مقاله چهارمضراب و انواع پایه‌های آن نیما فریدونی

دانلود پی‌دی‌اف مقاله‌ی چهارمضراب و انواع پایه‌های آن . نیما فریدونی

در این مقاله نیما فریدونی پایه‌های چهارمضرابی مختلف ساده و ترکیبی را شماره‌گذاری و نام‌گذاری کرده و با شکل و نت آن‌ها را نشان داده‌است.

چهارمضراب
چهارمضراب اصطلاحی در موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی آذربایجان است که برای توصیف قطعه‌ها یا گوشه‌هایی به کار می‌رود که ضرب مشخص و بارزی دارند.
ریشهٔ نام
علی‌اکبر دهخدا در لغتنامه‌اش این حدس را مطرح می‌کند که چهارمضراب به این دلیل چنین نام گرفته که در آن بر هر چهار سیم تار نواخته می‌شود. ژان دورینگ معنای نام چهارمضراب را در نواختن چهار ضربه با مضراب بر روی یک سیم می‌داند. برونو نتل وجه تسمیهٔ آن را چنین می‌داند که چهارمضراب به قدری سریع نواخته می‌شود که گویی چهار نفر دارند با مضراب‌هایشان ساز را همزمان می‌نوازند.
زخمه‌هایی که با مضراب به سیم زده می‌شوند معمولاً با دو اصطلاح «راست» (به معنای ضربه از بالا به پایین) و «چپ» (به معنای ضربه از پایین به بالا) شناخته می‌شوند و به ترتیب با نماد‌های A و V نمایش داده می‌شوند. ترکیب چهارمضراب‌ها با استفاده از این نمادها نشان داده می‌شود؛ مثلاً یک ترکیب سه‌ضربی رایج به صورت AAVAAV نمایش داده می‌شود. از آنجا که ترکیب چهارضربی در چهارمضراب‌ها نادر است، دورینگ حدس می‌زند که در نامگذاری چهارمضراب، ضربه‌های چپ نادیده گرفته شده‌اند. لوید میلر هم نظر مشابهی دارد و چهارمضراب را توصیفی از ضرب‌های نامتقارن ضرب‌آهنگ شش و هشت (دو ضرب کوتاه و دو ضرب بلند) می‌داند.
چهارمضراب همچنین در موسیقی آذربایجان هم به کار می‌رود، اگر چه معمولاً با نام «گُشامضراب» شناخته می‌شود.
ضرب‌آهنگ و مدت
ضرب‌آهنگ چهارمضراب‌ها متفاوت است. برخی منابع وزن‌ها دوضربی و گاهی سه‌ضربی را رایج شمرده‌اند، در مقابل، دورینگ وزن‌های سه‌ضربی از جمله ۶۱۶ را رایج‌ترین فرم چهارمضراب می‌داند.
دورینگ مدت چهارمضراب‌ها را به طور معمول بین ۱۰ ثانیه تا یک دقیقه گزارش می‌کند که معمولاً ساختاری ساده از تکرار نت‌ها دارند، اما گاهی بسیار پیچیده و مرکب از نت‌های زینت فراوان هستند؛ چهارمضراب ماهور برای سه‌تار، اثر درویش‌خان، مثالی از چهارمضراب‌های پیچیده‌است.
برونو نتل چهارمضراب را یک انتهای طیف ضربی موسیقی ایرانی می‌داند. انتهای دیگر این طیف آواز است که معمولاً غیر ضربی است. فرم‌های «نغمه» و «کرشمه» کمابیش ضرب مشخصی دارند، آنچه «ضربی» نامیده می‌شود کاملاً ضرب‌آهنگ بارزی دارد، و در نهایت درآمد و چهارمضراب قرار دارند که اولی ضرب‌آهنگی آهسته دارد و دومی ضرب‌آهنگی سریع.[en ۴]در مقابل برخی منابع، ردیف موسیقی ایرانی را به دو بخش کلی «آواز» و «ضربی» تقسیم می‌کنند، و انواع اصلی موسیقی ضربی را شامل چهارمضراب (شش یا دوازده ضربی و سریع)،رِنگ (شش ضربی و با سرعت متوسط و معمولاً همراه با رقص)، تصنیف (معمولاً شش ضربی و آهسته)، و پیش‌درآمد (آهسته) بر می‌شمارند.
منابع
علی‌اکبر دهخدا. «لغتنامهٔ دهخدا، مدخل «چهارمضراب»». بازبینی‌شده در ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۰.
During, Jean. “Čaharmzrab”. Encyclopedia Iranica.
Miller, Lloyd (2011). Music and Song in Persia (RLE Iran B): The Art of Avaz. Routledge. ISBN ۹۷۸-۰۴۱۵۶۱۷۲۸۴.
Nettl, Bruno (1987). The Radif of Persian Classical Music: Studies of Structure and Cultural Context in the Classical Music of Iran. Pearson.
Nettl, Bruno; Rommen Timothy; Wong Isabel K.; et al (2011). Excursions in world music. Elephant and Cat. ISBN ۹۷۸-۰۲۰۵۰۱۲۸۵۵.
“Rhythmic forms of Persian art music”. RhythmWeb.


پایه های چهارمضرابی ، تقسیم به سه بخش ساده ، ترکیبی ، لنگ ، نیما فریدونی ، تیر 95.mp4 HD

پایه های چهارمضرابی ، تقسیم به سه بخش ساده ، ترکیبی ، لنگ ، نیما فریدونی ، تیر 95

نت سرود ملی جمهوری اسلامی ایران حسن ریاحی آوانگاری نیما فریدونی

نت سرود ملی جمهوری اسلامی ایران دکتر حسن ریاحی

نت سرود ملی جمهوری اسلامی ایران دکتر حسن ریاحی
این نت در دستگاه ماهور مایه سل و فا تهیه شده‌است.

دکتر حسن ریاحی، آهنگساز و سازنده سرود ملی ایران در سال 1323 متولد شد. او نواختن پیانو را در کودکی نزد پدر آموخت و از ۱۲ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد. ساز تخصصی‌اش ویولن بود. آشنایی پدر دکتر ریاحی با حشمت سنجری،‌ رهبر ارکسترسمفونیک سبب شد او از آ‌موزه‌‌های این چهره موسیقی بهره گیرد.
ریاحی پس از مدتی تدریس در دانشگاه شیراز برای تکمیل تحصیلات به آمریکا سفر کرد و موفق به اخذ دکترای هنر موسیقی از دانشگاه تمپل در شهر فیلادلفیا شد. او در سال‌های ابتدایی دهه پنجاه استاد کرسی نوازندگی تخصصی ویولن در گروه هنر‌های دانشگاه شیراز بود و چند سالی در این دانشگاه، به تدریس موسیقی پرداخت.
در کارنامه فعالیت‌های هنری ریاحی ساخت بیش از 50 قطعه، سرود و تصنیف درباره موضوعات مختلفی چون محیط زیست، ایثار، جنگ، شهادت و… وجود دارد که بیشتر این آثار توسط ارکستر صدا و سیما اجرا شده‌اند. از این آثار می‌توان به ساخت و تنظیم موسیقی متن سریال « آتش بدون دود » زنده‌یاد نادر ابراهیمی (پیش از انقلاب) و موسیقی متن سریال‌ «شهید مدرس» و فیلم «صدای صحرا» (بعد از انقلاب) اشاره کرد. آهنگسازی برخی از ماندنی‌ترین تصنیف‌ها و سرودها از جمله قطعه «آب زنید راه را» و نیز «الله مولانا علی» از دیگر آثار این هنرمند است. اما ماندگارترین اثر این هنرمند موسیقی «سرود جمهوری اسلامی ایران» است که در سال 1990 جایگزین سرود قبلی ملی ایران شد.
دکتر ریاحی در سال 1385 به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران انتخاب شد. او در کنار مدیریت گروه موسیقی دانشکده صدا و سیما و دانشگاه آزاد، مدیرکلی گروه موسیقی صدا و سیما و دبیری چندین دوره جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر را برعهده داشته است.
سرود ملی ایران
سرود ملّی جمهوری اسلامی ایران، سرود رسمی دولت ایران و یکی از نمادهای ملّی ایران است که در مراسم رسمی، یادبودهای ملّی، مسابقات ورزشی و دیگر مناسبت‌های ملّی اجرا یا پخش می‌شود. سرود ملّی ایران دارای دو بخش دکلمه و موسیقی است.
پیشینه
ناصرالدین شاه در سال ۱۸۷۳ م. (برابر ۱۲۵۲ ه‍. خ؛ و ۱۲۹۰ ه‍. ق) دستور ساخت مارشی را به آلفرد لومر استاد فرانسوی موسیقی دارالفنون می‌دهد که در دیدارهای رسمی شاه در کنار سرودهای ملی دیگر کشورها نواخته شود. این مارش بی‌کلام، «سلام شاه» نامیده شد و در مراسم‌های رسمی به جای سرود ملی ایران به کار رفت و به همین دلیل اروپاییان از آن به عنوان سرود ملی ایران یاد کرده‌اند.
همچنین یوهان اشتراوس در سال ۱۸۶۴ میلادی یعنی ۴ سال پیش از آمدن آلفرد لومر به ایران، مارشی به نام «مارش ایرانی» (آلمانی:Persischer Marsch) ساخت که سال‌ها بعد در هنگام استقبال از ناصرالدین شاه در وین به جای سرود ملی ایران نواخته شد. عباس امانت در کتاب قبلهٔ عالم آورده است: «آهنگ موسیقی نظامی که به مناسبت دیدار ناصرالدین‌شاه از وین در سال ۱۸۷۳ میلادی به آهنگ‌سازی به شهرت یوهان اشتراوس سفارش داده شد، تا به جای سرود ملی ایران نواخته شود، مظهر تلاشی بود تا گونه‌ای توشهٔ نغمه‌سرایی «متمدن» برای شاهنشاهی ایران تعبیه شود.»[۳] با این حال در برخی منابع زمان نواخته شدن این مارش در وین را مربوط به سفر دوم (۱۸۷۸ میلادی برابر ۱۲۵۷ ه‍. خ؛ و ۱۲۹۵ ه‍. ق)[۴] و برخی نیز مربوط به سفر سوم ناصرالدین شاه (۱۸۸۹ میلادی برابر ۱۲۶۸ ه‍. خ؛ و ۱۳۰۶ ه‍. ق)[۵] می‌دانند. این آهنگ، شعری به زبان فرانسوی داشته است که سرودهٔ میرزا رضاخان دانش معروف به «پرنس ارفع» می‌باشد. یوهان دِکِر-شِنک ‏(de)‏ (آلمانی:Johann Decker-Schenk) نوازندهٔ اتریشی مقیم سن‌پترزبورگ سرود و آهنگ آن را تنظیم کرده است.
ترانهٔ تاجگذاری احمدشاه قاجار مورد توجه او قرار گرفت و مقرر شد آهنگ آن به عنوان «مارش ملی ایران» شناخته شود. این مارش با نام سلامتی دولت عِلیّهٔ ایران ساختهٔ غلامرضاخان امیرپنجهٔ سالار معزز رئیس کل موزیک بود. برای این مارش شعری نیز سروده شد.[۷] ظاهراً نت این سرود، نخستین بار تحت نام «مارش ملی ایران» (فرانسوی:Marche Nationale Persane) در غُرّهٔ (روز نخست) رجب ۱۳۲۷ ه‍.ق برابر با ۹ ژوئیهٔ ۱۹۰۹ میلادی (۲۸ تیر ۱۲۸۸ ه‍. خ) یعنی چند روز پس از فتح تهران به‌دست مشروطه‌خواهان و شکست محمدعلی شاه قاجار در «مطبعهٔ فاروس» در تهران به چاپ رسیده است.[۸] این سرود توسط سالار معزز برای کلیهٔ سازهای نظامی تنظیم شد و برای دولت‌هایی که انقلاب مشروطیت ایران را پذیرا شدند، ارسال گردید.[۹] نت پیانوی سرود ملی در سال ۱۳۰۱ش/۱۳۴۱ق/۱۹۲۲م، در ژنو با عنوان «سلامتی دولت عِلّیهٔ ایران» چاپ شد.
به‌دلیل نبود رادیو و تلویزیون در آن زمان، این سرودها چندان شناخته نگردیدند. ماجرای منقول از دکتر جلال گنجی دربارهٔ دانشجویان ایرانی مقیم آلمان در زمان احمد شاه قاجار و ناآگاهی آنان از سرود ملی کشورشان و اجرای ترانهٔ «عمو سبزی‌فروش» به جای سرود ملی ایران در برابر امپراتور آلمان نیز نشان از همین امر دارد.
مجموعهٔ سه‌گانهٔ سرود شاهنشاهی، سرود پرچم و سرود ملی ایران در دورهٔ رضاشاه و پیش از سفر او به ترکیه تهیه گردید. این سه سرود دارای وزن و آهنگ یکسانی هستند. شاعر «سرود شاهنشاهی» و «سرود ملی» محمدهاشم افسر (شیخ‌الرئیس افسر) و شاعر «سرود پرچم» پارسا تویسرکانی می‌باشد. آهنگساز این مجموعه داوود نجمی مقدم است.
در دوران پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، ابتدا سرود پاینده بادا ایران و سپس در شب سوم خردادماه ۱۳۷۱ سرود جمهوری اسلامی ایران (مهر خاوران) به عنوان سرود ملّی به کار رفته‌اند.
دوران جمهوری اسلامی
سرود جمهوری اسلامی ایران (مهر خاوران)
نواختن سرود ملی ایران در مراسم تحلیف حسن روحانی
شعر سرود جمهوری اسلامی ایران که مدت زمان اجرای آن ۵۹ ثانیه است:
سَر زَد از اُفُق
مِهرِ خاوران
فروغِ دیدهٔ حق باوران
بهمن فَرِّ ایمانِ ماست
پیامت ای امام!
«استقلال، آزادی»
نقشِ جانِ ماست
شهیدان پیچیده در گوش زمانْ، فریادتان
پاینده مانی و جاودان
جمهوری اسلامی ایران
متن سرود به الفبای لاتین

