کتاب شوپن (CHOPIN) پرلودها انتشارات سرود
مشخصات نشر تهران نشر سرود ۱۳۹۸
مشخصات ظاهری ۱۶۰ صفحه
موضوع موسیقی برای پیانو
شناسه افزوده برایان. ویراستار
preludes
ویرایش برایان گنتس
979-0802629516
کتاب شوپن (CHOPIN) پرلودها انتشارات سرود
مشخصات نشر تهران نشر سرود ۱۳۹۸
مشخصات ظاهری ۱۶۰ صفحه
موضوع موسیقی برای پیانو
شناسه افزوده برایان. ویراستار
preludes
ویرایش برایان گنتس
979-0802629516
کتاب اول و دوم هفتاد و دو مشق تنبور رامتین کاکاوندی انتشارات سرود
عنوان: هفتاد و دو مشق تنبور دوره مقدماتی کتاب اول و دوم
نویسنده: رامتین کاکاوندی
انتشارات: سرود
قطع: رحلی
تعداد صفحه: 56
تاریخ چاپ: اول 1398
شابم: 4-59-802625-0-979
تیراژ: 300
توضیحات: کتاب حاضر اصول پایه ای در تنبور نوازی را آموزش می دهد.
کتاب اول و دوم «هفتاد و دو مشق تنبور» شامل دورۀ مقدماتی به همراه سیدی تألیف رامتین کاکاوندی، نوازنده و آهنگساز ایرانی از سوی انتشارات «سرود» منتشر شد.
رامتین کاکاوندی نوازنده و آهنگساز درباره تألیف این کتاب بیان کرد: کنفوسیوس درباره موضوع آموزش سخنی دارد با این مضمون که «هر جامعهای در آموزش و پرورش سرمایهگذاری کند، هرگز ورشکسته نخواهد شد» و به یقین آموزش مقدماتی به دلیل پایهایبودن، نقش مبنایی در تعلیم برعهده دارد. همین مسئله، دغدغهمندی برایم پدید آورد که به مبحث آموزش مقدماتی تنبور بپردازم که ماحصل این انگاره، به تحریردرآوردن کتاب «هفتادودومشق تنبور»، کتاب اول و دوم انجامید.
کاکاوندی با اشاره به کتاب اول گفت: در کتاب اول سعی شد از همان ابتدا، مسئلۀ تئوری موسیقی تا قسمتی که برای ابتدای امر احتیاج است به شکل کامل پرداخته شود و اصول صحیح یادگیری آرتیکولاسیونهایی که با موزیکالیتهای که باید از صدای تنبور برآید مغایرت نداشته باشد و مواجه با اتودهایی که از لحاظ فواصلی و ریتمی، حس موسیقی مقامی را در خود مستتر داشته باشد اما به یکباره هنرجویِ ابتدایی را، رویاروی با فضای دشوار فواصل، ادوار، ریتم، فلسفی مقام نکند.
وی در ادامه در مورد کتاب دوم هم بیان کرد: در کتاب دوم، هنرجو به سبب احاطهای که در طی ممارست کسب نموده و اشراف مبنایی که پدید آمده، آشنا میگردد با دستانها، فواصل و مقولهای به نام ad libitum یا nonmetric به معنای دلبخواهنوازی، که به بیان امروزی ریتم منعطف، خمگیرنده یا مترِ آزاد است؛ و نرم نرمک سوق مییابد به مقامنوازی، که پس از درنوردیدن در منزلگاه نخست که کتاب «هفتادودومشق تنبور» است به وادی دوم رجعت نموده و اندیشۀ خویش را به دستآویز کتاب «هفتادودومقام تنبور» برای سطح متوسطه کامل کند.
