غوغای ستارگان یا امشب در سر شوری دارم ترانهای با شعر کریم فکور و ملودی و آهنگسازی همایون خرم در پرده شور است. اجرای اول این ترانه با صدای پروین است. در دههٔ هفتاد خورشیدی صاحب اثر قطعه استاد همایون خرم، کامبیز روشن روان را برای تنظیم ارکستر و محمد اصفهانی را به عنوان خواننده انتخاب کرد. ضبط استودیویی تحت نظارت خود او صورت پذیرفت و آن را با نام اوج آسمان در آلبوم تنها ماندم به همراه ۶ اثر دیگر منتشر کرد.[۱][۲][۳]
متن ترانه
متن ترانه بر اساس سرودهٔ کریم فکور[۴] به شرح زیر است:
امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم رازی باشد با ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم از این عالم گویی دورم
از شادی پر گیرم که رسم به فلک سرود هستی خوانم در بر حور و ملک
در آسمانها غوغا فکنم سبو بریزم ساغر شکنم
امشب یک سر شوق و شورم از این عالم گویی دورم
با ماه و پروین سخنی گویم وز روی مه خود اثری جویم
جان یابم زین شبها میکاهم از غمها
ماه و زهره را به طرب آرم از خود بیخبرم ز شعف دارم
نغمهای بر لبها نغمهای بر لبها
امشب یک سر شوق و شورم از این عالم گویی دورم
امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم رازی باشد با ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم از این عالم گویی دورم
توضیح
در اجرای این ترانه در آلبوم تنها ماندم تغییراتی انجام شدهاست. «رازی باشد با ستارگانم» به «باشد رازی با ستارگانم» تغییر یافتهاست و همچنین به جای دو بار تکرار «جان یابم زین شبها»، بخش یا مصراع دوم با «میکاهم از غمها» جایگزین شدهاست.
عدم رعایت حقوق مولف
رضا خرم (فرزند همایون خرم) نامه ای اعتراضی از سوی خبرگزاریها منتشر کرد که از جمله آن نقض حقوق مولف در قطعه غوغای ستارگان است وی بیان داشت: متاسفانه اخیرا به کرات دیده شده که آثار پدر اینجانب همایون خرم بدون اطلاع و اجازه توسط بانوان و آقایان بازخوانی گشته. در بسیاری موارد اجراها بسیار ضعیف، تنظیمها نامناسب، ارکستراسیون نامطلوب، ایجاد تغییرات در اصل آهنگ به طرز ناشیانه، حذف و یا کوتاه کردن مقدمه و جوابهای ارکستر، اعمال سلیقههای شخصی و غیره میباشد. کلیه حقوق این آثار از نظر موسیقی و آهنگ متعلق به خانواده ما میباشد، بنابراین بطور جدی و قانونی و بدون تعارف با سارقین هنری که به هر شکلی اعم از فضای مجازی، اجرای کنسرت، انتشار لوح فشرده صوتی یا تصویری، نت نویسی در قالب کتاب و غیره از این آثار سوء استفاده مینمایند شدیدا برخورد خواهد شد.[۵] [۶] [۷]
منابع
«یاداشت استاد همایون خرم در آلبوم تنها ماندم». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۸.
«مراسم رونمایی از کتاب غوغای ستارگان و تجلیل از استاد همایون خرم، خرداد ماه 89».
«اطلاعات آلبوم تنها ماندم». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۸.
«غوغای ستارگان – مجموعه ترانهها». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ مارس ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲ فروردین ۱۳۹۲.
«لطفا سرقت نکنید/اعتراض خانواده همایون خرم به سرقتهای عرصه موسیقی».
«فرزند همایون خرم:خیلی تحمل کردیم!».
«رضا خرم: بعد از این تاریخ بطور جدی و قانونی و بدون تعارف با سارقین هنری که به هر شکلی از آثار استاد سوء استفاده مینمایند شدیدا برخورد خواهد شد».
