نت تصنیف به حریم خلوت خود شبی دستگاه ماهور قدیمی پریسا
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات
به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم
به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم
من اگر چه پیرم و ناتوان تو ز آستان خودت مران
که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم
منم ای برید و دو چشم تر ز فراق آن مه نوسفر
به مراد خود برسی اگر به مراد خود برسانیم
چو برآرم از ستمش فغان گله سر کنم من خسته جان
برد از شکایت خود زبان به تفقدات زبانیم
به هزار خنجرم ار عیان زند از دلم رود آن زمان
که نوازد آن مه مهربان به یکی نگاه نهانیم
ز سموم سرکش این چمن همه سوخت چون بر و برگ من
چه طمع به ابر بهاری و چه زیان ز باد خزانیم
شدهام چو هاتف بینوا به بلای هجر تو مبتلا
نرسد بلا به تو دلرباگر ازین بلا برهانیم
Parissa : Mahour بانو پریسا : ماهور_به حریم خلوت خود شبی
نت چشم تو حمید متبسم آواز پریسا آوانگاری نیما فریدونی
مولوی » دیوان شمس » غزلیات
چشم تو خواب میرود یا که تو ناز میکنی
نی به خدا که از دغل چشم فراز میکنی
چشم ببستهای که تا خواب کنی حریف را
چونک بخفت بر زرش دست دراز میکنی
سلسلهای گشادهای دام ابد نهادهای
بند کی سخت میکنی بند کی باز میکنی
عاشق بیگناه را بهر ثواب میکشی
بر سر گور کشتگان بانگ نماز میکنی
گه به مثال ساقیان عقل ز مغز میبری
گه به مثال مطربان نغنغه ساز میکنی
طبل فراق میزنی نای عراق میزنی
پرده بوسلیک را جفت حجاز میکنی
جان و دل فقیر را خسته دل اسیر را
از صدقات حسن خود گنج نیاز میکنی
پرده چرخ میدری جلوه ملک میکنی
تاج شهان همیبری ملک ایاز میکنی
عشق منی و عشق را صورت شکل کی بود
اینک به صورتی شدی این به مجاز میکنی
گنج بلا نهایتی سکه کجاست گنج را
صورت سکه گر کنی آن پی گاز میکنی
غرق غنا شو و خمش شرم بدار چند چند
در کنف غنای او ناله آز میکنی
باغ رویا عباس خوشدل ابوعطا میکرن نیما فریدونی تار
باغ رویا عباس خوشدل ابوعطا میکرن نیما فریدونی تار
ترانهسرا: لعبت والا
خواننده: پریسا
متن آهنگ پریسا تنها تو بمان – ای چشم توام پیمانه همسنگ دوصد خمخانه پریسا
ای چشم توام پیمانه همسنگ دوصد خمخانه همه شور عشق و مستی ام از یک نگاه تو
از هر دو جهان بیگانه شد خانه دل میخانه چو تویی کنارم غم ندارم در پناه تو
با تو دنیا باغ رویا در چشم تو صد میکده می بینم سر مستی دل با نگهی می جویم
در آینه جز نقش تو کی می بینم کی جز ره مهر تو رهی می پویم
ای چشم توام پیمانه همسنگ دوصد خمخانه همه شور عشق و مستی ام از یک نگاه تو
با تو دنیا باغ رویا عشق تو پناهم غیر از تو نخواهم ای راحت جان من شوق دو جهان من
با تو بود دنیا باغ رویا بی تو همه دردم چون آتش سردم
ای مایه جوش من ای از تو خروش من با تو بود دنیا باغ رویا
ای شوق مستی من از تو با من تنها تو بمان راز دل قصّه غم بشنو سوز جان را بنشان
ای شور هستی من از تو با من تنها تو بمان راز دل از سخنم بشنو سوز جان را بنشان
ای چشم توام پیمانه همسنگ دوصد خمخانه همه شور عشق و مستی ام از یک نگاه تو
از هر دو جهان بیگانه شد خانه دل میخانه چو تویی کنارم غم ندارم در پناه تو با تو دنیا باغ رویا
دانلود آهنگ پریسا تنها تو بمان – ای چشم توام پیمانه همسنگ دوصد خمخانه پریسا
آسمان هر شب به ماه
آسمان هر شب به ماه خویش و نازد می نداند
تا سحرگه خفته با یک
آسمان مه در زمینم
تا سحرگه خفته با یک آسمان مه در زمینم
تا تورا دیدم بتا کافر است م نی مسلمان
روی و مویت کرده فارغ
یکسره از کفر و دینم)2
بر یثار و بر یمینم ساغر و مطرب نشسته
زین سبب افتان و خیزان بر یسار و بر یمینم
دل تورا بیندت بتا
دل تورا بیندت بتا به خود گوید
الله الله
راست می گوید تویی حمد و ارب العالمینم
این تصنیف در دستگاه چهارگاه اجرا می شود که سه اجرا از آن موجود است، یکی را استاد عبدالله دوامی خوانده اند و دیگری را بانو پریسا و آقای نوربخش هم آن را اجرا کرده اند.
نت ای یوسف خوشنام ما بیات ترک قدیمی
این نت در آواز بیات ترک مایه فا تهیه شدهاست.
شعر: مولانا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات
ای یوسف خوش نام ما خوش میروی بر بام ما
ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما
ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما
پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما
در گل بمانده پای دل جان میدهم چه جای دل
وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما