سوابق علمی و آموزشی تحصیلات: فوق دیپلم موسیقی (ساز جهانی)
دورههای آموزشی طی شده: از سال 1371 – یادگیری ساز ویولن نزد استاد خسروی از سال 1380 – یادگیری ساز ویولن نزد استاد امیر پدرام طاهریان از سال 1387 – یادگیری ساز ویولن نزد استاد لیكا از سال 1390 – یادگیری ساز ویولن نزد استاد ارسلان كامكار از سال 1392 – یادگیری ساز ویولن نزد استاد حامد كرمانی سال 1392 – مستر كلاس رهبری اركستر استاد شهرداد روحانی
سوابق كاری و فعالیتهای هنری سال 1385 – همکاری با اركستر زهی رسانه هنر به عنوان كنسرت مایستر در اجراهای متعدد سال 1385 – اجرای كنسرت در فرهنگسرای ارسباران / آلبوم كودكان چایكفسكی سال 1386 – اجرای كنسرت قطعه سل ماژور موتزارت. كنســرتو برای گیتــار و اركستـــر زهی ر ماژور ویوالدی در تالار اندیشه 23، 24 و 25 مهر سال 1386 – اجرای كنسرت دانشگاه صنعتی شریف / پالادیو كارل جنكینز- تله مان سل ماژور برای آلتو و اركستر زهی 1387 – اجرای كنسرت در فرهنگسرای ارسباران از سال 1390 – همكاری با آموزشگاه موسیقی پارس از سال 1392 – مدرس آموزشگاه موسیقی پارس سالهای 1392 و 1393 و 1394 – همكاری با اركستر زهی پارس برای اجرای قطعات روزجهانی كودك در تالار وحدت به رهبری جناب آقای ناصر نظر از سال 1393 – مدرس آموزشگاه موسیقی سرود مهر اردیبهشت 1394 – همكــاری با اركستــر جوانــان پـــارس و اجــرای كنسرت در تالار رودكی به رهبری جناب آقای حامد كرمانی از سال 1394 – مدرس موسیقی كودك (ارف) در آموزشگاه موسیقی هنر آفرین از سال 1394 – مدرس موسیقی كودك (ارف) در مهدكودكهای سارا، مرجان و معراج
با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله برای ما
استاد فريدون حافظي نواي تاري خاموش شد كه طنين دلنشين آن هميشه در اوج شكوه بود. ياد و خاطره او همواره در دلهايي كه براي قطعات ماندگار او ميتپد، زنده خواهد ماند. زنده ياد استاد “فريدون حافظي”، نوازنده قديمي تار و خواننده خوش صداي آوازهاي اپرائي وآهنگساز پيشكسوت عرصه موسيقي كشورمان كه از سوي برخي هنرمندان به “ستاره آسمان موسيقي” لقب گرفته بود، امانتدار به حقي براي تار استاد “يحيي”محسوب مي شد. وي كه به دليل تبحر در نوازندگي توانسته بود توجه اساتيد دوره خود از جمله “استاد موسي معروفي” را جلب كند موفق شد تا از سوي وي به عنوان امانتدار ي مناسب براينگهداريازسازاستاد”يحيي”ناميدهشود.نام”حافظي”ذهنآدميرابهسالهاي شكوفائي موسيقي نوآورانه سنتي، يعني سال هاي سي و چهل ميبرد. زماني كه شاگردان نخبه استاد “ابوالحسن صبا” هر يك بر راس اركستري ايستاده بودند و اجراي ترانههاي نوآورانه خود را رهبري ميكردند. زنده ياد “مهدي خالدي”، گل سر سبد مكتب “صبا”، يكي از اين نخبگان بود كه شيوه آهنگسازي و رنگ و بوي ترانههايش چيز ديگري بود و طراوت و تازگي از آن ها مي باريد. نوازندگان آرزو داشتند كه در اركستر “خالدي” كار كنند. زيرا “خالدي” اركستر را براي همه مي خواست و آن را در انحصار خود درنياورده بود و نوازندگان هم مي توانستند ذوق آهنگسازي خود را بيازمايند. “فريدون حافظي” يكي از اين نوازندگان بود كه ذوق و قريحه خود را در اين كار به ياري “خالدي” آزمود. “رقص گيسوي” او هنوز هم يكي از بهترين كارهاي اركستر “خالدي” است كه با صداي رساي بانو “دلكش” اجرا ميشد. “فريدون حافظي” براي پيوند با اين شعر كما بيش تصويري، ريتم والس را انتخاب كرده و براي تكميل طراوت آن، ترانه را در دستگاه ماهور جريان داده است. با اين كار نه تنها يكي از بهترين آثار خود را عرضه كرده، و يكي از بهترين ترانههاي آن سال هاي شكوفائي را از خود به يادگار گذاشته است. ياد استاد “فريدون حافظي” با ترانه “رقص گيسو”، گره خورده. اصطلاحي بين هنرمندان و علاقمندان موسيقي رايج است كه صداي ساز فلان هنرمند امضا دارد و اين امضا نوعي امتياز محسوب مي شود. در واقع از اولين آرشه و يا زخمه هايي كه بر ساز كشيده مي شود شنونده حرفه اي متوجه مي شود كه صداي ساز كدام هنرمند است و به حق مي توان گفت كه صداي ساز “فريدون حافظي از اين امتياز برخوردار بوده است، چراكه صداي ساز استاد نمايان و مضراب هايي شفاف و چپ و راست هاي بسيار خوبي اجرا مي كرد و در نوازندگي شيوه و سبك خاص خودش را داشت. شيوه نوازندگي اش بسيار خاص و نامتعارف بود. وي آرام و با طمانينه ساز مي زد وخيليباوضوح،ميشدتكتكنتهاياوراشنيد. تلاش و كوشش وي در تربيت شاگردان و آهنگسازيش تا آخرين روزهاي عمرش ادعاي اين مطلب است كه استاد “حافظي”، دوستي مهربان، براي اهالي موسيقي ايران بود. زخمههاي همراه با طمانينه با تك مضرابهاي خاص و استفاده از جملههاي شمرده در هنگام اجرا، به شنونده آرامش خاصي ميبخشيد و اينها بدون شك برخاسته از خصوصيات متعالي اين هنرمند بود. اخلاق ايشان برتر از هنر ايشان متجلي بود و مي بايست به اين سلوك و شيوة هنرورزي به ديدة عنايت نگريسته و اين راه را دنبال كرد. “فريدون حافظي” هنرمندي از تبار تكنوازي بود، هنري كه امروز كمتر بدان توجه مي شود. از قديم تا به امروز دو گونة موسيقي پليفوني و مونوفوني رواج داشته است. گونه-هايي كه با پايمردي استاد كلنل “علينقي خان وزيري” پاگرفت. تكنوازي در زمرة گروه دوم قرار مي گيرد و “فريدون حافظي” از اساتيد اين شيوة موسيقايي است. “حافظي” هنرمندي متشخص، اخلاقمدار و دوست داشتني بود و به هنر از دريچة ژرفتر و به گونة ديگري مي نگريست و از آنجايي كه در رشتة ديگري تحصيلات عاليه كرده بود، همين امر او را ويژه تر و برجسته تر ساخته بود. ساز تخصصي استاد، تار بود، وي در سال 1301 در خانوادهاي هنر دوست در كرمانشاه به دنيا آمد. فضاي خانه در بزم هاي شبانه چنان از طنين دوستان موسيقيدان پدر انباشته ميشد كه فريدون را در فرداي خلوت به سراغ تار پدر ميبرد. زمينهها به اين ترتيب بدون آموزگار فراهم آمد. گوش كردن به راديو نيز به وي در فراگيري موسيقي، كمك مي كرد. تار “عبدالحسين خان شهنازي” و “مرتضي خان نيداوود” را از راديو ميشنيد و به تقليد، آنچه را شنيده بود، باز مي نواخت. مهاجرت به تهران در سال 1323 براي ادامه تحصيل راه آينده او را هموارتر كرد. در همان سال بود كه استاد كامل “روحاالله خالقي” انجمن موسيقي ملي را بنياد كرده و براي ثبت نام هنر جو فراخوان داده بود. مهار موسيقي “فريدون خان حافظي” در انجمن، به دست موسيقيدان معروف استاد “موسي خان معروفي” افتاد كه ساز او را شيرين تشخيص داد و تار “يحيي”ي خود را به او بخشيد. پاي “فريدون” از آذر ماه همان سال به راديو باز شد. چيزي نگذشت كه به برنامه فاخر گلها نيز راه يافت. ولي مهمترين جائي كه براي كار پيدا كرد، همان