نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

خلاصه تاريخ و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

خلاصه تاريخ  و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

این مقاله توسط نوازنده ویولن و سه‌تار و پژوهشگر موسیقی ایرانی آقای ناربه باغداسریان نوشته شده‌است.

خلاصه تاریخ موسیقی ایرانو

آشنایی با دستگاههای موسیقی سنتی ایران

برونو نتل، ردیف موسیقی ایرانی را به هنر مینیاتور ایران تشبیه 

می کند که از دور شاید ک ماهمیت به نظر برسد اما با بررسی دقیق و از نزدیک، جزئیات ارزشمند آن را می توان شناخت

در سال ۲۰۰۹، ردیفهای موسیقی ایرانی به عنوان میراث فرهنگی نزد یونسکو به ثبت رسیده است

بررسی تاریخ موسیقی ایران باستان کار دشواری است

از آنجایکه موسیقى هنرى است شفاهی، از سایر هنرها دیرتر و کمتر به نوشته درآمده است

بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از موسیقی ایران است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری موسیقی ایران داشته اند

شرایط ناپایدار ایران به دلیل هجوم مداوم قبایل و کشورهاى بیگانه و نیز نابسامانیهاى داخلى موجب شد که مستندات باقى نماند

اکثر اطلاعات ما در بارۀ موسیقى قدیم ایران بر اساس

نوشته مورخین یونانى

مورخین ایرانى دورهٔ اسلامى

شاهنامه فردوسى و اشعار سایر شعرا

آلات و ادوات موسیقى به دست آمده از کشفیات باستا نشناسى

تمدن ایلام یا ایلامیان

مهرنگاره چغامیش در تپه چغامیش در نزدیکی دزفول کشف شده است

کهن ترین سند و نشانه هم نوازی )ارکستر( در جهاننمایانگر وجود ارکستر بانوان در آن زمان استاین مهرنگاره ۳۴۰۰ سال قدمت دارد

سیمایی از بزم رامشگران را نشان می دهد

در این بزم باستانی )گروه رامشگران(:

سه نوازنده )چنگ و شیپور و تنبک(

یک خواننده 

حکومت ماد

نخستین دولت بزرگ آریایى ها

طبق نوشته هرودوت مورخ یونانی:

در زمان مادها، نیایش های آوازگونهٔ بدون همراهی ساز وجود داشت 

اولین موسیقیدان این دوره شخصی بنام  اوگارِس بوده که در دربار آستیاک آخرینپادشاه ماد زندگی می کرد

هخامنشیان

طبق نظریه هاى برخى مورخان مشرق زمین، قدمت موسیقى ایرانى را در زمان هخامنشى برآورد کرده اند

از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی، موسیقی نقش مهمی بخصوص در دربار داشت هاست

اصطلاح خنیای باستانی ایرانی یک اصطلاح مربوط به عصر پس از هخامنشیان می باشد

در این دوره سه نوع موسیقی رزمی، بزمی و مذهبی وجود داشته است

سلوکیان

دولت هخامنشی به دست اسکندر منقرض شد و به دست سردار یونانی سولوکوس بنیان گذاری شد

در این دوره موسیقی ایران تحت تاثیر موسیقی یونان قرار گرفت

اشکانیان

پادشاهان این سلسله با اینکه ایرانی بودند ، همچنان تحت نفوذ تمدن یونان بودند

در این دوره موسیقی جدیدی در ایران پدید آمد

در این دوره موسیقی آزاد و مردمی شد و از بند دولت و دربار گریخت

در این دوران به کسانى که خواننده، نوازنده و شاعر بودند گوسان گفته مى شد

بقایاى آنها در فرهنگ امروز ایران به صورت عاشیق هاى آذربایجان و یا مطرب هاى لرستان و بخش هاى خراسان موجود است 

ساسانیان

دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید 

این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند

عصر طلایی موسیقی

پایه  ریزى موسیقى ایران به دورهٔ ساسانیان باز مى گردد اسناد اولیهٔ موسیقى ایران متعلق به این دوران است

موسیقى دوره ساسانى را شاید بتوان سرمنشاء فرم ها و شکل هاى موسیقى ایران در قرون بعدى دانست

سنگ نگارهٔ زنان خنیاگر(طاق بستان)

توجه شاهان این سلسله به موسیقى، سبب رونق بیش از پیش و اهمیت و اعتبار آن گردید

اردشیر بابکان

خنیاگران و رامشگران که از دیرباز جزء طبقات متوسط و پست جامعه بودند، به سطح درباریان ترقى داده شدند

او درباریان را به هفت طبقه تقسیم کرده بود و موسیقى دا نها پنجمین طبقه از آنها بودند

خسروپرویز

موسیقى دوره ساسانى به اوج درخشش و نفوذ خود رسید

همه مورخان، دوران خسروپرویز را عصر طلایى موسیقى ایران معرفى کرده اند

انواع موسیقی در ایرانموسیقی بزمی

موسیقی رزمی

موسیقی سوگواریموسیقی در شکارموسیقی آموزشیموسیقی دینی

از مهمترین موسیقىدانان این دورهرامتینبامشادباربد

نکیساآزاد

سرکش )سرکیس(

باربد

برجسته ترین چهره موسیقی بود

مهارت در نوازندگى و آهنگسازى

اولین سیستم موزیک خاورمیانه )به نام خسروانی( را ابداع نموده و آن را به شاه تقدیم نمود

سیستم موسیقی:

«هفت خسروانی» «سی لحن» و «سیصد و شصت دستان» 

شمار آنها با تعداد روز در هفته، ماه و سال تقویم ساسانیان برابر بوده استاحتمالا برای هر روز، یک سرود یا آهنگ داشت

حمله اعراب

پس از حمله اعراب بسیاری از مدهای موسیقی و ملودی ها  از بین رفتند

رهبران مذهبى اسلام در آغاز موسیقى را تحریم کرده و مایه فساد و بیهودگى مى دانستند

هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلط ایران پذیرفته شد، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و دلسرد کردن مردم از زمزمه سرودهای اوستایی بود

موسیقى ایران بعد از اسلام

بعد از اسلام موسیقى ایران توقف کوتاهى داشت و بعد از چند سال دچار تغییراتى شد

در زمان عباسیان که به سبک ساسانیان دربار خویش را اداره مى کردند، جنب ههاى دنیوى و غیردینى موسیقى افزایش یافت و موسیقى رونق تازه اى یافت

بعضى بزرگان موسیقى ایران بعد از اسلام عبارتند از:

ابوعلى سینا

ابوالفرج اصفهانیاسحاق موصلی

ابراهیم موصلیابونصر فارابی

عبدالقادر مراغیقطب الدین محمود شیرازىصفى الدین ارموی

خواجه نصیرالدین طوسی

دورهٔ تیموریان

شروع جدایی موسیقی ایران از عثمانی

موسیقی ایرانی شروع به باز یافتن هویت اصلی خود کرد

دور‌ه‌سیاه‌موسیقی‌سنتی‌ایرانی

در دوران صفوی موسیقی تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتادولی تا حدودی توسط نوازندگان و شاعران دوره گرد تداوم یافت

موسیقی مردمی ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبی آن در قالب تعزیه و نمایش های دراماتیک گسترش یافت

تاثیر موسیقی در زمان صفویه را می توان در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد 

