نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

خلاصه تاريخ و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

خلاصه تاريخ  و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

این مقاله توسط نوازنده ویولن و سه‌تار و پژوهشگر موسیقی ایرانی آقای ناربه باغداسریان نوشته شده‌است.

خلاصه تاریخ موسیقی ایرانو

آشنایی با دستگاههای موسیقی سنتی ایران

برونو نتل، ردیف موسیقی ایرانی را به هنر مینیاتور ایران تشبیه 

می کند که از دور شاید ک ماهمیت به نظر برسد اما با بررسی دقیق و از نزدیک، جزئیات ارزشمند آن را می توان شناخت

در سال ۲۰۰۹، ردیفهای موسیقی ایرانی به عنوان میراث فرهنگی نزد یونسکو به ثبت رسیده است

بررسی تاریخ موسیقی ایران باستان کار دشواری است

از آنجایکه موسیقى هنرى است شفاهی، از سایر هنرها دیرتر و کمتر به نوشته درآمده است

بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از موسیقی ایران است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری موسیقی ایران داشته اند

شرایط ناپایدار ایران به دلیل هجوم مداوم قبایل و کشورهاى بیگانه و نیز نابسامانیهاى داخلى موجب شد که مستندات باقى نماند

اکثر اطلاعات ما در بارۀ موسیقى قدیم ایران بر اساس

نوشته مورخین یونانى

مورخین ایرانى دورهٔ اسلامى

شاهنامه فردوسى و اشعار سایر شعرا

آلات و ادوات موسیقى به دست آمده از کشفیات باستا نشناسى

تمدن ایلام یا ایلامیان

مهرنگاره چغامیش در تپه چغامیش در نزدیکی دزفول کشف شده است

کهن ترین سند و نشانه هم نوازی )ارکستر( در جهاننمایانگر وجود ارکستر بانوان در آن زمان استاین مهرنگاره ۳۴۰۰ سال قدمت دارد

سیمایی از بزم رامشگران را نشان می دهد

در این بزم باستانی )گروه رامشگران(:

سه نوازنده )چنگ و شیپور و تنبک(

یک خواننده 

حکومت ماد

نخستین دولت بزرگ آریایى ها

طبق نوشته هرودوت مورخ یونانی:

در زمان مادها، نیایش های آوازگونهٔ بدون همراهی ساز وجود داشت 

اولین موسیقیدان این دوره شخصی بنام  اوگارِس بوده که در دربار آستیاک آخرینپادشاه ماد زندگی می کرد

هخامنشیان

طبق نظریه هاى برخى مورخان مشرق زمین، قدمت موسیقى ایرانى را در زمان هخامنشى برآورد کرده اند

از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی، موسیقی نقش مهمی بخصوص در دربار داشت هاست

اصطلاح خنیای باستانی ایرانی یک اصطلاح مربوط به عصر پس از هخامنشیان می باشد

در این دوره سه نوع موسیقی رزمی، بزمی و مذهبی وجود داشته است

سلوکیان

دولت هخامنشی به دست اسکندر منقرض شد و به دست سردار یونانی سولوکوس بنیان گذاری شد

در این دوره موسیقی ایران تحت تاثیر موسیقی یونان قرار گرفت

اشکانیان

پادشاهان این سلسله با اینکه ایرانی بودند ، همچنان تحت نفوذ تمدن یونان بودند

در این دوره موسیقی جدیدی در ایران پدید آمد

در این دوره موسیقی آزاد و مردمی شد و از بند دولت و دربار گریخت

در این دوران به کسانى که خواننده، نوازنده و شاعر بودند گوسان گفته مى شد

بقایاى آنها در فرهنگ امروز ایران به صورت عاشیق هاى آذربایجان و یا مطرب هاى لرستان و بخش هاى خراسان موجود است 

ساسانیان

دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید 

این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند

عصر طلایی موسیقی

پایه  ریزى موسیقى ایران به دورهٔ ساسانیان باز مى گردد اسناد اولیهٔ موسیقى ایران متعلق به این دوران است

موسیقى دوره ساسانى را شاید بتوان سرمنشاء فرم ها و شکل هاى موسیقى ایران در قرون بعدى دانست

سنگ نگارهٔ زنان خنیاگر(طاق بستان)

توجه شاهان این سلسله به موسیقى، سبب رونق بیش از پیش و اهمیت و اعتبار آن گردید

اردشیر بابکان

خنیاگران و رامشگران که از دیرباز جزء طبقات متوسط و پست جامعه بودند، به سطح درباریان ترقى داده شدند

او درباریان را به هفت طبقه تقسیم کرده بود و موسیقى دا نها پنجمین طبقه از آنها بودند

خسروپرویز

موسیقى دوره ساسانى به اوج درخشش و نفوذ خود رسید

همه مورخان، دوران خسروپرویز را عصر طلایى موسیقى ایران معرفى کرده اند

انواع موسیقی در ایرانموسیقی بزمی

موسیقی رزمی

موسیقی سوگواریموسیقی در شکارموسیقی آموزشیموسیقی دینی

از مهمترین موسیقىدانان این دورهرامتینبامشادباربد

نکیساآزاد

سرکش )سرکیس(

باربد

برجسته ترین چهره موسیقی بود

مهارت در نوازندگى و آهنگسازى

اولین سیستم موزیک خاورمیانه )به نام خسروانی( را ابداع نموده و آن را به شاه تقدیم نمود

سیستم موسیقی:

«هفت خسروانی» «سی لحن» و «سیصد و شصت دستان» 

شمار آنها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بوده استاحتمالا برای هر روز، یک سرود یا آهنگ داشت

حمله اعراب

پس از حمله اعراب بسیاری از مدهای موسیقی و ملودی ها  از بین رفتند

رهبران مذهبى اسلام در آغاز موسیقى را تحریم کرده و مایه فساد و بیهودگى مى دانستند

هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلط ایران پذیرفته شد، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و دلسرد کردن مردم از زمزمه سرودهای اوستایی بود

موسیقى ایران بعد از اسلام

بعد از اسلام موسیقى ایران توقف کوتاهى داشت و بعد از چند سال دچار تغییراتى شد

در زمان عباسیان که به سبک ساسانیان دربار خویش را اداره مى کردند، جنب ههاى دنیوى و غیردینى موسیقى افزایش یافت و موسیقى رونق تازه اى یافت

بعضى بزرگان موسیقى ایران بعد از اسلام عبارتند از:

ابوعلى سینا

ابوالفرج اصفهانیاسحاق موصلی

ابراهیم موصلیابونصر فارابی

عبدالقادر مراغیقطب الدین محمود شیرازىصفى الدین ارموی

خواجه نصیرالدین طوسی

دورهٔ تیموریان

شروع جدایی موسیقی ایران از عثمانی

موسیقی ایرانی شروع به باز یافتن هویت اصلی خود کرد

دور‌ه‌سیاه‌موسیقی‌سنتی‌ایرانی

در دوران صفوی موسیقی تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتادولی تا حدودی توسط نوازندگان و شاعران دوره گرد تداوم یافت

موسیقی مردمی ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبی آن در قالب تعزیه و نمایش های دراماتیک گسترش یافت

تاثیر موسیقی در زمان صفویه را می توان در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد 

دوران قاجار

دوران رونسانس یا تولد دوباره موسیقی مردمی ایران

آقا علی اکبر فراهانی

مشهور به جناب میرزا

یکی از برجسته ترین نوازندگان دربار ناصرالدین شاه و استاد نواختن تار بود 

بی اندازه مورد تشویق و محبت شاه بوده

روشن نیست که وی موسیقی را از کجا فرا گرفت هاست

پس از مرگ او، برادرزاده اش آقا غلامحسین  فراهانی جانشین او در دربار شد

پسران آقا علی اکبر فراهانی

آقا حسینقلی و میرزا عبدالله هر دو از نوازندگان به نام تار

آقا علی اکبر فراهانی

آقا غلامحسین فراهانی

میرزا حسینقلی فراهانی معروف به آقا حسینقلی 

از نوازندگان سرشناس تار اواخر دوران قاجار بود

ردیف آقا حسینقلی که توسط فرزند بزرگش، علی اکبر شهنازی روایت و ضبط شده، یکی از ردی فهای معروف موسیقی ایرانی است

از شاگردان او می توان دروی شخان، علینقی وزیری، مرتضی نی داوود، یوسف فروتن و پسر بزرگش، علی اکبر شهنازی را نام برد. 

