نت آخرین کوکب بابک افشار

نت آخرین کوکب بابک افشار

نت آخرین بابک افشار ایرج جنتی عطایی شکیلا
این نت در آواز دشتی تعدیل‌شده مایه‌های سل و لا تهیه شده‌است.

آخرین کوکب ایرج جنتی عطایی بابک افشار بابک افشار
تو خاموشی خونه خاموشه شب اشفته ؛ گل فراموشه بخواب کامشب ؛ پشت این روزن شب کمین کرده روبروی من تب الوده ؛ تلخ و بی کوکب شب شب غربت شب همین امشب لای لایی ؛ من به جای تو شکستم تو نبودی من به سوگ من نشستم

از ستاره تا ستاره گریه کردم از همیشه تا دوباره گریه کردم لا لا لا لا اخرین کوکب لباس رویا بپوش امشب لا لا لا لا ای تن تبدار اشکامو از رو گونه هام بردار لا لا لا لا سایه بیدار دست مهتاب دست من بسپار لای لایی من به جای تو شکستم تو نبودی.


Shakila – Akharin Kokab | شکیلا – آخرین کوکب

‎⁨نت ستاره کاظم عالمی آوانگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨نت ستاره کاظم عالمی آوانگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨نت ستاره کاظم عالمی ژاکلین دردریان معین آوانگاری نیما فریدونی⁩
این نت در دستگاه همایون تعدیل‌شده مایه می، سی‌بمل و لا تهیه شده‌است.
ترانه‌سرا: ژاکلین دردریان
آهنگساز: کاظم عالمی
خواننده: معین
آلبوم موسیقی پرواز

نور چراغ خونهء اين دل ديوونه تو يي
ماه تو يي ، مهر تو يي ، عزيزه دردونه تو يي
اومدي شباي عمرمو چراغوني کني
خوش قدم با هر قدم غمامو قربوني کني
ستاره خونم شدي، تو وصله جونم شدي
واسه شباي زندگي، ستاره درمونم شدي
چشمو دله حريسم از ديدن تو سير نميشه.
راز و رمز عشقه تو هيچ جوري تعبير نميشه.
دعاي خيرمو ميخوام سرمه چشمونت کنم
از هر چي چشمه بد که هست،
يه جوري پنهونت کنم
ستارهء خونم شدي، تو وصلهء جونم شدي
واسه شباي زندگي، ستاره درمونم شدي
نور چراغ خونهء اين دل ديوونه تو يي
ماه تو يي ،مهر تويي، عزيزه دردونه تو يي.
اومدي شباي عمرمو چراغوني کني
خوش قدم با هر قدم غمامو قربوني کني
ستاره خونم شدي، تو وصله جونم شدي
واسه شباي زندگي، ستاره درمونم شدي


Moein – Setareh | معین – ستاره

‎⁨نت وفای دل جمشید شیبانی

‎⁨نت وفای دل جمشید شیبانی

‎⁨نت وفای دل جمشید شیبانی هدیه هایده
این نت در دستگاه چهارگاه تعدیل‌شده مایه می تهیه شده‌است.


Hayedeh – Vafaye Del هٔایده ـ وفای دل

خودت یه روز می فهمی من واسه تو چی هستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرستم
دلمو شکستی اما بازم وفاداره دل
عشقو نمیندازه دور آخه مگه بیکاره دل
آخه مگه بیکاره دل
زندگی همش شکل گل و جوونه س
زندگی همش حرفای عاشقونه س
زندگی همش حرفای عاشقونه س
این جداییها قصه روزگاره
زندگی هنوز خوشگلیهاشو داره
زندگی هنوز خوشگلیهاشو داره
خودت یه روز می فهمی من واسه تو چی هستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرستم
دنیای دیوونه ها دنیای دوست داشتنه
دنیای دیوونه ها دنیای دوست داشتنه
فدای چشمات میشم وقتی نگات با منه
وقتی نگات با منه
بدنبال دلم نیست دل با دیگرونت
خدا نکنه که آتیش بگیره آشیونت
بدنبال دلم نیست دل با دیگرونت
خدا نکنه که آتیش بگیره آشیونت
هر چی که از تو گفتم زمزمه رازمه
شور و شر عاشقی خنده و آوازمه
شادی لحظه هامو همیشه با تو داشتم
رو اسم و رسم دنیا دیدی که پا گذاشتم
دیدی که پا گذاشتم
بدنبال دلم نیست دل با دیگرونت
خدا نکنه که آتیش بگیره آشیونت
بدنبال دلم نیست دل با دیگرونت
خدا نکنه که آتیش بگیره آشیونت
خودت یه روز می فهمی من واسه تو چی هستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرستم
دنیای دیوونه ها دنیای دوست داشتنه
دنیای دیوونه ها دنیای دوست داشتنه
فدای چشمات میشم وقتی نگات با منه
وقتی نگات با منه
بدنبال دلم نیست دل با دیگرونت
خدا نکنه که آتیش بگیره آشیونت
بدنبال دلم نیست دل با دیگرونت
خدا نکنه که آتیش بگیره آشیونت
خودت یه روز می فهمی من واسه تو چی هستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرستم
عاشقم و عاشقم باش وقتی تو رو می پرست

‎⁨موج آتش اشک من هویدا شد همایون خرم نیما فریدونی تار⁩

‎⁨موج آتش اشک من هویدا شد همایون خرم نیما فریدونی تار⁩


موج آتش همایون خرم بیداد همایون تعدیل‌شده ر نیما فریدونی تار

موج آتش همایون خرم بیداد همایون تعدیل‌شده ر نیما فریدونی تار

‎⁨
موج آتش اشک من هویدا شد همایون خرم نیما فریدونی تار⁩
‎⁨
موج آتش اشک من هویدا شد همایون خرم نیما فریدونی تار⁩

اشک من هویدا شد
خواننده: مرضیه
دستگاه: همایون – بیداد
شاعر: بیژن ترقی
آهنگساز: همایون خرم
اشک من هويدا شد، ديده ام چو دريا شد
در ميان اشک من، سايه تو پيدا شد
موج آتشی از غم، زان ميانه بر پا شد
تو برفتی وفا نکرده، نگهی سوی ما نکرده
نکند ای اميد جانم، که نيايی خدا نکرده
به ياری شکستگان چرا نيايی
چه بی وفا، چه بی وفا، چه بی وفايی
اشک من هويدا شد، ديده ام چو دريا شد
تو که گفتی اگر به آتشم کشی
وگر ز غصه ام کشی
تو را رها نمی کنم من
نه کشته ام تو را ز غم
نه آتشت به جان زدم
که می کشی ز من تو دامن
اشک من هويدا شد، ديده ام چو دريا شد
چرا برم نمانده رفتی
به سوز غم نشانده رفتی