دستگاه همایون شوشتری و بیات راجه تکنوازی ویولن مجیدی وفادار.mp4
یادکردی از برادران وفادار
در سالروز خاموشی آنها
یک بوسه و این همه ماجرا
باز هم مرا ببوس….
✍️ علیرضا امینی
چندی پیش در سالروز در گذشت حسن گلنراقی برنامه ای در مورد اثر شاهکار و ماندگار مرا ببوس از شبکه مختلف کجازی و حقیقی پخش شد که مثل رسم نا اهلان این روزها خواننده اثر بسیار مورد ستایش قرار گرفت ولی در کلیپ معرفی اثر هیچ نامی از خالقین این اثر جاودانه یعنی آهنگسازش استاد مجید وفادار و شاعرش حیدر رقابی متخلص به هاله برده نشد.
تذکر نگارنده و بانو پوراندخت وفادار و تنی چند دیگر از فعالان فرهنگی و تاریخی موسیقی در چند ماه گذشته به سرهم کننده تصاویر کمتر از حد معمول و سبک فردی که عنوانش را مستندساز می داند بارها به او اعلام شد ولی از جهت فقدان درایت و گوش شنوا در آن فرد باعث شد که سعی در اصلاح اشتباهش نکند و از آنجا که در این قلم کبیر صلاح نبود فردی صغیر را به بلوغ برسانیم لذا از ذکر نامش احتراز کردیم و نیز سخت تنانی هنرور که با آن اجراهای جنگجویانه و لات گونه شان بعید است حتی فرزند خود را بوسیده باشند و بهتر است از بذل نظر و پخش فیض با اظهار نظر درباره رمانتیک ترین ترانه این قرن یعنی مراببوس دوری کنند در آن به اصطلاع عام مستند و به عرف خاص جورچین بازی های شاتر و لنز بذل سخن رانی فرموده بوده اند که زهی عجب !!! چون بردن نام این اثر هم توان و تخصص و دانش می خواهد که می دانیم و همگان می دانند که ندارند.
این روزها با خواننده سالاری هایی که مرسوم شده است ، ولی خواننده ای سالار نمی بینیم ، براحتی یک اثر جاودانه را بنام خواننده اش سند می زنند و می گویند فلان آهنگ فلان خواننده را شنیده ای ؟ و آهنگساز و ترانه سرا حذف می شوند ! ولی در قدیم ترها اینگونه نبود و اهالی هنر و رسانه ها و حتی مردم کوچه و بازار قدر نمک دست و پنجه و ذهن خلاق آفریدگاران یک اثر را می دانستند و جالب این بود که در گذشته یک اثر با چند خواننده ضبط می شد تا آنکه بهتر می خواند پیدا شود مثل همین ترانه مرا ببوس که اصل اجرای آن با صدای خانم پروانه (خواننده ای آذری که آن روزها فعال بودند) ضبط شده است که نام اثر روی صفحه ( آخرین بوسه ) ذکر شده است.
حسن گلنراقی که در یک مهمانی اثر مرا ببوس را با صدای پوراندخت وفادار می شنود و این اتفاق تاریخی بود که ماجرای این بوسه تاریخ ساز شد و گلنراقی از آن مهمانی بجز ماکولات و اشربه که همه خوردند برداشت بهتری کرد و حضور در لیست مهمانهای آن محفل باعث شد برای همیشه تاریخ موسیقی ایران ماندگار شود. و گلنراقی بعد آهنگی هم به نام ” دل دارم قلوه دارم ” را می خواند که مورد استقبال قرار نگرفت و او دریافت هیچ اثری نمی تواند مثل مراببوس مقبول عام و خاص گردد و در ادامه به همین یک ترانه اکتفا کرد.
