نت سکوت‌ها فرود گرگین‌پور

نت سکوت‌ها فرود گرگین‌پور

نت سکوت‌ها فرود گرگین‌پور تورج نگهبان مرضیه
آوانگاری احمد جباریان
آواز بیات اصفهان
سکوتها
وای از این دل وای از این دل داد از غم من
داد از دوری وز مهجوری کو همدم من
با یادت نشسته ام چون تاری گسسته ام گویا و خموش
اما از سکوت من آید عالمی سخن هر لحظه به گوش
بشنو حکایتم آن دم که طاقتم بی تو به سر رسیده
بینم که دیده با اشک محبتم نقش تو را کشیده
دور از تو سوزم امشب زین تب
می آید بی تو جانم بر لب
بیا به دیدار من در شب جدایی
بیا مبر از خاطر عهد آشنایی
خوشا که امشب بازایی

نت در خلوت غم فرامرز پایور

نت در خلوت غم فرامرز پایور

نت در خلوت غم فرامرز پایور هوشنگ ابتهاج مرضیه
دستگاه همایون مایه رکرن
در خلوت غم
به وفایت که به جایت صنما کس ننشانم
به جمالت که خیالت نرود از دل و جانم
به غمت به غمت که مرا جز غم تو
شب همه شب هم نفسی نیست
به غمت به غمت که در این خلوت غم
همدم من جز تو کسی نیست
چه کند مانده و تنها دل تنگی که مراست
من و این گریه شب ها که همین گریه دواست
تو کجایی تو کجایی
که ببینی ز جدایی دل تنگم چه کشید
تو نداری سر یاری
چه ثمر زین همه زاری که به جایی نرسید
من و این گریه شب ها که همین گریه دواست
چه کند مانده و تنها دل تنگی که مراست

نت خاموش نمیرید محمدرضا لطفی

نت خاموش نمیرید محمدرضا لطفی

نت خاموش نمیرید محمدرضا لطفی مولوی مرضیه
دستگاه ماهور
آوانگاری احمد جباریان
خاموش نمیرید
بمیرید بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
در این عشق چو میرید همه روح پذیرید
برآیید برآیید برآیید از این خاک برآیید
از این خاک برآیید و سماوات بگیرید
بمیرید بمیرید از این نفس بمیرید
که این نفس چو بند است شما همچو اسیرید
از این خاک برآیید
برآیید و برآیید از این خاک برآیید
سماوات بگیرید سماوات بگیرید
برآیید برآیید برآیید از این ابر برآیید
چو زین ابر برآیید همه بَدر منیرید
خموشی خموشی خموشی دم مرگ است
همه زندگی آن است که خاموش نمیرید


Marzieh – Khamoosh Namirid | مرضیه – خاموش نمیرید

نت بهترین روز رضا نروند

نت بهترین روز رضا نروند

نت بهترین روز رضا نروند هدایت‌الله نیرسینا مرضیه
آوانگاری احمد جباریان
بهترین روز
آید در کرانه ای بانگ دف و ترانه ای
گویی بود در هر دلی شوری نهفته
چهره ها چون گل شکفته
نبینم دگر ز غمها اثر
می و ساز است و آوا همراز دلها
چه غوغا بود که بر پا بود
به هر کاشانه شوری جشن و سروری
بوی دل از خنده سپیده
صبح شادی بر دمیده
صبا از سر برارد از گریبان سپیده
میبارد از گیسوی افشان چهره گرمی مهر رخشان
دلهای از محنت رمیده از محبت آرمیده
بارد گل ز هرجا ریزد می ز مینا
دارد از گل و می زینت محفل ما
دارم نیازی با هم دلنوازی با سازی
دستی برفشاند چون بلبل بخواند آن شوخ فریبا آوازی

نت به خاطر دل انوشیروان روحانی

نت به خاطر دل انوشیروان روحانی

نت به خاطر دل انوشیروان روحانی اسماعیل نواب صفا مرضیه
آوانگاری احمد جباریان
دستگاه چهارگاه
به خاطر دل
دل ربوده از من شوخ دلربایی
ای دل وفاجو عاشق وفایی
از وفا چه پرسی دشمنم چرایی
به گوش صیاد من نمیرسد داد من نمیکند یاد من
چه کنده بنیاد من جفا و بیداد او فغان و فریاد من
مست از شراب نازی اما وفا نداری
ترسی ز آه عاشق شرم از خدا نداری
عشق تو جانم را میسوزد چه کنم
حسن تو آتشها افروزد چه کنم
چه کنم کجا روم من که وفا نمیشناسی
ز صفا خبر نداری که مرا نمیشناسی