اركستر استاد “خالدي” بود كه به او امكان آهنگسازي نيز مي داد. در سال هاي 1340 شوق ديگري در “فريدون” پديد آمد. خود دريافته بود و ديگران نيز تائيد كرده بودند كه صداي “تنور” خوشي دارد. تصميم گرفت از حد موسيقي ملي فراتر رود و خواندن اپرائي را نيز بياموزد و چنين نيز كرد. سفري به ايتاليا داشت و در مدرسههاي معروف آن ديار، به شاگردي نشست. وقتي بازگشت، زماني بود كه گروه اپراي تهران نيز در تالار رودكي شروع به كار كرده بود. “فريدون” ابتدا در گروه آواز جمعي اپرا عضويت پيدا كرد و نقش دومي در يكي از اپراها به او واگذار گرديد. توفيقي بود كه راه ورود كامل به صحنه را به روي او مي گشود. ولي سرنوشت اين راه را نمي پسنديد. ناراحتي و نارسائي قلبي كه به سراغش آمد، توان تمرين براي خواندن را از او گرفت. پدرش مردي درويش و وارسته بود و اطرافش را عدهاي از دوستان هنرمند و اهل شعر گرفته بودند. هميشه در منزل آنها درباره شعر و هنر، بهخصوص موسيقي بحث ميكردند و با تاري كه در منزل آنها بود گاهي شور و حالي به مجلس ميدادند. پس از رفتن دوستان پدر، “فريدون”، با پنجههاي كوچك خود شروع به نواختن تار ميكرد و آنقدر اين كار را ادامه داد تا توانست قطعاتي را كه از دوستان پدرش شنيده بود، بنوازد. وي 50سال پيشينه تدريس تار و سهتار دارد. او پس از “مرتضي نيداوود” و “عبدالحسين شهنازي” يكي از سه تكنوازي است كه به راديو راه يافت. خلق آثاري همچون؛ “آهنگهاي محلي كردي”، “خانه كعبه”، “آتش عشق”، “اسير غمها”، “شمع وگلوپروانه”، “خانهكعبه”،”عيداومد”و”رقصگيسو”،”دوازده آهنگبرايكودكانهمانند قصه مادربزرگ”، “كلاغه ميگه”، “ماهيها”، “تاليف كتاب آواهاي ايراني” و “تجليل از وي در بيستويكمين جشنواره موسيقي فجر” و… از مهمترين افتخارات وي است كه تلاشهاي اين هنرمند پيشكسوت عرصه موسيقي در 7 دهه فعاليتهنريش را نشان ميدهد. كتاب “آواهاي ايراني” از تاليفات وي است. به عقيده استاد منصور نريمان، )نوازنده برجسته ساز عود(، زنده ياد “استاد فريدون حافظي” يكي از هنرمندان پيشكسوت كشورمان محسوب مي شد كه به چند دليل كم نظير بود؛ اول اينكه او به دليل علاقه مفرطش به موسيقي و هنر، كار قضاوت و وكالت را رها كرد و به طور كامل زندگي اش را صرف هنر و موسيقي نمود. به واسطه همين شيفتگي كه نسبت به هنر داشت نيز فعاليت هاي ماندگاري در زمينه موسيقي انجام داد كه همواره در تاريخ موسيقي ما خواهد درخشيد. دوم اينكه “فريدون حافظي” از پيشكسوتان”تكنوازان” بود و اين نشان از توانايي و جايگاه او در زماني دارد كه اعضاي شوراي موسيقي”تكنوازان” راديو را كساني چون “ابوالحسن صبا”، “ميرنقيبي”، “علي تجويدي”، “بديعي” و “مشيرهمايون شهردار” تشكيل مي دادند. در آن زمان 26 يا 27 تكنواز به اجراي برنامه در راديو مي پرداختند و “فريدون حافظي” به دليل سبك و سياق خاص نوازندگي اش و توانايي كه داشت جزو اين جمع بود.