نت از یاد رفته نصرالله زرینپنجه مهدی مفتاح غلامحسین بنان
این نت در دستگاه ماهور مایههای سل و دو تهیه شدهاست.
ترانهسرا: بیژن ترقی
دیگر از ما یادی نکنی یادی از ناشادی نکنی
دیگر جامی با من نزنی سوز جان را دامن نزنی
مهرم دیدی یارم نشدی ، شمع شام تارم نشدی
دردم از تو درمان از تو ، وصلم از تو هجران از تو
جز تو کی می جویم هم نفسی جز تو من نسپردم دل به کسی
هم راز و یار دلم تو بودی جانم را گرمی تو می فزودی
چشمم مانده به ره از تو نبد اثری
عمرم شد سپری از تو نشد خبری
کجایی کجایی که دور از تو در آتش همچو عودم
کجایی کجایی که از مهر تو باشد تار و پودم
تو بودی شادی افزا تو بودی مجلس آرا تو بودی در هواها شهپر من
تو کردی بی نصیبم ز دل بردی شکیبم کشیدی سایه ات را از سر من
غلامحسین بنان – از یاد رفته / Gholam Hossein Banan-Az yad rafte
نت بخت بیدار زندگی جاوید اکبر محسنی
این نت در دستگاه شور مایه لا، سل و ر تهیه شدهاست.
خواننده: غلامحسین بنان
ترانه سرا: اسماعیل نواب صفا
زندگی جاوید
بخت بیدار منی
حسن گلزار منی
منم که رام توام
اسیر دام تو ام
ای روی تو بهشت من
عشق تو سر نوشت من
بازآ بازآ بازآ بازآ
تو گل زیبای منی
می من مینای منی
بخدا ای ماه درخشان
روشنی شبهای منی
سحر امید منی
مه من خورشید منی
بخدا ای جلوه هستی
زندگی جاوید منی
ای دل نور تو کو
ای جان شور تو کو
ای مه مهر و وفای تو کجا شد
بی آن سلسله مو با من قصه مگو
دل خواهان فنا شد چه بجا شد
بی شکیب و دلداده منم
بی نصیب و آزاده منم
چون بی دلارامم
کو صبرو ارامم
باشد چون افسانه
آغاز و انجامم
تو گل زیبای منی می من مینای منی
بخدا ای ماه درخشان روشنی شبهای منی
کتاب از نور تا نوا پریدخت آور بنان انتشارات ماهور
سال انتشار : 1393
زندگی و ارزشهای هنری غلامحسین بنان
استاد آواز ایران
به کوشش پری دخت آور (بنان
این اثر شامل مقالهها، نوشتهها و شعرهایی دربارهی زندگی و ارزشهای هنری غلامحسین بنان است. در متن کتاب می خوانیم:«زندگی بنان مصادف با دورهای بود که موسیقی در ایران به تدریج از زمرهی حرفهها بیرون میآمد و در ردیف هنرها جا میگرفت… با این همه، غبار خفّت دیرین هنوز از چهرهی آن پاک نشده بود و خط فاصل میان هنرمند و عملهی طرب همیشه روشن نبود و کمتر پدری در خواب و خیالش برای فرزند خود شغل خوانندگی آرزو میکرد. بنان از کسانی بود که با خودداری از خواندن در مجالس طرب و پرهیز از قبول مزد از افراد ارزش خود و هنر خود را اعتلا بخشید… بنان چنان بر آواز خود مسلط بود و چنان آرام و مطمئن و ظاهراً بیکوشش میخواند که وقتی شروع میکرد، انسان هرگز دغدغهی این را نداشت که جایی از عهده برنیاید و یا فقط به ممکن بسازد و صدایش بشکند و یا از میزان خارج شود. با خیال آسوده و کمال اطمینان میشد به آواز او گوش کرد و خود را به دست امواج لذت سپرد.»
9789648772425
نت توشه عم مهدی مفتاح غلامحسین بنان
این نت در دستگاه همایون مایه لاکرن و سیکرن تهیه شدهاست.
آهنگساز: مهدی مفتاح
خواننده: غلامحسین بنان
شعر: رحیم معینی کرمانشاهی
متن شعر تصنیف توشه عمر
چون درای کاروان در میان شبروان
بانگ عمر ما می رسد به گوش
با گذشت این و آن می دهد ندا زمان
هر سحر، که ای: خفتگان به هوش
بی خبر، آمدی، همچو رهگذر بی خبر، می روی، توشه ای ببر
عمر دیگر کی دهندت ؟
داستان ها در زمان ها مانده از کاروان ها
زین حکایت با خبر شو
تا بماند، داستانی از تو هم در زبان ها
نیمه شب از رهگذری می گذری در سفری
بی خبر از قافله در گوشه صحراها
در دل این دشت سیه جان تو ای مانده به ره
گمشده در پیچ و خم شوق و تمنّاها
نکنی گر هوسی، ملکوتی نفسی تو که مرغ فلکی، منشین در قفسی
ز چه دل بسته شوی؟ به خدا خسته شوی
چو مرادت نبود به مرادی برسی
چون درای کاروان در میان شبروان
بانگ عمر ما می رسد به گوش
با گذشت این و آن می دهد ندا زمان
هر سحر که ای خفتگان به هوش