‎⁨نت ملا ممدجان آهنگ محلی افغانی آوانگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨نت ملا ممدجان آهنگ محلی افغانی آوانگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨نت ملا ممدجان آهنگ محلی افغانی آوانگاری نیما فریدونی⁩
این نت در دستگاه شور مایه‌های سل و می تهیه شده‌است.

گذشته آهنگ “گلزار” و “لاله زار”
میرنظام‌الدین علی‌شیر نوائی(۱۴۴۱- ۱۵۰۱ ) يا فانی در پهلوى نقاشى “نقش ونگارى” امیر خسرو دهلوی شاعر معمار و زیر و شاگرد نورالدين جامی بود. آهنگ ملا محمد جان نوائی هفت قرنه شد! موسیقی “گلزار” و “لاله زار” نوت موسيقى مقام ى يا گامى يا هنگامی هفتگاه در زبانهای ایرانی بويژه پارسى – موسيقى ميخانه ای خراباتى در زبانهای تورانى و موسيقى ” سوارا” يا “سرگام ” هفت گانه هندى باهم پيوند ناگستنى دارند. موسیقی میخانه‌ای یا میخانا نوعی موسیقی خرابات باکو است. مهستی گنجوی (قرن یازده و دوازد ميلادى) و نظامى گنجوى (قرن دوازد ميلادى) آنجا رفت و آمد مى کردند. برای نخستین بار گردشگر آلمانی سدهٔ ۱۷ بنام آدام اولئاریوس (۱۶۰۳–۱۶۷۱) پژوهشگر، ریاضیدان، جغرافیدان و کتاب‌دار آلمانی واژهٔ خرابات را در آلمان آشنا کرد. وی دیوان‌های گلستان و بوستان را از فارسی به آلمانی برگردان کرد. او در سفرش به ایران‌زمین (کشورهای ایران‌زمین هنوز مرزکشی نشده بود) از راه دریای مازندران به شرق ایران به آذربایجان رفته بود. پيوند موسيقى “سرگام ” هفت گانه هندى در موسيقى “نقش و نگار” به امیر خسرو دهلوی نسبت شد. راستى که در دیوان امیر، 108 بار “نقش ونگار” ذکر گرديده است. در بابرنامه نگاريده شده است : “علی بیگ شیر نوائی شش مثنوى ٬ پنج تقليد خمسه ( منظورخمسهٔ نظامی یا پنج گنج نظامی) زبان پرنده گان، منطق پرنده گان ” چهار دیوان غزالی با عنوان … او همچنین ملودی های عالی در موسیقی ساخت.”[۱] جان بیلی در کتاب سال ١٩٨٨ مى نويسد: در موسیقی دستگاهی ، با تشویق و حمایت علی شیر نوایی ، برای بسیاری به برجستگی و شهرت خود دست یافتند … در ابتدا او با علم موسیقی آشنا نبود و علی شیر بیگ او (نامعلوم) را طعنه مى داد. اما ، یک سال ، … انواع مختلفی از قطعه ذکر شده است: “پیشرو” ، “نقش” علی شیر نوایی ، […] ، سوران ، که مربوط به برخی آهنگ های آهنگین و موزون است [..]. او برخی از رباعیات خوب نیز [] او “نقش” و مقدمه های خوبی دارد. هیچ کس شناخته نشده است که به اندازه علی شر بیگ حامی و مشوق هنرمندان باشد. ”

وى در موسیقی فنى ، از اهمیت و محبوبیت از طریق تشویق و حمایت علی شیر نوائی بسیاری برخوردار شد […] در ابتدا او با علم موسیقی آشنا نبود و علی سربگ او را با جهل خود فریب داد؛ اما، یک سال،[ .] چندین نوع از پارچه شده است: “پيش قراول و “، “نقش” ”

دكتر عبادالله بهاری ـ پژوهشگر هنر ایرانی که پژوهش 40 ساله پيرامون آثار كمال‌الدين بهزاد دارد. حاصل تحقیقات عبادالله بهاری در مورد كمال‌الدين بهزاد، کتابی است كه چند سال پيش به زبان انگلیسی در لندن منتشر شد. : ” میرعلی شیر ، که مسئول خزانه داری سلطان و وزیر خزانه داری بود ، نقش مهمی در موفقیت دولت وی داشت. وی شاعر برجسته ای در ترکی چغاتى بود. استفاده از اسم مستعار بود. دیوان اشعار وى بدون شک در مجالس موسيقى نواخته و سرودها خوانده مى شد” چهارمين مکتب موسيقى کلاسيک هند از هم آغوشی با زبان فارسی رشد کرد با احتمال قوى ” آهنگ ملا محمد جان” امیر شیر على نواىى را تیموریان يا بابر خوداش به آگره و دهلى هندبردند. سند و ثبوت در انترنت قابل دريافت است: زمانیکه حکومت هند نوت موسيقى سرگامى يا مقامى علی‌شیر نوایی را تقریبا در سال ١٩٠٦ ميلادى به اختیار استاد غلام حسین (١٨٧٦- در مرگ 18 سپتامبر ١٩٦٧ ميلادى در کابل) پدر محمدحسین سرآهنگ از موسيقى نوازان خرابات کابل براى نواختن در کلکته هند قرار داد. از آن استاد یک نوار باخود به خرابات کابل آورد. بجای مزار نام کابل را مى گرفت. استاد غلام حسین موسيقى نوائی را تنها با نيمه دوم بند برگردان “مُلّامحمدجان” مى نواخت. در آنزمان نيمه اول بند برگردان “بیا که بریم به مزار…” را برگردان نمى نمود.

داستان عاشقانهٔ عایشه و ملامحمدجان
سرود ملامحمدجان در بیان سوزِ دل عایشه، دختر عاشقی است که نذر گرفته در ایام نوروز به مزار شریف برود و در جوار آرامگاه مولا علی دعا کند، تا آرزویش که رسیدن به ملامحمدجان است برآورده گردد.

در رابطه با داستان عاشقانه عایشه و ملامحمدجان در کتاب‌های مربوط به تاریخ هرات و اخبار و روزنامه‌ها بارها مطالبی نوشته شده و رادیو افغانستان نیز در سال‌های دهه پنجاه خورشیدی این داستان را چندین بار نشر نمود. روایت داستان عاشقانهٔ عایشه و ملامحمدجان به این شرح است:

در عهد فرمانروایی تیموریان در هرات، به ویژه در عصر سلطان حسین بایقرا (فرمانروایی: ۱۵۰۶–۱۴۶۹ م)، مردم از تمام قلمرو آنان در نوروز به مسجد کبود به مزار شریف می‌آمدند و دولت خرج عروسی جوانانی را که در مزار شریف عروسی می‌کردند می‌پرداخت. دوران تیموری عصر شکوفایی هنر در هرات بود و مدارس متعددی در این شهر تأسیس شد و شاگردان در این مدارس به تحصیل علوم و فنون مختلفه می‌پرداختند. یکی از این مدارس، مدرسه‌ای بود در نزدیکی سرحدیده در شمال شهر هرات و به جوار زیارت ملاحسین واعظ کاشفی. یکی از طلاب مدرسه به نام ملامحمدجان همه روزه از محل سرحدیره تا چشمه قلمفور که نزدیک زیارت مولانا عبدالرحمن جامی است پیاده طی می‌نمود و صرف و نحو حفظ می‌کرد، ساعتی در کنار چشمه می‌آسود و شکرانه به جای می‌آورد. یکی از روزها جمعی از دختران سرحدیره با عایشه که دختر یکی از افسران مقرب دربار تیموریان بود غرض گرفتن آب از چشمه قلمفور می‌رفتند و ملامحمدجان هم واپس رهسپار مدرسه‌اش بود. در کنار چشمه در حال وضو گرفتن بود که ناگهان بادی با تندی وزیدن گرفت و روسری عایشه را از سرش پرانده و باد آن را نزدیک پای ملامحمدجان آورد. عایشه خواست تا روسری‌اش را بگیرد در همین اثنا چشم ملامحمدجان به عایشه می‌افتد و هر دو دلباخته هم می‌گردند. سر از این تاریخ ملامحمدجان و عایشه عاشق و دلباخته یکدیگر می‌شوند. ملامحمدجان صرف و نحو را کنار می‌گذارد و به فکر ازدواج با عایشه می‌شود و از خانواده‌اش خواستگاری می‌نماید، چون ملامحمدجان طالب‌العلم بی‌بضاعتی می‌باشد پدر عایشه موافقت نمی‌نماید.

این دو عاشق دلباخته نذری را بر عهده می‌گیرند، در صورتی‌که ازدواجشان صورت پذیرد در ایام میلهٔ گل سرخ*[۱] به مزار شریف رفته و مدتی را در آرامگاه علی بن ابی طالب (منظور امام علی نیست)

خاکروبی نمایند. عایشه همواره با دختران سرحدیره در بین عصر و شام به چشمه قلمفور غرض گرفتن آب می‌رفت و در جمع آن‌ها با سوز و درد این آهنگ را با خود زمزمه می‌کرد:
بیا که بریم به مزار مُلاممَدجان*[۲] سَیلِ*[۳] گُلِ لاله‌زار وا وا دلبرجان
به دربار سخی‌جان گله دارم یخن *[۴] پاره ز دست تو نگارم
پس از مرگم بیایی بر مزارم مدامم در دعا در انتظارم
بیا که بریم به مزار ملاممدجان سیل گل لاله‌زار وا وا دلبرجان
به تن کردی گلم رَختِ*[۵] سیاه را کنم تعریف یار بی‌وفا را
به دنیا مه*[۶] اگه غمخوار ندارم بگیرم دامن شیر خدا را
بیا که بریم به مزار ملامامدجان سیل گل لاله‌زار وا وا دلبرجان
بیا زیارت کنیم شیر خدا را به چشم مالیم همان قلف*[۷] طلا را
مه*[۸] دعا می‌کنم آمین بگوین خدا کامیاب کنه هر دوی ما را
بیا که بریم به مزار ملامامدجان سیل گل لاله‌زار وا وا دلبرجان
اتفاقاً در همین اثنا امیر علیشیر نوائی، وزیر دانشمند عصر تیموری با عده‌ای از همراهان خود از آنجا می‌گذشت و در نزدیکی چشمه آوازخوانی عایشه را شنید، توقف نموده و آهنگ را از دور سراپا شنید، با فراست و نکته‌دانی دریافت که در خواندن این سرود فلسفه‌ای نهفته است. امیر پس از شنیدن آهنگ نزد عایشه آمد و با ملایمت و مهربانی از او پرسید که دخترم راست بگو، ملامحمدجان کیست و چرا در آهنگ صدای تو دردی نهفته است؟ عایشه ابتدا از حیا پاسخی نداد و سکوت اختیار کرد؛ ولی امیر علیشیر با شیوهٔ پدرانه به او وعده داد که اگر راستش را بگوید به او کمک خواهد کرد. سپس عایشه ماجرای عاشقانهٔ خود را مفصل به امیر حکایت نموده و افزود که ملامحمدجان از جمله طلاب مدرسهٔ شما است. فردای آنروز امیر شخصاً به خانه پدر عایشه رفت و به‌عنوان پدر ملامحمدجان از عایشه خواستگاری نمود، پدر عایشه که وضع را چنین دید، به احترام شخص امیر به این وصلت راضی گردید. امیر این دو دلباخته را آنطور که تعهد کرده بودند به مزار شریف فرستاد، درآنجا عروسی نمودند و مدتی را در مسجد کبود به صفت خادم ایفای وظیفه کردند.

