نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

هر کسی کسی دارد محمدرضا دارابی آواز و تار

هر کسی کسی دارد محمدرضا دارابی آواز و تار

محمدرضا دارابی، از خوانندگان پیشکسوت موسیقی سنتی و کردی کرمانشاهی، سال ۱۳۳۰ در شهر کرمانشاه متولد شد. وی فعالیت‌ هنری خود را به طور رسمی از سال ۱۳۵۲ با رادیو و تلویزیون آغاز کرد. سپس با ارکستر فرهنگ و هنر استان به سرپرستی استاد کیخسرو پورناظری در کنار هنرمندانی چون استادان شهرام ناظری، هادی منتظری، زنده یاد خلیل چاله چاله، سیاوش نورپور، حشمت اله فرید، مسعود زنگنه، مسعود خزعلی، ابراهیم احمدی، زنده‌یاد مجتبی میرزاده، عباس توتونی، مرتضی صنعتی و… آثار ارزشمند و ماندگاری را خلق نمود. وی ردیف های موسیقی را نزد اساتیدی چون محمود بلوری و حاتم عسگری فرا گرفت و از راهنمایی هنرمندانی چون محمدرضا شجریان و زنده‌یاد مجتبی میرزاده بهره‌مند شد. وی در جشنواره سراسری سال ۶۷  با اجرای قطعاتی از ساخته‌های استاد خزعلی و تنظیم زنده یاد خلیل چاله چاله، موفق به دریافت دیپلم افتخارگردید. ترانه های دلنشین محلی این هنرمند که در سال های جنگ تحمیلی از صدا و سیما پخش می شد هنوز در خاطره مردم این سرزمین باقیست و هیچگاه فراموش نخواهند شد.
محمدرضا دارابی، علاوه بر این‌که کنسرت های متعددی در داخل و خارج کشور به همراه گروه های مختلف هنری اجرا کرده است، خلق چندین آلبوم کردی کرمانشاهی(کلهری) مانند گلاره، شور شیرین، سرمه خیال، مهجوری، رقص پروانه و ژینا را در کارنامه هنری خود دارد. وی علاوه بر کارهای هنری، درامور اقتصادی هم  دستی دارد. فعالیت در یک شرکت موفق تهیه و توزیع سنگ های ساختمانی یکی از این کارهاست که به گفته خودش، زندگی‌اش از این راه تأمین می‌گردد.
دی ماه امسال، این هنرمند خوش اخلاق و خوش منش که معتقد است دوستانش سرمایه های زندگی اش هستند، با همراهی گروه مهرورزان، پس از ۳۰ سال دوباره در زادگاهش به اجرای برنامه پرداخت و با خواندن تصنیف و ترانه های خاطره انگیز و اصیل این دیار، مورد استقبال پر شور همشهریان هنردوست قرار گرفت. اجرای قطعات زیبای کردی به همراه رقص بداهه کودکی سرطانی در شب پایانی کنسرت، فضایی چنان شورانگیز ساخت که اشک شوق از چشمان حضاری که به احترام هنر این سرزمین به پا خواسته بودند جاری نمود.
گ

کتاب نازکای اندوه دوازده قطعه از داریوش پیرنیاکان

کتاب نازکای اندوه دوازده قطعه از داریوش پیرنیاکان

کتاب نازکای اندوه دوازده قطعه از داریوش پیرنیاکان انتشارات ماهور
مؤلف: داریوش پیرنیاکان
ناشر: موسسه فرهنگی ماهور
زبان: فارسی
رده‌بندی دیویی: 789.42
سال چاپ: 1391
نوبت چاپ: 1
تیراژ: 2200 نسخه
تعداد صفحات: 48قطع
و نوع جلد: رحلی (شومیز)
آهنگ‌های این مجموعه منتخبی است از آثار اجرا شده در سی‌دی افشاری ـ چهارگاه و چند قطعه‌ای که تا به حال اجرا نشده است. این قطعات عبارتند از: «نازکای اندوه»، «چهارمضراب افشاری»، «ضربی افشاری»، «ضربی عراق»، «شورانگیز»، «چهارمضراب چهارگاه»، «شکوه»، «برگریزان»، «چهارمضراب شور»، «چهارمضراب اصفهان»، «چهارمضراب راست‌پنجگاه»، «رِنگ بیات ترک».
شابک: 9790802604445

