باد خزان غلامحسین درویش‌خان نیما فریدونی تار

50 هزار تومان

توضیحات


باد خزان افشاری سل غلامحسین درویش‌خان نیما فریدونی تار

باد خزان افشاری سل غلامحسین درویش‌خان نیما فریدونی تار

ملک‌الشعرای بهار » تصنیفها
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله‌، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد
عزیز من -‌ مشعله در جهان زد
خدا خدا داد ز دست استاد
که بسته رخ شاهد مه‌لقا را
فغان و فریاد ز جور گردون
که داده فتوای فنای ما را
کشور خراب‌، فغان و زاری
پیچه و نقاب سیاه و تاری
وه چه کنم از غم بیقراری
تا به کی کشیم ذلت و بیماری
بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “باد خزان غلامحسین درویش‌خان نیما فریدونی تار”