Sar zad az ofoq
mehre xâvarân
Foruqe dideye haq bâvarân
Bahman, farre imâne mâst
Payâmat ey Emâm
esteqlâl, âzâdi
naqše jâne mâst
Šahidân picide dar guše zamân faryâdetân
Pâyande mâniyo jâvedân
Jomhuriye Eslâmiye Irân
شاعر این سرود، ساعد باقری است آهنگ آن نیز توسط حسن ریاحی ساخته شده است.
به دلیل برخی شباهت‌های موسیقایی شائبه‌هایی مبنی بر اینکه این سرود از روی سرود ملی کره جنوبی کپی شده است در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت اما آهنگساز اثر در مصاحبه‌ای با سایت موسیقی ما این ادعا را رد کرده است.
سرود پاینده بادا ایران
نوشتار اصلی: پاینده بادا ایران
رسانه خارج از ویکی‌پدیا
نخستین سرود جمهوری اسلامی ایران در یوتیوب
پس از انقلاب و پیش از سال ۱۳۷۱، سرود جمهوری اسلامی ایران براساس شعری از ابوالقاسم حالت و موسیقی محمد بیگلری‌پور ساخته شد. این سرود «پاینده بادا ایران» نام دارد و برخی معتقدند که آهنگ ساخته شده برای آن به سرود شاهنشاهی شباهت داشت. در سال ۱۳۷۱ سرود جمهوری اسلامی ایران (مهر خاوران) به عنوان سرود ملی جدید ایران جایگزین این سرود گردید.
شُد جمهوری اسلامی به پا که هم دین دهد هم دنیا به ما
از انقلاب ایران دِگر کاخ ستم گشته زیر و زِبَر
تصویر آیندهٔ ما، نقش مراد ماست
نیروی پایندهٔ ما، ایمان و اتحاد ماست
یاریگر ما دست خداست ما را در این نبرد او رهنماست
در سایهٔ قرآن جاودان
پاینده بادا ایران
….
آزادی چو گل‌ها در خاک ما شکفته شد از خون پاک ما
ایران فرستد با این سرود رزمندگان وطن را درود
آیین جمهوری ما پشت و پناه ماست
سود سلحشوری ما آزادی و رفاه ماست
شام سیاه سختی گذشت خورشید بخت ما تابنده گشت
در سایهٔ قرآن جاودان
پاینده بادا ایران
دوران پهلوی
نوشتار اصلی: سرود شاهنشاهی ایران
پرچم ایران در دورهٔ پهلوی
رسانه خارج از ویکی‌پدیا
سرود شاهنشاهی ایران در یوتیوب
مجموعهٔ سه‌گانهٔ «سرود شاهنشاهی»، «سرود پرچم» و «سرود ملی» در دورهٔ رضاشاه تهیه گردید. این مجموعه دارای وزن و آهنگ یکسانی است. آهنگساز این مجموعه داوود نجمی مقدم و شاعر سرود شاهنشاهی و ملی محمدهاشم افسر و شاعر سرود پرچم عبدالرحمان پارسای تویسرکانی است. لحن دو بیت نخست این سرود کاملاً در درآمد دستگاه ماهور است، بیت سوم در گوشهٔ فِیْلی است و مصراع آخر فرود به درآمد ماهور می‌باشد.
سرود شاهنشاهی
شاهنشه ما زنده بادا
پاید کشور به فَرَّش جاودان
کز پهلوی شد مُلک ایران
صد ره بهتر ز عهد باستان
از دشمنان بودی پریشان
در سایه‌اش آسوده ایران
ایرانیان پیوسته شادان
همواره یزدان بوَد او را نگهبان
سرود پرچم
ای پرچم خورشید ایران
پرتو افکن به روی این جهان
یاد آور از آن روزگاری
کآسود از برقِ تیغت هر کران
در سایه‌ات جان می‌فشانیم
از دشمنان جان می‌ستانیم
ما وارث مُلک کیانیم
همیشه خواهیم وطن را از دل و جان
سرود ملی
بودیم و هستیم پیرو حق
جز حق هرگز نخواهیم از جهان
با شه‌پرستی مملکت را
داریم از دست دشمن در امان
ما پیرو کردار نیکیم
روشندل از پندار نیکیم
رخشنده از گفتار نیکیم
شد زین فضایل بلندآوازه ایران
دوران قاجار
سلامتی دولت عِلیّهٔ ایران
متن سرود ملی
نوشتار اصلی: سلامتی دولت علیه ایران (سرود)
شعر و نت این سرود در نشریهٔ «عصر جدید» در تاریخ شنبه ۲۱ ذیقعدهٔ ۱۳۳۳ (۹ مهر ۱۲۹۴) منتشر گردید.
قسمت اول
تا خدایْ این کشورِ ایران نمود
بس درِ عزت به رویش برگشود
خسروانش را کُلَه خورشید بود
رایتش را فرق بر خورشید بود
تا که خود چترِ عدالت گسترَد
خود چترِ عدالت گسترد
مُلکِ ایران را نشانِ خیر و خوبی بُد لِوا
این لِوا فرخنده بادا باز با دورِ بقا
راست اندرین جهان
افتخارِ ما، شرحِ مامَضیٰ
شرحِ مامَضیٰ تا کی‌ام راست
باز کوششی جوششی یاران
قسمت دوم
چون به فرخ‌رسمِ دورانِ کیان
مُلکِ ملت را یکی یابی روان
بی‌تأمل باز باید داد جان
