نت بخاطر تو ویگن ناصر رستگارنژاد
آوانگاری احمد جباریان
بیات اصفهان
ویگن دردریان
بخاطر تو
دیدی ای تنها امیدم آنچه که گفتی شنیدم
با خیال خاطر تو از همه کس دل بریدم
دیدی ای آرام جانم تا کنون وصلت ندیدم
گر به من مهری نداری میدهی از چه نویدم
یا وفا کن یا جوابم کن بعد از این کمتر عذابم کن
سرخوش و مست از شرابم کن همچون دوران گذشته
تا به کی در فکر شور و شر تا به کی در فکر سیم و زر
لحظه ای در خاطرت آور عهد و پیمان گزشته
ای امید زندگانی تا به کی نامهربانی
گو چه کردم که دیگر قدر عشقم را ندانی
BE KHATERE TO, VIGEN, به خاطر تو، ویگن , Performed by “Si Mi Nor”
بیگانه بیا
دلم شد از تنهایی دیوانه بیا
بیا بیا باز امشب مستانه بیا
ز آشنایان دیگر آزرده دلم
به کلبه ام امشب ای بیگانه بیا
صدای دلم رو بیا و بشنو
که گویم بیاد توام همیشه
غم تو ربوده صبر از دل من
که عشق و صبوری سنگ است و شیشه
آسمون عشقم شده بی ستاره
نگهی کن به چشم پر ستاره ام
جان دلم براهت گر کنی اشاره
تو چه دانی زقلب پر شراره ام
نت بندر سورن پرویز وکیلی ویگن
آوانگاری احمد جباریان
بندر
قسم خوردم خدایا دگر بندر نیایم
اگر آیم دوباره بشکند ساق پایم
روم قایق بگیرم به دریاها شوم گم
که چرا دلبر من شده عروس مردم
روم دور از دیارم به دریاها بمیرم
روم داد دلم را ز ماهیها بگیرم
شب و روزم هدر شد به راه صید ماهی
پس از این صید ماهی شوم خواهی نخواهی
اگر چشم مادرم شود چون چشمه ی خون
ز دریا برنگردم شدم دیگر چو مجنون
ویگن _ بندر _کلیپی زیبا از فیلم « آرامش قبل از طوفان » محصول ۱۳۳۹ vigen_ Bandar _ Viguen _Aramesh
نت برگ خزان فرانسوی کریم فکور ویگن
آوانگاری احمد جباریان
برگ خزان
سر کنم ای برگ خزان
با تو قصه ای کهن
در این قصه کهن
نکته ای بود نهان
که بسوزد دل من
ناله ها ای برگ خزان
خیزد از نهاد من
بر خاک افتادی و کس
پی همدری تو نکند رو به چمن
تو همچون من چهره ای افسرده داری
تو همچون من بی نصیب و خواری
Vigen – barge khazan on the piano – ویگن – برگ خزان
در آسمان عشق من ستاره ای نو دمید
چشمان افسونگر وی میدهد بر من نوید
غنچه های مهر او بر جام جان شکفته شد
صبح باده ی وفا در جان و دل شکفته شد
بشنو نغمه ی ساز من گوید با تو راز من
ای الهه ی نازم بشنو آواز من
جادوی آن دو چشم مست عشق من افسانه کرد
از من صبر و طاقت ربود باز مرا دیوانه کرد
چون مرغ پر شکسته ای در دام آن فسونگرم
chon morghe par shekastee dar dame an fosoongaram
گر او دارد فصد جان از خیر جان گذرم
gar o darad ghasde jan az kheyre jan gozaram
ترانه آهنگ الهه ناز از ویگن
جادوی آن دو چشم مست عشق من افسانه کرد
از من صبر و طاقت ربود باز مرا دیوانه کرد
چون مرغ پر شکسته ای در دام آن فسونگرم
chon morghe par shekastee dar dame an fosoongaram
گر او دارد فصد جان از خیر جان گذرم
gar o darad ghasde jan az kheyre jan gozaram