حافظي سفرهاي بسياري به كشورهاي مختلف كرده بود و به طبع با بررسي هايي كه بر روي موسيقي آن كشورها داشت از موسيقي آنها نيز تاثير پذيرفته بود. اين تاثير در نوازندگي “فريدون حافظي” باعث شده بود تا نوازندگي اش به نوعي»ايراني-فرنگي« باشد و از نوازندگي ساير تكنوازان متمايز جلوه كند. سوم اينكه “حافظي” از نظر نظم و انضباطي كه در زندگي اش داشت كم نظير بود؛ خوب به خاطر دارم وقتي به سن نوجواني و جواني بودم و در مشهد زندگي مي كردم براي اولين بار از طريق راديو با صداي ساز “فريدون حافظي” آشنا شدم و بسيار شيفته سبك و سياق نوازندگي و پنجه ايشان شدم. صداي سازي را كه از راديو مي شنيدم باعث شد تا همواره دوست داشته باشم ايشان را ملاقات كنم؛ شايد به تعبيري بايد بگويم ستاره بخت و اقبال من و حافظي با هم جور بود كه بعدها موفق شدم او را ملاقات كنم و دوستي مان به رفاقتي عميق بدل شود. در همان سال ها و در ايام گذراندن خدمت سربازي راهي تهران شدم تا هنرمند دلخواهم را ببينم اما در آن زمان دسترسي به هنرمندان مانند امروز كار چندان آساني نبود و من موفق به ديدارش نشدم. اين ماجرا گذشت تا اينكه حدود سال هاي 1341 – 1342 كه در شيراز بودم خبردار شدم “فريدون حافظي” به اين شهر آمده و از قضاي روزگار در منزل يكي از دوستانم اطراق كرده است. من نيز با خوشحالي به ديدار ايشان شتافتم و آروزيي را كه مدت ها به دل داشتم محقق شد و با “فريدون حافظي” آشنا شدم. ديدار اين مرد بزرگ، بسيار برايم شيرين بود و به خاطر دارم كه همان شب به درخواست دوستان، ايشان دست به ساز برد تا مجلس را از صداي ساز خود محضوض كنند. چيزي كه در همان شب بسيار براي من و سايرين جلب توجه كرد نظم و انضباط كم نظير ايشان بود. “فريدون حافظي” پيش از آنكه سازش را به دست بگيرد ابتدا دستمال تميزي را از داخل كيف ش در آورد و روي زانوي اش انداخت. سپس يك”نيم آستين” را كه شبيه نيم آستين هاي مورد استفاده عكاسان آن دوره بود بر روي مچ دست راستش بست و شروع به نوازندگي كرد. وقتي نوازندگي اش تمام شد درباره فلسفه اين كار سئوال كردم و “فريدون حافظي” گفت روي شلوار پاي راست نوازندگان تار به دليل تماس مداوم با كاسه ساز، براق و سيقلي مي شود؛ آستين دست راست نوازنده نيز به دليل برخورد با سيم هاي انتهايي ساز به مرور زمان مندرس مي شود. گمان مي كنم بر شمردن همين يك رفتار “فريدون حافظي” براي كسي كه او را نمي شناسد مي تواند گوياي اهميت نظم و پاكيزگي اين هنرمند بزرگ باشد. بعدها كه به تهران آمدم حشر و نشري با “فريدون حافظي” را پيدا كردم و دوستي بسيار صميمانه اي با يكديگر پيدا كرديم و از آن به بعد رفت و آمد خانوادگي مان تا به امروز ادامه پيدا كرد و چهارم اينكه فريدن حافظي داراي خصلت هاي انساني ارزشمندي بود كه در سازش نيز تاثير گذاشته بود. آنچه در تمام طول اين سال ها از “فريدون حافظي” ديدم و از همه ويژگي هايش برايم مهمتر بود انسانيت و گذشت او بوده است. ارزش و احترامي كه او به دوست و دوستي مي گذاشت نمونه بود و اين ويژگي هاي اخلاقي اش داغ از دست دادنش را دردناك تر مي كند. روحش شاد و يادش گرامي منابع: -روزنامه شرق -كتاب ارغنون ساز فلك
فریدون حافظی از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد فریدون حافظی Fereidon Hafezi.jpg اطلاعات تولد ۱ بهمن ۱۳۰۵ کرمانشاه ملیت ایرانی مرگ ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ تهران سبک(ها) موسیقی سنتی ایران ساز(ها) تار، سهتار فریدون حافظی (۱ بهمن ۱۳۰۵ کرمانشاه[۱] – ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ تهران) موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده تار اهل ایران بود.
