⁨نت نوری رخسار حسن زیرک

50 هزار تومان

توضیحات

⁨نت نوری رخسار حسن زیرک
دستگاه ماهور مایه فا

نووری روخسارت وه ده رخه ده ردی بی ده رمانه شه و
(نور رخسارت را نمایان کن که شب درد بی درمان است)
زولمه تی زولفت له سه ر رووته ، له رؤژ میوانه شه و
(سیاهی زلفت که به چهراه ات افتاده، انگار شب در روز میهمان شده است)
دوی شکور مه ردانه ، من ریم برده ناو زولفی سیات
(دیشب من مردانه به موهای سیاهت دست پیدا کردم)
تا بزانن ، ئه هلی مولکی دل، قه لآی میردانه شه و
(تا مردم بدانند شب قلعه مردان است)
هه ر له مه غریب تا به یانی بی وچان دیت و ده چی
(از ابتدای شب تا صبح بی استراحت می آید و می‌رود)
هه ر له دووی خورشیدی خاوه ر ویلو سه رگه ردانه شه و
(شب است که سرگردان و ویلان به دنبال خورشید مشرق است)
قه دری شه و چا بگره عاشق ، شه مع و په روانه ده لین
(ای عاشق قدر شب را خوب بدان چون که شمع و پروانه می گویند)
سؤزو گریه ی شه مع ، هه ر شه و سوتنی په روانه شه و
(سوز و گریه شمع و سوختن پروانه هر شب اتفق می افتد)
کویر و نابینایه ئیستاکه له داخی رؤژی رووت
(به خاطر ناراحتی از دوری چهره مانند روزت کور و نابیناست)
بؤیه ره ش پؤش و فه قیر و مات و به سته زمانه شه و
(برای همین است که شب سیاه پوش و مسکین و افسرده و غمگین است)
عاشق و مه عشوق له رؤژدا خؤ ده پاریزن له خه لک
(عاشق و معشوق در روز خود را از مردم پنهان می‌کنند)
گه ر په نای چاکت ده وی، بؤ ئه و دووه بروانه شه و
(اگر به دنبال پناهگاه خوبی میگردی شب ها به دنبال آن دو نفر بگرد)
هه سته کامیل ، به سته سستی ، ده ی برؤ لیراکه وه
(بلند شو کامل سستی بس است برو و او را دریاب)
تا ولآت بی ده نگ و باسه ، تا له رؤژ میوانه شه و
(تا شهر بی سرو صداست و در روز مهمان است)


حسن زیرک نوری روخسارت وه ده رخه

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “⁨نت نوری رخسار حسن زیرک”