نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

آثار محمدرضا سام‌خانیان (سام) خواننده

آهنگ حرف آخر خواننده محمدرضا سام

تار نیما فریدونی ویلن فرشید فرهمند آواز محمدرضا سام خانیان آموزشگاه استاد گلپایگانی ابوعطا . ۱۳۸۸

آهنگ مرا تنها نذار محمدرضا سام‌خانیان بهنام خدارحمی نیما فریدونی تار

مهربون دلم محمدرضا سام موسیقی بهنام خدارحمی.mp4

آهنگ حرف آخر خواننده محمدرضا سام

کنسرت محمدرضا سام‌خانیان بهنام خدارحمی کیبورد فرشید فرهمند ویولن علی فتحعلیان تنبک

خواننده : محمدرضا سامخانیان ( سام ) – تنهاتر ازتنهایی

آهنگ تنهاتر از تنهایی محمدرضا سام شور.mp4

کنسرت محمدرضا سامخانیان (سام) با حضوراستاداکبرگلپایگانی واستاد همایون خرم

آهنگ نغمه‌ی دل خواننده محمدرضا سام آهنگساز بهنام خدارحمی مخالف سه‌گاه.mp4

آهنگ اسیر عشق خواننده محمدرضا سام شاعر جبار جابری آهنگساز بهنام خدارحمی دستگاه سه‌گاه.mp4

آهنگ تنهایی خواننده محمدرضا سام‌خانیان دستگاه شور و ابوعطا

آهنگ سخن عشق خواننده محمدرضا سام‌خانیان دستگاه سه‌گاه

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

بیوگرافی هاتف شرار مدرس آواز ایرانی و صدا‌سازی و تصنیف

بیوگرافی هاتف شرار مدرس آواز ایرانی و صدا‌سازی و تصنیف

بیوگرافی هاتف شرار مدرس آواز ایرانی و صدا‌سازی و تصنیف آموزشگاه موسیقی نیما فریدونی

هاتف شرار

۱۳ بهمن ۱۳۶۵ _ تهران

خواننده / آهنگساز / نقاش

فراگیری آواز و ردیفهای آوازی موسیقی ایرانی نزد استاد اکبر گلپایگانی 

فراگیری ساز سنتور نزد استاد محمود نیک نژاد و استاد میلاد کیایی

🎵 انتشار آلبوم چه می شد / ۱۳۹۳

🎵 انتشار آلبوم انگار نه انگار / ۱۳۹۷

🎵 برپایی بیش از ۲۰ کنسرت موسیقی ملی

🎵 برپایی بزرگداشت استاد کامران داروغه (نوازنده پیشکسوت ویلن و کمانچه) / تیر ۱۳۸۴ / فرهسرای شفق

🎵 برپایی بزرگداشت استاد ناصر زرآبادی(نوازنده قدیمی ویلن) شهریور ۱۳۸۵/ فرهنگسرای خانواده

🎵 برپایی بزرگداشت حبیب اله بدیعی (نوازنده ویلن و آهنگساز) آذر ۱۳۸۵/ فرهنگسرای شفق

🎵 برپایی بزرگداشت استاد مصطفی گرگین زاده(نوازنده ترومپت) و یادواره استاد مجید وفادار (آهنگساز و نوازنده ویلن) مرداد ۱۳۸۶/ فرهنگسرای ابن سینا

🎵 برپایی بزرگداشت استاد ابراهیم سلمکی (آهنگساز و نوازنده سنتور و ویلن) آذر ۱۳۸۶/ فرهنگسرای خانواده

🎵 برپایی بزرگداشت عباس تهرانی تاش (نوازنده کلارینت) دی ۱۳۸۶/ فرهنگسرای خانواده

🎵 برپایی بزرگداشت استاد اکبر گلپایگانی بهمن ۱۴۰۲ / سالن مجتمع نابینایان شهید محبی

🎵 برپایی بزرگداشت استاد عبدالوهاب شهیدی  مهر ۱۴۰۳ / سالن مجتمع نابینایان شهید محبی

کارشناس و مجری برنامه های موسیقی رادیو فرهنگ و رادیو ایران (۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲)

مسوول ستون موسیقی روزنامه ایران سپید(ویژه نابینایان) ۱۳۸۲/۸۴

✏️ نمایشگاه نقاشی انفرادی / باغموزه دکتر حسابی / ۱۳۹۷

✏️ نمایشگاه نقاشی انفرادی / خانه هنرمندان اصفهان / ۱۳۹۷

✏️ نمایشگاه نقاشی انفرادی / فرهنگسرای ملل / ۱۳۹۷

✏️ نمایشگاه نقاشی انفرادی / گالری گویا / ۱۳۹۸

✏️ نمایشگاه نقاشی انفرادی / عمارت هنرمند اصفهان / ۱۳۹۹

✏️ نمایشگاه نقاشی انفرادی / گالری بام / ۱۴۰۲

✏️چاپ کتاب (یک اصفهان حرف) / مجموعه مصاحبه با هنرمندان پیشکسوت موسیقی ایران / انتشارات زهره علوی / ۱۴۰۳