محلی‌خوانان ترانهٔ ملامحمدجان
آهنگ‌های محلی معمولاً با سازهای دوگانه، سه‌گانه، و چهارگانه اجرا شده و گاهی هم به صورت منفرد بدون سار توسط چوپانان و دهقانان هنگام کار خوانده می‌شود. محلی‌خوانان مشهور هراتی عبارتند از:

خالوی شوقی
کریم شوقی
رحیم خوشخوان
عبدالوهاب مددی
ناوک هروی
گوگوش
امیرجان صبوری
غلام‌دستگیر سرود
غلام‌نبی زنده‌دل فوشنجی
محمدقاسم مسرور
استاد ساربان
پوران، محمد اصفهانی، فتانه ، زویا ثابت و محمد اسماعیلی در سال ۱۳۹۶ خوانندگان ایرانی و گلالی (فریده) معروف به استاد فریده مهوش از خوانندگان زن اهل افغانستان سلما جهانی و آریانا سعید نیز این آهنگ را خوانده‌اند. همچنین سامی یوسف خواننده بریتانیایی ایرانی‌الاصل هم این آهنگ‌را با شعری به زبان پارسی(لهجه افغان) هندی و انگلیسی و عربی خوانده است.
پانویس
^ میله: به معنای دشت و صحرا و در اصطلاح به معنای جشن و تفریح است.
^ ممَد: همان تلفظ لهجه‌ای «محمد» است. (در بازخوانی این ترانه در لهجه کابلی مامد گفته می‌شود)
^ سَیل کردن: در فارسی به معنای «دیدن» است. در زبان خوزی سَی. ل (say.l)- و در زبانهای هندو و آرین See یک ریشه دارند.
^ رَخت: در اینجا بمعنی «لباس» است.
^ مِه: همان «من» (ضمیر شخصی برای اول شخص مفرد) در تلفظ عامیانه
^ قُلف: تلفظ عامیانهٔ «قفل» است.
^ یخن: یقه، گریبان
منابع
نصرالدین سلجوقی (۱۳۸۳)، موسیقی و تئاتر در هرات (ویراست فرامرز تمنا)، تهران: انتشارات توس، ص. ۷۳–۷۵، شابک ۹۶۴-۳۱۵-۶۲۵-۷
Memoirs of Zehir-ed-Din Muhammed Baber, Emperor of Hindustan,Babur, Written by himself, in the Jaghatai Turki London, 1826, translated in English by John Leyden
History of Civilizations of Central Asia : “Turkish word, meaning ‘melody’ (ahang) according to °Alishir Nawa’i
John Baily : Music of Afghanistan: Professional Musicians in the City of Herat, Leydan, 1988
Ebadollah Bahari. Bihzād -, London, 1996
Fatima, Aimen. “Baburnama+selections+AGS+uchun”.


Fataneh – Mola Mamad Jan فتانه ـ ملا ممد جان

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

خلاصه تاريخ و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

خلاصه تاريخ  و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

این مقاله توسط نوازنده ویولن و سه‌تار و پژوهشگر موسیقی ایرانی آقای ناربه باغداسریان نوشته شده‌است.

خلاصه تاریخ موسیقی ایرانو

آشنایی با دستگاههای موسیقی سنتی ایران

برونو نتل، ردیف موسیقی ایرانی را به هنر مینیاتور ایران تشبیه 

می کند که از دور شاید ک ماهمیت به نظر برسد اما با بررسی دقیق و از نزدیک، جزئیات ارزشمند آن را می توان شناخت

در سال ۲۰۰۹، ردیفهای موسیقی ایرانی به عنوان میراث فرهنگی نزد یونسکو به ثبت رسیده است

بررسی تاریخ موسیقی ایران باستان کار دشواری است

از آنجایکه موسیقى هنرى است شفاهی، از سایر هنرها دیرتر و کمتر به نوشته درآمده است

بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از موسیقی ایران است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری موسیقی ایران داشته اند

شرایط ناپایدار ایران به دلیل هجوم مداوم قبایل و کشورهاى بیگانه و نیز نابسامانیهاى داخلى موجب شد که مستندات باقى نماند

اکثر اطلاعات ما در بارۀ موسیقى قدیم ایران بر اساس

نوشته مورخین یونانى

مورخین ایرانى دورهٔ اسلامى

شاهنامه فردوسى و اشعار سایر شعرا

آلات و ادوات موسیقى به دست آمده از کشفیات باستا نشناسى

تمدن ایلام یا ایلامیان

مهرنگاره چغامیش در تپه چغامیش در نزدیکی دزفول کشف شده است

کهن ترین سند و نشانه هم نوازی )ارکستر( در جهاننمایانگر وجود ارکستر بانوان در آن زمان استاین مهرنگاره ۳۴۰۰ سال قدمت دارد

سیمایی از بزم رامشگران را نشان می دهد

در این بزم باستانی )گروه رامشگران(:

سه نوازنده )چنگ و شیپور و تنبک(

یک خواننده 

حکومت ماد

نخستین دولت بزرگ آریایى ها

طبق نوشته هرودوت مورخ یونانی:

در زمان مادها، نیایش های آوازگونهٔ بدون همراهی ساز وجود داشت 

اولین موسیقیدان این دوره شخصی بنام  اوگارِس بوده که در دربار آستیاک آخرینپادشاه ماد زندگی می کرد

هخامنشیان

طبق نظریه هاى برخى مورخان مشرق زمین، قدمت موسیقى ایرانى را در زمان هخامنشى برآورد کرده اند

از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی، موسیقی نقش مهمی بخصوص در دربار داشت هاست

اصطلاح خنیای باستانی ایرانی یک اصطلاح مربوط به عصر پس از هخامنشیان می باشد

در این دوره سه نوع موسیقی رزمی، بزمی و مذهبی وجود داشته است

سلوکیان

دولت هخامنشی به دست اسکندر منقرض شد و به دست سردار یونانی سولوکوس بنیان گذاری شد

در این دوره موسیقی ایران تحت تاثیر موسیقی یونان قرار گرفت

اشکانیان

پادشاهان این سلسله با اینکه ایرانی بودند ، همچنان تحت نفوذ تمدن یونان بودند

در این دوره موسیقی جدیدی در ایران پدید آمد

در این دوره موسیقی آزاد و مردمی شد و از بند دولت و دربار گریخت

در این دوران به کسانى که خواننده، نوازنده و شاعر بودند گوسان گفته مى شد

بقایاى آنها در فرهنگ امروز ایران به صورت عاشیق هاى آذربایجان و یا مطرب هاى لرستان و بخش هاى خراسان موجود است 

ساسانیان

دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید 

این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند

عصر طلایی موسیقی

پایه  ریزى موسیقى ایران به دورهٔ ساسانیان باز مى گردد اسناد اولیهٔ موسیقى ایران متعلق به این دوران است

موسیقى دوره ساسانى را شاید بتوان سرمنشاء فرم ها و شکل هاى موسیقى ایران در قرون بعدى دانست

سنگ نگارهٔ زنان خنیاگر(طاق بستان)

توجه شاهان این سلسله به موسیقى، سبب رونق بیش از پیش و اهمیت و اعتبار آن گردید

اردشیر بابکان

خنیاگران و رامشگران که از دیرباز جزء طبقات متوسط و پست جامعه بودند، به سطح درباریان ترقى داده شدند

او درباریان را به هفت طبقه تقسیم کرده بود و موسیقى دا نها پنجمین طبقه از آنها بودند

خسروپرویز

موسیقى دوره ساسانى به اوج درخشش و نفوذ خود رسید

همه مورخان، دوران خسروپرویز را عصر طلایى موسیقى ایران معرفى کرده اند

انواع موسیقی در ایرانموسیقی بزمی

موسیقی رزمی

موسیقی سوگواریموسیقی در شکارموسیقی آموزشیموسیقی دینی

از مهمترین موسیقىدانان این دورهرامتینبامشادباربد

نکیساآزاد

سرکش )سرکیس(

باربد

برجسته ترین چهره موسیقی بود

مهارت در نوازندگى و آهنگسازى

اولین سیستم موزیک خاورمیانه )به نام خسروانی( را ابداع نموده و آن را به شاه تقدیم نمود

سیستم موسیقی:

«هفت خسروانی» «سی لحن» و «سیصد و شصت دستان» 

شمار آنها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بوده استاحتمالا برای هر روز، یک سرود یا آهنگ داشت

حمله اعراب

پس از حمله اعراب بسیاری از مدهای موسیقی و ملودی ها  از بین رفتند

رهبران مذهبى اسلام در آغاز موسیقى را تحریم کرده و مایه فساد و بیهودگى مى دانستند

هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلط ایران پذیرفته شد، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و دلسرد کردن مردم از زمزمه سرودهای اوستایی بود

موسیقى ایران بعد از اسلام

بعد از اسلام موسیقى ایران توقف کوتاهى داشت و بعد از چند سال دچار تغییراتى شد

در زمان عباسیان که به سبک ساسانیان دربار خویش را اداره مى کردند، جنب ههاى دنیوى و غیردینى موسیقى افزایش یافت و موسیقى رونق تازه اى یافت

بعضى بزرگان موسیقى ایران بعد از اسلام عبارتند از:

ابوعلى سینا

ابوالفرج اصفهانیاسحاق موصلی

ابراهیم موصلیابونصر فارابی

عبدالقادر مراغیقطب الدین محمود شیرازىصفى الدین ارموی

خواجه نصیرالدین طوسی

دورهٔ تیموریان

شروع جدایی موسیقی ایران از عثمانی

موسیقی ایرانی شروع به باز یافتن هویت اصلی خود کرد

دور‌ه‌سیاه‌موسیقی‌سنتی‌ایرانی

در دوران صفوی موسیقی تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتادولی تا حدودی توسط نوازندگان و شاعران دوره گرد تداوم یافت

موسیقی مردمی ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبی آن در قالب تعزیه و نمایش های دراماتیک گسترش یافت

تاثیر موسیقی در زمان صفویه را می توان در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد 

دوران قاجار

دوران رونسانس یا تولد دوباره موسیقی مردمی ایران

آقا علی اکبر فراهانی

مشهور به جناب میرزا

یکی از برجسته ترین نوازندگان دربار ناصرالدین شاه و استاد نواختن تار بود 

بی اندازه مورد تشویق و محبت شاه بوده

روشن نیست که وی موسیقی را از کجا فرا گرفت هاست

پس از مرگ او، برادرزاده اش آقا غلامحسین  فراهانی جانشین او در دربار شد

پسران آقا علی اکبر فراهانی

آقا حسینقلی و میرزا عبدالله هر دو از نوازندگان به نام تار

آقا علی اکبر فراهانی

آقا غلامحسین فراهانی

میرزا حسینقلی فراهانی معروف به آقا حسینقلی 

از نوازندگان سرشناس تار اواخر دوران قاجار بود

ردیف آقا حسینقلی که توسط فرزند بزرگش، علی اکبر شهنازی روایت و ضبط شده، یکی از ردی فهای معروف موسیقی ایرانی است

از شاگردان او می توان دروی شخان، علینقی وزیری، مرتضی نی داوود، یوسف فروتن و پسر بزرگش، علی اکبر شهنازی را نام برد. 

در سه دوره آثار خود را روی صفحه گرامافون ضبط کرد

استاد برجستهٔ موسیقی ایرانی و نوازندهٔ سرشناس سه تار و تار بود

از شاگردان او می توان مهدی قلی هدایت، فرصت شیرازی، ابوالحسن صبا، حسین 

هنگ آفرین، سید حسین خلیفه، مهد یخان صلحی، اسماعیل قهرمانی، سید مهدی دبیری ،حاج آقا مجرد ایرانی و فرزندش احمد عبادی را نام برد 

او از چهر ههای تأثیرگذار در موسیقی ایرانی بود و ردیف موسیقی ایرانی را به نظم درآورد

وی با تجدید نظر در دستگاه های دوازده گانه موسیقی ملی ایران و ادغام بعضی از آن ها با هم، هفت دستگاه کامل و مجزا پدیدآورد

میرزا عبدالله تنها در سال ۱۲۸۴ خورشیدی صفحاتی را با همکاری کمپانی گرامافون ضبط می کند که تنها آثار شنیداری از وی می باشد که باقی مانده است

غلامحسین درویش

در سال ۱۲۵۱ هجری خورشیدی در تهران زاده شد

سبک آهنگسازی توسط درویش خان به صورت یک حرفه مستقل هنری در آمد

به جای اینکه خود آهنگ بخواند خوانندگان حرفه ای آ نها را اجرا می کردند

او علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و بر اساس این دانش، آهنگ می ساخت

از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی برپا کردشماری از نامداران موسیقی ایرانی، شاگردان او بوده اند

ارکستر انجمن اخوت را بنیان گذاری  کرد

سعدی حسنی در کتاب “تاریخ موسیقی” درباره پیدایش موسیقی نوین ایران می نویسد:

«نخستین تحول واقعی موسیقی را غلامحسین درویش آغاز کرد.» 

ایرج میرزا نیز در وصف او از زبان «زهره» در منظومهً «زهره و منوچهر» گفته است: 

تار نهم در کف درویش خان       تا بدمد بر بدن مرده جان

بسیار مورد علاقه دربار بود

در مجموع هفت پیش درآمد، شش تصنیف و نهُ رِنگ از درویش خان بر جای مانده 

آثار درویش خان که در سال های ۱۲۸۴ و ۱۲۸۸ و ۱۲۹۳ خورشیدی ضبط شده اند، توسط 

فرهنگستان هنر با نام گلبانگ سربلندی در سال ۸۹ منتشر شد

درویش خان را نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران م یداننددر ۱۳۰۵

در سن ۵۴ سالگی در بیمارستان نظمیه تهران درگذشت

در تاریخ موسیقی ایرانی دو نظام مختلف به چشم می خورد

نظام ادواری

نظام دستگاهی

نظام ادواری

از زمان ساسانیان )باربد( تا قاجاریه )خانواده فراهانی(

موسیقی ایرانی را شامل مجموعه هایی به نام ادوار یا مقام بود که دارای قواعد و ساختار ویژه ای بودندنظام ادواری نظامی بود علمی و منطقی که زیرساز هنری استواری داشت

نظام دستگاهی

از قاجاریه )خانواده فراهانی( تا امروز

۵ کلمه مهم

مقام یا دورردیف

دستگاهآواز

گوشه

مقام یا دور

در دورهٔ سلسلهٔ ساسانیان، باربد سیستم «خسروانی» را خلق کرد که ۷ مقام داشت

سعیدی )مولانا سعید یا سعدی( که در زمان ساسانیان می زیسته تعداد مقامها را به ۱۲ رساندسعیدی بنیانگذار مکتب دوازده مقامی در موسیقی ایران است

در متون مربوط به موسیقی، واژه های «پرده»، «شَد» و «دور» هم به جای مقام به کار رفته اند

قدیمی ترین اثر ادبی که نام تمام دوازده مقام را در خود دارد دیوان شمس مولوی است

ردیف

ردیف مجموع ه از ملودی های سنتی موسیقی ایرانی است که  برای هر ساز یا برای صدا ،با نظم و ترتیب خاصی )در قالب دستگا هها و آوازهای مختلف( تقسیم بندی شده اند

ردیف فقط یک مجموعه ساده از ملودی های نیست، بلکه  به ترتیب انها نیز اشاره دارد

شکل گیری ردیف عموماً به علی اکبر فراهانی نسبت داده می شوداولین شخصی که ردیف را به نت درآورد، علینقی وزیری بود

اولین شخصی که ردیف را نشر داده و از دربار به میان توده ها برد، درویش خان بود 

ردی فهای موسیقی ایرانی در طول زمان ثابت نمانده اند بلکه گسترش یافته اند

خلاصه تاريخ  و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

دستگاه

مجموع ه ای از قطعات موسیقی )آواز یا  نغمه یا گوشه(  که با هم در گام، کوک، و فواصل نت ه م آهنگی دارند

مجموعه ای از قطعات موسیقی که بر اساس منطقی درونی به طور سنتی کنار هم قرار گرفته اند و معمولاً دارای قالبها و مدهای خاص خود می باشند

خیلی از قطعات موسیقی سنتی ایران، به این خاطر که حال و هوای مشابهی دارند، همگی در یک مجموعه به نام دستگاه جمع آوری شدند و نام اختصاصی خودشان را گرفتند

واژه «دستگاه» به احتمال زیاد از زمان سلسله قاجاریه در موسیقی ایرانی معمول شده است

این کلمه که در حقیقت جایگزین واژه «مقام» گردید

دستگاه های موسیقی ایرانی

دستگاه شور

دستگاه همایوندستگاه ماهوردستگاه سه  گاه

دستگاه چهار گاهدستگاه راست  پنج  گاهدستگاه نوا

آواز

بر اثر جابه جا شدن نقش و وظیفهٔ نت های یک دستگاه، کیفیت های جدیدی دراین دستگاه حاصل 

می شود که مایهٔ جدیدی بوجود می آورند

بیشتر نظریه پردازان این ملحقات یا متعلقات جدید دستگاه را آواز می نامند

هرکدام از این آوازها استقلال اجرایی دارند

در اصل، این آوازها برداشتی تازه از دستگاهی اصلی هستند که از آن سرچشمه گرفته اند

آواز را می توان دستگاه فرعی نامید

بعضی آنرا مایه نیز مینامند

آوازهای موسیقی ایرانی

آواز بیات ترکآواز ابوعطاآواز افشاریآواز دشتی

آواز بیات کرد

آواز بیات اصفهانآواز شوشتری

گوشه

گوشه نام هر کدام از ملودی ها  یا آهن گهایی است که در دستگاهها و ردیفها وجود دارند

در واقع کوچکترین جزء هویت دار از موسیقی ایرانی

از گوش هها برای خلق قطعه های موسیقی استفاده م یشود گوشه های آوازی )برای خواننده ها(گوشه های غیر آوازی )برای سازهای مختلف(

گوشه های هر ردیف بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع آوری گردیده اند

در ردیف میرزا عبدالله ۲۵۰ گوشه دیده میشود

در ردیف آوازی محمود کریمی تنها ۱۴۵ گوشه آمده است 

به طور سنتی در هر دستگاه، گوشه ها معمولاً در یک قالب دایره ای پنج قسمتی اجرا می شوندپیش درآمد – چهارمضراب – آواز – تصنیف – رنگ