‎⁨‎⁨‎⁨‎⁨نت بیا ساقی حسین علیزاده با حاشیه‌نگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨‎⁨‎⁨‎⁨نت بیا ساقی حسین علیزاده با حاشیه‌نگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨‎⁨‎⁨‎⁨نت بیا ساقی حسین علیزاده دستگاه شور با حاشیه‌نگاری نیما فریدونی⁩
این نت در دستگاه شور مایه لا تهیه شده‌است.
خواننده: شهرام ناظری
آلبوم موسیقی شورانگیز
مولوی » دیوان شمس » غزلیات
بیا ساقی می ما را بگردان
بدان می این قضاها را بگردان
قضا خواهی که از بالا بگردد
شراب پاک بالا را بگردان
زمینی خود که باشد با غبارش
زمین و چرخ و دریا را بگردان
نیندیشم دگر زین خورده سودا
بیا دریای سودا را بگردان
اگر من محرم ساغر نباشم
مرا لا گیر و الا را بگردان
اگر کژ رفت این دل‌ها ز مستی
دل بی‌دست و بی‌پا را بگردان
شرابی ده که اندر جا نگنجم
چو فرمودی مرا جا را بگردان


تصنیف «بیا ساقی» استاد شهرام ناظری

دی‌وی‌دی آثار پرویز مشکاتیان تار و سه‌تار نیما فریدونی

دی‌وی‌دی آثار پرویز مشکاتیان تار و سه‌تار نیما فریدونی

دی‌وی‌دی آموزش تصویری آثاری از پرویز مشکاتیان تار و سه‌تار نیما فریدونی
در این دی وی دی نیما فریدونی به آموزش تصویری و توضیحات کامل این آهنگ ها پرداخته و آنها را اجرا کرده است.
در این دی وی دی آهنگ و قطعاتی از پرویز مشکاتیان درس داده شده و نواخته شده است.
لیست قطعات:
سه‌تار
سماع آوا . پرویز مشکاتیان . آوانگاری و اجرا با سه تار نیما فریدونی.mp4
چهارمضراب طرب انگیز پرویز مشکاتیان . سه تار نیما فریدونی . بخش ۱.mp4
نت‌خوانی خزان پرویز مشکاتیان شور سل نیما فریدونی سه‌تار.mp4
چکاد پرویز مشکاتیان نیما فریدونی سه‌تار
چندمضراب پنج‌گاه پرویز مشکاتیان نیما فریدونی سه‌تار
صبح است ساقیا پرویز مشکاتیان چهارگاه دو نیما فریدونی سه‌تار
تار
سماع آوا . پرویز مشکاتیان . آوانگاری و اجرا با تار نیما فریدونی.mp4
زندگی نامه پرویز مشکاتیان . نوازنده ی سنتور و سه تار و آهنگساز . نیما فریدونی.mp4
چهارمضراب طرب انگیز پرویز مشکاتیان . تار نیما فریدونی . بخش ۱.mp4
دل انگیزان آواز افشاری سل پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار.mp4
شورانگیز پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار.mp4
کردبیات پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار.mp4
رقص چوبی پرویز مشکاتیان آواز افشاری نیما فریدونی تار.mp4
پگاه دستگاه سه گاه پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار .mp4
چهارمضراب جامه دران آواز بیات اصفهان پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار .mp4
چندمضراب پنجگاه ماهور فا (راست پنج گاه) پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩⁩.mp4
خزان پرویز مشکاتیان شور سل نیما فریدونی تار.mp4
مقدمه بیداد پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار.mp4
‎⁨پیش‌درآمد همایون لاکرن پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار⁩
جان جهان پرویز مشکاتیان نوا سل نیما فریدونی تار
‎⁨غم‌انگیز پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار⁩
چکاد پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار
چهارمضراب نهفت پرویز مشکاتیان نیما فریدونی سه‌تار
شیدایی پرویز مشکاتیان دشتی لا نیما فریدونی تار
رزم مشترک پرویز مشکاتیان اصفهان دو نیما فریدونی تار