دوران قاجار

دوران رونسانس یا تولد دوباره موسیقی مردمی ایران

آقا علی اکبر فراهانی

مشهور به جناب میرزا

یکی از برجسته ترین نوازندگان دربار ناصرالدین شاه و استاد نواختن تار بود 

بی اندازه مورد تشویق و محبت شاه بوده

روشن نیست که وی موسیقی را از کجا فرا گرفت هاست

پس از مرگ او، برادرزاده اش آقا غلامحسین  فراهانی جانشین او در دربار شد

پسران آقا علی اکبر فراهانی

آقا حسینقلی و میرزا عبدالله هر دو از نوازندگان به نام تار

آقا علی اکبر فراهانی

آقا غلامحسین فراهانی

میرزا حسینقلی فراهانی معروف به آقا حسینقلی 

از نوازندگان سرشناس تار اواخر دوران قاجار بود

ردیف آقا حسینقلی که توسط فرزند بزرگش، علی اکبر شهنازی روایت و ضبط شده، یکی از ردی فهای معروف موسیقی ایرانی است

از شاگردان او می توان دروی شخان، علینقی وزیری، مرتضی نی داوود، یوسف فروتن و پسر بزرگش، علی اکبر شهنازی را نام برد. 

در سه دوره آثار خود را روی صفحه گرامافون ضبط کرد

استاد برجستهٔ موسیقی ایرانی و نوازندهٔ سرشناس سه تار و تار بود

از شاگردان او می توان مهدی قلی هدایت، فرصت شیرازی، ابوالحسن صبا، حسین 

هنگ آفرین، سید حسین خلیفه، مهد یخان صلحی، اسماعیل قهرمانی، سید مهدی دبیری ،حاج آقا مجرد ایرانی و فرزندش احمد عبادی را نام برد 

او از چهر ههای تأثیرگذار در موسیقی ایرانی بود و ردیف موسیقی ایرانی را به نظم درآورد

وی با تجدید نظر در دستگاه های دوازده گانه موسیقی ملی ایران و ادغام بعضی از آن ها با هم، هفت دستگاه کامل و مجزا پدیدآورد

میرزا عبدالله تنها در سال ۱۲۸۴ خورشیدی صفحاتی را با همکاری کمپانی گرامافون ضبط می کند که تنها آثار شنیداری از وی می باشد که باقی مانده است

غلامحسین درویش

در سال ۱۲۵۱ هجری خورشیدی در تهران زاده شد

سبک آهنگسازی توسط درویش خان به صورت یک حرفه مستقل هنری در آمد

به جای اینکه خود آهنگ بخواند خوانندگان حرفه ای آ نها را اجرا می کردند

او علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و بر اساس این دانش، آهنگ می ساخت

از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی برپا کردشماری از نامداران موسیقی ایرانی، شاگردان او بوده اند

ارکستر انجمن اخوت را بنیان گذاری  کرد

سعدی حسنی در کتاب “تاریخ موسیقی” درباره پیدایش موسیقی نوین ایران می نویسد:

«نخستین تحول واقعی موسیقی را غلامحسین درویش آغاز کرد.» 

ایرج میرزا نیز در وصف او از زبان «زهره» در منظومهً «زهره و منوچهر» گفته است: 

تار نهم در کف درویش خان       تا بدمد بر بدن مرده جان

بسیار مورد علاقه دربار بود

در مجموع هفت پیش درآمد، شش تصنیف و نهُ رِنگ از درویش خان بر جای مانده 

آثار درویش خان که در سال های ۱۲۸۴ و ۱۲۸۸ و ۱۲۹۳ خورشیدی ضبط شده اند، توسط 

فرهنگستان هنر با نام گلبانگ سربلندی در سال ۸۹ منتشر شد

درویش خان را نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران م یداننددر ۱۳۰۵

در سن ۵۴ سالگی در بیمارستان نظمیه تهران درگذشت

در تاریخ موسیقی ایرانی دو نظام مختلف به چشم می خورد

نظام ادواری

نظام دستگاهی

نظام ادواری

از زمان ساسانیان )باربد( تا قاجاریه )خانواده فراهانی(

موسیقی ایرانی را شامل مجموعه هایی به نام ادوار یا مقام بود که دارای قواعد و ساختار ویژه ای بودندنظام ادواری نظامی بود علمی و منطقی که زیرساز هنری استواری داشت

نظام دستگاهی

از قاجاریه )خانواده فراهانی( تا امروز

۵ کلمه مهم

مقام یا دورردیف

دستگاهآواز

گوشه

مقام یا دور

در دورهٔ سلسلهٔ ساسانیان، باربد سیستم «خسروانی» را خلق کرد که ۷ مقام داشت

سعیدی )مولانا سعید یا سعدی( که در زمان ساسانیان می زیسته تعداد مقامها را به ۱۲ رساندسعیدی بنیانگذار مکتب دوازده مقامی در موسیقی ایران است

در متون مربوط به موسیقی، واژه های «پرده»، «شَد» و «دور» هم به جای مقام به کار رفته اند

قدیمی ترین اثر ادبی که نام تمام دوازده مقام را در خود دارد دیوان شمس مولوی است

ردیف

ردیف مجموع ه از ملودی های سنتی موسیقی ایرانی است که  برای هر ساز یا برای صدا ،با نظم و ترتیب خاصی )در قالب دستگا هها و آوازهای مختلف( تقسیم بندی شده اند

ردیف فقط یک مجموعه ساده از ملودی های نیست، بلکه  به ترتیب انها نیز اشاره دارد

شکل گیری ردیف عموماً به علی اکبر فراهانی نسبت داده می شوداولین شخصی که ردیف را به نت درآورد، علینقی وزیری بود

اولین شخصی که ردیف را نشر داده و از دربار به میان توده ها برد، درویش خان بود 

ردی فهای موسیقی ایرانی در طول زمان ثابت نمانده اند بلکه گسترش یافته اند

خلاصه تاريخ  و آشنايی با دستگاه‌های موسيقی سنتی ايران؛ ناربه باغداسریان

دستگاه

مجموع ه ای از قطعات موسیقی )آواز یا  نغمه یا گوشه(  که با هم در گام، کوک، و فواصل نت ه م آهنگی دارند

مجموعه ای از قطعات موسیقی که بر اساس منطقی درونی به طور سنتی کنار هم قرار گرفته اند و معمولاً دارای قالبها و مدهای خاص خود می باشند

خیلی از قطعات موسیقی سنتی ایران، به این خاطر که حال و هوای مشابهی دارند، همگی در یک مجموعه به نام دستگاه جمع آوری شدند و نام اختصاصی خودشان را گرفتند

واژه «دستگاه» به احتمال زیاد از زمان سلسله قاجاریه در موسیقی ایرانی معمول شده است

این کلمه که در حقیقت جایگزین واژه «مقام» گردید

دستگاه های موسیقی ایرانی

دستگاه شور

دستگاه همایوندستگاه ماهوردستگاه سه  گاه

دستگاه چهار گاهدستگاه راست  پنج  گاهدستگاه نوا

آواز

بر اثر جابه جا شدن نقش و وظیفهٔ نت های یک دستگاه، کیفیت های جدیدی دراین دستگاه حاصل 