اگر موسیقی ایران را یک کشور فرض کنیم

ردیف = دولت یا سیستم اداریدستگاه = استان

آواز یا نغمه = شهرگوشه = خانه

متاسفانه بسیاری کلمات

دستگاه و آواز و مایه و مقام  و گوشهرا به جای هم استفاده میکنند

در هر دستگاه ساختار و زیربنای نوتهای موسیقی مشخص است

از چه نوت شروع میشودبا چه نوت تمام میشود

فاصله نوتها از هم چیست

اگر بخواهیم دستگاه را به صورت خیلی ساده تعریف کنیم:

دستگاه یعنی حال و هوا

دستگاه حالات کلی خاصی را در شنونده ایجاد و القا می کند

هر دستگاه احساس خاصی را به شنونده میدهد

ولی این احساس میتواند در زمانهای مختلف و برای افراد مختلف یکسان نباشد

۱ – گوشه های بکار رفته در قطعه موسیقی

۲ – روحیه و حال و احوال شنونده

۳ – سبک اجرای نوازنده یا خواننده

۴ – سبک و استادی )ذوق، خلاقیت و زیرکی( آهنگساز

آواز دشتی از غم انگیزترین دستگاه های ایرانی استآهنگ ای ایران در آواز دشتی نوشته شده است

برخی موسیقی ایرانی را در مقایسه با موسیقی غربی، غم انگیز توصیف می کنند

۱ – در موسیقی  غربی، پرده  و نیم  پرده  وجود دارد ولی در موسیقی ایرانی، ربع پرده هم بکار میرود

۲ – موسیقی ایرانی انعکاسی از تاریخ تراژیک ایران است

ملتی که در طول تاریخ اخیر خود، هیچگاه روی خوشبختی ، آسایش و امنیت را ندیده، ملتی که مدام تحت فشار 

وحمله های وحشیانه مغول وترک وعرب بوده ، ذاتاً نمی تواند موسیقی غیر ازاین داشته باشد

۳ – موسیقی ایرانی مبتنی بر اشعار ایرانی است و بسیار از اشعار ایرانی هم غم انگیز هستند

معمولا احساس غم و حزن و اندوه بخش مهمی از جو یا بستر بسیاری از )یا تمام( دستگاه های موسیقی ایرانی است 

یک نکته مهم را باید در نظر داشت

موسیقیدانان مختلف در باره تعداد و ساختار دستگاه ها و آوازها اختلاف نظر دارند

مثلا در حالی که اکثر موسیقیدانان تعداد دستگاه ها را ۷ میدانند، برخی معتقدند که تعداد دستگاه ها ۵ یا ۱۲ یا  ۱۳ میباشد

احتمالا در آینده آوازها گسترده شده و دستگاه مستقلی را تشکیل خواهند داد

دستگاه شور

شور از جهاتی مهمترین وجامع ترین دستگاه موسیقی ایرانی است، از این رو آنرا مادر موسیقی ایرانی خواند هاند

نام «شور» ریشه در زبان عبری دارد و در عصر ساسانی وارد زبان فارسی شد هاست

شور دستگاهی است است که با ذوق مشرقی ها موافق و سهل و مورد پسند عمومی است

روح کلی حاکم بر شور حزن و اندوه و غم بسیار است

ولی غمی دارد شاعرانه و دلفریب، غمی لطیف وساده و صمیمی و بی تکلف

روح الله خالقی: کدام ایرانی است که شور را بشنود و نوای غم انگیز آن را درک نکند؟

نمونه 

اغلب نغمات طوایف و ایلات و عشایر در زمینه این دستگاه استآتشی ز کاروان جدا مانده اثر استاد علی تجویدیخلوت گزیده اثر استاد شجریان و استاد پایور

مژده بهار اثر ایرج بسطامی و استاد مشکاتیان

آلبوم یاد ایام از محمدرضا شجریان و به خصوص خود تصنیف یاد ایامآلبوم زیباترین علیرضا افتخاریمرا عاشق شهرام ناظریتصنیف کاروان اثر علی تجویدی

همایون

از نظر ساختار، دستگاه همایون منحصر به فرد ترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار میرود

محبوبیت خاصی بین مردم ایران دارد

همایون بعد ازشور، یکی ازوسیع ترین دستگاههای ایرانی است

یکی از دستگاه های بسیار غمگین ایرانی است با غمی شکایت گونه

همایون دستگاهی بسیار دلنشین است باشکوه و مجلل )حتی با حالتی شاهانه، اشرافی و باوقار( و درعین حال بسیار  آرام  و زیبا و دلفریب

نمونه

بسیاری از لالایی ها و زمزمه های متداول در نقاط مختلف ایران

موسیقی زورخانه

قطعه شد خزان گلشن آشنایی جواد بدیع زادهآهنگ معروف اگر بار گران بودیم رفتیمآهنگ کاروان شهرام ناظری

تو ای پری کجایی از همایون خرمکیه کیه در می زنه از پوران

آلبوم بیداد استاد شجریان با آهن گسازی استاد مشکاتیان 

آلبوم بی قرار محمدجلیل عندلیبی با آواز استاد شهرام ناظریرِنگِ فرح و رنگ شهرآشوب )از رنگ های قدیمی(

ماهور

بعضی از زبان شناس ها می گویند واژه ماهور تغییر یافته واژه ماژور موسیقی غربی است

شادترین دستگاه موسیقی ایرانی است

حال و هوای کاملا شادی دارد و و اکثرا مفرح و نشاط آور است

به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود

برای مارش های پر هیجان و پرشور

بعضی بخشهایش به موسیقی منطقه سیستان و بلوچستان، خراسان، لرستان و آذری آذربایجان نزدیک است

نمونه

تصنیف  مرغ سحر از مرتضی نی داوود با صدای محمدرضا شجریان

تصنیف  ز من نگارم درویش خان با صدای محمدرضا شجریانز دست محبوب از آلبوم شب وصل

آلبوم های سِ  ِّرِ عشق، سپیده و سرو چمان با صدای محمدرضا شجریانآلبوم های بنمای رخ و یادگار دوست با صدای شهرام ناظریتصنیف شب وصل استاد شجریان

سه  گاه

سه گاه ریشه کاملا ایرانی دارد

تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است

سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است ولی بیشتر برای بیان اندوهی که به شادی و امیدواری می گراید استفاده می شود

با این حال برخی آهنگهای شادی آور و حماسی نیز در این دستگاه ساخته اند

نمونهتصنیف آسمان عشق در آلبومی با همین نام

تار زلف، غم عشق و دل شیدا آلبوم رسوای دل و به ویژه آهنگ از غم عشق تو این آلبوم

آلبوم جان عشاق و گنبد مینا به خوانندگی محمدرضا شجریان که کاری از پرویز مشکاتیانسه قطعه در آلبوم دیلمان به خوانندگی محمدرضا شجریان به همت کامبیز روشن روان

چند قطعه ابتدایی در آلبوم در خیال به خوانندگی محمدرضا شجریان به آهنگسازی مجید درخشانی

قسمت هایی از آلبوم سخن تازه با آواز شهرام ناظری و آهنگسازی مهدی آذر سیناقطعه رسوای زمانه ساخته همایون خرم در آلبوم رسوای زمانه

آلبوم شوق دوست به خوانندگی شجریان با ساخت و تنظیم محمدجواد ضرابیانآهنگ گل اومد، بهار اومد ساخته مجید وفادار و شعر بیژن ترقیآهنگ زهره ساخته مجید وفادار با شعر جهانگیر تفضلی و صدای داریوش رفیعیآهنگ امشب که مست مستم

دستگاه چهار گاه

چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می دانند و  روح فرهنگ ایرانی در چهارگاه متجلی است

چهارگاه از نظر علمی مهمترین مقام موسیقی ایرانی است

ویژگی بارز دستگاه چهارگاه روحیات مختلف و حتی متناقض آن می باشد

درعین اندوه ،می تواند بسیارشاد هم باشد؛ ضمن اینکه روحیات و حالات میهنی و سلحشوری و جنگ آوری درآن به خوبی نمایان است

چهارگاه دستگاهی است که کاملا به صبح ها اختصاص دارد

نمونه

نقالان اشعار شاهنامه را دراین دستگاه می خوانده اندقطعه بی کلام دخترک ژولیده علینقی وزیری

آلبوم دستان اثر پرویز مشکاتیان، با آواز محمدرضا شجریانآلبوم صبحگاهی اثر حسین علیزاده با آواز محسن کرامتیآلبوم کنسرت ۷۷ اثر شهرام ناظری و گروه کامکارهاتصنیف مبارک باد برای مجالس ازدواج

تصنیف الا ای پیر فرزانه براساس تمی از ابوالحسن صبا آهنگ باباکرم از حسین واثقی

دستگاه راست  پنج  گاه

به نام راست و پنجگاه یا راست نیز خوانده میشود

یکی از قدیمی ترین دستگاه های ایرانی است و اصل ومنشأ آن به زمان ساسانیان میرسد

این دستگاه در بین دستگاه ها از همه کمتر اجرا می شود

بعضی موسیقیدان ها معتقدند که این دستگاه به قصد تعلیم بنا شده است

راست پنج گاه ترکیبی است از چندین مقام قدیمی و به همین دلیل پنجگاه نام دارد

از این رو می توان تمام حالات و صفات و احساساتی که در دستگاه های موسیقی ایرانی است را با راست پنج گاه ایجاد نمود

نمونهآلبوم چشمه نوش

آلبوم راز و نیاز کارمشترک حسین علیزاده و علیرضا افتخاری اجراهای محمدرضا لطفی به همراه محمدرضا شجریان در جشن هنر شیراز )۱۳۵۴ خورشیدی(قافله  سالار اثر محمدرضا لطفی  

آلبوم  ساز نو آواز نو با صدای شهرام ناظری

دستگاه نوا

دستگاهی است درحد اعتدال و آهنگی ملایم و متوسط دارد، نه زیاد شاد و نه زیاد حزن انگیز

معمولا اشعار حافظ را برای نوا انتخاب می کنند

دستگاهی است برای عرفان و سیر و سلوک عارفانه 

در دستگاه نوا آرامشی عجیب حاكم است

نمونه

تصنیف رفتم در میخانه و آلبوم نوا مرکب خوانی از محمدرضا شجریان

کنسرت نوا و آلبوم نینوا از حسین علیزادهچهره به چهره محمدرضا لطفیدود عود پرویز مشکاتیان