مقدمه بیداد پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار.mp4

مقدمه بیداد پرویز مشکاتیان نیما فریدونی تار

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

حسین علیزاده مقاله‌ای از جواد ظل طاعت

حسین علیزاده مقاله‌ای از جواد ظل طاعت

دونوازی شورانگیز حسین علیزاده و علی بوستان

استاد “حسین علیزاده”
موسیقی پیشرو را می توان، موسیقی اي نامید که با بهرهگیري از همه امکانات بینالمللی موسیقی نویسی پدیدآمده باشد، که البته در ایرانِ پیش از انقلاب، به همت موسیقی دانان فرهیخته، جاي پاي محکمی براي خود پیدا کرده بود. جاذبه ي پرتوان این موسیقی، حتی جوانانِ هنر جویی را که در زمینههاي سنتی تحصیل میکردند، تحت تاثیر قرار میداد و آنها را نیز بر آن میداشت تا به موازات فراگیري ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بینالمللی نیز آشنا شوند. این گونه مطالعات دو جانبه، نتیجه خوبی به بار میآورد. زیرا که تلفیقی درست، از مایههاي موسیقی سنتی را با بخشِ سازگاري از تکنیک جهانی آهنگ نویسی عرضه میکرد. به بیان دیگر، تعادلی میان فرم و محتوا به وجود میآورد که موسیقی پیشرو در آغاز کار خود از آن برخوردار نبود. در گذشتههاي دورتر در آفریدههاي آنهایی که همه تحصیلاتشان در اروپا و آمریکا گذشته بود، غالباً مایههاي سنتی در لایههاي پیچیده ي تکنیک، رنگ میباخت و بر عکس آنهایی که بیشتر با موسیقی سنتی همدم بودند، تکنیک را آنگونه که باید به کار نمی گرفتند. یکی از نوآوران سنتی توفیق یافته در این تلفیق “حسین علیزاده” است که به دلیل همین توفیق، بسیار مشهور نیز، شده است. “حسین علیزاده” در سال 1330 در تهران زاده شد و تحصیلات مقدماتی موسیقی سنتی را از همان خردسالی در هنرستان موسیقی ملی آغاز کرد. وي از شاگردان خوش قریحه استاد “هوشنگ ظریف” و سپس مرجوم “علی اکبر خان شهنازي” به شمار میرفت. او تحصیلات خود را در دانشکده هنرهاي زیباي دانشگاه تهران، در زمینه سنتی و همچنین در زمینه ي قلمرو موسیقی بینالمللی و موسیقی شناسی ادامه داد. استادان او در دانشگاه، اساتید زنده نام “نورعلی خان برومند”، “عبداالله دوامی”، “یوسف فروتن”، “سعید هرمزي” و “محمود کریمی” بودند، که ردیف موسیقی سنتی و شیوههاي تار و سه تار را به او آموختهاند. “حسین علیزاده” کار اجرایی موسیقی را از پانزده سالگی آغاز کرد و از نوزده سالگی به مرحله تکنوازي رسید و نیز به سرپرستی ارکستر موسیقی سنتی سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران برگزیده شد و همین ارکستر را در برگزاري کنسرتهایی در شهرهاي مختلف اروپا رهبري کرد.
“علیزاده” با استفاده از یک فرصت طلایی توانست چند سالی را در اروپا و آمریکا اقامت کند و مطالعات خود را در زمینه آهنگسازي و موسیقی شناسی ادامه دهد. او در پایان همین دوره مطالعاتی، سمینارهایی نیز براي شناساندن موسیقی ایران در دانشگاههاي معتبر برگزار کرد. حضور مستمر او در
تالارهاي کنسرت خارج از کشور، نه تنها با استقبال جمع شنوندگان روبه رو شده، که توجه برخی از آفرینندگان هنري غربی را نیز به سوي خود جلب کرده است. از جمله میتوان از “موریس بژار” فرانسوي، طراح رقص یاد کرد که گاه از موسیقی او نیز براي همراهی برنامههاي خود استفاده میکرد. “حسین علیزاده” علاوه بر نوآوري در آفرینش، کوشیده است تا تحولی در بداهه نوازيهاي سنتی نیز، به وجود آورد، که این تحول بیش از هر چیز تکیه بر ریتم دارد. او دریافته است که همه ي ملالِ رسوب کرده در مایههاي سنتی، از کمبود ریتم پدید آمده است. پیش از این نیز بسیاري با ابتکارِ »پیش در آمد»، »چهار مضراب« و »رِنگ« میخواستند بی حرکت بودن متنهاي آوازي را جبران کنند. که اینها ظاهراً علیزاده را راضی نکرده، وي میکوشد متنهاي ردیفی را نیز با به کارگیري پرشها و پائین و بالا شدنهاي صوتی، تحرکی تازه اي، ببخشد. او ردیف موسیقی را نوعی دستور زبان تلقی میکند که آشنایی با آن باید زمینه را براي آفرینشهاي نو آماده سازد. به نظر او، »استادان ردیف شناس، »حافظانِ« موسیقی سنتی هستند و کارشان نیز ارزنده است اما حق این را هم ندارند که بگویند غیر از ردیف چیز دیگري نباید به وجود بیاید. نیروي جوان میتواند با تکیه بر ریشهها، موسیقی نو، بیافریند.« بطور کلی می توان گفت، نوآوري در آهنگسازي از چند راه پدید میآید. اول از راه به کارگیري ریتمهاي سرزنده، دوم به یاري ارکستراسیون یا سازآراییهاي رنگین و سرانجام با بهرهگیري از شگردهاي چند صداي ساختن نغمهها. “حسین علیزاده” در این باره میگوید: »ریتم، خیلی عاملِ مهمی است، به خصوص براي موسیقی امروز ما، که خیلی جاها براي شنونده ي معمولی و غیر متخصص فاقد ریتم شناخته میشود. حال آن که ما در موسیقی قدیم خودمان ادوار ریتمیک خیلی پیچیدهاي داشتهایم. از آن گذشته موسیقی محلی ما یا موسیقی کشورهاي هم جوار سرشار ریتم است. اصولا ریتم در موسیقی کشورهاي شرقی
پیچیدهتر وغنیتر است. از صد سال پیش که قرار شد موسیقی ما هم به نت نوشته شود در ثبت ریتمها، اشتباهات زیادي رخ داده است. از جمله ریتمهاي لنگ به کلی کنار گذاشته شده و ملوديهاي پیچیده از نظر ریتم را ساده کردند که با میزان بنديهاي ساده غربی جور در بیاید.«
او می گوید: »به هر حال یک نوع رخوت در موسیقی سنتی به وجود آمد و تپشهایی را که در آن بود در اجراها از میان برد. ولی این تپش و تنوع در ذات موسیقی ما وجود دارد .به بیان دیگر باید این ریتمها را که به دلائل مختلف اجتماعی_ فرهنگی در ذات موسیقی ما رسوب کرده جستجو، کشف و باز آفرینی کرد.« همچنین وي میگوید که از نخستین کارهایش مانند »سواران دشت امید« از ریتمهاي »لنگ متروك مانده«، به صورت پلی ریتمیک استفاده کرده است. یعنی جوهره چند گوشه مانند »مراد خانی« و »خاوران« در ماهور را با تخیل خود به شکل ریتمیک نوشته است. به باور او انتخاب ریتم از آن جهت نیز اهمیت دارد که راه را براي ساز آرايهاي مناسب هموار میکند. وي علاوه بر ریتم و ساز آرايهاي نو در کارهاي خود از هماهنگی ) چند صدایی( نیز بهره گرفته است. او که موسیقی فیلم را عرصه مناسبی براي عرضه ي نمونههایی از هماهنگیهاي خود ساخته است، قواعد چند صدایی کردنِ غربی را سازگار با موسیقی ما نمیداند و اصولاً معتقد است سازهاي شرقی، سحرانگیزند و با سیمهاي واخوانی که دارند میتوانند به گونههاي دیگر، چند صدایی شوند.
“حسین علیزاده” در کار نوآوري، حتی به تجربهاي در فراهم آوردن مقامهاي تازه دست زده است. مثلاً دو گوشه ي »داد و بیداد« را از دو دستگاه مختلف »ماهور و همایون« با هم در آمیخته و مقامِ تازه ي »داد و بیداد« را به وجود آورده و میگوید: »حضور شعرِ نو در یک کنسرت او را به این اندیشه برده است. واقعیت این است که شعرِ نو فضاي خاص خودش را میطلبد و وقتی در دستگاههاي سنتی وارد میشود که تداعی کننده شعرهاي کلاسیک است، آن تاثیري را که باید پیدا نمیکند. میتوان با ترکیبِ اصوات تازه، فضاي مناسب با شعرِ نو را فراهم آورد. البته این کارِ من یک کار تجربی است… هنوز باید درباره تغییرات مناسب دیگر فکر کرد.« نوآوريِ دیگر در کار “حسین علیزاده”، از به کارگیري گروه مختلط هم آوایان پدید آمده است. تکخوانانی که اگرچه با هم میخوانند ولی مستقل باقی میمانند. شاید “علیزاده” خواسته است با این
