نت عالم تنهایی جواد لشگری دلکش

نت عالم تنهایی جواد لشگری دلکش

نت عالم تنهایی جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
آواز بیات اصفهان
از آن چه رنج عاشقی کشیده خبر ندارد آنکه غم ندیده
تو آن گلی که فتنه خزان ندیده ای ز عشق کس شراره ها بجان ندیده ای
اگر که در صفا بهار آرزو صفای خاطر شکستگان ندیده ای
ترا نبود خبر از غم ما که میشکنی دل من ز جفا
تو فتنه کجا دل خسته کجا
اگر به بیوفایی تو آهم شرر زند بجان بیگناهم من از تو بیوفا وفا نخواهم
تو گر ز من دلی شکسته خواهی شکسته ای بخون نشسته خواهی
بیا که اشک من بود گواهم
ترا نبود خبر از غم ما میشکنی دل من ز جفا
تو فتنه کجا دل خسته کجا
تو چون هوای کس به سر نداری ز حال عاشقان خبر نداری
خواهم با خاطره های عشق تو تنها باشم
دیگر با یاد تو خوش درعالم رویا باشم
میخواهم که بسوزم شمع دل بفروزم چندی در دل تنهایی
گرد از جان بفشانم داغ دل بستانم از این عالم رویایی

نت شب مهتاب جواد لشگری دلکش

نت شب مهتاب جواد لشگری دلکش

نت شب مهتاب جواد لشگری ایرج تیمورتاش دلکش
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
دستگاه همایون
بس که شب مهتاب کرده مرا بیتاب
بازا تا یک شب آساید دل من
پرتو مه امشب همره سوز تب
آورده دیگر جان را بر لب من
باز یاد دوچشم سیاه عارض روی چو ماه
بشنو غم پنهان از دل من امشب
بازا که نشانی آتش دل امشب
ماه بیتو سیه شده این شب مهتابم
باز در دل شب بفراق تو بیتابم
ماه جهان شده زیور آسمان
ماه من پنهان شد از بر دیدگان
شب دهد آزارم

نت رقص کولی‌ها جواد لشگری دلکش

نت رقص کولی‌ها جواد لشگری دلکش

نت رقص کولی‌ها جواد لشگری عبدالله الفت دلکش
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
دستگاه ماهور
با رقص کولیها غوغا شد در صحرا
مرغان خوش آوا نغمه خوان بر گلها
گلباران شد صحرا خندد بر ما دنیا
جشن گل همه جا برپا شد به صفا
گل رقصد به چمن خندان شد لب من
گیسو به ناز افشان کنی
دل در برم رقصان کنی
با رقص خود دل میبری
گل بسری افسونگری

نت رقص مشتری جواد لشگری دلکش

نت رقص مشتری جواد لشگری دلکش

نت رقص مشتری جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
دستگاه شور
به تو مفتونم ز تو دلخونم
به خدا از عشقت مجنونم ز قرار و عهدت مظنونم
مه من بازآ به برم
تو و یک دنیا جور پیمانت
من و یک دامن اشک از هجرانت
امید من تا تو هستی در کنارم
شب تارم با نگاهت روز روشن است
ماه در دل آسمان شاهد
وصل ما مشتری رقصان در محفل ما
از شوق رویت امشب
چو مویت آشفته حالم
ز دست تو اگر بنوشم جامی
دلم بگیرد کام از غم

نت رویای شیرین جواد لشگری دلکش

نت رویای شیرین جواد لشگری دلکش

نت رویای شیرین جواد لشگری ایرج تیمورتاش دلکش
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
آواز دشتی
بیخبر آمد ناگه از در گل من
پرتو شادی پیدا شد در دل من
رنج خواری جانا تا کی
نالان بودم ای مه چون نی
با نگاه تو جان فدا کنم
گر جفا کنی من وفا کنم
ای پری رو از فراغ تو
تا به کی شب را سحر کنم
نیمه شبها ناله سر کنم
عالمی را با خبر کنم
تا به کی همچو نی نالم از هجران رویت
آه از آن شبها محزون و تنها بودم دور از رخ تو