نت ایران جوان آلفرد ژان باتیست لومر
این نت در آواز دشتی لا تهیه شدهاست.
ایران جوان (سرود)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
دسته موسیقی سلطنتی ناصرالدین شاه
سلام شاه
نخستین سرود ملی ایران که در ۱۲۸۴ ه.خ در تهران اجرا و ضبط شدهاست.
سلام شاه
نخستین سرود ملی ایران که پیرامون ۱۲۸۹ ه.خ در استانبول اجرا و ضبط شدهاست.
قطعهٔ سرود ایران جوان یا وطنم که نخستین سرود ملی ایران نامیده شده[۱] قطعهای موسیقی بدون کلام با نام سلام شاه بودهاست که توسط موسیو لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در دورهٔ قاجار) (۱۲۵۲ ه.خ) ساخته شدهاست.
ناصرالدین شاه قاجار پیش از نخستین سفرش به اروپا در سال ۱۸۷۳ م (برابر ۱۲۵۲ ه.خ و ۱۲۹۰ ه.ق) دستور ساخت مارشی را به آلفرد لومر استاد فرانسوی موسیقی دارالفنون میدهد که در دیدارهای رسمی شاه در کنار سرودهای ملی دیگر کشورها نواخته شود. این مارش بیکلام، «سلام شاه» نامیده شد و در مراسمهای رسمی به جای سرود ملی ایران به کار رفت و به همین دلیل اروپاییان از آن به عنوان سرود ملی ایران یاد کردهاند.[۲][۳] این آهنگ در دورهٔ مظفرالدین شاه قاجار بر روی صفحه ضبط شد و وقتی شاه برای سلام رسمی به تخت مرمر میآمد و بر تخت مینشست دستهٔ موزیک این آهنگ را اجرا میکرد و این کار تا دورهٔ محمدعلی شاه قاجار معمول بود. بر روی برچسب صفحهٔ گرامافون این سرود عنوان «سلام شاه با سلامتی، ارکس شاهی بهفرمان مسیو لمر ژنرال» درج شدهاست. نت این سرود در آرشیو ملی فرانسه موجود است.[۴][۵]
در ۱۳۸۴ ه.خ بیژن ترقی بر روی اجرای جدید این قطعه که توسط سیاوش بیضایی ساخته شده بود[۶] شعری سرود و این کار برای اولین بار توسط ارکستر ملل به رهبری پیمان سلطانی در تالار وحدت اجرا شد که خوانندهٔ آن سالار عقیلی بود.[۱]
در اسفند ۱۳۹۴ شهرام ناظری در آلبوم خود به اجرای دوباره این اثر به عنوان «خاطرهای ماندگار در حافظه جمعی ایرانیان» پرداخت.
متن سرود
نامِ جاوید وطن صبحِ امید وطن
جلوه کن در آسمان همچو مهرِ جاودان
وطن ای هستیِ من شور و سرمستیِ من
جلوه کن در آسمان همچو مهرِ جاودان
بشنو سوزِ سخنم که همآوازِ تو منم
همهٔ جان و تنم وطنم وطنم وطنم وطنم!
بشنو سوزِ سخنم که نواگر این چمنم
همهٔ جان و تنم وطنم وطنم وطنم وطنم!
