سپیده دم اومد و وقت رفتن حرفی نداریم ما برای گفتن
حرفی که بوده بین ما تموم شد این جا برام نیست دیگه جای موندن
سپیده دم اومد و وقت رفتن حرفی نداریم ما برای گفتن
حرفی که بوده بین ما تموم شد این جا برام نیست دیگه جای موندن
من میرم از زندگی تو بیرون یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون میخوام برم نگو که دیوونه ای برای موندن ندارم بونه ای
وقت خداحافظیه تو گلوم حلقه زده بغض غریبونه ای
وقت خداحافظیه تو گلوم حلقه زده بغض غریبونه ای
من میرم از زندگی تو بیرون یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون
اول آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
اول آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
رو سادگی حرف تو باورم شد تو عاقبت زندگیمو دادی به باد
دادی به باد من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون خونمو کردی ویرون
اول آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
اول آشناییمون یادم میاد یادم میاد
گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد خیلی زیاد
رو سادگی حرف تو باورم شد تو عاقبت زندگیمو دادی به باد
دادی به باد من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون خونمو کردی ویرون
من میرم از زندگی تو بیرون یادت باشه خونمو کردی ویرون
خونمو کردی ویرون من میرم از زندگی تو بیرون
یادت باشه خونمو کردی ویرون خونمو کردی ویرون
نت معما سعید مهناویان جواد یساری
این نت در دستگاه شور مایه سل تهیه شدهاست.
آلبوم موسیقی اسیر غم
ترانهسرا: سعید مهناویان
نه آفتابی نه مهتابی نه ابری
نه مشتاقی نه بیزاری نه صبری
نه فکر من نه خود نه دیگرونی
نه کافر نه مسلمونی نه گبری
کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه
حل این معما من و کرده دیوونه
کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه
حل این معما من و کرده دیوونه
شب و روزم و با هم یکی کردی
اگه می شناختمت آخ که چه خوب بود
کاش می تونستم از دامت رها شم
دل بی صاحبم از سنگ یا چوب بود
ولیکن دل من باهام را نمی یاد
به خدا غیر تو کسی رو نمی خواد
کسی رو نمی خواد والا نمی خواد
کسی رو نمی بلا نمی خواد
کسی رو نمی خواد والا نمی خواد
کسی رو نمی خواد بلا نمی خواد
نت صبر ایوب سعید مهناویان جواد یساری
این نت در مد مینور مایه ر تهیه شدهاست.
ترانهسرا و آهنگساز: سعید مهناویان
گفته بودم اگه برگردی دوباره غم میره از دل و تاریکی میمیره
بعد از اون بی تو نشستن ها یه روزی
دست های سردم و دست تو میگیره
اومدی اما دیدم دست تو سرده گفتی اون روزها دیگه بر نمیگرده
اومدی اما دیدم دست تو سرده
گفتی اون روزها دیگه بر نمیگرده
گفته بودم اگه برگردی میبینی نقش غم ها رو تو آیینه ی چشمام
میدونی این جا تو این خونه ی غمگین
رنگ بی رنگی گرفته بی تو دنیام
اومدی اما دیدم دست تو سرده گفتی اون روزها دیگه بر نمیگرده
اومدی اما دیدم دست تو سرده
گفتی اون روزها دیگه بر نمیگرده
گفته بودم اگه برگردی میبینی روی این پنجره ها اسم تو مونده
قصه ی اومدنت باز منو تنها
توی این تاریکی شب ها نشونده
بی تو موندن لحظه ی جبر منِ صبر ایوب زمان صبر منِ خونه بی تو خونه نیست قبر منِ
بیا تا اون روزای خوبم بیاد دست من گرمی دستاتو میخواد قهر تو جونمو آتیش میزنه
نت محراب جواد یساری آوانگاری نیما فریدونی
این نت در آواز بیات ترک مایههای دو، دوسری و ر تهیه شدهاست.
تو که محراب نگات قبله راز منه
اون دوتا چشم سیات زندگیساز منه
میدونم که داغ تو روی دلم نمیمونه
اون خدای مهربون ما رو بهم میرسونه
توی لحظه های غم تنها تو با من میمونی
من تورو قد خدا میخوام خودت نمیدونی
تو برام قشنگی یه پارچه شوری
بشب سیاه هم یه کوه نوری
اون زمونی که من بی غمگسارم
تو برای دلم سنگ صبوری
ای ناز مهربون با من بمون بمون
ولی تا ابد بمون که قدرتو میدونم میدونم
با من یگانه شو هم اشیانه شو
چون این دو روز عمر کنار تو مهمونم مهمونم
میدونی میدونی اگر تو با من باشی چراغ خونم باشی
بخدا اگر زمن جدا شی با کسی اشنا شی
اشک چشام میریزه هه
تو که محراب نگات قبله راز منه
اون دوتا چشم سیات زندگیساز منه
میدونم که داغ تو روی دلم نمیمونه
اون خدای مهربون ما رو بهم میرسونه
توی لحظه های غم تنها تو با من میمونی
من تورو قد خدا میخوام خودت نمیدونی
میدونی میدونی اگر تو با من باشی چراغ خونم باشی
بخدا اگر زمن جدا شی با کسی اشنا شی
اشک چشام میریزه هه
تو که محراب نگات قبله راز منه