زندگینامه و فعالیت هنری[ویرایش] او از نوجوانی شیفتهٔ نواختن تار بود و چندان این شیفتگی را به پشتکار و جدیت آراسته بود که هنگامی که برای آزمون ورودی هنرستان موسیقی نزد استادان این هنرستان تار نواخت، ستایش ایشان را برانگیخت و او را به رادیو معرفی کردند. او بعدها برای کامل کردن اندوختههایش از موسیقی به ایتالیا رفت.[۲]
حافظی همچنین تحصیلات ش را در رشته حقوق پی گرفت و مدتی مدیر کل روابط عمومی وزارت راه بود اما به سبب اشتغالات ش در حوزه موسیقی، از این کار کناره گرفت.
حافظی پیشینهای ۵۰ ساله در آموزش تار و سهتار داشت. گفته میشود خوشصداترین تار ساختهشده توسط استاد یحیی تارساز به رسم هدیه از سوی استاد موسی معروفی در اختیار ایشان قرار داده شده بود. او پس از مرتضا نی داوود و عبدالحسین شهنازی یکی از سه نوازندهای است اجازه تکنوازی در رادیو داشتند. جلیل شهناز، فریدون حافظی و فرهنگ شریف این سه نوازنده بودند. تکنوازیها و همچنین همنوازی او همراه استادان و بزرگانی چون احمد عبادی، همایون خرم، حسنعلی دفتری، محمد موسوی، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، مجید نجاحی، رضا ورزنده، کامران داروغه، منصور صارمی و منصور نریمان به ویژه در مجموعه تکنوازان به یادگار مانده است.
گذشته از تار که ساز تخصصی او بود، در جوانی عود نیز مینواخت و در نواختن پیانو نیز چیرهدست بود. حافظی همچنین جز نواختن سازهای گوناگون دستی هم در آهنگسازی داشت و از آن جمله تصنیفهای بسیاری از او به یادگار مانده. از مشهورترین آثار وی میتوان «رقص گیسو» را نام برد که با صدای زندهیاد دلکش جاودانه شده است.
از ویژگیها و نکات ستودنی زندگی حافظی اشتغال داشتن اش به موسیقی تا سنین کهنسالی است. او حتی در ۹۰ سالگی همچنان به انتقال آموختهها و اندوختههای اش از یک سو و آهنگسازی و تنظیم تصانیف از دیگر سو سرگرم بود و تا بازپسین روزهای زندگی اش دست از تلاش برای اعتلای موسیقی و پرورش استعدادهای نوظهور برنداشت. بازپسین ساختههای او با صدای سالار عقیلی و اجرای ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی ضبط و تنظیم شد.