تا به‌جز نیکی نبیند زین نشان
هر که در تقدیرِ ایران بنگرد
در تقدیرِ ایران بنگرد
بود در مُلکِ کیان آیتِ قدرت عیان
باد با تاجِ کیانی رایتِ عزت به پا
هان ای برادران
موطنِ عزیز بهترین سراست
حفظِ خاکِ آن آبرویِ ماست
باز غیرتی همتی مردان
مارش ایرانی
نوشتار اصلی: مارش ایرانی
این اثر توسط یوهان اشتراوس (پسر) در پاییز ۱۸۶۴ ساخته شده‌است. در سال ۱۸۷۳ زمانی که ناصرالدین شاه برای بازدید از نمایشگاه جهان به وین رفته بوده یک گروه موسیقی نظامی که نتوانسته بودند سرود ملی ایران را پیدا کنند، به جای آن این مارش را برای ورود شاه اجرا کردند.[نیازمند منبع] همچنین میرزا رضاخان دانش برای این مارش شعری به زبان فرانسوی سروده بوده است و در آلبوم‌های نت به‌دست‌آمده از کاخ گلستان که متعلق به دوران قاجار می‌باشند عنوان این مارش، «سرود ملی ایران» ذکر شده‌است.
سلام شاه
نوشتارهای اصلی: سرود ایران جوان
سلام شاه
نخستین سرود ملی ایران که در ۱۲۸۴ ه‍.خ در تهران اجرا و ضبط شده است.
نخستین سرود ملی ایران که پیرامون ۱۲۸۹ ه‍.خ در استانبول اجرا و ضبط شده است.
Problems playing this file? See ویکی‌پدیا:راهنمای رسانه.
برخی از موسیقی این سرود به عنوان نخستین سرود ملی ایران یاد می‌کنند. این آهنگ در اصل قطعه‌ای موسیقی بی‌کلام با نام سلام شاه با سلامتی بوده است که توسط موسیو لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در دورهٔ قاجار) و به دستور ناصرالدین شاه در سال ۱۲۵۲ ه‍.خ ساخته شده است. این آهنگ برای پیانو نوشته شده و بعدها در دورهٔ مظفرالدین شاه بر روی صفحه هم ضبط شده است. وقتی شاه برای سلام رسمی به تخت مرمر می‌آمد و بر صندلی مخصوص می‌نشست دستهٔ موزیک این آهنگ را اجرا می‌کرد و این کار تا دورهٔ محمدعلی‌شاه معمول بود. بر روی برچسب صفحهٔ این سرود عنوان سلام شاه با سلامتی، ارکس شاهی به فرمان مسیو لومر ژنرال حک شده است که نت این سرود در آرشیو ملی فرانسه موجود بوده است.
در سال ۱۳۸۳ ه‍.خ بیژن ترقی بر روی اجرای جدید این قطعه که توسط سیاوش بیضایی تنظیم شده بود شعری سرود و این کار برای اولین بار توسط ارکستر ملل به رهبری پیمان سلطانی در تالار وحدت اجرا شد که خوانندهٔ آن سالار عقیلی بود.
نام جاوید وطن صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم که هم‌آواز تو منم
همهٔ جان و تنم وطنم وطنم وطنم وطنم
همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه‌زنان ز صلابت ایران جوان
سرود ای ایران
نوشتار اصلی: ای ایران (ترانه)
سرود «ای ایران» سرود ملی غیررسمی ایران است اما هرگز سرود هیچ‌یک از دولت‌های ایران نبوده‌است، می‌توان آن را سرودی میهنی صرف نظر از نوع حکومت در ایران دانست؛ از این سرود در نخستین سال‌های پس از انقلاب ۵۷ و تا پیش از گردآوری سرود پاینده بادا ایران، به‌عنوان سرود ملی استفاده می‌شده‌است.
در سال‌های اخیر استفاده از این سرود بجای سرود رسمی جمهوری اسلامی، واکنش منفی برخی دولتمردان را برانگیخت. همچنین در برخی میادین ورزشی نیز از این سرود بجای سرود رسمی ایران استفاده شده‌است.
ترانهٔ این سرود از حسین گل گلاب و آهنگساز آن روح‌الله خالقی موسیقیدان نامی و خوش ذوق ایرانی است.
متن سرود ای ایران
ای ایران ای مرز پرگُهر ای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کِی برون کنم بَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان به‌پاست نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون، شد پیشه‌ام دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرّم بهشت من روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم مهر اگر برون رود تهی شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه‌ام دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما

کتاب ارمغان گلچینی از نواخته‌ها رحمت‌الله بدیعی

کتاب ارمغان (گلچینی از نواخته‌ها) رحمت‌الله بدیعی انتشارات سرود

کتاب ارمغان گلچینی از نواخته‌ها رحمت‌الله بدیعی انتشارات سرود
این کتاب گلچینی از نواخته ها  است.

فهرست:
درآمد
چهارمضراب
حصار
چهار مضراب حصار
کرشمه
زنگوله
نغمه
محمدصادق خانی
درآمد دوم
حزان
مویه
فرود
سوز وگداز
چهارمضراب اصفهان
بسته نگار
حزین
زنگوله
فرود به ماهور
چهارمضراب عشاق
عشاق
تمرین دشتی
مقدمه نهفت
درآمد اول دوم سوم چهارم
درآمدزنگ شتر
فرود
خجسته
چهارمضراب حسینی
حسینی
زنگ شتر
چهارمضراب
چهارمضراب چهارگاه (لا)
چهارمضراب حصار (می)

نوشته شده در دیدگاه‌تان را بنویسید

محمود تاج‌بخش نوشته جواد ظل طاعت

محمود تاج‌بخش نوشته‌ی جواد ظل طاعت

با سپاس از جعفر جوانی برای ارسال این مقاله برای ما


استاد “محمود تاج بخش”

استاد “محمود تاج بخش” از هنرمندان قدیمی بود که عمري را با عشق به موسیقی ایرانی گذراند و در سالهاي آخر عمرش به تدریس سه تار مشغول بود. “تاجبخش” علاوه بر تسلط استادانهاش بر ردیفهاي موسیقی ایران، در بداهه نوازي نیز استادي بیبدیل بود. براي تجلیل از یاد این نوازنده قدیمی، هیچ شرحی بهتر از نوشته شادروان “حسینعلی ملاح” نیافتیم، “ملاح فقیه”، این متن را در سال 1365 نوشته است:

))در بهار سال 1302 خورشیدي، شکوفه وجود “محمود” در گلستانی که تمام گلهایش از گلزار هنر، آبشخور داشته اند، شکفته شد. عمویش »کریم تاجبخش« از دست پروردگان مرحوم “درویش خان” بود- سه تار می نواخت و خوش می خواند. در این محیط، براي برادر “محمود” )که پنج سال از وي بزرگتر بود( سه تاري تهیه شد، تا نزد عمویش تعلیم بگیرد »محمود« نیز که هشت سال بیشتر نداشت، در جلسات درس حضور می یافت و گوشه هاي آوازها را بخاطر می سپرد و به هنگام تمرین برادر، یادآورش می شد- اندك اندك برادر بزرگتر که درمی یابد هوش و استعداد “محمود” در فراگیري موسیقی در خور توجه است، سه تار را به او وا می گذارد. از این زمان، سه تار، به “محمود” تعلق می گیرد- تمرین ساز، جدي تر می شود و به روزي چهار تا پنج ساعت می رسد- این پشتکار موجب می گردد که در نواختن قطعات تا حدي دشوار، توفیق قابل ملاحظه اي پیدا کند و تا آنجا آواي سازش شنیدنی بشود که اولیاي مدرسه، بوي تکلیف کنند در جشن سالانه مدرسه در برابر شاگردان و اولیاء ایشان نوازندگی کند. خود او می نویسد: »وقتی وارد دبیرستان شدم سه تار را خوب می نواختم و در جلسات انجمن ادبی مدرسه‌گاهی از من خواسته می شد، سه تار بنوازم – در دوره دبیرستان بودم که آقاي “سپهري” به عنوان بازرس و کارشناس موسیقی به دبیرستان ما آمدند. ایشان ویولن می نواختند، ارکستري از شاگردان صاحب استعداد مدرسه تشکیل دادند که من هم در آن ارکستر سه تار می نواختم«.