می شود که مایهٔ جدیدی بوجود می آورند

بیشتر نظریه پردازان این ملحقات یا متعلقات جدید دستگاه را آواز می نامند

هرکدام از این آوازها استقلال اجرایی دارند

در اصل، این آوازها برداشتی تازه از دستگاهی اصلی هستند که از آن سرچشمه گرفته اند

آواز را می توان دستگاه فرعی نامید

بعضی آنرا مایه نیز مینامند

آوازهای موسیقی ایرانی

آواز بیات ترکآواز ابوعطاآواز افشاریآواز دشتی

آواز بیات کرد

آواز بیات اصفهانآواز شوشتری

گوشه

گوشه نام هر کدام از ملودی ها  یا آهن گهایی است که در دستگاهها و ردیفها وجود دارند

در واقع کوچکترین جزء هویت دار از موسیقی ایرانی

از گوش هها برای خلق قطعه های موسیقی استفاده م یشود گوشه های آوازی )برای خواننده ها(گوشه های غیر آوازی )برای سازهای مختلف(

گوشه های هر ردیف بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع آوری گردیده اند

در ردیف میرزا عبدالله ۲۵۰ گوشه دیده میشود

در ردیف آوازی محمود کریمی تنها ۱۴۵ گوشه آمده است 

به طور سنتی در هر دستگاه، گوشه ها معمولاً در یک قالب دایره ای پنج قسمتی اجرا می شوندپیش درآمد – چهارمضراب – آواز – تصنیف – رنگ

اگر موسیقی ایران را یک کشور فرض کنیم

ردیف = دولت یا سیستم اداریدستگاه = استان

آواز یا نغمه = شهرگوشه = خانه

متاسفانه بسیاری کلمات

دستگاه و آواز و مایه و مقام  و گوشهرا به جای هم استفاده میکنند

در هر دستگاه ساختار و زیربنای نوتهای موسیقی مشخص است

از چه نوت شروع میشودبا چه نوت تمام میشود

فاصله نوتها از هم چیست

اگر بخواهیم دستگاه را به صورت خیلی ساده تعریف کنیم:

دستگاه یعنی حال و هوا

دستگاه حالات کلی خاصی را در شنونده ایجاد و القا می کند

هر دستگاه احساس خاصی را به شنونده میدهد

ولی این احساس میتواند در زمانهای مختلف و برای افراد مختلف یکسان نباشد

۱ – گوشه های بکار رفته در قطعه موسیقی

۲ – روحیه و حال و احوال شنونده

۳ – سبک اجرای نوازنده یا خواننده

۴ – سبک و استادی )ذوق، خلاقیت و زیرکی( آهنگساز

آواز دشتی از غم انگیزترین دستگاه های ایرانی استآهنگ ای ایران در آواز دشتی نوشته شده است

برخی موسیقی ایرانی را در مقایسه با موسیقی غربی، غم انگیز توصیف می کنند

۱ – در موسیقی  غربی، پرده  و نیم  پرده  وجود دارد ولی در موسیقی ایرانی، ربع پرده هم بکار میرود

۲ – موسیقی ایرانی انعکاسی از تاریخ تراژیک ایران است

ملتی که در طول تاریخ اخیر خود، هیچگاه روی خوشبختی ، آسایش و امنیت را ندیده، ملتی که مدام تحت فشار 

وحمله های وحشیانه مغول وترک وعرب بوده ، ذاتاً نمی تواند موسیقی غیر ازاین داشته باشد

۳ – موسیقی ایرانی مبتنی بر اشعار ایرانی است و بسیار از اشعار ایرانی هم غم انگیز هستند

معمولا احساس غم و حزن و اندوه بخش مهمی از جو یا بستر بسیاری از )یا تمام( دستگاه های موسیقی ایرانی است 

یک نکته مهم را باید در نظر داشت

موسیقیدانان مختلف در باره تعداد و ساختار دستگاه ها و آوازها اختلاف نظر دارند

مثلا در حالی که اکثر موسیقیدانان تعداد دستگاه ها را ۷ میدانند، برخی معتقدند که تعداد دستگاه ها ۵ یا ۱۲ یا  ۱۳ میباشد

احتمالا در آینده آوازها گسترده شده و دستگاه مستقلی را تشکیل خواهند داد

دستگاه شور

شور از جهاتی مهمترین وجامع ترین دستگاه موسیقی ایرانی است، از این رو آنرا مادر موسیقی ایرانی خواند هاند

نام «شور» ریشه در زبان عبری دارد و در عصر ساسانی وارد زبان فارسی شد هاست

شور دستگاهی است است که با ذوق مشرقی ها موافق و سهل و مورد پسند عمومی است

روح کلی حاکم بر شور حزن و اندوه و غم بسیار است

ولی غمی دارد شاعرانه و دلفریب، غمی لطیف وساده و صمیمی و بی تکلف

روح الله خالقی: کدام ایرانی است که شور را بشنود و نوای غم انگیز آن را درک نکند؟

نمونه 

اغلب نغمات طوایف و ایلات و عشایر در زمینه این دستگاه استآتشی ز کاروان جدا مانده اثر استاد علی تجویدیخلوت گزیده اثر استاد شجریان و استاد پایور

مژده بهار اثر ایرج بسطامی و استاد مشکاتیان

آلبوم یاد ایام از محمدرضا شجریان و به خصوص خود تصنیف یاد ایامآلبوم زیباترین علیرضا افتخاریمرا عاشق شهرام ناظریتصنیف کاروان اثر علی تجویدی

همایون

از نظر ساختار، دستگاه همایون منحصر به فرد ترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار میرود

محبوبیت خاصی بین مردم ایران دارد

همایون بعد ازشور، یکی ازوسیع ترین دستگاههای ایرانی است

یکی از دستگاه های بسیار غمگین ایرانی است با غمی شکایت گونه

همایون دستگاهی بسیار دلنشین است باشکوه و مجلل )حتی با حالتی شاهانه، اشرافی و باوقار( و درعین حال بسیار  آرام  و زیبا و دلفریب

نمونه

بسیاری از لالایی ها و زمزمه های متداول در نقاط مختلف ایران

موسیقی زورخانه

قطعه شد خزان گلشن آشنایی جواد بدیع زادهآهنگ معروف اگر بار گران بودیم رفتیمآهنگ کاروان شهرام ناظری

تو ای پری کجایی از همایون خرمکیه کیه در می زنه از پوران

آلبوم بیداد استاد شجریان با آهن گسازی استاد مشکاتیان 

آلبوم بی قرار محمدجلیل عندلیبی با آواز استاد شهرام ناظریرِنگِ فرح و رنگ شهرآشوب )از رنگ های قدیمی(

ماهور

بعضی از زبان شناس ها می گویند واژه ماهور تغییر یافته واژه ماژور موسیقی غربی است

شادترین دستگاه موسیقی ایرانی است

حال و هوای کاملا شادی دارد و و اکثرا مفرح و نشاط آور است

به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود

برای مارش های پر هیجان و پرشور

بعضی بخشهایش به موسیقی منطقه سیستان و بلوچستان، خراسان، لرستان و آذری آذربایجان نزدیک است

نمونه

تصنیف  مرغ سحر از مرتضی نی داوود با صدای محمدرضا شجریان

تصنیف  ز من نگارم درویش خان با صدای محمدرضا شجریانز دست محبوب از آلبوم شب وصل

آلبوم های سِ  ِّرِ عشق، سپیده و سرو چمان با صدای محمدرضا شجریانآلبوم های بنمای رخ و یادگار دوست با صدای شهرام ناظریتصنیف شب وصل استاد شجریان

