سیدی آوازهای جواد بدیعزاده انتشارات ماهور
آوازهای جواد بدیعزاده
سال انتشار : 1396
تار: عبدالحسین شهنازی، علی صالحی، اسماعیل مهرتاش، اسماعیل ساتری
ویلن: حسینقلی طاطایی، اسماعیل ساتری، ابوالحسن صبا، مصطفی نوریانی
پیانو: حسن رادمرد، فرهاد معتمد، هانس
تمبک: مهدی غیاثی
دربارهی این اثر، به قلم محمدرضا شرایلی میخوانیم:«نام سیدجواد بدیعزاده (۱۲۸۱- ۱۳۵۸ش) همان اندازه که به عنوان تصنیفخوان در تاریخ صدسالهی موسیقی کلاسیک ایران نامی آشناست در مقولهی آوازخوانی کم شنیده شده است. بسیاری بر این باورند که بدیعزاده تنها تصنیفخوانی پُرکار، آنهم بیشتر در شاخهی تصانیف شوخ بوده است اما شاید اندکی باشند که وی را به عنوان آوازخوانی آشنا به ردیف و پیرو سبک آوازی قاجار بشناسند. اگرچه بیشتر آثار ضبط شده از بدیعزاده روی صفحات گرامافُن ۷۸ دور در فاصلهی سالهای (۱۳۰۷ تا ۱۳۲۶) تصانیف شوخ و گاه جدی هستند اما تقریباً در هر دورهی ضبط چند آواز نیز از او به یادگار مانده اند که از حیث پژوهش در سبکهای آوازی ــ بهویژه آوازخوان های مذهبی دورهی قاجار که وی متأثر از آن شیوه بوده است ــ آثاری بس گرانقدر به شمار میروند. هرچه شکل و شمایل آثار موزون بدیعزاده در برخی دورهها سخت پیرو فرم هایی غربی، مانند مارش، والس و فُکسترُت است، در عوض آوازهای او رنگوبو و نشان از آواز اهل منبرِ دورهی قاجار دارد.»
فهرست:
دستگاه سه گاه
آواز بیات ترک
دستگاه همایون
شور عشق
آواز افشاری
دستگاه سه گاه
دستگاه شور
آواز بیات اصفهان
دستگاه ماهور
آواز افشاری
دستگاه شور
نتایج جستجوی «جواد بدیعزاده»
نت جلوه گل جواد بدیعزاده آوانگاری نیما فریدونی
نت جلوهی گل جواد بدیعزاده همایون آوانگاری نیما فریدونی و ایمان ملکی
این نت در دستگاه همایون مایههای میکرن و لاکرن تهیه شدهاست.
آهنگ ساز : سید جواد بدیع زاده
خواننده : سید جواد بدیع زاده
آهنگ : جلوه ی گل بوی سنبل
سراینده: نورالله همایون
جلوه ی گل ، بوی سنبل ،
ناله ی چنگ ، بانگ بلبل
کرده صحن چمن ، پر زغلغل ،
شبنم صبح و بر چهره ی گل
مطرب آهنگُ را تازه تر کن ،
وز دل خویشتن نغمه سر کن
زخم دل تارُ ، به زخمه میازار ،
ناله ی تارُ ، کمتر برون آر
بگو به ساقی ای نسیم سحری ،
شد سپری ، عهدِ خزان
بیا به عاشقان بپیما قدحی ،
خونِ دل ، دخت رزان
از غمِ عشق ، شد دلم خون ،
با یک جلوه بردی دل ز برم
ز آتشت ای عشق ،
این دل زارم ،
گشته پریش
آتشی ، امّا ،
در دل عاشق ،
مرهم ریش
تو آخر ای عشق چه ای ؟
رهزنِ دل ، بلای جان ها
از آتش پرشررت ،
شوخته شد چه خانمانها
باعث آه و بیداد و ناله ،
از چکاوک بُوَد عشقِ لاله
ساقی اگر برخیزد ،
باده به جامم ریزد ،
جانِ من از مِی فروزد
مطرب اگر بنشیند ،
ناله ی عشق بیند ،
آتش عشقش بسوزد
برکشد از پرده ی بیداد برون
ناله ی روح بخش همایون
Badiy zadeh jelveh gol به یاد جواد بدیع زاده، جلوه گًل
جلوه گل جواد بدیعزاده نیما فریدونی سهتار
جلوه گل جواد بدیعزاده همایون میکرن نیما فریدونی سهتار
جلوه گل جواد بدیعزاده همایون میکرن نیما فریدونی سهتار
سه تار نیما فریدونی تصنیف جلوه ی گل جواد بدیع زاده
سه تار نیما فریدونی تصنیف جلوه ی گل جواد بدیع زاده
43-Tasnife Jelveye Gol-Javad Badi Zadeh.mp3
آهنگ ساز : سید جواد بدیع زاده
خواننده : سید جواد بدیع زاده
آهنگ : جلوه ی گل بوی سنبل
سراینده: نورالله همایون
جلوه ی گل ، بوی سنبل ،
ناله ی چنگ ، بانگ بلبل
کرده صحن چمن ، پر زغلغل ،
شبنم صبح و بر چهره ی گل
مطرب آهنگُ را تازه تر کن ،
وز دل خویشتن نغمه سر کن
زخم دل تارُ ، به زخمه میازار ،
ناله ی تارُ ، کمتر برون آر
بگو به ساقی ای نسیم سحری ،
شد سپری ، عهدِ خزان
بیا به عاشقان بپیما قدحی ،
خونِ دل ، دخت رزان
از غمِ عشق ، شد دلم خون ،
با یک جلوه بردی دل ز برم
ز آتشت ای عشق ،
این دل زارم ،
گشته پریش
آتشی ، امّا ،
در دل عاشق ،
مرهم ریش
تو آخر ای عشق چه ای ؟
رهزنِ دل ، بلای جان ها
از آتش پرشررت ،
شوخته شد چه خانمانها
باعث آه و بیداد و ناله ،
از چکاوک بُوَد عشقِ لاله