در سه دوره آثار خود را روی صفحه گرامافون ضبط کرد

استاد برجستهٔ موسیقی ایرانی و نوازندهٔ سرشناس سه تار و تار بود

از شاگردان او می توان مهدی قلی هدایت، فرصت شیرازی، ابوالحسن صبا، حسین 

هنگ آفرین، سید حسین خلیفه، مهد یخان صلحی، اسماعیل قهرمانی، سید مهدی دبیری ،حاج آقا مجرد ایرانی و فرزندش احمد عبادی را نام برد 

او از چهر ههای تأثیرگذار در موسیقی ایرانی بود و ردیف موسیقی ایرانی را به نظم درآورد

وی با تجدید نظر در دستگاه های دوازده گانه موسیقی ملی ایران و ادغام بعضی از آن ها با هم، هفت دستگاه کامل و مجزا پدیدآورد

میرزا عبدالله تنها در سال ۱۲۸۴ خورشیدی صفحاتی را با همکاری کمپانی گرامافون ضبط می کند که تنها آثار شنیداری از وی می باشد که باقی مانده است

غلامحسین درویش

در سال ۱۲۵۱ هجری خورشیدی در تهران زاده شد

سبک آهنگسازی توسط درویش خان به صورت یک حرفه مستقل هنری در آمد

به جای اینکه خود آهنگ بخواند خوانندگان حرفه ای آ نها را اجرا می کردند

او علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و بر اساس این دانش، آهنگ می ساخت

از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی برپا کردشماری از نامداران موسیقی ایرانی، شاگردان او بوده اند

ارکستر انجمن اخوت را بنیان گذاری  کرد

سعدی حسنی در کتاب “تاریخ موسیقی” درباره پیدایش موسیقی نوین ایران می نویسد:

«نخستین تحول واقعی موسیقی را غلامحسین درویش آغاز کرد.» 

ایرج میرزا نیز در وصف او از زبان «زهره» در منظومهً «زهره و منوچهر» گفته است: 

تار نهم در کف درویش خان       تا بدمد بر بدن مرده جان

بسیار مورد علاقه دربار بود

در مجموع هفت پیش درآمد، شش تصنیف و نهُ رِنگ از درویش خان بر جای مانده 

آثار درویش خان که در سال های ۱۲۸۴ و ۱۲۸۸ و ۱۲۹۳ خورشیدی ضبط شده اند، توسط 

فرهنگستان هنر با نام گلبانگ سربلندی در سال ۸۹ منتشر شد

درویش خان را نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران م یداننددر ۱۳۰۵

در سن ۵۴ سالگی در بیمارستان نظمیه تهران درگذشت

در تاریخ موسیقی ایرانی دو نظام مختلف به چشم می خورد

نظام ادواری

نظام دستگاهی

نظام ادواری

از زمان ساسانیان )باربد( تا قاجاریه )خانواده فراهانی(

موسیقی ایرانی را شامل مجموعه هایی به نام ادوار یا مقام بود که دارای قواعد و ساختار ویژه ای بودندنظام ادواری نظامی بود علمی و منطقی که زیرساز هنری استواری داشت

نظام دستگاهی

از قاجاریه )خانواده فراهانی( تا امروز

۵ کلمه مهم

مقام یا دورردیف

دستگاهآواز

گوشه

مقام یا دور

در دورهٔ سلسلهٔ ساسانیان، باربد سیستم «خسروانی» را خلق کرد که ۷ مقام داشت

سعیدی )مولانا سعید یا سعدی( که در زمان ساسانیان می زیسته تعداد مقامها را به ۱۲ رساندسعیدی بنیانگذار مکتب دوازده مقامی در موسیقی ایران است

در متون مربوط به موسیقی، واژه های «پرده»، «شَد» و «دور» هم به جای مقام به کار رفته اند

قدیمی ترین اثر ادبی که نام تمام دوازده مقام را در خود دارد دیوان شمس مولوی است

ردیف

ردیف مجموع ه از ملودی های سنتی موسیقی ایرانی است که  برای هر ساز یا برای صدا ،با نظم و ترتیب خاصی )در قالب دستگا هها و آوازهای مختلف( تقسیم بندی شده اند

ردیف فقط یک مجموعه ساده از ملودی های نیست، بلکه  به ترتیب انها نیز اشاره دارد

شکل گیری ردیف عموماً به علی اکبر فراهانی نسبت داده می شوداولین شخصی که ردیف را به نت درآورد، علینقی وزیری بود

اولین شخصی که ردیف را نشر داده و از دربار به میان توده ها برد، درویش خان بود 

ردی فهای موسیقی ایرانی در طول زمان ثابت نمانده اند بلکه گسترش یافته اند

خلاصه تاريخ  و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

دستگاه

مجموع ه ای از قطعات موسیقی )آواز یا  نغمه یا گوشه(  که با هم در گام، کوک، و فواصل نت ه م آهنگی دارند

مجموعه ای از قطعات موسیقی که بر اساس منطقی درونی به طور سنتی کنار هم قرار گرفته اند و معمولاً دارای قالبها و مدهای خاص خود می باشند

خیلی از قطعات موسیقی سنتی ایران، به این خاطر که حال و هوای مشابهی دارند، همگی در یک مجموعه به نام دستگاه جمع آوری شدند و نام اختصاصی خودشان را گرفتند

واژه «دستگاه» به احتمال زیاد از زمان سلسله قاجاریه در موسیقی ایرانی معمول شده است

این کلمه که در حقیقت جایگزین واژه «مقام» گردید

دستگاه های موسیقی ایرانی

دستگاه شور

دستگاه همایوندستگاه ماهوردستگاه سه  گاه

دستگاه چهار گاهدستگاه راست  پنج  گاهدستگاه نوا

آواز

بر اثر جابه جا شدن نقش و وظیفهٔ نت های یک دستگاه، کیفیت های جدیدی دراین دستگاه حاصل 

می شود که مایهٔ جدیدی بوجود می آورند

بیشتر نظریه پردازان این ملحقات یا متعلقات جدید دستگاه را آواز می نامند

هرکدام از این آوازها استقلال اجرایی دارند

در اصل، این آوازها برداشتی تازه از دستگاهی اصلی هستند که از آن سرچشمه گرفته اند

آواز را می توان دستگاه فرعی نامید

بعضی آنرا مایه نیز مینامند

آوازهای موسیقی ایرانی

آواز بیات ترکآواز ابوعطاآواز افشاریآواز دشتی

آواز بیات کرد

آواز بیات اصفهانآواز شوشتری

گوشه

گوشه نام هر کدام از ملودی ها  یا آهن گهایی است که در دستگاهها و ردیفها وجود دارند