سه  گاه

سه گاه ریشه کاملا ایرانی دارد

تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است

سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است ولی بیشتر برای بیان اندوهی که به شادی و امیدواری می گراید استفاده می شود

با این حال برخی آهنگهای شادی آور و حماسی نیز در این دستگاه ساخته اند

نمونهتصنیف آسمان عشق در آلبومی با همین نام

تار زلف، غم عشق و دل شیدا آلبوم رسوای دل و به ویژه آهنگ از غم عشق تو این آلبوم

آلبوم جان عشاق و گنبد مینا به خوانندگی محمدرضا شجریان که کاری از پرویز مشکاتیانسه قطعه در آلبوم دیلمان به خوانندگی محمدرضا شجریان به همت کامبیز روشن روان

چند قطعه ابتدایی در آلبوم در خیال به خوانندگی محمدرضا شجریان به آهنگسازی مجید درخشانی

قسمت هایی از آلبوم سخن تازه با آواز شهرام ناظری و آهنگسازی مهدی آذر سیناقطعه رسوای زمانه ساخته همایون خرم در آلبوم رسوای زمانه

آلبوم شوق دوست به خوانندگی شجریان با ساخت و تنظیم محمدجواد ضرابیانآهنگ گل اومد، بهار اومد ساخته مجید وفادار و شعر بیژن ترقیآهنگ زهره ساخته مجید وفادار با شعر جهانگیر تفضلی و صدای داریوش رفیعیآهنگ امشب که مست مستم

دستگاه چهار گاه

چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می دانند و  روح فرهنگ ایرانی در چهارگاه متجلی است

چهارگاه از نظر علمی مهمترین مقام موسیقی ایرانی است

ویژگی بارز دستگاه چهارگاه روحیات مختلف و حتی متناقض آن می باشد

درعین اندوه ،می تواند بسیارشاد هم باشد؛ ضمن اینکه روحیات و حالات میهنی و سلحشوری و جنگ آوری درآن به خوبی نمایان است

چهارگاه دستگاهی است که کاملا به صبح ها اختصاص دارد

نمونه

نقالان اشعار شاهنامه را دراین دستگاه می خوانده اندقطعه بی کلام دخترک ژولیده علینقی وزیری

آلبوم دستان اثر پرویز مشکاتیان، با آواز محمدرضا شجریانآلبوم صبحگاهی اثر حسین علیزاده با آواز محسن کرامتیآلبوم کنسرت ۷۷ اثر شهرام ناظری و گروه کامکارهاتصنیف مبارک باد برای مجالس ازدواج

تصنیف الا ای پیر فرزانه براساس تمی از ابوالحسن صبا آهنگ باباکرم از حسین واثقی

دستگاه راست  پنج  گاه

به نام راست و پنجگاه یا راست نیز خوانده میشود

یکی از قدیمی ترین دستگاه های ایرانی است و اصل ومنشأ آن به زمان ساسانیان میرسد

این دستگاه در بین دستگاه ها از همه کمتر اجرا می شود

بعضی موسیقیدان ها معتقدند که این دستگاه به قصد تعلیم بنا شده است

راست پنج گاه ترکیبی است از چندین مقام قدیمی و به همین دلیل پنجگاه نام دارد

از این رو می توان تمام حالات و صفات و احساساتی که در دستگاه های موسیقی ایرانی است را با راست پنج گاه ایجاد نمود

نمونهآلبوم چشمه نوش

آلبوم راز و نیاز کارمشترک حسین علیزاده و علیرضا افتخاری اجراهای محمدرضا لطفی به همراه محمدرضا شجریان در جشن هنر شیراز )۱۳۵۴ خورشیدی(قافله  سالار اثر محمدرضا لطفی  

آلبوم  ساز نو آواز نو با صدای شهرام ناظری

دستگاه نوا

دستگاهی است درحد اعتدال و آهنگی ملایم و متوسط دارد، نه زیاد شاد و نه زیاد حزن انگیز

معمولا اشعار حافظ را برای نوا انتخاب می کنند

دستگاهی است برای عرفان و سیر و سلوک عارفانه 

در دستگاه نوا آرامشی عجیب حاكم است

نمونه

تصنیف رفتم در میخانه و آلبوم نوا مرکب خوانی از محمدرضا شجریان

کنسرت نوا و آلبوم نینوا از حسین علیزادهچهره به چهره محمدرضا لطفیدود عود پرویز مشکاتیان

آواز بیات ترک

علیرغم نامش صددرصد ایرانی است

واژهٔ ترک در نام این آواز به قوم قشقایی اشاره می کند و نه به ترک های ترکمنستان یا آذربایجان یا ترکیهاز همین رو برخی آن را با نام بیات زند نیز می شناسند

بسیار یکنواخت وعامه پسند است و در میان مردم رواج دارد

ازلحاظ محتوای غم و شادی ، بیشتر به سمت شادی وگشادگی خاطر سوق دارد تا به غم

به نوعی بعد ازماهور از شادترین دستگاههای ایران است

نمونه

قطعه اندک اندک شهرام ناظری

آلبوم گل صدبرگ ناظری

اذان معروف موذن زاده اردبیلی در گوشه روح الارواح بیات ترک ساخته شده

آواز ابوعطا

به آن سارنگ یا سارنج و یا دستان عرب نیز می گویند

ابوعطا آوازی است بازاری که بین عامه مردم رواج فراوان دارد

اکثرا حال و هوای غمگینی دارداما از لطافت و زیبایی خاصی برخوردار است

نمونه

آلبوم آتش در نیستان شهرام ناظری

تصنیف بهار دلکش محمدرضا شجریاناشکم دونه دونه از پوران

آواز افشاری

معمولا متاثر کننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونی دارد

گاهی آهنگهای شاد نیز در این مایه پیدا میشوند

غالباً با اشعار مولوی خوانده می شود

نمونه

این دهان بستی دهانی باز شد توسط محمدرضا شجریان برای ماه رمضان

از کفم رها از عارف قزوینی ساخته با خوانندگانی محمدرضا شجریان و سیما بینا

قطعهٔ گشته خزان به آهنگسازی عباس شاپوری و تنظیم فرهاد فخرالدینی با شعری از تورج نگهبان و آواز علیرضا قربانی

آواز دشتی

آن را آواز دشتستانی یا آواز چوپانی نیز نامیده اند

احتمالا اصل آن ناحیه دشتستان )استان فارس( است

امروزه بین مردم گیلان رواج فراوانی دارد، به همین خاطربه شوخی به آواز رشتی نیزمعروف است

محزون ترین نغمه های ایرانی در این آواز هستند

غمی که در این آواز وجود دارد قادر است اشک هر جنبده ای را دربیاورد

این آواز با آن که غم انگیز و دردناک است، درعین حال بسیار لطیف و ظریف است

نمونه

دشتی همیشه پای ثابت عزاداری ها بوده و هستآواز فریدون پوررضا در موسیقی تیتراژ سریال پس از بارانآهنگ رعنا از گروه رستاک

سرود ای ایران اثر روح الله خالقی با شعری ازحسین گل گلابسرود ای وطن ساخته علینقی وزیری

