نت بیش از این رنجم مده اسدالله ملک دلکش

نت بیش از این رنجم مده اسدالله ملک دلکش

نت بیش از این رنجم مده دلکش
آوانگاری احمد جباریان
شوشتری
آهنگساز: اسدالله ملک
بیش از این رنجم مده
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
سوز دل دید که ز بس آتش و اشکم بنشاند
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت
بیش از این رنجم مده
من خود از غمهای دل آزرده ام آزرده ام
بیش از این رنجم مده
من که چون برگ خزان پژمرده ام پژمرده ام
خود تو دانی طایر پَر بسته ام
خسته ام از نامرادی خسته ام
بیش از این رنجم مده
بی وفا حالا که میدانی پریشان توام
این دو روز عمر کوته را که مهمان توام
بیش از این رنجم مده

نت گلریزان حبیب‌الله بدیعی

نت گلریزان حبیب‌الله بدیعی

نت گلریزان حبیب‌الله بدیعی اسماعیل نواب صفا مرضیه
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان انجام شده‌است.
آواز بیات اصفهان
گلريزان
مایه: بيات اصفهان
شاعر: اسماعيل نواب صفا
آهنگساز: حبيب الله بديعي
1338/04/18
روي تو بهارِ دل انگيزم
بوي تو بهشتِ طرب خيزم
بازا که به پاي تو گل ريزم
دشت و دمن باغ و چمن لاله و ريحان پرورده
دست صبا در همه جا فرش زمرد گسترده
دشت و دمن باغ و چمن لاله و ريحان پرورده
دست صبا در همه جا فرش زمرد گسترده
رها مکن دامن گل بر رخ گل خنده بزن
بيا و با لاله رخان باده بزن طرف چمن
بيا که تاراج خزان از تو نهان مي رسد از پي
بيا که چون عمر چمن دولت من بي تو شود طي
دشت و دمن باغ و چمن لاله و ريحان پرورده
دست صبا در همه جا فرش زمرد گسترده
سبوي وصلم را پر مي کن
بيا و با من عمري طي کن
بهار جاويدم روي تو
بهشت اميدم کوي تو
دراين چمن با من تو بمان
که بُگذرد عمر گذران
سبوي وصلم را پر مِي کن
بيا و با من عمري طي کن
بهار جاويدم روي تو
بهشت اميدم کوي تو
دراين چمن با من تو بمان
که بُگذرد عمر گذران
به هر طرف پير و جوان خنده زنان در ساغر هم مِي ريزند
به سان مرغان چمن اي گل من از بهر طرب برخيزند
دشت و دمن باغ و چمن لاله و ريحان پرورده
دست صبا در همه جا فرش زمرد گسترده
دشت و دمن باغ و چمن لاله و ريحان پرورده
دست صبا در همه جا فرش زمرد گسترده
رها مکن دامن گل بر رخ گل خنده بزن
بيا و با لاله رخان باده بزن طرف چمن
بيا که تاراج خزان از تو نهان مي رسد از پي
بيا که چون عمر چمن دولت من بي تو شود طي


مرضیه…گلریزان ..(دشت ودمن)

نت سرو و بید پرویز یاحقی مرضیه

نت سرو و بید پرویز یاحقی مرضیه

این نت در آواز بیات اصفهان مایه ر تهیه شده‌است.
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
ترانه‌سرا: رحیم معینی کرمانشاهی
آهنگساز: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه
سرو و بید
سروی و بیدی بر لب جویی گرم سخن بودند
بی خبر از خود هر چه تو گویی چون دل من بودند
سرو خود آرا مست و طرب زا بر سر ناز آمد
بید کهن را دید و بگفتا کز تو چه باز آمد
من که تو بینی سرکش و سبزم
شاهد گلشن ایجادم
مست غرورم و آزادم من
کرده به قامت شور قیامت
پیکر خرم و آزادم
غرق سرورم و دل شادم من
آسیب خزان هرگز کی برگ و برم ریزد
گر برف زمستان ها یکجا به سرم ریزد
چون پیری که دهد پندی به سخن بید آمد
چون پیری که دهد پندی به سخن بید آمد
منِ آشفته سر ای جوان جهان دیده ام
ز من بشنو که دلسردی خزان دیده ام
ز گشت زمان چه دانی
تو را هرگز کسی سایه ای نبیند به بر
که بگذارد خسی یا گلی در آن سایه زد
چه حاصل ز سرگرانی
اگر افتاده حالم
وگر بشکسته بالم
همین بس مرا
که هر کس مرا
بخواند به سایبانی
سروی و بیدی بر لب جویی گرم سخن بودند
بی خبر از خود هر چه تو گویی چون دل من بودند


Marzieh – Sarvo Beed | مرضیه – سرو و بید

انتظار همایون خرم نیما فریدونی سه‌تار

انتظار همایون خرم نیما فریدونی سه‌تار


انتظار همایون خرم شور ر نیما فریدونی سه‌تار.mp4

انتظار همایون خرم شور ر نیما فریدونی سه‌تار.mp4

خواننده: پروین,ایرج بسطامی
شاعر: کریم فکور
آهنگساز: همایون خرم
دستگاه: دستگاه شور
متن ترانه: درد عشق و انتظار دارم زان شب یادگار
در آن شب سرد پاییز آهنگ سفر میکردی
از رهگذری محنت خیز دیدم که گذر می کردی
درد عشق و انتظار دارم زان شب یادگار
تو رفتی و دلم غمین شد قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که بر نگشتی
در آن شب سرد پاییز آهنگ سفر میکردی
(از آن شب سرد خزان شبها گذشته داستان باده و مینا گذشته روزگاری بر من تنها گذشته)2

تو رفتی و دلم غمین شد قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که بر نگشتی
از آن شبی که برنگشتی

نت بوی بهار عماد رام آوانگاری نیما فریدونی

نت بوی بهار عماد رام آوانگاری نیما فریدونی

نت بوی بهار عماد رام نادر گلچین آوانگاری نیما فریدونی


بوی بهار عماد رام نادر گلچین رحیم معینی کرمانشاهی

خواننده: نادر گلچین
ترانه‌سرا: رحیم معینی کرمانشاهی
این نت در دستگاه شور تعدیل‌شده یا فریژین مایه می
نسیمِ خاک کوی تو…
بوی بهار میدهد
شکوفه‌ زار موی تو؛ بوی بهار میدهد!
چو دسته‌ های سنبل، کنار هم فتاده‌ ای
به روی شانه؛ موی‌ تو…
بوی بهار میدهد
چو برگِ یاس نو رسی؛ که دیده چشم من بسی
سپیدی گلوی تو…
بوی بهار میدهد
تو ای کبوتر حرم؛ ترانه‌ های صبح دم
بخوان که های و هوی؛ تو بوی بهار میدهد
برای من که جز خزان؛ ندیده‌ ام در این جهان
بهشت آرزوی تو…
بوی بهار میدهد