روزی در رادیو حسن گلنراقی در استودیو به همراه مشیرهمایون شهردار و پرویزیاحقی که در ارکستر مجید وفادار ساز می زد و کارهای استاد را ازهمانجا می شناخت و به آن ها مسلط بود کار مراببوس بصورت بداهه و دلی ضبط می شود ولی در پایان ضبط پرویز یاحقی به دستخط خودش روی ریل ضبط شده می نویسد پخش نشود و دلیلش هم این بوده است که از آهنگساز اثر اجازه نداشتند . چند روز بعد در برنامه ای در رادیو که بحالت مسابقه رادیویی بوده است و اثری پخش می شده و مردم آهنگساز و شاعر اثر را حدس می زدند و برنده می شدند با نظر مشیر همایون که خودش مدیر وقت بوده است این اثر پخش می شود و می شود یک بوسه و این همه ماجرا و این شد که اثر مرا ببوس بدون اجازه خالق اثر عیان شد و این اتفاق هنری و شخصیت بزرگ و حیای مجید وفادار انگار باعث شد این روزها هم بعد از گذشت نیم قرن دیگر اسمش را نبرند و یک شاهکار هنری فقط با نام خواننده اتفاقی نه انتخابی آن ! مصادره شود و عجیب است از رسانه راوی که بدون تحقیق و با دانشی قلیل اثر را شرح و تفصیل می کنند .
به نظرمن این اثر باید در سالروز و نکوداشت مجید وفادار و یا حیدر رقابی رونمایی شود و برای سالروز حسن گلنراقی ترانه ( دل دارم قلوه دارم ) البته اگر ارزش ارائه در کارنامه هنری یک هنرمند را دارد معرفی و پخش شود.
مجید وفادار با بالغ بر 300 تصنیف ماندگار که تعداد قلیلی از آنها شناخته و اجرا شده اند که البته همین تعداد قلیل دستمایه شهرت خیلی از خوانندگان نسل جدید امروز نیز شده است ، شب جدایی را خواندند ، زهره و گلنار را خواندند و معروف شدند ولی قدر و ارج مجید وفادار را ندانستند.
و مهم اینکه در آن روزها با اوج گیری صنعت فیلمفارسی آهنگسازی فیلم نیز اوج گرفت که مجید وفادار نیز در این کاروان خوش درخشید و حدود 50 آهنگسازی فیلم در کارنامه اش دارد مثل امیر ارسلان و … که یکی از این آثار در موسیقی فیلم اتهام در سال 1335 است . قطعه مرا ببوس برای این فیلم در حدود سالهای 1332 ساخته و پرداخته شد که برای فیلم باید استفاده میشد و با صدای بانو پروانه ضبط گردید ،
و اینکه در فیلم خانم ژاله علو اثر را لب زدند و جالب همین است که چگونه شایع اثر خوانش یک افسر در شب اعدامش بوده است . البته انکار نمی شود خاصیتی در صدای حسن گلنراقی بود اثر را شنیدینی تر کرد چون ذات اثر انگار برای صدای مرد بهتر ادا می شد و بعد از بانو پروانه اثر را خوب خواند ولی خیلی ها معتقدند کاش این اثر را هم داریوش رفیعی می خواند … ایکاش.
اثر مرا ببوس در فیلم اتهام بعنوان آهنگ وداع پخش شد و هرگز نباید آن را یک اثر سیاسی دانست چون همین اندیشه غلط باعث شده است سالهاست این اثر اقبال اخذ مجوز و بازاجرا در ارکسترهای امروز را ازدست بدهد و حرف و نقل های نا صائب اثر را روی خطوط قرمز این روزها قرار داده است که محکم باید گفت اثر مراببوس یک اثر عاشقانه تغزلی شاهکار است و هرگز سیاسی نبوده و نیست.
در آن روزها چون جریان های چپی و راستی و جناح بندی های سیاسی در جامعه تازه اوج گرفته بود هر جناحی سعی داشت خودش را به جریانی اجتماعی بچسباند تا به اقبال عمومی نزدیک شود و این اتفاق مشمول اثر موفق مراببوس نیز شد که برادر زاده استاد وفادار پوراندخت بعنوان اولین خواننده آثار ایشان که در اغلب تمرینات خانگی بعد از خلق یک اثر من آنرا اول یاد می گرفت و می خواند و نیز خواننده سالهای 1337 و 1338 در ارکستر عمویش در رادیو درباره اثر جاودانه مراببوس این ارتباط را به یقین انکار می نماید و می گوید این اثر یک اثر عاشقانه و تغزلی شاهکار است.
در سالهای اخیر و حتی در نسل گلها بودند هنرمندانی که آثار نسل گذشته خود را برداشتی از یک ملودی غیر ایرانی معرفی کردند و در پاسخ باید گفت با وجود محدود بودن رسانه های آن روزها امکان پخش و شنود آثار غیر ایرانی و غربی کم بوده است لیکن معلوم نیست چرا حضرت علی تجویدی عزیز که خود در کوران حضور خوانندگان و ترانه سرایان و همنوازان آنچنانی در باغ ها و تفرج گاههای سراسر لذت و تخدیر آثار زیادی خلق کردند بگویند این اثر شبیه آهنگی دیگر است مهم نیست چون شاید راوی سنی بوده است.