نت دختر فالبین اکبر محسنی کریم فکور غلامحسین بنان
افشاری دو
ترانهسرا: کریم فکور
نازنین دخترکی، دختر بانمکی، بی خبر از حال من
با دو صد ناز و ادا، میکشد دست مرا، تا نگرد فال من
قصهی نو خواند از دفتر اقبال من
دم زند از گردش روز و مه و سال من
راز سربستهی دل را ز کفم خواند
خواند آن نکته که من دانم و او داند
به لب آرد سخن ز عشق جانسوز من
سر کند قصهها ز بخت پیروز من
دهدم مژدهی سرور بیپایان
به زبان آورد نام رقیبان من
گوید ایمن بود از فتنهها جان من
به تحمل شود هر مشکلم آسان
دخترک خرسند، من از او خوشحال
او پی دیدن فال، من اسیر خط و خال
مهر او جویم
دخترک خندان، نگهش بر من
نگهم با نگهش، کمکم آید به سخن
راز دل گویم رسانه آهنگ
من خرسند از تعبیر او
در دل بینم تقدیر او
تقدیر من، تقدیر او
به لب آرد سخن ز عشق جانسوز من
سر کند قصهها ز بخت پیروز من
دهدم مژدهی سرور بیپایان
به زبان آورد نام رقیبان من
گوید ایمن بود از فتنهها جان من
به تحمل شود هر مشکلی آسان
نت پیک سحری (مهر و ماه) همایون خرم کریم فکور پروین
این نت در آواز دشتی لا، می و ر تهیه شدهاست.
پیک سحری (مهر و ماه)
آهنگساز : همایون خرم
شاعر : کریم فکور
دستگاه : شور (دشتی)
یک نفس ای پیک سحری
بر سر کویـش کــن گذری
گو که ز حجرش به فغـــانم به فغـــانم
ای که به عشقت زنده منم
گفتی از عشقـــت دم نزنم
من نتــــــــوانم نتـــــــــوانم نتــــــــوانم
من غرق گناهم، تو عذر گنــاهی
روزو شبم را، تو چو مهری تو چو ماهی
چه شود گر مرا رهانی ز سیاهی
چون باده به جوشم، در جــوش و خروشم
من سر زلفت به دو عالم نفروشم
روزو شبم را، تو چو مهری تو چو ماهی
یک نفس ای پیک سحری
بر سر کویـش کــن گذری
گو که ز حجرش به فغـــانم به فغـــانم
ای که به عشقت زنده منم
گفتی از عشقـــت دم نزنم
من نتــــــــوانم نتـــــــــوانم نتــــــــوانم
همه شب بر ماه و پروین نگرم
مگر آید رخــــسارت در نظرم
چه بگویم، چه بگویم، به که بگویم این راز
غــمـم ایـن بـس، که مرا کــس، نبود دمساز
یک نفس ای پیک سحری
بر سر کویـش کــن گذری
گو که ز هجرش به فغـــانم به فغـــانم
ای که به عشقت زنده منم
گفتی از عشقـــت دم نزنم
من نتــــــــوانم نتـــــــــوانم نتــــــــوانم
خواننده: پروین,ایرج بسطامی
شاعر: کریم فکور
آهنگساز: همایون خرم
دستگاه: دستگاه شور
متن ترانه: درد عشق و انتظار دارم زان شب یادگار
در آن شب سرد پاییز آهنگ سفر میکردی
از رهگذری محنت خیز دیدم که گذر می کردی
درد عشق و انتظار دارم زان شب یادگار
تو رفتی و دلم غمین شد قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که بر نگشتی
در آن شب سرد پاییز آهنگ سفر میکردی
(از آن شب سرد خزان شبها گذشته داستان باده و مینا گذشته روزگاری بر من تنها گذشته)2
تو رفتی و دلم غمین شد قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که بر نگشتی
از آن شبی که برنگشتی
خوشهچین روحالله خالقی اصفهان فا نیما فریدونی تار.mp4 از کتاب دلنوازان ۳
خوشهچین روحالله خالقی اصفهان فا نیما فریدونی تار.mp4 از کتاب دلنوازان ۳
خواننده: شادروان غلامحسین بنان (بازخوانی سالار عقیلی)
آهنگساز: روح الله خالقی
شاعر: کریم فکور
متن سرود خوشه چین
من که فرزند این سرزمینم، در پی توشهای، خوشه چینم
شادم از پیشهٔ خوشه چینی، رمز شادی بخوان از جبینم
من که فرزند این سرزمینم، در پی توشه ای، خوشه چینم
شادم از پیشه ی خوشه چینی، رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
ای خوشا پس از لحظه ای چند آرمیدن، همره دلبران خوشه چیدن
از شعف گهی همچو بلبل نغمه خواندن، گه از این سو به آن سو پریدن
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
برپا بود جشن انگور، ای افسون گر نغمه پرداز
برپا بود جشن انگور، ای افسون گر نغمه پرداز
در کشور سبزه و گل، با شور و شعف نغمه کن ساز
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان