بخش سوم- رنگ سهگاه|گلنوش ملایری
بخش سوم- رنگ سه گاه
بخش سوم- رنگ سهگاه|گلنوش ملایری
بخش سوم- رنگ سه گاه
بخش دوم- چهارمضراب سهگاه|گلنوش ملایری
بخش دوم- چهارمضراب سه گاه
بخش اول – مقدمه سهگاه|گلنوش ملایری
بخش اول – مقدمه سه گاه
در آغاز روز پدر رفت. شاید، یادآوری بر آن بود که ظریف برای همه شاگردانش پیش از آن که معلم تار باشد، پدری بزرگ بود. روزت گرامی باد و صدای پنجهات سترگ و جاودان.
نیما فریدونی ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ | تهران
آواز علیرضا فریدونپور در مراسم خاکسپاری هوشنگ ظریف.mp4
آواز علیرضا فریدونپور در مراسم خاکسپاری هوشنگ ظریف.mp4
سخنرانی حسین علیزاده در مراسم خاکسپاری هوشنگ ظریف
هوشنگ ظریف (زادهٔ ۱۶ آذر ۱۳۱۷ در تهران – درگذشتهٔ ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ در تهران) موسیقیدان و نوازندهٔ تار اهل ایران بود.
زندگی هنری
هوشنگ ظریف در سال ۱۳۱۷ متولد شد و پس از پایان دوره ابتدایی وارد هنرستان موسیقی شد و از حضور اساتیدی چون موسی معروفی، روحالله خالقی، جواد معروفی و حسین تهرانی بهرمند شد. پس از فارغالتحصیل شدن در سال ۱۳۳۷ به استخدام وزارت فرهنگ و هنر در آمد و فعالیت خود را به عنوان نوازنده و تکنواز در گروههای مختلفی مانند ارکستر موسیقی ملی، ارکستر صبا و… آغاز کرد.
وی در دورهٔ عالی هنرکدهٔ موسیقی از محضر علیاکبر شهنازی جهت فراگیری ردیف بهرمند شد. هوشنگ ظریف از سال ۱۳۴۲ به مدت ۱۷ سال به تدریس تار در هنرستان موسیقی پرداخت و از جمله شاگردان وی میتوان حسین علیزاده، داریوش طلایی، ارشد طهماسبی ، حمید متبسم و محمد شجاعی را نام برد.
هوشنگ ظریف سالها سولیست تار در ارکسترهای متعدد سازمان ملی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر در اجرای برنامههای موسیقی ارکسترهای مزبور در سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران بود، او اجراهای متعددی با گروه فرامرز پایور داشت و با این گروه در کشورهای اروپایی و آسیایی متعددی٬ به اجرای موسیقی ایرانی پرداخت.
از دیگر فعالیتهای وی میتوان به نوازندگی تار در برنامههای موسیقی ملی ایران در رادیو تلویزیون ایران به مدت ۲۰ سال، اجرای برنامههای موسیقی اصیل و سنتی ایران در شهرهای مختلف ایران و کشورهای دنیا از جمله آمریکا، شوروی، کانادا، ژاپن، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی، ایتالیا، مصر، تونس، مراکش، الجزایر، هندوستان، پاکستان، ترکیه و تمام کشورهای اروپای شرقی همراه با ارکسترهای موسیقی سنتی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر سابق اشاره نمود.
هوشنگ ظریف در سال ۱۹۷۳ نیز به منظور اجرای برنامههای آموزشی موسیقی سنتی و ملی ایران٬ در بخش موسیقی تعدادی از دانشگاههای آمریکا٬ به سراسر این کشور سفر کرد. او همچنین در فستیوال موسیقی «شانکار لعل» که در سال ۱۹۷۵ در هندوستان برگزار شد٬ شرکت و در بیست و یکمین فستیوال جهانی موسیقی که در همین سال در فرانسه بر پا شده بود حضور داشت.
هوشنگ ظریف با شرکت فعال در اجرای کنسرتهای متعدد موسیقی ایرانی در وین پایتخت اتریش٬ موجب شناسایی هرچه بیشتر موسیقی سنتی ایران به این مرکز موسیقی و فرهنگی اروپا گردید، سپس در سال ۱۹۸۵ در فستیوال اینسبورگ شرکت کرد و موجب شناسایی و اشاعه موسیقی سنتی ایران شد. هوشنگ ظریف علاوه بر سمت استادی تار با نواختن سهتار و تنبک آشنایی کامل داشت و شاگردان متعددی را در هنرستان موسیقی و مؤسسههای فرهنگی و کلاسهای خصوصی و عمومی تعلیم داد. او همچنین در جهت تدوین متد نوازندگی تمبک با حسین تهرانی همکاری داشت که حاصل این همکاری در کتابی تحت عنوان آموزش تنبک به چاپ رسیدهاست. دیگر همکاری وی در تصحیح ردیفهای آوازی محمود کریمی استاد آواز ایران بودهاست که تحت عنوان کتاب ردیف آوازی موسیقی سنتی ایران به بازار عرضه شدهاست. او شش سال متوالی عضو هیئت مدیره خانه موسیقی و چهار دوره رئیس هیئت مدیره کانون نوازندگان سازهای ایرانی بود.
درگذشت
هوشنگ ظریف در ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ در سن ۸۱ سالگی به علت ایست قلبی درگذشت.
آثار
از دیگر آثار او میتوان به کتابها و مجموعههای صوتی زیر اشاره کرد:
نت نگاری و ویرایش چهار کتاب دربارهٔ لطفالله مجد، جلیل شهناز و فرهنگ شریف و ابراهیم سرخوش
مجموعههای صوتی تکنوازیهای هوشنگ ظریف از جمله دشتی و اصفهان، همنوازی با فرامرز پایور در آثار متعدد وی، اجرای گوشههایی از ردیف موسی معروفی به کوشش کامبیز روشن روان
کتاب دستور مقدماتی تار، کتاب اول و دوم هنرستان
کتاب مجموعه قطعات تألیف هوشنگ ظریف
با توجه به اینکه این کتاب ارزشمند که حاصل تحقیقات بسیار زیاد استاد ارجمند جناب داریوش طلایی است به چاپ مجدد نرسیده و در بازار نایاب می باشد ، لازم دانستم آن را به این شکل در اختیار پژوهشگران ارجمند قرار دهم . در صورتی که این کتاب به چاپ مجدد رسید و جهت خرید در بازار قابل دریافت گردید لطفا با شماره ی تلفن ۰۰۹۸۹۱۲۳۱۰۸۷۴۰ و یا تلگرام همین شماره جهت حفظ حقوق نویسنده و انتشارات ما را مطلع فرمایید تا نسبت به حذف این مطلب از سایت اقدام نماییم .
با سپاس نیما فریدونی
“نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی” کتابی است که در سال ١٣٧٢ به دو زبان فارسی و انگلیسی به چاپ رسیده است. هدف از نوشتن این کتاب ارائهی سرفصلهایی از دیدگاههای مؤلف بهمنظور دستیابی به تئوری جامع موسیقی ایرانی است. در این دیدگاه جدید ـ با نگاهی عملگرایانه و واقعگرایانه به مقولهی تئوری در موسیقی ایرانی ـ عناصر بنیادین یک تئوری جدید پایهگذاری میشود که از ساختار درونی و ذاتی موسیقی ایرانی اخذ شده است.
تا پیش از چاپ کتاب مذکور، گفتمان غالب در موسیقی ایرانی نظریات علینقی وزیری و روحالله خالقی بود که مبتنی بودند بر انطباق تئوری موسیقی مغرب زمین با موسیقی ایرانی. اما، بنا بر آنچه در مقدمهی این کتاب آمده است، «همانگونه که دستور هر زبانی از درون همان زبان کشف و تدوین میشود، تئوری موسیقی هر ملتی نیز فقط با شناخت و تحلیل درون مایهها و ویژگیهای موسیقی همان ملت به دست میآید و قواعد و اصول موسیقی ملل مختلف لزوماً قابل تعمیم نیستند.»
کتاب نگرشی نو ابتدا به موضوعاتی چون تعریف ردیف، ارائهی چشماندازی از پیشینه و انگیزههای شکلگیری ردیف، تعریف مقولهی “مُد” و سیستم مدال و شرح تفاوت آن با ردیف، ویژگیهای ملودی در موسیقی ایرانی و ساختار منعطف آن میپردازد و سپس موضوع اصلی را ـ یعنی معرفی سلولهای سازندهی سیستم مدال موسیقی ایرانی ـ طرح میکند. بدین ترتیب، پس از برشمردن مفاهیم اولیه، ساختار مدال پیچیدهی دستگاهها و آوازها و همچنین چگونگی بههمپیوستن و کارکرد سلولهای ژنتیکی آنها را تشریح میکند و در عین حال همواره جنبههای پراتیک موسیقی ایرانی را مدنظر دارد.
نگرشی نو متنی است موجز که طی سالهای پس از انتشار در دورههای آموزشی گوناگون تدریس، بسط و شرح داده شده است و جنبههای کاربردی آن در شناخت جامعتر از افقهای خلاقیت در موسیقی ایرانی نقشی مؤثر ایفا کرده است.
این کتاب سالهاست که نایاب است. بنا بر درخواست مخاطبان، نسخهی الکترونیکی این کتاب بهصورت رایگان در دسترس قرار میگیرد تا امکان بیشتری برای استفادهی علاقهمندان به موسیقی ایرانی فراهم گردد.
داریوش طلائی
بعد از سالها کوشش (تلمذ و تأمل) درزمینهٔ موسیقی ایرانی و اجرا و تجزیهوتحلیل این موسیقی و اندازهگیری فواصل آن به این نتیجه رسیدهام که تمامی مُد های موسیقی ایرانی فقط از چهار نوع دانگ ساختهشده است. این چهار دانگ اصلی عبارتاند از چهارگاه ، شور ، ماهور و دشتی. این دانگها در اولین پوزیسیون یک ساز زهی (به صورتی که در نمودار زیر نشان دادهشده است) نواخته میشوند ولی وقتی به پوزیسیونهای دیگر انتقال مییابند در اثر تلاقی باهم ناگزیر بعضی از فواصل آن در حدودی که پردههای ثابت به آن تحمیل میکنند، تغییر مختصری میپذیرند که این تغییر را «تعدیل» مینامیم.