خیلی از نسل گلها سر سفره مجید وفادار ارتزاق کردند و نان خوری کردند چرا که با خوانندگانی که مجید وفادار بار آورد و این خوانندگان در کلاس پربار و ارزشمند مجید خان خواندن تصنیف ایرانی یاد گرفتند، توانستند معروف شوند و شهرت آنها مبتدا به شهرت خوانندگان دست پرورده مجیدخان بود و ایشان و تمام آنچه به آن می نازند تالی هنر مجید وفادارند اگرچه آثارشان نیز رگه هایی از کپی ناعلمانه فنون و رموز مجید وفادار است که اگر لازم به پرده دری شد این نسخه برداری ها همه موجود است و قابل پخش! ولی بگذریم بهتر است چراکه هر جمله از هر شاگردی گرد تکدری بر چهره استادی نمی نشاند که نگرانش باشیم و می بخشیمشان ؛ و اگر از اینکه سهمی از یک بوسه شفابخش مجید وفادار به ایشان نرسیده است که همچون گلنراقی به درمان برسند و معروف شوند دلخورند من بعنوان سرپرست طرح بازآفرینی آثار باشکوه استاد فقید مجید وفادار به نیابت از خاندان استاد برای بوسیدنشان اعلام آمادگی می کنم ، ولی چون شاید این بوسه خواهان اقبال ذاتی گلنراقی را نداشته باشند قولی بابت شهرت این بوسه بر رخشان نمی دهم چون بوسه می شود داد ولی باز شاهی بر شانه هرکس نخواهد نشست.
این مکتوب سندی باشد برای عمق اندیشان پخته و سطحی نگران خام که بدانند تا ندانسته نمانند و نیز شبکه های داخلی و خارجی فارسی زبان حقیقی یا مجازی که ، در قلّت محتوا اگر بمانند ، این گونه برنامه ها را بدون تحلیل محتوی تهیه و پخش می کنند بدانند تا از این مقطع تاریخی مانع این انحراف غیر فرهنگی در موسیقی ایرانی باشم و تاریخچه یک اثر منبعد درست و سلیم شرح و بسط گردد.
درود و سپاس بر عاشقان فرهنگ اصیل موسیقی ایران و آثار مجید وفادار که یک بوسه اش این چنین مشتاق و شیفته دارد و بدرود.
علی رضا امینی
محقق،مولف ،موسیقیدان
تهران – تابستان 1398
حمید وفادار (تهران ۱۲۹۳ـ۱۳۶۸ش)
نوازندۀ تار و از شاگردان درویشخان بود و بعدها از محضر علیاکبر شهنازی نیز بهره برد. از جوانی همراه برادرش مجید وفادار برنامهها و کنسرتهای بسیاری برگزار کرد در سال ۱۳۲۱ بامجید وفادارارکستر برادران وفادار را تشکیل دادند که بهسبب کمبود امکانات ضبط در آن زمان، چیزی از آنها ضبط نشده است. حمید وفادار از سال ۱۳۲۸ازرادیو کناره گرفت و به نواختن برای خود پرداخت. روش او در تارنوازی ابتکاری و برگرفته از روش استادانش بود. از تارنوازی حمید وفادار چند قطعه خوشبختانه موجود میباشد و همین اندک هم توانایی اورا در زمان خود به رخ می کشد مضراب حمید وفادار بسیار گوشنوازو دلنشین میباشد و سلوهای او گویای ظرافت نواختن ملودیهابر روی تار هست و صدای تار او بیان کننده ی احساسی بسیار عاشقانه هست .سال ۱۳۱۲ بانو ملوک ضرابی کنسرتی در تهران برگزار کردند که نوازنده تار حمید وفادار بود و این نشان از تبحر این نوازنده در نواختن تار را نشان میداد حمید وفادار دو آهنگ هم ساخت که در بزرگداشتی که بمناسبت برادران وفادار به همت بانو پوران وفادار در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد خواننده ای جوان آهنگ حمید وفادار را باز خونی کردند و بی گمان مهارت حمید وفادار درآهنگسازی ودر زمان خود بسیار قابل توجه بوده و اما اینکه چرا ایشون خیلی کم کار بوده اند جای سوال میباشد ؟چرا که هم در آهنگسازی و هم در نوازندگی در عصر خود از بسیاری از افراد یک سر و گردن بالاتر بود .