✏️ طراحی پوستر روز جهانی نابینایان (برای اولین بار در جهان توسط یک نابینا) ۱۳۹۸

✏️ تدریس در دانشگاه علمی کاربردی واحد ۴ و ۴۱

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

امیرهوشنگ ابتهاج مقاله‌ای از جواد ظل طاعت

امیرهوشنگ ابتهاج مقاله‌ای از جواد ظل طاعت

“استاد هوشنگ ظریف”

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله 


امیر هوشنگ ابتهاج”
برنامه گلها، نقطه عطفی در تاریخِ فرهنگ و ادب پارسی به شمار می رود که در شناساندن ارزش
والايِ شعر و شاعران و موسیقی و موسیقی دانان به جامعه ایرانی، تاثیري سترگ داشته است. تا آن زمان به دلیل حساسیتهاي دینی- اجتماعیِ حاکم بر جامعه در مقابل شعر و آهنگ و موسیقی، این هنر در خفا و پشت درهاي بسته تمرین می شد. حتی هنگامی هم که موسیقی در مناسبت هاي خاص در ملا عام نواخته و اجرا می شد، موسیقی دانان را هم شان و هم مرتبۀ مطربان می دانستند و کسی به ارزش و جایگاه هنري آنان واقف نبود. برنامه گلها، با بهبود منزلت اجتماعی اهل موسیقی، که تا آنزمان به عنوان “مطرب” تحقیر می شدند، پذیرفتن خوانندگان زن که تا آن زمان به سختی در زمره هنرمند محسوب می شدند، معرفی شاعران زنِ تاریخِ ایران که در محافل عمومی معمول نبود و بردن شعر و ترانه به خانه ها ي ایرانیان که با رادیو ممکن شد و در جامعه آنروز که اکثراً بیسواد بودند، تاثیري ژرف گذاشت، علاوه بر همه اینها، باعث تحولی ویژه در موسیقی ایرانی شد. و باعث ظهور انقلابی نو-کلاسیک میان موسیقی دانان نیز گشت که در طی آن بسیاري از شعرهاي مشهور شاعرانِ عهد قاجار، همچون “عارف قزوینی”، “شیدا” و “درویش خان”، بازبینی و توسط هنرمندانِ تازه، دوباره اجرا شد. این برنامه ها همچنین منجر به کشف دوبارة ژانرهاي اصیل موسیقی ایرانی شد. اولین برنامه گلهاي رادیو ایران در سال 1335 به ابتکار زنده یاد “داوود پیرنیا” به مدت ده دقیقه و با همکاري هنرمندان “احمد عبادي”، “علی تجویدي” و “عبدالعلی وزیري” ضبط و پخش شد. تا سال 1346 که “پیرنیا” با رادیو خداحافظی کرد، مجموعاً بیش از 1600 برنامه با نامهاي “گلهاي رنگارنگ”، “گلهاي صحرایی”،” گلهاي جاویدان”، “یک شاخه گل” و”برگ سبز” ادامه داشت و یکی از پر طرفدار ترین برنامه هاي موسیقی آن زمان بود.
پس از “پیرنیا”، مرحوم “رهی معیري”، “محمد میرنقیبی” سرپرستی برنامه گلها را به عهده گرفتند. برنامه گلها که سال ها زیر نظر “داوود پیرنیا” با آن حساسیت هاي خاصش، اداره شده بود و شاخه هاي مختلف پیدا کرده بود، پس از کناره گیري او چند سالی سرپرستی هاي موقت پیدا کرد تا نوبت
به سایه رسید که از همان آغاز با ایده هاي ابتکاري به میدان آمد. “هوشنگ ابتهاج” – ه. الف. سایه – از سال 1351، سرپرستی برنامه گلهاي رادیو ایران را رسماً بر عهده گرفت و دو سال پس از آن، ریاست شوراي موسیقی رادیو نیز به او واگذار شد. او نیروهاي جوان تر نوآوري را نیز وارد گلها کرد و سازگار با آن، نام برنامه را گلهاي تازه نهاد و نیز گلچین هفته که از ابداعات ایشان است، چندي بعد به وجود آمد و همپاي عرضه شعر کهن، به شاعران نو نیز مجال جلوه گري می داد، همان طور که در کنار استادان موسیقی سنتی از ساخته ها و نواخته هاي نوآوران سنتی نیز بهره می گرفت. در خاطرات “هوشنگ ابتهاج”، میزان صحبتهایی که در فصل موسیقی و موسیقیدانان به میان آمده اگر بیشتر از فصل شعر و شاعران نباشد کمتر از آن نیست. “سایه” با نخبگان موسیقی سنتی دوستی نزدیک داشت، با “کسایی”، “بنان”، “شهناز”، “معروفی” و از جوان ترها با “محمدرضا لطفی”، “محمدرضا شجریان” و … به نظر “سایه” ساز “شهناز” پر از مطلب است، آفرینندگی در لحظه دارد و مضرابش همیشه خوش صداست، جمله بندي هایش فوق العاده است. “سایه” به لطفی هم عنایت ویژه دارد و معتقد است که او به موسیقی احترام می گذاشت. “سایه” با موسیقی ایرانی بیش از آشنایی، موانست دارد، بهتر بگوئیم بر آن اشراف دارد. از خردسالی باآندمخوربودهوچموخمآنراخوبمیشناسد.اوحتیبهگفتهخودشازموسیقیبهشعر رسیده است. آوازهاي “بنان” و “دلکش” و “ادیب” را از رادیو گوش می کرده و با همان یک بار شنیدنهمهراموبهموازحفظمیشدهوبهخانهکهمیرسیدهآنهارابرايخودتکرارمیکرده است. مجموعه آوازهاي “قمر” را نیز از بر داشته و می گوید حالا هم همیشه در حال زمزمه کردن است و تقریبا لحظه اي نیست که آرام بماند! چنین انس و الفت دیرپایی با موسیقی بدیهی است که او را در گزینش وزن ها، چیدمان واژه ها و پیوند شعر و موسیقی توانایی ویژه بخشیده است. و این توانایی نه تنها در شعر که در ترانه سرایی هاي او نیز خود رانشان می دهد. در میان اندك آهنگ هایی که “سایه” بر آن ها متن نهاده، یکی از نظر والایی از بقیه متمایز است. ترانه اي است به نام “سرگشته” که سرگشتگی شاعر و جاذبه فراگیر همان “پري”ِ آرمانی را به روشن ترین وجه ممکن باز می تاباند. از قضا آهنگ ترانه را مرحوم “همایون خرم”، در دستگاه همایون نوشته که در روایات قدیمی از جمله دستگاههاي “دلربا و سحر انگیز”