همه با یک نام و نشان به تفاوتِ هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمهزنان ز صلابتِ ایران جوان
به اصالت ایران کهن ز صلابتِ ایرانِ جوان
حاشیهها
پس از این که این سرود مورد اقبال عمومی قرار گرفت اختلافنظرهایی دربارهٔ آن میان برخی از اعضای جامعه موسیقی ایران پدید آمد. پیمان سلطانی رهبر ارکستر ملل ایران در آغاز در مصاحبهای کوتاه با روزنامهٔ جام جم این سرود را «نخستین سرود ملی ایران» و «میراثی بهجامانده از دوران قاجار» خواند،[۷] ولی مدتی بعد مدعی شد که این سرود به هیچ وجه سرود ملی ایران نبودهاست و از بازخوانی این اثر در محافل دیگر ابراز نارضایتی کرد و خود را خالق «ایران جوان» معرفی نمود.[۸][۹] او همچنین در مصاحبهای دیگر عنوان کرد که حدود ۱۲ سال است که بر روی تصنیفهایی با تم ملی و میهنی تحقیق میکند و منظورش از «نخستین سرود ملی ایران» این بود که این قطعه در میان دیگر قطعههای پروژهای که روی آن کار میکرد نخستین سرود ملی و میهنیای است که ساخته شدهاست.[۱۰]
از سوی دیگر سیاوش بیضایی که تنظیم مجدد مارش سلام شاه را انجام داده بود، خود را پس از هنرمندان درگذشته یعنی آلفرد لومر و بیژن ترقی، تنها وارث در قید حیات این اثر هنری معرفی نمود و از بیتوجهی برخی از اعضای جامعه موسیقی به حقوق مادی و معنوی یکدیگر ابراز نارضایتی نمود.[۱۱] منوچهر صهبایی که اواخر سال ۱۳۸۶ به مدت ۶ ماه رهبری ارکستر سمفونیک تهران را بر عهده داشت در نامهای به رئیس دفتر موسیقی وزارت ارشاد با اشاره به تحقیقات فراوانش برای پیدا کردن و جمعآوری اولین سرودهای ملی ایرانی و آثار مشابه، ثبت این اثر توسط پیمان سلطانی و اجرای آن را خیانت در امانت دانست. وی مدعی شد که این مجموعه را بهطور امانت به سلطانی دادهاست و او در مورد تنظیم اثر و انتشار اثر با او هیچ مشورتی نکردهاست.
پیمان سلطانی، رهبر ارکستر ملل ایران نیز در پاسخ نامهای که به رئیس دفتر موسیقی وزارت ارشاد نوشت ضمن رد اتهام خیانت در امانت، آثار گذشتگان را متعلق به یک فرهنگ و یک ملت دانست و اظهار داشت این آثار چه به صورت نت یا شنیداری در آرشیوهای خصوصی، آرشیو رادیو، آرشیو هنرستان و… یا در صفحات قدیمی موجود هستند.[۱۲]
شهرام ناظری در مورد اجرای ایران جوان در گفتگو با روزنامهٔ ایران گفت:
قطعه بدون کلام سرود ایران جوان یا وطنم نخستین بار در دوره قاجار توسط موسیو لومر فرانسوی ساخته شده اما چند سال قبل آقای «پیمان سلطانی» یکی از موزیسینهای ما همت کرد و این آهنگ کوچک و مختصر را به یکی از بزرگان و عزیزان ادبیات و فرهنگ کشور یعنی «بیژن ترقی» داد و وی هم شعر زیبای ایران جوان را روی آن گذاشت. من و پیمان سلطانی چهار سال قبل از اینکه این کار توسط خواننده دیگری خوانده و پخش شود با هم قرار گذاشتیم که تمامی سرودهایی که از دوره قاجار تا امروز در مورد ایران ساخته شده را دومرتبه احیا کنیم و در نتیجه با هم تعهد کردیم و یک قرارداد بسته شد. سرود «ای ایران» و سرودههای دیگری که قبلاً موسیقیدانان ایران مثل مین باشیان، کلنل وزیری و دیگران ساخته بودند هم جزو این سرودها قرار داشت. ما قرار بود که تقریباً حدود ۱۴ سرود به جا مانده از دوره قاجار تا به امروز را مجدداً اجرا کنیم. از طرفی قرار شد در نخستین مرحله چند تا سرود که یکی از آنها ایران جوان بود در کنسرتی در حدود یکسال بعد ارائه شود. در این فاصله من به آمریکا رفتم منتها نزدیک به کنسرت متأسفانه به دلیل مسئلهای که آنجا برایم پیش آمد نتوانستم به کشور مراجعت کنم. در نتیجه پیمان سلطانی تماس گرفت و گفت تمامی تدارکات و کارهای مربوط به کنسرت انجام شده و میبایست کنسرت سر موعد مقرر برگزار شود من هم گفتم سعی میکنم خودم را برسانم اما مقدور نشد. از آنجا که گروه وی در صورت لغو کنسرت دچار ضرر و زیان زیادی میشد ایشان به من گفت اگر از نظر شما اشکالی ندارد این یک شب کنسرت توسط خواننده دیگری اجرا شود تا شما برگردی و برنامه اصلی اجرا شود و من پذیرفتم و نهایتاً آقای سالار عقیلی کار را اجرا کرد و همان یک شب کار در کشور پخش شد. اتفاقاً یکی از شانسهای زندگی هنری آقای عقیلی همین موضوع بود چون ایشان قبلاً آثار زیادی را اجرا کرده بود ولی هیچکدام به اصطلاح نگرفته بود اما یکدفعه این اثر، او را مطرح کرد و البته این خواست خدا بود چراکه گاهی وقتها شانس و زندگی برای یک هنرمند با یک اتفاق رقم میخورد.
