نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

محمد رسول جلیلوند سازنده‌ی سه‌تار

محمد رسول جلیلوند سازنده‌ی سه‌تار

محمد رسول جلیلوند، متولد ۱۳۳۸ در قزوین است و کماکان در این شهر زندگی می کند. وی علاوه بر فراگیری نوازندگی سه‌تار – نزد هنرمند فقید استاد جلال ذوالفنون در سال های دور- حرفه ی ساز سازی را نیز از محضر زنده یاد استاد محمود حکیم هاشمی – نوازنده و سازنده ی نامیِ سه‌تار- فرا گرفته است. سی و سه سال است که به این حرفه مشغول بوده و جوانی، انرژی، عشق، دانش و سلامتی خود را بی شک، در چوب هایی از درخت توت تزریق کرده است و در قالب سه‌تارهایی زیبا و منحصر به فرد متبلور ساخته. برخی از جمله نوازندگان نام آشنا و بزرگانِ صاحب سبک موسیقی کشورمان در آثار خود از سازهای محمد رسول جلیلوند بهره برده اند. حاصل فعالیت ها و تجارب چندین و چند ساله ی جناب جلیلوند انتشار یک کتاب با عنوان «نگرشی بر ساز شناسی سه‌تار» – در دو نوبت چاپ- و برپایی چهار نمایشگاه در تهران و دیگر شهرها بوده که در این میان می توان به برپایی نمایشگاه در خانه ی هنرمندان ایران اشاره کرد. چهارمین نمایشگاه سازهای دست ساز ایشان نیز، اواخر بهمن ماه ۱۳۹۳ – از ۲۵ الی ۳۰ بهمن ماه – در سالن اداره کل ارشاد کرج با عنوان «سوز و ساز» برگزار گردید که این نام با تأمل در سختی کار و فشارهایی که در این سال ها بر تن و توان یک سازنده وارد می آید نامی با مُسَمّی می نُماید. از نکات قابل توجه این نمایشگاه ارائه ی ساز جدیدی با نام «شباهنگ» است که طبق نظر آقای جلیلوند از مشتقات سه‌تار بوده اما شکل و شمایل نسبتا متفاوت تری دارد. البته این ساز هنوز فرم کامل خود را پیدا نکرده و قرار است که در قالب نوعی ساز پوستی به تکامل برسد

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

پویان احمدی مدرس گیتار الکتریک و کلاسیک و بیس

پویان احمدی مدرس گیتار الکتریک و کلاسیک و بیس

مرداس باند Ending Credits مجید رشیدی فر پویان احمدی سجاد امینی حمید شریفی میثم نجفی زارع.mp4

مرداس باند To Rid the Disease مجید رشیدی فر پویان احمدی سجاد امینی حمید شریفی میثم نجفی زارع.mp4

پویان احمدی

متولد ۱۳۷۴ تهران

دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه تهران جنوب
سال ۱۳۸۶ شروع به یادگیری گیتار کلاسیک به صورت خودآموز

سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ با اساتید مختلف

سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ تکمیل موضوعات گیتار کلاسیک نزد استاد فرزاد دانشمند

شرکت در مستر کلاس خانم لیلی افشار سال ۱۳۹۱ بعنوان جوان ترین شرکت کننده

سال ۱۳۹۱ شروع به تدریس گیتار کلاسیک در منزل شخصی

اجراهای متعدد در سالنهای ارسباران و مجموعه رعد و اشراق و آموزشگاه های مختلف از سال ۱۳۸۸ تا کنون
شروع گیتار الکتریک و بیس گیتار از سال ۱۳۹۲ به صورت خود آموز

شروع دوره حرفه ای گیتار الکتریک از سال ۱۳۹۳ نزد استاد فرشید اعرابی

شروع پروژه ی شخصی سبک folk doom-depressive black از سال ۱۳۹۴ و ضبط ۳ ترک به صورت دمو

شروع کار با گیتارهای خاص (۷ سیم- ۸ سیم-۹ سیم) از سال ۱۳۹۵

همکاری با گروه های مختلف همچون آکومن و …

اجرا در سالنهای خصوصی با گروه های مختلف

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

فریدون حافظی نوشته جواد ظل طاعت

فریدون حافظی نوشته‌ی جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله برای ما

استاد فريدون حافظي
نواي تاري خاموش شد كه طنين دلنشين آن هميشه در اوج شكوه بود. ياد و خاطره او همواره در دلهايي كه براي قطعات ماندگار او ميتپد، زنده خواهد ماند. زنده ياد استاد “فريدون حافظي”، نوازنده قديمي تار و خواننده خوش صداي آوازهاي اپرائي وآهنگساز پيشكسوت عرصه موسيقي كشورمان كه از سوي برخي هنرمندان به “ستاره آسمان موسيقي” لقب گرفته بود، امانتدار به حقي براي تار استاد “يحيي”محسوب مي شد. وي كه به دليل تبحر در نوازندگي توانسته بود توجه اساتيد دوره خود از جمله “استاد موسي معروفي” را جلب كند موفق شد تا از سوي وي به عنوان امانتدار ي مناسب براينگهداريازسازاستاد”يحيي”ناميدهشود.نام”حافظي”ذهنآدميرابهسالهاي شكوفائي موسيقي نوآورانه سنتي، يعني سال هاي سي و چهل ميبرد. زماني كه شاگردان نخبه استاد “ابوالحسن صبا” هر يك بر راس اركستري ايستاده بودند و اجراي ترانههاي نوآورانه خود را رهبري ميكردند. زنده ياد “مهدي خالدي”، گل سر سبد مكتب “صبا”، يكي از اين نخبگان بود كه شيوه آهنگسازي و رنگ و بوي ترانههايش چيز ديگري بود و طراوت و تازگي از آن ها مي باريد. نوازندگان آرزو داشتند كه در اركستر “خالدي” كار كنند. زيرا “خالدي” اركستر را براي همه مي خواست و آن را در انحصار خود درنياورده بود و نوازندگان هم مي توانستند ذوق آهنگسازي خود را بيازمايند. “فريدون حافظي” يكي از اين نوازندگان بود كه ذوق و قريحه خود را در اين كار به ياري “خالدي” آزمود. “رقص گيسوي” او هنوز هم يكي از بهترين كارهاي اركستر “خالدي” است كه با صداي رساي بانو “دلكش” اجرا ميشد. “فريدون حافظي” براي پيوند با اين شعر كما بيش تصويري، ريتم والس را انتخاب كرده و براي تكميل طراوت آن، ترانه را در دستگاه ماهور جريان داده است. با اين كار نه تنها يكي از بهترين آثار خود را عرضه كرده، و يكي از بهترين ترانههاي آن سال هاي شكوفائي را از خود به يادگار گذاشته است. ياد استاد “فريدون حافظي” با ترانه “رقص گيسو”، گره خورده.
اصطلاحي بين هنرمندان و علاقمندان موسيقي رايج است كه صداي ساز فلان هنرمند امضا دارد و اين امضا نوعي امتياز محسوب مي شود. در واقع از اولين آرشه و يا زخمه هايي كه بر ساز كشيده مي شود شنونده حرفه اي متوجه مي شود كه صداي ساز كدام هنرمند است و به حق مي توان گفت كه صداي ساز “فريدون حافظي از اين امتياز برخوردار بوده است، چراكه صداي ساز استاد نمايان و مضراب هايي شفاف و چپ و راست هاي بسيار خوبي اجرا مي كرد و در نوازندگي شيوه و سبك خاص خودش را داشت. شيوه نوازندگي اش بسيار خاص و نامتعارف بود. وي آرام و با طمانينه ساز مي زد وخيليباوضوح،ميشدتكتكنتهاياوراشنيد. تلاش و كوشش وي در تربيت شاگردان و آهنگسازيش تا آخرين روزهاي عمرش ادعاي اين مطلب است كه استاد “حافظي”، دوستي مهربان، براي اهالي موسيقي ايران بود. زخمههاي همراه با طمانينه با تك مضرابهاي خاص و استفاده از جملههاي شمرده در هنگام اجرا، به شنونده آرامش خاصي ميبخشيد و اينها بدون شك برخاسته از خصوصيات متعالي اين هنرمند بود. اخلاق ايشان برتر از هنر ايشان متجلي بود و مي بايست به اين سلوك و شيوة هنرورزي به ديدة عنايت نگريسته و اين راه را دنبال كرد. “فريدون حافظي” هنرمندي از تبار تكنوازي بود، هنري كه امروز كمتر بدان توجه مي شود. از قديم تا به امروز دو گونة موسيقي پليفوني و مونوفوني رواج داشته است. گونه-هايي كه با پايمردي استاد كلنل “علينقي خان وزيري” پاگرفت. تكنوازي در زمرة گروه دوم قرار مي گيرد و “فريدون حافظي” از اساتيد اين شيوة موسيقايي است. “حافظي” هنرمندي متشخص، اخلاقمدار و دوست داشتني بود و به هنر از دريچة ژرفتر و به گونة ديگري مي نگريست و از آنجايي كه در رشتة ديگري تحصيلات عاليه كرده بود، همين امر او را ويژه تر و برجسته تر ساخته بود. ساز تخصصي استاد، تار بود، وي در سال 1301 در خانوادهاي هنر دوست در كرمانشاه به دنيا آمد. فضاي خانه در بزم هاي شبانه چنان از طنين دوستان موسيقيدان پدر انباشته ميشد كه فريدون را در فرداي خلوت به سراغ تار پدر ميبرد. زمينهها به اين ترتيب بدون آموزگار فراهم آمد. گوش كردن به راديو نيز به وي در فراگيري موسيقي، كمك مي كرد. تار “عبدالحسين خان شهنازي” و “مرتضي خان نيداوود” را از راديو ميشنيد و به تقليد، آنچه را شنيده بود، باز مي نواخت.
مهاجرت به تهران در سال 1323 براي ادامه تحصيل راه آينده او را هموارتر كرد. در همان سال بود كه استاد كامل “روحاالله خالقي” انجمن موسيقي ملي را بنياد كرده و براي ثبت نام هنر جو فراخوان داده بود. مهار موسيقي “فريدون خان حافظي” در انجمن، به دست موسيقيدان معروف استاد “موسي خان معروفي” افتاد كه ساز او را شيرين تشخيص داد و تار “يحيي”ي خود را به او بخشيد. پاي “فريدون” از آذر ماه همان سال به راديو باز شد. چيزي نگذشت كه به برنامه فاخر گلها نيز راه يافت. ولي مهمترين جائي كه براي كار پيدا كرد، همان اركستر استاد “خالدي” بود كه به او امكان آهنگسازي نيز مي داد. در سال هاي 1340 شوق ديگري در “فريدون” پديد آمد. خود دريافته بود و ديگران نيز تائيد كرده بودند كه صداي “تنور” خوشي دارد. تصميم گرفت از حد موسيقي ملي فراتر رود و خواندن اپرائي را نيز بياموزد و چنين نيز كرد. سفري به ايتاليا داشت و در مدرسههاي معروف آن ديار، به شاگردي نشست. وقتي