City of stars از فیلم la la land اثر justin hurwitz کیارش مطیعالحق پیانو
City of stars از فیلم la la land اثر justin hurwitz کیارش مطیعالحق پیانو
درباره کیارش مطیعالحق از زبان خودش:
من کیارش مطیع الحق متولد ۱۳۸۴ هستم . از سال ۱۳۸۸ یادگیری تئوری موسیقی را با ارف شروع کردم و در سال ۱۳۸۹ با توجه به علاقه به نوازندگی ساز پیانو به فراگیری آن به صورت مقدماتی پرداختم . با توجه به علاقه مندی به موسیقی کلاسیک از سال ۱۳۹۰ تا کنون در محضر استاد امیر صنیعی به فراگیری ساز پیانو در سطح مقدماتی و پیشرفته پرداخته ام.در این میان نظر به علاقه مندی به سازهای بادی ارکسترال همچنین نوازندگی فلوت کلاسیک ارکسترال را نزد استاد سپیده لواسانی به صورت حرفه ای فرا گرفتم. به موازت از سال ۱۴۰۰ تا کنون در محضر استاد شهاب شرفی سولفژ و مبانی موسیقی ایرانی و کلاسیک و همچنین تئوری موسیقی کلاسیک را به صورت حرفه ای دنبال میکنم و از سال ۱۴۰۱ تا کنون در محضر استاد کیاوش صاحب نسق تئوری موسیقی به زبان آلمانی و هارمونی و مبانی آهنگسازی را فرا میگیرم و اکنون به آهنگسازی در سبک های رنسانس و باروک نزد ایشان میپردازم. همچنین از آغاز فراگیری ساز های پیانو و فلوت تا کنون به نوازندگی سبک های رنسانس، باروک، کلاسیک، رومانتیک، مدرن، امپرسیونیست، موسیقی آتونال، موسیقی فیلم و … از آهنگسازانی همچون راخمانینوف، فرانس لیست، فردریش شوپن، انریکه گرانادوس، کلود دبوسی، یوهان اشتراس، موتزارت، بتهوون، باخ، گزوالدو و… پرداخته ام. چندین اجرا در سطوح مختلف از آغاز فراگیری تا کنون داشته ام که از این میان می توان به اجراهای آموزشگاهی مانند فرهنگ سرای نیاوران در سال های ۹۰ و ۹۱ و ۹۳ و همچنین برج آزادی در سال ۹۴ و اجرا در آموزشگاه آزاده و اجرا های تخصصی به اجرا در مراسم رونمایی پیکاپ تاگا اشاره کرد. با توجه به علاقه مندی به آموزش از سال ۱۴۰۰ تا کنون مشغول تدریس پیانو به کودکان میباشم.
استاد “حسین علیزاده”
موسیقی پیشرو را می توان، موسیقی اي نامید که با بهرهگیري از همه امکانات بینالمللی موسیقی نویسی پدیدآمده باشد، که البته در ایرانِ پیش از انقلاب، به همت موسیقی دانان فرهیخته، جاي پاي محکمی براي خود پیدا کرده بود. جاذبه ي پرتوان این موسیقی، حتی جوانانِ هنر جویی را که در زمینههاي سنتی تحصیل میکردند، تحت تاثیر قرار میداد و آنها را نیز بر آن میداشت تا به موازات فراگیري ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بینالمللی نیز آشنا شوند. این گونه مطالعات دو جانبه، نتیجه خوبی به بار میآورد. زیرا که تلفیقی درست، از مایههاي موسیقی سنتی را با بخشِ سازگاري از تکنیک جهانی آهنگ نویسی عرضه میکرد. به بیان دیگر، تعادلی میان فرم و محتوا به وجود میآورد که موسیقی پیشرو در آغاز کار خود از آن برخوردار نبود. در گذشتههاي دورتر در آفریدههاي آنهایی که همه تحصیلاتشان در اروپا و آمریکا گذشته بود، غالباً مایههاي سنتی در لایههاي پیچیده ي تکنیک، رنگ میباخت و بر عکس آنهایی که بیشتر با موسیقی سنتی همدم بودند، تکنیک را آنگونه که باید به کار نمی گرفتند. یکی از نوآوران سنتی توفیق یافته در این تلفیق “حسین علیزاده” است که به دلیل همین توفیق، بسیار مشهور نیز، شده است. “حسین علیزاده” در سال 1330 در تهران زاده شد و تحصیلات مقدماتی موسیقی سنتی را از همان خردسالی در هنرستان موسیقی ملی آغاز کرد. وي از شاگردان خوش قریحه استاد “هوشنگ ظریف” و سپس مرجوم “علی اکبر خان شهنازي” به شمار میرفت. او تحصیلات خود را در دانشکده هنرهاي زیباي دانشگاه تهران، در زمینه سنتی و همچنین در زمینه ي قلمرو موسیقی بینالمللی و موسیقی شناسی ادامه داد. استادان او در دانشگاه، اساتید زنده نام “نورعلی خان برومند”، “عبداالله دوامی”، “یوسف فروتن”، “سعید هرمزي” و “محمود کریمی” بودند، که ردیف موسیقی سنتی و شیوههاي تار و سه تار را به او آموختهاند. “حسین علیزاده” کار اجرایی موسیقی را از پانزده سالگی آغاز کرد و از نوزده سالگی به مرحله تکنوازي رسید و نیز به سرپرستی ارکستر موسیقی سنتی سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران برگزیده شد و همین ارکستر را در برگزاري کنسرتهایی در شهرهاي مختلف اروپا رهبري کرد.