در واقع کوچکترین جزء هویت دار از موسیقی ایرانی

از گوش هها برای خلق قطعه های موسیقی استفاده م یشود گوشه های آوازی )برای خواننده ها(گوشه های غیر آوازی )برای سازهای مختلف(

گوشه های هر ردیف بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع آوری گردیده اند

در ردیف میرزا عبدالله ۲۵۰ گوشه دیده میشود

در ردیف آوازی محمود کریمی تنها ۱۴۵ گوشه آمده است 

به طور سنتی در هر دستگاه، گوشه ها معمولاً در یک قالب دایره ای پنج قسمتی اجرا می شوندپیش درآمد – چهارمضراب – آواز – تصنیف – رنگ

اگر موسیقی ایران را یک کشور فرض کنیم

ردیف = دولت یا سیستم اداریدستگاه = استان

آواز یا نغمه = شهرگوشه = خانه

متاسفانه بسیاری کلمات

دستگاه و آواز و مایه و مقام  و گوشهرا به جای هم استفاده میکنند

در هر دستگاه ساختار و زیربنای نوتهای موسیقی مشخص است

از چه نوت شروع میشودبا چه نوت تمام میشود

فاصله نوتها از هم چیست

اگر بخواهیم دستگاه را به صورت خیلی ساده تعریف کنیم:

دستگاه یعنی حال و هوا

دستگاه حالات کلی خاصی را در شنونده ایجاد و القا می کند

هر دستگاه احساس خاصی را به شنونده میدهد

ولی این احساس میتواند در زمانهای مختلف و برای افراد مختلف یکسان نباشد

۱ – گوشه های بکار رفته در قطعه موسیقی

۲ – روحیه و حال و احوال شنونده

۳ – سبک اجرای نوازنده یا خواننده

۴ – سبک و استادی )ذوق، خلاقیت و زیرکی( آهنگساز

آواز دشتی از غم انگیزترین دستگاه های ایرانی استآهنگ ای ایران در آواز دشتی نوشته شده است

برخی موسیقی ایرانی را در مقایسه با موسیقی غربی، غم انگیز توصیف می کنند

۱ – در موسیقی  غربی، پرده  و نیم  پرده  وجود دارد ولی در موسیقی ایرانی، ربع پرده هم بکار میرود

۲ – موسیقی ایرانی انعکاسی از تاریخ تراژیک ایران است

ملتی که در طول تاریخ اخیر خود، هیچگاه روی خوشبختی ، آسایش و امنیت را ندیده، ملتی که مدام تحت فشار 

وحمله های وحشیانه مغول وترک وعرب بوده ، ذاتاً نمی تواند موسیقی غیر ازاین داشته باشد

۳ – موسیقی ایرانی مبتنی بر اشعار ایرانی است و بسیار از اشعار ایرانی هم غم انگیز هستند

معمولا احساس غم و حزن و اندوه بخش مهمی از جو یا بستر بسیاری از )یا تمام( دستگاه های موسیقی ایرانی است 

یک نکته مهم را باید در نظر داشت

موسیقیدانان مختلف در باره تعداد و ساختار دستگاه ها و آوازها اختلاف نظر دارند

مثلا در حالی که اکثر موسیقیدانان تعداد دستگاه ها را ۷ میدانند، برخی معتقدند که تعداد دستگاه ها ۵ یا ۱۲ یا  ۱۳ میباشد

احتمالا در آینده آوازها گسترده شده و دستگاه مستقلی را تشکیل خواهند داد

دستگاه شور

شور از جهاتی مهمترین وجامع ترین دستگاه موسیقی ایرانی است، از این رو آنرا مادر موسیقی ایرانی خواند هاند

نام «شور» ریشه در زبان عبری دارد و در عصر ساسانی وارد زبان فارسی شد هاست

شور دستگاهی است است که با ذوق مشرقی ها موافق و سهل و مورد پسند عمومی است

روح کلی حاکم بر شور حزن و اندوه و غم بسیار است

ولی غمی دارد شاعرانه و دلفریب، غمی لطیف وساده و صمیمی و بی تکلف

روح الله خالقی: کدام ایرانی است که شور را بشنود و نوای غم انگیز آن را درک نکند؟

نمونه 

اغلب نغمات طوایف و ایلات و عشایر در زمینه این دستگاه استآتشی ز کاروان جدا مانده اثر استاد علی تجویدیخلوت گزیده اثر استاد شجریان و استاد پایور

مژده بهار اثر ایرج بسطامی و استاد مشکاتیان

آلبوم یاد ایام از محمدرضا شجریان و به خصوص خود تصنیف یاد ایامآلبوم زیباترین علیرضا افتخاریمرا عاشق شهرام ناظریتصنیف کاروان اثر علی تجویدی

همایون

از نظر ساختار، دستگاه همایون منحصر به فرد ترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار میرود

محبوبیت خاصی بین مردم ایران دارد

همایون بعد ازشور، یکی ازوسیع ترین دستگاههای ایرانی است

یکی از دستگاه های بسیار غمگین ایرانی است با غمی شکایت گونه

همایون دستگاهی بسیار دلنشین است باشکوه و مجلل )حتی با حالتی شاهانه، اشرافی و باوقار( و درعین حال بسیار  آرام  و زیبا و دلفریب

نمونه

بسیاری از لالایی ها و زمزمه های متداول در نقاط مختلف ایران

موسیقی زورخانه

قطعه شد خزان گلشن آشنایی جواد بدیع زادهآهنگ معروف اگر بار گران بودیم رفتیمآهنگ کاروان شهرام ناظری

تو ای پری کجایی از همایون خرمکیه کیه در می زنه از پوران

آلبوم بیداد استاد شجریان با آهن گسازی استاد مشکاتیان 

آلبوم بی قرار محمدجلیل عندلیبی با آواز استاد شهرام ناظریرِنگِ فرح و رنگ شهرآشوب )از رنگ های قدیمی(

ماهور

بعضی از زبان شناس ها می گویند واژه ماهور تغییر یافته واژه ماژور موسیقی غربی است

شادترین دستگاه موسیقی ایرانی است

حال و هوای کاملا شادی دارد و و اکثرا مفرح و نشاط آور است

به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود

برای مارش های پر هیجان و پرشور

بعضی بخشهایش به موسیقی منطقه سیستان و بلوچستان، خراسان، لرستان و آذری آذربایجان نزدیک است

نمونه

تصنیف  مرغ سحر از مرتضی نی داوود با صدای محمدرضا شجریان

تصنیف  ز من نگارم درویش خان با صدای محمدرضا شجریانز دست محبوب از آلبوم شب وصل

آلبوم های سِ  ِّرِ عشق، سپیده و سرو چمان با صدای محمدرضا شجریانآلبوم های بنمای رخ و یادگار دوست با صدای شهرام ناظریتصنیف شب وصل استاد شجریان

سه  گاه

سه گاه ریشه کاملا ایرانی دارد

تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است

سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است ولی بیشتر برای بیان اندوهی که به شادی و امیدواری می گراید استفاده می شود