توصیف شده است و با عشق آرمانی سازگاري دارد. سحرِ همایون، افسون پري را دو چندان می کند. مردم نیز ترانه را نه با نام “سرگشته” که با عنوان اي پري کجایی؟ می شناسند، که پرسش شبانه روزي شاعر و ترجیع بند گلایه اوست. در زمان زنده “یاد پیرنیا”، خواننده هایی در رادیو برنامه اجرا می کردند که سبک خاص خودشان را داشتند. مثلا بانو “دلکش” سبک خاص خودش را داشت، اما هیچگاه از صداي او در برنامه اي مثل گلها استفاده نشد، چون مرحوم “پیرنیا” صداهاي خاصی را انتخاب می کرد که حال و هواي مورد نظرش را داشتند. البته این نکته را هم باید یادآور شد که “داوود پیرنیا” پیش از آنکه برنامه گلها را راه اندازي کند، با پیانو و ویولن آشنا بود و ذوق و شوق هنري خاصی داشت. همین ذوق هنري باعث می شد او کسانی را انتخاب کند که جزو بهترین هاي آن زمان باشند. ارکستر برنامه گلها زیرنظر “جواد معروفی” و “روح االله خالقی”، فعالیت می کرد و نوازنده هایش نیز یا نوازنده هاي فرهنگ و هنر بودند یا ارکستر سمفونیک تهران. از طرف دیگر تکنوازانی هم که آوازها را همراهی می کردند همه از نوازندگان چیره دست آن زمان بودند چون تکنوازي، خلاقیت و تبحر خاصی می خواست که هر کس از عهده آن بر نمی آمد. سولیست هاي برنامه گلها در آن دوران هم هر کدام سبک خاص و خلاقیت موسیقایی منحصر به خودشان را داشتند. به هر حال ذوق سرشار و سلیقه خاص “داوود پیرنیا” در انتخاب نوازندگان، خواننده ها و حتی گوینده هاي برنامه گلها باعث موفقیت این برنامه در بین مردم شد. اما بسیاري از منتقدین امر موسیقی و هنرمندان آن دوران، معتقدند با روي کار آمدن جناب آقاي “هوشنگ ابتهاج” به عنوان مدیر این برنامه و شکل گیري »گلهاي تازه« این برنامه ها افت کرد. به خصوص که اکثر هنرمندان بنام آن دوران از جمله استاد “پرویز یاحقی” همکاري خود را با این برنامه قطع کردند. استاد “فرهنگ شریف” در مصاحبه اي در این خصوص گفته اند که: )) “پرویز” تا حدودي پرخاشگر بود و گویا یک روز که او به رادیو رفته بود، آقاي “هوشنگ ابتهاج” ساعتش را نگاه می کند و می گوید: “شما نیم ساعت دیر رسیده اید” پرویز هم ناراحت می شود و می گوید: »شما اصلااطلاعی از موسیقی دارید که این حرف را می زنید؟ من به شما اجازه نمی دهم که با من این گونه صحبت کنید. گویا با هم گلاویز می شوند و “ایرج” آنها را جدا می کند. بعدها اکثر نوازنده
هایی که در برنامه گلها ساز می زدند به همین دلایل و مسائل دیگر از برنامه گلها فاصله گرفتند. من هم جزو همین هنرمندان بودم. اتفاقا چند سال پیش آقاي ابتهاج را دیدم و به او گفتم که شما به موسیقی خیانت کردید، چون همه ما در آن زمان در بهترین شرایط نوازندگی بودیم اما شما کاري کردید که ما خانه نشین شویم و با آنکه حقوق ما را می دادید، نمی گذاشتید برنامه اي ضبط کنیم. همه ما در آن زمان در اوج جوانی و خلاقیت نوازندگی بودیم. به ایشان گفتم اي کاش برنامه ها را ضبط می کردید اما پخش نمی کردید. باور کنید در آن سال ها به واسطه بداهه نوازي هر کدام از ما آثاري می توانست ضبط شود که امروزه جزو میراث موسیقی ما به شمار روند اما متاسفانه با این نحوه برخورد و سوء مدیریت از بین رفته اند.(( با روي کار آمدن “هوشنگ ابتهاج” و یک کاسه شدن برنامه هاي مختلف گلها در قالب برنامه اي با عنوان گلهاي تازه و نیز تفکر بازگشت به سنت هاي دوران قاجار بسیاري از نوازنده ها، خواه ناخواه از فعالیت رادیویی کناره گیري کردند. زمانی که “داوود پیرنیا” مدیریت برنامه گلها را برعهده گرفت، نوازنده ها و خوانندگان خوبی را براي حضور در این برنامه انتخاب کرد، موسیقی ایرانی بعد از کناره گیري نوازنده هاي گلها، کمی یکنواخت تر شد. طبعاً هر هنرجویی باید ردیف هاي مختلف و گوشه هاي موسیقی را بشناسد و بداند که چطور از یک گوشه به گوشه دیگر برود، اما در این میان خلاقیت از همه چیز مهم تر است. فرضاً اگر قرار باشد نوازنده اي »نوا« اجرا کند می تواند از » دستگاه شور« شروع کند و بعد به »نوا« برود. ابتکارات اینچنینی صرفاً با یادگیري ردیف میسر نمی شود. “بابک بختیاري” نوازنده و از شاگردان استاد “پرویز یاحقی” نیز، در مصاحبه اي با روزنامه اعتماد گفته است: )) گویا زمانی که استاد “یاحقی” با “هوشنگ ابتهاج” گلاویز می شود، به او می گوید: »پسر مشیرالدوله به من نمی گفت دیر یا زود می آیی حالا شما به من می گویید چرا دیر آمده ام؟« همین مساله باعث می شود آقاي “یاحقی” از برنامه گلها قهر کند. اگر دقت کرده باشید در برنامه هاي »گلهاي تازه« هم آثار بسیار کمی از “پرویز یاحقی” و “فرهنگ شریف” موجود است. به هر حال آقاي “ابتهاج”، زنده یاد “محمدرضا لطفی” را پیدا کرده بود که مثل مرحوم “میرزا حسینقلی” تار می زد یا بانو “هنگامه اخوان” را به عنوان کسی که مثل زنده یاد بانو “قمرالملوك وزیري” می خواند، به رادیو دعوت کرده بود. البته منتقدان زیادي هم در آن دوران می گفتند این سبک موسیقی