بازگشت، زماني بود كه گروه اپراي تهران نيز در تالار رودكي شروع به كار كرده بود. “فريدون” ابتدا در گروه آواز جمعي اپرا عضويت پيدا كرد و نقش دومي در يكي از اپراها به او واگذار گرديد. توفيقي بود كه راه ورود كامل به صحنه را به روي او مي گشود. ولي سرنوشت اين راه را نمي پسنديد. ناراحتي و نارسائي قلبي كه به سراغش آمد، توان تمرين براي خواندن را از او گرفت. پدرش مردي درويش و وارسته بود و اطرافش را عدهاي از دوستان هنرمند و اهل شعر گرفته بودند. هميشه در منزل آنها درباره شعر و هنر، بهخصوص موسيقي بحث ميكردند و با تاري كه در منزل آنها بود گاهي شور و حالي به مجلس ميدادند. پس از رفتن دوستان پدر، “فريدون”، با پنجههاي كوچك خود شروع به نواختن تار ميكرد و آنقدر اين كار را ادامه داد تا توانست قطعاتي را كه از دوستان پدرش شنيده بود، بنوازد. وي 50سال پيشينه تدريس تار و سهتار دارد. او پس از “مرتضي نيداوود” و “عبدالحسين شهنازي” يكي از سه تكنوازي است كه به راديو راه يافت. خلق آثاري همچون؛ “آهنگهاي محلي كردي”، “خانه كعبه”، “آتش عشق”، “اسير غمها”، “شمع وگلوپروانه”، “خانهكعبه”،”عيداومد”و”رقصگيسو”،”دوازده آهنگبرايكودكانهمانند قصه مادربزرگ”، “كلاغه ميگه”، “ماهيها”، “تاليف كتاب آواهاي ايراني” و “تجليل از وي در
بيستويكمين جشنواره موسيقي فجر” و… از مهمترين افتخارات وي است كه تلاشهاي اين هنرمند پيشكسوت عرصه موسيقي در 7 دهه فعاليتهنريش را نشان ميدهد. كتاب “آواهاي ايراني” از تاليفات وي است. به عقيده استاد منصور نريمان، )نوازنده برجسته ساز عود(، زنده ياد “استاد فريدون حافظي” يكي از هنرمندان پيشكسوت كشورمان محسوب مي شد كه به چند دليل كم نظير بود؛ اول اينكه او به دليل علاقه مفرطش به موسيقي و هنر، كار قضاوت و وكالت را رها كرد و به طور كامل زندگي اش را صرف هنر و موسيقي نمود. به واسطه همين شيفتگي كه نسبت به هنر داشت نيز فعاليت هاي ماندگاري در زمينه موسيقي انجام داد كه همواره در تاريخ موسيقي ما خواهد درخشيد. دوم اينكه “فريدون حافظي” از پيشكسوتان”تكنوازان” بود و اين نشان از توانايي و جايگاه او در زماني دارد كه اعضاي شوراي موسيقي”تكنوازان” راديو را كساني چون “ابوالحسن صبا”، “ميرنقيبي”، “علي تجويدي”، “بديعي” و “مشيرهمايون شهردار” تشكيل مي دادند. در آن زمان 26 يا 27 تكنواز به اجراي برنامه در راديو مي پرداختند و “فريدون حافظي” به دليل سبك و سياق خاص نوازندگي اش و توانايي كه داشت جزو اين جمع بود.