با این حال برخی آهنگهای شادی آور و حماسی نیز در این دستگاه ساخته اند

نمونهتصنیف آسمان عشق در آلبومی با همین نام

تار زلف، غم عشق و دل شیدا آلبوم رسوای دل و به ویژه آهنگ از غم عشق تو این آلبوم

آلبوم جان عشاق و گنبد مینا به خوانندگی محمدرضا شجریان که کاری از پرویز مشکاتیانسه قطعه در آلبوم دیلمان به خوانندگی محمدرضا شجریان به همت کامبیز روشن روان

چند قطعه ابتدایی در آلبوم در خیال به خوانندگی محمدرضا شجریان به آهنگسازی مجید درخشانی

قسمت هایی از آلبوم سخن تازه با آواز شهرام ناظری و آهنگسازی مهدی آذر سیناقطعه رسوای زمانه ساخته همایون خرم در آلبوم رسوای زمانه

آلبوم شوق دوست به خوانندگی شجریان با ساخت و تنظیم محمدجواد ضرابیانآهنگ گل اومد، بهار اومد ساخته مجید وفادار و شعر بیژن ترقیآهنگ زهره ساخته مجید وفادار با شعر جهانگیر تفضلی و صدای داریوش رفیعیآهنگ امشب که مست مستم

دستگاه چهار گاه

چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می دانند و  روح فرهنگ ایرانی در چهارگاه متجلی است

چهارگاه از نظر علمی مهمترین مقام موسیقی ایرانی است

ویژگی بارز دستگاه چهارگاه روحیات مختلف و حتی متناقض آن می باشد

درعین اندوه ،می تواند بسیارشاد هم باشد؛ ضمن اینکه روحیات و حالات میهنی و سلحشوری و جنگ آوری درآن به خوبی نمایان است

چهارگاه دستگاهی است که کاملا به صبح ها اختصاص دارد

نمونه

نقالان اشعار شاهنامه را دراین دستگاه می خوانده اندقطعه بی کلام دخترک ژولیده علینقی وزیری

آلبوم دستان اثر پرویز مشکاتیان، با آواز محمدرضا شجریانآلبوم صبحگاهی اثر حسین علیزاده با آواز محسن کرامتیآلبوم کنسرت ۷۷ اثر شهرام ناظری و گروه کامکارهاتصنیف مبارک باد برای مجالس ازدواج

تصنیف الا ای پیر فرزانه براساس تمی از ابوالحسن صبا آهنگ باباکرم از حسین واثقی

دستگاه راست  پنج  گاه

به نام راست و پنجگاه یا راست نیز خوانده میشود

یکی از قدیمی ترین دستگاه های ایرانی است و اصل ومنشأ آن به زمان ساسانیان میرسد

این دستگاه در بین دستگاه ها از همه کمتر اجرا می شود

بعضی موسیقیدان ها معتقدند که این دستگاه به قصد تعلیم بنا شده است

راست پنج گاه ترکیبی است از چندین مقام قدیمی و به همین دلیل پنجگاه نام دارد

از این رو می توان تمام حالات و صفات و احساساتی که در دستگاه های موسیقی ایرانی است را با راست پنج گاه ایجاد نمود

نمونهآلبوم چشمه نوش

آلبوم راز و نیاز کارمشترک حسین علیزاده و علیرضا افتخاری اجراهای محمدرضا لطفی به همراه محمدرضا شجریان در جشن هنر شیراز )۱۳۵۴ خورشیدی(قافله  سالار اثر محمدرضا لطفی  

آلبوم  ساز نو آواز نو با صدای شهرام ناظری

دستگاه نوا

دستگاهی است درحد اعتدال و آهنگی ملایم و متوسط دارد، نه زیاد شاد و نه زیاد حزن انگیز

معمولا اشعار حافظ را برای نوا انتخاب می کنند

دستگاهی است برای عرفان و سیر و سلوک عارفانه 

در دستگاه نوا آرامشی عجیب حاكم است

نمونه

تصنیف رفتم در میخانه و آلبوم نوا مرکب خوانی از محمدرضا شجریان

کنسرت نوا و آلبوم نینوا از حسین علیزادهچهره به چهره محمدرضا لطفیدود عود پرویز مشکاتیان

آواز بیات ترک

علیرغم نامش صددرصد ایرانی است

واژهٔ ترک در نام این آواز به قوم قشقایی اشاره می کند و نه به ترک های ترکمنستان یا آذربایجان یا ترکیهاز همین رو برخی آن را با نام بیات زند نیز می شناسند

بسیار یکنواخت وعامه پسند است و در میان مردم رواج دارد

ازلحاظ محتوای غم و شادی ، بیشتر به سمت شادی وگشادگی خاطر سوق دارد تا به غم

به نوعی بعد ازماهور از شادترین دستگاههای ایران است

نمونه

قطعه اندک اندک شهرام ناظری

آلبوم گل صدبرگ ناظری

اذان معروف موذن زاده اردبیلی در گوشه روح الارواح بیات ترک ساخته شده

آواز ابوعطا

به آن سارنگ یا سارنج و یا دستان عرب نیز می گویند

ابوعطا آوازی است بازاری که بین عامه مردم رواج فراوان دارد

اکثرا حال و هوای غمگینی دارداما از لطافت و زیبایی خاصی برخوردار است

نمونه

آلبوم آتش در نیستان شهرام ناظری

تصنیف بهار دلکش محمدرضا شجریاناشکم دونه دونه از پوران

آواز افشاری

معمولا متاثر کننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونی دارد

گاهی آهنگهای شاد نیز در این مایه پیدا میشوند

غالباً با اشعار مولوی خوانده می شود

نمونه

این دهان بستی دهانی باز شد توسط محمدرضا شجریان برای ماه رمضان

از کفم رها از عارف قزوینی ساخته با خوانندگانی محمدرضا شجریان و سیما بینا

قطعهٔ گشته خزان به آهنگسازی عباس شاپوری و تنظیم فرهاد فخرالدینی با شعری از تورج نگهبان و آواز علیرضا قربانی

آواز دشتی

آن را آواز دشتستانی یا آواز چوپانی نیز نامیده اند

احتمالا اصل آن ناحیه دشتستان )استان فارس( است

امروزه بین مردم گیلان رواج فراوانی دارد، به همین خاطربه شوخی به آواز رشتی نیزمعروف است

محزون ترین نغمه های ایرانی در این آواز هستند

غمی که در این آواز وجود دارد قادر است اشک هر جنبده ای را دربیاورد

این آواز با آن که غم انگیز و دردناک است، درعین حال بسیار لطیف و ظریف است

نمونه

دشتی همیشه پای ثابت عزاداری ها بوده و هستآواز فریدون پوررضا در موسیقی تیتراژ سریال پس از بارانآهنگ رعنا از گروه رستاک

سرود ای ایران اثر روح الله خالقی با شعری ازحسین گل گلابسرود ای وطن ساخته علینقی وزیری

آواز بیات کرد

آنرا کرد بیات نیز مینامند

آثاری که در این آواز خوانده شده اند محدودندآلبوم کاملی از بیات کرد ساخته نشده

نمونه

تصنیف دل دیوانه

آواز بیات کرد در آلبوم آستان جانان توسط استاد شجریان و مشکاتیان

تصنیف با من صنما در بیات کرد توسط استاد شجریان در آلبوم بی تو بسر نمی شودتصنیف سنگ خارا مرضیه