منابع
«ساخت اولین سرود ملی ایران توسط بیگانگان». روزنامه شرق. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ ژانویه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۳.
* آدوییِل، ویکتور (۱۳۵۳). ترجمهٔ حسینعلی ملاح. «موسیقی نزد ایرانیان (1885 میلادی)». هنر و مردم (۱۴۸): ۴۰–۵۱. دریافتشده در ۲۰۱۴-۰۲-۲۱.
* پیِمونتِسه، آنجلو م. (۱۳۵۳). ترجمهٔ خسرو فانیان. «یک مأخذ تاریخی دربارهٔ تاریخ قاجاریه». بررسیهای تاریخی (۵۰): ۳۵–۷۰. دریافتشده در ۲۰۱۴-۰۲-۲۱.
«دارالفنون موسیو لومر و اولین سرود ملی ایران ۲». گفتگوی هارمونیک.
«دارالفنون موسیو لومر و اولین سرود ملی ایران ۱». گفتگوی هارمونیک.
«نخستین اجرای ارکستر ۸۰ نفرهٔ ملل در تالار وحدت». مؤسسهٔ همشهری. ۹ مهر ۱۳۸۴. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۱۵ مه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴.
«نخستین سرود ملی ایران نواخته میشود». مؤسسهٔ جام جم. جام جم آنلاین. ۱۲ آذر ۱۳۸۵. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ اوت ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۱ مهر ۱۳۹۳.
«نامهٔ پیمان سلطانی به دریا دادور». گفتگوی هارمونیک. ۱۳ بهمن ۱۳۸۹. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ مهر ۱۳۹۳. دریافتشده در ۱۱ مهر ۱۳۹۳.
کرمانی، حسین (۲۶ مارس ۲۰۱۱ (۶ فروردین ۱۳۹۰)). «قطعهٔ ایران جوان، اولین سرود ملی ایران نیست». دویچهولهٔ فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ مهر ۱۳۹۳. دریافتشده در ۱۱ مهر ۱۳۹۳. تاریخ وارد شده در |تاریخ انتشار= را بررسی کنید (کمک)
«شهرام ناظری سرود ایران جوان را میخواند» مقدار |نشانی بایگانی= را بررسی کنید (کمک). خبرگزاری مهر. ۳۱ شهریور ۱۳۸۹. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ مهر ۱۳۹۳. دریافتشده در ۱۴ مهر ۱۳۹۳.
«داستان یک سرود». رادیو کوچه. ۱۸ مهر ۱۳۸۹. بایگانیشده از اصلی در ۲ اکتبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۲ مهر ۱۳۹۳.
«اختلاف صهبایی و سلطانی بر سر نخستین سرودملی ایران». همشهری آنلاین.