این نوازنده تنبور با اشاره به آثار آینده خود توضیح داد:: کتابی دیگر در دست انتشار دارم با نام «هفتادودومبنای تنبور» با موضوع مبانی نظری موسیقی مقامی تنبور که در آن مکتوب به مسئلۀ آنالیز و بررسی مقامها از طریق ابزارهای بستر صوتی، نغمه، بُعد، اقسام بُعد، تریکورد، تتراکورد، پنتاکورد و نحوۀ قرارگرفتن نتهای آغاز، شاهد، ایست پرداختهام. می توان گفت سه کتاب «هفتادودومشق تنبور»، «هفتادودومقام تنبور» و «هفتادودومبنای تنبور»، مجموعهای برای آموزش از دورههای مقدماتی، متوسطه و پیشرفته را دربرمیگیرد.
کتاب هفت پیکر و رنگهای سنتی فرامرز پایور مینا افتاده انتشارات ماهور
هفت پیکر و رنگهای سنتی
سال انتشار : 1395
ساخته و تنظیم برای ارکستر: فرامرز پایور
به کوشش مینا افتاده
تنظیم برای سنتور: رامتین نظریجو
دربارهی این کتاب، به قلم رامتین نظریجو میخوانیم:«مجموعه ی پيش رو شامل سه بخش جداگانه است: ۱. رِنگهای هفتپيكر: قطعات هفتپيكر مربوط به نمايشی است بر اساس منظومه ی بی همتای نظامی گنجوی (قرن ششم قمری) كه در خرداد ۱۳۵۵ با موسيقی فرامرز پايور و با همكاری گروه باله ی ملی بر روی صحنه ی تالار وحدت اجرا شده است و به جز پيش پرده، مقدمه ی چهارگاه و رنگ دسته جمعی، بقيه رنگهايی هستند كه برای اقليم های مختلف بر اساس داستان هفتپيكر ساخته شده اند. اين موسيقی اگر چه برای يك نمايش و منطبق با فيگورهای موزون ساخته شده، اهميت آن فراتر از موسيقی يك نمايش است. چرا كه اين قطعات از لحاظ محتوا بسيار متفاوت با ديگر آثار ارزشمند استاد پايور هستند و نشان از شناخت و مطالعه ی موسيقی ساير ملل توسط ايشان دارد و می توانند به عنوان قطعاتی بسيار متفاوت و جالب در رپرتوار سنتورنوازی جای گيرند. به جرئت می توان گفت هيچ موسيقیدانی در تاريخ موسيقی ايران به اندازه ی استاد پايور طيفی به اين گستردگی و تنوع در آثارش وجود ندارد. ۲. ساير رِنگ ها: اين رِنگ ها به طور پراكنده در آثار صوتی به جا مانده از استاد وجود دارند. ۳. رِنگ های رايج در فرهنگ عامه: در سی دی هفتپيكر اثر فرامرز پايور كه توسط مؤسسه ی فرهنگی ـ هنری ماهور منتشر شده است دوازده رنگ قديمی رايج در فرهنگ عامه وجود دارند. اين رنگ ها در بزم و شادمانی اجرا می شدند و استاد پايور برای ماندگاری و عدم تحريف اين قطعات كه بخشی جدانشدنی از موسيقی و فرهنگ اين سرزمين است آنها را به اتفاق حسين فرهادپور و استاد محمد اسماعيلی اجرا كردهاند.»
فهرست :
هفت پیکر
رنگ های رایج در فرهنگ عامه
سایر رنگ ها
شابک : 9790802628076
مد های کلیسایی (Church modes)
مدهای کلیسایی در حقیقت اساس گام های دیاتونیک امروزی هستند و مانند همه گام های دیاتونیک از 7 نت (به استثنای نت آخر که تکرار نت اول در فاصله اکتاو است)ساخته شده اند. مدها کلا 12 نوع می باشند که 6 عدد از آنها را مود اصلی(Authentique) و 6 عدد دیگر را مودهای فرعی (Plagal) می نامند.