آواز بیات اصفهان

از آوازهای قدیم ایرانی است

حالت بیات  اصفهان غم است اما غم عشق و غم فراق

یک غم نوستالژیک، غم غربت، غم عشق و ناز معشوق

با اینکه این آواز گوشه های غمگینی دارد اما غم و حزن و اندوه آواز دشتی متفاوت است 

)غم بیات  اصفهان غمی است بسیار شیرین، ولی غم دشتی غمی است دردناک(

حال و هوای بیات اصفهان تا حدودی با گام مینور در موسیقی غرب یکی است

نمونه

آلبوم سفر به دیگر سو شهرام ناظری

یک قسمت از آلبوم مشترک کیهان کلهر و علی بهرامی فرد با نام تنها نخواهم ماند

تیتراژ سریال هزاردستان ساخته مرتضی نی داوود دلم می خواد به اصفهان برگردم معینمی زنم فریاد هر چه باداباد از هایدهبوی جوی مولیان از بنان و مرضیه

تصنیف بهار دلنشین اثرروح الله خالقی

آواز شوشتری

با اینکه این آواز تم غمگینی دارد اما تعدادی آهنگ شاد هم در آن خوانده شده

نمونه

تصنیف بیا تا گل برافشانیم ساخته حسین علیزاه و با آواز علیرضا افتخاری در آلبوم راز و نیاز

قطعه بی کلام به زندان از استاد ابوالحسن صباآهنگ معروف سریال دلشدگان

آهنگ شیرازی جینگه جینگه ساز میادآهنگ دختر بویراحمدی

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

کتاب نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی داریوش طلایی

کتاب نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی داریوش طلایی

با توجه به اینکه این کتاب ارزشمند که حاصل تحقیقات بسیار زیاد استاد ارجمند جناب داریوش طلایی است به چاپ مجدد نرسیده و در بازار نایاب می باشد ، لازم دانستم آن را به این شکل در اختیار پژوهشگران ارجمند قرار دهم . در صورتی که این کتاب به چاپ مجدد رسید و جهت خرید در بازار قابل دریافت گردید لطفا با شماره ی تلفن ۰۰۹۸۹۱۲۳۱۰۸۷۴۰ و یا تلگرام همین شماره جهت حفظ حقوق نویسنده و انتشارات ما را مطلع فرمایید تا نسبت به حذف این مطلب از سایت اقدام نماییم .

با سپاس نیما فریدونی

“نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی” کتابی است که در سال ١٣٧٢ به دو زبان فارسی و انگلیسی به چاپ رسیده است. هدف از نوشتن این کتاب ارائه‌ی سرفصل‌هایی از دیدگاه‌های مؤلف به‌منظور دستیابی به تئوری جامع موسیقی ایرانی است. در این دیدگاه جدید ـ با نگاهی عمل‌گرایانه و واقع‌گرایانه به مقوله‌ی تئوری در موسیقی ایرانی ـ عناصر بنیادین یک تئوری جدید پایه‌گذاری می‌شود که از ساختار درونی و ذاتی موسیقی ایرانی اخذ شده است.
تا پیش از چاپ کتاب مذکور، گفتمان غالب در موسیقی ایرانی نظریات علینقی وزیری و روح‌الله خالقی بود که مبتنی بودند بر انطباق تئوری موسیقی مغرب زمین با موسیقی ایرانی. اما، بنا بر آنچه در مقدمه‌ی این کتاب آمده است، «همان‌گونه که دستور هر زبانی از درون همان زبان کشف و تدوین می‌شود، تئوری موسیقی هر ملتی نیز فقط با شناخت و تحلیل درون مایه‌ها و ویژگی‌های موسیقی همان ملت به دست می‌آید و قواعد و اصول موسیقی ملل مختلف لزوماً قابل تعمیم نیستند.»
کتاب نگرشی نو ابتدا به موضوعاتی چون تعریف ردیف، ارائه‌ی چشم‌اندازی از پیشینه و انگیزه‌های شکل‌گیری ردیف، تعریف مقوله‌ی “مُد” و سیستم مدال و شرح تفاوت آن با ردیف، ویژگی‌های ملودی در موسیقی ایرانی و ساختار منعطف آن می‌پردازد و سپس موضوع اصلی را ـ یعنی معرفی سلول‌های سازنده‌ی سیستم مدال موسیقی ایرانی ـ طرح می‌کند. بدین ترتیب، پس از برشمردن مفاهیم اولیه، ساختار مدال پیچیده‌ی دستگاه‌ها و آواز‌ها و همچنین چگونگی به‌هم‌پیوستن و کارکرد سلول‌های ژنتیکی آن‌ها را تشریح می‌کند و در عین حال همواره جنبه‌های پراتیک موسیقی ایرانی را مدنظر دارد.
نگرشی نو متنی است موجز که طی سال‌های پس از انتشار در دوره‌های آموزشی گوناگون تدریس، بسط و شرح داده شده است و جنبه‌های کاربردی آن در شناخت جامع‌تر از افق‌های خلاقیت در موسیقی ایرانی نقشی مؤثر ایفا کرده است.
این کتاب سالهاست که نایاب است. بنا بر درخواست مخاطبان، نسخه‌ی الکترونیکی این کتاب به‌صورت رایگان در دسترس قرار می‌گیرد تا امکان بیشتری برای استفاده‌ی علاقه‌مندان به موسیقی ایرانی فراهم گردد.
داریوش طلائی

بعد از سال‌ها کوشش (تلمذ و تأمل) درزمینهٔ موسیقی ایرانی و اجرا و تجزیه‌وتحلیل این موسیقی و اندازه‌گیری فواصل آن به این نتیجه رسیده‌ام که تمامی مُد های موسیقی ایرانی فقط از چهار نوع دانگ ساخته‌شده است. این چهار دانگ اصلی عبارت‌اند از چهار‌گاه ، شور ، ماهور و دشتی. این دانگ‌ها در اولین پوزیسیون یک ساز زهی (به صورتی که در نمودار زیر نشان داده‌شده است) نواخته می‌شوند ولی وقتی به پوزیسیون‌های دیگر انتقال می‌یابند در اثر تلاقی باهم ناگزیر بعضی از فواصل آن در حدودی که پرده‌های ثابت به آن تحمیل می‌کنند، تغییر مختصری می‌پذیرند که این تغییر را «تعدیل» می‌نامیم.

می‌دانیم که مشکل اساسی موسیقی ما محدود بودن دامنه‌ی خلاقیت آن است. مهم‌ترین علت این محدودیت بدون تردید، فقدان یک تئوری مدون بر مبنای موسیقی سنتی ما است. روش سنتی آموزش موسیقی روشی است که در آن هدف اصلی، حفظ کردن تعداد زیادی ملودی است، روشی که با ایجاد قالب‌های ذهنی در هنرجو (یعنی حفظ کردن گوشه و قطعات سنتی به‌عنوان ملودی‌های الگو و اتکای صرف به آن‌ها برای شناخت موسیقی) پویایی و قدرت تحلیل را در او بسیار محدود کرده و دامنه‌ی آفرینش او را منحصر به محدوده‌ای بسته می‌کند.

بخشی از مقدمه‌ی کتاب نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی نوشته‌ی داریوش طلایی

نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پرش به ناوبریپرش به جستجو

نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی

نویسنده داریوش طلایی
ناشر ماهور
محل نشر تهران
تاریخ نشر ۱۳۷۲
تعداد صفحات ۵۵
موضوع تئوری موسیقی، ردیف موسیقی ایرانی

نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی کتابی است از داریوش طلایی که به تحلیل ردیف موسیقی ایرانی از دیدگاه مُدال می‌پردازد.

