نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

دست‌خط خوشنویسی نستعلیق علی تجویدی

دست‌خط خوشنویسی نستعلیق علی تجویدی

این دست‌خط از مجموعه خصوصی جناب احمد جباریان نوازنده تار و ویولن ساکن آلمان بوده و با اجازه ایشان در این برگه انتشار می‌یابد.

علی تجویدی (زادهٔ ۱۵ آبان ۱۲۹۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ در تهران) نوازندهٔ ویلن و سه‌تار، آهنگساز، پژوهشگر و نویسندهٔ اهل ایران بود.
زندگی‌نامه
علی تجویدی در ۱۵ آبان ۱۲۹۸ در کوچه ظهیرالاسلام تهران زاده شد. او اصالتاً اهل اصفهان بود. پدرش هادی تجویدی برادران وی محمد تجویدی و علی‌اکبر تجویدی از نقاشان سرشناس بودند.

در آبان ۱۳۹۸ مراسم نکوداشت یکصدمین سالروز تولد علی تجویدی در تالار وحدت تهران برگزار شد.[۱][۲]

یادگیری موسیقی
علی تجویدی آموختن موسیقی را از کودکی نزد پدرش «هادی‌خان تجویدی» که در نقاشی از شاگردان کمال‌الملک و در موسیقی از شاگردان درویش‌خان بود آغاز کرد. پس از مدتی نزد «ظهیرالدینی» به فراگیری فلوت پرداخت.[۳] خود او نقل کرده که از دوازده سالگی دستگاه‌های موسیقی ایرانی را می‌شناخته‌است.”[۴]

از شانزده‌سالگی نزد حسین یاحقی نواختن ویولن را آموخت و پس از دو سال به کلاس درس ابوالحسن صبا (که دوست و همکار پدر تجویدی در زمینه نقاشی بود) راه یافت. به مدت هشت سال در مکتب او به فراگیری ویولن و سه‌تار پرداخت.[۳] او مدتی نیز در کلاس درس چند نوازندهٔ ویولن کلاسیک با شیوه نوازندگی غربی آشنایی یافت. پس از آن با راهنمایی صبا، به محفل هنری محمد ایرانی مجرد راه یافت و با بسیاری از هنرمندان سرشناس آشنا شد و از هنرمندانی نظیر: محمد ایرانی مجرد، اسماعیل قهرمانی، سید حسین طاهرزاده و رکن‌الدین مختاری که به آن محفل رفت‌وآمد داشتند، بهره برد. تجویدی یکی از شاگردان سرشناس صبا بود و در غیبت وی کلاس او را اداره می‌کرد. او از نوازندگان نامدار ویلن بود و سال‌ها در هنرستان موسیقی تدریس می‌کرد.

همکاری با خوانندگان
علاوه بر مهارت در نوازندگی، تجویدی در خلق قطعات موسیقی ایرانی، صدها ترانه را با صدای هنرمندان نامدار به اجرا درآورد.

دوران اوج شکوفایی، خلاقیت و شهرت وی به سال‌های همکاری‌اش با دلکش برمی‌گردد. مثلث تجویدی، دلکش و رحیم معینی کرمانشاهی در سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ را می‌توان خالق به‌یادماندنی‌ترین قطعات در موسیقی معاصر ایران دانست. جدای از قابلیت‌های حرفه‌ای و تکنیکی هریک از این سه تن در کار خودشان، رابطه عمیق عاطفی که در سال‌های دور میان این سه نفر شکل می‌گیرد را می‌توان عامل اصلی خلق چنین آثاری به‌شمار آورد.

همسر تجویدی در مصاحبه‌ای می‌گوید:
“درست همان روزی که دلکش فوت کرد، کسی از لندن با او تماس گرفت و چون من در خانه نبودم، با خودش صحبت کرده و خبر درگذشت او را به تجویدی داده بود. از آن روز به بعد تا سه هفته با هیچ کس حرف نزد، حتی یک کلام. تازگی‌ها حالش کمی بهتر شده‌است.”[۵]

علاوه بر این‌ها تجویدی ده‌ها ترانه برای مرضیه ساخته که از آن جمله، ترانهٔ سنگ خارا است که شعر آن از رحیم معینی کرمانشاهی و تنظیم و ارکستراسیون آن از روح‌الله خالقی و با ارکستر گل‌ها اجرا شده‌است.

پرورش هنرمندان
او استاد هنرمندانی چون هایده و حمیرا بوده‌است.[۴]

پس از انقلاب
علی تجویدی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران فعالیت قابل توجهی نداشت.[۳] بنا به گفته خود تجویدی، او از جمله هنرمندانی بود که در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، سازهای خود را شکستند. او در سال‌های پایانی عمر، بسیار کم کارشده بود و تنها کاری مشترک با علی‌اصغر شاه‌زیدی و تصنیفی با صدای محمدرضا شجریان به مناسبت آغاز به کار ارکستر ملی ایران اجرا کرد.[۴] آلبوم «یاد استاد» در بهار سال ۱۳۷۷ با صدای علیرضا افتخاری و آثاری از علی تجویدی منتشر شد. او همچنین، منتخب چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۳ بود.[۶]

درگذشت
وی در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ (۱۵ مارس ۲۰۰۶) در سن ۸۶ سالگی به علت سرطان پروستات درگذشت.[۴]

آثار
آثار بی‌شماری از نواخته‌های علی تجویدی در برنامه‌های ساز سلو و برنامه گل‌ها و سایر برنامه‌های موسیقی رادیو ایران موجود است.[۴]

قطعات موسیقی زیر از ساخته‌های معروف تجویدی است:

نام ترانه دستگاه خواننده شاعر
یاد کودکی اصفهان دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی
آتش کاروان شور دلکش و علیرضا افتخاری بیژن ترقی
سفرکرده چهارگاه دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی
می‌گذرم چهارگاه دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی
آشفته‌حالی شور دلکش و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی
بر تربت حافظ سه‌گاه دلکش علی تجویدی
یاد من کن ماهور دلکش رحیم معینی کرمانشاهی
بس کن اصفهان دلکش رحیم معینی کرمانشاهی
بازگشته اصفهان دلکش رحیم معینی کرمانشاهی
مرا عاشقی شیدا سه‌گاه غلامحسین بنان منیره طه
نیایش (صبرم عطا کن) سه‌گاه غلامحسین بنان و حمیرا بیژن ترقی
پشیمانم همایون حمیرا بیژن ترقی
صبرم عطا کن سه‌گاه حمیرا بیژن ترقی
با دلم مهربان شو سه‌گاه حمیرا بیژن ترقی
داد از دل سه‌گاه حسین قوامی (فاخته‌ای) رحیم معینی کرمانشاهی
سنگ خارا دشتی مرضیه و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی
دیدی که رسوا شد دلم دشتی مرضیه و علیرضا افتخاری رهی معیری
رفتم که رفتم (از برت دامن کشان) آواز شوشتری مرضیه رحیم معینی کرمانشاهی
آزاده سه‌گاه هایده رهی معیری
رفتم دشتی هایده اسماعیل نواب صفا
تَذَرو ماهور محمدرضا شجریان بیژن ترقی
مناجات نیمه‌شب (مرغ حق)
همایون محمدرضا شجریان بیژن ترقی
بگو چه کنم ابوعطا هایده رهی معیری
می‌میرم نوا هایده رهی معیری
چرخ گردون دشتی علی‌اصغر شاه‌زیدی بیژن ترقی
سروش آسمانی همایون علی‌اصغر شاه‌زیدی بیژن ترقی
نمانده چرا ابوعطا الهه و علیرضا افتخاری رحیم معینی کرمانشاهی
بگو که هستی شور دلکش بیژن ترقی
جستارهای وابسته
بزم عاشقان
پیوند به بیرون
مقاله به بهانهٔ سالروز تولد استاد تجویدی از هنرمند و موسیقیدان فلسفی کشورمان، پژمان مصلح، ۲۰ آبان ۱۳۹۲
منابع
«علی تجویدی صد ساله شد/ نکوداشت موسیقایی «شاعر ویولن»». خبرگزاری مهر. ۱۸ آبان ۱۳۹۸.
«فرهاد فخرالدینی: تجویدی حق بزرگی بر گردن موسیقی دارد». موسیقی ما. ۱۷ آبان ۱۳۹۸.
«یک حرف و دو حرف: گفتگو با علی تجویدی». بی‌بی‌سی فارسی. ۹ دی ۱۳۹۳.
ابوالحسن نجوا-کارشناس موسیقی (۲۵ اسفند ۱۳۸۴). «علی تجویدی، استاد و آهنگساز و نوازنده نامی ویلن که چند سالی به دلیل بیماری در منزل بستری بود، بامداد چهارشنبه ۲۴ اسفند در سن ۸۶ سالگی در تهران درگذشت». بی‌بی‌سی فارسی.
http://vista.ir/article/219277
یادکرد وب|چهره‌های ماندگار|http://chehreha.iribtv.ir بایگانی‌شده در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

