نت باد بهاری قدیمی
این نت در دستگاه ماهور مایه دو تهیه شدهاست.
باد بهاری کرد زمین را چون پر طاووس سبز و زیبا
عاشق ومعشوق گرفته بر کف ساغر گلگون
از سرمستی زده پشت پا بر سر گردون
شاد و خوش و خرمند عارف و عامی
شاد و خوش و خرمند عارف و عامی
هر کسی دارد به دل مهر یار خود
راضی از بخت و هم از روزگار خود
غیر من که از جان گشته ام سیر
در جوانی از غم گشته ام پیر
چرا نباشم غمگین ز خوی آن نازنین
که کرده هنگام بهار ترک من و لاله و زار
نشسته با دشمنانم همی
ندارد از عاشق خود غمی
پر کرده در ساغر شاد یار
نمی کند او دگر یاد یار
نیافریده خدا چون دلبرم دلبری
سنگین دل و بی وفا چون او مباد اختری
کتاب افسانه ماهور یمین غفاری انتشارات هستان
قدم به قدم با ردیف موسیقی ایران
دستگاه ماهور
دیباچه
چگونه از این کتاب بهره ببریم
دستگاه ماهور بهترین رپ های درآمد
درآمدها
زدست محبوب اثر غلامرضا مین باشیان
کرشمه
گسترهتره نغمههای داد
شب وصل اثر قدیمی خسروانی
رینگ کوراوغلو
اثر قدیمی گستری نرمه های خاوران
نیشابورک
چهارمضراب اثر علی اکبر شهنازی
اگر مستم اثر علی اکبر شیدا
گستره نرمه های دلکش
چهار مضراب اثر ابوالحسن صبا
زمن نگارم اثر درویش خان مثنوی
نغمه های های شکسته
زلف سر کجت اثر علی اکبر شیدا نغمه
نگاهی از دل اثر مجید وفادار نی ریز
بندباز اثر علینقی وزیری نیشابورک حصار ماهور
نصیرخانی یا طوسی
می زده شب اثر پرویز یاحقی
چهارپاره بسته نگار
پیش درآمد اثر درویش خان
گستره های نغمه های عراق
آشور آوند
در فکر تو بودن اثر علی اکبر شیدا
ای تیر اثر قدیمی
می بی همزبان اثر محمدرضا شجریان ساقی نامه
کشته صوفی نامه
به فروردین اثر نصرالله زرین پنجه
گستره نغمه های راک
راک هندی
سفیر راک فرود
رنگ راک اثر نورعلی برومند
خسرو خوبان اثر درویش خان
زنگوله
رنگ شهرآشوب قسمت اول
اول شهرآشوب قسمت دوم
رنگ شهرآشوب قسمت سوم
شهر آشوب قسمت چهارم
پیش درآمد راک اثر درویش خان
سرود سپیده اثر محمدرضا لطفی
فاصله در موسیقی ایران
شخصیت نت ها در موسیقی ایران
انواع گوشه
گوشه نامه
جواب آواز ریتم های تنبک
همنوازی با تمبک
فرم های موسیقی ایران
کتابنامه
ناشر :هستان
نام کتاب :افسانه ماهور ( قدم به قدم با ردیف موسیقی ایران ) دستگاه ماهور
گروه اصلي :موسیقی
گروه فرعي :تار و سه تار
نويسنده :یمین غفاری
نوع جلد :شومیز
نوبت چاپ :اول
شابک: 9790802612280
تصنیفی قدیمی در دستگاه ماهور
باد بهاری کرد زمین را چون پر طاووس سبز و زیبا
عاشق ومعشوق گرفته بر کف ساغر گلگون
از سرمستی زده پشت پا بر سر گردون
شاد و خوش و خرمند عارف و عامی
شاد و خوش و خرمند عارف و عامی
هر کسی دارد به دل مهر یار خود
راضی از بخت و هم از روزگار خود
غیر من که از جان گشته ام سیر
در جوانی از غم گشته ام پیر
چرا نباشم غمگین ز خوی آن نازنین
که کرده هنگام بهار ترک من و لاله و زار
نشسته با دشمنانم همی
ندارد از عاشق خود غمی
پر کرده در ساغر شاد یار
نمی کند او دگر یاد یار
نیافریده خدا چون دلبرم دلبری
سنگین دل و بی وفا چون او مباد اختری