در بستر زمانی الان نمی گنجد اما تصور می کنم آقاي “ابتهاج” با این نگاه می خواست به نوعی با نسل “پرویز یاحقی” و “فرهنگ شریف” و برنامه »گلها« ي دوران پیرنیا رقابت کند. به همین دلیل هم هیچ وقت آن میراثی که “پیرنیا” از خودش باقی گذاشت و بعد از آن “رهی معیري”، “پژمان بختیاري” و “میرنقیبی” و “ابتهاج” آن را پی گرفتند، هیچ کدام مثل »گلها«ي زمان “داوود پیرنیا” نشد. اگر دقت کرده باشید هم کیفیت آوازها به مراتب ضعیف تر شدند و هم کیفیت آهنگسازي ها، چون در زمان “پیرنیا” مرحوم “بنان” و “ادیب خوانساري” سرپرست بخش آواز بودند و جوان ترها مثل “علی اکبر گلپایگانی” و… زیرنظر آنها آواز می خواندند و “بنان” و “ادیب خوانساري” روي آواز خواننده ها و اداي کلمات و تحریرهاي شان نظارت داشتند تا درست و خلاقانه باشند. “داوود پیرنیا” به عقیده من با سیاست خاصی برنامه »گلها« را اداره می کرد.(( مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در بدو تاسیس در مقابل دو دیدگاه اصلی در موسیقی ایرانی موضع داشت. اول شاگردان “کلنل وزیري” که به دنبال علمی کردن موسیقی ایرانی و تطبیق آن با ضوابط موسیقی کلاسیک غربی بودند. دوم شاگردان “ابوالحسن صبا” که قسمت اعظم موسیقی برنامه گلها در رادیو در زمان مرحوم “پیرنیا” مربوط به آثار این گروه بود. با این همه از سال 1351 که “هوشنگ ابتهاج” مسئولیت بخش موسیقی رادیو را قبول کرد، هر سه جریان در کنار هم حضور داشتند و برخلاف تصور خیلی ها که معتقدند با روي کار آمدن آقاي “ابتهاج” نوازنده هاي گلها، کنار گذاشته شدند، در اصل آنها خودشان نخواستند که با آقاي “ابتهاج” همکاري کنند، چون به نوعی هم او را در حد و اندازه مدیریت برنامه گلها نمی دیدند و هم اینکه او بخش هایی را که “پیرنیا” تحت عنوان »گلهاي جاویدان«، »گلهاي رنگارنگ«، »گلهاي صحرایی« و… ساخته بود، یک کاسه کرده و اسم آن را »گلهاي تازه« گذاشته بود. اکثر نوازنده هاي گلها با این تفکر مخالف بودند چون مثلاً در »گلهاي جاویدان«، استاد “فرهنگ شریف” 10 ، 15 دقیقه تکنوازي تار داشت و بعد “لطفعلی صورتگر” متنی را به قلم خود درباره سنایی می خواند و او را به مردم معرفی می کرد. یا مثلا در برنامه”برگسبز”، “پرویزیاحقی”سولومیزدوبهغزلآوازکهمیرسید،استاد”شریف”و “علی اکبر خان گلپایگانی” ساز و آواز اجرا می کردند. هر کدام از این نوازنده ها و خواننده ها هم
بیانمختصبهخودشانراداشتندکهنهقبلازآنوجودداشتونهبعدازآنکسیبهآنلحن موسیقایی رسید..که این کار را براي “سایه” دوچندان سخت تر می کرد. نا گفته نماند که آمار برنامه ها نشان می دهد که از میان قدیمی تر ها “فرهنگ شریف”، “منصور صارمی” و “جلیل شهناز” به ترتیب با 38، 36و 25 برنامه در صدر فهرست قرار دارند و از شاگردان ویلوننوازِ جوانِ “صبا”، “حبیباله بدیعی” با 36 برنامه، “اسداله ملک” با 23 برنامه، “همایون خرم” با 22، “پرویز یاحقی” با 21 برنامه حضور پررنگی در دور تازه گلها داشته اند. این در حالی است که “محمد رضا لطفی” در طی سه سال حضور در رادیو تنها در 10 برنامه حاضر بوده و “حسین علیزاده” نیز احتمالا تنها یک یا دو قطعه ضبط کرده است. این آمار نشان می دهد که “ابتهاج” علیرغم اتهاماتی که به او می زنند به هیچ وجه در پی اعمال سلیقه شخصی نبوده است. اما نمی توان انکار نیز کرد که با انقلابی شدن فضا در سالهاي پایانی دهه 50 رویکرد “ابتهاج” به جوان تر هایی که بعدها با آنها کانون چاووش را تاسیس کرد جدي تر شد. “ابتهاج” خود در گفت و گویی تصریح کرده که قصدش در آن سالها برجسته کردن هنرمندانی چون “محمدرضا لطفی” بوده است. در میان آهنگسازانی نیز که بر روي غزلیات “سایه” آهنگ نهاده اند، به شمار اندك تري بر می خوریم که یکی دو تا از کارهایشان با توفیق نسبی همراه بوده است. گمان می رود بیشترین کارهاي آهنگسازي روي غزلیات “سایه” به “محمد رضا لطفی” تعلق داشته باشد. یکی از کارهاي خوب او “در کوچه سار شب” نام دارد. لطفی، شب تیره و تار و بی سپیده سایه را با دشتیِ غم انگیز سازگاري تعریف می کند و با افزودن خطابِ “عزیزانم” بر دامنه تاثیرگذاري شعر می افزاید.
منابع: – محمود خوشنام پژوهشگر موسیقی بی بی سی فارسی – روزنامه اعتماد، شماره 3186 به تاریخ 93/12/2، صفحه 10 – وب سایت فرادید هنر 8 شهریور 1394

نوشته شده در 5 دیدگاه

می گذرد ناهید دایی جواد ترانه و آهنگ علی رضا امینی تنظیم مرتضی شفیعی

آهنگ می گذرد ناهید دایی جواد ترانه و آهنگ علی رضا امینی تنظیم مرتضی شفیعی ۱۳۸۵

امروز با شنیدن خبر پرواز ناهید دایی جواد،بانوی مهر و صدا، خاطرات ده سال پیش برایم زنده شد . ترانه و آهنگ “می گذرد” را که با الهامی از تیک تاک ساعت در سال 1385 سرودم و ساختم و با دوست خوب مرتضی شفیعی تنظیم شد و به ضبط ماکت رسید با حضور ناهید عزیز در استودیو ضبط اولیه کردم تا بعدها تکمیل و نهایی گردد ولی آنیت و صمیمیت این اثر همیشه برایم جاودان شد و سالهاست در آثارم دست نخورده مانده بود،گاهی می شنیدم و می خندیدم ولی امروز شنیدم و گریستم و برآن شدم این حلاوت را همه بشنویم و به بی وفایی دنیا بخندیم یا به بی وفایی دوستان بگرییم…یادت بخیر بانوی مهر و صدا ناهید عزیز . روحت شاد

علیرضا امینی ۲۰ آذر ۱۳۹۶

آهنگ می گذرد ناهید دایی جواد ترانه و آهنگ علی رضا امینی تنظیم مرتضی شفیعی ۱۳۸۵

ناهید دایی جواد، خواننده موسیقی سنتی ایران در ۷۵ سالگی درگذشت.