آواز بیات کرد

آنرا کرد بیات نیز مینامند

آثاری که در این آواز خوانده شده اند محدودندآلبوم کاملی از بیات کرد ساخته نشده

نمونه

تصنیف دل دیوانه

آواز بیات کرد در آلبوم آستان جانان توسط استاد شجریان و مشکاتیان

تصنیف با من صنما در بیات کرد توسط استاد شجریان در آلبوم بی تو بسر نمی شودتصنیف سنگ خارا مرضیه

آواز بیات اصفهان

از آوازهای قدیم ایرانی است

حالت بیات  اصفهان غم است اما غم عشق و غم فراق

یک غم نوستالژیک، غم غربت، غم عشق و ناز معشوق

با اینکه این آواز گوشه های غمگینی دارد اما غم و حزن و اندوه آواز دشتی متفاوت است 

)غم بیات  اصفهان غمی است بسیار شیرین، ولی غم دشتی غمی است دردناک(

حال و هوای بیات اصفهان تا حدودی با گام مینور در موسیقی غرب یکی است

نمونه

آلبوم سفر به دیگر سو شهرام ناظری

یک قسمت از آلبوم مشترک کیهان کلهر و علی بهرامی فرد با نام تنها نخواهم ماند

تیتراژ سریال هزاردستان ساخته مرتضی نی داوود دلم می خواد به اصفهان برگردم معینمی زنم فریاد هر چه باداباد از هایدهبوی جوی مولیان از بنان و مرضیه

تصنیف بهار دلنشین اثرروح الله خالقی

آواز شوشتری

با اینکه این آواز تم غمگینی دارد اما تعدادی آهنگ شاد هم در آن خوانده شده

نمونه

تصنیف بیا تا گل برافشانیم ساخته حسین علیزاه و با آواز علیرضا افتخاری در آلبوم راز و نیاز

قطعه بی کلام به زندان از استاد ابوالحسن صباآهنگ معروف سریال دلشدگان

آهنگ شیرازی جینگه جینگه ساز میادآهنگ دختر بویراحمدی

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

فیلم اجراهای بهداد بابایی سه‌تار

فیلم اجراهای بهداد بابایی سه‌تار

سه‌تار بهداد بابایی تمبک محسن کثیرالسفر آواز سپیده رییس سادات دستگاه ماهور

سه‌تار بهداد بابایی شور و دشتی با الهام از موسیقی خراسان

بهداد بابایی سه‌تار و ایرج بسطامی آواز دستگاه شور

سه‌تار بهداد بابایی تمبک محسن کثیرالسفر آواز سپیده رییس سادات دلکش شور و فرود ماهور

سه‌تار بهداد بابایی کمانچه اردشیر کامکار تمبک نوید افقه آواز محسن نوربخش کنسرت شور حافظیه

سه‌تار بهداد بابایی و آواز سپیده رییس‌سادات ماهور و دلکش

سه‌تار بهداد بابایی نی حسن ناهید آواز محسن نوربخش دستگاه شور

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

صابر کاکاوند مدرس تمبک دف کاخن

صابر کاکاوند مدرس تمبک دف کاخن

صابرکاکاوندمتولد۱۳۴۲ درقزوین
شروع یادگیری موسیقی با ساز تنبک را در مرکز حفظ اشاعه موسیقی با استادمحمودفرهمند و خسروبیک و چندین استاد به نام دیگر ادامه داد.
_وفعالیت هنری خود را به عنوان مدرس موسیقی درشهرقزوین آغاز کرد
برای اولین بار گروه نوازی تنبک را درسال ۶۹ و ۷۰ درشهرقزوین تشکیل داد
هم چنین درسال ۷۴ و۷۵ سرپرستی گروه نوازی دف وتنبک را در فرهنگسرای شفق وکانون جوانان ایران به عهده داشت.
مدرس دف وتنبک کانون جوانان ایران
مدرس فرهنگسرای شفق
مدرس فرهنگسرای معرفت
مدرس فرهنگسرای نور
مدرس آموزشگاه موسیقی شورآهنگ
مدرس آموزشگاه موسیقی هنگام،
در دهه های هفتادهشتاد ونود بودم.

درکارنامه هنری خود
_ اجرای خصوصی با استادمحمدرضا لطفی استاد داوود آزاد
اجرای کنسرت به یاداستاد ایرج بسطامی دراستان کرج باحضوراستادپرویزمشکاتیان اجرای موسیقی به همراه استاد حسین پرنیا و محمدرشونددر رادیو کرج دربرنامه” شب، مضراب وحنجره” به همراه مجری گری جناب رشیدکاکاوند.
اجرای موسیقی دربرنامه های برون مرزی به همراه یاشاردانشگری و استاد زیداله طلوعی کنسرت های را با گروه همایون درتالار وحدت اجرا کرد.
_کنسرت با بانوحوروش خلیلی و رضا رضایی در تالار وحدت .

آثارهنری

آلبوم “یاد ” آلبوم “خشت های اصالت “به آهنگسازی حسین پرنیا
آلبوم “نقش ماندگار” آلبوم “مهرنگار”
آلبوم “اهورایی ” هم چنین کنسرتهای متعددی به همراه مهران مهرنیا درهمدان اجرا کرد
_کنسرت های درخانه هنرمندان ایران و شهرهای مختلف به همراه ، استادحسین میثمی ،استاداسحاق انور ودیگر گروههای موسیقی داشت

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

ناصر فرهنگ‌فر نوشته جواد ظل طاعت

ناصر فرهنگ‌فر نوشته جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله برای ما

استاد ناصر فرهنگ فر

موسيقي ايران در تاريخ پر فراز و نشيب خود از ابزارهاي بسياري براي توليد موسيقي بهره برده است كه امروز بسياري از اين سازها با گذر زمان به فراموشي سپرده شده است. در تقسيم بندي سازهاي ايراني، گروه بزرگي از اين سازها، “ضربي پوستي” ها هستند كه تا كنون نزديك به ٢٥ عدد از اين سازها كشف شده اند. مهمترين ساز كوبه اي پوستي زمان ما كه سالهاست مورد توجه موسيقيدانان ايران است، ساز تنبك )كه با نامهاي خمبك، خنبك، دنبك، دمبك، ضرب نيز شناخته ميشود( است. در گذشته تنبك نوازان با داشتن وضعيت اجتماعي نامطلوب عنوان موسيقي دانان سطح پايين را بر خود حمل مي كردند و گهگاهي به تكنوازي آنها گوش فرا داده مي شده، اما با چسباندن برچسب همراهي كننده به ايشان، از جمله شهروندان درجه دوم جهان موسيقي قلمداد مي گشتند. تا اوايل اين سده اساسا تنبك به همراهي كننده تركيبهاي ريتميك مانند تصنيف و رنگ بكار مي رفت. استاد “ناصر فرهنگ فر” يكي از اين نوازندگان برجسته تنبك بود، كه علاوه بر نوازندگي، داراي صداي گرم آوازي، خط خوش، شاعري و شعرشناسي بود، كه نه سوداي نام داشت و نه در پي نام بود و نه اصراري به اين كه همگان، قدر هنرش را بشناسند. “فرهنگ فر” خيلي درد نان نداشت، بلكه براي ادامه زندگي اش نيازمند فضاي عواطف انساني بود، افسوس كه هر چه بيشتر گشت كمتر يافت. پشت صداي تنبك او، جرياني از حيات و انرژي بود كه تنها بزرگان تاريخ موسيقي ما از آن بهره داشته اند : “درويش خان”، “ابوالحسن صبا”، “حبيب سماعي”، “مرتضي و رضا محجوبي” و “حسن كسايي”…. استاد “فرهنگ فر” در كارش يگانه اي تك بود. وي بزرگي از آخرين كاروان بزرگان عاشقِ صادق، در موسيقي ايران بود و مرگ او، مرگ يك فرهنگ و يك طرز تلقي از زيستن بود، كه با وارستگي و قلندري و شوريدگي و پاك باختگي، پروانه وار سوختن و به آتش زدن، معنا مي شد. آنچه كه “ناصر فرهنگ فر” را از ديگر تنبك نوازاني كه به شيوه ديگر مي نوازند جدا كرده و ممتاز مي كند حس انساني بسيار قوي و انديشه عالي او در زمينه شعر و ادبيات و عرفان و درك خاصي ست كه از زيبايي و تناسب ريتم داشته است و همين پديده ي گوهرين او بود كه وقتي سر انگشتش به پوست تنبك آشنا مي شد، گويي دستي لطيف و نوازشگر رگ و پوست و اندام روان را

