیرنیا” بر برنامه گلها،» 157 گلهاي جاویدان«، »48 گلهاي رنگارنگ«، »465 شاخه گل«، »312 برگ سبز«، و»62 گلهاي صحرایی«، در جمع 1437 برنامه در رادیو تولید شده است. شادروان “داود پیرنیا” در سال 1344 به سبب ناراحتی قلبی از یک سو و ناخرسندي از مسئولان تازه رادیو از سوي دیگر، از کار کناره گرفت و شش سال بعد در یازدهم آبان ماه سال 1350 چشم از جهان فرو بست. پس از زنده یاد “داوود پیرنیا” به ترتیب “رهی معیري” و “محمد نقیبی” هر یک چند سالی سرپرستی گلها را بر عهده گرفتند و سرانجام در سال 1351 کار به دست “هوشنگ ابتهاج”، شاعر متخلص به »ه.الف.سایه«، که »گلهاي تازه« را جانشین گلهاي “پیرنیا” ساخته بود، افتاد.
با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله برای ما
»ویولن نوازان برنامه ي گلها«
هنرمندان و بنیانگذارانِ برنامه ي گلها، اگرچه به موسیقی سنتی ایران علاقمند بوده و عاشقانه در آن فعالیت داشته اند، اما از تعصبات برخی از استادانِ سنت گرا نیز، در امان مانده بودند. آنها از جمله سازهاي اروپاییِ ایرانی شده، همچون »ویولن« و »پیانو« را در وهله ي اول و »ویولنسل«، »فلوت«، »کلارینت« را در مراحل بعدي، در اجراي برنامه ها، شرکت می دادند. در این میان، »ویولن« و »پیانو« رفته رفته، به سازهاي اصلیِ موسیقیِ سنتی تبدیل شدند. به ویژه ویولن نوازان برجسته اي که همگی از شاگردان زنده یاد استاد “ابوالحسن صبا” بوده اند، در تکنوازي ها و گروه نوازي ها، مهم ترین نقش را ایفا می کردند. حسنِ دیگرِ کار، در این بود که، این ویولن نوازان همگی آهنگ ساز نیز بودند و تصنیف هاي دل انگیزي را به برنامه ي گلها ارمغان می کردند. از میانِ شاگردانِ دست اول و مستقیم صبا، چند تنی، در نیم قرنِ اخیر، شهرتی همپاي او پیدا کردند و به ویِژه در دو حوزه ي اجرا و آفرینش، دستاوردهاي دلپذیر از خود به یادگار گذاشتهاند. استاد “مهدي خالدي” یکی از آنهاست. شاید نخستین شانس او در آن بوده، که پدرش که خود دستی در سه تار داشت و از دوستان نزدیک “ابوالحسن صبا” به شمار میرفت. پدر، او را در سال 1314، در شانزده سالگی، نزد “صبا” برد و از او خواست که پسر را سه تار بیاموزد. “صبا” ولی با دیدن انگشتان لاغر و بلند پسر، گفته است که ویولن نوازي براي او مناسبتر است. شادروان “مهدي خالدي” به این ترتیب به مدت سه سال نزد “صبا” ردیفهاي سه گانه ویولن را فرا گرفت و به توصیه او در سال 1319، سال گشایش رادیو ایران، به آن سازمان پیوست. “مهدي خالدي” در نواختن ویولن سبکی ویژه داشت. در واقع پس از استاد “حسین یاحقی” و “ابوالحسن صبا”، سومین سبک شاخص ویولن نوازي ایرانی را پدید آورد که پس از او نیز از سوي دیگران پیروي میشد و هنوز نیز سبک مورد پسند و عمل برخی از نوازندگان است. در این سبک، آرشه بیش از پنجه مورد توجه قرار میگرفت. ظرافت آرشهکشی در کار “خالدي” کمنظیر بود. شنونده به سختی میتوانست لحظات تعویض آرشهها و قطع و وصلها را دریابد. سر آغازِ شهرت استاد “خالدي”، شاید ترانهاي باشد به نام “نشاط” که نام فرزند وي نیز هست و با شعري از “اسماعیل نواب صفا” پیوند خورده است. “اسماعیل نواب صفا” میگوید: “چون شعر در روزهاي
پیش از نوروز ساخته شده و با جمله “آمد نوبهار “آغاز میشد و به همین نام نیز شهرت یافته، سی سال تمام در آغاز هر سال نو از رادیو پخش میشده است”. یکی دیگر از شاگردانِ برجسته “صبا”، استاد “علی تجویدي” بود که پنجه اي بغایت شیرین داشت، کاشف صداهاي ناب بود و این صداها را براي کار در برنامه ي گلها و اجراي آفریده هاي خود، آماده می ساخت. ترانه هاي او در نیم قرنِ اخیر، از بهترین ها بوده اند. یکی از ترانه هاي “تجویدي” که گمان می رود یکی از نخستین ترانه هاي اجرایی او در برنامه ي گلها باشد، »عاشق شیدا« نام دارد. تاریخ نخستین اجرایش نیز در 1337 ثبت گردیده است. آهنگی در دستگاه سه گاه، درآمیخته با متنِ ظریف شاعرانه اي از “منیر طاهه”. ترانه را شادروان “غلامحسین بنان” در برنامه گلهاي رنگارنگ شماره 190 با صداي گرم و مخملی اش، به شیوه اي استادانه، خوانده است. از دیگر شاگردانِ برجسته ي ویولن نوازِ “صبا”، می توان از”حبیباله بدیعی” و “رحمتاله بدیعی” یاد کرد که هیچ نسبتی نیز، باهم نداشته، اما هر دو، در مهارت و کفایت به کمال رسیده و هر دو نیز، با برنامهي »گلها« همکاري داشتهاند. “حبیباله بدیعی” یکی از پرکارترین همکاران »گلها« بوده است. او آموزش موسیقی را با “مفخم پایان” آغاز کرده که خود از شاگردان “صبا” بوده و بعد به توصیهي او نیز، به کلاس “صبا” راه یافته و در آنجا با همهي شگردهاي صبایی آشنا شده است. شادروان “حبیب االله بدیعی” صلابت آرشه و ظرافت پنجه را توامان داشت و در نواختههاي او، توازنی که میان آرشه و پنجه پدید میآمد، سخت گوشنواز بود. از “بدیعی” که در مهرماه سال 1371 در تهران درگذشت، آهنگها و ترانههاي بسیار نیز به یادگار مانده است. به عقیده بسیاري از علاقمندان به هنر و موسیقی، در میانِ شاگردان مرحوم “صبا”، صداي ساز “حبیب بدیعی” بیشترین شباهت را به صداي ساز استادش داشت. استاد “همایون خرم”، یکی دیگر از ویلوننوازانِ آهنگسازي است که، از مکتبِ “صبا” برخاسته و با برنامهي »گلها« همکاري مستمر داشته است. شیوهي نواختن او البته، غیر از شیوهي حبیب بدیعی و علی تجویدي است و اگر در جستوجوي شباهتها باشیم، بیشتر نزدیک به شیوهي استاد “مهدي خالقی” است. تمرکز بر آرشه، در نواختههاي او اهمیت بیشتري پیدا میکند تا پنجه و جدا از همه ي اینها، قریحهي آهنگسازي اوست که امضاي مخصوص به خود را داشت. کمابیش همهي خوانندگان زمانه، ترانههاي او را خواندهاند و بیش از همه بانو “پروین” که صدایش سازگاري عجبیبی با کارهاي او دارد. »غوغاي ستارگان« این دو در پیوند با شعري از »کریم فکور« در زمان خود غوغایی بهپا کرد. و اما جوانترین ویلوننواز آهنگساز، که پایش به برنامهي »گلها« باز شد، “پرویز یاحقی” بود. او نیز در نواختن و ساختن، سلیقه و روشی ویژهي خود داشت. پنجه و آرشهاش هردو پرشور، ولی در تناسب با یکدیگر بودند. نخستین آفریدهاش ترانهاي بود با عنوان »امید دل من« که با صداي استاد “بنان” در برنامهي »گلها« به اجرا درآمد و بیشترین کارهاي او را شاید همسر و خواننده ي تواناي وي، بانو »حمیرا« خوانده باشد.
