نت نشد امیر توسلی امین بانی

نت آهنگ نشد امیر توسلی امین بانی حسین قیاسی نت‌نویسی امیر عبداللهی

نت آهنگ نشد امیر توسلی خواننده امین بانی ترانه حسین قیاسی
شعر : حسین غیاثی
ملودی : امیر توسلی

باید نفس بکشم، توی هوای خودم
باید که سر بذارم، رو شونه های خودم!
باید که گریه کنم، واسه عزای خودم
شبونه گل بِبَرم، خودم برای خودم!

نشد… نشد که بیام، بازم به دیدنِ تو
نشد نفس بکشم، نفس کشیدنتوُ
روزای تارِ منه، شبای روشنِ تو
چقدر غریبه شدی… منم! منم! منِ تـــو…

هنـــوز رؤیای تو، دنبالِ منه
هنـــوز زخمای تو، رو بالِ منه
هنوز از خوابِ خوشت، می پَرم هر شب
ببین! تقدیر بدِ بی خبرو
ببین! طوفانیه چشمای تروُ
ببین! تو دوری و تنهاترم هر شب…

باید نفس بکشم، توی هوای خودم
باید که سر بذارم، رو شونه های خودم!
باید که گریه کنم، واسه عزای خودم
شبونه گل بِبَرم، خودم برای خـــودم!

انگار کسی فکرِ پریشونیِ من نیست
کسی توو شبِ بارونیِ من نیست
دیگه وقتِ پشیمونیه من نیست

انگار توو قلبم، غمِ دلخواهِ تو مونده!
هنوز قلبِ من، همراهِ تو مونده
هنوز پشتِ سرم، آهِ تو مونده… انگار…
ببین! تقدیر بدِ بی خبرو
ببین! طوفانیه چشمای تروُ
ببین! تو دوری و تنهاترم هر شب…
باید نفس بکشم، توی هوای خودم
باید که سر بذارم، رو شونه های خودم!
باید که گریه کنم، واسه عزای خودم
شبونه گل بِبَرم، خودم برای خودم!

نشد… نشد که بیام، بازم به دیدنِ تــو
نشد نفس بکشم، نفس کشیدنتــوُ
روزای تارِ منه، شبای روشنِ تــو
چقدر غریبه شدی… منم! منم! منِ تــــو…


Amin Bani Nashod امین بانی نشد

آهنگ امین بانی – نشد

زیرپایی

زیرپایی

این زیرپایی برای همه‌ی سازها از قبیل: تار سه‌تار گیتار … استفاده می‌شود.

مقاله چهارمضراب و انواع پایه‌های آن نیما فریدونی

دانلود پی‌دی‌اف مقاله‌ی چهارمضراب و انواع پایه‌های آن . نیما فریدونی

در این مقاله نیما فریدونی پایه‌های چهارمضرابی مختلف ساده و ترکیبی را شماره‌گذاری و نام‌گذاری کرده و با شکل و نت آن‌ها را نشان داده‌است.

