نت نقش تو مهدی خالدی حافظ دلکش

نت نقش تو مهدی خالدی حافظ دلکش

نت نقش تو مهدی خالدی حافظ دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان انجام شده‌است.
آواز بیات ترک
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود
از ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود
هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است
برود از دل من وز دل من آن نرود
آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و از جان نرود
گر رود از پی خوبان دل من نیست گناه
درد دارد چه کند کز پی درمان نرود

نت ناله نی مهدی خالدی پرویز خطیبی دلکش

نت ناله نی مهدی خالدی پرویز خطیبی دلکش

نت ناله نی مهدی خالدی پرویز خطیبی دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان انجام شده‌است.
آواز دشتی
مهرش از دل نرود گر از نظر برود
دامنش ز کف ندهم به قهر اگر برود
من از ملامت بی خبران شادم
که دل به حلقه دام بلا دادم
در دام افتادم از غم آزادم از غم آزادم
به دل نمک ز لب نمکین پاشد
سزای آن که وفا کند این باشد
شد آه سردم درمان دردم درمان دردم
بی آن مهوش دل در آتش
ای می به لب من جان به کف بی او دادم
کو لعل وی تا نگذرد کار از کارم
ز غم امشب چون نی بنالم
که صراحی گوید به حالم
من غافل از خود آن گل از دلم
وای از دل من تا من غافلم
در دام افتادم از غم آزادم از غم آزادم

نت ناله دل مهدی خالدی اسماعیل نواب صفا دلکش

نت ناله دل مهدی خالدی اسماعیل نواب صفا دلکش

نت ناله دل مهدی خالدی اسماعیل نواب صفا دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان انجام شده‌است.
آواز بیات ترک
سرو از قد آن یار آزادگی آموخت
بلبل ز من زار دلدادگی آموخت
داده بر بنفشه تاب موی او تاب
برده چشم مستش مستی ز می ناب
با جلوه رویش بی جلوه چمن شد
خاک سر کویش تاج سر من شد
اشکم بود گلوگیر از جور دلستانم
ساقی تلطفی کن تا داد دل ستانم
دل بی او مینالد او بر خود میبالد
از چه یار جانی خصم جان ما شد
باصفا گل من بی صفا چرا شد

نت نازنین من مهدی خالدی کریم فکور دلکش

نت نازنین من مهدی خالدی کریم فکور دلکش

نت نازنین من مهدی خالدی کریم فکور دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان انجام شده‌است.
دستگاه سه‌گاه
نازنین من نشود رام دیگری
بر زبان خود نبرد نام دیگری
وای اگر خورد مه جرعه نوش من
در غیاب من می از جام دیگری
کس ندارد خبر از آن چه میان من و اوست
صحبت عشق و وفاا ورد زبان من و اوست
گریه ها همچو مینای می در گلو دارم
چه کنم دولت وصلش را آرزو دارم
تا کی سوزم تا کی سازم من که در لوح دل نقش او دارم
چون در خلوت یابد بازم با دو چشم مستش گفتگو دارم
آن گل از پرتو این و آن کی بخود هر زمان رنگ دیگر می گیرد
گر چه بر هر کجا بگذرد جای خود در قلب اهل نظر می گیرد
ای پری مدهوشم جرعه چون مینوشم از شراب عشقت
در راهت جان بازم روز و شب می سازم با عذاب عشقت
شد پرستیدن آن روی مهت آیینم
خوشه از خرمن آن عشق تو بر می چینم

نت ناامید مهدی خالدی اسماعیل نواب صفا دلکش

نت ناامید مهدی خالدی اسماعیل نواب صفا دلکش

نت ناامید مهدی خالدی اسماعیل نواب صفا دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان انجام شده‌است.
دستگاه شور
دلی دارم که درمان نمی بیند
سری دارم که سامان نمی بیند
غمی دارم که پایان نمی بیند
در دلش آه من کی اثر دارد
از بلای هجران کی خبر دارد
چو هجران نمی بیند
صلاح از عاشق چه می جویی
به مجنون پند از چه میگویی
که از خود بی خبر باشد
دلش جای دگر باشد
مستیش را شب بی سحر باشد
صفا دارد آن دلی که درمان نمی بیند
مگیرید از او غمی را که پایان نمی بیند