‎⁨بخشی از کنسرت نمایش خانوم آغا طرح سولماز مشعشع علیرضا امینی⁩

‎⁨بخشی از کنسرت نمایش خانوم آغا طرح سولماز مشعشع علیرضا امینی⁩

بخشی از کنسرت نمایش خانوم آغا طرح سولماز مشعشع علیرضا امینی

بخشی از کنسرت نمایش خانوم آغا طرح سولماز مشعشع علیرضا امینی

خانوم آغا

کنسرت نمایش خانوم آغا بر اساس طرحی از سولماز مشعشع و علی رضا امینی

آهنگساز و ترانه سرا و نویسنده متن علی رضا امینی

کارگردان  سعید مبشری

گروه موسیقی نیایش :

خوانندگان : محمود کولیوند، امیرحسین محزونیان

سرپرست نوازندگان و نوازنده سنتور : علی رضا حاج علیشیر

تار : سیروس کاتب

کمانچه : متین اسماعیلی

تنبک و تامبورین : پویان توکلی

دایره : فرهاد جعفری 

سه تار و تامبورین و آواز : علی رضا امینی 

بازیگران :

خانوم آغا : سولماز مشعشع 

آق مرتضی : سعید مبشری 

اصغر آقا : علی رضا امینی

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

عاشق شدم احسان نیک پیانو ایمان ملکی ویولن نیما فریدونی تار

عاشق شدم احسان نیک پیانو ایمان ملکی ویولن نیما فریدونی تار

عاشق شدم احسان نیک پیانو ایمان ملکی ویولن نیما فریدونی تار

عاشق شدم احسان نیک پیانو ایمان ملکی ویولن نیما فریدونی تار

عاشق شدم من

خواننده: عهدیه

آهنگساز: انوشیروان روحانی

ترانه‌سرا: شهیار قنبری

عاشق شدم من در زندگانی
بر جان زد آتش
عشق نهانی
یک سو غم او
یک سو دل من
در تار مویی
در این میانه دل میکشاند ما را بسویی
عاشق شدم من در زندگانی
بر جان زد اتش عش نهانی
جانم از این عشق
بر لب رسیده
اشک نیازم بر رخ چکیده
یک سو غم او یک سو دل من
در تار مویی
در این میانه دل میکشاند ما را بسویی
زین عشق سوزان
بی عقل و هوشم
می سوزم از عش
اما خموشم
ای گرمی جان
هر جا که بودی بی ما نبودی
هر جا که رفتی من با تو بودم تنها نبودی
یک سو غم او
یک سو دل من در تار مویی
عاشق شدم من
در زندگانی
بر جان زد اتش
عشق نهانی
جانم از این عشق
بر لب رسیده
اشک نیازم بر رخ چکیده

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

مناجات این دهان بستی دهانی باز شد مثنوی افشاری محمدرضا شجریان

مناجات این دهان بستی دهانی باز شد مثنوی آواز افشاری محمدرضا شجریان

این دهان بستی دهانی باز شد مثنوی آواز افشاری با صدای استاد محمدرضا شجریان.mp4

این دهان بستی (افشاری) و ربنا (راست و عجم)- شجریان

این دهان بستی دهانی باز شد
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازخوانی «این دهان بستی دهانی باز شد»، خوانده شده توسط سعید حاتم‌زاده ورمزیار، ایجاد شده برای انتشار تحت محتوای آزاد
این دهان بستی دهانی باز شد که بیشتر با نام مثنوی افشاری شناخته می‌شود، آوازی است با صدای محمدرضا شجریان، در آواز افشاری، که به درخواست صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برای ماه رمضان ساخته شد. ترانه‌های این اثر، از میان ترانه‌های دفتر اول، سوم و پنجم مثنوی مولانا انتخاب شده‌اند. نغمه مثنوی، به سبکی خاص در افشاری نواخته می‌شود که «مثنوی پیچ» هم نامیده می‌شود و علت آن چرخش‌های تحریری است که در ۴ نوبت در درآمد و فرود آواز صورت می‌گیرد.

