در مایه دشتی
شب از خیالت در فغان
روز از غمت در زاری ام
دارم عجب روز شبی
این خواب و این بیداریم
از کویت ای نا آشنا
رفتم ز صد حسرت مگر
مایل شوی سوی وفا
یا بی وفا پنداری ام
رنجور عشقم شربتم
تلخی لعل آن صنم
شاید مسیحا دم کند
از حسرت بیماریم
گفتی که عاشق می کند
روزی علاج درد تو
مشتی زنم روزی به سر
گر اینچنین بگذاریم
بر دل خیال خنجرت
چون بگذرد از شوق او
خمیازه بگشاید زهم
لبهای زخم کاریم.
بتول عباسی (زادهٔ ۱۲۸۳ خورشیدی در شیراز – درگذشتهٔ ۱۳۶۳) که با نام هنری روحانگیز شناخته میشود، خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی بود.
روحانگیز در سال ۱۲۸۳ در شیراز متولد شد. وی کارش را از سال ۱۳۰۷ پس از آشنایی و ازدواج با حسین سنجری، شاگرد و همکار کلنل وزیری، آغاز کرد و روحانگیز نامی است که کلنل وزیری برایش برگزید.
به گفته روحالله خالقی آهنگهای وزیری یا توسط خودش خوانده میشد یا عبدالعلی وزیری آنها را میخواند. کلنل وزیری مایل بود خواننده زنی تربیت شود تا بتواند بعضی از قطعهها را بخواند. در آن زمان تنها زنان عیسوی و ارامنه قادر به این کار بودند. حسین سنجری با معرفی روحانگیز به کلنل، به تربیت وی پرداخت و او همکاری خود را با وزیری آغاز کرد.
روحانگیز از اولین خوانندگانی است که در قطعههای دوصدایی آواز ایرانی که به ابتکار کلنل وزیری ساخته شد، شرکت کرد. همچنین از اولین خوانندگانی محسوب میشود که قطعههایی برای کودکان خواندهاست.
وی از آغاز تأسیس رادیو (۱۳۱۹) با این مؤسسه همکاری داشت و همراه تار مرتضی نیداوود، پیانوی مرتضی محجوبی و بعدها گروه همنوازی سرخوش برنامههایی اجرا کرد.
او در سال ۱۳۶۳ درگذشت.
نت اگر دل میبری جانا قدیمی بیات ترک فا
اگر دل می بری جانا، روا باشد که دلداری
میان دلبران الحق ، به دل داری سزاواری
دلا دیشب چه میکردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل ، تو هم گشتی رقیب من
اگر دل میبری جانا از بانو پریسا | با پریسا بخون | Persian song | Sing with Parisa #Shorts
اگر دل میبری جانا از بانو پریسا با اجرای حمیدرضا فـرهنگ – آوای جاوید 89
نت نمیدانم چه در پیمانه کردی عارف قزوینی آواز افشاری
این نت در آواز افشاری مایههای ر، سل، دو و لا تهیه شدهاست.
در این محصول نت تنظیم محمدرضا لطفی در آلبوم به یاد عارف هم قرار دارد.
«نمیدانم چه در پیمانه کردی»
تکآهنگ اثر عارف قزوینی
سبک موسیقی سنتی ایرانی
ترانهسرا عارف قزوینی
آهنگساز عارف قزوینی
این اثر با صدای عبدالله دوامی، الهه، پریسا، شهرام ناظری، سیما بینا و محمد معتمدی اجرا شده است.
«نمیدانم چه در پیمانه کردی» تصنیفی در سه بند (با یک بیت اضافه) از عارف قزوینی است که سال ۱۳۲۶ ه.ق در آواز افشاری ساخته شد.
این تصنیف از ساختههای عاشقانهٔ ایام جوانی عارف است و مضامین اجتماعی-سیاسی در آن به چشم نمیخورد. از خوانندگانی که تاکنون آن را اجرا کردهاند میتوان عبدالله دوامی، الهه، پریسا، شهرام ناظری، سیما بینا و محمد معتمدی را نام برد.
