نت حالا چرا روحالله خالقی
تنظیم: جواد معروفی
شاعر: محمدحسین شهریار
اجرا گلهای رنگارنگ برنامه ۲۱۰ ب
دستگاه نوا گوشه بوسلیک
سال اجرا ۱۳۳۸
نخستین اجرا غلامحسین بنان
۱۳۲۳ خورشیدی
شهریار » گزیدهٔ غزلیات
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
این نت در دستگاه همایون مایه رکرن تهیه شدهاست.
آهنگساز: اکبر محسنی
خواننده: غلامحسین بنان
مرا ز چشمت افکندی دگر چه می خواهی
به دیگران دل می بندی دگر چه می خواهی
ز عشق و یاری ای زیبا سخن مگو با من
تو کز غم من خرسندی دگر چه می خواهی
به دلم از سوز عشقت آذرها دارم
ز غمت بر جان زارم اخگرها دارم
به عشقت ای گل دل بستم دگر چه می خواهی
من از تو پیمان بشکستم دگر چه می خواهی
کنون که از پا افتادم در این سرای غم
بیا بگیر ای مه دستم دگر چه می خواهی
در دل شب اخگر بارم تا روشن گردد شام تارم
گر بشکستی پیمانت را
من از مهرت کی دل بردارم
ایرج تیمورتاش
آهنگساز: اکبر محسنی
خواننده: غلامحسین بنان
مرا ز چشمت افکندی دگر چه می خواهی
به دیگران دل می بندی دگر چه می خواهی
ز عشق و یاری ای زیبا سخن مگو با من
تو کز غم من خرسندی دگر چه می خواهی
به دلم از سوز عشقت آذرها دارم
ز غمت بر جان زارم اخگرها دارم
به عشقت ای گل دل بستم دگر چه می خواهی
من از تو پیمان بشکستم دگر چه می خواهی
کنون که از پا افتادم در این سرای غم
بیا بگیر ای مه دستم دگر چه می خواهی
در دل شب اخگر بارم تا روشن گردد شام تارم
گر بشکستی پیمانت را
من از مهرت کی دل بردارم
ایرج تیمورتاش
نت من بیدل مرتضی محجوبی مرضیه آوانگاری احمد جباریان
این نت توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان آوانگاری شدهاست.
من بيدل (سه گاه)
تصنيف آهنگ: مرتضي محجوبي (١٢٧٧،١٣٤٤ ه.ش)
خواننده: بديع زاده و مرضیه
١٣١٥
من بیدل ساقی به نگاهی مستم
تو به جامی دیگر چه بری از دستم
دو چشم فتنه انگیزت تا دیدم ای گل
قسم به نرگس مستت که از این می مستم
اثری با گردش چشمت نبود در ساغر می
دگران مست از می گلگون دل من از گردش وی
می و گل گر دل انگیزد تو در آن لب گل و می داری
به لطافت چو بهشتی به طراوت چو بهاری به تار گیسو بنفشه زاری
ای گلستان سر کویت گل بستان چون رویت کی باشد کی
تویی آن گل در گیتی که نداری آفت دی
گل من بیا به ساحت باغ و چمن که گل به سبزه پنهان گردد
ز شرم تو پریشان گردد
چو روی نازنینت بیند ز ناز خود پشیمان گردد
شبی ای مه دمی ای گل گذری کن بر سر ما
که جدا زان لب میگون شده پر ساغر ما
چو دل از حسرت خون شد نکند می چاره وی
نت دختر فالبین اکبر محسنی کریم فکور غلامحسین بنان
افشاری دو
ترانهسرا: کریم فکور
نازنین دخترکی، دختر بانمکی، بی خبر از حال من
با دو صد ناز و ادا، میکشد دست مرا، تا نگرد فال من
قصهی نو خواند از دفتر اقبال من
دم زند از گردش روز و مه و سال من
راز سربستهی دل را ز کفم خواند
خواند آن نکته که من دانم و او داند
به لب آرد سخن ز عشق جانسوز من
سر کند قصهها ز بخت پیروز من
دهدم مژدهی سرور بیپایان
به زبان آورد نام رقیبان من
گوید ایمن بود از فتنهها جان من
به تحمل شود هر مشکلم آسان
دخترک خرسند، من از او خوشحال
او پی دیدن فال، من اسیر خط و خال
مهر او جویم
دخترک خندان، نگهش بر من
نگهم با نگهش، کمکم آید به سخن
راز دل گویم رسانه آهنگ
من خرسند از تعبیر او
در دل بینم تقدیر او
تقدیر من، تقدیر او
به لب آرد سخن ز عشق جانسوز من
سر کند قصهها ز بخت پیروز من
دهدم مژدهی سرور بیپایان
به زبان آورد نام رقیبان من
گوید ایمن بود از فتنهها جان من
به تحمل شود هر مشکلی آسان