محتویات
۱ ترانه
۲ پانویس
۳ منابع
۴ جستارهای وابسته
ترانه
در این بخش دستگاه یا گوشه‌های موسیقی سنتی‌ که در اجرای این آلبوم بکار رفته، نام برده شده‌ اند. برای آگاهی بیشتر، دستگاه‌های موسیقی سنتی ایرانی را نگاه کنید.
(جملهٔ اول مثنوی افشاری – درآمد)
این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د
این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د

تا خورن‍‍دهٔ لق‍‍مه‌های راز ش‍‍د
(جملهٔ دوم مثنوی افشاری-جامه‌دران)
لب فروب‍‍ند از طعام و از شراب
لب فروب‍‍ند از طعام و از شراب

سوی خوان آسمانی ک‍‍ن شتاب
(جملهٔ سوم مثنوی افشاری-عراق)
گر تو ای‍‍ن ان‍‍بان ز نان خالی کن‍‍ی

پر ز گوهرهای اج‍‍لالی کن‍‍ی
(جملهٔ چهارم مثنوی افشاری-اوج عراق)
طفل جان از شیر شی‍‍طان باز ک‍‍ن

بعد از آن‍‍ش با مل‍‍ک انباز ک‍‍ن
بعد از آن‍‍ش با مل‍‍ک ان‍‍باز ک‍‍ن
(جملهٔ پنجم مثنوی افشاری-درآمد)
چ‍‍ند خوردی چرب و شی‍‍ری‍‍ن از طعام

امتحان ک‍‍ن چ‍‍ند روزی در صیام
(جملهٔ ششم مثنوی افشاری – جامه‌دران + فرود)
چ‍‍ند شب‌ها خواب را گ‍‍شت‍‍ی اسی‍‍ر

یک شب‍‍ی بی‍‍دار ش‍‍و دول‍‍ت بگی‍‍ر

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

یک بوسه و این همه ماجرا، باز هم مرا ببوس ✍️ علی‌رضا امینی

یک بوسه و این همه ماجرا، باز هم مرا ببوس ✍️ علی‌رضا امینی

دستگاه همایون شوشتری و بیات راجه تک‌نوازی ویولن مجیدی وفادار.mp4

حمید وفادار
علی‌رضا امینی

یادکردی از برادران وفادار

در سالروز خاموشی آنها

یک بوسه و این همه ماجرا 

باز هم مرا ببوس…‌.

✍️ علی‌رضا امینی

چندی پیش در سالروز در گذشت حسن گلنراقی برنامه ای در مورد اثر شاهکار و ماندگار مرا ببوس از شبکه مختلف کجازی و حقیقی پخش شد که مثل رسم نا اهلان این روزها خواننده اثر بسیار مورد ستایش قرار گرفت ولی در کلیپ معرفی اثر هیچ نامی از خالقین این اثر جاودانه یعنی آهنگسازش استاد مجید وفادار و شاعرش حیدر رقابی متخلص به هاله برده نشد.

تذکر نگارنده و بانو پوراندخت وفادار و تنی چند دیگر از فعالان فرهنگی و تاریخی موسیقی در چند ماه گذشته به سرهم کننده تصاویر کمتر از حد معمول  و سبک فردی که عنوانش را مستندساز می داند بارها به او اعلام شد ولی از جهت فقدان درایت و گوش شنوا در آن فرد باعث شد که سعی در اصلاح اشتباهش نکند و از آنجا که در این قلم کبیر صلاح نبود فردی صغیر را به بلوغ برسانیم لذا از ذکر نامش احتراز کردیم و نیز  سخت تنانی هنرور  که با آن اجراهای جنگجویانه و لات گونه شان بعید است حتی فرزند خود را بوسیده باشند و بهتر است از بذل نظر و پخش فیض با اظهار نظر درباره رمانتیک ترین ترانه این قرن یعنی مراببوس دوری کنند در آن به اصطلاع عام مستند و به عرف خاص جورچین بازی های شاتر و لنز بذل سخن رانی فرموده بوده اند که زهی عجب !!! چون بردن نام این اثر هم توان و تخصص و دانش می خواهد که می دانیم و همگان می دانند که ندارند.

