نت گمراه جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش

نت گمراه جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش

نت گمراه جواد لشگری رحیم معینی کرمانشاهی دلکش
این آوانگاری توسط احمد جباریان نوازنده تار ساکن آلمان تهیه شده‌است.
دستگاه شور
گمراه گمراه گمراه
رویای زندگانی جز حسرتی ندارد
مستی های جوانی جز عبرتی ندارد
ما را به خود پرستی
شد پی دو روز هستی
این رفت و آمد ما
جز حیرتی ندارد
لاله چون سوخت از غم وخنده دل ما
خون دل خوردن باشد عادت ما
از هوسهای عمر باطل ما
ای گمراه در زندگی چه کردی
جز غفلت در بندکی چه کردی
دست تقدیر زد
بر تو زد این رقم را
بنوشت این ناله های غم را
دیدی پاداش هر ستم را

سنگ خارا علی تجویدی نیما فریدونی سه‌تار

سنگ خارا علی تجویدی نیما فریدونی سه‌تار


سنگ خارا علی تجویدی دشتی لا نیما فریدونی سه‌تار

سنگ خارا علی تجویدی دشتی لا نیما فریدونی سه‌تار

خواننده: مرضیه
ترانه‌سرا: رحیم معینی کرمانشاهی
جای آن دارد که چندی هم، ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما، هم رازم اکنون
با شما، دم سازم اکنون
جای آن دارد که چندی هم، ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما، هم رازم اکنون
با شما، دم سازم اکنون
شمع خود سوزی چو من
در میان انجمن، گاهی اگر، آهی کشد، دل ها بسوزد
گاهی اگر آهی کشد، دل ها بسوزد
یک چنین آتش به جان
مصلحت باشد همان
با عشق خود تنها شود
تنها بسوزد، با عشق خود
تنها شود، تنها بسوزد
من یکی مجنون دیگر
در پی لیلای خویشم
عاشق این شور و حال
عشق بی پروای خویشم
تا به سویش ره سپارم
سر ز مستی برندارم
من پریشان حال و دلخوش
با همین دنیای خویشم
جای آن دارد که چندی هم، ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخن ها
نکته ها از انجمن ها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما، هم رازم اکنون
با شما، دم سازم اکنون

سنگ خارا تصنیفی است ساختهٔ علی تجویدی با ترانه‌ای از رحیم معینی کرمانشاهی که اولین بار با خوانندگی بانو مرضیه منتشر شد.تجویدی تصنیف سنگ خارا را در مایهٔ بیات کرد ساخت. اولین بار این تصنیف با صدای مرضیه ضبط و در قالب آلبوم گل‌های رنگارنگ شمارهٔ ۲۶۱ منتشر شد..

کو یاری علی تجویدی نیما فریدونی تار

کو یاری علی تجویدی نیما فریدونی تار


کو یاری علی تجویدی چهارگاه دو نیما فریدونی تار

کو یاری علی تجویدی چهارگاه دو نیما فریدونی تار

ترانه‌سرا: رحیم معینی کرمانشاهی
خواننده: مرضیه، علیرضا افتخاری
کو یاری تا به دیارم برساند؟
پیغامم را به نگارم برساند
کو غمخواری که کنارم بنشیند؟
دلدارم را به کنارم برساند
من هم جدا شدم ز آشیانه
من هم، دلم شکسته ای زمانه
من هم به ناله های عاشقانه
در این زمانه گشت ام فسانه
بی خبرم، ز جای بی نشان تو
بر لب من رسیده جان به جان تو
هجر تو شد، نصیب من در این میانه
نصیب من در این میانه
چه شود که از گل زرد بشکسته دلی خبری
چه شود بر رخ من ز کرم فکنی نظری
چو نسیم سحر ز برم بگذر
بگذر که مگر گلی از گِل من به دمت چو روم ز نظر
چه شود کز تو رسد به شکسته دلی خبری؟
چه شود گل فکند به بد آب و گلی نظری؟
چو نسیم سحر، ز برم بگذر
بگذر، که مگر، گُلی از گِل من
بدمد، چون روم ز نظر
چو نسیم سحر، ز برم بگذر
بگذر، که مگر، گُلی از گِل من
بدمد، چون روم ز نظر
بدمد، چون روم ز نظر

در برم آن لیلا حبیب‌الله بدیعی نیما فریدونی سه‌تار

در برم آن لیلا حبیب‌الله بدیعی نیما فریدونی سه‌تار


در برم آن لیلا حبیب‌الله بدیعی شور ر نیما فریدونی سه‌تار

در برم آن لیلا حبیب‌الله بدیعی شور ر نیما فریدونی سه‌تار

خواننده: کوروس سرهنگ‌زاده
ترانه‌سرا: رحیم معینی کرمانشاهی
در برم آن لیلا چه بی قرار آمده وه که چه مجنونی به روزگار آمده
دیده ببندم اگر از خیمه لیلا حوصله ام از سر برد این دامن صحرا
چو غباری شود به پا که ببندد نظر مرا
گمان برم که محمل لیلی من روان شده
به شب عارفان قسم به غم عاشقان قسم
که چون قفس به چشم من زمین و آسمان شده
اگر از بزم جنون جداشوم رو به کجا آورم اکنون
به خدا بار دگر زنده کنم خاطره لیلی و مجنون
تو که لیلی زمانی ز جنون من چه دانی
چو غباری شود به پا که ببندد نظر مرا
گمان برم که محمل لیلی من روان شده
به شب عارفان قسم به غم عاشقان قسم
که چون قفس به چشم من زمین و آسمان شده
در برم آن لیلا چه بی قرار آمده وه که چه مجنونی به روزگار آمده
دیده ببندم اگر از خیمه لیلا حوصله ام از سر برد این دامن صحرا

‎⁨نت گفتگو با دل عماد رام آوانگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨نت گفتگو با دل عماد رام آوانگاری نیما فریدونی⁩

‎⁨نت گفتگو با دل عماد رام رحیم معینی کرمانشاهی داریوش اقبالی آوانگاری نیما فریدونی⁩
این نت در مد مینور مایه ر و می تهیه شده‌است.
متن آهنگ گفتگو با دل داریوش
به تو می‌گم که نشو دیوونه ای دل

به تو می‌گم که نگیر بهونه ای دل
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
به تو می‌گم عاشقی ثمر نداره
واسه تو جز غم و دردسر نداره
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
عقلم رو زیر پا گذاشتی رفتی
تو من رو مبتلا گذاشتی رفتی
به غم زمونه ای دل
من رو جا گذاشتی رفتی
به خدا من رو رسوا کردی ای دل
همه‌جا مشتم رو وا کردی ای دل
فتنه بر پا کردی ای دل
من رو رسوا کردی ای دل
می‌دونم تو دیگه عاقل نمی‌شی
تو دیگه برای من دل نمی‌شی
می‌دونم تو دیگه عاقل نمی‌شی
تو دیگه برای من دل نمی‌شی
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
به تو می‌گم که نشو دیوونه ای دل
به تو می‌گم که نگیر بهونه ای دل
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
به تو می‌گم عاشقی ثمر نداره
واسه تو جز غم و دردسر نداره
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم
من دیگه بچه نمی‌شم آه
دیگه بازیچه نمی‌شم


Dariush – Goftegoo Ba Del | داریوش – گفتگو با دل