چهارمضراب
چهارمضراب اصطلاحی در موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی آذربایجان است که برای توصیف قطعه‌ها یا گوشه‌هایی به کار می‌رود که ضرب مشخص و بارزی دارند.
ریشهٔ نام
علی‌اکبر دهخدا در لغتنامه‌اش این حدس را مطرح می‌کند که چهارمضراب به این دلیل چنین نام گرفته که در آن بر هر چهار سیم تار نواخته می‌شود. ژان دورینگ معنای نام چهارمضراب را در نواختن چهار ضربه با مضراب بر روی یک سیم می‌داند. برونو نتل وجه تسمیهٔ آن را چنین می‌داند که چهارمضراب به قدری سریع نواخته می‌شود که گویی چهار نفر دارند با مضراب‌هایشان ساز را همزمان می‌نوازند.
زخمه‌هایی که با مضراب به سیم زده می‌شوند معمولاً با دو اصطلاح «راست» (به معنای ضربه از بالا به پایین) و «چپ» (به معنای ضربه از پایین به بالا) شناخته می‌شوند و به ترتیب با نماد‌های A و V نمایش داده می‌شوند. ترکیب چهارمضراب‌ها با استفاده از این نمادها نشان داده می‌شود؛ مثلاً یک ترکیب سه‌ضربی رایج به صورت AAVAAV نمایش داده می‌شود. از آنجا که ترکیب چهارضربی در چهارمضراب‌ها نادر است، دورینگ حدس می‌زند که در نامگذاری چهارمضراب، ضربه‌های چپ نادیده گرفته شده‌اند. لوید میلر هم نظر مشابهی دارد و چهارمضراب را توصیفی از ضرب‌های نامتقارن ضرب‌آهنگ شش و هشت (دو ضرب کوتاه و دو ضرب بلند) می‌داند.
چهارمضراب همچنین در موسیقی آذربایجان هم به کار می‌رود، اگر چه معمولاً با نام «گُشامضراب» شناخته می‌شود.
ضرب‌آهنگ و مدت
ضرب‌آهنگ چهارمضراب‌ها متفاوت است. برخی منابع وزن‌ها دوضربی و گاهی سه‌ضربی را رایج شمرده‌اند، در مقابل، دورینگ وزن‌های سه‌ضربی از جمله ۶۱۶ را رایج‌ترین فرم چهارمضراب می‌داند.
دورینگ مدت چهارمضراب‌ها را به طور معمول بین ۱۰ ثانیه تا یک دقیقه گزارش می‌کند که معمولاً ساختاری ساده از تکرار نت‌ها دارند، اما گاهی بسیار پیچیده و مرکب از نت‌های زینت فراوان هستند؛ چهارمضراب ماهور برای سه‌تار، اثر درویش‌خان، مثالی از چهارمضراب‌های پیچیده‌است.
برونو نتل چهارمضراب را یک انتهای طیف ضربی موسیقی ایرانی می‌داند. انتهای دیگر این طیف آواز است که معمولاً غیر ضربی است. فرم‌های «نغمه» و «کرشمه» کمابیش ضرب مشخصی دارند، آنچه «ضربی» نامیده می‌شود کاملاً ضرب‌آهنگ بارزی دارد، و در نهایت درآمد و چهارمضراب قرار دارند که اولی ضرب‌آهنگی آهسته دارد و دومی ضرب‌آهنگی سریع.[en ۴]در مقابل برخی منابع، ردیف موسیقی ایرانی را به دو بخش کلی «آواز» و «ضربی» تقسیم می‌کنند، و انواع اصلی موسیقی ضربی را شامل چهارمضراب (شش یا دوازده ضربی و سریع)،رِنگ (شش ضربی و با سرعت متوسط و معمولاً همراه با رقص)، تصنیف (معمولاً شش ضربی و آهسته)، و پیش‌درآمد (آهسته) بر می‌شمارند.
منابع
علی‌اکبر دهخدا. «لغتنامهٔ دهخدا، مدخل «چهارمضراب»». بازبینی‌شده در ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۰.
During, Jean. “Čaharmzrab”. Encyclopedia Iranica.
Miller, Lloyd (2011). Music and Song in Persia (RLE Iran B): The Art of Avaz. Routledge. ISBN ۹۷۸-۰۴۱۵۶۱۷۲۸۴.
Nettl, Bruno (1987). The Radif of Persian Classical Music: Studies of Structure and Cultural Context in the Classical Music of Iran. Pearson.
Nettl, Bruno; Rommen Timothy; Wong Isabel K.; et al (2011). Excursions in world music. Elephant and Cat. ISBN ۹۷۸-۰۲۰۵۰۱۲۸۵۵.
“Rhythmic forms of Persian art music”. RhythmWeb.


