نت چه می‌شد علی تجویدی

نت چه می‌شد علی تجویدی

نت چه می‌شد شوشتری لا علی تجویدی آوانگاری احمد جباریان
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.

خداوندا چه میشد که بی وفا نمیشد
چه میشد آن دلارام جدا از ما نمیشد
خداوندا که در گل جان دمیدی
در او نقش رخ جانان کشیدی
دل دستان سرای گل ستان را
به عشق گل پریشان آفریدی
مگر آیا نمیشد که بی وفا نمیشد
کنون کز دیدن گلشن شود چشم دلم روشن
نسیم آرد نشان از بی نشان ها
می از بام جهان ریزد سرور از آسمان ریزد
رود بانگ طرب تا آسمان ها
خداوندا چه میشد که بی وفا نمیشد
چه میشد آن دلارام جدا از ما نمیشد
بهار جاودانم امید بی نشانم
نسیم آیا به من آرد پیامت ندانم ندانم ندانم

نت جدایی علی تجویدی

نت جدایی علی تجویدی

نت جدایی دشتی می علی تجویدی آوانگاری احمد جباریان
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.
خواننده: دلکش
شب آمد ، هجران باز آمد وای از تنهایی
تب آمد ، حرمان باز آمد وای از تنهایی
عشق آمد ، فکر تو آمد ، یاد تو ای ماه
در قلب سوزان باز آمد وای از تنهایی
سبیده زد ، سحر آمد ز سر آمد شب هجرانم
نیامدی تو مه من به لب آمد ز غمت جانم
مرغ شب آرد با من ، اشک غم دامن دامن
تیره تر گردی ای شب ، چه کنی آخر با من ، چه کنی آخر با من
ای شب هجران که نباشد سحری تو را
آه ز یار من تو نداری خبری چرا
ای چه شد آن وفا ، آه چه شد آن وفا
دور از رویت هم چون مویت سیه کرده روز من ، غم خانه سوز من


Delkash_Jodaee دلکش_ جدایی

نت به کس مگو مگو علی تجویدی

نت به کس مگو مگو علی تجویدی

نت به کس مگو مگو شور لا علی تجویدی آوانگاری احمد جباریان
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.

به کس مگو
دستگاه: شور
شاعر: دکتر منير طه
آهنگساز: علي تجويدي

شبي زي ميخانه ام برکِش
به سان پيمانه ام سرکِش
به ميخواران مستيم مگذار

اگر جويي ساغر مستي
اگر خواهي مستي و هستي
به اين و آن هستيم مسپار

به کس مگو مگو
حديث اين سبو
تا بنوشندم تا بنوشندم

منم راز هستي
منم رمز مستي
اگر خواهي مستي
اگر خواهي هستي
مرا درکِش
ببر برکِش

حريفان را مگو هستم
مده يک دم تو از دستم

به کس مگو مگو
حديث اين سبو
تا بنوشندم تا بنوشندم

اگر از من کسي پرسد
مگو بودم مگو هستم

نت ای بهار من علی تجویدی

نت ای بهار من علی تجویدی

نت ای بهار من چهارگاه لا علی تجویدی آوانگاری احمد جباریان
احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان این آوانگاری را انجام داده‌است.

تصنیف ای بهار من
دستگاه چهارگاه
آهنگ اثر استاد علی تجویدی. شعر: بانو دکتر منیره طه – خواننده: مرضیه

ای بهار من ای نگار من بیا بیا بنشین به برم
که بی تو از خود بی خبرم تو راحت جانی
می به جام تو غم به کام من به ساغری بنشان شررم
بیا بیا بنشین به برم به عهد و پیمانی
می سوزد همه پیکر من
بنشان با لبت اخگر من
بشکن ساغر می به سر من
تو نشنوی فریاد مرا
تو برکنی بنیاد مرا به جور و بیدادی
تو جام جانم را شکنی
اگر نظر بر ما فکنی چه جای فریادی
ای ساقی پر سیما
بنما کرمی با ما
یک جرعه شرابی ما را
مست از می نابم کن
از باده خرابم کن
پر کن قدح مینا را
ماییم و گدای خانه می
شد این دل ما ویرانه می
بنگر به دل بشکسته ما
در پای خود ای مستانه می
با ماااا مستی آآآ
با ما مستی ها تا کی
بیا بیا بنشین به برم
که بی تو از خود بی خبرم تو راحت جانی
به ساغری بنشان شررم
بیا بیا بنشین به برم به عهد و پیمانی


Marzieh – Bahare Man | مرضیه – بهار من

ترانه اب بهار من ای نگار من ،بانو مرضیه ، تکنوازی سنتور سمیه آبکار