این روزها با خواننده سالاری هایی که مرسوم شده است ، ولی خواننده ای سالار نمی بینیم ، براحتی یک اثر جاودانه را بنام خواننده اش سند می زنند و می گویند فلان آهنگ فلان خواننده را شنیده ای ؟ و آهنگساز و ترانه سرا حذف می شوند ! ولی در قدیم ترها اینگونه نبود و اهالی هنر و رسانه ها و حتی مردم کوچه و بازار قدر نمک دست و پنجه و ذهن خلاق آفریدگاران یک اثر را می دانستند و جالب این بود که در گذشته یک اثر با چند خواننده ضبط می شد تا آنکه بهتر می خواند پیدا شود مثل همین ترانه مرا ببوس که اصل اجرای آن با صدای خانم پروانه (خواننده ای آذری که آن روزها فعال بودند) ضبط شده است که نام اثر روی صفحه ( آخرین بوسه ) ذکر شده است.

حسن گلنراقی که در یک مهمانی اثر مرا ببوس را با صدای پوراندخت وفادار می شنود و این اتفاق تاریخی بود که ماجرای این بوسه تاریخ ساز شد و گلنراقی از آن مهمانی بجز ماکولات و اشربه که همه خوردند برداشت بهتری کرد و حضور در لیست مهمانهای آن محفل باعث شد برای همیشه تاریخ موسیقی ایران ماندگار شود. و گلنراقی بعد آهنگی هم به نام ” دل دارم قلوه دارم ” را می خواند که مورد استقبال قرار نگرفت و او دریافت هیچ اثری نمی تواند مثل مراببوس مقبول عام و خاص گردد و در ادامه به همین یک ترانه اکتفا کرد.

روزی در رادیو حسن گلنراقی در استودیو به همراه مشیرهمایون شهردار و پرویزیاحقی  که در ارکستر مجید وفادار ساز می زد و کارهای استاد را ازهمانجا می شناخت و به آن ها مسلط بود  کار مراببوس بصورت بداهه و دلی ضبط می شود ولی در پایان ضبط پرویز یاحقی به دستخط خودش روی ریل ضبط شده می نویسد پخش نشود و دلیلش هم این بوده است که از آهنگساز اثر اجازه نداشتند . چند روز بعد در برنامه ای در رادیو که بحالت مسابقه رادیویی بوده است و اثری پخش می شده و مردم آهنگساز و شاعر اثر را حدس می زدند و برنده می شدند با نظر مشیر همایون که خودش مدیر وقت بوده است این اثر پخش می شود و می شود یک بوسه و این همه ماجرا و این شد که اثر مرا ببوس بدون اجازه خالق اثر عیان شد و این اتفاق هنری و شخصیت بزرگ و حیای مجید وفادار انگار باعث شد این روزها هم بعد از گذشت نیم قرن دیگر اسمش را نبرند و یک شاهکار هنری فقط با نام خواننده اتفاقی نه انتخابی آن ! مصادره شود و عجیب است از رسانه راوی که بدون تحقیق و با دانشی قلیل اثر را شرح و تفصیل می کنند .

 به نظرمن این اثر باید در سالروز و نکوداشت مجید وفادار و یا حیدر رقابی رونمایی شود و برای سالروز حسن گلنراقی ترانه ( دل دارم قلوه دارم ) البته اگر ارزش ارائه در کارنامه هنری یک هنرمند را دارد معرفی و پخش شود.

مجید وفادار با بالغ بر 300 تصنیف ماندگار که  تعداد قلیلی از آنها شناخته و اجرا شده اند که البته همین تعداد قلیل دستمایه شهرت خیلی از خوانندگان نسل جدید امروز نیز شده است ، شب جدایی را خواندند ، زهره و گلنار را خواندند و معروف شدند ولی قدر و ارج مجید وفادار را ندانستند.

 و مهم اینکه در آن روزها با اوج گیری صنعت فیلمفارسی آهنگسازی فیلم نیز اوج گرفت که مجید وفادار نیز در این کاروان خوش درخشید و حدود 50 آهنگسازی فیلم در کارنامه اش دارد مثل امیر ارسلان و … که یکی از این آثار در موسیقی فیلم اتهام در سال 1335 است . قطعه مرا ببوس برای این فیلم در حدود سالهای 1332 ساخته و پرداخته شد که برای فیلم باید استفاده میشد و با صدای بانو پروانه ضبط گردید ،

و اینکه در فیلم خانم ژاله علو اثر را لب زدند و جالب همین است که چگونه شایع اثر خوانش یک افسر در شب اعدامش بوده است . البته انکار نمی شود خاصیتی در صدای حسن گلنراقی بود اثر را شنیدینی تر کرد چون ذات اثر انگار برای صدای مرد بهتر ادا می شد و بعد از بانو پروانه اثر را خوب خواند ولی خیلی ها معتقدند کاش این اثر را هم داریوش رفیعی می خواند … ایکاش.

