در منابع مختلف این اثر را در آواز دشتی، دستگاه شور یا آواز ابوعطا دانستهاند.
به نظر دستگاه شور برای این قطعه مناسبتر است هر چند حال و هوای ابوعطا یا دشتی نیز در آن دیده میشود.
این نت در دستگاه شور مایه ر، می و سل تهیه شدهاست.
ترانهسرا: بیژن ترقی
متن آهنگ سراب آرزو
خواننده: مرضیه
تکست اهنگ سراب ارزو
منم چو چشمه ی سرابم چو نقش آرزو بر آبم همچو قصه و فسانه ام
بلرزدم دل از نسیمی به بحر زندگی حبابم در زمانه بی نشانه ام
آرزو آرزو ای سراب بی کران ای امید بی نشان
ای که شعله های تو آتشم زند به جان عشق من بود گناه من
منم عاشق منم رسوا بار غم به دل نشسته ای
منم عاشق منم شیدا مرغ بال و پر شکسته ای
چرا از ما تو ای زیبا رشته ی الفت گسسته ای
نمیپرسی ز حال ما فارغ از این جان خسته ای
جز به دل مشتاقان غم خانه نمیسازد
وانکه ندارد سوزی دیوانه نمیسازد
سوز دل بود گواه من
منم عاشق منم رسوا بار غم به دل نشسته ای
منم عاشق منم شیدا مرغ بال و پر شکسته ای
چرا از ما تو ای زیبا رشته ی الفت گسسته ای
نمیپرسی ز حال ما فارغ از این جان خسته ای
به چشم تو بیگانه منم چو قصه و افسانه منم
به دلبری افسانه تویی ز عاشقی دیوانه منم
نه از دلم گیری خبری نباشدت بر ما نظری
نه اشک من سوزد دل تو نه آه من دارد اثری
منم عاشق منم رسوا بار غم به دل نشسته ای
منم عاشق منم شیدا مرغ بال و پر شکسته ای
چرا از ما تو ای زیبا رشته ی الفت گسسته ای
نمی پرسی ز حال ما فارغ از این جان خسته ای
نت سراب آرزو پرویز یاحقی آوانگاری نیما فریدونی
در منابع مختلف این اثر را در آواز دشتی، دستگاه شور یا آواز ابوعطا دانستهاند.
در این محصول نتنگاری احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان هم قرار گرفتهاست.
به نظر دستگاه شور برای این قطعه مناسبتر است هر چند حال و هوای ابوعطا یا دشتی نیز در آن دیده میشود.
این نت در دستگاه شور مایه ر، می و سل تهیه شدهاست.
ترانهسرا: بیژن ترقی
متن آهنگ سراب آرزو
خواننده: مرضیه و علیرضا افتخاری
تکست اهنگ سراب ارزو
منم چو چشمه ی سرابم چو نقش آرزو بر آبم همچو قصه و فسانه ام
بلرزدم دل از نسیمی به بحر زندگی حبابم در زمانه بی نشانه ام
آرزو آرزو ای سراب بی کران ای امید بی نشان
ای که شعله های تو آتشم زند به جان عشق من بود گناه من
منم عاشق منم رسوا بار غم به دل نشسته ای
منم عاشق منم شیدا مرغ بال و پر شکسته ای
چرا از ما تو ای زیبا رشته ی الفت گسسته ای
نمیپرسی ز حال ما فارغ از این جان خسته ای
جز به دل مشتاقان غم خانه نمیسازد
وانکه ندارد سوزی دیوانه نمیسازد
سوز دل بود گواه من
منم عاشق منم رسوا بار غم به دل نشسته ای
منم عاشق منم شیدا مرغ بال و پر شکسته ای
چرا از ما تو ای زیبا رشته ی الفت گسسته ای
نمیپرسی ز حال ما فارغ از این جان خسته ای
به چشم تو بیگانه منم چو قصه و افسانه منم
به دلبری افسانه تویی ز عاشقی دیوانه منم
نه از دلم گیری خبری نباشدت بر ما نظری
نه اشک من سوزد دل تو نه آه من دارد اثری
منم عاشق منم رسوا بار غم به دل نشسته ای
منم عاشق منم شیدا مرغ بال و پر شکسته ای
چرا از ما تو ای زیبا رشته ی الفت گسسته ای
نمی پرسی ز حال ما فارغ از این جان خسته ای
نت موج پرویز یاحقی اسماعیل نواب صفا دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان انجام شدهاست.
دستگاه شور
من مو جی دربدرم از دنیا بیخبرم
بحر خروشان منزل من سیلی طوفان حاصل من
بر لب آید نفسم چون بر ساحل برسم
سنگ جفا کوبد به سرم میکند از نو در بدرم
من هم سوی دریا ناله کنان برگردم
سوی همدردانم از دل و جان برگردم
بی تاب و زار و لرزان برگردم
بار دگر غمزده تر بروم ز ساحل غم سوی دریا من
میکشد و میکشدم بنگر امید دلم چه کند با من
من طفل طوفان شده ام موجم سرگردان شده ام
آه که بود شب من طوفانی در شب من نبود پایانی
زنده ام از بی آرامی
ترسم که بمیرم چو بیاسایم
جز در دل طوفان نبود جایم
من عشقی جانفرسا میخواهم دریایی طوفانزا میخواهم