نویسنده

داریوش طلایی، نوازندهٔ تار و سه‌تار و نظریه‌پرداز در زمینهٔ موسیقی سنتی ایرانی است. او که از هنرمندان سرشناس در حوزهٔ موسیقی ایرانی دانسته می‌شود، استاد موسیقی در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.[۱] طلایی پس از انقلاب، ایران را به مقصد ایالات متحده ترک کرد و مدتی در دانشگاه واشینگتن در شهر سیاتل به تحقیق پرداخت. او کتاب نگرشی نو را در همین دوره نوشت و پس از بازگشت به ایران، در سال ۱۳۷۲ به فارسی و انگلیسی به چاپ رساند.[۲] همزمان با نگارش کتاب، طلایی همچنین ردیف موسیقی ایرانی را به طور کامل با سه‌تار ضبط کرد.[۳]

محتوا

این کتاب ابتدا با تعریف مفاهیمی نظیر ردیف و مد آغاز می‌شود و سپس به ویژگی‌های ملودی در موسیقی ایرانی می‌پردازد. در ادامه موضوع اصلی کتاب که معرفی واحدهای سازندهٔ سیستم مدال موسیقی ایرانی هستند مطرح می‌شوند. در انتها، ساختار دستگاه‌ها و آوازها با استفاده از این واحدهای سازنده و به صورت نمودارهایی شرح داده شده‌است.[۴]

نقد

یکی از دیدگاه‌های طلایی که در این کتاب نیز منعکس شده و مورد توجه منتقدان هم قرار گرفته، شناسایی چهار دانگ اصلی است که با آن می‌توان تمام دستگاه‌های موسیقی ایرانی را ایجاد کرد.[۵] این تئوری را طلایی ابتدا در کتاب نگرشی نو مطرح کرد و بعداً در کتاب تحلیل ردیف به کامل رسانید.[۶] علی‌اکبر شکارچی از این نظریه به عنوان «دربی جدید برای فهم تئوری موسیقی دستگاهی» یاد می‌کند.[۷]

منابع
↑ «کتاب «تحلیل ردیف» استاد پردیس هنرهای زیبا کتاب برتر سال شد». دانشگاه تهران. بازبینی‌شده در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۸.
↑ «داریوش طلایی:موسیقی ایرانی نیاز به خوانشی جدید دارد». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳ خرداد ۱۳۹۳. بازبینی‌شده در ۱۱ فوریه ۲۰۱۸.
↑ «روشی نوین برای آموزش موسیقی ایرانی در گفتگو با داریوش طلایی». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲۴ بهمن ۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۱۱ فوریه ۲۰۱۸.
↑ «نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی – داریوش طلایی». موسیقی ایران. بازبینی‌شده در ۱۱ فوریه ۲۰۱۸.
↑ طلایی، داریوش. تحلیل ردیف. تهران: نشر نی، ۱۳۹۴. صفحهٔ ۱۴.شابک ‎۹۷۸-۰-۸۰۲۶۰۵-۰۲-۲.
↑ طلایی، داریوش. نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی. تهران: مؤسسه فرهنگی و هنری ماهور، ۱۳۷۲. صفحه ‎۲۲–۲۳. شابک ‎۹۶۴-۸۱۰۵-۳۸-۳.
↑ شکارچی، علی‌اکبر. «سروی بلند در عرصه تئوری موسیقی ایران». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱ اسفند ۱۳۹۵. بازبینی‌شده در ۴ مارس ۲۰۱۷.

نت بشنو این نغمه مهدی خالدی دلکش

نت بشنو این نغمه مهدی خالدی دلکش

نت بشنو این نغمه مهدی خالدی میرناصر شریفی دلکش آوانگاری احمد جباریان
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان تهیه شده‌است.
دشتی
بشنو این نغمه
شبها تا من نور جان بر جهان می دهم
آسمان بی صدا شاهد رقص ما
به جهان شادم ز غم آزادم دل خود دادم بر ماه تابانی
که بود یارم نکند خوارم نکشد زارم آه از ما چه دانی
ما در آسمان تابان اختریم بر لوح جهان رخشان گوهریم
ای دل مرده آدمی دور از رنج عالمی
بشنو این نغمه ها تا خبر شوی
بیزارم از جان تا یکی جور وی می خری
بی سحر شام تو غرق خون کام تو
به جهان داری چشم خونباری قلب بیماری از جور دلداری
که کند خوارت بکشد زارت نبود یارت آه بر دل چه داری
بر جان می خری تو رنج جهان بر دل می بری صد جور زمان
کی صاحب نظر شوی از هستی به در شوی
بشنو این نغمه ها تا خبر شوی


ترانه ی با کیفیت و رنگی شده از ( بانو دلکش ) در فیلم ( فردا روشن است ) و اجرای ترانه « نغمه نو »