اثر مرا ببوس در فیلم اتهام بعنوان آهنگ وداع پخش شد و هرگز نباید آن را یک اثر سیاسی دانست چون همین اندیشه غلط باعث شده است سالهاست این اثر اقبال اخذ مجوز و بازاجرا در ارکسترهای امروز را ازدست بدهد و حرف و نقل های نا صائب اثر را روی خطوط قرمز این روزها قرار داده است که محکم باید گفت اثر مراببوس یک اثر عاشقانه تغزلی شاهکار است و هرگز سیاسی نبوده و نیست.

در آن روزها چون جریان های چپی و راستی و جناح بندی های سیاسی در جامعه تازه اوج گرفته بود هر جناحی سعی داشت خودش را به جریانی اجتماعی بچسباند تا به اقبال عمومی نزدیک شود و این اتفاق مشمول اثر موفق مراببوس نیز شد که برادر زاده استاد وفادار پوراندخت بعنوان اولین خواننده آثار ایشان که در اغلب تمرینات خانگی بعد از خلق یک اثر من آنرا اول یاد می گرفت و می خواند و نیز خواننده سالهای 1337 و 1338 در ارکستر عمویش در رادیو درباره اثر جاودانه مراببوس این ارتباط را به یقین انکار می نماید و می گوید این اثر یک اثر عاشقانه و تغزلی شاهکار است.

در سالهای اخیر و حتی در نسل گلها بودند هنرمندانی که آثار نسل گذشته خود را برداشتی از یک ملودی غیر ایرانی معرفی کردند و در پاسخ باید گفت با وجود محدود بودن رسانه های آن روزها امکان پخش و شنود آثار غیر ایرانی و غربی کم بوده است لیکن معلوم نیست چرا حضرت علی تجویدی عزیز که خود در کوران حضور خوانندگان و ترانه سرایان و همنوازان آنچنانی در باغ ها و تفرج گاههای سراسر لذت و تخدیر آثار زیادی خلق کردند بگویند این اثر شبیه آهنگی دیگر است مهم نیست چون شاید راوی سنی بوده است. 

خیلی از نسل گلها سر سفره مجید وفادار ارتزاق کردند و نان خوری کردند چرا که با خوانندگانی که مجید وفادار بار آورد و این خوانندگان در کلاس پربار و ارزشمند مجید خان خواندن تصنیف ایرانی یاد گرفتند،  توانستند معروف شوند و شهرت آنها مبتدا به شهرت خوانندگان دست پرورده مجیدخان بود و ایشان و تمام آنچه به آن می نازند تالی هنر مجید وفادارند اگرچه آثارشان نیز رگه هایی از کپی ناعلمانه فنون و رموز مجید وفادار است که اگر لازم به پرده دری شد این نسخه برداری ها همه موجود است و قابل پخش! ولی بگذریم بهتر است چراکه هر جمله از هر شاگردی گرد تکدری بر چهره استادی نمی نشاند که نگرانش باشیم و می بخشیمشان ؛ و اگر از اینکه سهمی از یک بوسه شفابخش مجید وفادار به ایشان نرسیده است که همچون گلنراقی به درمان برسند و معروف شوند دلخورند من بعنوان سرپرست طرح بازآفرینی آثار باشکوه استاد فقید مجید وفادار به نیابت از خاندان استاد برای بوسیدنشان اعلام آمادگی می کنم ، ولی چون شاید این بوسه خواهان  اقبال ذاتی گلنراقی را نداشته باشند قولی بابت شهرت این بوسه بر رخشان نمی دهم چون بوسه می شود داد ولی باز شاهی بر شانه هرکس نخواهد نشست.