الیاس طغیانی ـ شاگرد این هنرمند ـ در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تایید این خبر اظهار کرد: استاد دایی‌ جواد دیروز (۱۹ آذرماه) در یک تصادف درگذشت. اتومبیلی که با او تصادف کرده فرار می‌کند، او را به بیمارستان منتقل و چند بار احیا می‌کنند اما متاسفانه طاقت نیاورد.

او ادامه داد: طبق آخرین صحبت‌هایی که با دختر دایی جواد داشتم زمان مراسم تدفین و ختم‌ او هنوز مشخص نیست. او استادی نمونه نه تنها در هنر بلکه در اخلاق و ادب بود.

طغیانی گفت: ایکاش قدر آدم‌ها را تا زمانی که هستند بدانیم ؛ به هنر و هنرمندان در زمانی که باید، آن‌گونه که شایسته هستند احترام بگذاریم و حقوق آن‌ها را پایمال نکنیم.

ناهید دایی جواد در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۱ در شهر اصفهان به دنیا آمد. او در استخدام آموزش و پروش بود و در آموزشگاه‌های موسیقی به تدریس می‌پرداخت. دایی جواد در سال ۱۳۸۱ سه کنسرت در تهران و در تالارهای وحدت، اندیشه و فرهنگ با مشارکت کیان علی‌نژاد اجرا کرد و پس از آن به همراه «گروه ایراندخت» تور کنسرتی را در شرق ایالات متحده داشت.

ناهید دایی جواد
تولد ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۱ (۷۵ سال)
اصفهان – کلیشاد
مرگ ۱۹ آذر ۱۳۹۶ – اصفهان
سبک‌(ها) سنتی
ساز(ها) آوازخوانی
تحصیلات لیسانس رشته ادبیات فارسی
دانشگاه دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان

ناهید در جوانی
ناهید دایی جواد (۱۳۲۱ اصفهان – ۱۳۹۶ اصفهان)، خواننده موسیقی سنتی اهل ایران است. ترانهٔ «غروب کوهستان» او از شهرت بالایی برخوردار است.
زندگی
ناهید دایی جواد فرزند عبدالباقی در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۱ در شهر اصفهان به دنیا آمد وی مدرک لیسانس خویش در رشته ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان گرفت است و در سال ۱۳۵۵ با کیوان قدرخواه، شاعر و وکیل دادگستری ازدواج نمود و حاصل آن یک دختر است. همسر وی در سال ۱۳۸۳ بر اثر بیماری تومور مغزی درگذشته است. ناهید دایی جواد در سال ۱۳۴۲ به استخدام آموزش و پرورش استان اصفهان درآمد و از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۷۴ که بازنشسته شد در دبیرستان‌های شهر اصفهان به تدریس ادبیات و زبان فارسی و عربی مشغول بود. وی نه سال پیش از انقلاب از رادیو استعفا داد واز سال ۱۳۷۴ تا کنون مشغول تدریس آواز ایرانی در آموزشگاه‌ها می‌باشد.

ناهید دایی جواد در سال ۱۳۸۱ سه کنسرت در تهران در تالارهای وحدت، اندیشه، فرهنگ با مشارکت کیان علی‌نژاد اجرا نموده‌است و پس از آن به همراه «گروه ایراندخت» تور کنسرتی را در شرق ایالات متحده داشته‌است. آخرین اجرای وی در خارج از کشور در بزرگداشت پیرنیا در لندن بوده‌است که به همراه گلپایگانی با همدیگر برنامه اجرا نمودند. کنسرت‌های داخلی وی همچنان ادامه داشت تا اینکه در تاریخ ۱۹ آذرماه ۱۳۹۶ بر اثر تصادف درگذشت.

آثار
همکاری ناهید دایی جواد با ارکستر گل‌ها به جواد معروفی به شرح زیر است:

گل‌های رنگارنگ ۳۹۲ سه‌گاه قسم به خدا
گل‌های رنگارنگ ب۳۹۲ سه‌گاه قسم به خدا
گل‌های رنگارنگ ۴۲۱ مخالف سه‌گاه ناله بی اثر
گل‌های رنگارنگ ۴۵۷ شوشتری جنگ افسونگر
گل‌های رنگارنگ ۴۲۴ سه‌گاه آردیا پور
گل‌های رنگارنگ ۴۰۸ دشتی —-
گل‌های رنگارنگ ۴۰۳ افشاری —-
گل‌های رنگارنگ ۴۷۸ افشاری آیینه
گل‌های رنگارنگ ۴۷۷ چهار‌گاه چشم یاری
گل‌های رنگارنگ ۴۶۲ امتحان غزل حافظ
گل‌های رنگارنگ —- افشاری آتشین لاله
شاخه گل ۳۲۳ بیت ترک مثنوی
گل‌های صحرائی ۶۲ دشتی غروب کوهستان
شاخهٔ گل ۲۹۷ سه‌گاه قسم به خدا.
وی حدود بیش از نود و دو آهنگ که در رادیو اصفهان ضبط گردید با هنرمندانی چون: کسائی، جهانبخش پازوکی، سراج، شاهین، سلطانی، ساغری، مجاهد از سال ۴۱ تا