حمید وفادار پدر بانو پوران وفادار میباشد خانواده ای که یک تنه بار موسیقی را بدوش کشیدند و با خلق آثاری بسیار گرانبها سهم بسزایی در فرهنگ غنی موسیقی ملی ایران ایجاد کردند حمید وفادار در نهم اسفند ۱۳۶۹چهره در نقاب خاک کشید اما آنها هرگز از خاطر انسانهای این سرزمین اهورایی نمی روند یاد و نامشان جاودان باد و از همین جا برای خانم پوران وفادار آرزوی سلامتی دارم که باتلاشهای بی پایان خود یاد و نام خانواده بزرگ وفادار را زنده نگه میدارند
شایان ذکر است که علیرضا امینی (موسیقیدان، موسیقیپژوه و فعال سرشناس رسانهای)، فعالیتش در حوزه گنجینه آثار مرحوم استاد مجید وفادار را با بازسازی و بازاجرایی آثار وی آغاز کرد و از سال 96 تا الان، حدود 30 اثر جدید از مجید وفادار را روی صحنه برده است. کنسرتهای برج میلاد، تالار اندیشه و تالار وحدت ( با بازخوانی هنرمندانی چون: محمد معتمدی، مجید حسینخانی، سرکار خانم بانو پوراندخت وفادار، دکتر مسعود مظلوم و مهرداد مظلوم)؛ از جمله فعالیتهای اخیر امینی در تناوب زمانی شهریور 96 تا شهریور 98 میباشد. مجموعهی پخش شده “بگو کجایی” با صدای محمد معتمدی و دو مجموعه دیگر با دو خواننده دیگر، در آستانه نشر از علیرضا امینی در این خصوص است.
نت از کفم رها ابوالقاسم عارف قزوینی افشاری آوانگاری نیما فریدونی و ایمان ملکی
در این محصول آوانگاری احمد جباریان از اجرای بانو مرضیه نیز قرار گرفته است.
این نت در آواز افشاری مایههای سل و ر تهیه شدهاست.
از کفم رها ابوالقاسم عارف قزوینی محمدرضا شجریان افشاری.mp4
Mohammadreza Shajarian – Tasnif Az Kafam Raha (محمدرضا شجریان – تصنیف از کفم رها)
عارف بنا به آنچه در دیوانش نوشته این تصنیف را پس از جدایی از «دوست وفادارش» استادعلیمحمد معمارباشی بین قم و اصفهان ساخته است (سال ۱۳۲۹ ه.ق).
از کفم رها
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
«از کفم رها»
ترانه عارف قزوینی
ژانر موسیقی سنتی ایرانی (در آواز افشاری)
آهنگساز(ها) عارف قزوینی
ترانهسرا(ها) عارف قزوینی
«از کفم رها شد قرار دل» یا به اختصار «از کفم رها» تصنیفی در یک بند از عارف قزوینی است که سال ۱۳۲۹ هجری قمری ساخته شد. اصل این تصنیف ۱۴ بیت دارد و در آواز افشاری آهنگسازی شده، اگرچه نسخهٔ دیگری از تصنیف نیز در آواز ابوعطا بعدها ضبط و منتشر شده است. خوانندگان مختلفی نظیر عبدالله دوامی، مرضیه، محمدرضا شجریان، سیما بینا، سیما مافیها، محمد معتمدی و مهدیه محمدخانی این تصنیف را به آواز خواندهاند، اگر چه معمولاً فقط چند بیت از آن را یکجا اجرا کردهاند.
از کفم رها از آثار شاخص و ستایششدهٔ عارف است و نسخهای از آن که به آواز عبدالله دوامی و ساز درویشخان در تفلیس ضبط شده بود، به عنوان یکی از مشهورترین صفحههای ضبطشده توسط دوامی شناخته میشود.