پایه های چهارمضرابی ، تقسیم به سه بخش ساده ، ترکیبی ، لنگ ، نیما فریدونی ، تیر 95.mp4 HD

پایه های چهارمضرابی ، تقسیم به سه بخش ساده ، ترکیبی ، لنگ ، نیما فریدونی ، تیر 95

نت نمی‌دونی عبدالعلی و علینقی وزیری آوا‌نگاری نیما فریدونی

نت و آهنگ نمی‌دونی عبدالعلی وزیری علینقی وزیری آواز دشتی آوا‌نگاری نیما فریدونی

دانلود نت و آهنگ نمی‌دونی تار و آواز عبدالعلی وزیری آهنگ‌ساز علینقی وزیری آواز دشتی ترانه هما میر‌افشار


عبدالعلی وزیری . نمیدونی ( Abdol`Ali Vaziri . Nemidouni)

آهنگ نمی‌دونی تار و آواز عبدالعلی وزیری آهنگ‌ساز علینقی وزیری آواز دشتی ترانه هما میر‌افشار.mp4

نت‌نویسی این قطعه به پایان رسیده است. ۲۶ تیر ۱۳۹۷ تهران

این قطعه از آهنگ‌های جاویدان موسیقی ایران‌زمین است. به سفارش و پشتیبانی محمد میرآفتاب نوازنده‌ی سه‌تار ساکن تورنتو‌ی کانادا آوا‌نگاری آهنگ نمی‌دونی در آواز دشتی در حال انجام است. به مرور در این برگه بخش‌های دیگر این نت منتشر خواهد گردید.
نیما فریدونی
تهران
۱۷ تیر ۱۳۹۷
نمیدونی
نمی دونی، نمی دونی وقتی چشمات پر خوابه
به چه رنگه، به چه حاله
مثل یک جام شرابه
نمی دونی، نمی دونی چه عمیقه، چه سخنگو مثل اشعار مسیحایی حافظ،
یه کتابه یه کتابه
مثل یک جام شرابه
نمی دونی، نمی دونی که چه رنگه، چه قشنگه، رنگ آفتاب بهاره،
مثل یک جام بلوره شایدم چشمه‌ی نوره
مثل یک جام شرابه
نمی دونی که دل من توی اون چشمای شوخت،
روی اون برکه ی آروم یه حبابه یه حبابه
مثل یک جام شرابه
نمی دونی و به جز من دگری هم نمی دونه
که یه دنیا توی اون چشم سیاهه
هرکی گفته، هرکی می گه
همه حرفه تو رو می خواد بفریبه
جز دل من که پر از عشق و جنونه
حرف اون چشم سیاهو
دل دیگه نمی دونه چشم دیگه نمی خونه
جز دل من که پر از عشق و جنونه حرف اون چشم سیاهو
دل دیگه نمی دونه چشم دیگه نمی خونه
نمی دونی، نمی دونی وقتی چشمات پر خوابه
به چه رنگه، به چه حاله
مثل یک جام شرابه

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

هنر بداهه‌نوازی و بداهه‌پردازی موسیقی اصیل ایران نوشته جواد ظل طاعت

هنر بداهه‌نوازی و بداهه‌پردازی موسیقی اصیل ایران نوشته‌ی جواد ظل طاعت

برجسته‌ترین ویژگی انواع موسیقی سنتی و اصیلِ ایران، امکان و ضرورت بداهه نوازی و بداهه‌پردازی در آن‌هاست. بسیاری از موسیقی‌شناسان، نوازندگان موسیقی اصیلِ ایران را به دلیل بهره‌وری از بداهه‌پردازی، خالق نیز محسوب می کنند، به‌این معنی که بداهه‌پردازی، نوعی آفرینشِ خودبه‌خودی است و نوازنده را قادر می‌سازد در همان حال نواختن، تولید و عرضه کننده ی مکنونات قلبی خویش باشد. از همین روست که نواخته‌های نوازندگان بداهه‌پرداز، حتی اگر در مقام واحدی هم نواخته‌ باشند، از یک‌دیگر باز شناخته می‌شود. حتی اگر نوازنده‌ای واحد، مقام واحدی را دوبار بنوازد، نواخته‌های او یکسان و تکراری نخواهد بود.