از این زمان “محمود تاج بخش” بسوي ساز ویولن کشیده می شود. ویولن یکی از هم کلاسی هاي خود را به امانت می گیرد و به نواختن می پردازد، ادامه این نوازندگی، به ابتیاع ویولن و تمرین مداوم می انجامد. روزي اگهی گشایش کلاسهاي شبانه موسیقی، در هنرستان عالی موسیقی نظرش را جلب می کند. خود “تاج بخش” در این باب نوشته است: »در شهریور 1320 هنرستان موسیقی دولتی، کلاسهاي شبانه اي براي تعلیم موسیقی به علاقمندانِ این رشته ترتیب داده بود. با اینکه براي رشته ویولن فقط 20 نفر، آنهم از طریق آزمون می پذیرفتند من در میان حدود 440 نفر شرکت کننده، قبول شدم. معلم کلاس ویولن آقاي “اسماعیل زرین فر” بود.« در این جا رواست یادي از این هنرمند وارسته که نخستین استاد “تاج بخش” بوده است، بشود. استاد “اسماعیل زرین فر” از اولین فارغ التحصیلان دوره نخستین )سال 1312 خورشیدي( مدرسه موسیقی دولتی است، وي قطع نظر از بهره مند شدن از تعلیمات “استاد علینقی وزیري” )کلنل« از محضر درس چند تن ویولونیست خارجی نیز استفاده کرده است. استاد “زرین فر” پس از فراغت از تحصیل وارد خدمات فرهنگی می شود. وي از هنرمندانی است که در پیشرفت موسیقی نقش پرارجی داشته اند. در آن هنگام که “محمود تاج بخش” به شاگردي این استاد مفتخر می شود، آقاي “زرین فر” در هنرستان موسیقی سمت نظامت و استادي هنرستان را داشته است. “تاج بخش” می نویسد: »متد ویولن استاد “وزیري” را نزد ایشان تعلیم گرفتم، در آن زمان اتفاق می افتاد که بعضی روزها 12 ساعت تمرین می کردم، به همین سبب در مدت کوتاهی توانستم علاوه بر متد استاد وزیري و نواختن تعدادي از آهنگهایی را که معظم له براي ویولن ساخته بودند و همچنین ردیف شادروان “علیرضا چنگی” )دایی استاد “زرین فر”( را که از کمانچه نوازان ماهر بود بنوازم. در بهار سال 1323 – استاد زرین فر، شاگرد محبوب و با استعداد خود را به شادروان روح االله خالقی )که سمت معاونت هنرستان و مسئولیت موسیقی رادیو را داشت( معرفی می کند. استاد خالقی پس از استماع ویولن تاجبخش موافقت می کند که این هنرمند به گروه نوازندگان رادیو بپیوندد. بهتر است که در این باب قلم را بدست خود “تاجبخش” بدهیم: »ویولن زدن من، مورد توجه دانشمند و موسیقی دان نامدار، استاد “روح االله خالقی” قرار گرفت. از همان موقع، هفته اي یک روز در رادیو نوازندگی می کردم تا ارکستر انجمن موسیقی ملی تشکیل

گردید و من هم به عنوان یکی از نوازندگان آن ارکستر برگزیده شدم. این همکاري ، هم در آن زمان که ارکستر وابسته به انجمن موسیقی ملی بود، و هم در آن دوره که بنام »ارکستر شماره یک« وابسته به رادیو شد، ادامه داشت«. لازم به یادآوري است که آقاي “تاجبخش” از تعلیمات مرحوم استاد “ابوالحسن صبا” نیز برخوردار شده است در این باب خود ایشان نوشته اند: »در همان اوائل سال 1323 که به رادیو راه یافتم ، استادم “زرین فر” مرا با استاد “صبا” آشنا کرد و از ایشان خواست که تعلیم به من را بپذیرند: استاد “صبا” پس از استماع ساز من پذیرفتند که به سلک شاگردان ایشان در آیم.« “تاجبخش” شش ماه از تعلیمات استاد بهره می گیرد و بنا به توصیۀ استاد “صبا” با مرحوم “دکتر مفهوم پایان” که از شاگردان “صبا” بود آشنا می شود و نزد ایشان یکبار دیگر ردیف مرحوم “صبا”، یا درست تر گفته شود آثار چاپ شده و چاپ نشده “صبا” را می نوازد و مجدداً توفیق درك افاضات استاد “صبا” نصیبش می گردد. خود او می نویسد: )نوازندگی من و آشناییم با موسیقی ایرانی تا به آنجا رسیده بود که هروقت استاد کسالت داشت و در اندرون خانه خود بسر می برد، مرا می پذیرفت و با تعلیم دادن خصوصی به من منت می گذاشت . اشتیاق، و حتی باید گفت زیاده جوئی “تاجبخش” در فراگرفنن شیوه ها و اسلوب نوازندگی ویولن نوازان زمان خود، سبب بود، تا هرجا شخصیتی را سراغ می کرد که شیوه اي خاص در نواختن ویولن داشت به سویش بشتابد و زانوي تلمذ به زمین بزند و درك فیض کند. چند صباحی از محضر درس مرحوم “حسین یاحقی”- و مدتی کوتاه از راهنمائیهاي استاد “دکتر مهدي برکشلی” و زمانی نیز از – تعلیمات چندتن از موسیقیدان هاي خارجی بهره می گیرد- خود او می نویسد: »حتی مدتی نزد شادروان استاد هنرمند “موسی معروفی” ردیفهاي تدوین شده به وسیله ایشان را فرا گرفتم و به شیوه نت نویسی این کتاب )مراد کتاب، ردیف موسیقی ایرانی است که به اهتمام مرحوم “موسی معروفی” تدوین شده است و طرز اجراي آن با سه تار، به خوبی آشنا شدم. همین آشنایی سبب شد که بتوانم ردیف قدما را بشناسم و از کم و کیف آن آگاه شوم. ناگفته نماند که مدتی هم نزد مرحوم “حسین تهرانی” قطعات ضربی را تمرین می کردم همین مشارکت، موجب گردید که درس مشترکی با این استاد در هنرستان موسیقی داشته باشیم.(

آقاي “تاجبخش” در نوروز سال 1333 که در سمت ریاست بانک کشاورزي ملایر انجام وظیفه می کرده است در آن شهرستان براي اولین بار با استاد “احمد عبادي” )سه تار نواز نامدار این عصر( آشنا می شود. خود او می نویسد: )افتخار آشنایی و میهمانداري استاد “عبادي” سبب شد که مجددا به سه تار روي آورم و به طور جدي به تمرین و نوازندگی بپردازم و زمانی از تعلیمات و اضافات این استاد ارجمند، بهره بگیریم.( در خور یادآوري است که تاجبخش، قطع نظر از مقام هنري، در کار دیوانی نیز مقامی شامخ داشته است. وي کارمند عالی رتبه بانک کشاورزي بوده و به دفعات ریاست بانک کشاورزي پاره اي از شهرستان هاي کشورمان و سرپرستی و مدیریت شعب بانک در منطقه گرگان و دشت و استانهاي گیلان و اصفهان را برعهده داشته است. اکنون بی مناسبت نمی نماید که فهرست گونه، آنسان که خود “تاجبخش” برقلم آورده است اشاره اي به خدمات هنري و فرهنگی این شیداي موسیقی بشود. ویولن نوازي – در ارکستر انجمن موسیقی ملی ویولن نوازي در ارکستر شماره یک رادیو.