کار نبود صداي زن را در اجراها، جبران کند. چون در ایرانِ امروز، زنان تنها در گروه اجازه دارند بخوانند. این هم یک کار تجربی من بود که براي نخستین بار در موسیقی فیلم عرضه شد… میدانید اگر صداي زن بدون کلام باشد، از آن جا که صداي ساز مانندي میشود مجوز پخش میگیرد! البته من همیشه گفتهام ممنوعیت صداي زن یک تصمیم ضد هنري است. به هر حال من فکر کردم که همیشه در اجراها یک صداي خواننده بوده که با چند ساز همراهی میشده، حالا چه اشکالی دارد که قضیه بر عکس شود. یعنی یک ساز باشد و چند خواننده… بعد دیدم اگر همه صداها مردانه باشد، بی معنا میشود. این بود که از صداي بی کلام زن هم استفاده کردم….«
نوشتنِ موسیقی براي فیلم نیز یکی از مشغولیتهاي “حسین علیزاده” در سالهاي پس از انقلاب بوده است. شاید به این سبب که زمینهها براي کار تجربی آمادهتر است. در موسیقی فیلم دیگر مسئله تلفیق با شعر، برخورد با سانسور و یا دشواريهاي کنسرت گذاري در میان نیست. نخستین فیلم سینمایی که علیزاده براي آن موسیقی نوشته، »دلشدگان« ساخته زنده یاد “علی حاتمی” است.”حسین علیزاده”، علاوه بر ساخت و پرداخت موسیقی پیشرو، در عرصه ي آموزش موسیقی نیز، کوشاست. او می گوید: »از همان سالهاي اول پس از انقلاب خیلی از فیلمسازان از من دعوت میکردند که برایشان موسیقی بنویسم. میگفتند که موسیقی تو خیلی تصویري است و به کار فیلم میآید، علی حاتمی هم براي موسیقی دلشدگان از من دعوت به همکاري کرد. در این فیلم هم ابتکار ” چند آوازي” را تجربه کردم، پس از آن “محسن مخلمباف”، موسیقی فیلم »گبه« را به من پیشنهاد کرد که سرشار از رنگ بود و امکان ساخت موسیقی رنگارنگی را به من میداد«.
“حسین علیزاده” در زمینه موسیقی بومی یا روستایی ایران نیز، چشم به نوآوري دارد. در تعدادي از کنسرتهاي او در اروپا، قطعات موسیقی بومی ایران از شمال و جنوب و غرب ایران در جریان اجرا، ماهرانه در یکدیگر تنیده میشدند، بی آنکه مرز میان آنها آشکار شود. ترانه قشقایی در ترانه مازندرانی محو میشد و ترانه مازندرانی در ترانه کردي. و این تاکیدي است بر پیوندي که میان مقامهاي گونه گون بومی وجود دارد. به این ترتیب زمینه گستردهتري براي آهنگسازي با الهام از این مقامها به وجود میآید. “حسین علیزاده” در همان سالهاي نخستین انقلاب موسیقی »نی نوا« را براي
نی و ارکستر در دستگاه »نوا« آفرید. او درست در زمانی که موسیقی از سوي انقلابیون، زیر فشار تحریم و تکفیر قرار گرفته بود و همه سازمانهاي موسیقی و ارکسترها به حال تعطیل و یا نیمه تعطیل در آمده بودند، دریافت که باید کاري کرد پیش از آن که نتوان دست به کاري زد. انتخاب عنوان »نی نوا« که میشد آن را دو گونه تفسیر کرد، هوشمندي آهنگساز را در آن شرایط سخت نشانه میزند. میشد نی نوا را نوعی موسیقی کهن اسطورهاي، حتی مذهبی، تلقی کرد، ولی به هر حال آفرینش آن تکیه بر شیوههاي آهنگ نویسی بینالمللی داشت، و یک ارکستر کامل با سازهاي ملی و بینالمللی آن را به اجرا در آورده بود. »نی نوا« در آن برهوت موسیقی از استقبال عمومی برخوردار شد و پایههاي شهرت “علیزاده” را استوار ساخت. او از آن پس در کار آفرینش، شتاب بیشتري گرفت و هر سال شماري از آفریدههاي خود را در کنسرتها و در کاست و سی دي در برابر داوري جمع شنوندگان قرار میداد. از جمله آثار ضبط شده او به جز »نی نوا« میتوان از »راز نو«، »صبحگاهی«، »آواي مهر« و »به تماشاي آبهاي سپید« یاد کرد. »به تماشاي آبهاي سپید« با همکاري حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان تهیه شده بود که در سال 2006م نامزد دریافت جایزه گرمی براي بهترین موسیقی سنتی جهان شد. این آلبوم با نام Endless Vision در این مسابقه شرکت کرده بود.