مطالبِ یاد شده، از امتیازاتِ بداهه‌پردازی است که به استمرار، بر غنای موسیقی اصیل می‌افزاید و اجازه نمی‌دهد راکد و ملال آور شود، اما یک شرطِ اساسی و مهم در این بین وجود دارد و آنکه، نوازنده باید آن‌چنان به تبحر و کمال دست یافته باشد که تواناییِ بداهه‌پردازی به معنای واقعی را، داشته باشد. به معنایی دیگر، تنها چشم‌ها را بستن و سر را تکان دادن و محفوظات ذهنی را نواختن، به معنای بداهه‌پردازیی نیست، بلکه تنها تکرار آموخته های استاد و یا تقلید نواخته‌های دیگران است. بداهه‌پردازی، تنها از نوازنده‌ای بر می‌آید که به کمالِ هنری دست یافته و نیز اثری نو خلق کرده باشد.

در واقع بداهه نوازان، نوازندگان و اساتیدی هستند به کمال رسیده، و می‌توانند احساس و تکنیک را چنان در هم بیامیزند که جدا ساختن آن دو از هم میسر نباشد. از سوی دیگر بداهه‌نوازی آن‌ها اگر چه ریشه در سنت پیشین دارد ولی شیوه بیانش امروزی است؛ مانند بداهه‌نوازی‌های اساتید “جلیل شهناز”، “فرهنگ شریف”، “پرویز یاحقی”، “فرامرز پایور”، “حبیب الله بدیعی”، “محمدرضا لطفی” و…
گمان می رود که کم‌یابی بداهه‌پردازی واقعی در ایران ناشی از نظام آموزشی موسیقی سنتی باشد. در مکتب آموزشِ سنتی، عموماًً رابطه شاگرد و استاد به رابطه مرید و مراد تبدیل می‌شود. استاد از شاگرد توقع دارد در همه چیز، حتی در جزییات نواختن از او تقلید کند و شاگرد نیز از سوی دیگر نهایت افتخار خود را در پیروی دقیق از شیوه استاد می‌داند. این شیوه ی آموزش، راه را بر خلاقیت می‌بندد و مهارت‌ها همه، در خدمتِ بازتاب آن‌چه موجود است در می‌آید و طبیعی ست که در چنین وضعیتی دیگر سخن از بداهه‌نوازی، اعتبار خود را از دست می‌دهد.

خوش‌بختانه در جامعه موسیقی سنتی ایران از انبوه شاگردان قدیمی که خود، استادِ کامل شده‌اند، می‌توان به نمونه‌هایی اشاره کرد که به مقابله با این شیوه‌ی دست و پاگیر برخواسته‌اند و نواخته‌هایشان سرشار از لحظه‌های ناب خلاقه‌است. به امید آنکه شاگردان نسلِ سوم این اساتید، بتوانند نقشِ خود را در دریایِ بیکرانِ بداهه نوازی موسیقی اصیلِ ایران، ایفا کنند. آثار ناب بداهه نوازی، کم نیستند، اما سعی کردیم که چند اثر زیبا، دلچسب و دل لرزان از آسمان بی انتهای بداهه نوازی موسیقی اصیل ایران را خدمت شما همراهان گرامی، تقدیم نماییم.

بداهه‌نوازی در دستگاه سه‌گاه فرهنگ شریف تار.mp4

بداهه‌نوازی در آواز ابوعطا جلیل شهناز تار.mp4

بداهه‌نوازی در آواز ابوعطا محمد‌رضا لطفی تار.mp4