میدانیم که مشکل اساسی موسیقی ما محدود بودن دامنهی خلاقیت آن است. مهمترین علت این محدودیت بدون تردید، فقدان یک تئوری مدون بر مبنای موسیقی سنتی ما است. روش سنتی آموزش موسیقی روشی است که در آن هدف اصلی، حفظ کردن تعداد زیادی ملودی است، روشی که با ایجاد قالبهای ذهنی در هنرجو (یعنی حفظ کردن گوشه و قطعات سنتی بهعنوان ملودیهای الگو و اتکای صرف به آنها برای شناخت موسیقی) پویایی و قدرت تحلیل را در او بسیار محدود کرده و دامنهی آفرینش او را منحصر به محدودهای بسته میکند.
بخشی از مقدمهی کتاب نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی نوشتهی داریوش طلایی
نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبریپرش به جستجو
نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی
نویسنده داریوش طلایی
ناشر ماهور
محل نشر تهران
تاریخ نشر ۱۳۷۲
تعداد صفحات ۵۵
موضوع تئوری موسیقی، ردیف موسیقی ایرانی
نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی کتابی است از داریوش طلایی که به تحلیل ردیف موسیقی ایرانی از دیدگاه مُدال میپردازد.
نویسنده
داریوش طلایی، نوازندهٔ تار و سهتار و نظریهپرداز در زمینهٔ موسیقی سنتی ایرانی است. او که از هنرمندان سرشناس در حوزهٔ موسیقی ایرانی دانسته میشود، استاد موسیقی در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.[۱] طلایی پس از انقلاب، ایران را به مقصد ایالات متحده ترک کرد و مدتی در دانشگاه واشینگتن در شهر سیاتل به تحقیق پرداخت. او کتاب نگرشی نو را در همین دوره نوشت و پس از بازگشت به ایران، در سال ۱۳۷۲ به فارسی و انگلیسی به چاپ رساند.[۲] همزمان با نگارش کتاب، طلایی همچنین ردیف موسیقی ایرانی را به طور کامل با سهتار ضبط کرد.[۳]
محتوا
این کتاب ابتدا با تعریف مفاهیمی نظیر ردیف و مد آغاز میشود و سپس به ویژگیهای ملودی در موسیقی ایرانی میپردازد. در ادامه موضوع اصلی کتاب که معرفی واحدهای سازندهٔ سیستم مدال موسیقی ایرانی هستند مطرح میشوند. در انتها، ساختار دستگاهها و آوازها با استفاده از این واحدهای سازنده و به صورت نمودارهایی شرح داده شدهاست.[۴]
نقد
یکی از دیدگاههای طلایی که در این کتاب نیز منعکس شده و مورد توجه منتقدان هم قرار گرفته، شناسایی چهار دانگ اصلی است که با آن میتوان تمام دستگاههای موسیقی ایرانی را ایجاد کرد.[۵] این تئوری را طلایی ابتدا در کتاب نگرشی نو مطرح کرد و بعداً در کتاب تحلیل ردیف به کامل رسانید.[۶] علیاکبر شکارچی از این نظریه به عنوان «دربی جدید برای فهم تئوری موسیقی دستگاهی» یاد میکند.[۷]
منابع
↑ «کتاب «تحلیل ردیف» استاد پردیس هنرهای زیبا کتاب برتر سال شد». دانشگاه تهران. بازبینیشده در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۸.
↑ «داریوش طلایی:موسیقی ایرانی نیاز به خوانشی جدید دارد». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳ خرداد ۱۳۹۳. بازبینیشده در ۱۱ فوریه ۲۰۱۸.
↑ «روشی نوین برای آموزش موسیقی ایرانی در گفتگو با داریوش طلایی». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲۴ بهمن ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۱۱ فوریه ۲۰۱۸.
↑ «نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی – داریوش طلایی». موسیقی ایران. بازبینیشده در ۱۱ فوریه ۲۰۱۸.
↑ طلایی، داریوش. تحلیل ردیف. تهران: نشر نی، ۱۳۹۴. صفحهٔ ۱۴.شابک ۹۷۸-۰-۸۰۲۶۰۵-۰۲-۲.
↑ طلایی، داریوش. نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانی. تهران: مؤسسه فرهنگی و هنری ماهور، ۱۳۷۲. صفحه ۲۲–۲۳. شابک ۹۶۴-۸۱۰۵-۳۸-۳.
↑ شکارچی، علیاکبر. «سروی بلند در عرصه تئوری موسیقی ایران». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱ اسفند ۱۳۹۵. بازبینیشده در ۴ مارس ۲۰۱۷.