تصنیفهای عارف قزوینی
دیدم صنمی (۱۳۱۵ ه.ق) از خون جوانان وطن لاله دمیده (۱۲۸۸-۱۲۹۲ ه.ق) آمان (۱۳۲۶ ه.ق) نمیدانم چه در پیمانه کردی (۱۳۲۶ ه.ق) نکنم اگر چاره دل هرجایی را (۱۳۲۷ ه.ق) دل هوس سبزه و صحرا ندارد (۱۳۲۸ ه.ق) گریه را به مستی بهانه کردم (۱۳۲۸ ه.ق) از کفم رها (۱۳۲۹ ه.ق) باد فرحبخش بهاری (۱۳۳۰ ه.ق) چه شورها (۱۳۳۶ ه.ق) گریه کن (۱۳۴۰ ه.ق) باد خزانی (حدود ۱۳۰۳ ه.ش)
نمی دانم چه در پیمانه کردی (جانم)
تو لیلی وش مرا دیوانه کردی
(جانم، دیوانه کردی، جانم، دیوانه کردی، خدا، دیوانه کردی)
چه شد اندر دل من جا گرفتی (جانم)
مکان در خانۀ ویرانه کردی
(جانم، ویرانه کردی، جانم، ویرانه کردی، خدا، خدا، ویرانه کردی)
ای تو تمنای من، یار زیبای من، توئی لیلای من
مرا مجنون صفت دیوانه کردی
(جانم، دیوانه کردی، جانم، دیوانه کردی، خدا، دلم، دیوانه کردی)
زدی از هر طرف آتش چو شمعم
مرا بیچاره چون پروانه کردی
پریشان روز عالم شد از آن روز
که بر زلف پریشان شانه کردی
ای یار سنگین دلم
لعبت خوشگلم
سراپا در دلم
به فقیران نظر شاهانه کردی…الخ
شدی تا آشنای من از آن روز
مرا از خویش و از بیگانه کردی
چه گفتت زاهدا پیر خرابات
که ترک سبحۀ صد دانه کردی
ای تو تمنای من
یار زیبای من
توئی لیلای من
مرا مجنون صفت دیوانه کردی… الخ
به رندی شهره شد نام تو عارف
که ترک دین و دل رندانه کردی
پریسا نمی دانم چه در پیمانه کردی عارف قزوینی Parisa Nemidanam Che Dar Peymaneh Kardi Aref Qazvini
دانلود نت و آهنگ آب حیات اکرمالدوله معلم (پروانه) بیات اصفهان سل نتنگاری نیما فریدونی و امیر موسوی
پس از آوانگاری و چاپ ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی در این اندیشه بودم که یک روز تصانیف گردآوری شدهی فرامرز پایور بهروایت استاد را که برای نی و کمانچه (ویولن) نتنگاری شدهبود و نوازندگان تار و سهتار برای نواختن آنها مشکلاتی داشتند، به مایههای رایجترِ این دو ساز انتقال داده و انگشتگذاری نمایم.
تا اینکه دو هفتهی پیش، دوست و نوازندهی خوب سهتار، امیر موسوی این اندیشه را جامهی کار پوشانید و با همکاریش و به امید پیگیری تا پایان راه، این رشتهی سردراز را سرشتن آغازیدیم.
مایههای انتخابی برای هر دستگاه بر اساس مایههای موجود در کتاب جواب آواز (نوشتهی نگارنده) گزیده شد.
اگر چه هدف، گردآوری برای انتشار این تصانیف (بیش از ۲۰۰ تصنیف) در کتابی به نام «تصانیف قدیمی به روایت عبدالله دوامی برای تار و سه تار» است اما با موافقت جناب موسوی آن را یک به یک در این تارنما انتشار خواهیم داد.
بیشک نیازمند اظهار نظرات و پشتیبانی بیدریغ دوستان هنرمند و هنردوست خواهیم بود.
نیما فریدونی
۶ مرداد ۱۳۹۷
آب حیات من است خدا خدا خاک سر کوی دوست جانم جانم
گر دو جهان خرمی است حبیب حبیب ما و غم روی دوست ای عزیز (آه)
دلبر بی وفا تو که نبودی پر جور و جفا تو که نبودی من از دست تو ای من از دست تو ای حبیبم
که دارم گله بسیار
(این قسمت الحاقی است) تو را جور و مرا تو را جور و مرا حوصله بسیار)
بیا تازه نگار من ببین شبهای تار من دو چشم اشک بار من تویی آخر نگار من بیا یکدم کنار من
قاعده ی قد تو خدا خدا فتنه به پا کردن است جانم جانم
مشغله ی زلف تو حبیب حبیب بستن و وا کردن است ای خدا (آه)
دلبر بی وفا تو که نبودی پر جور و جفا تو که نبودی من از دست تو ای من از دست تو ای حبیبم
که دارم گله بسیار