در حقیقت گام های دیاتونیک مینور طبیعی همان مد نهم یا ائولین (َAeolian) و گام های ماژور همان مد یازدهم و یا یونین (Ionian) هستند که در فصل قبل توضیح دادیم و الگوی ساختاری آنها را کامل برسی کردیم و در این فصل برسی 10 مد باقی مانده را انجام خواهیم داد. توجه داشته باشید که 10 مد مورد نظر مربوط به موسیقی قرون وسطی اروپا می باشند و تقریبا دیگر در موسیقی امروزی به عنوان یک گام شناخته نمی شوند و کاربردی نیز مانند یک گام ندارند ولی به صورت جمله موسیقیایی در موسیقی غربی و سبک راک بسیار شنیده می شوند و یا هنوز در برخی موسیقی های محلی کشورهایی نظیر اسکاتلند شنیده می شوند لذا برسی آنها خالی از لطف نیست.
در جدول زیر می توانید اسامی دوازده مد کلیسایی را مشاهده فرمایید:
مد فرعی
مد اصلی
(2)HypoDorian
(1)Dorian
(4)HypoPhrygian
(3)Phrygian
(6)HypoLydian
(5)Lydian
(8)HypoMixolydian
(7)Mixolydian
(10)HypoAeolian
(9)Aeolian
(12)HypoIonian
(11)Ionian
مدهای کلیسایی
بخشی از کیفیت آسمانی سرود گرگوریایی از گام های نا متعارف به کار رفته در آن سرچشمه می گیرد . این گام ها ” مد های کلیسایی ” نامیده می شوند . این مد ها مانند گام های ماژور و مینور از هفت صدای متفاوت و یک صدای هشتم که تکرار صدای اول در یک اکتاو بالاتر است تشکیل می شود اما الگوی پرده ها و نیم پرده ها در آن متفاوت است . مد های کلیسایی گام های اساسی موسیقی غرب در قرون وسطا و رنسانس بوده اند و در موسیقی مذهبی و نیز غیر مذهبی به کار گرفته شده اند . بسیاری از ملودی ها و آوازهای عامیانه غربی نیز از الگوی مد های کلیسایی پیروی می کنند . یکی از نمونه های شکوهمند و شادمانه سرود گرگوریایی ” بخش آله لویا از مس مراسم عید تجلی مسیح ” است . واژه آله لویا به معنی ” تو را می ستایم ای خداوندگار ” است . در این سرود نت های متعددی بر یک هجای متن خوانده می شوند . صداهای پیاپی و متعددی که بر هجا ادا میشوند بیانگر لذت و خلسه مذهبی و توصیف ناپذیری است .
مدهای کلیسایی تا اواخر دوره رنسانس(1600-1450) و اوایل باروک به بقای خود ادامه دادند. پلیفونی در دوره رنسانس مقام ارجمندی داشت اما در دوره باروک به تدریج فقط مدهای ماژور و مینور (شاید به دلیل تطابق بیشترشان با هارمونی طبیعی) باقی ماندند. در هر صورت هر کار علمی ابتدا از حالات ساده آغاز میگردد و سپس تعمیم مییابد. در مورد موسیقی چندصدایی هم چنین شد؛ زیرا آهنگسازان امپرسیونیست(در اوایل قرن بیستم) نه تنها دوباره به مدهای کلیسایی روی آوردند بلکه مدهای جدیدی با استفاده از اصول علمی موسیقی ابداع نمودند و همه را به شکلی مدرن و به صورت موسیقی چندصدایی و مملو از احساساتی بدیع ارائه کردند.
اغلب مدهای قرن بیستم اسامی قرون وسطی خود را دارند و فقط از لحاظ ساختمانی و نه شیوه استعمالشان به هم متشابه اند . مد ایونین (Ionian) همانند گام مرسوم ماژور و مد آئولین (Aeolian) نیز همانند گام تئوریک مینور است ، مد لوکرین(Locrian) که خیلی کم مورد استفاده قرار می گیرد به خاطر آکورد کاسته تونیکی که دارد کاملا متمایز است . از چهار مد باقی مانده دو تا آکورد تونیک ماژور و دو تا آکورد تونیک مینور دارد . مد لیدین(Lydian) همانند گام ماژوری است که درجه چهارم نیم پرده بالا رفته باشد و مد میکسولیدین(Mixolydian) همانند گام ماژوری است که درجه هفتم آن نیم پرده پایین آورده شده باشد . دورین(Dorian) گام مینور تئوریکی است که درجه ششم آن نیم پرده بالا رفته و بالاخره فریژین(Phrygian) همام گام مینور تئوریک است که درجه دوم آن نیم پرده پایین آمده است .
مُدها یا مقام های کلیسایی اساس تئوری موسیقی قرون وسطا را تشکیل میدادند که بعدها همین مدهای کلیسایی پایهٔ گام های دیاتونیک امروزی (مد ماژور و مد مینور) شد. با اینکه مدهای کلیسایی مربوط به قرون وسطا هستند و امروزه کاربرد آنها به عنوان گام منسوخ شده اما آهنگسازان بسیاری در دورهٔ مدرن به خصوص در موسیقی جز و راک از آنها در کارهایشان استفاده کردهاند، همچنین در بعضی موسیقیهای محلی میشود مدهای کلیسایی را شنید. برای همین بد نیست با این مدها هم آشنا شوید و شاید شما هم علاقهمند شدید در آهنگهاتان از آنها استفاده کنید!
مثل گامهای امروزی، مقام های کلیسایی هم هشت نتی بودند که نت اول در اکتاو تکرار میشد. در ابتدا هشت مد کلیسایی وجود داشت و بعدها در قرن هشتم چهارتای دیگر هم بهشان اضافه شد و به دوازده مد رسید.
از هشت مد اولیهٔ کلیسایی چهار تایشان مد اصلی یا اُتانتیک (Authentique) بودند، هرکدام از مدهای اصلی یک مد فرعی یا پلاگال (Plagal) هم داشتند که اول اسمش یک «هیپو» میگذاشتند. هر دو مد با یکی از نتهای «ر» ، «می» ، «فا» و «سل» شروع میشد و به همان هم ختم میشد. به این نت پایانی هم فینالیس (Finalis) میگفتند.
پلاگال ها کارشان این بود که وسعت صوتی را افزایش بدهند. وسعت صوتی مدهای اصلی در محدودهٔ فینالس و اکتاو بوده و دوباره به فینالیس برمیگشته اما در مدهای فرعی میشد تا چهارم درست پایین فینالس و پنجم درست بالای فینالیس هم رفت ولی قضیه در هر صورت آخرش باید به همان فینالیس ختم میشد.
غیر از فینالیس که نت اصلی و مهم مدهای کلیسایی بود، نت مهم دیگری هم بود به نام دومینانت، تنور یا رسیتاتیف. در مدهای اصلی یا اتانتیک، نت دومینانت همیشه درجهٔ پنجم مد بود. فقط وقتی که روی نت سی میافتاد، به جای سی روی نت دو قرار میگرفت. در مدهای فرعی هم نت دومینانت دو درجه پایینتر از دومینانت مد اصلیاش بوده. اینجا هم اگر خدای نکرده روی نت سی میافتاد، یک درجه بالاتر میرفت و روی نت دو قرار میگرفت. در شکل پایین فینالیس با رنگ قرمز و دومینانت با رنگ آبی نشان داده شده.
مدهای اصلی عبارت بودند از: دورین، فریژین، لیدین، میکسولیدین و مدهای فرعیشان به ترتیب : هیپودورین، هیپوفریژین، هیپولیدین و هیپومیکسولیدین نام داشت.
مدهای اصلی که بعدا اضافه شدند هم ائولین و یونین بودند و مدهای فرعیشان به ترتیب هیپوائولین و هیپویونین نام داشت.
حالا ببینیم این مدها چهطور ساخته میشدند. گفتیم هر مد اولیه روی یکی از نتهای ر، می، فا و سل ساخته میشد. فاصلهٔ بین نتها در این مدها برابر فواصل طبیعی بین نتهای گام دو ماژور بوده یعنی تمام نتها بدون علائم تغییردهنده بودند. به این صورت که شما از نت ر شروع میکردی و به ر در اکتاو بالا میرسیدی و این میشد یک مد و طبق همین هم فواصل بین نتها مشخص میشد. اینجوری فرض کنید که از یکی از این چهار نت شروع کنیم و کلاویههای سفید پیانو را به ترتیب بزنیم. مدهای ائولین و یونین که بعدها اضافه شدند به ترتیب از نتهای لا و دو شروع میشدند.
ابتدا مدهای کلیسایی اولیه و اصلی را به همراه مد فرعی هرکدام بررسی میکنیم و پس از آن مدهای جدیدتر.
این مد اصلی از نت ر شروع میشده و به نت ر اکتاو بالا ختم میشده بنابراین فواصل بین نتها به این صورت میشده:
پرده – نیم پرده – پرده – پرده – پرده – نیم پرده – پرده.
این مد، مد فرعی دورین بوده به این صورت که فینالیس همان ر بوده اما محدودهٔ حرکت متفاوت بوده. این مد از پایین به نت لا به فاصلهٔ چهارم درست پایین ر میرسیده و در بالا به نت لا یعنی پنجم درست بالای فینالیس ختم میشده.
فریژین مد اصلی دوم بوده که از نت می شروع میشده و به می اکتاو بالا ختم میشده پس فواصل بین نتها در مد فریژين به این صورت است:
نیم پرده – پرده – پرده – پرده – نیم پرده – پرده – پرده اگر دقت کنید میبینید که فواصل مد فریژین درست عکس فواصل مد ماژور خودمان است.
هیپوفریژین مد فرعی فریژین بوده که محدودهاش همانطور که گفتیم بین چهارم درست پایین فینالیس فریژین (یعنی نت می) و پنجم درست بالای آن بوده یعنی از سی اکتاو پایین تا سی خط سوم.
مد اصلی سوم لیدین بوده که از نت فا شروع میشده و به فا در اکتاو بالا ختم میشده. پس فواصل در این مد به این ترتیب میشود:
پرده – پرده – پرده – نیم پرده – پرده – پرده – نیم پرده
مد فرعی لیدین بوده که در محدودهٔ دو وسط تا دوی بین خط سوم و چهارم حرکت میکرده.
میکسولیدین مد اصلی چهارم بوده که از نت سل شروع میشده و به سل در اکتاو بالا میرسیده. فواصل در این مد به صورت بوده:
پرده – پرده – نیم پرده – پرده – پرده – نیم پرده – پرده
این مد هم که مد فرعی میکسولیدن بوده در محدودهٔ ر تا ر اکتاوش حرکت میکرده. حالا میرسیم به دو مد اصلی و پلاگالهایشان که بعدا به هشت مد اولیه اضافه شدند و در آخر هم مد لوکرین بیچاره که مورد خشم و غضب بوده و کسی تحویلش نمیگرفته!
این مد اصلی که در قرن هشتم به مدهای کلیسایی اضافه شد، از نت لا شروع میشده و فواصل آن به این ترتیب بوده:
پرده – نیم پرده – پرده – پرده – نیم پرده – پرده – پرده
ائولین همانطور که میبینید درست مطابق گام لا مینور است و در حقیقت مد مینور بازماندهٔ مدهای کلیسایی است.
این مد، مد فرعی ائولین بوده که محدودهٔ حرکتش بین می تا می اکتاوش بوده.