«ناله بی‌اثر» با شعر «رهی معیری»
«اشکم دونه دونه»
«آه سینه‌سوز» از «جهانبخش پازوکی»
«دستی نگیرد دست من» یا «ساقیا در را گشا» که به اسم «همراز»
تصنیف «مادر»
تصنیف «ساقی بیگانه» شعر از بهادر یگانه

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

جلیل شهناز مقاله‌ای از جواد ظل طاعت فیلم اجرای شهناز و افتتاح ماهور

جلیل شهناز مقاله‌ای از جواد ظل طاعت  فیلم اجرای شهناز و افتتاح ماهور

استاد جليل شهناز

جواد ظل طاعت

27 خرداد1392 سالروز درگذشت استاد “جليل شهناز”، نوازنده چيره دست ساز تار و صاحب سبك اصفهاني است . لحن و بيان فردي ساز استاد “شهناز” بود كه او را سولوييستي، داراي شيوه و صاحب سبك به همگان شناساند و معرفي كرد، مهمترين دليل در اين خصوص سونوريته ساز ايشان است. صدا دهي شفاف، مطلوب و زيبا و صد البته متنوع، كه با پرده بندي صحيح و كوك دقيق، تميزترين و بي نقص ترين صدا را به گوش مخاطب مي رساند. صداي زنگ دار، پخته و واضحِ ساز ايشان، همراه با سونوريته متنوع، نوآنس ها و حالات پرتنوعي در نوازندگي وي مشهود است. همين تنوع صدادهي، ساز و اساسأ نوازندگي استاد “شهناز” را از تكرار باز مي داشت. اين مهم، به غير از اسلوب نوازندگي ايشان، در نحوه اداي الحان نيز ريشه دار بوده است. اين نكته، خود گوياي دو مطلب است. نخست، تسلط و اشراف بلامنازع زنده ياد “شهناز” به رديف هاي دستگاهي، كه مهجورترين تكه ها و گوشه ها را در ذهن داشته و به ظرايف و دقايق رديف موسيقي ايران احاطه داشته است، به طوري كه ايشان در حيطه و قلمرو رديف نمي گنجيد، بلكه رديف در قلمرو و در يد قدرت نوازندگي او بود. و اما مساله مهم ديگر در اين خصوص، اسلوب نوازندگي “جليل شهناز” است. جمله بندي هاي موسيقايي و تكثير جملات همراه با حالات متنوع ريتميك و ملوديك، رعايت قرينه هاي دور و نزديك )قرينه سازي(، بسط و گسترش ملودي همراه با حفظ آرايه هاي خاص رديف كه با انتخاب تمپويي مناسب با وزن ريتميك يا متريك قطعه، شيوه اي را در نوازندگي تار به يادگار نهاده كه فقط مختص سبك استاد “جليل خان شهناز” بوده و خواهد بود. استاد “جليل شهناز” چه در مقام سولوايست و چه در مقام همنواز )در گروه نوازي ها(، به لحاظ ريتم و بسط و گسترش و تكثير ملوديك جملات موسيقي توأم با حالات پر تنوع ريتميك كم نظير است. مقوله جواب آواز در شيوه نوازندگي “شهناز” خود حديث مفصل ديگري است. شيوه نوازندگي “جليل شهناز” و مضراب هاي وي، خاص خود ايشان بوده و هست، به طوري كه غير قابل تكرار و تقليد مي باشد و تقريبا انتقال، آموزش و نت نويسي آن به آساني ميسر نيست و اين خود، گوياي پيچيدگي و رمز و راز نهفته در سبك و شيوه نوازندگي اش است. از ديگر ويژگي هاي سبك نوازندگي “شهناز”، آوازي بودن نوازندگي استاد مي باشد. نوع نوازندگي زنده ياد “شهناز” بيشتر از آن كه مانند بيشتر نوازندگان، سازي باشد، آوازي بود و اين نكته اي است بس در خور توجه و تأمل، كه اسلوب نوازندگي ايشان را با سايرين متمايز و متفاوت و در عين حال تأثيرگذار ساخته است. ساز “شهناز”، گلچيني از شگردهاي قديمي مضراب و پنجه كاري را به نمايش مي گذارد. گلچيني كه با سليقه شخصي و خلاقيت منحصر به فرد “جليل شهناز” گره خورده است. ريزهاي متنوع و تك هاي خوش آهنگ و صدها ويژگي ممتاز نوازندگي ديگر، كه لحن و بيان فردي ساز ايشان را رقم زده بود.