سه تار نوازي- در ارکستر سازهاي ملی ویولن نوازي در ارکستر گلهاي رادیو ویولن نوازي – در ارکستر شماره چهار هنرهاي زیباي سابق )به رهبري مرحوم حسن رادمرد( ویولن نوازي- در ارکستر شماره یک هنرهاي زیباي سابق به رهبري استاد حسین دهلوي(

تدریس سه تار – در مکتب صبا تدریس سه تار – در هنرستان موسیقی ملی تدریس سه تار – در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی تدریس ویولن- در هنرستان موسیقی ملی )دوره دوم هنرستان( تدریس ویولن- در هنرستان آزاد موسیقی به مدیریت دانشمند و موسیقیدان روان شاد امیر جاهد سرپرستی یک ارکستر کوچک، براي تربیت خواننده و اجراي برنامه در تلویزیون معاونت سازمان برنامه هاي موسیقی ایرانی در تالار رودکی( ساختن آثار موسیقی )پیش درآمد. تصنیف – رنگ(. نوشتن متدي براي تدریس سه تار

نوشتن و تنظیم گوشه هاي چند دستگاه به خط موسیقی )این مقدمه اي است براي تهیه یک ردیف دیگري از موسیقی ملی ایران( نأسیس یک کلام موسیقی بنام ترانه به سال 1326. . استادان این کلاس، ظاهرا این هنرمندان بوده اند: بدیع زاده )آواز( – حسین تهرانی )ضرب(۔ حسین علی وزیري تبار )قره نی(- حسین صبا )سنتور(- نصراالله زرین پنجه )تار( – و خود تاجبخش )ویولن( . قطع نظر از این موارد، باید مهمترین خدمت استاد محمود تاجبخش را تربیت شاگردانی دانست که هم اکنون برخی از آنها از لحاظ نوازندگی به درجه کمال رسید اند. نگارنده، با “محمود تاجبخش” زمانی آشنا شد که ایشان به جمع نوازندگان ارکستر انجمن موسیقی ملی پیوست – این همکاري تا زمانی که ارکستر شماره یک رادیو منحل گردید ادامه داشت. . . خصیصه بارز این هنرمند که در نخستین برخورد آشکارا خود را می نمایاند، فروتنی اوست. دومین ویژگی او، اشتیاق و تا حدي، زیاده جوئی او در امر فراگیري است. وي معتقد است که پرسیدن، خواستن است – به مقام معرفت کسی نائل می شود که بپرسد. به همین سبب از هر کسی که در او بینشی با معرفتی در موسیقی سراغ می کرد می پرسید. در نوازندگی، به تکنیک و یا تدابیر نوازندگی بیشتر راغب بوده و هست. اصول فنی را در نوازندگی بیشتر رعایت می کند تا نوانسهایی را که اصطلاحاً به آن »حال« می گویند. به درست نوازي، و شسته و رفته اجرا کردن قطعات موسیقی، بیشتر اهمیت می دهد تا شورانگیز کردن نغمه ها با مالشها و نغمه هاي خاصی که به آن نوازندگی کیفی می گویند(. به همین دلایل است که برخی از نوازندگان، ساز “تاجبخش” را ساز کیفی نمی دانند. شاید هم تا حدي نظر این کسان دور از واقعیت نباشد شنیده بودم که گفته بودند: پاي ساز کلنل نمی شود حالی کرد( حقیقت این است که: بر کرسی استادي نشستن، و قطعه اي را عاري از هر گونه زوائد، تدریس کردن، تفاوت آشکاري با مجلس آرایی و احتمالاً اشکی در آوردن و با شوري و تواجدي را موجب گشتن دارد. “محمود تاجبخش”، در نوازندگی ویولن و سه تار، استادي است در معنی واقعی کلمه )متاسفانه، این واژه استاد ، آنقدر نابجا و نه در خور افراد به کار رفته که حکم ادات تفخیم با عناوینی مانند: آقا، حضرت و جناب … را پیدا . کرده است.(، وي به هنگام نوازندگی همان “محمود