ساقی اگر برخیزد ،
باده به جامم ریزد ،
جانِ من از مِی فروزد
مطرب اگر بنشیند ،
ناله ی عشق بیند ،
آتش عشقش بسوزد
برکشد از پرده ی بیداد برون
ناله ی روح بخش همایون
جلوه گل جواد بدیعزاده تار نیما فریدونی
جلوه گل جواد بدیعزاده همایون میکرن نیما فریدونی تار
جلوه گل جواد بدیعزاده همایون میکرن نیما فریدونی تار
تار نیما فریدونی تصنیف جلوه ی گل جواد بدیع زاده
تار نیما فریدونی تصنیف جلوه ی گل جواد بدیع زاده
43-Tasnife Jelveye Gol-Javad Badi Zadeh.mp3
آهنگ ساز : سید جواد بدیع زاده
خواننده : سید جواد بدیع زاده
آهنگ : جلوه ی گل بوی سنبل
سراینده: نورالله همایون
جلوه ی گل ، بوی سنبل ،
ناله ی چنگ ، بانگ بلبل
کرده صحن چمن ، پر زغلغل ،
شبنم صبح و بر چهره ی گل
مطرب آهنگُ را تازه تر کن ،
وز دل خویشتن نغمه سر کن
زخم دل تارُ ، به زخمه میازار ،
ناله ی تارُ ، کمتر برون آر
بگو به ساقی ای نسیم سحری ،
شد سپری ، عهدِ خزان
بیا به عاشقان بپیما قدحی ،
خونِ دل ، دخت رزان
از غمِ عشق ، شد دلم خون ،
با یک جلوه بردی دل ز برم
ز آتشت ای عشق ،
این دل زارم ،
گشته پریش
آتشی ، امّا ،
در دل عاشق ،
مرهم ریش
تو آخر ای عشق چه ای ؟
رهزنِ دل ، بلای جان ها
از آتش پرشررت ،
شوخته شد چه خانمانها
باعث آه و بیداد و ناله ،
از چکاوک بُوَد عشقِ لاله
ساقی اگر برخیزد ،
باده به جامم ریزد ،
جانِ من از مِی فروزد
مطرب اگر بنشیند ،
ناله ی عشق بیند ،
آتش عشقش بسوزد
برکشد از پرده ی بیداد برون
ناله ی روح بخش همایون
شد خزان عشق جواد بدیعزاده نیما فریدونی سهتار
خزان عشق شد خزان جواد بدیع زاده سهتار نیما فریدونی
خزان عشق شد خزان جواد بدیع زاده سهتار نیما فریدونی
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی سه تار نیما فریدونی شد خزان جواد بدیع زاده
تصانیف و قطعات دوره ی ابتدایی سه تار نیما فریدونی شد خزان جواد بدیع زاده
16 – Shod Khazan-Javad Badi Zadeh.mp3
متن شعر شد خزان
محمدحسن معیری ( زادهٔ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۲۸۸ در تهران – درگذشتهٔ ۲۴ آبان ماه ۱۳۴۷ در تهران) با تخلص رهی از غزلسرایان معاصر ایران و از ترانه سرایان و تصنیف سرایان به نام هست. از ترانه های سروده شده به وسیله او میتوان « شد خزان »،« شب جدایی»،« کاروان» و« مرغ حق» را اسم برد. شعرهای وی تحت تأثیر سعدی( که بيش ترین تأثیر را در وی گذاشته هست)، حافظ، نظامی، صائب و مولوی است.
شعر شد خزان:
خزان عشق یا شد خزان از جمله ترانه های معروف و به یاد ماندنی فارسی با متنی عاشقانه از رهی معیری هست که اولین بار در سال ۱۳۱۳ با آهنگسازی و صدای جواد بدیع زاده اجرا گردید و از معدود آهنگ های خاطره انگیزی هست که با گذشت بیش از ۸۰ سال تا به حال جاذبهٔ خود را در بین مردم حفظ نموده است. این ترانه سالها بعد به وسیله خوانندگانی چون غلامحسین بنان و هوشمند عقیلی مهر نیز بازخوانی شده است.
در بعضی از آثار تلویزیونی و سینمایی ایران، کارگردانان براي ایجاد تم دوران پهلوی و حال و هوای زمان قبل از پخش این ترانه با صدای بدیع زاده استفاده کرده اند .
متن ترانه ” شد خزان” :
شد خزان گلشن آشنایی بازم آتش به جان زد جدایی
عمر من ای گل طی شد بهر تو وز تو ندیدم جز بدعهدی و بیوفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایی نوگل گلشن جور و جفایی
از دل سنگت آه
دلم از غم خونین است روش بختم این است
از جام غم مستم دشمن میپرستم
تا هستم
تو و مست از می به چمن چون گل خندان از مستی بر گریهٔ من
با دگران در گلشن نوشی می من ز فراقت ناله کنم تا کی
تو و می چون لاله کشیدنها من و چون گل جامه دریدنها
به رقیبان خواری دیدنها
دلم از غم خون کردی چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند جفا به عاشق تا کی
نمیکنی ای گل یک دم یادم که همچو اشک از چشمت افتادم
تا کی بیتو بود از غم خون دل من
آه از دل تو
گر چه ز محنت خوارم کردی با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من هر چه توانی ناز
کز عشقت میسوزم باز