تاریخچه
تصنیف از کفم رها ساختهٔ عارف قزوینی (۱۲۵۹ – ۱ بهمن ۱۳۱۲)، شاعر، تصنیفساز و خوشنویس اهل قزوین است. عارف در سال ۱۳۱۶ ه.ق (۱۲۷۷ تا ۱۲۷۸ ه.خ) برای نخستین بار به تهران آمد و در ۱۳۳۵ ه.ق در حمایت از جنبش مشروطه تهران را به مقصد کرمانشاه ترک کرد. بیشتر آثار عارف اشعار سیاسی دارند و از او به عنوان اولین کسی که از تصنیف برای اهداف سیاسی استفاده کرد یاد شدهاست اما او حدود ۲۵ تصنیف عاشقانه نیز ساخته که از کفم رها یکی از آنهاست.[۱]
عارف دربارهٔ چگونگی این تصنیف چنین توضیح دادهاست که آن را در سال ۱۳۲۹ ه.ق پس از جدایی از «دوست وفادار[ش] علیمحمد معمارباشی» در مکانی بین قم و اصفهان ساخت. این تصنیف ابتدا با عنوان «تصنیف چهاردهم» در دیوان عارف چاپ شد.[۲] عبدالله دوامی که در همان سالِ ۱۳۲۹ ه.ق عازم تفلیس بود تا قطعات موسیقی را روی صفحه گرامافون ضبط کند، به خواهش عارف قزوینی از درویشخان که همسفرش بود درخواست میکند تا قطعهای دیگر با نام «تصنیف شوستر» را (که محتوای سیاسی داشت و در آن به مورگان شوستر، حقوقدان آمریکایی که در استخدام دولت ایران بود اشاره شده بود) را اجرا و ضبط کند. درویشخان به دلیل محتوای سیاسیِ آن تصنیف، از ضبط آن سر باز میزند. در یکی از جلسات ضبط موسیقی، دوامی ناگهان شروع به اجرای تصنیف شوستر میکند که باعث خشم درویشخان میشود چنانکه او با مشت پوستِ سازِ تار را پاره و استودیو را ترک میکند اما نهایتاً دوامی موفق میشود درویشخان را متقاعد کند که یک تصنیف غیر سیاسی از عارف خوانده شود و لذا تصنیف از کفم رها به آواز افشاری اجرا و ضبط میشود.[۳][۴]
خوانندگان
اجرای محمدرضا شجریان
اجرای محمدرضا لطفی در آواز ابوعطا
این اجرا بر خلاف نسخهٔ اصلی، در افشاری نیست بلکه در ابوعطا خوانده شدهاست.
نت ۲۰ میزان نخست تصنیف از کفم رها، به روایت ارشد تهماسبی[۵]
عبدالله دوامی، مرضیه، محمدرضا شجریان و سیما بینا از جمله خوانندگانی هستند که تا کنون «از کفم رها» را خواندهاند.[۶] دوامی با تار درویش خان، شجریان در دههٔ ۱۳۵۰ ه.خ با تنظیم فرامرز پایور در آلبوم انتظار دل (۱۳۵۸)[۷] و نیز بعداً در آلبوم آرام جان (۱۳۷۷)،[۸] و سیما بینا با آهنگسازی محمدرضا لطفی در آلبوم چاووش ۸ (۱۳۵۷) آن را اجرا کردهاند.[۹] تفاوت اجرای شجریان با اجرای دوامی و سیما بینا در آن است که شجریان بیت هفتم این تصنیف («بعد از این ضرر ابلهم مگر …») را در گوشه عراق خواندهاست.[۱۰]
همچنین محمد معتمدی در آلبوم یادواره عارف قزوینی با آهنگسازی محمدرضا لطفی این تصنیف را اجرا کرده،[۱۱] و خودِ محمدرضا لطفی نیز اجرایی از این تصنیف در آواز ابوعطا را در آلبوم خموشانه گنجاندهاست.[۱۲] پیش از او، مرضیه نیز این تصنیف را در آواز ابوعطا اجرا کرده بود؛ این اجرا با تنظیم روحالله خالقی در مجموعهٔ گلهای رنگارنگ شمارهٔ ۳۱۶ منتشر شد.[۱۳]
نقد
صادق رضازاده شفق که این تصنیف را به ترکی در استانبول منتشر کردهاست، آن را از شاهکارهای عارف خواندهاست.[۱۴] این تصنیف یکی از معروفترین آثار عارف است[۱۵] و از بین صفحههایی که دوامی ضبط کرده، صفحهای که حاوی این تصنیف است شهرت بسیاری دارد.[۱۶]
شعر