آواز بیات ترک

علیرغم نامش صددرصد ایرانی است

واژهٔ ترک در نام این آواز به قوم قشقایی اشاره می کند و نه به ترک های ترکمنستان یا آذربایجان یا ترکیهاز همین رو برخی آن را با نام بیات زند نیز می شناسند

بسیار یکنواخت وعامه پسند است و در میان مردم رواج دارد

ازلحاظ محتوای غم و شادی ، بیشتر به سمت شادی وگشادگی خاطر سوق دارد تا به غم

به نوعی بعد ازماهور از شادترین دستگاههای ایران است

نمونه

قطعه اندک اندک شهرام ناظری

آلبوم گل صدبرگ ناظری

اذان معروف موذن زاده اردبیلی در گوشه روح الارواح بیات ترک ساخته شده

آواز ابوعطا

به آن سارنگ یا سارنج و یا دستان عرب نیز می گویند

ابوعطا آوازی است بازاری که بین عامه مردم رواج فراوان دارد

اکثرا حال و هوای غمگینی دارداما از لطافت و زیبایی خاصی برخوردار است

نمونه

آلبوم آتش در نیستان شهرام ناظری

تصنیف بهار دلکش محمدرضا شجریاناشکم دونه دونه از پوران

آواز افشاری

معمولا متاثر کننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونی دارد

گاهی آهنگهای شاد نیز در این مایه پیدا میشوند

غالباً با اشعار مولوی خوانده می شود

نمونه

این دهان بستی دهانی باز شد توسط محمدرضا شجریان برای ماه رمضان

از کفم رها از عارف قزوینی ساخته با خوانندگانی محمدرضا شجریان و سیما بینا

قطعهٔ گشته خزان به آهنگسازی عباس شاپوری و تنظیم فرهاد فخرالدینی با شعری از تورج نگهبان و آواز علیرضا قربانی

آواز دشتی

آن را آواز دشتستانی یا آواز چوپانی نیز نامیده اند

احتمالا اصل آن ناحیه دشتستان )استان فارس( است

امروزه بین مردم گیلان رواج فراوانی دارد، به همین خاطربه شوخی به آواز رشتی نیزمعروف است

محزون ترین نغمه های ایرانی در این آواز هستند

غمی که در این آواز وجود دارد قادر است اشک هر جنبده ای را دربیاورد

این آواز با آن که غم انگیز و دردناک است، درعین حال بسیار لطیف و ظریف است

نمونه

دشتی همیشه پای ثابت عزاداری ها بوده و هستآواز فریدون پوررضا در موسیقی تیتراژ سریال پس از بارانآهنگ رعنا از گروه رستاک

سرود ای ایران اثر روح الله خالقی با شعری ازحسین گل گلابسرود ای وطن ساخته علینقی وزیری

آواز بیات کرد

آنرا کرد بیات نیز مینامند

آثاری که در این آواز خوانده شده اند محدودندآلبوم کاملی از بیات کرد ساخته نشده

نمونه

تصنیف دل دیوانه

آواز بیات کرد در آلبوم آستان جانان توسط استاد شجریان و مشکاتیان

تصنیف با من صنما در بیات کرد توسط استاد شجریان در آلبوم بی تو بسر نمی شودتصنیف سنگ خارا مرضیه

آواز بیات اصفهان

از آوازهای قدیم ایرانی است

حالت بیات  اصفهان غم است اما غم عشق و غم فراق

یک غم نوستالژیک، غم غربت، غم عشق و ناز معشوق

با اینکه این آواز گوشه های غمگینی دارد اما غم و حزن و اندوه آواز دشتی متفاوت است 

)غم بیات  اصفهان غمی است بسیار شیرین، ولی غم دشتی غمی است دردناک(

حال و هوای بیات اصفهان تا حدودی با گام مینور در موسیقی غرب یکی است

نمونه

آلبوم سفر به دیگر سو شهرام ناظری

یک قسمت از آلبوم مشترک کیهان کلهر و علی بهرامی فرد با نام تنها نخواهم ماند

تیتراژ سریال هزاردستان ساخته مرتضی نی داوود دلم می خواد به اصفهان برگردم معینمی زنم فریاد هر چه باداباد از هایدهبوی جوی مولیان از بنان و مرضیه

تصنیف بهار دلنشین اثرروح الله خالقی

آواز شوشتری

با اینکه این آواز تم غمگینی دارد اما تعدادی آهنگ شاد هم در آن خوانده شده

نمونه

تصنیف بیا تا گل برافشانیم ساخته حسین علیزاه و با آواز علیرضا افتخاری در آلبوم راز و نیاز

قطعه بی کلام به زندان از استاد ابوالحسن صباآهنگ معروف سریال دلشدگان

آهنگ شیرازی جینگه جینگه ساز میادآهنگ دختر بویراحمدی

نت سرود ملی جمهوری اسلامی ایران حسن ریاحی آوانگاری نیما فریدونی

نت سرود ملی جمهوری اسلامی ایران حسن ریاحی آوانگاری نیما فریدونی

نت سرود ملی جمهوری اسلامی ایران دکتر حسن ریاحی
این نت در دستگاه ماهور مایه سل و فا تهیه شده‌است.

دکتر حسن ریاحی، آهنگساز و سازنده سرود ملی ایران در سال 1323 متولد شد. او نواختن پیانو را در کودکی نزد پدر آموخت و از ۱۲ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد. ساز تخصصی‌اش ویولن بود. آشنایی پدر دکتر ریاحی با حشمت سنجری،‌ رهبر ارکسترسمفونیک سبب شد او از آ‌موزه‌‌های این چهره موسیقی بهره گیرد.
ریاحی پس از مدتی تدریس در دانشگاه شیراز برای تکمیل تحصیلات به آمریکا سفر کرد و موفق به اخذ دکترای هنر موسیقی از دانشگاه تمپل در شهر فیلادلفیا شد. او در سال‌های ابتدایی دهه پنجاه استاد کرسی نوازندگی تخصصی ویولن در گروه هنر‌های دانشگاه شیراز بود و چند سالی در این دانشگاه، به تدریس موسیقی پرداخت.
در کارنامه فعالیت‌های هنری ریاحی ساخت بیش از 50 قطعه، سرود و تصنیف درباره موضوعات مختلفی چون محیط زیست، ایثار، جنگ، شهادت و… وجود دارد که بیشتر این آثار توسط ارکستر صدا و سیما اجرا شده‌اند. از این آثار می‌توان به ساخت و تنظیم موسیقی متن سریال « آتش بدون دود » زنده‌یاد نادر ابراهیمی (پیش از انقلاب) و موسیقی متن سریال‌ «شهید مدرس» و فیلم «صدای صحرا» (بعد از انقلاب) اشاره کرد. آهنگسازی برخی از ماندنی‌ترین تصنیف‌ها و سرودها از جمله قطعه «آب زنید راه را» و نیز «الله مولانا علی» از دیگر آثار این هنرمند است. اما ماندگارترین اثر این هنرمند موسیقی «سرود جمهوری اسلامی ایران» است که در سال 1990 جایگزین سرود قبلی ملی ایران شد.
دکتر ریاحی در سال 1385 به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران انتخاب شد. او در کنار مدیریت گروه موسیقی دانشکده صدا و سیما و دانشگاه آزاد، مدیرکلی گروه موسیقی صدا و سیما و دبیری چندین دوره جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر را برعهده داشته است.
سرود ملی ایران
سرود ملّی جمهوری اسلامی ایران، سرود رسمی دولت ایران و یکی از نمادهای ملّی ایران است که در مراسم رسمی، یادبودهای ملّی، مسابقات ورزشی و دیگر مناسبت‌های ملّی اجرا یا پخش می‌شود. سرود ملّی ایران دارای دو بخش دکلمه و موسیقی است.
پیشینه
ناصرالدین شاه در سال ۱۸۷۳ م. (برابر ۱۲۵۲ ه‍. خ؛ و ۱۲۹۰ ه‍. ق) دستور ساخت مارشی را به آلفرد لومر استاد فرانسوی موسیقی دارالفنون می‌دهد که در دیدارهای رسمی شاه در کنار سرودهای ملی دیگر کشورها نواخته شود. این مارش بی‌کلام، «سلام شاه» نامیده شد و در مراسم‌های رسمی به جای سرود ملی ایران به کار رفت و به همین دلیل اروپاییان از آن به عنوان سرود ملی ایران یاد کرده‌اند.
همچنین یوهان اشتراوس در سال ۱۸۶۴ میلادی یعنی ۴ سال پیش از آمدن آلفرد لومر به ایران، مارشی به نام «مارش ایرانی» (آلمانی:Persischer Marsch) ساخت که سال‌ها بعد در هنگام استقبال از ناصرالدین شاه در وین به جای سرود ملی ایران نواخته شد. عباس امانت در کتاب قبلهٔ عالم آورده است: «آهنگ موسیقی نظامی که به مناسبت دیدار ناصرالدین‌شاه از وین در سال ۱۸۷۳ میلادی به آهنگ‌سازی به شهرت یوهان اشتراوس سفارش داده شد، تا به جای سرود ملی ایران نواخته شود، مظهر تلاشی بود تا گونه‌ای توشهٔ نغمه‌سرایی «متمدن» برای شاهنشاهی ایران تعبیه شود.»[۳] با این حال در برخی منابع زمان نواخته شدن این مارش در وین را مربوط به سفر دوم (۱۸۷۸ میلادی برابر ۱۲۵۷ ه‍. خ؛ و ۱۲۹۵ ه‍. ق)[۴] و برخی نیز مربوط به سفر سوم ناصرالدین شاه (۱۸۸۹ میلادی برابر ۱۲۶۸ ه‍. خ؛ و ۱۳۰۶ ه‍. ق)[۵] می‌دانند. این آهنگ، شعری به زبان فرانسوی داشته است که سرودهٔ میرزا رضاخان دانش معروف به «پرنس ارفع» می‌باشد. یوهان دِکِر-شِنک ‏(de)‏ (آلمانی:Johann Decker-Schenk) نوازندهٔ اتریشی مقیم سن‌پترزبورگ سرود و آهنگ آن را تنظیم کرده است.
ترانهٔ تاجگذاری احمدشاه قاجار مورد توجه او قرار گرفت و مقرر شد آهنگ آن به عنوان «مارش ملی ایران» شناخته شود. این مارش با نام سلامتی دولت عِلیّهٔ ایران ساختهٔ غلامرضاخان امیرپنجهٔ سالار معزز رئیس کل موزیک بود. برای این مارش شعری نیز سروده شد.[۷] ظاهراً نت این سرود، نخستین بار تحت نام «مارش ملی ایران» (فرانسوی:Marche Nationale Persane) در غُرّهٔ (روز نخست) رجب ۱۳۲۷ ه‍.ق برابر با ۹ ژوئیهٔ ۱۹۰۹ میلادی (۲۸ تیر ۱۲۸۸ ه‍. خ) یعنی چند روز پس از فتح تهران به‌دست مشروطه‌خواهان و شکست محمدعلی شاه قاجار در «مطبعهٔ فاروس» در تهران به چاپ رسیده است.[۸] این سرود توسط سالار معزز برای کلیهٔ سازهای نظامی تنظیم شد و برای دولت‌هایی که انقلاب مشروطیت ایران را پذیرا شدند، ارسال گردید.[۹] نت پیانوی سرود ملی در سال ۱۳۰۱ش/۱۳۴۱ق/۱۹۲۲م، در ژنو با عنوان «سلامتی دولت عِلّیهٔ ایران» چاپ شد.
به‌دلیل نبود رادیو و تلویزیون در آن زمان، این سرودها چندان شناخته نگردیدند. ماجرای منقول از دکتر جلال گنجی دربارهٔ دانشجویان ایرانی مقیم آلمان در زمان احمد شاه قاجار و ناآگاهی آنان از سرود ملی کشورشان و اجرای ترانهٔ «عمو سبزی‌فروش» به جای سرود ملی ایران در برابر امپراتور آلمان نیز نشان از همین امر دارد.
مجموعهٔ سه‌گانهٔ سرود شاهنشاهی، سرود پرچم و سرود ملی ایران در دورهٔ رضاشاه و پیش از سفر او به ترکیه تهیه گردید. این سه سرود دارای وزن و آهنگ یکسانی هستند. شاعر «سرود شاهنشاهی» و «سرود ملی» محمدهاشم افسر (شیخ‌الرئیس افسر) و شاعر «سرود پرچم» پارسا تویسرکانی می‌باشد. آهنگساز این مجموعه داوود نجمی مقدم است.
در دوران پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، ابتدا سرود پاینده بادا ایران و سپس در شب سوم خردادماه ۱۳۷۱ سرود جمهوری اسلامی ایران (مهر خاوران) به عنوان سرود ملّی به کار رفته‌اند.
دوران جمهوری اسلامی
سرود جمهوری اسلامی ایران (مهر خاوران)
نواختن سرود ملی ایران در مراسم تحلیف حسن روحانی
شعر سرود جمهوری اسلامی ایران که مدت زمان اجرای آن ۵۹ ثانیه است:
سَر زَد از اُفُق
مِهرِ خاوران
فروغِ دیدهٔ حق باوران
بهمن فَرِّ ایمانِ ماست
پیامت ای امام!
«استقلال، آزادی»
نقشِ جانِ ماست
شهیدان پیچیده در گوش زمانْ، فریادتان
پاینده مانی و جاودان
جمهوری اسلامی ایران
متن سرود به الفبای لاتین