حافظي سفرهاي بسياري به كشورهاي مختلف كرده بود و به طبع با بررسي هايي كه بر روي موسيقي آن كشورها داشت از موسيقي آنها نيز تاثير پذيرفته بود. اين تاثير در نوازندگي “فريدون حافظي” باعث شده بود تا نوازندگي اش به نوعي»ايراني-فرنگي« باشد و از نوازندگي ساير تكنوازان متمايز جلوه كند. سوم اينكه “حافظي” از نظر نظم و انضباطي كه در زندگي اش داشت كم نظير بود؛ خوب به خاطر دارم وقتي به سن نوجواني و جواني بودم و در مشهد زندگي مي كردم براي اولين بار از طريق راديو با صداي ساز “فريدون حافظي” آشنا شدم و بسيار شيفته سبك و سياق نوازندگي و پنجه ايشان شدم. صداي سازي را كه از راديو مي شنيدم باعث شد تا همواره دوست داشته باشم ايشان را ملاقات كنم؛ شايد به تعبيري بايد بگويم ستاره بخت و اقبال من و حافظي با هم جور بود كه بعدها موفق شدم او را ملاقات كنم و دوستي مان به رفاقتي عميق بدل شود. در همان سال ها و در ايام گذراندن خدمت سربازي راهي تهران شدم تا هنرمند دلخواهم را ببينم اما در آن زمان دسترسي به هنرمندان مانند امروز كار چندان آساني نبود و من موفق به ديدارش نشدم.
اين ماجرا گذشت تا اينكه حدود سال هاي 1341 – 1342 كه در شيراز بودم خبردار شدم “فريدون حافظي” به اين شهر آمده و از قضاي روزگار در منزل يكي از دوستانم اطراق كرده است. من نيز با خوشحالي به ديدار ايشان شتافتم و آروزيي را كه مدت ها به دل داشتم محقق شد و با “فريدون حافظي” آشنا شدم. ديدار اين مرد بزرگ، بسيار برايم شيرين بود و به خاطر دارم كه همان شب به درخواست دوستان، ايشان دست به ساز برد تا مجلس را از صداي ساز خود محضوض كنند. چيزي كه در همان شب بسيار براي من و سايرين جلب توجه كرد نظم و انضباط كم نظير ايشان بود. “فريدون حافظي” پيش از آنكه سازش را به دست بگيرد ابتدا دستمال تميزي را از داخل كيف ش در آورد و روي زانوي اش انداخت. سپس يك”نيم آستين” را كه شبيه نيم آستين هاي مورد استفاده عكاسان آن دوره بود بر روي مچ دست راستش بست و شروع به نوازندگي كرد. وقتي نوازندگي اش تمام شد درباره فلسفه اين كار سئوال كردم و “فريدون حافظي” گفت روي شلوار پاي راست نوازندگان تار به دليل تماس مداوم با كاسه ساز، براق و سيقلي مي شود؛ آستين دست راست نوازنده نيز به دليل برخورد با سيم هاي انتهايي ساز به مرور زمان مندرس مي شود. گمان مي كنم بر شمردن همين يك رفتار “فريدون حافظي” براي كسي كه او را نمي شناسد مي تواند گوياي اهميت نظم و پاكيزگي اين هنرمند بزرگ باشد. بعدها كه به تهران آمدم حشر و نشري با “فريدون حافظي” را پيدا كردم و دوستي بسيار صميمانه اي با يكديگر پيدا كرديم و از آن به بعد رفت و آمد خانوادگي مان تا به امروز ادامه پيدا كرد و چهارم اينكه فريدن حافظي داراي خصلت هاي انساني ارزشمندي بود كه در سازش نيز تاثير گذاشته بود. آنچه در تمام طول اين سال ها از “فريدون حافظي” ديدم و از همه ويژگي هايش برايم مهمتر بود انسانيت و گذشت او بوده است. ارزش و احترامي كه او به دوست و دوستي مي گذاشت نمونه بود و اين ويژگي هاي اخلاقي اش داغ از دست دادنش را دردناك تر مي كند. روحش شاد و يادش گرامي منابع: -روزنامه شرق -كتاب ارغنون ساز فلك

