۷۵ والس همیشه بهار علینقی وزیری کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی سه‌تار

۷۵ والس همیشه بهار علینقی وزیری کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی سه‌تار


تمرین 75سه تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی

تمرین 75سه تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی


75-Katab2-Setar -Nima Fereidooni.mp3


‎⁨۷۵ والس همیشه بهار علینقی وزیری کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی سه‌تار⁩.mp4

‎⁨۷۵ والس همیشه بهار علینقی وزیری کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی سه‌تار⁩.mp4

والس همیشه بهار علینقی وزیری نیما فریدونی تار

والس همیشه بهار علینقی وزیری نیما فریدونی تار


تمرین 75 تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی

تمرین 75 تار نیما فریدونی دستورمقدماتی تار وسه تار کتاب دوم هنرستان موسیقی روح اله خالقی


75-Katab2-Tar -Nima Fereidooni.mp3


‎⁨۷۵ والس همیشه بهار علینقی وزیری کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی تار⁩.mp4

‎⁨۷۵ والس همیشه بهار علینقی وزیری کتاب دوم هنرستان نیما فریدونی تار⁩.mp4

نت دیوانه شو حیلت رها کن والس تاجیکی دولتمند خلف آوانگاری نیما فریدونی

نت دیوانه شو حیلت رها کن والس تاجیکی دولتمند خلف آوانگاری نیما فریدونی

نت دیوانه شو حیلت رها کن والس تاجیکی دولتمند خلف آوانگاری نیما فریدونی
این نت در دو مینور نوشته شده‌است.
دولتمند خلف
تنظیم مسعود شعاری
براساس اجرای سه‌تار نیما فریدونی
بیات شیراز مایه‌ی دو (دو مینور)
آوانگاری و نت‌نویسی : نیما فریدونی
این نت به سفارش و پشتیبانی جواد تذکری نوازنده‌ی سه‌تار تهیه شده‌است.
شعر: مولانا
۱۳ آذر ۱۳۹۷ خورشیدی
ساعت: ۹:۱۳ بامداد
۵.۵ ساعت کار مفید

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
اندیشه‌ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو
قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل‌های ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو
بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را
کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را
دامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو
گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه
ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شو
تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو
شکرانه دادی عشق را از تحفه‌ها و مال‌ها
هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو
یک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدی
یک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شو
ای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پر
نطق زبان را ترک کن بی‌چانه شو بی‌چانه شو


مسعود شعاری والس تاجیکی سه‌تار.mp4

مسعود شعاری والس تاجیکی سه‌تار.mp4

والس تاجیکی مسعود شعاری سه‌تار نیما فریدونی

والس تاجیکی مسعود شعاری سه‌تار نیما فریدونی


دیوانه شو . حیلت رها کن . دولتمند خلف . موسیقی فلک تاجیکستان . اجرا و آموزش با سه تار نیما فریدونی

دیوانه شو . دولتمند خلف . موسیقی فلک تاجیکستان . اجرا و آموزش با سه تار نیما فریدونی.mp4


والس تاجیکی حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو . تنظیم مسعود شعاری . سه تار نیما فریدونی.mp4

والس تاجیکی حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو . تنظیم مسعود شعاری . سه تار نیما فریدونی.mp4

مولانا:
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو
اندیشه‌ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو
قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل‌های ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو
بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را
کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را
دامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو
گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه
ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شو
تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو
شکرانه دادی عشق را از تحفه‌ها و مال‌ها
هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو
یک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدی
یک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شو
ای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پر
نطق زبان را ترک کن بی‌چانه شو بی‌چانه شو