یونین هم مانند ائولین مد اصلیای بود که بعدها به نظام هشت مدی کلیسا اضافه شد. این مد از نت دو شروع میشود پس فاصلهٔ بین نتهایش به این صورت است:
پرده – پرده – نیم پرده – پرده – پرده – پرده – نیم پرده این مد درست مانند گام دو ماژور فعلی است و میتوانیم ببینیم که پایهٔ مد ماژور، مد یونین است.
هیپویونین مد پلاگال یا فرعی یونین بوده که محدودهٔ حرکتش همانطور که در شکل میبینید بین نتهای سل تا سل خط دوم بوده است.
در بین مدهای کلیسایی مد لوکرین وجود داشته که فینالیسش نت سی بوده اما به خاطر اینکه روی درجات یکم و پنجمش صداهای شیطانی (فاصله پنجم کاسته یا چهارم افزوده) وجود داشته، مورد استفاده قرار نمیگرفته است.
این مد کلیسایی که مد فرعی لوکرین بوده، مثل بقیهٔ پلاگالها محدودهٔ چهارم درست از پایین و پنجم درست از بالا را پوشش میداده یعنی از فا تا فای اکتاوش.
نت سمفونی شماره ۴۰ ولفگانگ آمادیوس موتسارت
سل مینور
سمفونی شماره ۴۰ (موتسارت)
سمفونی شماره ۴۰ (KV ۵۵۰) در سل مینور در سال ۱۷۸۸ توسط ولفگانگ آمادئوس موتسارت ساخته شدهاست. این سمفونی گاهی اوقات به نام «سل مینور بزرگ» هم شناخته میشود تا از سمفونی شماره ۲۵ (یا «سمفونی سل مینور کوچک») که هر دو دارای تنالیته مشترک هستند، متمایز شود.
آهنگسازی
تاریخ تکمیل این سمفونی دقیقاً مشخص شدهاست. از آنجا که موتسارت در سالهای بلوغاش فهرست کامل آثارش را تکمیل کرد، این اثر را در ۲۵ ژوئیه ۱۷۸۸ شروع کرده و طی آن سمفونیهای شماره ۳۹ و ۴۱ را نیز به اتمام رساندهاست. نیکلاوس هارننکور تصور میکرد که موتسارت این سه سمفونی را به عنوان یک کار متحد ساختهاست اما با مشاهدهٔ دیگر موارد ثابت شد سمفونی شماره ۴۰ به عنوان یک اثر میانی، هیچ مقیاس مشترکی با یکدیگر ندارند. سمفونی شماره ۴۰ در دو نسخه متفاوت وجود دارد که هر دو نسخه توسط یوهانس برامس به دست آمده و در یکی از آنها برای کلارینتها تجدیدنظر شدهاست و تنظیم مناسبتری در بادیهای چوبی انجام گرفته است.
سمفونی در نسخهٔ تجدید نظر شده برای ۲ فلوت، ۲ ابوا، ۲ کلارینت، ۲ فاگوت، ۴ هورن و ارکستر زهی نوشته شدهاست.
این اثر در چهار موومان با تنظیم فرم مرسوم سمفونی در موسیقی کلاسیک (تند، آهسته، منوئه و تند) ساخته شدهاست.
آلگرو مولتو،
آندانته،
منوئه. آلگرتو – تریو،
فیناله. آلگرو آسای،
موومان اول شروع تیرهای با ویولاها دارد که توسط زهیها در منطقه پایین صوتی همراهی میشود. تم اول بدین شرح است:
موومان دوم یک اثر شاعرانه در 6
8 و در گام سی بمل ماژور است. مثال خلاصه شده برای سازهای شستیدار:
موومان سوم منوئه است که خشمگین شروع میشود. ریتم آن سهضربی است و در مثال خلاصهشده برای پیانو نشان داده میشود:
موومان چهارم با آکورد سهصدایی در تونیک شروع میشود و سیر صعودی دارد:
زمان اجرای این سمفونی بهطور معمول ۲۵ دقیقه طول میکشد.
Mozart – Symphony No. 40 in G minor, K. 550 [complete]