سیدی تصنیف در دوره پهلوی اول انتشارات ماهور
تصنیف در دورهی پهلوی اول
سال انتشار : 1398
به روایت صفحات گرامافن ۷۸ دور
خواننده: عنایتالله شیبانی، علیخان عارف، حسینخان طهرانی، سیدمحمد قرابزاده، اصغرخان (تجلی)، نظامالدینخان، حسنخان سنجلانی، ادیب خوانساری، عبدالعلی وزیری و رضاقلیمیرزا ظلی
آهنگساز: علیاکبر شهنازی، جهانگیر مراد (حسامالسلطنه)، درویشخان، علینقی وزیری، رضا محجوبی و مجید وفادار
تار: علیاکبر شهنازی، یحیی زرپنجه، عبدالحسین شهنازی و امیر خرمیان
ویلن: ابراهیم منصوری، اصغرخان و مجید وفادار
نی: مهدی نوایی
گردآوری و متن: محمدرضا شرایلی
دربارهی این اثر، به قلم محمدرضا شرایلی میخوانیم:«تصنیف به عنوان گونهی موسیقاییِ موزونِ باکلام در موسیقی دستگاهی و مرور تحولات آن از قاجار به پهلوی اول یکی از موضوعات جذاب پژوهش در تاریخ موسیقی بوده است. چه تصنیف را ساختهای ساده و سبُک بدانیم و چه برخاسته از سنت کهن ترکیب کلام موزون و موسیقی ــ که میتواند پیچیدگیهایی گاه بیش از آوازِ متر آزاد داشته باشد ــ میپذیریم که از دوران مشروطه به بعد تحولات ساختاری ـ محتوایی شگرفی به خود دیده است. در موسیقی این دوران تنها تصنیف بود که اشعار همهگیر را میتوانست با خود همراه کند؛ چه مضمون راجع به گرانی نان و لوچیِ چشم فرزند شاه شهید و فرنگرفتن مظفرالدینشاه بود و چه بر سر آذربایجان و مجلس و آزادیخواهی و کشف حجاب. تصنیف از سوی دیگر به دلیل ساختار آهنگین موزون خود همواره در یک مجلس موسیقی پس از خواندن آواز قطعهای لازمالاجرا بود تا حال مجلس را تغییر دهد. بنابراین گزینهی مناسبی برای سازندگان آن بود تا بتوانند با ساخت و رواج تصنیف افکار و آمال و خواستههای خود را در جامعه رواج دهند و دهان به دهان بگردانند. در تحولات پس از مشروطه بسیاری از سنتها دچار تغییر شدند؛ خوانندگان زن که پیش از آن بیشتر در مجالس موسیقی زنانه و کمتر در جمع مردانه حضور داشتند به یکباره وارد جریان ضبط رسمی موسیقی شده و تنها از سهتن از آنان (افتخار، امجد و زری) در سال 1291ش. در تهران بیش از 75 تراک روی صفحات گرامافن ضبط شد که سهم تصنیف در این ضبطها بیش از آواز بود (نخستین ضبط آثار عارف نیز در همین صفحات توسط همین سه خانمِ خواننده به یادگار مانده است). با این مشخصات گونهای تصنیف در اواخر قاجار شکل میگیرد که ویژگیهایی متفاوت با انواع قطعات باکلامِ موزونِ پیش از خود دارد. چندسالی از این تحولات نگذشته دوران سردارسپهی رضاخان فرامیرسد و چهارسال بعد با تغییر رسمی حکومت از قاجار به پهلوی جریان روشنفکری و تجددخواهی سویی تازه به خود میگیرد و .. طبیعتاً تصنیفسازی به عنوان تولید محتوای بخشی از برنامهها به جریانی پررنگ در موسیقی ایران بدل میشود؛ جریانی که دیگر سنت و تجدد نمیشناسد؛ همگی سهیماند، از عارف و درویش گرفته تا وزیری و نیداوود و شهنازی. متأسفانه به دلیل عدم ضبط صفحات گرامافن از موسیقی ایرانی حد فاصل 1293 تا 1305ش. ــ که دوران آغازینِ رونق این تحولات است ــ از منبعی مهم برای تحلیل دقیق ساختههای این سالها بیبهرهایم اما خوشبختانه از 1305ش. به بعد که مجدداً ضبط صفحات از سر گرفته میشود میتوانیم با دقت نظری بیشتر به بررسی ساختار و محتوای این آثار بپردازیم، چه هنوز میتوان نمونههایی از همان ساختههای دوران گذار را در آثار نخستینِ ضبطهای دورهی پهلوی اول شنید؛ تصانیف درویشخان و عارف و بهار و عشقی و امیرجاهد از این دستاند. ضبط صفحات گرامافن در دورهی پهلوی اول مقارن است با حضور تصنیفخوانان متعددی که گاه تنها در چند صفحه به هنرنمایی پرداختهاند و گاه در چندین دورهی ضبط آثار فراوانی از هنر آوازخوانی و تصنیفخوانیشان برجای مانده است. زنان در عرصهی تصنیفخوانی در این دوره بیش از مردان در ضبطها حضور دارند، تنها در آثار ضبطشده در دورهی پهلوی اول (1305 تا 1317ش.) بیش از 20 خوانندهی زن را سراغ داریم که تصانیفی از خود در صفحات 78دور به یادگار گذاردهاند، اما نمونههایی محدود از آثار مردان خواننده نیز در این صفحات ضبط شده که در این آلبوم مورد نظر ماست.»