این تصنیف در قالب یک غزل با ۱۴ بیت سروده شدهاست ولی مشخص نیست که آیا عارف خود تمام آن را یکجا اجرا میکرده یا نه. خوانندگان پس از او، عموماً ۳ تا ۶ بیت آن را به صورت یکجا اجرا کردهاند.[۱۷]
از کفم رها شد قرار دل نیست دست من اختیار دل
هیز و هرزهگرد ضد اهل درد گشته زین در آن در مدار دل
بیشرفتر از دل مجو که نیست غیر ننگ و عار کار و بار دل
خجلتم کشد پیش چشم از آنک بود بهر من در فشار دل
بس که هر کجا رفت و برنگشت دیده شد سفید زانتظار دل
عمر شدم حرام باختم تمام آبرو و نام در قمار دل
بعد از این ضرر ابلهم اگر خم کنم کمر زیر بار دل
هر دو ناکسیم گر دگر رسیم دل به کار من من به کار دل
داغدار چون لالهاش کنم تا به کی توان بود خار دل
همچو رستم از تیر غم کنم کور چشم اسفندیار دل
خون دل بریخت از دو چشم من خوش دلم از این انتحار دل
افتخار مرد در درستی است وز شکستگی است اعتبار دل
عارف اینقدر لاف تا به کی شیر عاجز است از شکار دل
مقتدرترین خسروان شدند محور در کف اقتدار دل
— عارف قزوینی[۱۸]
پانویس
آقاییپور، عارف، حنجره انقلاب مشروطه، ۲۴۷.
تهماسبی، تصنیفهای عارف، ۷۷.
آقاییپور، عارف، حنجره انقلاب مشروطه، ۲۴۹–۲۵۰.
سپنتا، آزادیخواهی و ظلمستیزی در موسیقی ایران، ۴۸.
تهماسبی، تصنیفهای عارف، ۷۹.
تهماسبی، تصنیفهای عارف، ۷۷.
تصنیفهای خاطرهانگیز.
پشت جلد آلبوم آرام جان.
پشت جلد آلبوم چاووش ۸.
تهماسبی، تصنیفهای عارف، ۷۸.
پشت جلد آلبوم یادواره عارف قزوینی.
پشت جلد آلبوم خموشانه.
گلهای رنگارنگ ۳۱۷.
تهماسبی، تصنیفهای عارف، ۷۷.
میرزانژاد موحد، … ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید، ۵۸.
میرعلیاکبری، شناسنامهای برای ردیف آوازی ایران، ۷۳.
تهماسبی، تصنیفهای عارف، ۷۸.
تهماسبی، تصنیفهای عارف، ۷۷.
منابع
آقاییپور، شهرام (۱۳۸۵). «عارف، حنجره انقلاب مشروطه (نگاهی به تأثیر انقلاب مشروطه بر موسیقی ایران)». گنجینه اسناد (۶۲): ۲۴۶–۲۵۲. دریافتشده در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ – به واسطهٔ نورمگز.
تهماسبی، ارشد (۱۳۸۲). تصنیفهای عارف. تهران: ماهور. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۴۰۹۸۳-۵.
سپنتا، ساسان (۱۳۶۹). «آزادیخواهی و ظلمستیزی در موسیقی ایران (بررسی تأثیر زمینههای اجتماعی در موسیقی ایران از عهد باستان تا کودتای ۲۸ مرداد)». ادبستان فرهنگ و هنر (۶): ۴۶–۴۸. دریافتشده در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ – به واسطهٔ نورمگز.
میرزانژاد موحد، هادی (۱۳۷۲). «… ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید». ادبستان فرهنگ و هنر (۴۴): ۵۶–۶۰. دریافتشده در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ – به واسطهٔ نورمگز.
میرعلیاکبری، محمود (۱۳۷۱). «شناسنامهای برای ردیف آوازی ایران (به یاد استاد عبدالله دوامی)». ادبستان فرهنگ و هنر (۳۲): ۷۲–۷۳. دریافتشده در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ – به واسطهٔ نورمگز.
«تصنیفهای خاطره انگیز استاد محمدرضا شجریان». ایرنا. ۱ شهریور ۱۳۹۵. دریافتشده در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸.
«پشت جلد آلبوم چاووش ۸». تهران: کانون فرهنگی و هنری چاووش. ۱۳۵۷.