این مکتوب سندی باشد برای عمق اندیشان پخته  و سطحی نگران خام که بدانند تا ندانسته نمانند و نیز شبکه های داخلی و خارجی فارسی زبان حقیقی یا مجازی که ، در قلّت محتوا اگر بمانند ، این گونه برنامه ها را بدون تحلیل محتوی تهیه و پخش می کنند بدانند  تا از این مقطع تاریخی مانع این انحراف غیر فرهنگی در موسیقی ایرانی باشم و تاریخچه یک اثر منبعد درست و سلیم شرح و بسط گردد.

درود و سپاس بر عاشقان فرهنگ اصیل موسیقی ایران و آثار مجید وفادار که یک بوسه اش این چنین مشتاق و شیفته دارد و بدرود.

علی رضا امینی

محقق،مولف ،موسیقیدان

تهران – تابستان 1398

حمید وفادار (تهران ۱۲۹۳ـ۱۳۶۸ش)

نوازندۀ  تار و از شاگردان درویش‌خان بود و بعدها از محضر علی‌اکبر شهنازی نیز بهره برد. از جوانی همراه برادرش مجید وفادار برنامه‌ها و کنسرت‌های بسیاری برگزار کرد در سال ۱۳۲۱ بامجید وفادارارکستر برادران وفادار را تشکیل دادند  که به‌سبب کمبود امکانات ضبط در آن زمان، چیزی از آن‌ها ضبط نشده است. حمید وفادار از سال ۱۳۲۸ازرادیو  کناره گرفت و به نواختن برای خود  پرداخت. روش او در تارنوازی ابتکاری و برگرفته از روش استادانش بود. از تارنوازی حمید وفادار چند قطعه خوشبختانه موجود میباشد و همین اندک هم توانایی اورا در زمان خود به رخ می کشد مضراب حمید وفادار بسیار گوشنوازو دلنشین میباشد و سلوهای او گویای ظرافت نواختن ملودیهابر روی تار هست و صدای تار او بیان کننده ی احساسی بسیار عاشقانه هست .سال ۱۳۱۲ بانو ملوک ضرابی کنسرتی در تهران برگزار کردند که نوازنده تار حمید وفادار بود و این نشان از تبحر این نوازنده در نواختن تار را نشان میداد حمید وفادار دو آهنگ هم ساخت که در بزرگداشتی که بمناسبت برادران وفادار به همت بانو پوران وفادار در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد خواننده ای جوان آهنگ حمید وفادار را باز خونی کردند و بی گمان مهارت حمید وفادار درآهنگسازی ودر  زمان خود بسیار قابل توجه بوده و اما اینکه چرا ایشون خیلی کم کار بوده اند جای سوال میباشد ؟چرا که هم در آهنگسازی و هم در نوازندگی در عصر خود از بسیاری از افراد یک سر و گردن بالاتر بود .

حمید وفادار پدر بانو پوران وفادار میباشد خانواده ای که یک تنه بار موسیقی را بدوش کشیدند و با خلق آثاری بسیار گرانبها سهم بسزایی در فرهنگ غنی موسیقی ملی ایران ایجاد کردند حمید وفادار در نهم اسفند ۱۳۶۹چهره در نقاب خاک کشید اما آنها هرگز از خاطر انسانهای این سرزمین اهورایی نمی روند یاد و نامشان جاودان باد و از همین  جا برای خانم پوران وفادار آرزوی سلامتی دارم که باتلاشهای بی پایان خود یاد و نام خانواده بزرگ وفادار را زنده نگه میدارند

شایان ذکر است که علی‌رضا امینی (موسیقی‌دان، موسیقی‌پژوه و فعال سرشناس رسانه‌ای)، فعالیتش در حوزه گنجینه آثار مرحوم استاد مجید وفادار را با بازسازی و بازاجرایی آثار وی آغاز کرد و از سال 96 تا الان، حدود 30 اثر جدید از مجید وفادار را روی صحنه برده است. کنسرت‌های برج میلاد، تالار اندیشه و تالار وحدت ( با بازخوانی هنرمندانی چون: محمد معتمدی، مجید حسین‌خانی، سرکار خانم بانو پوراندخت وفادار، دکتر مسعود مظلوم و مهرداد مظلوم)؛ از جمله فعالیت‌های اخیر امینی در تناوب زمانی شهریور 96 تا شهریور 98 می‌باشد. مجموعه‌ی پخش شده “بگو کجایی” با صدای محمد معتمدی و دو مجموعه دیگر با دو خواننده دیگر، در آستانه نشر از علی‌رضا امینی در این خصوص است.