نت ما را بس مهدی خالدی

نت ما را بس مهدی خالدی

نت ما را بس مهدی خالدی پرویز خطیبی دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان تهیه شده‌است.

این نت در آواز بیات ترک مایه‌های سی‌بمل و سل تهیه شده‌است.

نت ما را بس

در کنار توست رقیب اگر زان دو چشم شوخ به ما نگر
کن نظر بتا که یک نظر ما را بس
شیوه بتان فسونگری است دولت وصال ز دیگری است
در فراق یار دو چشم تر ما را بس
آن نگاه جانسوز نهانی خوشتر در میان مستان از این ساغر می ما را بس
کفر آن دو گیسو دل و دینم برد
دین و دل چه جویی که مهر کافر ما را بس
چون عهد بشکستی تا هستم من و مستی جان بخشم
چو نبودی جان کاهم ز چه هستی
که طعنه ات ای بی خبر ما را بس
هستی عالم چو به گنج قناعت باشد
اهل نظر را به وصالت چه حاجت باشد
چه غم گر مرا در حریمت رهی در قیامت باشد
رخ از ما بپوشان که یادت شبی تا به سحر ما را بس


. قطعه《ما را بس》 اجرای خصوصی بانو #دلکش در سالهای خاموشی دهه هفتاد آهنگساز: #مهدی_خالدی

نت لرزون لرزون دلکش

نت لرزون لرزون دلکش

نت لرزون لرزون دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان تهیه شده‌است.
آواز بیات اصفهان
پرسون پرسون ترسون ترسون آومدم سر کوچتون
ترسون ترسون لرزون لرزون آومدم در خونتون
یک شاخه گل در دستم سر راهت بنشستم
از پنجره منو دیدی مثل گلها خندیدی
آه به خدا آن نگهت از خاطرم نرود
گفتم گفتم به خدا قهر گناهه
دل منتظره چشم به راهه
ای من به فدات ، ناز مکن تو
با چشم سیات ناز مکن تو
این دو روزه دنیا بین خواب و رویا گذرونه
با هم آشتی کنیم که بهار دوباره گل فشونه


دلکش , پرسون پرسون

نت لاله خونین مهدی خالدی حافظ دلکش

نت لاله خونین مهدی خالدی حافظ دلکش

نت لاله خونین مهدی خالدی حافظ دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان تهیه شده‌است.
آواز افشاری
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم
که با ما نرگس او سرگران کرد
که را گویم که با این درد جان سوز
طبیبم قصد جان ناتوان کرد
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد

نت گنه‌کار مهدی خالدی نظام فاطمی دلکش

نت گنه‌کار مهدی خالدی نظام فاطمی دلکش

نت گنه‌کار مهدی خالدی نظام فاطمی دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان تهیه شده‌است.
یا رب تا کی سوزم از تب بر لب آمد جانم یا رب
در دل خون ها دارم هر روز بر جان غمها دارم هر شب
شد تبه زندگی ای اجل بیا تا کنی مشکل من تو حل بیا
چون که جهان بکند به گنه وادارم من به خدا که ز جان و جهان بیزارم
نکشم نکشم چه گناهی دارم که بغیر وفا نبود تقصیرم
تا کی سازی اسیرم من ای عمر از تو سیرم
نمی خواهم بمانم بگذار از غم بمیرم

نت گمراه جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش

نت گمراه جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش

نت گمراه جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان تهیه شده‌است.
دستگاه شور
گمراه گمراه گمراه
رویای زندگانی جز حسرتی ندارد
مستی های جوانی جز عبرتی ندارد
ما را به خود پرستی
شد پی دو روز هستی
این رفت و آمد ما
جز حیرتی ندارد
لاله چون سوخت از غم وخنده دل ما
خون دل خوردن باشد عادت ما
از هوسهای عمر باطل ما
ای گمراه در زندگی چه کردی
جز غفلت در بندکی چه کردی
دست تقدیر زد
بر تو زد این رقم را
بنوشت این ناله های غم را
دیدی پاداش هر ستم را