“علیزاده” با استفاده از یک فرصت طلایی توانست چند سالی را در اروپا و آمریکا اقامت کند و مطالعات خود را در زمینه آهنگسازي و موسیقی شناسی ادامه دهد. او در پایان همین دوره مطالعاتی، سمینارهایی نیز براي شناساندن موسیقی ایران در دانشگاههاي معتبر برگزار کرد. حضور مستمر او در
تالارهاي کنسرت خارج از کشور، نه تنها با استقبال جمع شنوندگان روبه رو شده، که توجه برخی از آفرینندگان هنري غربی را نیز به سوي خود جلب کرده است. از جمله میتوان از “موریس بژار” فرانسوي، طراح رقص یاد کرد که گاه از موسیقی او نیز براي همراهی برنامههاي خود استفاده میکرد. “حسین علیزاده” علاوه بر نوآوري در آفرینش، کوشیده است تا تحولی در بداهه نوازيهاي سنتی نیز، به وجود آورد، که این تحول بیش از هر چیز تکیه بر ریتم دارد. او دریافته است که همه ي ملالِ رسوب کرده در مایههاي سنتی، از کمبود ریتم پدید آمده است. پیش از این نیز بسیاري با ابتکارِ »پیش در آمد»، »چهار مضراب« و »رِنگ« میخواستند بی حرکت بودن متنهاي آوازي را جبران کنند. که اینها ظاهراً علیزاده را راضی نکرده، وي میکوشد متنهاي ردیفی را نیز با به کارگیري پرشها و پائین و بالا شدنهاي صوتی، تحرکی تازه اي، ببخشد. او ردیف موسیقی را نوعی دستور زبان تلقی میکند که آشنایی با آن باید زمینه را براي آفرینشهاي نو آماده سازد. به نظر او، »استادان ردیف شناس، »حافظانِ« موسیقی سنتی هستند و کارشان نیز ارزنده است اما حق این را هم ندارند که بگویند غیر از ردیف چیز دیگري نباید به وجود بیاید. نیروي جوان میتواند با تکیه بر ریشهها، موسیقی نو، بیافریند.« بطور کلی می توان گفت، نوآوري در آهنگسازي از چند راه پدید میآید. اول از راه به کارگیري ریتمهاي سرزنده، دوم به یاري ارکستراسیون یا سازآراییهاي رنگین و سرانجام با بهرهگیري از شگردهاي چند صداي ساختن نغمهها. “حسین علیزاده” در این باره میگوید: »ریتم، خیلی عاملِ مهمی است، به خصوص براي موسیقی امروز ما، که خیلی جاها براي شنونده ي معمولی و غیر متخصص فاقد ریتم شناخته میشود. حال آن که ما در موسیقی قدیم خودمان ادوار ریتمیک خیلی پیچیدهاي داشتهایم. از آن گذشته موسیقی محلی ما یا موسیقی کشورهاي هم جوار سرشار ریتم است. اصولا ریتم در موسیقی کشورهاي شرقی
پیچیدهتر وغنیتر است. از صد سال پیش که قرار شد موسیقی ما هم به نت نوشته شود در ثبت ریتمها، اشتباهات زیادي رخ داده است. از جمله ریتمهاي لنگ به کلی کنار گذاشته شده و ملوديهاي پیچیده از نظر ریتم را ساده کردند که با میزان بنديهاي ساده غربی جور در بیاید.«
او می گوید: »به هر حال یک نوع رخوت در موسیقی سنتی به وجود آمد و تپشهایی را که در آن بود در اجراها از میان برد. ولی این تپش و تنوع در ذات موسیقی ما وجود دارد .به بیان دیگر باید این ریتمها را که به دلائل مختلف اجتماعی_ فرهنگی در ذات موسیقی ما رسوب کرده جستجو، کشف و باز آفرینی کرد.« همچنین وي میگوید که از نخستین کارهایش مانند »سواران دشت امید« از ریتمهاي »لنگ متروك مانده«، به صورت پلی ریتمیک استفاده کرده است. یعنی جوهره چند گوشه مانند »مراد خانی« و »خاوران« در ماهور را با تخیل خود به شکل ریتمیک نوشته است. به باور او انتخاب ریتم از آن جهت نیز اهمیت دارد که راه را براي ساز آرايهاي مناسب هموار میکند. وي علاوه بر ریتم و ساز آرايهاي نو در کارهاي خود از هماهنگی ) چند صدایی( نیز بهره گرفته است. او که موسیقی فیلم را عرصه مناسبی براي عرضه ي نمونههایی از هماهنگیهاي خود ساخته است، قواعد چند صدایی کردنِ غربی را سازگار با موسیقی ما نمیداند و اصولاً معتقد است سازهاي شرقی، سحرانگیزند و با سیمهاي واخوانی که دارند میتوانند به گونههاي دیگر، چند صدایی شوند.
“حسین علیزاده” در کار نوآوري، حتی به تجربهاي در فراهم آوردن مقامهاي تازه دست زده است. مثلاً دو گوشه ي »داد و بیداد« را از دو دستگاه مختلف »ماهور و همایون« با هم در آمیخته و مقامِ تازه ي »داد و بیداد« را به وجود آورده و میگوید: »حضور شعرِ نو در یک کنسرت او را به این اندیشه برده است. واقعیت این است که شعرِ نو فضاي خاص خودش را میطلبد و وقتی در دستگاههاي سنتی وارد میشود که تداعی کننده شعرهاي کلاسیک است، آن تاثیري را که باید پیدا نمیکند. میتوان با ترکیبِ اصوات تازه، فضاي مناسب با شعرِ نو را فراهم آورد. البته این کارِ من یک کار تجربی است… هنوز باید درباره تغییرات مناسب دیگر فکر کرد.« نوآوريِ دیگر در کار “حسین علیزاده”، از به کارگیري گروه مختلط هم آوایان پدید آمده است. تکخوانانی که اگرچه با هم میخوانند ولی مستقل باقی میمانند. شاید “علیزاده” خواسته است با این
کار نبود صداي زن را در اجراها، جبران کند. چون در ایرانِ امروز، زنان تنها در گروه اجازه دارند بخوانند. این هم یک کار تجربی من بود که براي نخستین بار در موسیقی فیلم عرضه شد… میدانید اگر صداي زن بدون کلام باشد، از آن جا که صداي ساز مانندي میشود مجوز پخش میگیرد! البته من همیشه گفتهام ممنوعیت صداي زن یک تصمیم ضد هنري است. به هر حال من فکر کردم که همیشه در اجراها یک صداي خواننده بوده که با چند ساز همراهی میشده، حالا چه اشکالی دارد که قضیه بر عکس شود. یعنی یک ساز باشد و چند خواننده… بعد دیدم اگر همه صداها مردانه باشد، بی معنا میشود. این بود که از صداي بی کلام زن هم استفاده کردم….«
نوشتنِ موسیقی براي فیلم نیز یکی از مشغولیتهاي “حسین علیزاده” در سالهاي پس از انقلاب بوده است. شاید به این سبب که زمینهها براي کار تجربی آمادهتر است. در موسیقی فیلم دیگر مسئله تلفیق با شعر، برخورد با سانسور و یا دشواريهاي کنسرت گذاري در میان نیست. نخستین فیلم سینمایی که علیزاده براي آن موسیقی نوشته، »دلشدگان« ساخته زنده یاد “علی حاتمی” است.”حسین علیزاده”، علاوه بر ساخت و پرداخت موسیقی پیشرو، در عرصه ي آموزش موسیقی نیز، کوشاست. او می گوید: »از همان سالهاي اول پس از انقلاب خیلی از فیلمسازان از من دعوت میکردند که برایشان موسیقی بنویسم. میگفتند که موسیقی تو خیلی تصویري است و به کار فیلم میآید، علی حاتمی هم براي موسیقی دلشدگان از من دعوت به همکاري کرد. در این فیلم هم ابتکار ” چند آوازي” را تجربه کردم، پس از آن “محسن مخلمباف”، موسیقی فیلم »گبه« را به من پیشنهاد کرد که سرشار از رنگ بود و امکان ساخت موسیقی رنگارنگی را به من میداد«.
“حسین علیزاده” در زمینه موسیقی بومی یا روستایی ایران نیز، چشم به نوآوري دارد. در تعدادي از کنسرتهاي او در اروپا، قطعات موسیقی بومی ایران از شمال و جنوب و غرب ایران در جریان اجرا، ماهرانه در یکدیگر تنیده میشدند، بی آنکه مرز میان آنها آشکار شود. ترانه قشقایی در ترانه مازندرانی محو میشد و ترانه مازندرانی در ترانه کردي. و این تاکیدي است بر پیوندي که میان مقامهاي گونه گون بومی وجود دارد. به این ترتیب زمینه گستردهتري براي آهنگسازي با الهام از این مقامها به وجود میآید. “حسین علیزاده” در همان سالهاي نخستین انقلاب موسیقی »نی نوا« را براي
نی و ارکستر در دستگاه »نوا« آفرید. او درست در زمانی که موسیقی از سوي انقلابیون، زیر فشار تحریم و تکفیر قرار گرفته بود و همه سازمانهاي موسیقی و ارکسترها به حال تعطیل و یا نیمه تعطیل در آمده بودند، دریافت که باید کاري کرد پیش از آن که نتوان دست به کاري زد. انتخاب عنوان »نی نوا« که میشد آن را دو گونه تفسیر کرد، هوشمندي آهنگساز را در آن شرایط سخت نشانه میزند. میشد نی نوا را نوعی موسیقی کهن اسطورهاي، حتی مذهبی، تلقی کرد، ولی به هر حال آفرینش آن تکیه بر شیوههاي آهنگ نویسی بینالمللی داشت، و یک ارکستر کامل با سازهاي ملی و بینالمللی آن را به اجرا در آورده بود. »نی نوا« در آن برهوت موسیقی از استقبال عمومی برخوردار شد و پایههاي شهرت “علیزاده” را استوار ساخت. او از آن پس در کار آفرینش، شتاب بیشتري گرفت و هر سال شماري از آفریدههاي خود را در کنسرتها و در کاست و سی دي در برابر داوري جمع شنوندگان قرار میداد. از جمله آثار ضبط شده او به جز »نی نوا« میتوان از »راز نو«، »صبحگاهی«، »آواي مهر« و »به تماشاي آبهاي سپید« یاد کرد. »به تماشاي آبهاي سپید« با همکاري حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان تهیه شده بود که در سال 2006م نامزد دریافت جایزه گرمی براي بهترین موسیقی سنتی جهان شد. این آلبوم با نام Endless Vision در این مسابقه شرکت کرده بود.