فهرست:
صد زخم زبان
باد صبا
در مورد ایران
یاد از آن شبی
عروس گل
شهره در جهان
با زلف تو
دختر سلطان دمشق
زاهدان
کتاب اول بند به بند سیامک جهانگیری انتشارات ماهور
بند به بند
سال انتشار : 1399
جلد اول
مجموعه تمرین برای نی (چپ کوک)
سیامک جهانگیری
دربارهی این اثر، به قلم سیامک جهانگیری میخوانیم: «کتاب حاضر بر اساس ویژگی ها و مختصات ساز نی و ساختار موسیقی ایرانی برای هنرآموز دوره ی متوسطه تهیه و تدوین شده است. تمرینات روزانه ی ساز اگرچه جزو ضروریات در امر نوازندگی و کسب مهارت در ساز به شمار می روند، اما اگر دارای هدف و برنامه ی منظمی، اعم از اجرای دروس مشخص و زمان تمرین برای شکل گیری مهارت نوازندگی در جهت ساختار موسیقیِ اجرایی نباشند، چندان کارآمد نخواهند بود و، از همین رو، کتاب حاضر در راستای شکل گیری این مهم در نوازندگی ساز نی تدوین شده است. درس های موجود در این مجموعه، ضمن برخورداری از موتیف های موسیقی دستگاهی، بر اساس ترکیبات دانگ های مختلف، اصطلاحاً، چپ کوک های ساز نی نوشته شده اند؛ چراکه در این کوک ها، ضمن بهره مندی بیشتر از فواصل بالقوه و دسترسی توالی نغمات و مدها از بم به زیر، امکان اجرای درست تر، اجرای ترکیبات و توالی این دانگ ها در راست کوک ها (کتاب دوم در دست تدوین) فراهم می شود.»
فهرست
گستره صوتی سازنی
دستگاه شور و متعلقات: ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
آواز ابوعطا ترکیب بندی دانه ها و مولفه های اصلی آن
آواز بیات ترک:ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
آواز افشاری:ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
آواز دشتی دستگاه نوا:ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
دستگاه همایون و آواز بیات اصفهان:ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
دستگاه سه گاه:ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
دستگاه چهارگاه:ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
دستگاه ماهور :ترکیب بندی دانگ ها ومد های اصلی آن
مؤلف: سیامک جهانگیری
ناشر: موسسه فرهنگی ماهور، کارگاه موسیقی
زبان: فارسیردهبندی دیویی: 789.82
سال چاپ: 1399نوبت چاپ: 1تیراژ: 1000 نسخه تعداد صفحات: 168قطع و نوع جلد: رحلی (شومیز)
شابک 10 رقمی: 0802628699
شابک 13 رقمی: 9790802628694
کتاب فرهیختگی در محیط مردمی ساسان فاطمی انتشارات ماهور
فرهیختگی در محیط مردمی
سال انتشار : 1398
غزلخوانی تهرانی و بسترهای فرهنگی-اجتماعی آن
نوشتهی ساسان فاطمی
به همراه یک دیویدی
دربارهی این اثر، به قلم ساسان فاطمی میخوانیم:«غزلخوانی را، که در محیط رسمی به آن «کوچهباغی» و «بیات تهران» میگویند، نوعی آوازخوانی مردمی باید دانست که میان اقشار خاصی از جامعهی شهری در پایتخت رواج دارد. این آوازخوانی، که محیط رسمی از آن تصویر نادرستی اشاعه داده، در واقع امتداد آوازخوانی کلاسیک در محیط مردمی است. این تحقیق که اساساً بر کار میدانی در تهران (و بهخصوص شهر ری) و در موقعیتهای مختلفِ ترنابازی، گروی کبوتر، ورزش سنتی در زورخانهها و غیره متکی است، قصد دارد نشان دهد که آنچه غزلخوانی را از آواز کلاسیک متمایز میکند کمتر در ویژگیهای فنی موسیقایی نهفته است تا در نقش فرهنگیـاجتماعیای که این آواز در میان اهل غزل (قشر فرهنگیای که اجراکننده و مخاطب غزلخوانی است) ایفا میکند؛ نقشی که خطوط اصلی آن نوعی «فرهیختگی» در محیط مردمی را به نمایش میگذارد.»