درگذشت[ویرایش] فریدون حافظی به علت شکستگی استخوان ران در فروردین ۱۳۹۲ زیر عمل جراحی قرار گرفت. اما پس از مرخصی از بیمارستان در ۱۶ خرداد ماه همان سال درگذشت. پیکرش پس از تشییع در تالار وحدت در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
منابع[ویرایش] پرش به بالا ↑ «جزئیات متوفی». سازمان بهشت زهرا. بازبینیشده در ۰۱-۰۴-۲۰۱۷. پرش به بالا ↑ http://www.radiofarda.com/archive/news/20130607/143/143.html?id=25010077 http://www.fereidoonhafezi.com کانون موسیقی چنگ
از ۱۲ اکتبر ۲۰۱۴ تا کنون ضبط فیلمهای آموزشی آموزشگاه موسیقی فریدونی ادامه یافتهاست. ما این پروژه را بنا به دلایلی که در یک ویدیو به نام “پیام خوشآمد به یوتیوب آموزشگاه موسیقی فریدونی و راههای حمایت از تولید ویدیوهای آموزشی رایگان”
پیام خوشآمد به یوتیوب آموزشگاه موسیقی فریدونی و راههای حمایت از تولید ویدئوهای آموزشی رایگان
پیام خوشآمد به یوتیوب آموزشگاه موسیقی فریدونی و راههای حمایت از تولید ویدئوهای آموزشی رایگان
شرح دادهایم، یک پروژهی ملی میدانیم.
این کار بدون حمایت دولتی انجام میشود. در آغاز بودجهی محدود آموزشگاه موسیقی فریدونی هزینههای سنگین تولید و انتشار این آثار را بر عهده داشتهاست. در ادامه دوستانی از ایران و خارج از ایران به کمک ما شتافتهاند که با حمایتهای مادی و معنوی خود چراغ این راه را روشن نگاه داشتهاند.
یارانی که گاه با اندوختهی کم مالی و مشکلات زندگی، مبلغی ناچیز، در نگاه خود به این پروژه کمک داده اند، باید بدانند که برای ما دریایی بیکران از مهر به ارمغان آوردهاند.
ما کمکهای انجام شده را تنها در این راه بهکار میبریم.
ایشان با اعتقاد به این مهم که باید برای فرهنگ ایرانزمین بسیار باید کوشید، بیآنکه چشمداشتی داشتهباشند از ما حمایت نمودهاند.
برخی از آنها نخواستهاند نامشان به میان آید. نام برخی ممکن است به دلیل اشتباه ما در این لیست نباشد ( که لطفا برای بهروزرسانی آن به ما پیام دهید.).
بر آن شدیم تا در این برگه بهمرور نام یارانی که همراه بودهاند را بنگاریم. بیشک این کار برای سپاسگزاری از کار بزرگ آنهاست که از ارزش بالایی برخوردار است.
شب و روز در کاریم و تا بتوانیم خواهیم کوشید. اگر چه در مسیر موانع بسیاری است. به همهگونه پشتیبانی بیدریغ شما بسیار نیازمندیم.
نیما فریدونی – ۹ مرداد ۱۳۹۶ – تهران
سال ۱۴۰۲
حوریه کوهی نوازنده سهتار ساکن تهران . محسن صدر نوازنده سهتار ساکن سیرجان . مرتضی کریمی نوازنده سهتار ساکن مرودشت
سال ۱۴۰۱
حوریه کوهی نوازنده سهتار ساکن تهران . احسان کلانترپور نوازنده تار ساکن سوئد . مایک عزیزی نوازنده سهتار ساکن ایالات متحده آمریکا . ک. ل. نوازنده سهتار ساکن اردبیل . حسین فرومندی نوازنده سهتار ساکن آذربایجان غربی . ش. م. نوازنده سهتار ساکن ایالات متحده آمریکا . محمدجواد درویشی نوازنده سهتار و تار ساکن بندر دیر بوشهر . هدی (محمد) نعمتی نوازنده تار ساکن اصفهان . پوریا اولیازاده نوازنده تار ساکن مشهد . مرتضی کریمی نوازنده سهتار ساکن مرودشت . حمید ایزدی بروجنی نوازنده سهتار ساکن اصفهان
سال ۱۴۰۰