“جليل شهناز” نماينده به حق مكتب سازي اصفهان است. تمامي مؤلفهاي وزن شناسي ياد شده در پنجه و چنته وي نهان است. ساختار ساز وي ساختاري “تغزلي” و “غزلوار” دارد؛ ساختاري كه تمامي ويژگيهاي اوزان شعري و جمله بنديهاي شعر كلاسيك را دارا است. نوا و آواي ساز “شهناز” بيانگر و نمايانگر دوران طلايي غزل سرايي زبان پارسي است، عصري كه “حافظ”، هوايي تازه در آن ميدمد. آنگاه كه “استاد شهناز” عزم ساز ميكند، گويي حافظ به بيان لطايف و ظرايف شعر خويش ميپردازد. زنده ياد “شهناز” با قريحه و طبع لطيف ذاتي غزلوار و شاعرانه خود، پيش از هر نوا و آوا، ساز خود را با قول و غزل شعرا در مي آميزد، مضراب خويش را در آبگينه لطافت و طراوت شعرايي چون “حافظ” آبديده ميكند، آنچنان كه پشت ساز و مضراب خويش شعر مي سرايد. جمله به جمله و مضراب به مضراب شهناز تداعيگر بيت به بيت غزليات ناب تاريخ غزل سرايي پارسي است. اساساً نوازندگي شهناز متضمن “شعرشناسي” است، كاملاً آن ويژگيهاي اصيل كلام محوري موسيقي كه بخش عمده آن تاريخ ادبيات موزون است، در نوازندگي شهناز رعايت شده است. در كنار شعرشناسي نوازندگي “جليل شهناز”، بايد به آوازداني و آوازشناسي وي تأكيد ورزيد. حتي وي را ميتوان چكيده مكتب اصفهان دانست، زيرا ساز شهناز به خودي خود بيانگر دقايق مكتب آوازي اصفهان است؛ همنوايي ها و همنوازي هاي وي با “تاج اصفهاني” سردمدار و پرچمدار مكتب اصفهان و بهره گيري از ديگر ميراث داران مكتب اصفهان ساز وي را چهره مصور اين مكتب آوازي كرده است. در اينجا نميتوان از احاطه وي بر آواز، ضربي نوازي و نيز ضربي خواني، گذر كرد. آنانكه آواز و آواي گرم و گيراي شهناز را شنيده اند، همواره نفس وي را ستوده و سبك وي را ريشه در سبك حبيب شاطرحاجي و پيروان وي اديب خوانساري،شهاب  افتخار، حسين عمومي دانسته اند. نمونه بارز آواز وي را ميتوان در آلبوم “آواي همايون” وي كه توسط همين ناشر منتشر شد، يافت. در اين اثر به راحتي ميتوان سرِّ جوابهاي جذاب وي را به آواز دريافت. خوانندگان برنامه هاي گلها همواره در كنار نوازندگان متبحري نظير “محجوبي”، “ورزنده”، “كسايي”، “بديعي” و …، در قلمرو جواب آواز، تمامي آنها “جليل شهناز” را بهترين جوابدهنده آواز قلمداد ميكردند و به اتفاق براي هم آوايي با “شهناز” از يكديگر گوي سبقت ميگرفتند. تاجاييكه برخي از آنان همراهي با “شهناز” را از افتخارات خويش قلمداد و اين آثار را جزء آثار زبده معرفي ميكردند. كسي چون “شجريان”، ساز شهناز را “معلم” خود ميداند و عمده جمله بنديهاي آوازي خود را ملهم از شهناز ميداند. “گلپايگاني” از نخستين خوانندگان راديو با اشاره به “شهناز” به عنوان بهترين جواب دهنده آواز در برنامه هاي راديويي، معتقد است كه “شهناز” در جواب حتي از غفلت نميورزيد. همواره تكنوازان و يكه سوارن عرصه نوازندگي، كه دستي ديرينه در بداهه نوازي و بديهه گرايي داشته اند، باوجود تسلط بر رديف، تنها بر داده ها و يافته هاي رديفي اكتفا نميكردند، بلكه همواره بر فراز رديف، مناظر جديدي را خلق ميكردند؛ مناظري كه زاده خلاقيت و قابليتهاي ذاتي بداهه گر است. عليرغم اينكه بداهه گري از مؤلفه هاي اصلي موسيقي اصيل ايراني است، بااين وجود سنت بداهه گري مدوني در تاريخ موسيقي ايراني نداريم. آنچه از بداهه گري در دست داريم، به دوراني كه ورود راديو جرياني نوين در موسيقي پديد آورد، برمي گردد. “محجوبي”، “ورزنده” و” شهناز” سرآمد و سردمدار عرصه بديهه گري در سده اخير موسيقي هستند. عمده بداهه پردازان از جمله سه نوازنده ذكر شده، همواره در قلمرو جواب آواز از بهترين محسوب ميشوند. چراكه آواز مستلزم نوعي بداهه گري است. اما سهم “جليل شهناز” در اين مثلث، به واسطه تناسب اثر و تأثير بيشتر است.

سير تطور و تحول بداهه گري و شيوه هاي جواب آواز، را بايد در سيره و سيرت استاد “شهناز” جستجو كرد. ياد اين استاد گران سنگ گرامي و نامش جاويد باد.

Jalil Shahnaz and Iraj on Iranian National Television, Full program ایرج- جلیل شهناز- افتتاح- ماهور

مقدمه و چهارمضراب در دستگاه ماهور تار : استاد جلیل شهناز ، تنبک : مرحوم استاد امیرناصر افتتاح