نت ساز و آواز ناشکیبا همایون شجریان و اردوان کامکار
شور سل
ترانهسرا: سعدی
آلبوم موسیقی ناشکیبا
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن دل دیوانه ما را
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را
گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکینان
نبایستی نمود اول به ما آن روی زیبا را
چو بنمودی و بربودی ثبات از عقل و صبر از دل
بباید چارهای کردن کنون آن ناشکیبا را
مرا سودای بترویان نبودی پیش ازین در سر
ولیکن تا تو را دیدم گزیدم راه سودا را
مراد ما وصال تست از دنیا و از عقبی
وگرنه بیشما قدری ندارد دین و دنیا را
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت
که در عالم نمیداند کسی احوال فردا را
سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدی
ولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را؟
نت ایران من سهراب پورناظری همایون شجریان
اثری از: همایون شجریان
آلبوم: ایران من
چکامهسرا: پوریا سوری
شعر: پوریا سوری
آهنگساز: سهراب پورناظری
تنظیم: غلامرضا صادقی
«ایران من»
آوازخوانی در شبم، سرچشمهی خورشید تو
یار و دیار و عشق تو، سرچشمهی امید تو
ای صبح فروردین من، ای تکیهگاه آخرین
ای کهنه سرباز زمین، جان جهان ایرانزمین
ای در رگانم خون وطن
ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن
ایران من ایران من
ای داغدیده بازگو، بلخ و سمرقندت چه شد
صدها جفا ای مادرم دیدی و مهرت کم نشد
از خون سربازان تو، گلگون شده رویت وطن
ای سرو سبز بیخزان، ای مهر تو در جان و تن
ای مادرم ایرانزمین
آغاز تو، پایان تویی
بر دشت من، باران تویی
در چشم من، تابان تویی
ایران من ایران من
آن مهر جاویدان تویی
ای در رگانم خون وطن
ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن
ایران من ایران من
در ظلمت جانکاه شب، مرغ سحر خوان منی
در حصر هم آزادهای، تنها تو ایران منی
اینجا صدای روشنت در آسمان پیچیده است
گویی لبانت را خدا روز ازل بوسیده است*
ای مرغ حق در سینهات
با شور خود بیداد کن
آوازخوان شب شکن
بار دگر فریاد کن
“ظلم ظالم جور صیاد
آشیانم داده بر باد
ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن”
ای مادرم ایران زمین
آغاز تو، پایان تویی
بر دشت من، باران تویی
در چشم من، تابان تویی
ایران من ایران من
آن مهر جاویدان تویی
ای در رگانم خون وطن
ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن
ایران من ایران من
—-
*این مصرع با الهام از سرودهای از ایرج زبردست، سروده شده است.
Homayoun Shajarian – Irane Man | (همایون شجریان – ایران من)
رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
شب مانده است و با شب تاریکی فشرده
کولی کنار آتش رقص شبانه ات کو؟
شادی چرا رمیده؟آتش چرا فسرده؟
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی
چشمان مهربانش یک قطره ناسترده
رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
می رفت و گرد راهش از دود آه تیره
نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده
سودای همرهی را گیسو به باد دادی
سودای همرهی را گیسو به باد دادی
رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده
رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده
یک تار مو …
نبرده
نام آلبوم:نه فرشته ام و نه شیطان یکی از آلبومهای رسمی استودیویی همایون شجریان و تهمورس پورناظری است که در اسفند ۹۲ توسط ایرانگام با ۸ قطعه اصلی با تیراژ ۵۰ هزار نسخه ای منتشر شد. این آلبوم در برکلی، لس آنجلس، استانبول و تهران ضبط شده است، آهنگسازی کل قطعات از تهمورس پورناظری میباشد، تنظیم آن نیز از تهمورس پورناظری، به علاوه آهنگساز معروف آمریکایی دیوید گارنر میباشد.این مجموعه، حاصل جمع شدن ۸ موسیقی مختلف است. هرکدام از قطعههای این آلبوم با آهنگسازی، سازبند، تنظیم و فرمهای مختلف آهنگسازی کار شده است. ترانه سرایان: مولانا، محمدرضا شفیعی کدکنی، هومن ذکائی، سیمین بهبهانی و حسین منزوی.
همایون شجریان کولی سیمین بهبهانی Kowli homayoun shajarian the gypsy HD
ترانهسرا: حافظ
رسم بد عهدیه ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
ساقیا می بده و غم مخور
می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
گریه آبی رخ سوختگان باز آمد
ناله فریادرس عاشق مسکین آمد
سحر از دولت بیداد به بالین امد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی در کش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین امد
تا ببینی که نگارت به چه آیین امد
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
گریه اش بر ثمن و سوسن و نسرین امد
ساقیا می بده و غم مخور
می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
که به کام دل ما
آن بشد و این آمد
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست
مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
هوادار کمان ابروییست