هیوا نیکمنش نوازنده تار ساکن سنندج . نیکا آل مهدی نوازنده سهتار ساکن لوند سوئد . مجید ملکی نوازنده تار ساکن تهران . محمدجواد درویشی نوازنده سهتار ساکن بندر دیر بوشهر . حسین احمدی نوازنده سهتار ساکن تهران . سیامک صدری نوازنده تار ساکن بریتانیا . حسین احمدی نوازنده سهتار ساکن تهران . نسترن کردستانی نوازنده سهتار ساکن اهواز . احمد محمدامین خلف نوازنده تار ساکن کردستان عراق . احسان کلانترپور نوازنده تار ساکن سوئد . هادی اباذری نوازنده تار ساکن تبریز . امیر محمدی نوازنده تار ساکن اصفهان
سال ۱۳۹۹
سیامک صدری نوازنده سهتار ساکن فرانسه . مازیار یساره افرا نوازنده تار ساکن تهران . فریدون شهسواری نوازنده تار ساکن ایالات متحده آمریکا . مریم دادخواه نوازنده سهتار ساکن اصفهان . مهدی توکلی نوازنده تار ساکن بهشهر مازندران . علی ترابی نوازنده تار و سهتار ساکن لهستان . شایان کزازی نوازنده تار ساکن تویسرکان . حسین فرومندی نوازنده سهتار ساکن آذربایجان غربی . جواد غمخوار نوازنده تار ساکن رشت . کاظم نوروزعلی نوازنده تار ساکن ملایر . مهران مدنی نوازنده تار ساکن ایالات متحده آمریکا . مرتضی کریمی نوازنده سهتار ساکن مرودشت شیراز . پری ریحانی نوازندهی سهتار ساکن امارات متحدهی عربی، کیوان (رسول) اسفندیاری نوازنده سهتار ساکن ایالات متحده آمریکا، دکتر احمد حسنی نوازنده سهتار ساکن قزوین . امیر محمدی نوازنده تار ساکن اصفهان . احسان کلانترپور نوازنده تار ساکن سوئد. نوشآفرین حسینپور نوازنده سهتار ساکن کرج . شایان کزازی نوازنده تار ساکن تویسرکان . عادل شاطری نوازنده تار ساکن تهران . کیوان برنجیان نوازنده تار ساکن کرمانشاه . امیر صداقتدوست نوازنده تار ساکن ایالات متحده آمریکا . علیاکبر افتخاری نوازنده سهتار ساکن آلمان . محمدجواد درویشی نوازنده سهتار ساکن بندر دیر بوشهر . طاهره نراقی نوازنده تار ساکن تهران . بهمن عمرانی نوازنده تار و سهتار ساکن آلمان
سال ۱۳۹۸
رضا نیکویی نوازنده تار ساکن اقلید فارس . محمود رفیعی نوازنده سهتار ساکن داراب استان فارس . حسین حقانی نوازنده سهتار ساکن اسفراین خراسان شمالی . فرشاد نژادباقری نوازنده سهتار ساکن فولادشهر اصفهان . عرفان بیابانی نوازنده سهتار ساکن تهران . امیر محمدی هنرجوی تار استاد سعید مزدک ساکن اصفهان . فاطمه ولینژاد نوازندهی تار ساکن تهران . بهمن عمرانی نوازندهی سهتار ساکن ایران و آلمان . فریبا شجاعی منفرد نوازندهی سهتار ساکن تهران . داوود نورمندی نوازندهی سهتار ساکن تورنتوی کانادا . محمد میرآفتاب نوازندهی سهتار ساکن تورنتوی کانادا . حمید مهدیانی نوازندهی تار و سهتار ساکن آلمان، حسین حقانی نوازندهی سهتار ساکن اسفراین، پری ریحانی نوازندهی سهتار ساکن امارات متحدهی عربی، سعید قاسمی ابراهیمآبادی نوازندهی تار و سهتار ساکن کرمان، افشین سرخابی نوازندهی تار و سهتار ساکن تهران، الهه میمنه نوازندهی تار ساکن مشهد
علی دهقانی . مجید نعیمی . امید گنجی . دکتر مهدی ضیایی نوازنده تار ساکن کرمان . داود اولیایی فیض آبادی . مهدی فتاحی . حسین حقانی نوازنده سهتار از اسفراین . علی پرتوی از آمریکا . احسان کلانتر پور از سوئد . نادر معدن نطق از ارمنستان . آرمان زارعیان نژاد از تهران . حسین امیری زاده از کانادا . نوید وام دار از شیراز . دکتر خلیل قاسم زاده بیراهنی از تهران