نت آزاده علی تجویدی

نت آزاده علی تجویدی

نت آزاده علی تجویدی دستگاه سه‌گاه دو سری آوانگاری احمد جباریان
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
آزاده یا آزاده ام، عنوان ترانه‌ای از آثار علی تجویدی و سروده‌های رهی معیری است، که نخستین بار توسط هایده اجرا گردید. این ترانه، اولین ترانه اجرا شده توسط هایده و آخرین سرودهٔ رهی معیری است. در واقع با این ترانه دفتر کارنامه هنری این ترانه سرای ایرانی برای همیشه بسته شد و به‌همراه آن خواننده‌ای جدید یعنی هایده به جمع هنرمندان ایرانی افزوده گردید.
دربارهٔ ترانه
هایده پس از تعلیم زیر نظر اساتیدی چون فریدون ناصری، احمد عبادی، و فرهنگ شریف اولین ترانهٔ اختصاصی خویش با نام آزاده یا آزاده‌ام را باشعری از رهی معیری و با ملودی علی تجویدی منتشر کرد.
وی که از سال ۱۳۴۵ فراگیری موسیقی و آوازخوانی را نزد موسیقیدان معروف علی تجویدی آغاز کرده بود، در سال ۱۳۴۶ برای اجرای این ترانه برگزیده شد. در این زمان تجویدی که در میان آهنگسازان ایرانی، به عنوان «کاشف صداهای ناب» معروف بود، آهنگ تازه‌ای را در «مخالف سه گاه» و در پیوند با شعری برانگیزاننده از «رهی معیری» آماده اجرا کرده بود. وی با مشورت رهی معیری اجرای این ترانه را به هایده سپرد.
این ترانه با زیر و بالاهایی که داشت، معرف دقیقی برای صدای گسترده و پر توان هایده شد و صدای هایده نیز متقابلاً ترانه «تجویدی – معیری» را تأثیر بیشتری بخشید.
هایده در سال ۱۳۴۷ و پس از ۲ سال نسبت به خواهر کوچکترش اولین ترانه اش را با نام آزاده‌ام اجرا می‌کند.
ماجرای شکل‌گیری ترانه
پرویز خطیبی در کتاب خود به نام خاطراتی از هنرمندان که به کوشش دخترش فیروزه خطیبی در سال ۱۹۹۴ در آمریکا منتشر شد به شرح اولین ترانه منتشر شده هایده به نام آزاده‌ام در سال ۱۳۴۷ می‌پردازد:
از اوائل تابستان آن سال می‌دانستم که تجویدی خواننده جدیدی کشف کرده‌است. خود او حرفی نمی‌زد اما دوستم فریدون که مدیر فروش کارخانه مهندس ارجمند بود و با خانواده این خواننده جدید رفت و آمد داشت می‌گفت:
تجویدی مشغول تعلیم دادن به خواهر مهستی است، به گمان من اوج صدای این خانم به مراتب بیشتر از مهستی است و به زودی در سراسر ایران مشهور خواهد شد. یکی دو ماه گذشت، شبی که با تجویدی و اسداله ملک و محجوبی در فشم میهمان بودیم بعد از شام تجویدی را زیر سئوال کشیدم. شنیده‌ام خواننده جدیدی کشف کرده‌ای؟ از کجا شنیده‌ای؟ از یک دوست که با خانوادهٔ این خانم رفت و آمد دارد. کمی سکوت کرد و بعد گفت: چه استعدادهایی در گوشه و کنار این شهر عاطل و باطل مانده‌اند و ما خبر نداریم. گفتم: البته این افراد اکثراً به دلایلی حاضر نیستند قدم در عالم هنر بگذارند، مردم هنوز هم خوانندگان و نوازندگان را مطرب خطاب می‌کنند. گفت: بر حسب تصادف در یک مجلس میهمانی با این خانم آشنا شدم. اول خیال کردم او هم مثل خیلی‌ها که ادعا می‌کنند صدایی دلنشین دارند ولی آوازشان در حد آدم‌های معمولی است می‌خواند اما وقتی دهان باز کرد و یکی از آهنگ‌های مرا خواند مات و متحیرسر جایم میخکوب شدم، آن حنجره باز و صدای زنگ دار که در کمتر کسی یافت می‌شود یک لحظه مرا به یاد قمر و روح‌انگیز انداخت. خواستم همان دقیقه از او دعوت کنم تا در برنامه‌های رادیو شرکت کند اما به نظرم رسید که ممکن است همسرش و اعضای خانواده اش مخالفت کنند در حالی که این‌طور نبود، هم خود خانم و هم اعضای خانواده اش موافقت کامل داشتند و من همان شب قول و قرارهایم را گذاشتم. پرسیدم چه مدت طول می‌کشد تا او آماده شود؟ جواب داد: شاید دو سه ماه. بعد از آن هر وقت در راهروهای رادیو با تجویدی روبرو می‌شدم می‌گفت: دیگر چیزی نمانده، به زودی یک تکخال بزرگ به زمین می‌زنم. دو سه ماه بعد گویا ماه آخر پاییز بود که شنیدم تجویدی می‌خواهد آخرین آهنگش را با صدای خواننده جدید ضبط کند با عجله به شورای موسیقی رفتم، تجویدی نبود اما گفتند که از ارکستر برای ساعت ده شب دعوت شده‌است. برایم تعجب‌آور بود معمولاً ارکسترهای بزرگ رادیو برای ضبط برنامه‌های تازه از ساعت هفت در استودیوی بزرگ ایران حاضر می‌شدند چون ضبط یک ترانه ساعت‌ها وقت می‌گرفت و گاهی به روزهای بعد موکول می‌شد. شب تا ساعت هشت نشستم و برنامه‌های صبح فردا را آماده کردم. در حیات رادیو اکبر مشکین را دیدم که با سروش قدم می‌زدند. او هم خبر داشت که قرار است تجویدی خواننده جدیدش را امشب به استودیو بیاورد. در ضمن خبر مهم دیگری هم داشت که برای من خیلی جالب بود. گفت گویا امشب رهی معیری هم می‌آید تا شاهد ضبط آهنگی باشد که شعرش از اوست. رهی مدت‌ها بود که به علت بیماری به رادیو نمی‌آمد. او عضو شورای عالی موسیقی بود و خدمات او در تمام دورانی که در جلسات شورا شرکت می‌کرد مورد توجه قرار می‌گرفت زیرا در تصحیح اشعاری که در اختیارش می‌گذاشتند وسواس خاصی داشت و اجازه نمی‌داد اشعار سست و بی‌معنی به روی آهنگ‌ها گذاشته شود.. شب اعضای ارکستر آمدند و تجویدی مدتی اصل آهنگ را با آن‌ها تمرین کرد.. بعد خواننده جدید آمد، یک خانم خوش صورت و کمی چاق که همین مسئله او را زنی میانسال معرفی می‌کرد. هیچ‌کس حرفی نمی‌زد، همه سکوت کرده بودندو منتظر آغاز ماجرابودند بااین حال جای تردید نبود که تجویدی با آن سوابق درخشان هرگز دچار اشتباه نمی‌شود و می‌داند چه کسی را انتخاب کند. ساعت نزدیک یازده شب بود که یک اتومبیل جیپ جلوی در استودیوی شماره هشت توقف کرد. رهی معیری مثل همیشه تمیز و مرتب از داخل آن بیرون آمد. دستمالی به دست داشت که سعی می‌کرد با آن نیمی از چهره اش را بپوشاند. آخر او از سرطان استخوان رنج می‌برد و نمی‌خواست کسانی که چهره خندان و صورت باز شفافش را دیده بودند صورت تکیده و بیمار گونه او را ببینند. تازه ما متوجه شدیم که چرا ساعت یازده شب را برای اجرای برنامه موسیقی در نظر گرفته‌اند. این تقاضای رهی بوده که نمی‌خواسته‌است هنگامی به رادیو بیاید که دوستان و همکارانش هنوز مشغول کار هستند. رهی در طول مدت بیماریش جز به چند تن از افراد فامیل هرگز به دوستانش اجازه نداد تا از او عیادت کنند. با آمدن رهی که گویا همه انتظارش را می‌کشیدند ارکستر آماده نواختن شد و خانم خواننده اولین آواز آزمایشی خودش را خواند. براستی که صدایی دلنشین داشت و به قول تجویدی حق مطلب را ادا می‌کرد. ترانه آزاده‌ام من در واقع آخرین ترانهٔ رهی معیری بود. ترانه‌ای که با آن هایده متولد شد و در مدتی کوتاه شهرت و معروفیتی فراوان پیدا کرد. از آن شب به بعد تا روزی که ترانهٔ آزاده‌ام از برنامه شما و رادیو پخش شد من این خوانندهٔ تازه‌نفس را ندیدم. روزی که به استودیو آمد تا قبل از پخش ترانه از خودش صحبت کند چهره اش پریده رنگ به نظر می‌رسید حتی موقع حرف زدن چند کلمه را جابجا کرد که البته در رادیو از این اتفاقات زیاد می‌افتد و هر اشتباهی قابل جبران خواهد بود مگر آن که برنامه به‌طور مستقیم یا به قول معروف زنده پخش شود. هنگامی که به شهرت رسید و ترانه‌هایش که اکثراً از جهانبخش پازوکی بود برسر زبان‌ها افتاد رفته رفته روابطش با رادیو و رادیویی‌ها کمتر شد به این صورت که مثلاً برای شرکت او در یکی از برنامه‌های شما و رادیو می‌بایستی یکی دو هفته قبل، زمان اجرای برنامه را تعیین می‌کردند و گرنه این خواننده گرفتار و پرکار به این آسانی‌ها به دام نمی‌افتاد. به یاد دارم که یک روز قرار گذاشتیم هایده و مهستی این دو خواهر هنرمند در یکی از برنامه‌های شما و رادیو شرکت کنند چون شایع شده بود که بین آن‌ها شکراب شده‌است. مسئولان رادیو بنا به دلایلی می‌خواستند به این شایعات پایان دهند و به همین جهت ترتیب اجرای آن برنامه را دادند. روزی که قرار بود برنامه ضبط شود مهستی آمد ولی هایده حاضر نشد. به او تلفن زدند دلایلی آورد که ظاهراً قانع‌کننده نبود. مسئولان رادیو که از این تمرد ناخشنود بودند به نظر می‌رسیدند دستور دادند تا نوارهای هایده به مدت سه ماه از شبکه سراسری رادیو پخش نشود و این در حقیقت یک ضربه کاری بود چرا که با عدم پخش ترانه‌های یک خواننده از رادیو چه بسا که بسیاری از مردم نام آن خواننده را نیز به فراموشی بسپارند به علاوه هر شعر و ترانهٔ تازه‌ای که در صفحات گرامافون یا روی نوار ضبط می‌شد اولین بار از برنامه شما و رادیو به گوش علاقه مندان می‌رسید و این خود تضمینی بود برای فروش بیشتر صفحه یا نوار. خوشبختانه هایده خیلی زود به اشتباهی که مرتکب شده بود پی برد و دو هفته بعد، هر دو خواهر یعنی هایده و مهستی در برنامه شما و رادیو شرکت کردند و گفت و گوی آن‌ها در آغاز برنامه خیلی به دلها نشست. هایده را از آن پس گاه و بیگاه در راهروهای رادیو می‌دیدم و عجیب این که با هم سلام و علیکی هم نداشتیم. او که هرگز خیال نمی‌کرد من در کار تنظیم و اجرای برنامه شما و رادیو دخالتی داشته باشم معمولاً با شاهرخ نادری مسئول تهیه برنامه تماس می‌گرفت و کارهایش را از طریق او انجام می‌داد. وقتی به نیویورک کوچ کردم یک شب در خانه دوستی (دکترم- ز) هایده را با محمد حیدری و داریوش و چند نفر دیگر دیدم
نظر علی تجویدی
تجویدی در گفتگویی با بخش فارسی بی‌بی‌سی دربارهٔ این ترانه می‌گوید:
آزاده را هیچ خواننده دیگری نمی‌توانست چون هایده با چنین وسعت صدایی بخواند … هایده با خواندن این ترانه و چند ترانه دیگر که من به او دادم، توانست تحولی در ترانه خوانی و آواز خوانی ایجاد کند و تأثیرات تازه‌ای در موسیقی سنتی به وجود بیاورد…
نظر هایده
هایده طی مصاحبه‌ای با رادیو صدای آلمان به اظهار نظر دربارهٔ این نخستین اثر خویش می‌پردازد. در بخشی از این مصاحبه آمده‌است:
صدای آلمان: از چه زمانی وارد رادیو شدید و اولین ترانه‌ای که اجرا کردید چه نام داشته و ساختهٔ چه کسی بود؟
هایده: اولین آهنگی که من خواندم از ساختهٔ استاد تجویدی بود با شعری از شادروان رهی معیری. در برنامهٔ از گل‌ها که اسم تصنیف‌اش «آزاده» بود.
صدای آلمان: تا آنجا که من اطلاع دارم شما ترانه‌های بسیاری خوانده‌اید. کدامیک از آن‌ها بیشتر بر روی خودتان اثر گذاشته و حتی برخی اوقات بی‌اختیار آن را زمزمه می‌کنید؟
هایده: همین ترانه آزاده. چون شادروان رهی معیری خیلی روی این تکیه داشت و بهرکسی نمی‌داد این تصنیف خوانده بشود. نمی‌دانم دلیلش چی بود.
صدای آلمان: دلیلش واضح است، صدای خوب و خوش شما.
هایده: خواننده‌های خوش صداتری قبلاً بودند که مایل بودند این تصنیف را بخوانند، ولی خوب، خوشبختانه نصیب من شد و من، با این تصنیف قدم گذاشتم به کار هنری. شاید هم سبب‌اش این باشد که این تصنیف در من اثر بسیاری دارد. دلیل دیگرش را نمی‌دانم. بهرصورت شنوندگان خودشان قضاوت می‌کنند که این تصنیف، آهنگ و تنظیم‌کردنش واقعاً چیزی‌ست استثنایی و وقتی هم، خودم آن را می‌شنوم دگرگون می‌شوم. من کارهای گل‌ها را ترجیح می‌دهم به کارهای امروزی.
متن ترانه
متن این ترانه که «آزاده» نام دارد، آخرین کار موسیقائی رهی معیری است که وی در تب بیماری آن را سروده و کمتر در یک سال پس از آن، در آبان ماه سال ۱۳۴۷ درگذشت.
ترانه آزاده با صدای هایده، آهنگ از علی تجویدی با شعر رهی معیری
تجویدی خود در یک گفتگوی رادیویی در شرح ساخت و پرداخت «آزاده» گفته است که رهی پس از آن که نیمی از ترانه را ساخنه، بیمار شده و بر اساس حالاتی که به خاطر آن کسالت در وجودش بوده، بقیه را با سوز و حال بیشتری تمام کرده‌است.
ترانه نشان می‌دهد که رهی، در بستر مرگ به تنها چیزی که برایش باقی‌مانده بود، می‌نازیده است به آزادگی:
– “یارب چو من افتاده‌ای کو؟ / افتاده آزاده‌ای کو؟ / تا رفته از جانم برون، سودای هستی/ آسوده ام، آسوده از غوغای هستی/ گلبانگ مستی آفرین/ هم چون رهی سر داده ام من/ مرغ شباهنگم ولی/ در دام غم افتاده ام من/ خندان لب و خونین‌جگر/ مانند جام باده ام/ آزاده ام من!…”
جستارهای وابسته
ترانه‌شناسی هایده
منابع
نگاهی به زندگی هنری هایده در وبسایت بی‌بی‌سی فارسی

دی‌وی‌دی شناخت موسیقی جاز لئونارد برنستاین

دی‌وی‌دی شناخت موسیقی جاز لئونارد برنستاین

دی‌وی‌دی شناخت موسیقی جاز لئونارد برنستاین انتشارات ماهور
شناخت موسیقی جاز
سال انتشار : 1393
بررسی و رهبری: لئونارد برنستاین

مترجم و گوینده: بابک بوبان

موسیقی جاز در این برنامه به مثابه یک هنر مورد بررسی قرار می‌گیرد، نه صرفاً نوعی موسیقی مصرفی که در فضاهای عمومی شنیده می‌شود و شاید در نظر برخی قدر و ارزش بالایی هم ندارد. از بحث‌های تاریخی و غیرموسیقی پرهیز شده و عناصر جاز تک تک برشمرده می‌شوند؛ با مثال و شرح و اجرا و مقایسه. فاصله‌های خاص موسیقی جاز با نت‌های موسوم به «بُلو»، ریتم منحصربه فرد جاز با انواع سنکپ‌هایش،‌ تَمبر (رَنگ صوتی یا شیوش) خاص این موسیقی، فرم جاز، هارمونی و بداهه‌پردازی در این موسیقی، همگی معرفی و با شرح و مقایسه‌های دقیق و مفید اجرا می‌شوند. و برنستاین تنها توضیح دهنده‌ی مباحثش نیست (که اگر می بود، شاید خیلی هم اشکالی نداشت. چون تقریباً همه همین طورند) بلکه خودش به تمام آنچه می‌گوید در حد اجرا و انجامش اشراف دارد. چیزی که بسیار نادر بوده و هست.

M. DVD 24