نت شد دلم خون ز درد جدایی لطف‌الله مجد مرضیه

نت شد دلم خون ز درد جدایی لطف‌الله مجد مرضیه

نت شد دلم خون ز درد جدایی لطف‌الله مجد مرضیه
دستگاه همایون
آوانگاری احمد جباریان
ترانه‌سرا: علی موید ثابتی

شد دلم خون ز درد جدایی
شد دلم خون ز درد جدایی ای امید دل من کجایی
تا که من دل به عشق تو بستم دل ز مهر دو عالم گسستم
من ز خوبان تو را برگزیدم از لبت لذت جان چشیدم
ای رخت قبله گاه امیدم روی خوب تو را می پرستم
بی رویت ای نگارم چون مویت بی قرارام
تو مه روشنی دل و جان منی جلوه گلشنی
آرزوی دلی باصفا چون گلی شادی محفلی
بیا تو با ما شبی صفا کن به عاشق خود دمی وفا کن
یار دلربا محبوب بی وفا
بازآ شبی در بر من تو ای دلبرم
در برم بگذر بر سرم

نت وا دل من مرضیه

نت وا دل من مرضیه

نت وا دل من مولوی مرضیه
آوانگاری احمد جباریان
آواز بیات ترک ر

وا دل من
قصد جفا ها نکنی ور بکنی با دل من وا دل من
قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من
وانگه از آن خسته شود یا دل تو یا دل من وا دل من
والِه و شیدا دل من بی سر و بی پا دل من
وقت سحر ها دل من رفته به هر جا دل من وا دل من
سوخته آذر تو در طلب گوهر تو
آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من وا دل من

نت شکوه دوست جواد لشکری مرضیه

نت شکوه دوست جواد لشکری مرضیه

نت شکوه دوست جواد لشکری مرضیه
آوانگاری احمد جباریان
این نت در آواز ابوعطا مایه می‌کرن تهیه شده‌است.
آهنگساز: جواد لشکری
خواننده: مرضیه
ترانه سرا: حسین شاهزیدی
شکوه دوست
شبی که مهمان تو بودم به شکوه ای لب نگشودم
که شمع آن انجمن نظر نبودش به من
همه نظر ها به نگاهت به فتنه چشم سیاهت
همه سخنگوی تو دل همه سوی تو
تو غافل ز من وز غم دل من دل آسوده از درد و مشکل من
که چه ها دیدم از دست تو ز بلای چشم مست تو
باید بروم شکوه از تو کنم با خدای جهان
رو سوی خدا آورم ز غمت ای بلای زمان
چه شد دل بریدی مگر خود ندیدی
ز من آن همه مهربانی ها
مکن نا توانم که من هم جوانم
ولی دیدم از تو جوانی ها

نت ندا عبدالله جهان‌پناه مرضیه

نت ندا عبدالله جهان‌پناه مرضیه

نت ندا عبدالله جهان‌پناه رحیم معینی کرمانشاهی مرضیه
آوانگاری احمد جباریان
دستگاه چهارگاه

ندا
اگر دلت ندای دل بگوش گر شنوی
دگر چنین به عشوه از سرای من نروی
چو بشنوی نمیروی دیگر ره خطا
خبرت نباشد از دل من
نگشوده ام چو لب به سخن
نگفته ام چه آتشی سوزد دل مرا
من اگر از این ستم هجران بسپارم جان به شکایت راه نگشایم
که بسوزد سینه تو دل چون آیینه تو بخدا سوز غمهایم
که نخواهم زان چشمت چکد اشکی بر دامن
چو شوی آگه سوزی زین حرمان دان چه کند ستم هجران
چه کنم که دل تو پریشان نشود ز من و غم سوزان
چه کنم که چومن نگدازی تو که تازه تر از گل نازی
چو شوی آگه سوزی زین حرمان دان چه کند ستم هجران
بگذرم اگر .. همه ..
روز و شب به سوز هجران اگر بشانیم
راز خود را کنم نهان از تو ای آرزوی جان
تا بسوزدم عشق بی امان


مرضیه—ندا (اگر ز من ندای دل به گوش جان شنوی) اشعار از شیخ بهایی .بیژن ترقی…کامل ,برنامه موسیقی ایرانی

نت خداحافظ محمدجلیل عندلیبی مرضیه

نت خداحافظ محمدجلیل عندلیبی مرضیه

نت خداحافظ محمدجلیل عندلیبی مرضیه
آواز شوشتری مایه سل
خداحافظ
خداحافظ خداحافظ هوسهای من ای بلای من
جدا از من شما باشید و ماجرای من
عشق آمد و من دگر چو طوفان میگزرم از این بیابانها
این وادی غم کز آن گذشتم میسپرم به دست طوفانها
بگو عیش جوانی را بساط خود دگر برچین
که برخیزد ز عشق آتش تو چون خاکستری بنشین
درمان کن سوز جدایی یا رب یا رب یا رب
هر دردی را تو دوایی یا رب یا رب یا رب
زان وادی که در گذار من بود چو رهگذاران رفتم
به دام عشق افتادم ز یاد یاران رفتم
خدا حافظ خداحافظ خداحافظ هوسهای من ای بلای من
جدا از من شما باشید و ماجرای من