Sar zad az ofoq
mehre xâvarân
Foruqe dideye haq bâvarân
Bahman, farre imâne mâst
Payâmat ey Emâm
esteqlâl, âzâdi
naqše jâne mâst
Šahidân picide dar guše zamân faryâdetân
Pâyande mâniyo jâvedân
Jomhuriye Eslâmiye Irân
شاعر این سرود، ساعد باقری است آهنگ آن نیز توسط حسن ریاحی ساخته شده است.
به دلیل برخی شباهت‌های موسیقایی شائبه‌هایی مبنی بر اینکه این سرود از روی سرود ملی کره جنوبی کپی شده است در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت اما آهنگساز اثر در مصاحبه‌ای با سایت موسیقی ما این ادعا را رد کرده است.
سرود پاینده بادا ایران
نوشتار اصلی: پاینده بادا ایران
رسانه خارج از ویکی‌پدیا
نخستین سرود جمهوری اسلامی ایران در یوتیوب
پس از انقلاب و پیش از سال ۱۳۷۱، سرود جمهوری اسلامی ایران براساس شعری از ابوالقاسم حالت و موسیقی محمد بیگلری‌پور ساخته شد. این سرود «پاینده بادا ایران» نام دارد و برخی معتقدند که آهنگ ساخته شده برای آن به سرود شاهنشاهی شباهت داشت. در سال ۱۳۷۱ سرود جمهوری اسلامی ایران (مهر خاوران) به عنوان سرود ملی جدید ایران جایگزین این سرود گردید.
شُد جمهوری اسلامی به پا که هم دین دهد هم دنیا به ما
از انقلاب ایران دِگر کاخ ستم گشته زیر و زِبَر
تصویر آیندهٔ ما، نقش مراد ماست
نیروی پایندهٔ ما، ایمان و اتحاد ماست
یاریگر ما دست خداست ما را در این نبرد او رهنماست
در سایهٔ قرآن جاودان
پاینده بادا ایران
….
آزادی چو گل‌ها در خاک ما شکفته شد از خون پاک ما
ایران فرستد با این سرود رزمندگان وطن را درود
آیین جمهوری ما پشت و پناه ماست
سود سلحشوری ما آزادی و رفاه ماست
شام سیاه سختی گذشت خورشید بخت ما تابنده گشت
در سایهٔ قرآن جاودان
پاینده بادا ایران
دوران پهلوی
نوشتار اصلی: سرود شاهنشاهی ایران
پرچم ایران در دورهٔ پهلوی
رسانه خارج از ویکی‌پدیا
سرود شاهنشاهی ایران در یوتیوب
مجموعهٔ سه‌گانهٔ «سرود شاهنشاهی»، «سرود پرچم» و «سرود ملی» در دورهٔ رضاشاه تهیه گردید. این مجموعه دارای وزن و آهنگ یکسانی است. آهنگساز این مجموعه داوود نجمی مقدم و شاعر سرود شاهنشاهی و ملی محمدهاشم افسر و شاعر سرود پرچم عبدالرحمان پارسای تویسرکانی است. لحن دو بیت نخست این سرود کاملاً در درآمد دستگاه ماهور است، بیت سوم در گوشهٔ فِیْلی است و مصراع آخر فرود به درآمد ماهور می‌باشد.
سرود شاهنشاهی
شاهنشه ما زنده بادا
پاید کشور به فَرَّش جاودان
کز پهلوی شد مُلک ایران
صد ره بهتر ز عهد باستان
از دشمنان بودی پریشان
در سایه‌اش آسوده ایران
ایرانیان پیوسته شادان
همواره یزدان بوَد او را نگهبان
سرود پرچم
ای پرچم خورشید ایران
پرتو افکن به روی این جهان
یاد آور از آن روزگاری
کآسود از برقِ تیغت هر کران
در سایه‌ات جان می‌فشانیم
از دشمنان جان می‌ستانیم
ما وارث مُلک کیانیم
همیشه خواهیم وطن را از دل و جان
سرود ملی
بودیم و هستیم پیرو حق
جز حق هرگز نخواهیم از جهان
با شه‌پرستی مملکت را
داریم از دست دشمن در امان
ما پیرو کردار نیکیم
روشندل از پندار نیکیم
رخشنده از گفتار نیکیم
شد زین فضایل بلندآوازه ایران
دوران قاجار
سلامتی دولت عِلیّهٔ ایران
متن سرود ملی
نوشتار اصلی: سلامتی دولت علیه ایران (سرود)
شعر و نت این سرود در نشریهٔ «عصر جدید» در تاریخ شنبه ۲۱ ذیقعدهٔ ۱۳۳۳ (۹ مهر ۱۲۹۴) منتشر گردید.
قسمت اول
تا خدایْ این کشورِ ایران نمود
بس درِ عزت به رویش برگشود
خسروانش را کُلَه خورشید بود
رایتش را فرق بر خورشید بود
تا که خود چترِ عدالت گسترَد
خود چترِ عدالت گسترد
مُلکِ ایران را نشانِ خیر و خوبی بُد لِوا
این لِوا فرخنده بادا باز با دورِ بقا
راست اندرین جهان
افتخارِ ما، شرحِ مامَضیٰ
شرحِ مامَضیٰ تا کی‌ام راست
باز کوششی جوششی یاران
قسمت دوم
چون به فرخ‌رسمِ دورانِ کیان
مُلکِ ملت را یکی یابی روان
بی‌تأمل باز باید داد جان
تا به‌جز نیکی نبیند زین نشان
هر که در تقدیرِ ایران بنگرد
در تقدیرِ ایران بنگرد
بود در مُلکِ کیان آیتِ قدرت عیان
باد با تاجِ کیانی رایتِ عزت به پا
هان ای برادران
موطنِ عزیز بهترین سراست
حفظِ خاکِ آن آبرویِ ماست
باز غیرتی همتی مردان
مارش ایرانی
نوشتار اصلی: مارش ایرانی
این اثر توسط یوهان اشتراوس (پسر) در پاییز ۱۸۶۴ ساخته شده‌است. در سال ۱۸۷۳ زمانی که ناصرالدین شاه برای بازدید از نمایشگاه جهان به وین رفته بوده یک گروه موسیقی نظامی که نتوانسته بودند سرود ملی ایران را پیدا کنند، به جای آن این مارش را برای ورود شاه اجرا کردند.[نیازمند منبع] همچنین میرزا رضاخان دانش برای این مارش شعری به زبان فرانسوی سروده بوده است و در آلبوم‌های نت به‌دست‌آمده از کاخ گلستان که متعلق به دوران قاجار می‌باشند عنوان این مارش، «سرود ملی ایران» ذکر شده‌است.
سلام شاه
نوشتارهای اصلی: سرود ایران جوان
سلام شاه
نخستین سرود ملی ایران که در ۱۲۸۴ ه‍.خ در تهران اجرا و ضبط شده است.
نخستین سرود ملی ایران که پیرامون ۱۲۸۹ ه‍.خ در استانبول اجرا و ضبط شده است.
Problems playing this file? See ویکی‌پدیا:راهنمای رسانه.
برخی از موسیقی این سرود به عنوان نخستین سرود ملی ایران یاد می‌کنند. این آهنگ در اصل قطعه‌ای موسیقی بی‌کلام با نام سلام شاه با سلامتی بوده است که توسط موسیو لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در دورهٔ قاجار) و به دستور ناصرالدین شاه در سال ۱۲۵۲ ه‍.خ ساخته شده است. این آهنگ برای پیانو نوشته شده و بعدها در دورهٔ مظفرالدین شاه بر روی صفحه هم ضبط شده است. وقتی شاه برای سلام رسمی به تخت مرمر می‌آمد و بر صندلی مخصوص می‌نشست دستهٔ موزیک این آهنگ را اجرا می‌کرد و این کار تا دورهٔ محمدعلی‌شاه معمول بود. بر روی برچسب صفحهٔ این سرود عنوان سلام شاه با سلامتی، ارکس شاهی به فرمان مسیو لومر ژنرال حک شده است که نت این سرود در آرشیو ملی فرانسه موجود بوده است.
در سال ۱۳۸۳ ه‍.خ بیژن ترقی بر روی اجرای جدید این قطعه که توسط سیاوش بیضایی تنظیم شده بود شعری سرود و این کار برای اولین بار توسط ارکستر ملل به رهبری پیمان سلطانی در تالار وحدت اجرا شد که خوانندهٔ آن سالار عقیلی بود.
نام جاوید وطن صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم که هم‌آواز تو منم
همهٔ جان و تنم وطنم وطنم وطنم وطنم
همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه‌زنان ز صلابت ایران جوان
سرود ای ایران
نوشتار اصلی: ای ایران (ترانه)
سرود «ای ایران» سرود ملی غیررسمی ایران است اما هرگز سرود هیچ‌یک از دولت‌های ایران نبوده‌است، می‌توان آن را سرودی میهنی صرف نظر از نوع حکومت در ایران دانست؛ از این سرود در نخستین سال‌های پس از انقلاب ۵۷ و تا پیش از گردآوری سرود پاینده بادا ایران، به‌عنوان سرود ملی استفاده می‌شده‌است.
در سال‌های اخیر استفاده از این سرود بجای سرود رسمی جمهوری اسلامی، واکنش منفی برخی دولتمردان را برانگیخت. همچنین در برخی میادین ورزشی نیز از این سرود بجای سرود رسمی ایران استفاده شده‌است.
ترانهٔ این سرود از حسین گل گلاب و آهنگساز آن روح‌الله خالقی موسیقیدان نامی و خوش ذوق ایرانی است.
متن سرود ای ایران
ای ایران ای مرز پرگُهر ای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کِی برون کنم بَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان به‌پاست نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون، شد پیشه‌ام دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرّم بهشت من روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم مهر اگر برون رود تهی شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما

نت کنسرت شهر ملک‌شهر محمدرضا لطفی اصفهان آوا‌نگاری نیما فریدونی

نت کنسرت شهر ملک‌شهر محمدرضا لطفی اصفهان آوا‌نگاری نیما فریدونی

نت و آهنگ کنسرت شهر ملک‌شهر اصفهان محمدرضا لطفی مخالف سه‌گاه (بیات اصفهان) آوا‌نگاری نیما فریدونی
پس از خرید برای شما لینکی ارسال می‌شود که با استفاده از آن همواره به نسخه‌ی به‌روزرسانی‌شده‌ی نت‌ها دسترسی خواهید داشت. بخش‌هایی هم که در آینده آماده می‌شوند در این لینک قرار خواهند گرفت.
در این نت بخش‌های زیر وجود دارند:
بیات راجه
جامه‌دران
خسروانی
فرود به مخالف سه‌گاه
چهارمضراب
جامه‌دران و عشاق
با من صنما (کار و عمل) با شعری از مولانا
در هفتمین سالگرد کنسرت ملک شهر اصفهان استاد محمدرضا لطفی (۱۵ و ۱۶ تیر ۱۳۹۱) بخش نخست نت‌ نویسی این اثر را منتشر می نماییم. این اجرا به یاد استاد حسن کسایی انجام شده است. نت‌نویسی و آوا‌نگاری این اثر ارزنده به سفارش مرتضی کریمی نوازنده‌ی سه‌تار صورت می‌پذیرد. این مجموعه حدود ۳۷ دقیقه می‌باشد و پیش‌بینی می‌کنیم کار آوا‌نگاری تا ۴ یا ۵ ماه آینده به پایان برسد. در حال حاضر بخشی از کار به انتشار می‌رسد و به مرور بخش‌های پسین در همین برگه تقدیم خواهد گردید.
نیما فریدونی
۱۶ تیر ۱۳۹۷ تهران


محمدرضا لطفی – کنسرت کامل شهر اصفهان – قسمت دوم سه‌تار

کنسرت شهر اصفهان محمدرضا لطفی ۱۳۹۱ مخالف سه گاه (بیات اصفهان) به یاد استاد حسن کسایی پالایش نیما فریدونی

با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شده‌ام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن
سی پاره به کف در چله شدی
سی پاره منم ترک چله کن
مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شده‌ای
بر طور برو ترک گله کن
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
در دست طوی پا آبله کن
تکیه گه تو حق شد نه عصا
انداز عصا و آن را یله کن
فرعون هوا چون شد حیوان
در گردن او رو زنگله کن

دانلود بیست‌وهشت آهنگ و تصنیف قدیمی تار نیما فریدونی صوتی

دانلود بیست‌وهشت آهنگ و تصنیف قدیمی تار نیما فریدونی صوتی

این قطعات توسط نیما فریدونی در دوره ی ابتدایی آموزش ساز سه‌تار تدریس می شود.
در زیر یکی از قطعات را بشنوید:

جرای ۲۸ تصنیف قدیمی با تار :‌ نیما فریدونی


اجرای 28 آهنگ قدیمی، اجرا با تار نیما فریدونی ، صوتی

اجرای 28 آهنگ قدیمی، اجرا با تار نیما فریدونی ، صوتی

تصانیف و قطعات اجرا شده در این مجموعه:
ديدم صنمی عارف قزوينی
آی آمان عارف قزوينی
مهربانی سماع حضور
اندک اندک شهرام ناظری
از خون جوانان عارف قزوينی
بسته دام علينقی وزيری
رنگ دشتی حبيب سماعی
ای وطن علينقی وزيری
موسم گل موسی معروفی
در بهار اميد امير جاهد
تصنيف رهاب شيدا
رفتم در ميخانه  شيدا
تصنيف نهفت حسين عليزاده
آنکه هلاک … شيدا
شد خزان جواد بديع زاده
عقرب زلف کجت شيدا
پيش درآمد اصفهان مرتضی نی داود
امشب به برشيدا
ماه غلام شيدا
تا بهار دلنشين روح الله خالقی
تصنيف ترکی روايت غلامحسين بيگجه خانی
نوايی محلی بيرجند
مرغ سحر مرتضی نی داود
به شب وصلت درويش خان
زمن نگارم درويش خان
سپيده محمدرضا لطفی
رنگ فيروزه آذری
الهه ناز
اشعار:
شعر از : عارف قزوينی
ديدم صنمی سرو قد و روی و چو ماهی
الهی تو گواهی خدايا تو پناهی
افکنده به رخساره چو مه زلف سياهی
الهی تو گواهی خدايا تو پناهی
گر گويم سروش نبود سرو خرامان
اين قسم شتابان چون کبک خرامان
گر گويم گل پيش تو گل همچو گياهی
الهی تو گواهی خدايا تو پناهی
اين نيست مگر آينه لطف الهی
الهی تو پناهی ، خدايا تو گواهی
2. شعر از : عارف قزوينی
ای آمان از فراقت آمان
مردم از اشتياقت آمان
از که گيرم سراغت آمان
آمان آمان آمان آی آمان
عارف و عامی از می مستند
عهد و پيمان به ساقی بستند
پای خم توبه را بشکستند
آمان آمان آمان آی آمان
3. شعر از : ميرزا نصير اصفهانی
به حريم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانيم
به کنار من بنشينی و به کنار خود بنشانيم
من اگر چه پيرم و نا توان تو مرا ز در گه خود مران
که گذشته از سرم ای جوان همه روزگار جوانيم
4. شعر از : مولانا
اندک اندک جمع مستان می رسند
اندک اندک می پرستان می رسند
همنوازان ناز نازان در رهند
گلعزاران از گلستان می رسند
اندک اندک زين جهان هست و نيست
نيستان رفتند و هستان می رسند
سر خمش کردند که آمد خانقی
نک بتان با آب دستان می رسند
5. شعر از : عارف قزوينی
هنگام می و فصل گل و گشت و چمن شد
دربار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم خطه ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد
چه کج رفتاری ای چرخ ،
چه بد کرداری ای چرخ
سر کين داری ای چرخ
نه دين داری نه آيين داری
نه آيين داری ای چرخ
از خون جوانان وطن لاله دميده
از ماتم سرو قدشان سرو خميده
در سايه گل بلبل از اين غصه خزيده
گل نيز چو من در غمشان جامه دريده ….
7. شعر از : حسين گل گلاب
چه شود گر فکنی بر من مسکين نگهی
تو مهی بر آسمانی و منم خار رهی
روی خويش از عاشقان جانا مکن هرگز نهان
نور ماه از آسمان تابد بر اطراف جهان
به دست تو تيغ جفاست ای صنم
نشانه تير تو کيست آن منم
نخواهم از دام تو رست بی خطر
دمی بر اين بسته دام کن نظر
ای گلعذارم ، بردی قرارم
دست از تو هرگز من بر ندارم
با همه جور تو من در ره ديگر نروم
بسته ام ، در دام صياد دگر من نروم
چون کنون از جور خود دست شسته ام
من ای حبيب
کی مرا بينی و بعد از جور و از کيد رهی
گذشته در راه تو موج از سرم
بگو کزين درد به که رو آمدم
نشان که اندر ره دوست جان دهم
به راه عشق آنچه نکوست آن دهم
ای گلعذارم …
8.کشور ما کشور ايران بود
مسکن شيران و دليران بود
پادشهش کوروش و دارا بود
چون جم و خسرو شاه ايران بود
ای وطن ای حب تو آيين من
دوستيت کيش من و دين من
دولت و اقبال تو پاينده باد
نام بلندت به جهان زنده باد
9.موسم گل دوره حسن
يک دو روز است در زمانه
ای به دل آرايی به عالم فسانه
ای که ز تو مانده نکويی نشانه
خاطر عاشقان را ميازار
خوش نباشد ز معشوقه آزار
گر بسوزد شمع و پروانه را با زبانه
چو ن شود روز شمع و شب را نبينی نشانه
می کنی صيد مرغ بسته
می زنی سنگ بر شکسته
می کشی با تيغ ستم يار خسته
خسته دلان يک سره در خون نشسته
خويش و سوزی و بيگانه سازی
تير عشقت ای که در سينه ما نشسته
رحمتی کن بر دل عاشق زار خسته
10. شعر از : اکبر محسنی
باز ای الهه ناز با دل من بساز
کاين غم جانگداز برود ز برم
گر دل من نياسود از گناه تو بود
بيا تا ز سر گنهت گذرم
باز می کنم دست ياری به سويت دراز
بيا تا غم خود را با راز و نياز زخاطر ببرم
گر نکند تير خشمت دلم را هدف
به خدا همچو مرغ پر شور و شعف به سويت بپرم
آنکه او به غمت دل بندد چون من کيست
ناز تو بيش از اين بهر چيست
تو الهه نازی در بزمم بنشين
من تو را وفا دارم بيا که جز اين نباشد هنرم
اين همه بی وفايی ندارد ثمر
به خدا اگر از من نگيری خبر نيابی اثرم
11. شعر از : امير جاهد
در بهار اميد ، بايد آنچه روييد
از دريچه دل ديد و چيد و بوييد
در کنار گلزار از شراب گلنار
يک دو جامی و چند بوسه از لب يار
گو فلک نباشی آسمان بپاشی
تا که نشنوم من بانگ دلخراشی
ای دل جنونی بی سبب به خونی
بگذرد به يک چرخ آتش درونی
دايم از چه نالی بند جاه و مالی
جاهد اين جهان هست خوابی و خيالی
ای بشر چه هستی غيرخود پرستی
جز به حب دنيا دل تو بر چه بستی
12.ما را همه شب نمی برد خواب
ای خفته روزگار درياب
در باديه تشنگان بمردند
از دجله به کوفه می برند آب
ای زلف تو هر خمی کمندی
چشمت به کرشمه چشم بندی
مخرام بدين صفت مبادا
کز چشم بدت رسد گزندی
13.رفتم در ميخانه حبيبم ،
خوردم دو سه پيمانه
من مست و تو ديوانه حبيبم ،
ما را که برد خانه
در شهر يکی کس را
هشيار نمی بينم
هريک بتر از ديگر
شوريده و ديوانه
دلبر عزيز
شوخ با تميز
برخيز و بريز
زان می که جوان سازد
عشقم به تو پردازد
تو اگر عشوه بر خسرو پرويز بری
همچو فرهاد روم از عقب کوه کنی
تو مگر شاه نکو رويانی
تو مگر ماه نکو رويانی
14. شعر از : حافظ
الا ای پير فرزانه مکن منعم ز ميخانه
که من در ترک پيمانه دلی پيمان شکن دارم
خدارا ای رقيب امشب زمانی ديده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
بکام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خبث بدگويان ميان انجمن دارم
سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سليمانی
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم
15. آنکه هلاک من همی خواهد و من سلامتش
هرچه کند به شاهدی کس نکند ملامتش
باغ تفرج است و بس ، ميوه نمی دهد به کس
جز به نظر نمی رسد ، سيب درخت قامتش
کاش که در قيامتش ، بار دگر بديدمی
وآنچه گناه او بود ، من بکشم غرامتش
16. شعر از : رهی معيری
شد خزان ، گلشن آشنايی
بازم آتش به جان زد جدايی
عمر من ای گل طی شد بهر تو
وز تو نديدم جز بد عهدی و بی وفايی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفايی
تو گل گلشن جور و جفايی
از دل تنگت آه
دلم از غم خونين است
روش بختم اين است
از جام غم مستم
دشمن می پرستم تا هستم
تو و مست از من به چمن
چون گل خزان از مستی بر گريه من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی
تو و می چون لاله کشيدنها
من و چون گل جامه دريدنها
ز رقيبان خواری ديدنها
دلم از غم خون کردی
چه بگويم چون کردی
دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفا داری
بشکستی چون زلف عهد مرا
دريغ و درد از عمرم
که در وفايت شد طی
ستم به ياران تا چند
جفا به عاشق تا کی
نمی کنی ای گل يک دم يادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
تا کی بی تو بود
از غم خون دل من
آه از دل تو
گر چه ز محنت خوارم کردی
با غم و حسرت يادم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هر چه توانی باز
کز عشقت می سوزم باز
17. عقرب زلف کجت با قمر قرينه
تا قمر در عقربه کار ما همينمه
کيه کيه در می زنه من دلم می لرزه
درو با لنگر می زنه من دلم می ترسه
آی می ترسم ، آی می لرزم
که يارو مسته با خنجر می زنه من دلم می لرزه
ای پری بيا در کنار ما جان خسته را مرنجان
از برم مرو خصم جان مشو تا فدای تو کنم جان
19.امشب به بر من است و آن مايه ناز
يارب تو کليد صبح و در چاه انداز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب با من بيچاره بساز
امشب شب مهتابه حبيبم را ميخوام
حبيبم اگر خوابه طبيبم را ميخوام
خوابست و بيدارش کنيد
مست است و هشيارش کنيد
گوييد فلونی آمده آن يار جونی آمده
آمده حال تو احوال تو سيه خال تو
سپيد روی تو ببيند برود .
20. ماه غلام رخ زيبای توست
سرو کمر بسته بالای توست ای حبيبم
مجمع دلهای پريشان جمع ای حبيب ای طبيبم
چين سر زلف چليپای توست ای حبيبم
ای مه انور لعل تو شکر
از همه بهتر قند مکرر
جانم جانم قند مکرر
لب و دندان توست ای حبيبم
21. شعر از : بيژن ترقی
تا بهار دل نشين آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سايه فکن
چون نسيم نوبهار بر آشيانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ويران من
تا بهار زندگی آمد بيا آرام جان
تا نسيم از سوی گل آمد بيا دامن کشان
چون سپندم بر سر آتش نشان بنشين دمی
چون سرشکم بر کنار بنشين نشان سوز نهان
باز آ ببين در حيرتم بشکن سکوت خلوتم
چون لاله تنها ببين بر ديده داغ حسرتم
ای روی تو آيينه ام عشقت غم ديرينه ام
با زآ چو گل در اين بهار سر را بنه بر سينه ام
23. شعر از : ملک الشعرای بهار
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
زآه شرر بار اين قفس را
بر شکن و زير و زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ
نغمه آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصه اين خاک توده را
پر شرر کن
ظلم ظالم جور صياد
آشيانم داده بر باد
ای خدا ای فلک ای طبيعت
شام تاريک ما را سحر کن
نوبهار است گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
اين قفس چون دلم تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشين
دست طبيعت گل عمر مرا مچين
جانب عاشق نگه ای تازه گل از اين
بيشتر کن بيشتر کن
مرغ بيدل شرح هجران مختصر مختصر کن !
24. شعر از : ملک الشعرای بهار
به شب وصلت جانا ديوانه شدم
زشمع رويت جانا پروانه شدم جانا پروانه شدم
به ماه روی تو من جانا حيران و ماتم
زغم عشق تو شد جانا صبر و ثباتم
به حال من نگر دلبر
دلبر زار و نزارم جانا زارو نزارم
شيدای توام تاج سرم بيا به برم
رسوای توام چشم ترم بنشين به برم
عاشقم کردی جانا دلم را بردی
به زلف سرکشت دلبر دلبر گم شده دلم
جانا خون شد جگرم
به ماه عارضت دلبر دلبر حل کن مشگلم
جانا حل کن مشگلم
25. شعر از : ملک الشعرای بهار
زمن نگارم حبيبم خبر ندارد
به حال زارم عزيزم خبر ندارد
خبر ندارم من از دل خود
دل من از من حبيبم خبر ندارد
کجا رود دل عزيز من آی که دلبرش نيست
کجا پرد مرغ حبيبم که پر ندارد
امان از اين عشق حبيب من آی فغان از اين عشق
که غير خون عزيز من جگر ندارد
همه سياهی عزيزم همه تباهی
مگر شب ما حبيبم سحر ندارد
بهار مضطر عزيز من آی منال ديگر
که آه و زاری اثر ندارد
جز انتظام و جز استقامت
وطن علاج دگر ندارد
زهر دو سر بر سرش بکوبند
کسی که تيغ دو سر ندارد
26. شعر از : ه.ا. سايه
ايران ای سرای اميد
بر بامت سپيده دميد
بنگر کزين ره پر خون
خورشيدی خجسته رسيد
اگر که دلها پر خون است
شکوه شادی افزون است
سپيده ما گلگون است آی گلگون است
که دست دشمن در خون است
ای ايران غمت مرساد
جاويدان شکوه تو باد
راه ما راه حق راه بهروزی است
اتحاد اتحاد رمز پيروزی است
صلح و آزادی جاودانه بر همه جهان خوش باد
يادگار خون عاشقان ای بهار
ای بهار تازه جاودان در اين چمن شکفته باد