«گلهای رنگارنگ ۳۱۶». وبگاه گلها. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۹.
پشت جلد آلبوم آرام جان، وین: دلآواز، ۱۳۷۷
پشت جلد آلبوم خموشانه، تهران: آوای شیدا، ۱۳۸۵
پشت جلد آلبوم یادواره عارف قزوینی، تهران: آوای شیدا، ۱۳۸۶
استاد محمدرضا لطفی – از کفم رها | Mohammad Reza Lotfi – Az Kafam Raha
بهار دلکش
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
«بهار دلکش» یکی از تصنیفهای درویشخان[۱][۲] است که در آواز ابوعطا، گوشهٔ حجاز اجرا شدهاست. تاکنون خوانندگان چندی چون عبدالله دوامی، محمدرضا شجریان، علیرضا قربانی، رشید بهبودف، عارف،شکیلا، وحید تاج، سالار عقیلی، دریا دادور، و محمد معتمدی،سید خلیل عالی نژاد[۳] این تصنیف را اجرا کردهاند.
ترانه
در بعضی منابع به اشتباه ابداع تصنیف بهار دلکش به عارف قزوینی منسوب شده است از جمله مجلهٔ موسیقی شماره ۲۰ و آلبوم عشق داند (از آثار لطفی و شجریان). جالب این که لطفی و شجریان در اجرایی که در سال ۱۳۵۴ در تلویزیون ملی ایران داشتند این تصنیف را به نام درویش خوانده و نواخته بودند. روحالله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران از این تصنیف به عنوان یکی از آثار درویشخان یاد کرده است. ارشد تهماسبی در کتاب تصانیف عارف، ذکری از این آهنگ به میان نیاورده در حالی که در کتاب مجموعهٔ آثار درویشخان، نُت و شعر آن را آورده است. فرامرز پایور هم در کتاب ردیف آوازی و تصنیفهای قدیمی دوامی مینویسد: «آهنگ از درویشخان و شعر از ملکالشعرای بهار است که در مجلس شورای ملی به نفع حریقزدگان شهر آمل، تخصیص داده شده و در سال ۱۲۹۴ خورشیدی خوانده و اجرا شده است. بندهای دیگر این تصنیف در دیوان عارف آمده است.» [۴] مجله موسیقی شماره ۱۷، آلبوم ترانههای ایرانی، کتاب آهنگهای اصیل ایرانی نیز تصنیف را از درویشخان میدانند.
متن تصنیف
بند یکم
بهار دلکش رسید و دل بهجا نباشد از آنکه دلبر دمی به فکر ما نباشد
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن که جنگ و کین با من حزین روا نباشد
صبحدم بلبل، بر درخت گل، بهخنده میگفت نازنینان را، مهجبینان را، وفا نباشد
بند دوم
اگر که با این دل حزین تو عهد بستی حبیب من، با رقیب من، چرا نشستی؟
چرا دلم را عزیز من، ز کینه خستی؟ بیا بَرَم شبی از وفا ای مه الستی
تازه کن عهدی که با ما بستی
بند سوم
به باغ رفتم دمی به گل نظاره کردم چو غنچه پیراهن از غم تو پاره کردم
روا نباشد اگر ز من کناره جویی که من ز بهر تو از جهان کناره کردم
ای پری پیکر، سرو سیمین بر، لعبت بهاری مهوشی جانی، دلکشی اما، وفا نداری
بند چهارم
به باغ رفتم چو عارضت گلی ندیدم ز گلشنات از مراد دل گلی نچیدم
به خاک کوی تو لاجرم وطن گزیدم ببین در وطن از رفیقانت،
وز رقیبانت، در وطنخواهی چهها کشیدم
بند پنجم
ز جشن جمشید جم، دلی نمانده خرم از آن که اهرمن را مکان بود به کشور جم
به پادشه عجم بده ز باده جامی مگر که پادشه عجم ز دل برد غم
خسرو ایران، باد جاویدان، به تخت شاهی دشمنش بی جان، ملکش آبادان، چنان که خواهی
بند ششم
ز جنگ بینالملل مرا خبر نباشد ز بارش تیر آهنین حذر نباشد
مرا به غیر از غمت غم دگر نباشد تو شاه منی، با ولای تو، با صفای تو
از رقیبانم حذر نباشد
پانویس
«تصنیف بهار دلکش». فرارو.