فهرست
فصل اول
افسانه زدایی از یک آواز یک گونه موسیقایی ایرانی غیرحرفهای و مردانه شهری
واژه های مرتبط با غزل خوانی در موسیقی در برابر روستایی غیرحرفهای در برابر حرفه ای غیرضروری در برابر زردی موازی در برابر سازی
مردان در برابر زنانه اخلاقی در برابر غیر اخلاقی یک تصویر دقیق تر
فصل دوم
غزل خوانی موسیقی غزل خوانی
فصل سوم
یک کار فرهنگی پر تناقض
داشته ها و لوطی ها
فتوت و جوانمردی
فصل چهارم
جایگاه غزل خوانی و بسترهای اجرای آن
فرهیختگی عامیانه
9789648772753
کتاب اول و دوم هفتاد و دو مشق تنبور رامتین کاکاوندی انتشارات سرود
عنوان: هفتاد و دو مشق تنبور دوره مقدماتی کتاب اول و دوم
نویسنده: رامتین کاکاوندی
انتشارات: سرود
قطع: رحلی
تعداد صفحه: 56
تاریخ چاپ: اول 1398
شابم: 4-59-802625-0-979
تیراژ: 300
توضیحات: کتاب حاضر اصول پایه ای در تنبور نوازی را آموزش می دهد.
کتاب اول و دوم «هفتاد و دو مشق تنبور» شامل دورۀ مقدماتی به همراه سیدی تألیف رامتین کاکاوندی، نوازنده و آهنگساز ایرانی از سوی انتشارات «سرود» منتشر شد.
رامتین کاکاوندی نوازنده و آهنگساز درباره تألیف این کتاب بیان کرد: کنفوسیوس درباره موضوع آموزش سخنی دارد با این مضمون که «هر جامعهای در آموزش و پرورش سرمایهگذاری کند، هرگز ورشکسته نخواهد شد» و به یقین آموزش مقدماتی به دلیل پایهایبودن، نقش مبنایی در تعلیم برعهده دارد. همین مسئله، دغدغهمندی برایم پدید آورد که به مبحث آموزش مقدماتی تنبور بپردازم که ماحصل این انگاره، به تحریردرآوردن کتاب «هفتادودومشق تنبور»، کتاب اول و دوم انجامید.
کاکاوندی با اشاره به کتاب اول گفت: در کتاب اول سعی شد از همان ابتدا، مسئلۀ تئوری موسیقی تا قسمتی که برای ابتدای امر احتیاج است به شکل کامل پرداخته شود و اصول صحیح یادگیری آرتیکولاسیونهایی که با موزیکالیتهای که باید از صدای تنبور برآید مغایرت نداشته باشد و مواجه با اتودهایی که از لحاظ فواصلی و ریتمی، حس موسیقی مقامی را در خود مستتر داشته باشد اما به یکباره هنرجویِ ابتدایی را، رویاروی با فضای دشوار فواصل، ادوار، ریتم، فلسفی مقام نکند.
وی در ادامه در مورد کتاب دوم هم بیان کرد: در کتاب دوم، هنرجو به سبب احاطهای که در طی ممارست کسب نموده و اشراف مبنایی که پدید آمده، آشنا میگردد با دستانها، فواصل و مقولهای به نام ad libitum یا nonmetric به معنای دلبخواهنوازی، که به بیان امروزی ریتم منعطف، خمگیرنده یا مترِ آزاد است؛ و نرم نرمک سوق مییابد به مقامنوازی، که پس از درنوردیدن در منزلگاه نخست که کتاب «هفتادودومشق تنبور» است به وادی دوم رجعت نموده و اندیشۀ خویش را به دستآویز کتاب «هفتادودومقام تنبور» برای سطح متوسطه کامل کند.
این نوازنده تنبور با اشاره به آثار آینده خود توضیح داد:: کتابی دیگر در دست انتشار دارم با نام «هفتادودومبنای تنبور» با موضوع مبانی نظری موسیقی مقامی تنبور که در آن مکتوب به مسئلۀ آنالیز و بررسی مقامها از طریق ابزارهای بستر صوتی، نغمه، بُعد، اقسام بُعد، تریکورد، تتراکورد، پنتاکورد و نحوۀ قرارگرفتن نتهای آغاز، شاهد، ایست پرداختهام. می توان گفت سه کتاب «هفتادودومشق تنبور»، «هفتادودومقام تنبور» و «هفتادودومبنای تنبور»، مجموعهای برای آموزش از دورههای مقدماتی، متوسطه و پیشرفته را دربرمیگیرد.