چهار مضراب افشاری، فرامرز پایور، مهیار منقچی،هنرجوی دوره متوسطه گلنوش ملایری،آموزشگاه فریدونی شهریور
متولد 1360 شهر تهران
فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران در رشته موسیقی (سال 1382)
فارغ التحصیل دانشکده هنر معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در رشته گرافیک(1381)
فارغ التحصیل دانشگده زبان “Symbiosis” شهر پونا، هندوستان در رشته زبان انگلیسی (1387-88)
v سابقه آموزشی هنر
فراگیری موسیقی از سال 1367 در مکتب استاد فرامرز پایور نزد خانم ها ماندا اکبری،پریسا فتوحی وتهمینه حق گو و ورود به کلاس دوره عالی نزد استاد فرامرز پایور سال 1375
بهره گیری از مکتب استادانی نظیر مجید کیانی،شاهین فرهت،دکتر آذین موحد،علی رضا مشایخی و علی رضا فیض بشی پور
آشنایی با سازهای دو تار خراسان،ویلون ،پیانو و تنبک
v سابقه اجرایی
همکاری با ارکستر استاد همایون خرم به سرپرستی بابک شهرکی( 1373-76 )
کسب مقام اول در جشنواره موسیقی فجر بخش جوان( 1375)
همکاری با ارکستر بانوان کرشمه به سرپرستی مسعود جاهد وکسب مقام در جشنواره گل یاس (1377)
اجرای تکنوازی سنتور در بزرگداشت استاد فرامرز پایور، تالار آوینی دانشگاه تهران (1379)
همکاری با ارکستر سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه و اجرای کنسرت در فرهنگسرای شفق(1379)
اجرای کنسرت با ارکستر مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد و اجرای کنسرت در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران(1380)
کسب مقام دوم درنخستین جشنواره سنتور نوازان استاد فرامرز پایور (1381)
همکاری با گروه بانوان ژیوار به سرپرستی ژیوار شیخ الاسلامی و اجرای کنسرت های متعدد درایران و خارج از کشور(1383-1390)
همکاری با ارکستر امید نو به سرپرستی امید داورزنی (1390)
همکاری با ارکستر رونا به سرپرستی ابراهیم نقدیان (1390)
همکاری با ارکستر مهرآوه به سرپرستی شهرام رضایی(1389-91)
همکاری با ارکستر دیار ماهک به سرپرستی امین رامین(1391)
همکاری با ارکستر بانوان هور به سرپرستی هوروش خلیلی(1392)
همکاری با ارکستر بانوان پرسیا به سرپرستی فهیمه محسنی (1392)
همکاری با ارکستر سوما به سرپرستی بهنام ارجمندی(1392)
اجرای ساز سنتور در آلبوم های «گشایش» اثر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران(1381)؛ «جامه رنگین» اثر استاد علی رضا فیض بشی پور(1390)؛«پندار» اثر آرش عادل پور(1391) ؛ ” فصل سرد” اثر علی نجفپور ؛ تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی ” اولین انتخاب ” اثر بهنام شهرکی”
v فعالیت ها
آموزش ساز سنتور از سال 1372 و ابداع شیوه آموزشی در زمینه موسیقی کودکان
آهنگسازی و تنظیم کارهای ارکسترال
پژوهش در زمینه متدهای آموزش مقدماتی سنتور
برگزاری کارگاه های موسیقی در زمینه تاریخ موسیقی و نوازندگی سنتور
دبیر بخش سنتور نوازان پنجمین جشنواره موسیقی دانشجویی در دانشگاه تهران(1383)
آموزش نقاشی و اجرای نمایشگاه های نقاشی
برگزیده نقاشی در هفتمین بینال دوسالانه نقاشی معاصر ایران(1386)
کلاسهای سنتور خانم گلنوش ملایری از شاگردان استاد فرامرز پایور و فارغ التحصیل رشته ی موسیقی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
گلنوش ملایری
رشته و ساز تدریسی: سنتور ، ارف کودکان و تئوری موسیقی
مشخصات
نام : گلنوش نام خانوادگی : ملایری محل تولد : تهران تاریخ تولد : 1/1/1360
تحصیلات
لیسانس موسیقی (دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران)
لیسانس گرافیک (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)
سابقه هنری آموزش موسیقی از 1367 تحت نظر استاد فرامرز پایور و بهره گیری از اساتیدی چون مجید کیانی، شاهین فرهت، علیرضا مشایخی، علیرضا فیض شبی پور و حسین تهرانی زاده
دوره های هنری طی شده
شرکت در کارگاه های موسیقی و جشنواره های موسیقی فجر و کسب مقام اول در سالهای 1374