«گلهای تازه ۱۶۲». گلها.
«خوانندهی شناخته شدهی موسیقی سنتی ایران با ارکستر فرهنگ و هنر روی صحنه رفت». موسیقی ما. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷.
«تصنیف شمارهی ۳۵». گنجور.
منابع
وب سایت خبری، تحلیلی فرارو
آلبوم «عشق داند» اثر محمد رضا لطفی و محمد رضا شجریان
پیوند به بیرون
اجرای تلویزیونی بهار دلکش (اساتید لطفی و شجریان)
اجرای بهار دلکش از شجریان با تنظیم فرامرز پایور
فیلم اجرای بهار دلکش از شجریان و لطفی پیش از انقلاب
نت نمیدانم چه در پیمانه کردی عارف قزوینی آواز افشاری
این نت در آواز افشاری مایههای ر، سل، دو و لا تهیه شدهاست.
در این محصول نت تنظیم محمدرضا لطفی در آلبوم به یاد عارف هم قرار دارد.
«نمیدانم چه در پیمانه کردی»
تکآهنگ اثر عارف قزوینی
سبک موسیقی سنتی ایرانی
ترانهسرا عارف قزوینی
آهنگساز عارف قزوینی
این اثر با صدای عبدالله دوامی، الهه، پریسا، شهرام ناظری، سیما بینا و محمد معتمدی اجرا شده است.
«نمیدانم چه در پیمانه کردی» تصنیفی در سه بند (با یک بیت اضافه) از عارف قزوینی است که سال ۱۳۲۶ ه.ق در آواز افشاری ساخته شد.
این تصنیف از ساختههای عاشقانهٔ ایام جوانی عارف است و مضامین اجتماعی-سیاسی در آن به چشم نمیخورد. از خوانندگانی که تاکنون آن را اجرا کردهاند میتوان عبدالله دوامی، الهه، پریسا، شهرام ناظری، سیما بینا و محمد معتمدی را نام برد.
تصنیفهای عارف قزوینی
دیدم صنمی (۱۳۱۵ ه.ق) از خون جوانان وطن لاله دمیده (۱۲۸۸-۱۲۹۲ ه.ق) آمان (۱۳۲۶ ه.ق) نمیدانم چه در پیمانه کردی (۱۳۲۶ ه.ق) نکنم اگر چاره دل هرجایی را (۱۳۲۷ ه.ق) دل هوس سبزه و صحرا ندارد (۱۳۲۸ ه.ق) گریه را به مستی بهانه کردم (۱۳۲۸ ه.ق) از کفم رها (۱۳۲۹ ه.ق) باد فرحبخش بهاری (۱۳۳۰ ه.ق) چه شورها (۱۳۳۶ ه.ق) گریه کن (۱۳۴۰ ه.ق) باد خزانی (حدود ۱۳۰۳ ه.ش)
نمی دانم چه در پیمانه کردی (جانم)
تو لیلی وش مرا دیوانه کردی
(جانم، دیوانه کردی، جانم، دیوانه کردی، خدا، دیوانه کردی)
چه شد اندر دل من جا گرفتی (جانم)
مکان در خانۀ ویرانه کردی
(جانم، ویرانه کردی، جانم، ویرانه کردی، خدا، خدا، ویرانه کردی)
ای تو تمنای من، یار زیبای من، توئی لیلای من
مرا مجنون صفت دیوانه کردی
(جانم، دیوانه کردی، جانم، دیوانه کردی، خدا، دلم، دیوانه کردی)
زدی از هر طرف آتش چو شمعم
مرا بیچاره چون پروانه کردی
پریشان روز عالم شد از آن روز
که بر زلف پریشان شانه کردی
ای یار سنگین دلم
لعبت خوشگلم
سراپا در دلم
به فقیران نظر شاهانه کردی…الخ
شدی تا آشنای من از آن روز
مرا از خویش و از بیگانه کردی
چه گفتت زاهدا پیر خرابات
که ترک سبحۀ صد دانه کردی
ای تو تمنای من
یار زیبای من
توئی لیلای من
مرا مجنون صفت دیوانه کردی… الخ
به رندی شهره شد نام تو عارف
که ترک دین و دل رندانه کردی
پریسا نمی دانم چه در پیمانه کردی عارف قزوینی Parisa Nemidanam Che Dar Peymaneh Kardi Aref Qazvini