فریدون حافظی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
فریدون حافظی
Fereidon Hafezi.jpg
اطلاعات
تولد ۱ بهمن ۱۳۰۵
کرمانشاه
ملیت ایرانی
مرگ ۱۶ خرداد ۱۳۹۲
تهران
سبک‌(ها) موسیقی سنتی ایران
ساز(ها) تار، سه‌تار
فریدون حافظی (۱ بهمن ۱۳۰۵ کرمانشاه[۱] – ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ تهران) موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز و نوازنده تار اهل ایران بود.

زندگی‌نامه و فعالیت هنری[ویرایش]
او از نوجوانی شیفتهٔ نواختن تار بود و چندان این شیفتگی را به پشتکار و جدیت آراسته بود که هنگامی که برای آزمون ورودی هنرستان موسیقی نزد استادان این هنرستان تار نواخت، ستایش ایشان را برانگیخت و او را به رادیو معرفی کردند. او بعدها برای کامل کردن اندوخته‌هایش از موسیقی به ایتالیا رفت.[۲]

حافظی همچنین تحصیلات ش را در رشته حقوق پی گرفت و مدتی مدیر کل روابط عمومی وزارت راه بود اما به سبب اشتغالات ش در حوزه موسیقی، از این کار کناره گرفت.

حافظی پیشینه‌ای ۵۰ ساله در آموزش تار و سه‌تار داشت. گفته می‌شود خوش‌صداترین تار ساخته‌شده توسط استاد یحیی تارساز به رسم هدیه از سوی استاد موسی معروفی در اختیار ایشان قرار داده شده بود. او پس از مرتضا نی داوود و عبدالحسین شهنازی یکی از سه نوازنده‌ای است اجازه تک‌نوازی در رادیو داشتند. جلیل شهناز، فریدون حافظی و فرهنگ شریف این سه نوازنده بودند. تک‌نوازی‌ها و همچنین هم‌نوازی او همراه استادان و بزرگانی چون احمد عبادی، همایون خرم، حسن‌علی دفتری، محمد موسوی، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، مجید نجاحی، رضا ورزنده، کامران داروغه، منصور صارمی و منصور نریمان به ویژه در مجموعه تک‌نوازان به یادگار مانده است.

گذشته از تار که ساز تخصصی او بود، در جوانی عود نیز می‌نواخت و در نواختن پیانو نیز چیره‌دست بود. حافظی همچنین جز نواختن سازهای گوناگون دستی هم در آهنگ‌سازی داشت و از آن جمله تصنیف‌های بسیاری از او به یادگار مانده. از مشهورترین آثار وی می‌توان «رقص گیسو» را نام برد که با صدای زنده‌یاد دلکش جاودانه شده است.

از ویژگی‌ها و نکات ستودنی زندگی حافظی اشتغال داشتن اش به موسیقی تا سنین کهن‌سالی است. او حتی در ۹۰ سالگی همچنان به انتقال آموخته‌ها و اندوخته‌های اش از یک سو و آهنگسازی و تنظیم تصانیف از دیگر سو سرگرم بود و تا بازپسین روزهای زندگی اش دست از تلاش برای اعتلای موسیقی و پرورش استعدادهای نوظهور برنداشت. بازپسین ساخته‌های او با صدای سالار عقیلی و اجرای ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی ضبط و تنظیم شد.

درگذشت[ویرایش]
فریدون حافظی به علت شکستگی استخوان ران در فروردین ۱۳۹۲ زیر عمل جراحی قرار گرفت. اما پس از مرخصی از بیمارستان در ۱۶ خرداد ماه همان سال درگذشت. پیکرش پس از تشییع در تالار وحدت در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑ «جزئیات متوفی». سازمان بهشت زهرا. بازبینی‌شده در ۰۱-۰۴-۲۰۱۷.
پرش به بالا ↑ http://www.radiofarda.com/archive/news/20130607/143/143.html?id=25010077
http://www.fereidoonhafezi.com
کانون موسیقی چنگ