سابقه کارهای اجرایی فعالیت های گروهی و ارکستری:
همکاری با گروه استاد همایون خرم (77-1371)
همکاری با گروه کرشمه بانوان با سرپرستی مسعود جاهد
جشنواره های گل یاس
همکاری با گروه محلی شیرازی سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه (1379)
همکاری با گروه مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد (1382)
همکاری با گروه کردی ژیوار – سرپرست گروه گلنوش ملایری (88-1383)
گروه کالیوه بانوان (1388)
اجرای کنسرت در فستیوال هنری ایران در بحرین (1381)
اجرای کنسرت در جشنواره هنرهای بین المللی دانشجویان هنر در پویا (1388)
CD گشایش مجموعه ای از آثار هنری دانشجویان موسیقی دانشگاه تهران
آثار آهنگسازی
موسیقی های فوکلاور کردی و اجرای آنها در تالار وحدت و کاخ سعدآباد
و بازسازی و تنظیم ملودیهای بسیار قدیمی از اساتید قدیمی کردی ایران
مقالات موسیقی
تحقیق درباره روش آموزش موسیقی کودکان و همچنین شیوه آموزش مقدماتی سنتور برای بزرگسالان و خردسالان با تکنیک های جدید
متولد 1360 شهر تهران
فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران در رشته موسیقی (سال 1382)
فارغ التحصیل دانشکده هنر معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در رشته گرافیک(1381)
فارغ التحصیل دانشگده زبان “Symbiosis” شهر پونا، هندوستان در رشته زبان انگلیسی (1387-88)
v سابقه آموزشی هنر
فراگیری موسیقی از سال 1367 در مکتب استاد فرامرز پایور نزد خانم ها ماندا اکبری،پریسا فتوحی وتهمینه حق گو و ورود به کلاس دوره عالی نزد استاد فرامرز پایور سال 1375
بهره گیری از مکتب استادانی نظیر مجید کیانی،شاهین فرهت،دکتر آذین موحد،علی رضا مشایخی و علی رضا فیض بشی پور
آشنایی با سازهای دو تار خراسان،ویلون ،پیانو و تنبک
v سابقه اجرایی
همکاری با ارکستر استاد همایون خرم به سرپرستی بابک شهرکی( 1373-76 )
کسب مقام اول در جشنواره موسیقی فجر بخش جوان( 1375)
همکاری با ارکستر بانوان کرشمه به سرپرستی مسعود جاهد وکسب مقام در جشنواره گل یاس (1377)
اجرای تکنوازی سنتور در بزرگداشت استاد فرامرز پایور، تالار آوینی دانشگاه تهران (1379)
همکاری با ارکستر سرمستان به سرپرستی رضا یزدان پناه و اجرای کنسرت در فرهنگسرای شفق(1379)
اجرای کنسرت با ارکستر مضرابی باران به سرپرستی علی بهرامی فرد و اجرای کنسرت در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران(1380)
کسب مقام دوم درنخستین جشنواره سنتور نوازان استاد فرامرز پایور (1381)
همکاری با گروه بانوان ژیوار به سرپرستی ژیوار شیخ الاسلامی و اجرای کنسرت های متعدد درایران و خارج از کشور(1383-1390)
همکاری با ارکستر امید نو به سرپرستی امید داورزنی (1390)
همکاری با ارکستر رونا به سرپرستی ابراهیم نقدیان (1390)
همکاری با ارکستر مهرآوه به سرپرستی شهرام رضایی(1389-91)
همکاری با ارکستر دیار ماهک به سرپرستی امین رامین(1391)
همکاری با ارکستر بانوان هور به سرپرستی هوروش خلیلی(1392)
همکاری با ارکستر بانوان پرسیا به سرپرستی فهیمه محسنی (1392)
همکاری با ارکستر سوما به سرپرستی بهنام ارجمندی(1392)
اجرای ساز سنتور در آلبوم های «گشایش» اثر جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران(1381)؛ «جامه رنگین» اثر استاد علی رضا فیض بشی پور(1390)؛«پندار» اثر آرش عادل پور(1391) ؛ ” فصل سرد” اثر علی نجفپور ؛ تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی ” اولین انتخاب ” اثر بهنام شهرکی”
v فعالیت ها
آموزش ساز سنتور از سال 1372 و ابداع شیوه آموزشی در زمینه موسیقی کودکان
آهنگسازی و تنظیم کارهای ارکسترال
پژوهش در زمینه متدهای آموزش مقدماتی سنتور
برگزاری کارگاه های موسیقی در زمینه تاریخ موسیقی و نوازندگی سنتور
دبیر بخش سنتور نوازان پنجمین جشنواره موسیقی دانشجویی در دانشگاه تهران(1383)
آموزش نقاشی و اجرای نمایشگاه های نقاشی
برگزیده نقاشی در هفتمین بینال دوسالانه نقاشی معاصر ایران(1386)