نوازش مي كرد. دلپذيري كار او در نواختن به حدي بودكه وقتي در يك همنوازي و با گروه نوازي شركت داشت، ناخود آگاه و اغلب آگاهانه، گوشها صداي ساز ايشان را دنبال مي كردند و غير از صداي تنبك او ساز ديگري را نمي توانستند دنبال كنند و يكي از لذتهاي موسيقي، صداي تن هاي تنبك اين استاد ارزشمند ست. از لحاظ تكنيك و محتواي جملات بديع موتيف هاي ملوديك و ريتم هاي شكسته و تركيبي جايي براي حرف نگذاشته و اغلب اين تركيبات براي اولين بار از سر انگشتان ايشان شنيده شده و همين پيشاهنگي او در آرايش ها و سامان و بستگي فرازهاي ريتميك ديگران را واداشت كه شيوه او را دنبال كنند. زيرا تنبك او تنها يك نگهدارنده ريتم نبود، بلكه همپايه بزرگترين نوازندگان و اساتيد ديگر سازها زيباترين جملات پيچيده را خلق و گاه داستاني با رگ و پوست تنبك بيان مي كرد. در خوشنويسي شاگرد زنده ياد استاد “حسن ميرخاني” بود كه خط شيرين و دلكش آن استاد گرانمايه در بين اساتيد گذشته و حال سابقه نداشته و ندارد و شيريني خط استاد را در خوشنويسي به دست آورده بود. هرچند كه خوشنويسي را خيلي پي گير نبود و گاه سالها دست به قلم نمي برد، اما نشان مي داد كه در اين زمينه خيلي مايه دارد. در شعر بسيار خوش قريحه و با استعداد بود. زياد به شعر مي انديشيد ولي كمتر شعر مي گفت آنچه را كه مي گفت بسيار پر محتوا و با مضامين بكر بود. تعدادي غزلهاي خوب دارد اما تك بيتها و چند بيتهاي او در بين دوستانش مشهور و زبانزد است. به خصوص به خاطر طبع شوخ و منتقدي كه داشت سر به سر دوستان و همكاران و گاه آنهايي كه فكر مي كردند مي توانند رقيب تنبك نوازي او باشند مي گذاشت و ابيات بسيار زيباو طنز برايشان مي سرود كه همه را به خنده وامي داشت و اين شوخي هاي دلپذير شعرگونه، ورد زبان دوستان و همكاران و حتي خود كساني كه برايشان مي گفت مي شد و بيشتر آنها نقل محفل دوستانش مي گرديد. هميشه حس مي كرد كه دنيا جاي كمي را براي او درنظر گرفته و همين امر او را به انديشه هاي ژرف ودورودرازواميداشتوگاهحاصلآنيكبيتجانانهونابوپارهايهمغزلميشد.آنقدر از اين جهان و جرياناتي كه در آن مي گذشت متاثر و شاكي بود كه ناگزير به روگرداني و گريز از آن شده بود و بالاخره هم موفق به فرار شد و آنچه را مي خواست به وقوع پيوست. استاد “فرهنگ

فر” به همسر باوفايش و دوفرزندش و نوه اش عشق مي ورزيد و بيشترين وقتش را با آنها مي گذرانيد و غمخوار هميشگي و يار و همدم آنان بود. از اين روست كه سفر هميشگي او براي خانواده اش بسيار سخت و گرانبار و براي دوستان و دوستداران تاثرانگيز و اسفبار است. خاطره اي از جناب “ارشد طهماسبي” در ارتباط استاد “فرهنگ فر” مي شنويم: ))روزي به اتفاق “داريوش زرگري”، شاگردش به عيادتش رفتيم كه در بيمارستان اعصاب بستري شده بود. به نظرم “فرهنگ فر” ديوانه اي بود عاقل تر از همه. راست و استوار بر تختش نشسته بود و خيره. تا درآمديم، اندكي شادمان شد و گفت: مي خواهم برايتان راست پنج‌گاه بخوانم. » عجب ، در بيمارستان؟ گفتم كه در هيچ قالبي نمي گنجيد. بلند و رسا و با صداي زنگ دار و دردمندش خواندن گرفت. هنوز هم هروقتبهآنروزفكرميكنم،براينباورمكههيچكسنميتواندلحظهايراكهاوخلقكردو راست پنج‌گاه استواري را خواند خلق كند و بخواند. در تمام طول خواندنش آرام گريستم و او در حال و بند آن نبود كه مرا دريابد گويا ودش را هم.((

وي٤ آبانماه ١٣٢٦ در شهر ري متولد و از هفت سالگي به نواختن تنبك مشغول شد. پدر او تار و عمويش تنبك مي نواخت. او تنبك را زير نظر “محمدتركمان” كه از شاگردان استاد “اميرناصرافتتاح” بودند كار كردند و بنابراين مي توانيم ايشان را تاحدي متاثر از سبك افتتاح بدانيم، فراگرفت و مدتي هم نزد استاد “حسين تهراني” به شاگردي پرداخت و يك سال نيز نزد استاد “محمد اسماعيلي” كتاب تنبك استاد “حسين تهراني” را آموخت. در سال ١٣٤٢ با آغاز كار مركز حفظ و اشاعه موسيقي به عنوان مدرس ساز تنبك به فعاليت پرداخت، در اين مدت وي با تلاش خود تأثيرات قابل توجهي در شيوه نوازندگي ساز تنبك بر جاي گذاشت. وي در سال ١٣٤٩ به همراه استاد “داوود گنجه اي” به دانشكده هنرهاي زيبا رفت و با اساتيدي چون “نورعلي برومند” و “داريوش صفوت” آشنا شد. پس از حدود يك دهه فعاليت در اين مركز در سال ١٣٥٠ وارد راديو و تلويزيون شد وبه پيشنهاد دوستش استاد”بهمن رجبي” در برنامههاي معروفي به نام هفت شهر عشق، گلهاي تازه و گلچين هفته با “استاد بهاري” و “لطفاالله مجد” و… اجراي برنامه كرد. “فرهنگ فر” نقش بسزايي در شكوفايي جريان موسيقايي گروه شيدا و عارف ايفا كرد، چرا كه فعالان عرصه موسيقي، به تنبك

تنها به عنوان سازي همراهي كننده در اركستر نگاه ميكردند كه نوازندگي “فرهنگ فر” در اين گروهها اين ذهنيت را تا حدود بسياري در بين اهالي موسيقي دگرگون كرد. از سال ١٣٥١ به همراه هنرمنداني چون “محمدرضاشجريان”، “حسين عليزاده”، “داريوش طلايي”، “داوود گنجه اي”، “محمدرضالطفي” و “پرويز مشكاتيان” و … در جشن هنر شيراز برنامه متعددي را اجرا كرد. او در سال ١٣٥٢ به بلژيك رفت و با گروه باله موريس بژار همكاري كرد. در سال ١٣٥٤ به دعوت رابرت ويلسون به نيويورك رفت و با گروه تئاتر وي همكاري كرد. در همين سال به عضويت گروه شيدا درآمد و كنسرت ها و برنامه هاي متعددي با “محمدرضالطفي” اجرا كرد. در سال ١٣٥٦ با تاسيس كانون هنري چاووش تا سال ١٣٦٣ ادامه يافت. “ناصر فرهنگ فر” علاوه بر آشنايي به سبك و شيوه هاي مختلف تنبك نوازي رفته رفته از دهه ٥٠ صاحب سبكي متمايز و ممتاز در تنبك نوازي شد. بعد از دوران اوج هنري خصوصا بعد از آلبوم بسته نگار با تار استاد “محمدرضالطفي”، در سال ١٣٦٣ كم كم گوشه نشين شد و به قول معروف خلوت گزيدند. اينكه چرا به قول خودشان جلوت رميده و خلوت گزيدند، دلايل بسياري دارد. آن چيزي كه ضرورت آن واقعا احساس مي شود بررسي زندگي هنري استاد “فرهنگ فر” توسط پژوهشگري بي طرف است كه ايشان را آنچه كه بودند به جامعه هنري معرفي كند. اين اواخر همه چيز را رها كرده بود و با نگاهي شگفت ، همه دنيا را از فراز سر افراد دور و برش مي نگريست. انگار ديگر در اين دنيا نمي زيست. مي گفتند كه سالهاست ديگر دست به تنبكش نمي زند، خط نمي نويسد و از خواندن ابا مي كند. مي گفتند صداي ساز خودش را كه از نوار كاست مي شنود، فرياد برمي آورند كه خاموش كنند و راحتش بگذارند. مي گفتند حاصل تمام عمرش، خط هاي خودش، خط هاي يادگار استادانش، كتابخانه عالي و مجهزش و حتي ساز دستش را به خانه هاي ديگران فرستاده بود، براي هميشه. ايشان سبك منحصر به فردي را خلق كردند كه بعدها به سبك “فرهنگ فر” معروف شد. سبك ايشان حال و هواي زورخانه را داشت. وي در به كار بردن تك ريزها و پلنگ ها)بشكن ها(، روش مخصوصي داشت و تكنيك هاي جديدي مثل چكشي به تنبك اضافه كرد، همچنين در ريتم هاي گوناگون به ويژه ريتم دوازده ضربي مهارت ويژه اي اي داشت و تنبك نوازان بسياري خصوصا جوانترها از ايشان تاثير گرفتند.

استاد “فرهنگ فر” به روش گوشه، تكيه داشت. معمولا شاگردان درس هاي كتاب آموزشي تنبك استاد”حسين تهراني” را مي زد و بعد ريتم هاي خود استاد را مي نواخت و فرا مي گرفت. البته بسياري از درس هاي كتاب آموزش تنبك استاد “حسين تهراني” را به سبك خودشان درس مي داد و نحوه انگشت گذاري ها روي تنبك دقيقا منطبق به سبك “استاد تهراني” نبود. بعنوان مثال با تركيب دو تك ريز مي زد كه با اشاره استاد تهراني تفاوت داشت. يكي از اشكالاتي عمده كتاب آموزشي تنبك اين است كه خيلي زود شاگرد درگير ريزپر مي كنند در حاليكه مقذماتي لازم است تا شاگرد بتواند دست هايش را آنقدر ورزيده كند تا ريزپر را اجرا كند. ازاين رو به شاگردان تمريني را توصيه مي كردند كه روي چوب نواخته مي شد و به تقويت انگشتان و مچ دستهاي شاگرد كمك بسياري مي كرد و به اين طريق سعي مي كرد اين نقص كتاب آموزش تنبك را برطرف كند. ناصر فرهنگ فر پس از يك دوره كناره گيري و انزواي كاري درروز پنجشنبه ٢٣ مرداد ١٣٧٦ در ٥٠ سالگي چشم از جهان فروبست منابع: – زنده ياد استاد مهدي كماليان – سيد عليرضا مير علي نقي – آرش فرهنگفر – پيمان ناصح پور

ناصر فرهنگ‌فر
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ناصر فرهنگ‌فر
نام اصلی ناصر فرهنگ‌فر
تولد ۴ آبان ۱۳۲۶ شهر ری[۱]
ملیت ایرانی
مرگ ۲۳ مرداد ۱۳۷۶[۱] (۴۹ سال)
ساز(ها) تنبک
اعضای پیشین گروه عارف
گروه شیدا

اجرای برنامه توسط محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگ‌فر در جشنوارهٔ موسیقی جشن هنر شیراز سال ۱۳۵۴
ناصر فرهنگ‌فر، (۴ آبان ۱۳۲۶ شهر ری – ۲۳ مرداد ۱۳۷۶)، نوازندهٔ برجسته تنبک و مدرس موسیقی سنتی ایرانی بود.

محتویات [نهفتن]
۱ زندگی‌نامه و فعالیت‌هنری
۲ مسئولیت‌ها و مقام ها[۲]
۳ زندگی خصوصی
۴ منابع
۵ پیوند به بیرون
۶ جستارهای وابسته
زندگی‌نامه و فعالیت‌هنری[ویرایش]
استاد ناصر فرهنگ فر در چهارم آبان ماه ۱۳۲۶ هجری شمسی در شهرری متولد شد. پدرش که کارمند شهربانی بود تار می‌نواخت و عمویش تمبک، با این وجود پدر مخالف ساز زدن ناصر بود. جد مادریش میرزا مهدی خوشنویس از خوشنویسان مشهور دوره قاجار بود. استعداد درخشان این هنرمند در همان دوران کودکی و تنها وقتی ۷ سال داشت نمایان شد، وی با کوزه‌های گلی نخستین تمرینات خود را انجام می‌داد و بعدها با خرید تنبک عمویش که ساز نفیسی در دوران خود بود، شروع به فراگیری این ساز کرد، در همین دوران علاقه و ممارست وی در فراگیری تنبک پیشرفت چشمگیری را برای وی به همراه داشت. فرهنگ فر داشته‌های مقدماتی تنبک را نزد یکی از اقوام خود محمد ترکمان که شاگرد امیرناصر افتتاح تنبک نواز سرشناس دوران به شمار می‌رفت؛ فراگرفت، همین امر مقدمات دیدار وی با حسین تهرانی را برای او فراهم کرد. استعداد قابل ملاحظه فرهنگ فر، استاد حسین تهرانی را مجاب می‌کند تا که وی را به شاگردی بپذیرد، وی مدت کوتاهی در نزد این استاد شاگردی کرد که در بالا بردن کیفیت نوازندگی و شکوفایی استعدادهای نهفته وی بسیار مؤثر بودو با راهنمایی او برای فراگیر نت مدت یک سال نزد محمد اسماعیلی کتاب تمبک استاد تهرانی را آموخت. در این دوره ناصر فرهنگفر از داشته‌های اساتید به نامی همچون عبدالله دوامی، سیدحسن میرخانی، سید حسین میرخانی و علی اکبر کاوه بهره جست. علاقه فرهنگ فر به شعر، ادبیات و خوشنویسی وی را به عنوان موسیقیدان آگاه به دیگر اقسام هنر مطرح کرد، وی در سرودن شعر و کار با قلم خطاطی نیز همچون نوازندگی تبحر داشت که همین امر سبب شد نوازندگی تحت تأثیر این هنرها قرار گیرد. در همان سالها به اتفاق داوود گنجه‌ای به دانشکده هنرهای زیبارفت و با استاد نور علی برومند و داریوش صفوت آشنا شد. در سال ۱۳۴۲ با آغاز کار مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به عنوان مدرس ساز تنبک به فعالیت پرداخت، در این مدت وی با تلاش خود تأثیرات قابل توجهی در شیوه نوازندگی ساز تنبک بر جای گذاشت، پس از حدود یک دهه فعالیت در این مرکز در سال ۱۳۵۰ وارد رادیو و تلویزیون شد وبه پیشنهاد دوستش بهمن رجبی در برنامه‌های معروفی به نام هفت شهر عشق، گلهای تازه و گلچین هفته با استاد بهاری و لطف‌الله مجد و… اجرای برنامه کرد. فرهنگ فر نقش بسزایی در شکوفایی جریان موسیقایی گروه شیدا و عارف ایفا کرد، چرا که فعالان عرصه موسیقی، به تمبک تنها به عنوان سازی همراهی کننده در ارکستر نگاه می‌کردند که نوازندگی فرهنگ فر در این گروه‌ها این ذهنیت را تا حدود بسیاری در بین اهالی موسیقی دگرگون کرد. از اجرای ادوار ریتمیک با تکنیک‌های غیر مرسوم می‌توان به عنوان برجسته‌ترین خاصیت نوازندگی این استاد بنام یاد کرد، شناخت وی از اوزان اشعار، خلاقیتش را در اجرای ادوار ریتمیک به همراه داشت، چرا که این دورهای ریتمیک وابستگی بسیاری به اشعار کلاسیک دارند. فرهنگ فر در عین حال که در تکنوازی ساز تنبک چیره‌دست بود ساده نواز بسیار عالی نیز بود، از سال ۵۱ با محمد رضا شجریان، محمد رضا لطفی، حسین علیزاده، داریوش طلایی، داوود گنجه‌ای، پرویز مشکاتیان و… در جشن هنر شیراز برنامه‌های متعددی را اجرا کرد. در سال ۵۲ به همراه گروه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به بلژیک رفت و با گروه باله موریس بژار همکاری نمود و در همانسال همان برنامه را نیز در تخت جمشید اجرانمود. در سال ۵۴ به دعوترابرت ویلسون به نیویورک رفت و با گروه تئاتر وی همکاری کرد. عضویت وی در گروه شیدا و اجراهای زیبایش با محمد رضا لطفی در همین سال و در گروه عارف بهمراه پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده و.. در سال ۵۶ و با تأسیس گروه هنری چاووش تا سال ۶۳ ادامه یافت. آثاری که از وی به جای مانده نشان می‌دهد درک ملودیک این نوازنده بالا بوده که به همین خاطر وی در گروه نوازی نیز مؤثر عمل می‌کرد. استاد بعد از دوران اوج که در آلبوم بسته نگار با تار محمد رضا لطفی تنبک نواخت، کم‌کم گوشه نشین شد و به قول معروف خلوت گزید.[۲]

. فرهنگ فر طبع و قریحه خاصی در سرودن شعر و غزل داشت. در شعر متمایل به ایرج میرزا بود و اشعار طنز گونه‌ای از خود برجا گذاشت. اولین غزلش را در سن ۱۲سالگی سرود. غزلی که فقط چند بیت از آن باقی‌مانده است.

تا اشک من ترانه غم ساز می‌کند صدها هزار عقده دل باز می‌کند
سرفصل داغ و درد مرا در کتاب عمر افسانه نگاه تو آغاز می‌کند
از تصنیف‌هایش نیز می‌توان به صورتگر چین، پیر میفروش و… اشاره کرد. ناصر فرهنگ فر پس از یک دوره کناره گیری و انزوای کاری درروز پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۷۶ در ۵۰ سالگی چشم از جهان فروبست.

ناصر فرهنگ‌فر در آثاری چون بیداد، آستان جانان و راست‌پنج‌گاه با محمدرضا شجریان همکاری کرده بود.

مسئولیت‌ها و مقام ها[۲][ویرایش]
مدرس ساز در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی
فعالیت در رادیو و تلویزیون
برگزاری کنسرتهای متعدد به همراه گروه شیدا و عارف
حضور در برنامه‌های فرهنگی هنری از جمله جشن هنر شیراز
اجرای برنامه در کشورهای خارجی از جمله، آمریکا، فرانسه و آلمان
زندگی خصوصی[ویرایش]
آرش فرهنگ فر (متولد ۱۳۵۲، نوازنده تمبک) فرزند وی است
منابع[ویرایش]
↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ «به یاد خلوت‌گزیده تمبک: ناصر فرهنگ‌فر» ‎(فارسی)‎. وب‌گاه آموزشگاه موسیقی ترانه. بازبینی‌شده در فروردین ۱۳۸۸.
↑ پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ . www.citytomb.com.
پیوند به بیرون[ویرایش]
سخنرانی عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد وقت، در مراسم بزرگداشت ناصر فرهنگ‌فر
Asil Music – Asil Music – خاکسپاری ناصر فرهنگفر – شجریان، موسوی
جستارهای وابسته[ویرایش]
فهرست به‌خاک‌سپردگان قطعه هنرمندان بهشت زهرا
[نهفتن] ن ب و
آثار پرویز مشکاتیان
پرویز مشکاتیان
سرو آزاد • لحظه دیدار • چاووش ۶ • چاووش ۱۲ • دونوازی چگور آهنگ ۲۱ (پرویز مشکاتیان وناصر فرهنگ‌فر) • دونوازی چگور آهنگ ۲۲ (پرویز مشکاتیان وناصر فرهنگ فر) • ۲۰ سال با آثار پرویز مشکاتیان • بیست قطعه برای سنتور • بیست سال با آثار پرویز مشکاتیان • بیست سال با آثار پرویز مشکاتیان ۲ • بیست سال با آثار پرویز مشکاتیان ۳’ • تمنا • پس پرده
خواننده محمدرضا شجریان
آستان جانان • بیداد • سر عشق • نوا، مرکب‌خوانی • دود عود • دستان • جان عشاق • گنبد مینا • خلوت‌گزیده • آذرستون • همراه شو عزیز • طریق عشق
خواننده ایرج بسطامی
افشاری مرکب • مژده بهار • افق مهر • وطن من • کنسرت راست پنج‌گاه (۱ و ۲)
خواننده شهرام ناظری
لاله بهار • چاووش ۷ • چاووش ۴
سایر افراد
صبح مشتاقان (علی جهاندار) • مقام صبر (علی‌رضا افتخاری) • کنج صبوری (علی رستمیان) • کنسرت گروه عارف (حمیدرضا نوربخش)