تاجبخشی” است که استاد موسیقی است و به همین سبب هم استادانه می نوازد – از او نباید انتظار نوعی نواختن کرد که خاص محفل باده گساري و یا تدخین است )البته این موضوع به آن معنا نیست که “تاجبخش” ناتوان از نواختن به اسلوب متعارف است. بی تردید، روشی را در نوازندگی برگزیده است که در خورِ شأن استادي چون اوست(. اخیرا توسط این هنرمند نوارهائی در آوازهاي دشتی- بیان ترك – افشاري و ابوعطا )که از متعلقات دستگاه شور هستند( به عنوان ردیف نوازي و بدیهه نوازي تهیه شده است و قصد دارد تمام دستگاههاي موسیقی ایرانی را یکدوره به همین ترتیب به منظور حفظ آثار خودشان ضبط کنند این شیوه نوازندگی بیشتر به روش کلاسیک با آموزشی نزدیک است تا به آیین کیفی- در حقیقت گوشه هائی هستند تقریباص عاري از زوائد لحنی و تزیینی که به نیت ادراك واقعی ردیف موسیقی ایرانی نواخته شده اند- تردیدي نیست که در عین »متدیک« بودن کوشش شده است از لطف اجراء و تنوع ریتم نیز بی نصیب نباشند- بهمین سبب گرمی پنجه استاد، و منظور کردن قطعات ضربی مناسب در لابلاي گوشه ها، چنان لطفی به کار ایشان بخشیده است که بزحمت می توان خشکی و متدیک بودن را در مجموع اثر احساس و نکته در خور یادآوري، ذکر نام گوشه هاي اجرا شده در انتهاي هر نوار است، بعضی ها بهتر می دانستند که نام هر گوشه قبل از اجرا ذکر می شد، و سپس آن گوشه بگوش می رسید این کار، دامنه استفاده نوار را محدود می کرد و صرفاً جنبه آموزشی به آن می داد- در حالیکه نوارهاي فعلی را می توان از ابتدا تا انتها شنید، بی آنکه کلام، رشته لحن را، بگسلد. نکته دیگري که سزاوار تذکار می نماید، چگونگی اجراي گوشه ها است. عالمان علم موسیقی وقوف دارند که گوشه ها حکم اتودهائی را دارند که شاگرد ناگزیر است در آغاز ، نت به نت آنها را تقلید کند- ولی همینکه به مرحله مهارت در فن، می رسد، مجاز است که در محدوده نتهاي سازنده هر گوشه، در چگونگی اجراي آن تصرف کند- جاي تأکیدها و تکه ها را )ضمن حفظ اهمیت نتهاي شاهد – ایست و متغیر( عوض نماید و بر تعداد نت هاي زینتی بیفزاید و یا از آنها بکاهد، یعنی در عین رها نکردن کاراکتر لحنی هر گوشه، بدیهه در همان محدوده ننها، لحنی بیافریند- اگر دیده می شود که روایتهاي ردیف موسیقی ایرانی یکسان نیست، بهمین سبب است. استاد “تاجبخش” نیز بر بنیاد همین سنت متداول، پاره اي از گوشه ها را به همان نحو، اجرا کرده است که ذوق و احساس و

مهارت فنی او، به هنگام نواختن حکم کرده است. این هنرمند به سال 1326 خورشیدي ازدواج کرده است و ثمره این ازدواج سه فرزند است )یک پسر و دو دختر که هرسه داراي تحصیلات عالی می باشند(. “تاجبخش” به سال 1354 از خدمات موظف بانکی بازنشسته می شود و مجالی مشبع می یابد تا به نحو دلخواه به کار موسیقی بپردازد. هم اکنون که 61 سال از عمر او می گذرد از تلاش نایستاده و ضمن تدریس خصوصی به مشتاقان، بر آن شده است که حاصل یک عمر تعلم و تعلیم و تمرین و آزمودگی و پختگی، آفریده هاي خویشتن را در زمینه موسیقی ایرانی بورت چاپ با خط موسیقی، و ضبط روي نوار، پیشکش صاحبنظران و دوستداران موسیقی ایرانی بنماید. امید است کوشش او مشکور باشد و اثر مجاهداتش مقبول افتد.((

بیست و هشتم آبان ماه یکهزار و سیصد و شصت و چهار

“محمود تاج بخش” پس از 75 سال زندگانی پر حاصل به تاریخ 27 خرداد ماه 1378 چشم از جهان فروبست . روانش شاد و یادش همواره گرامی باد.

منبع: -پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پرتال جامع علوم انسانی

نت کنسرت شهر ملک‌شهر محمدرضا لطفی اصفهان آوا‌نگاری نیما فریدونی

نت کنسرت شهر ملک‌شهر اصفهان محمدرضا لطفی مخالف سه‌گاه (بیات اصفهان) آوا‌نگاری نیما فریدونی

نت و آهنگ کنسرت شهر ملک‌شهر اصفهان محمدرضا لطفی مخالف سه‌گاه (بیات اصفهان) آوا‌نگاری نیما فریدونی
پس از خرید برای شما لینکی ارسال می‌شود که با استفاده از آن همواره به نسخه‌ی به‌روزرسانی‌شده‌ی نت‌ها دسترسی خواهید داشت. بخش‌هایی هم که در آینده آماده می‌شوند در این لینک قرار خواهند گرفت.
در این نت بخش‌های زیر وجود دارند:
بیات راجه
جامه‌دران
خسروانی
فرود به مخالف سه‌گاه
چهارمضراب
جامه‌دران و عشاق
با من صنما (کار و عمل) با شعری از مولانا
در هفتمین سالگرد کنسرت ملک شهر اصفهان استاد محمدرضا لطفی (۱۵ و ۱۶ تیر ۱۳۹۱) بخش نخست نت‌ نویسی این اثر را منتشر می نماییم. این اجرا به یاد استاد حسن کسایی انجام شده است. نت‌نویسی و آوا‌نگاری این اثر ارزنده به سفارش مرتضی کریمی نوازنده‌ی سه‌تار صورت می‌پذیرد. این مجموعه حدود ۳۷ دقیقه می‌باشد و پیش‌بینی می‌کنیم کار آوا‌نگاری تا ۴ یا ۵ ماه آینده به پایان برسد. در حال حاضر بخشی از کار به انتشار می‌رسد و به مرور بخش‌های پسین در همین برگه تقدیم خواهد گردید.
نیما فریدونی
۱۶ تیر ۱۳۹۷ تهران


محمدرضا لطفی – کنسرت کامل شهر اصفهان – قسمت دوم سه‌تار

کنسرت شهر اصفهان محمدرضا لطفی ۱۳۹۱ مخالف سه گاه (بیات اصفهان) به یاد استاد حسن کسایی پالایش نیما فریدونی

با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شده‌ام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن
سی پاره به کف در چله شدی
سی پاره منم ترک چله کن
مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شده‌ای
بر طور برو ترک گله کن
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
در دست طوی پا آبله کن
تکیه گه تو حق شد نه عصا
انداز عصا و آن را یله کن
فرعون هوا چون شد حیوان
در گردن او رو زنگله کن