رقص گیسو دلکش فریدون حافظی شع میر ناصر

رقص گیسو دلکش فریدون حافظی شع میر ناصر

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

علیرضا کدخدازاده مدرس سنتور

علیرضا کدخدازاده مدرس سنتور

علیرضا کدخدازاده تهران – 1367
دیپلم ازهنرستان موسیقی سوره
فارغ التحصیل از دانشکده عالی موسیقی
فراگیری سنتور نزد عباس رجبی (84-1376)
فراگیری سنتور نزد اردوان کامکار (88 – 1384)
بهره مندی از تعالیم سیامک آقایی ، ارفع اطرائی ، سعید ثابت
فراگیری ساز تنبک نزد عباس رجبی ، محمد اسماعیلی (85 –1377)
فراگیری پیانو نزد عباس رجبی (80 – 1376) و آندره مرادیان (85 – 1383)
فراگیری آواز کلاسیک نزد مهدی شمس نیکنام (85 – 1382)
فعالیت ها :
همکاری با گروه های موسیقی ايرانى و تلفيقى
همكارى با گروه كلون زمان ، اجراى چند كنسرت و ضبط آلبوم در دام ريتم
اجراهاي متعدد با گروه پالیز و ضبط دو آلبوم در دست انتشار و همکاری با آهنگسازان ایرانی در این گروه (1383 تا کنون )

امشب از گروه موسیقی پالیز با شعری از سیمین بهبهانی آهنگسازی احسان ذبیحی فر

امشب از گروه موسیقی پالیز با شعری از سیمین بهبهانی آهنگسازی احسان ذبیحی فر

طلوع اردشیر کامکار کمانچه کیخسرو مختاری سنتور علیرضا کدخدازاده گروه پالیز کارگردان سروش خطابی

نماهنگ ” یار من ” به آهنگسازی حمید پاسوار و تنظیم احسان ذبیحی فر پالیز در ۱۳۸۹

نماهنگ ” یار من ” به آهنگسازی حمید پاسوار و تنظیم احسان ذبیحی فر پالیز در ۱۳۸۹

نماهنگ بی پایان به آهنگسازی احسان ذبیحی فر شعر از زنده یاد بانو سیمین بهبهانی پالیز در ۱۳۹۲

رِنگ چهار‌گاه احسان ذبيحى فر كيخسرو مختارى كمانچه عليرضا كدخدازاده سنتور گروه پاليز

رِنگ چهار‌گاه احسان ذبيحى فر كيخسرو مختارى كمانچه عليرضا كدخدازاده سنتور گروه پاليز

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

رضا مهتدی حقیقی مدرس گیتار کلاسیک و پاپ و آکوستیک

رضا مهتدی حقیقی مدرس گیتار کلاسیک و پاپ و آکوستیک

رضا مهتدی حقیقی متولد تهران
موسیقی را نزد اساتید مختلف از جمله استاد بهمن نصری فرا گرفت. از سال 1378 مشغول تدریس موسیقی در آموزشگاههای مختلف شد و کنسرتهای مختلفی را در تهران و شهرهای مختلف تحت عنوان گروه سایه خورشید اجرا کرد. با آهنگسازان بسیاری از جمله دکتر پیروز ارجمند، استاد سالارنیا، ساسان جمالیان، حبیب خزایی فر،…. و در آلبومهای بسیاری از خواننده ها از جمله مجید اخشابی ،مهرزاد خواجه امیری ،حسین استیری، شاهین آرین و…. همکاری داشته است.

در حال حاضر آهنگسازی موسیقی سریالی است در تلویزیون.

از فعالیتهای اخیر او آهنگسازی برای بسیاری از خوانندگان موسیقی پاپ است

در زیر کلیپ اجراهای رضا مهتدی حقیقی را می توانید ببینید :

در زیر آثار صوتی رضا حقیقی را بشنوید :

اشباح خاکستری اثری از رضا حقیقی تنظیم و آهنگسازی

اشباح خاکستری اثری از رضا حقیقی تنظیم و آهنگسازی

کلیپ روحانی آهنگساز حبیب خزائی فر گیتار رضا مهتدی حقیقی مدرس گیتار آموزشگاه موسیقی فریدونی

کلیپ روحانی آهنگساز حبیب خزائی فر گیتار رضا مهتدی حقیقی مدرس گیتار آموزشگاه موسیقی فریدونی