چهار مضراب افشاری، فرامرز پایور، مهیار منقچی،هنرجوی دوره متوسطه گلنوش ملایری،آموزشگاه فریدونی شهریور
متولد 1360 شهر تهران
فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران در رشته موسیقی (سال 1382)
فارغ التحصیل دانشکده هنر معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در رشته گرافیک(1381)
فارغ التحصیل دانشگده زبان “Symbiosis” شهر پونا، هندوستان در رشته زبان انگلیسی (1387-88)
v سابقه آموزشی هنر
فراگیری موسیقی از سال 1367 در مکتب استاد فرامرز پایور نزد خانم ها ماندا اکبری،پریسا فتوحی وتهمینه حق گو و ورود به کلاس دوره عالی نزد استاد فرامرز پایور سال 1375
بهره گیری از مکتب استادانی نظیر مجید کیانی،شاهین فرهت،دکتر آذین موحد،علی رضا مشایخی و علی رضا فیض بشی پور
آشنایی با سازهای دو تار خراسان،ویلون ،پیانو و تنبک
v سابقه اجرایی
همکاری با ارکستر استاد همایون خرم به سرپرستی بابک شهرکی( 1373-76 )
کسب مقام اول در جشنواره موسیقی فجر بخش جوان( 1375)
همکاری با ارکستر بانوان کرشمه به سرپرستی مسعود جاهد وکسب مقام در جشنواره گل یاس (1377)
اجرای تکنوازی سنتور در بزرگداشت استاد فرامرز پایور، تالار آوینی دانشگاه تهران (1379)
همکاری با ارکستر سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه و اجرای کنسرت در فرهنگسرای شفق(1379)
اجرای کنسرت با ارکستر مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد و اجرای کنسرت در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران(1380)
کسب مقام دوم درنخستین جشنواره سنتور نوازان استاد فرامرز پایور (1381)
همکاری با گروه بانوان ژیوار به سرپرستی ژیوار شیخ الاسلامی و اجرای کنسرت های متعدد درایران و خارج از کشور(1383-1390)
همکاری با ارکستر امید نو به سرپرستی امید داورزنی (1390)
همکاری با ارکستر رونا به سرپرستی ابراهیم نقدیان (1390)
همکاری با ارکستر مهرآوه به سرپرستی شهرام رضایی(1389-91)
همکاری با ارکستر دیار ماهک به سرپرستی امین رامین(1391)
همکاری با ارکستر بانوان هور به سرپرستی هوروش خلیلی(1392)
همکاری با ارکستر بانوان پرسیا به سرپرستی فهیمه محسنی (1392)
همکاری با ارکستر سوما به سرپرستی بهنام ارجمندی(1392)
اجرای ساز سنتور در آلبوم های «گشایش» اثر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران(1381)؛ «جامه رنگین» اثر استاد علی رضا فیض بشی پور(1390)؛«پندار» اثر آرش عادل پور(1391) ؛ ” فصل سرد” اثر علی نجفپور ؛ تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی ” اولین انتخاب ” اثر بهنام شهرکی”
v فعالیت ها
آموزش ساز سنتور از سال 1372 و ابداع شیوه آموزشی در زمینه موسیقی کودکان
آهنگسازی و تنظیم کارهای ارکسترال
پژوهش در زمینه متدهای آموزش مقدماتی سنتور
برگزاری کارگاه های موسیقی در زمینه تاریخ موسیقی و نوازندگی سنتور
دبیر بخش سنتور نوازان پنجمین جشنواره موسیقی دانشجویی در دانشگاه تهران(1383)
آموزش نقاشی و اجرای نمایشگاه های نقاشی
برگزیده نقاشی در هفتمین بینال دوسالانه نقاشی معاصر ایران(1386)
کلاسهای سنتور خانم گلنوش ملایری از شاگردان استاد فرامرز پایور و فارغ التحصیل رشته ی موسیقی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
گلنوش ملایری
رشته و ساز تدریسی: سنتور ، ارف کودکان و تئوری موسیقی
مشخصات
نام : گلنوش نام خانوادگی : ملایری محل تولد : تهران تاریخ تولد : 1/1/1360
تحصیلات
لیسانس موسیقی (دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران)
لیسانس گرافیک (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)
سابقه هنری آموزش موسیقی از 1367 تحت نظر استاد فرامرز پایور و بهره گیری از اساتیدی چون مجید کیانی، شاهین فرهت، علیرضا مشایخی، علیرضا فیض شبی پور و حسین تهرانی زاده
دوره های هنری طی شده
شرکت در کارگاه های موسیقی و جشنواره های موسیقی فجر و کسب مقام اول در سالهای 1374
سابقه کارهای اجرایی فعالیت های گروهی و ارکستری:
همکاری با گروه استاد همایون خرم (77-1371)
همکاری با گروه کرشمه بانوان با سرپرستی مسعود جاهد
جشنواره های گل یاس
همکاری با گروه محلی شیرازی سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه (1379)
همکاری با گروه مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد (1382)
همکاری با گروه کردی ژیوار – سرپرست گروه گلنوش ملایری (88-1383)
گروه کالیوه بانوان (1388)
اجرای کنسرت در فستیوال هنری ایران در بحرین (1381)
اجرای کنسرت در جشنواره هنرهای بین المللی دانشجویان هنر در پویا (1388)
CD گشایش مجموعه ای از آثار هنری دانشجویان موسیقی دانشگاه تهران
آثار آهنگسازی
موسیقی های فوکلاور کردی و اجرای آنها در تالار وحدت و کاخ سعدآباد
و بازسازی و تنظیم ملودیهای بسیار قدیمی از اساتید قدیمی کردی ایران
مقالات موسیقی
تحقیق درباره روش آموزش موسیقی کودکان و همچنین شیوه آموزش مقدماتی سنتور برای بزرگسالان و خردسالان با تکنیک های جدید
متولد 1360 شهر تهران
فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران در رشته موسیقی (سال 1382)
فارغ التحصیل دانشکده هنر معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در رشته گرافیک(1381)
فارغ التحصیل دانشگده زبان “Symbiosis” شهر پونا، هندوستان در رشته زبان انگلیسی (1387-88)
v سابقه آموزشی هنر
فراگیری موسیقی از سال 1367 در مکتب استاد فرامرز پایور نزد خانم ها ماندا اکبری،پریسا فتوحی وتهمینه حق گو و ورود به کلاس دوره عالی نزد استاد فرامرز پایور سال 1375
بهره گیری از مکتب استادانی نظیر مجید کیانی،شاهین فرهت،دکتر آذین موحد،علی رضا مشایخی و علی رضا فیض بشی پور
آشنایی با سازهای دو تار خراسان،ویلون ،پیانو و تنبک
v سابقه اجرایی
همکاری با ارکستر استاد همایون خرم به سرپرستی بابک شهرکی( 1373-76 )
کسب مقام اول در جشنواره موسیقی فجر بخش جوان( 1375)
همکاری با ارکستر بانوان کرشمه به سرپرستی مسعود جاهد وکسب مقام در جشنواره گل یاس (1377)
اجرای تکنوازی سنتور در بزرگداشت استاد فرامرز پایور، تالار آوینی دانشگاه تهران (1379)
همکاری با ارکستر سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه و اجرای کنسرت در فرهنگسرای شفق(1379)
اجرای کنسرت با ارکستر مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد و اجرای کنسرت در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران(1380)
کسب مقام دوم درنخستین جشنواره سنتور نوازان استاد فرامرز پایور (1381)
همکاری با گروه بانوان ژیوار به سرپرستی ژیوار شیخ الاسلامی و اجرای کنسرت های متعدد درایران و خارج از کشور(1383-1390)
همکاری با ارکستر امید نو به سرپرستی امید داورزنی (1390)
همکاری با ارکستر رونا به سرپرستی ابراهیم نقدیان (1390)
همکاری با ارکستر مهرآوه به سرپرستی شهرام رضایی(1389-91)
همکاری با ارکستر دیار ماهک به سرپرستی امین رامین(1391)
همکاری با ارکستر بانوان هور به سرپرستی هوروش خلیلی(1392)
همکاری با ارکستر بانوان پرسیا به سرپرستی فهیمه محسنی (1392)
همکاری با ارکستر سوما به سرپرستی بهنام ارجمندی(1392)
اجرای ساز سنتور در آلبوم های «گشایش» اثر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران(1381)؛ «جامه رنگین» اثر استاد علی رضا فیض بشی پور(1390)؛«پندار» اثر آرش عادل پور(1391) ؛ ” فصل سرد” اثر علی نجفپور ؛ تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی ” اولین انتخاب ” اثر بهنام شهرکی”
v فعالیت ها
آموزش ساز سنتور از سال 1372 و ابداع شیوه آموزشی در زمینه موسیقی کودکان
آهنگسازی و تنظیم کارهای ارکسترال
پژوهش در زمینه متدهای آموزش مقدماتی سنتور
برگزاری کارگاه های موسیقی در زمینه تاریخ موسیقی و نوازندگی سنتور
دبیر بخش سنتور نوازان پنجمین جشنواره موسیقی دانشجویی در دانشگاه تهران(1383)
آموزش نقاشی و اجرای نمایشگاه های نقاشی
برگزیده نقاشی در هفتمین بینال دوسالانه نقاشی معاصر ایران(1386)